شهید دستغیب؛ امامی از جنس مردم

شهید دستغیب؛ امامی از جنس مردم
رضا رفیعی‌مهر
0
۲۰ آذر ۱۴۰۰

مردم‌داری‌اش زبانزد خاص و عام بود و نسبت به امور مردم کوشا و در حلّ مشکلات آنها جدّی بود. برای اقامه نماز جمعه از خانه بیرون آمد، زنی فریاد می‌زد که نیازمند است و بچه یتیم دارد، می‌خواست مثل همیشه رسیدگی به مشکلات مردم را مقدم بدارد که با انفجاری مهیب، مزد امامتش را گرفت.

به گزارش مرکز رسانه بنیاد هدایت، برای شناخت مدل امامت، الگوهای متعددی داریم که اجرایی شدن این مدل را باور پذیرتر می کنند؛ از خود ائمه معصومین گرفته تا عصر حاضر، این نمادهای ارزشمند پیش چشم قرار دارند. یکی از الگوهای بارز مدل امامت که در ایام شهادت وی نیز هستیم، شهید آیت الله دستغیب است. شمه ای از سبک زندگی و تبلیغی این شهید بزرگوار را در ذیل می خوانید.

در عاشورای سال ۱۳۳۲ ه . ق در شیراز کودکی به دنیا آمد که چون آن ایام، روزهای پرسوز شهادت سالار شهیدان، امام حسین علیه السلام بود، نامش را «عبد الحسین» نهادند. خاندان وی از سادات حسنی و حسینی به شمار می رفتند که از چهار قرن پیش در شیراز به «دستغیب» معروف شده بودند. سیادت، نشان افتخار این خانواده بود و حلقه های نورانی، پیوند او را با ۳۲ واسطه، به حضرت «زید شهید» فرزند امام سجاد علیه السلام می رساند.

اقدامات مجاهدانه شهید دستغیب

بازسازی مسجد جامع شیراز؛ نوسازی مدرسه علمیه حکیم؛ تأسیس حوزه علمیه آیه اللّه دستغیب؛ ساخت مسجد الرضا علیه السلام ، مسجد شهید خلیل دستغیب، مسجد المهدی علیه السلام، مسجد روح اللّه، مسجد فرج آل رسول علیه السلام و مسجد امام حسین علیه السلام در شیراز؛ کمک در ساخت و تکمیل مجتمع خاتم الاوصیاء علیه السلام و مجتمع مرد اوّل و ایجاد شهرک شهید دستغیب؛ همراهی و همگامی ایشان با حضرت امام خمینی رحمه الله به عنوان یک سرباز راستین و مطیع آن رهبر فرزانه در قیام علیه طاغوت و در حرکت‌های انقلابی از سال ۱۳۴۱ ه . ش و نقش مؤثّر ایشان در دعوت مردم شیراز به مقابله و قیام علیه طاغوتیان بخشی از اقدامات مجاهدانه شهید دستغیب بود.

ویژگی‌ها و نمودهای تبلیغی

شهید محراب آیه اللّه دستغیب رحمه الله علاوه بر اقدامات فرهنگی و مبارزاتی و بسیاری از کارهای خیر و حسنه در شیراز، از مشرب تبلیغی والایی برخوردار بود و با منبرهای غنی از معارف الهی و ارزش‌های اخلاقی بدین مهم نیز مبادرت ورزید. از ویژگی ها و نمودهای تبلیغی اش می توان به موارد ذیل اشاره نمود:

مصداق افوض امری الی الله بود

استعانت دائمی از خداوند و واگذاری امور خود به حق تعالی در همه سخنرانی‌ها، طرح‌ها و اقدامات تبلیغی از ویژگی های برجسته او بود؛ به ذکر مطالب مفید دینی و دستورات الهی برای مردم می پرداخت، تا آنجا که بسیاری از سوره های قرآن را برای آنان تفسیر کرد و بدین وسیله زمینه تربیت بسیاری را فراهم نمود.

همیشه به برنامه ریزی های تبلیغی مختصر و مفید و به دور از پیچیدگی تأکید داشت و در سخنرانی‌های خویش نیز به جهت رعایت حال مردم، خلاصه و پُرمحتوا سخن می گفت.

در سیر تبلیغی خویش همیشه اهتمام جدی به مجالس اخلاق و برپایی آن داشت. پس از تأکید امام امّت رحمه الله به وحدت دانشجو و روحانی، آن شهید بزرگوار که سخت به منویّات امام اهتمام داشت، از جوانان دانشجو درخواست نمود تا در جلسه اخلاق که پنج شنبه های هر هفته در مدرسه علمیه حسنیه قوام تشکیل می شد و خود با سخنرانی‌های نورانی و اخلاقی اش آن را اداره می نمود، شرکت نمایند.

