هوالحکیم
نظام مسائل محله
مقدمه
این سند چشم انداز، مسئله ی مهمی است. نباید هم تصور شود که این سند یا سیاست های کلی را کسانی نشسته اند و دارند تنظیم میکنند؛ نه. درست است که اینها یک فرایندی دارد و از یک جاهایی شروع میشود؛ لیکن آن کسی که در این زمینه کار و فکر میکند و تصمیم میگیرد، خودِ رهبری است؛ این سیاست ها، سیاست های رهبری است. اینها چیزهایی است که با توجه به همه ی جوانب ملاحظه شده و این سند چشم انداز درآمده است و بر اساس سیاست های کلی ای که در این مدت وجود داشته، اعلام شده است. اینها باید در برنامه ها رعایت شود و نباید تخلف شود. البته ممکن است بعضی از تاکتیک ها به ظاهر با سیاست ها متناسب نباشد؛ اما انسان دقت که بکند، میبیند این تاکتیک در نهایت به همان چیزی که در سیاستها یا در سند چشمانداز ترسیم شده است، برمیگردد. ما از این امتناعی نداریم. مثل اینکه شما با اتومبیل دارید به طرف شرق حرکت میکنید، یک جا جاده پیچ میخورد؛ اگر کسی آنجا نگاه کند، میبیند جاده به طرف غرب یا شمال یا جنوب میرود؛ اما این پیچ طبیعیِ جاده است. بعد از اینجا که عبور کردیم، باز به همان مسیر طبیعی میرسیم. اینطور حرکتها و مانورهای تاکتیکی و بین راهی را من ایراد نمیگیرم؛ اما جهتگیری حتماً باید جهتگیری سند چشم انداز باشد.[۱]
….
نظام پوشش و آرایش
- نیاز به تبیین انطباق حجاب با طبیعت انسان برای مردم محله[۲]
- نیاز به ترویج چادر به عنوان لباس ملی در محله[۳]
- نیاز به تبیین جنگ تبلیغاتی عظیم دشمن بر سر حجاب، آرایش و تبرج زنان برای مردم محله[۴]
- نیاز به تبیین راهبرد غرب مبنی بر تثبیت جایگاه غلط و اهانت آمیز برای زن برای مردم محله[۵]
- نیاز به آگاه سازی مردم محله نسبت تبعات جانکاه بی حجابی[۶]
- نیاز به تقویت حس کرامت در زنان محله[۷]
- نیاز به ترویج روحیه عدم اسراف در امر پوشش و آرایش در میان مردم محله[۸]
- نیاز به تبدیل تفاخر به مارک خارجی لباسها به منکر اجتماعی در میان مردم محله[۹]
- نیاز به تبدیل خرید لباس تولید داخل به معروف اجتماعی در میان مردم محله[۱۰]
- نیاز به ترغیب مردم محله به ترک روحیه مصرف گرایی در امر پوشش و آرایش[۱۱]
- نیاز به تعظیم حضور زن مسلمان با حجاب در میادین ورزشی بین المللی[۱۲]
نظام خانواده
| مواجهه انسان با خویشاوندان |
- نیاز به گفتمان سازی و مطالبه گری به منظور قرار گرفتن نهاد خانواده به عنوان کانون آرامشبخش.[۱۳]
- نیاز به فعال سازی حلقه های میانی به منظور قرار گرفتن نهاد خانواده به عنوان کانون آرامشبخش. [۱۴]
- نیاز به گفتمان سازی به منظور تقویت نهاد خانواده به عنوان مرکز رشد و تربیت اسلامی فرزند[۱۵]
- نیاز به فعال سازی حلقه های میانی به منظور تقویت نهاد خانواده به عنوان مرکز رشد و تربیت اسلامی فرزند[۱۶]
- نیاز به مطالبه گری به منظور تقویت نهاد خانواده به عنوان مرکز رشد و تربیت اسلامی فرزند.[۱۷]
- نیاز به گفتمان سازی به منظور محور قرار گرفتن خانواده در برنامههای آموزشی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و مسکن و شهرسازی در محله.[۱۸]
- نیاز به مطالبه گری به منظور محور قرار گرفتن خانواده در برنامههای آموزشی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و مسکن و شهرسازی در محله.[۱۹]
- نیاز به گفتمان سازی به منظور ایجاد و تقویت ارتباط خانواده و مسجد.[۲۰]
- نیاز به مطالبه گری به منظور تقویت ارتباط خانواده و مسجد.[۲۱]
- نیاز به فعال سازی حلقه های میانی به منظور ایجاد و تقویت ارتباط خانواده و مسجد.[۲۲]
- نیاز به گفتمان سازی به منظور رواج ازدواج آسان در سنین مناسب ازدواج.[۲۳]
- نیاز به مطالبه گری به منظور رواج ازدواج آسان در سنین مناسب ازدواج.[۲۴]
- نیاز به فعال سازی حلقه های میانی به منظور رواج ازدواج آسان در سنین مناسب ازدواج.[۲۵]
- نیاز به گفتمان سازی به منظور ترویج ازدواج موفق.[۲۶]
- نیاز به مطالبه گری به منظور ترویج و تسهیل ازدواج موفق.[۲۷]
- نیاز به فعال سازی حلقه های میانی به منظور ترویج و تسهیل ازدواج موفق.[۲۸]
- نیاز به گفتمان سازی به منظور رواج تعاملات اخلاقی درون خانواده.[۲۹]
- نیاز به فعال سازی حلقه های میانی به منظور رواج تعاملات اخلاقی درون خانواده.[۳۰]
- نیاز به گفتمان سازی به منظور مقابله با جنگ نرم دشمنان برای فروپاشی و انحراف روابط خانوادگی .[۳۱]
- نیاز به گفتمان سازی به منظور ایجاد فرصت برای حضور مفید و موثر اعضای خانواده در کنار یکدیگر و استفاده موثر از اوقات فراغت به صورت جمعی.[۳۲]
- نیاز به گفتمان سازی به منظور رواج ارزشها و سنت های پسندیده در ازدواج و خانواده.[۳۳]
- نیاز به گفتمان سازی به منظور مقابله با رواج پیرایههای باطل نظیر اشرافیت، تجمل گرایی و مظاهر فرهنگ غرب در ازدواج و خانواده[۳۴]
- نیاز به مطالبه گری و گفتمان سازی جهت اصلاح رفتار گروههای مرجع و برجستهسازی رفتارهای شایسته آنها و جلوگیری از شکل گیری گروههای مرجع ناسالم و رفتار های ناشایست آنان در ازدواج و خانواده[۳۵]
- نیاز به گفتمان سازی به منظور رواج حکمیت برای حل و فصل دعاوی خانواده در راستای تثبیت و تحکیم خانواده.[۳۶]
- نیاز به فعال سازی حلقه های میانی به منظور رواج حکمیت برای حل و فصل دعاوی خانواده در راستای تثبیت و تحکیم خانواده.[۳۷]
- نیاز به مطالبه گری به منظور برطرف شدن ضعف در تامین عدالت و امنیت در دعاوی خانواده.[۳۸]
- نیاز به گفتمان سازی به منظور ایجاد فضای سالم و رعایت روابط اسلامی زن و مرد در جامعه.[۳۹]
- نیاز به مطالبه گری به منظور ایجاد فضای سالم و رعایت روابط اسلامی زن و مرد در جامعه.[۴۰]
- نیاز به فعال سازی حلقه های میانی به منظور ایجاد فضای سالم و رعایت روابط اسلامی زن و مرد در جامعه.[۴۱]
- نیاز به مطالبه گری به منظور رفع ضعف معیشت و اقتصاد خانوادهها و دغدغه آنها درباره اشتغال، ازدواج و مسکن.[۴۲]
- نیاز به فعال سازی حلقه های میانی به منظور رفع ضعف معیشت و اقتصاد خانوادهها و دغدغه آنها درباره اشتغال، ازدواج و مسکن.[۴۳]
- نیاز به گفتمان سازی با موضوع مشاوره و آموزش قبل، حین و پس از تشکیل خانواده[۴۴]
- نیاز به فعال سازی حلقه های میانی به منظور مشاوره و آموزش قبل، حین و پس از تشکیل خانواده.[۴۵]
- نیاز به مطالبه گری و گفتمان سازی به منظور مشارکت خانواده برای پیشبرد اهداف و برنامههای کشور[۴۶]
- نیاز به مطالبه گری و گفتمان سازی به منظور حمایت از عزت، کرامت و توامندسازی بانوان در ایفاء نقش و رسالت خود به عنوان همسر، مادر، خانه دار و نقش تربیتی[۴۷]
- نیاز به گفتمان سازی به منظور توانمندسازی آقایان در ایفاء نقش پدری، اقتصادی و تربیتی در خانواده[۴۸]
- نیاز به مطالبه گری به منظور توانمندسازی آقایان در ایفاء نقش پدری، اقتصادی و تربیتی در خانواده[۴۹]
- نیاز به گفتمان سازی با موضوع کراهت طلاق در جامعه و جلوگیری از گسترش طلاق و آسیبهای ناشی از آن[۵۰]
- نیاز به فعال سازی حلقه های میانی به منظور جلوگیری از گسترش طلاق و آسیبهای ناشی از آن[۵۱]
- نیاز به مطالبه گری به منظور حمایت از خانوادههای با سرپرستی زنان و فراهم نمودن شرائط ازدواج آسان آنان[۵۲]
- نیاز به فعال سازی حلقه های میانی به منظور حمایت از خانوادههای با سرپرستی زنان و فراهم نمودن شرائط ازدواج آسان آنان[۵۳]
- نیاز به مطالبه گری و گفتمان سازی با موضوع حفظ کرامت سالمندان در خانواده و تقویت مراقبتهای جسمی، روحی و عاطفی از آنان[۵۴]
- نیاز به مطالبه گری به منظور ایجاد ساز و کارهای لازم برای ارتقاء سلامت باروری[۵۵]
- نیاز به گفتمان سازی به منظور افزایش نرخ باروری به بیش از سطح جانشینی[۵۶]
- نیاز به گفتمان سازی به منظور توانمند ساختن زوجهای جوان در تربیت نسل صالح و کارآمد[۵۷]
- نیاز به فعالسازی حلقه های میانی جهت آموزش و توانمند ساختن زوجهای جوان در تربیت نسل صالح و کارآمد[۵۸]
- نیاز به مطالبه گری به منظور توانمند ساختن زوجهای جوان در تامین هزینههای زندگی[۵۹]
- نیاز به فعال سازی حلقه های میانی به منظور توامند ساختن زوجهای جوان در تامین هزینههای زندگی[۶۰]
- نیاز به مطالبه گری به منظور اختصاص تسهیلات مناسب برای مادران به ویژه در دوره بارداری و شیردهی[۶۱]
- نیاز به فعال سازی حلقه های میانی به منظور تامین تسهیلات مناسب برای مادران به ویژه در دوره بارداری و شیردهی[۶۲]
- نیاز به مطالبه گری به منظور برطرف شدن مشکل عدم پوشش بیمهای هزینههای زایمان و درمان ناباوری مردان و زنان[۶۳]
- نیاز به گفتمان سازی به منظور رفع ضعف مهارتهای زندگی و ارتباطی در خانواده[۶۴]
- نیاز به گفتمان سازی به منظور رواج سبک زندگی اسلامی-ایرانی و مقابله با رواج سبک زندگی غربی در خانواده [۶۵]
- نیاز به مطالبه گری به منظور رواج سبک زندگی اسلامی-ایرانی و مقابله با رواج سبک زندگی غربی در خانواده [۶۶]
- نیاز به فعال سازی حلقه های میانی به منظور رواج سبک زندگی اسلامی-ایرانی و مقابله با رواج سبک زندگی غربی در خانواده [۶۷]
- اختلاف میان والدین و فرزندان
- کاهش فرهنگ واسطهگری در ازدواج
- مشکل تامین جهیزیه
نظام آموزش
| مواجهه انسان با یادگیری |
- بی سوادی افراد محله[۶۸]
- مشکلات مادی و معیشتی فرهنگیان[۶۹]
- بی توجهی به مدارس به عنوان مهمترین نهاد مولد سرمایه اجتماعی[۷۰]
- بی توجهی به مدارس به عنوان مهمترین نهاد آموزش نیروی انسانی[۷۱]
- ضعف منزلت اجتماعی معلمان و بی انگیزگی آنان[۷۲]