همیشه معتقد بود که تبلیغ سازنده وکارساز، آن تبلیغی است که مبلّغ با خودشناسی و خداشناسی مسیر را آغاز و ابتدا از خویشتن شروع کند تا بتواند در اعضای اجتماع مؤثر بوده و تبلیغ وی سودمند و نتیجه بخش باشد.

مردم داری، ویژگی بارز شهید

همیشه با مردم با دوستی، محبّت و مدارا برخورد می نمود و در سخنرانی‌های خویش نیز بر این نکته تأکید داشت و می فرمود: «با رأفت، مهربانی و دوستی، می توان هدایتگر مردم به سوی خدا و دین الهی بود.» همیشه نیز به آیه «لَقَدْ جَآءَکُمْ رَسُولٌ مِّنْ أَنفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُم بِالْمُؤْمِنِینَ رَءُوفٌ رَّحِیمٌ»؛ اشاره می نمود و پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله را اسوه حقیقی تبلیغ و مجاهدت در راه خدا می دانست.

برخوردهای آن شهید فرزانه در مسیر تبلیغی، چه برخوردهای اجتماعی و چه برخوردهای خانوادگی و تربیتی مخلصانه و حسن خلقش، همه از خودسازی های پیوسته در طول عمر با برکتش حکایت دارد. همچنین روح بزرگ و سعه صدر که از ارکان مهم تبلیغ و ابزار مهمّ یک مبلّغ نمونه به شمار می آید، در وجود شهید محراب آیه اللّه دستغیب رحمه الله متجلّی و نمایان بود. او در این مسیر همیشه صبور و مقاوم بود.

عادت به ساده زیستی

خود را به ساده زیستن عادت داده و همیشه معتقد بود که مبلّغ و دعوت کننده مردم به سوی حق باید از هوا و هوس و زرق و برق دنیا دور باشد و وصل به یاد حق، با سلاح دعا و مناجات باشد. شایستگی‌های روحی و کرامات معنوی آن شهید سرافراز محراب خود گواه مدّعا و موفّقیت وی در عرصه تبلیغ و سخنرانی‌های تبلیغی بود. فرزند ایشان در این خصوص چنین می گوید: «ایشان معتقد بود که ما باید از همه مردم سطح زندگی مان پایین تر باشد تا مردم به روحانیت شیعه بدبین نشوند»».

پای کار حل مسائل مردم

مردم دار، نسبت به امور مردم کوشا و در حلّ مشکلات آنها جدّی بود. معتقد بودند که نور ایمان و یقین به معاد را جز با معنویت کامل نمی توان در افراد ایجاد کرد؛ زیرا به قدری مزاحمات و اشتغالات مادی زیاد است که تبلیغات معمولی اثری در حد دفاع و جلوگیری از آلودگی بیشتر نمی تواند داشته باشد و لذا همیشه مقیّد به کاربرد و استفاده از آیات قرآن و احادیث اهل بیت علیهم السلام در سخنرانی‌های خویش بودند و می فرمودند: اگر از نورانیت قرآن کریم که ثقل اکبر و معجزه باقی پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله است، استفاده گردد، خود همین آیات، در دل‌های صاف و تشنه هدایت، اثر کافی می گذارد و سخنان و ابزارهای تبلیغ مؤثّر خواهد بود.

ساده گویی، روش موفق تبلیغی شهید دستغیب

همیشه در سخنرانی‌های خویش بر روان و ساده گویی مطالب و قابل فهم بودن برای عموم مستمعین تکیه داشت و این شیوه را از روش‌های موفقیت آمیز در هدایت و ارشاد و از شرایط مطلوب و مهمّ تبلیغ و سخنرانی ایده آل می دانست و همیشه آن را کمالی برای مبلّغ قلمداد می کرد و آسان گویی را از شیوه های تربیتی قرآن به شمار می آورد.

 در سخنرانی ها و آثار وزین خویش، همیشه در تبیین مطالب از تمثیل و تشبیه استفاده می نمود و به وعّاظ و روحانیون نیز توجّه به این شیوه را توصیه می کرد و می فرمود: «مبلّغ نمونه کسی است که این روش سخن گفتن را الگوی خود قرار دهد.»