- عدم رواج فرهنگ تفکر در میان دانش آموزان[۷۳]
- عدم رواج فرهنگ تحقیق در میان دانش آموزان[۷۴]
- عدم رواج فرهنگ خلاقیت و نوآوری در میان دانش آموزان[۷۵]
- نیاز به پرورش معلمان با انگیزه، کارآمد، متدین، خلاق و اثربخش[۷۶]
- نیاز به توانمندسازی مستمر علمی، حرفهای و تربیتی معلمان [۷۷]
- نا آشنایی دانش آموزان با اندیشه دینی و سیاسی امام خمینی (ره)[۷۸]
- نا آشنایی دانش آموزان با مبانی جمهوری اسلامی[۷۹]
- نا آشنایی دانش آموزان با مبانی ولایت فقیه[۸۰]
- ناآشنایی دانش آموزان با اصول ثابت قانون اساسی[۸۱]
- عدم رواج فرهنگ و معارف اسلامی در میان دانش آموزان[۸۲]
- عدم رواج یادگیری قرآن (روخوانی، روان خوانی و مفاهیم)[۸۳]
- انس نداشتن دانش آموزان با قرآن[۸۴]
- انس نداشتن دانش آموزان با سیره پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت (ع)[۸۵]
- عدم رواج فرهنگ اقامه نماز در میان دانش آموزان[۸۶]
- عدم بهره گیری از روشهای یاددهی و یادگیری متنوع و مطلوب در مدارس محله
- نبود یا کمبود مدرسه یا کلاس درس در محله
- کمبود معلم [۸۷]
- کمبود آزمایشگاه و کارگاه در مدرسه محله[۸۸]
- آسیب های آموزش مجازی در شرایط کرونا
- نداشتن ابزار و امکانات لازم برای شرکت در آموزش مجازی
- روزآمد نبودن محتوای تعلیم و تربیت مدارس[۸۹]
- عدم ابتنای محتوای تعلیم و تربیت بر فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی[۹۰]
- عدم تناسب محتوای تعلیم و تربیت با نیازهای کشور[۹۱]
- عدم انطباق محتوای تعلیم و تربیت مدارس با پیشرفت های علمی و فناوری[۹۲]
- عدم اهتمام به تقویت فرهنگ و هویت اسلامی ایرانی در محتوای تعلیم و تربیت مدارس[۹۳]
- فقدان تفکر منطقی و منسجم برای تحلیل و بررسی موضوعی در دانش آموزان[۹۴]
- نیاز به تحول بنیادین در شیوههای ارزشیابی دانش آموزان برای شناسایی نقاط قوت، ضعف و پرورش استعدادها و خلاقیتشان[۹۵]
- عدم مراعات رویکرد فرهنگی و تربیتی در برنامهریزی های آموزشی و درسی[۹۶]
- ضعف آداب و مهارتهای زندگی دانش آموزان[۹۷]
- ضعف توانایی حل مسئله در دانش آموزان[۹۸]
- ضعف دانش آموزان در عمل به آموخته ها برای بهبود زندگی فردی و اجتماعی[۹۹]
- ضعف آموزش های فنی و حرفه ای[۱۰۰]
- ضعف معرفت و بصیرت دینی معلمان[۱۰۱]
- ضعف معرفت و بصیرت دینی دانش آموزان[۱۰۲]
- ضعف معنویت در خانواده ها[۱۰۳]
- ضعف سلامت جسمی و روحی معلمان[۱۰۴]
- ضعف سلامت جسمی و روحی دانش آموزان[۱۰۵]
- ضعف جامعه پذیری در دانش آموزان[۱۰۶]
- ضعف بینش سیاسی دانش آموزان[۱۰۷]
- نیاز به توسعه تربیت بدنی و ورزش در مدارس[۱۰۸]
- نیاز به رشد و شکوفایی ذوق و استعدادهای فرهنگی و هنری دانش آموزان[۱۰۹]
- نیاز به تقویت روحیه نشاط و شادابی در دانش آموزان[۱۱۰]
- نیاز به تجهیز مدارس به فناوری اطلاعاتی و ارتباطی[۱۱۱]
- نیاز به فراهم آوردن زمینه استفاده بهینه از آموزش های مرتبط با فناوری های نو در مدارس[۱۱۲]
- نیاز به احداث واحد های آموزش و پرورش جدید متناسب با افزایش جمعیت محله[۱۱۳]
- نیاز به به بهسازی، زیبا سازی، مقاوم سازی و مصون سازی مدارس با رعایت اصول معماری اسلامی ایرانی[۱۱۴]
- نیاز به مکان یابی و توزیع فضای آموزشی به تناسب نیازها[۱۱۵]
- نیاز به توسعه مشارکت مردم و نهاد های مدیریت شهری در احداث و نگهداری مدارس[۱۱۶]
- عدم شکوفایی استعدادهای فطری دانش آموزان محله
- نیاز به تقویت مناسبات مدرسه با خانوادههای دانش آموزان[۱۱۷]
- نیاز به تقویت مناسبات مدرسه با رسانههای محلی[۱۱۸]
- نیاز به تقویت مناسبات مدرسه با مردم محله[۱۱۹]
- آلوده شدن محیط مدارس به دسته بندی های سیاسی[۱۲۰]
- عدم تحول آموزش و پرورش در جهت رسیدن به حیات طیبه[۱۲۱]
- عدم تحول آموزش و پرورش مبتنی بر فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی[۱۲۲]
- عدم تحول آموزش و پرورش برای رشد و شکوفایی استعدادهای فطری دانش آموزان[۱۲۳]
- ضعف بینش، دانش، مهارت، تربیت و سلامت روحی و جسمی دانش آموران[۱۲۴]
- نیاز به بازمهندسی ساختار اداری آموزش و پرورش با رویکرد چابک سازی[۱۲۵]
- نیاز به ظرفیت سازی، فرهنگ سازی و بسترسازی برای مشارکت مردمی، غیر دولتی و نهادهای عمومی و دستگاه های اجرایی در فرآیند تعلیم و تربیت[۱۲۶]
- نیاز به بسترسازی برای مشارکت خانواده ها در فرآیند تعلیم و تربیت[۱۲۷]
- نیاز به بسترسازی برای مشارکت حوزه های علمیه در فرآیند تعلیم و تربیت[۱۲۸]
- نیاز به بسترسازی برای مشارکت مراکز علمی و پژوهشی در فرآنید تعلیم و تربیت[۱۲۹]
- نیاز به بسترسازی برای مشارکت دانشگاه ها در فرآیند تعلیم و تربیت [۱۳۰]
- نیاز به بسترسازی برای مشارکت معلمان در فرآیند تعلیم و تربیت[۱۳۱]
- نیاز به در اولویت قرار گرفتن بودجه آموزش و پرورش در لوایح بودجه سنواتی[۱۳۲]
- نیاز به تامین بودجه اداری مدارس در محله به منظور بهبود کیفیت آموزش[۱۳۳]
- ضعف مدیریت منابع و مصارف در مدارس و اداره آموزش و پرورش[۱۳۴]
- نیاز به احداث مدارس جدید در شهرک های تازه تاسیس[۱۳۵]
- نیاز به تحول در سیستم استعدادیابی و انتخاب رشته دانش آموزان[۱۳۶]
- نیاز به ثبات مدیریت در مدارس با رویکرد انقلابی و فارغ از دسته بندی های سیاسی[۱۳۷]
- عدم هماهنگی و موازی کاری برنامه های آموزشی مدارس با سایر دستگاه های فرهنگی[۱۳۸]
نظام فناوری
| مواجهه انسان با ابزار |
- نیاز به تاسیس و توسعه خانههای نوآوری و فناوری در محله[۱۳۹]
- نیاز به شناسایی نوآوران و فناوران محله[۱۴۰]
- نیاز به پرورش استعدادهای درخشان نوآور و فناور محله[۱۴۱]
- نیاز به حفظ سرمایههای انسانی نوآور و فناور در محله[۱۴۲]
- نیاز به تقویت عزم مردمی و افزایش درک اجتماعی نسبت به اهمیت جنبش نرمافزاری[۱۴۳]
- نیاز به ارتقای روحیه نشاط در محله به خصوص جوانان[۱۴۴]
- نیاز به ارتقای روحیه امید در محله به خصوص جوانان[۱۴۵]
- نیاز به ارتقای روحیه خودباوری در محله به خصوص جوانان[۱۴۶]
- نیاز به ارتقای نوآوری نظاممند در محله به خصوص جوانان[۱۴۷]
- نیاز به ارتقای شجاعت علمی در محله به خصوص جوانان[۱۴۸]
- نیاز به ارتقای کار جمعی در محله به خصوص جوانان[۱۴۹]
- نیاز به ارتقای وجدان کاری در محله به خصوص جوانان[۱۵۰]
- نیاز به تقویت فرهنگ کسب و کار دانش بنیان[۱۵۱]
- نیاز به تقویت فرهنگ تبادل آراء و تضارب افکار و آزاداندیشی علمی[۱۵۲]
- نیاز به ارتقای منزلت نوآوران و فناوران ساکن در محله[۱۵۳]
- نیاز به بهبود معیشت نوآوران و فناوران ساکن در محله[۱۵۴]
- نیاز به تامین اشتغال نوآوران و فناوران ساکن در محله[۱۵۵]
- نیاز به احیای تاریخ علمی و فرهنگی مسلمانان و ایرانیان در محله[۱۵۶]
- نیاز به الگوسازی از مفاخر و چهرههای موفق نوآوری و فناوری در محله[۱۵۷]
- نیاز حمایت هدفمند مادی و معنوی از نوآوران و فناوران و فعالیتهای این عرصه[۱۵۸]
- نیاز به افزایش سهم نوآوری و فناوری در اقتصاد و درآمد محله[۱۵۹]
- نیاز به حمایت مادی و معنوی از فرآیند تبدیل ایده به محصول[۱۶۰]
- نیاز به افزایش تولید محصولات و خدمات مبتنی بر دانش پیشرفته و فناوری داخلی[۱۶۱]
- نیاز به متناسب سازی سطوح و رشتههای تحصیلی با نقشه جامع علمی کشور و نیاز های تولید و اشتغال شهر یا روستا[۱۶۲]
- نیاز به تقویت فرهنگ حمایت از مالکیت فکری و معنوی[۱۶۳]
- نیاز به ارتقای سهم وقف و امور خیریه در حوزه نوآوری و فناوری[۱۶۴]
- نیاز به توسعه و تقویت شبکههای ارتباطات نوآوری و فناوری در سطوح محلی، ملی و فراملی با اولویت کشورهای اسلامی[۱۶۵]
- نیاز به حمایت از نوآوران و فناوران محله به منظور تولید و صادرات محصولات دانش بنیان و متکی بر فناوریهای بومی به ویژه در حوزههای دارای مزیت و ظرفیت[۱۶۶]
- نیاز به توسعه صنایع و خدمات مبتنی بر فناوریهای جدید توسط نوآوران و فناوران محله[۱۶۷]
- نیاز به استفاده از ظرفیتهای علمی و فنی ایرانیان مقیم خارج که قبلا در محله ساکن بودهاند و یا اصالتا متعلق به آن محله است[۱۶۸]
- نیاز به جذب متخصصان و محققان برجسته برای سکونت در محله[۱۶۹]
نظام هنر
| مواجهه انسان با زیبایی |
- نیاز به توسعه فعالیتهای هنری به منظور تقویت ارزشهای دینی و ملی در سطح محله[۱۷۰]
- نیاز به تربیت هنرمندان متعهد به تقویت ارزشهای دینی و ملی در سطح محله[۱۷۱]
- نیاز به شکلدهی گعده های هنرمندان صاحب اندیشه و متعهد در سطح محله
- گرفتاری هنرمندان محله به بازیهای خطی و سیاسی
- نیاز به تقویت اقتصاد هنر در محله
- نیاز به تقویت معیشت هنرمندان محله
- نیاز به تقویت تولید و انتشار ادبیات انقلاب و دفاع مقدس در محله
- نیاز به تقویت تولید محتوا به جای کار ترجمهای در سطح محله
- نیاز به راهاندازی سیستم توزیع و انتشار مناسب آثار هنری انقلاب اسلامی در سطح محله
- نیاز به ترجمه آثار هنری انقلاب اسلامی برای مخاطبان خارج از ایران
- نیاز به ارتقای منزلت هنرمندان محله
- نیاز به ترغیب جوانان محله به سمت مشاغل هنری به عنوان شغل دوست داشتنی، یک تکلیف الهی، مایه جلب رضایت الهی و موثر در سرنوشت کشور و مردم
- نیاز به تربیت هنرمندان انقلابی و با اخلاص در سطح محله
- نیاز به تولید آثار هنری نو، جذاب و نوآورانه توسط جریان انقلابی
- نیاز به راه اندازی انجمن شعر در محله به ویژه برای دانش آموزان و جوانان
- نیاز به راه اندازی گروه سرود محله
- حفظ و صیانت از استعدادهای هنری نوجوانان محله