 از شیوه های ارزشمند تبلیغی ایشان قصه گویی و تکیه بر داستان در سخنرانی ها و منابر بود. داستان ها و قصه های تربیتی ایشان اکثرا حقیقی و در مسیر رشد و کمال مخاطب و مایه عبرت آنها می باشد. ایشان همیشه از داستان در مسیر هدایت و رشد معنوی مستمعین استفاده می کرد و از اینکه داستان‌ها را ابزار سرگرمی و تخدیر سخن خویش برای مردم قرار دهد، پرهیز می نمود.

روحیه پرسشگری و بشارت و انذار نیز در سخنرانی‌های این مبلّغ نمونه و شهید سرافراز محراب، هویداست. این امر موجب بهره گیری مخاطب از حقایق و عبرت‌های تاریخی می گردد و ذهن آنان را تحلیلگر و پویا می نماید. همچنین باعث می شود که مطالب مستدل و به دور از خستگی، تکرارگویی و اتلاف وقت، بیان گردد و مطالب، مجهول و ناگفته نماند.

 معرّفی الگوها و تحریک عواطف فطری در مسیر تبلیغ و سخنرانی نیز از شیوه های کارساز و مطلوب است که آن شهید بزرگوار بر آن تکیه داشتند و این شیوه را در سیر تبلیغ و هدایت مردم بسیار ایده آل می دانستند. کتب سید الشهداء علیه السلام ، قیامت و قرآن، قلب قرآن، و اخلاق اسلامی ایشان به خوبی نمایانگر این ویژگی در سیر تبلیغی و سخنرانی‌های پرمحتوای ایشان است.

نمودی از حالات معنوی شهید

یکی از طلاب حوزه علمیه شیراز می گوید: «من در حوزه شیراز درس می خواندم و اندیشه ازدواج در سر داشتم؛ اما از نظر اقتصادی دچار مشکل بودم و آیه اللّه دستغیب رحمه الله نیز مرا خوب نمی شناخت تا از ایشان استمداد کنم. با خود اندیشیدم که نامه ای بی نام و نشان خدمت آقا نوشته، درد دل خود را با ایشان در میان بگذارم. این کار را کردم؛ ولی دلهره ای داشتم.

چند روز بعد آقا به مدرسه آمدند و از طلاب احوال پرسی و دل جویی کردند. هنگام رفتن رو به من کردند و گفتند: «آقای… حاجتت برآورده است. بعدا به منزل بیایید!» دهانم از تعجّب باز ماند. اگر چه در دل غرق سرور شده بودم؛ ولی نمی دانستم که او چطور فهمیده و از کجا خبر داشته که نامه را من نوشتم.

بعدا به منزل آقا رفتم و ایشان مقداری پول مرحمت فرمودند. با آن پول ازدواج کردم و دیدم مقدار پولی که آقا داده اند، درست به اندازه مخارج ازدواج است؛ نه کم تر و نه زیادتر.»

مسلخ عشق

در سال ۱۳۶۰ ه . ش منافقین طرح ترور آیه اللّه دستغیب رحمه الله را تهیه کرده، مدت‌ها برای جمع آوری اطلاعات تلاش کردند. تشکیلات منافقین زمان ترور را روز جمعه ۱۳ آبان ۱۳۶۰ ه . ش تصویب کرد؛ اما این برنامه ناکام ماند. آنها در پی فرصتی دیگر برآمده، نقشه یک ترور انتحاری را کشیدند.

حالات و واردات روحی شهید محراب آیه اللّه دستغیب رحمه الله به او خبر از یک واقعه مهم می داد. گاهی به ایشان گفته می شد: آقا! بیشتر مواظب خودتان باشید! می گفت: «شهادت افتخار است. مگر شما حسودی تان می شود که من به این مقام برسم و افتخاری نصیبم شود!».

آخرین جمعه ماه محرم بود که برای اقامه نماز جمعه از خانه بیرون آمد؛ جلوی در خانه زنی که تظاهر به حاملگی داشت، داد و فریاد راه انداخته بود که چند بچه یتیم دارم و کمک کنید. او به هوای اینکه می‌خواهد به آقا نامه بدهد، جلو می‌رود و ضامن نارنجکی را که به خود بسته بود می‌کشد و ایشان را همراه عده زیادی شهید و زخمی می‌کند.

در یک لحظه زمین و زمان و کوچه پس کوچه های اطراف خانه آقا مملوّ از آتش شد. انفجاری مهیب رخ داد و پس از لحظه ای آقا غرق در خون شد و آیت نیک کردار حق، دستغیب، صدپاره به سوی دوست عروج کرد.

 

منبع: مجله مبلغان شماره ۱۱۰

نظر خود را ثبت کنید

لینک کپی شد!