- نیاز به تولید و تقویت آثار هنری در حوزه قرآن و اهل بیت (ع)
- نیاز به تولید و تقویت آثار هنری طنز
- نیاز به تقویت جایگاه و شان هنر در سطح محله
- نیاز به پرهیز از ریاکاری و تحجر در تولید و ارائه آثار هنری انقلابی و اسلامی
- نیاز به پرورش هنرمندان و روایتگران تاریخ انقلاب و دفاع مقدس
- نیاز به تقویت تولید و انتشار مستندهای انقلابی (هنر انقلابی)
- نیاز به تقویت سطح اثرگذاری آثار هنری انقلابی در سطح محله
- نیاز به ارتقای سطح محتوای آثار هنری انقلابی
- نیاز به تاسیس خانه صنایع خلاق در محله
- نیاز به تقویت آثار نمایشی در سطح محله
- نیاز به تربیت مادحین تراز انقلاب اسلامی
نظام امداد و خیریه
| مواجهه انسان با مستضعفان و نیازمندان |
- نیاز به ترویج گفتمان عدالت در سطح محله[۱۷۲]
- نیاز به حمایت اجتماعی پس از درمان مبتلایان به مواد مخدر و خانوادههایشان در زمینه اشتغال، اوقات فراغت، خدمات مشاوره و پزشکی و سایر نیازمندیها [۱۷۳]
- نیاز به حمایت موثر از بیکاران برای افزایش توانمندیهای آنان در جهت دسترسی به اشتغال پایدار[۱۷۴]
- نیاز به شناسایی و کاهش نرخ بیکاری محله [۱۷۵]
- نیاز به تامین امنیت غذایی و بهره مندی آحاد مردم محله از سبد غذایی سالم، مطلوب و کافی[۱۷۶]
- نیاز به تامین و بهرهمندی عادلانه آحاد مردم محله از فرآوردههای بهداشتی ایمن[۱۷۷]
- نیاز به ارائه خدمات مراقبتی و حمایتی از جانبازان و معلولان محله با هدف ارتقای سلامت و توانمندی آنان[۱۷۸]
- نیاز به پوشش بیمه پایه درمان برای نیازمندان محله [۱۷۹]
- نیاز به ایجاد شرایط لازم برای تامین سلامت و نگهداری سالمندان محله در خانوادههایشان[۱۸۰]
- نیاز به توانمندسازی و خوداتکایی اقشار و گروههای محروم در برنامههای رفاهی و تامین اجتماعی[۱۸۱]
- نیاز به پیشگیری و کنترل ناهنجاریهای عمومی ناشی از حاشیهنشینی[۱۸۲]
- توانمندسازی خانوادههای نیازمند محله برای کاهش دغدغههای آینده آنها درباره اشتغال، ازدواج و مسکن[۱۸۳]
- نیاز به حمایت اقتصادی و فرهنگی از خانوادههای باسرپرستی زنان[۱۸۴]
- نیاز به توسعه و تداوم اردوهای جهادی به روستاها و مناطق حاشیه شهر[۱۸۵]
- نیاز به مطالبه هدفمندسازی یارانهها[۱۸۶]
- نیاز به گسترش فرهنگ نذر و اطعام در مناسبات مذهبی[۱۸۷]
- نیاز به مسابقه کمک مومنانه به افراد آسیب دیده از کرونا[۱۸۸]
- نیاز کمک به نیازمندان و فقرای اقلیتهای دینی و مذهبی در محله[۱۸۹]
- نیاز به مبارزه با روحیه مصرفه گرایی و تجمل در محله[۱۹۰]
- نیاز به شناسایی خانوادههای محروم و نیازمند محله[۱۹۱]
- نیاز به تشکیل صندوقهای خانوادگی به منظور مصرف فقرای خانواده و محله[۱۹۲]
- نیاز به ترویج روحیه مسئولیت پذیری نسبت فقرا و محرومان در سطح محله[۱۹۳]
- نیاز به شناسایی و حمایت از یتیمان محله[۱۹۴]
- نیاز به راهاندازی صندوق قرضالحسنه مسجد محله[۱۹۵]
- نیاز به فعالسازی گروههای مردمی در جستجو، امداد های اولیه، نصب چادر، ساخت سرپناه، حفظ امنیت روانی، کمکهای جنسی و غذایی به آسیب دیدگان سوانح طبیعی[۱۹۶]
نظام دیپلماسی
| مواجهه انسان با سایر دولت ها و ملل |
- نیاز به برقراری ارتباط نخبگان محله با نخبگان قلمرو فرهنگ ایرانی، منطقه غرب آسیا، جهان اسلام، محور مقاومت و حقجویان عالم[۱۹۷]
- نیاز به حضور پرشور مردم محله در مراسم پیاده روی اربعین به عنوان فناوری نرم دیپلماسی عمومی[۱۹۸]
- نیاز به حضور فعال مردم محله در مراسم حج به عنوان فناوری نرم دیپلماسی عمومی[۱۹۹]
- نیاز به برقراری پیوند برادری میان محله با یکی از محلات جهان اسلام با توجه به نقاط مشترک دینی، اعتقادی و اجتماعی[۲۰۰]
- نیاز به تعریف نقش محله در پیگیری آرمان فلسطین و عمل به آن[۲۰۱]
- نیاز به کنشگری محله در حمایت از مظلومان عالم[۲۰۲]
- نیاز به گفتمان سازی و مطالبهگری جوانان محله در خصوص متوقّفسازی فوری وقایع فاجعهبار در میان کشورهای اسلامی[۲۰۳]
- نیاز به گفتمانسازی و مطالبهگری جوانان محله در خصوص تعهدات برادرانه به همهی مسلمانان جهان[۲۰۴]
- نیاز به گفتمانسازی و مطالبهگری جوانان محله در خصوص حمایت بیدریغ از مستضعفان جهان[۲۰۵]
- نیاز به گفتمانسازی و مطالبهگری جوانان محله در خصوص حفظ استقلال همه جانبه کشور[۲۰۶]
- نیاز به گفتمانسازی و مطالبهگری جوانان محله در خصوص طرد کامل استعمار و جلوگیری از نفوذ اجانب در همهی زمینهها[۲۰۷]
- نیاز به گفتمانسازی و مطالبهگری جوانان محله در خصوص دفاع از حقوق همهی مسلمانان[۲۰۸]
- نیاز به گفتمانسازی و مطالبهگری جوانان محله در خصوص عدم تعهد به قدرتهای سلطهگر[۲۰۹]
- نیاز به گفتمانسازی و مطالبهگری جوانان محله در خصوص روابط صلحآمیز متقابل با دولتهای غیرمحارب[۲۱۰]
- نیاز به گفتمانسازی و مطالبهگری جوانان محله در خصوص خودداری از هرگونه دخالت در امور داخلی ملتها[۲۱۱]
- نیاز به گفتمانسازی و مطالبهگری جوانان محله در خصوص حمایت از مبارزات حقطلبانهی مستضعفان در مقابل مستکبران در هر نقطه از جهان[۲۱۲]
- نیاز به گفتمان سازی و مطالبهگری جوانان محله در خصوص توزیع مناسب توان دیپلماسی نسبت کشورها[۲۱۳]
- نیاز به گفتمان سازی و مطالبه گری جوانان محله در خصوص اولویت دادن به دیپلماسی اقتصادی[۲۱۴]
- نیاز به کنشگری مسجد محل در خصوص دیپلماسی وحدت اسلامی و ایجاد پیوند برادری با یک مسجد اهل سنت در جهان اسلام[۲۱۵]
- نیاز به برقراری ارتباط توسط جوانان محله با جوانان سراسر دنیا و تامین امکان شناخت مستقیم و بی واسطه از اسلام[۲۱۶]
- گفتمان سازی و ایجاد تفاهم اجتماعی در محله در خصوص اصول «عزت، حکمت و مصلحت» در سیاست خارجه جمهوری اسلامی ایران[۲۱۷]
- نیاز به افشاگری خدعهها و دروغهای سردمداران نظام سلطه[۲۱۸]
نظام برنامه ریزی
| مواجهه انسان با آینده |
- نیاز به یک حرکت عمومی منضبط، سریع و دارای سوگیری محسوس به سوی چشم انداز گام دوم با محوریت جوانان متعهد در سطح محله[۲۱۹]
- نیاز به شناسایی، به کارگیری و یا ایجاد حلقههای میانی پیشرفت در سطح محله (گروههای مردمی دارای شناخت از صحنه و ظرفیتها، صاحب جهتگیری به سوی تمدن نوین ایرانی اسلامی و طراح و پیگیر راهحل عملیاتی آن مسائل)[۲۲۰]
- نیاز به شناخت دقیق صحنه شامل وضعیت موجود و عناصر درگیر در محله[۲۲۱]
- نیاز به جهتگیری حرکت عمومی محله به سوی جامعه اسلامی یا تمدن اسلامی[۲۲۲]
- نیاز به شناسایی و معرفی نقاط امید بخش (ظرفیتهای نرم افزاری و سخت افزاری، سرمایههای طبیعی و انسانی و فرصتهای مادی) برای حرکت عمومی محله [۲۲۳]
- نیاز به طراحی و پیگیری راهکارهای عملی برای مسائل محله[۲۲۴]
- نیاز به ایجاد درک مشترک مردم محله به خصوص جوانان از بیانیه گام دوم انقلاب، چشم انداز ۲۰ ساله و اهداف سیاستهای کلی نظام و عزم ملی برای تحقق آن[۲۲۵]
- نیاز به شناخت به روز مردم محله به خصوص جوانان از برنامههای دشمن[۲۲۶]
- نیاز به تدوین چشم انداز محله در راستای تحقق اهداف اسناد بالادستی جمهوری اسلامی ایران[۲۲۷]
- نیاز به تدوین برنامه تحول و پیشرفت محله در راستای تحقق سند چشم انداز محله[۲۲۸]
- نیاز به محوریت مردم در فرآیند پیشرفت محله[۲۲۹]
- نیاز به ابتنای برنامههای محله بر اسناد بالادستی و قوانین جمهوری اسلامی ایران[۲۳۰]
- نیاز به پرهیز از شتابزدگی در پیگیری اهداف[۲۳۱]
- نیاز به اتکال به قدرت لایزال الهی و محوریت ایمان در برنامه ریزی و اجرای آن[۲۳۲]
- نیاز به استفاده از نیروهای بانشاط و پرانگیزه جوان، مومن و دانا در تحقق برنامه پیشرفت محله[۲۳۳]
- نیاز به کوشش برنامه ریزی شده و مدبرانه جمعی برای پیشرفت محله[۲۳۴]
- نیاز به حساسیت و ادراک پدیدهها و موقعیتهای نو به نو در برنامه ریزیهای پیشرفت محله[۲۳۵]
- نیاز به پایبندی به اصول و حساسیت به مرزبندی با رقیبان و دشمنان جمهوری اسلامی ایران در برنامه ریزیهای پیشرفت محله[۲۳۶]
- نیاز به شناخت درست گذشته و درس گرفتن از تجارب در برنامه ریزیهای محله[۲۳۷]
- نیاز به اعتقاد به اصل «ما میتوانیم» در برنامه ریزیهای محله[۲۳۸]
- نیاز به قبول مسئولیت جوانان و همت، هوشیاری، سرعت عمل، ابتکار و عمل جهادی آنان در گام دوم انقلاب اسلامی[۲۳۹]
- ضرورت نگاه خوشبینانه و امیدوارانه به آینده[۲۴۰]
- نیاز به مباحثات نظری، آزاد اندیشی و نوآوری در خصوص بازشناسی الگوی پیشرفت محله[۲۴۱]
- نیاز به گفتمان سازی پیشرفت در محله[۲۴۲]
- لزوم ابتنای برنامه پیشرفت محل بر سه عنصر ایمان، علم و عدل[۲۴۳]
- نیاز به مدیریت تحولات اجتماعی توسط نخبگان فکری و فرهنگی در راستای پیشرفت محله[۲۴۴]
- نیاز به توسعه روحیه تحولخواهی و تحولآفرینی در محله[۲۴۵]
- نیاز به داشتن آمار از وضعیت موجود و روند تغییرات محله[۲۴۶]
- نیاز به راه اندازی کانون تفکر محله به عنوان پشتوانه فکری تحول و پیشرفت محل[۲۴۷]
- نیاز پرهیز از سطحینگری و برخورد عجولانه در برنامه ریزیهای تحولی[۲۴۸]
- نیاز به اتخاذ رویکرد مهندسی فرهنگی در تدوین برنامه تحول و پیشرفت محله[۲۴۹]
نظام اجتماعی
| مواجهه عاطفی انسان با دیگر آحاد انسانی |
- نیاز به جلوگیری از غیبت برای تنظیم مناسبات اجتماعی محله[۲۵۰]
- نیاز به رواج روحیه اولویت قراردادن همسایه بر خود و محبت به آنها نیاز به رواج محبت به همسایه [۲۵۱]
- نیاز به ایجاد احساس مسئولیت اجتماعی نسبت به مساکین و ایتام محله[۲۵۲]
- نیاز به توجه به نعمت ازدواج به عنوان فناوری حفظ بافتار اجتماعی محله[۲۵۳]
- نیاز به مراعات اخلاق خانوادگی توسط زوجین به منظور حفظ و تقویت سلول اجتماعی محله[۲۵۴]
- نیاز به ترویج روحیه بردباری و حلم در روابط اجتماعی مردم محله[۲۵۵]
- نیاز به رواج فرهنگ متعهد بودن نخبگان جامعه نسبت به محله[۲۵۶]
- نیاز به ترویج حسن ظن در روابط اجتماعی مردم محله[۲۵۷]
- نیاز به ترویج روحیه تواصی در روابط اجتماعی مردم محله[۲۵۸]
- نیاز به مراعات انضباط اجتماعی در سطح محله[۲۵۹]
- نیاز به اقامه نماز جماعت به عنوان فناوری گسترش اخلاق انسانی و روابط سالم میان آحاد مردم محله[۲۶۰]
- نیاز به غلبه حس منفعتجوییِ گروهی و جمعی مردم محله بر عافیت طلبی و منفعت جویی شخصی[۲۶۱]
- نیاز به رواج مهماندوستی و مهمان داری در اهالی محله[۲۶۲]
- نیاز به استحکام هویت ایرانی-اسلامی و بومی محله[۲۶۳]
- نیاز به ارتقای سطح تحمل اجتماعی و تضعیف روحیه عیب جویی در محله[۲۶۴]
- نیاز به ایجاد وحدت قلوب و حرکت در مسیر واحد و اتحاد نیروهای مومن انقلابی[۲۶۵]
- نیاز به تنظیم روابط انسانها در محله و رواج اخلاق اسلامی در آن به عنوان نمونه نمادین اسلام[۲۶۶]
- نیاز به توسعه تفاهم اجتماعی در محله[۲۶۷]
- نیاز به توسعه رشته اخوت و برادری در محله[۲۶۸]
- نیاز به برقراری پیوند محبت آمیز، عاطفی، فکری و عقیدتی امام محله با مردم محله[۲۶۹]
- نیاز به رواج تعاطف، همدلی، تعاون و همکاری در روابط اجتماعی مردم محله[۲۷۰]
- نیاز به رواج روحیه ادای امانت داری در میان مردم محله[۲۷۱]
- نیاز به رواج صله رحم در سبک زندگی مردم محله[۲۷۲]
- نیاز به رواج محبت نسبت به همراه (همسفر، دوست، همکار و …)[۲۷۳]
- نیاز به رواج حیا در ارتباطات اجتماعی مردم محل[۲۷۴]
- نیاز به رواج خوش رویی و خوش برخوردی در محله به ویژه توسط امام محله[۲۷۵]
- نیاز به وجود عشق و عاطفه جوشان در روابط اجتماعی افراد محله[۲۷۶]
- رواج بی تفاوتی افراد محله نسبت به یکدیگر[۲۷۷]
نظام سیاسی
| مواجهه انسان با قدرت |
- نیاز به تعریف سازوکار مناسب برای فراهم آوردن شناخت مردم از نامزدهای انتخاباتی[۲۷۸]
- نیاز به مطالبه گری در خصوص شفاف سازی منابع و هزینههای انتخاباتی داوطلبان و تشکلهای سیاسی[۲۷۹]
- نیاز به گفتمان سازی در خصوص ممنوعیت هرگونه تخریب، تهدید، تطمیع، فریب و وعدههای خارج از اختیارات قانونی و هرگونه اقدام مغایر امنیت ملی در انتخاباتها[۲۸۰]
- نیاز به ارتقای سطح شناخت و آگاهی و آموزشهای عمومی و ترویج هنجارهای انتخاباتی و نهادینه کردن آن در فرهنگ محله[۲۸۱]
- نیاز به فرهنگسازی در خصوص قواعد و ضوابط رقابت سیاسی سالم در محله[۲۸۲]
- نیاز به تلاش در جهت افزایش مشارکت و حضور آگاهانه و با نشاط مردم و کمک به انتخاب اصلح[۲۸۳]
- نیاز به مطالبه گری در خصوص فعالیت قانونمند و مسؤولانه احزاب و تشکلهای سیاسی و اشخاص حقیقی در عرصه انتخابات[۲۸۴]
- مطالبه گری در خصوص تعیین دقیق معیارها و شاخصها و شرایط عمومی و اختصاصی داوطلبان در چارچوب قانون اساسی و سیاستهای کلی[۲۸۵]
- مطالبه گری در خصوص تعریف و اعلام معیارها و شرایط لازم برای تشخیص رجل سیاسی، مذهبی و مدیر و مدبر بودن نامزدهای ریاست جمهوری توسط شورای نگهبان[۲۸۶]
- مطالبه گری در خصوص تعیین سازوکارهای شفاف، زمانبندیشده و اطمینانبخش و فراهم کردن حضور داوطلبان یا نمایندگان آنها در تمام مراحل انتخابات[۲۸۷]
- مطالبه گری در خصوص پاسخگویی مکتوب شورای نگهبان در خصوص دلایل ابطال انتخابات و رد صلاحیت داوطلبان در صورت درخواست آنان[۲۸۸]
- مطالبه گری در خصوص بهرهگیری از فناوریهای نوین در جهت حداکثرسازی شفافیت، سرعت و سلامت در اخذ و شمارش آراء و اعلام نتایج[۲۸۹]
- مطالبه گری در خصوص تعیین سازوکار لازم برای حسن اجرای وظایف نمایندگی، رعایت قسمنامه، جلوگیری از سوءاستفاده مالی، اقتصادی و اخلاقی[۲۹۰]
- مطالبه گری در خصوص انجام اقدامات لازم در صورت زوال یا کشف فقدان شرایط نمایندگی مجلس در منتخبان[۲۹۱]
- نیاز به حساسیت جامعه نسبت به پاسداری از آزادی و سلامت انتخابات و حق انتخاب آزادانه افراد و صیانت از آراء مردم بهعنوان حقالناس[۲۹۲]
- نیاز به حساسیت جامعه در خصوص رعایت کامل بیطرفی از سوی مجریان و ناظران انتخابات و مطالبه گری برخورد مؤثر با خاطیان [۲۹۳]
- نیاز به حساسیت جامعه در خصوص ممنوعیت ورود نیروهای مسلح، قوای سهگانه اعم از وزارتخانهها و دستگاههای تابعه آنها، دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی، سازمانها، نهادها و شرکتهای دولتی و نهادهای عمومی در دستهبندیهای سیاسی و جناحی انتخاباتی و جانبداری از داوطلبان[۲۹۴]
- نیاز به گفتمان سازی در خصوص پیوند اسلام و سیاست در محله[۲۹۵]
- نیاز به پیگیری تشکیل جامعه عادلانه به عنوان یک کار سیاسی در محله[۲۹۶]
- نیاز به ترویج عدم اعتماد به وعدههای مستکبران عالم در تصمیمات و اقدامات نخبگان سیاسی و حرکت مردمی [۲۹۷]
- نیاز به گفتمان سازی در خصوص استقلال به عنوان یکی از اصول اساسی سیاست در محله[۲۹۸]
- نیاز به رواج روحیه مراقبه مستمر از خود در فعالیتهای سیاسی مردم محله[۲۹۹]
- نیاز به تقویت روحیه هوشمندی سیاسی و آینده نگری در افراد محله[۳۰۰]
- نیاز به آگاهسازی مردم از خواست دشمن برای ایجاد التهاب سیاسی، پیامدهای منفی آن در امور روزمره و ایجاد آرامش سیاسی[۳۰۱]
- نیاز به لزوم پایبندی مجریان و مسئولان انتخابات به آداب و شروط یک حرکت عمومی سالم[۳۰۲]
- نیاز به رواج مطالعه وصیت نامه امام خمینی(ره) به ویژه در جوانان محله[۳۰۳]
نظام حقوقی
| مواجهه انسان با حقوق دیگران |
- نیاز به تبیین ابعاد حق الناس بودن انتخابات برای مردم محله[۳۰۴]
- نیاز به صیانت از حق حیات و زندگی کردن مردم محله به عنوان بالاترین حق آنان[۳۰۵]
- نیاز به تبیین سیره پیامبر اسلام و اهل بیت (علیهم السلام) در توجه به حقوق مردم[۳۰۶]
- نیاز به تبیین حقوق استثنایی معلم بر شاگرد در اخلاق اسلامی برای دانش آموزان، دانشجویان و طلاب محله[۳۰۷]
- نیاز به تبیین حقوق استثنایی والدین بر فرزندان در اخلاق اسلامی برای مردم محله به ویژه کودکان، نوجوانان و جوانان[۳۰۸]
- نیاز به گفتمان سازی در خصوص حقوق ملت ایران در محله به ویژه در خصوص حقوق مورد تعدی مستکبران[۳۰۹]
- نیاز به ایجاد و یا شناسایی و تقویت حلقه های میانی نهضتی برای پیگیری حقوق ملت ایران به ویژه در خصوص حقوق مورد تعدی مستکبران [۳۱۰]
- نیاز به ایجاد و یا شناسایی و تقویت حلقه های میانی نهضتی برای دفاع از حقوق ملتها، مظلومان و مسلمانان عالم[۳۱۱]
- نیاز به ایجاد و یا شناسایی و تقویت حلقه های میانی نهضتی برای دفاع از حقوق زنان در غرب[۳۱۲]
- نیاز به مطالبه گری در خصوص عملکرد مناسب قوه قضاییه در احقاق حقوق مردم محله و شهر و روستا[۳۱۳]
- نیاز به آگاه سازی مردم محله از حقوق خود و تشویق و حمایت از آنان برای استیفای حقوق شان[۳۱۴]
- نیاز به افشاگری در خصوص افراط و تفریط غرب نسبت به حقوق زن و تبیین[۳۱۵] دیدگاه و منطق اسلام در خصوص حقوق زنان برای افراد محله[۳۱۶]
- نیاز به زدودن تبعیض و حساسیت نسبت به مراعات حقوق اقلیتها در محله[۳۱۷]
- نیاز به افشاگری در خصوص دروغ غرب نسبت به حقوق بشر و تبیین[۳۱۸] دیدگاه و منطق اسلام در خصوص حقوق بشر برای افراد محله[۳۱۹]
نظام مدیریت
| مواجهه انسان با منابع |
- نیاز به تبیین ایده امامت به عنوان نرم افزار مدیریتی اسلام برای مردم محله به ویژه جوانان[۳۲۰]
- نیاز به تبیین و رواج الگوی مدیریت جهادی برای مردم محله به ویژه جوانان[۳۲۱]
- نیاز به توانمند سازی مدیران حلقه های میانی محله برای شناسایی صحنه (وضع موجود و عناصر درگیر)[۳۲۲]
- نیاز به توانمند سازی مدیران حلقه های میانی محله برای تنظیم جهت گیری حرکت به سوی تمدن اسلامی[۳۲۳]
- نیاز به توانمند سازی مدیران حلقه های میانی محله برای شناسایی و یافتن نقاط امید بخش و ظرفیتها[۳۲۴]
- نیاز به توانمند سازی مدیران حلقه های میانی محله برای طراحی راهکارهای عملی و تمرکز و هدایت و فعالیت مستمر به منظور اجرای آن[۳۲۵]
- نیاز به رواج روحیه پیگیری امور تا به رسیدن به سرانجام در مدیریتها در محله[۳۲۶]
- نیاز به تبیین اهمیت ترسیم چشم انداز برای مدیران حلقههای میانی و پروژههای محله و توانمندسازی آنان در این خصوص[۳۲۷]
- نیاز به رواج روحیه مسئولیت پذیری در میان مدیران حلقههای میانی و پروژههای محله [۳۲۸]
- نیاز به تبیین اهمیت اولویت بندی برای مدیران حلقههای میانی و پروژههای محله و توانمندسازی آنان در این خصوص[۳۲۹]
- نیاز به محترم شمردن سلایق مختلف مدیریتی و اجرایی در مدیریت حلقههای میانی و پروژههای محله[۳۳۰]
- نیاز به رواج رعایت اصول اخلاقی صحیح توسط مدیران در مدیریت حلقههای میانی و پروژههای محله[۳۳۱]
- رواج تنبلی، بی حالی و سهل انگاری و کار را به دست حوادث و قضا و قدر سپردن در میان مدیران دولتی، مدیران حلقههای میانی و پروژه های محله[۳۳۲]
نظام معماری
| مواجهه زیبایی شناسانه انسان با ساخت و ساز |
- نیاز به مطالبه گری در خصوص محور قرار گرفتن خانواده نظام مسکن وشهرسازی به ویژه در محله[۳۳۳]
- نیاز به رعایت ارزشهای فرهنگی و حفظ حرمت و منزلت خانواده در معماری مسکن[۳۳۴]
- نیاز به رعایت نیاز و آسایش جانبازان و معلولان در طراحی فضای شهری و اماکن عمومی[۳۳۵]
- نیاز به رعایت هویت تاریخی و معنوی محله در توسعه و بهسازی محیط آن[۳۳۶]
- نیاز به حفظ هویت تاریخی در توسعه محله با احیاء بافتهای تاریخی و بهسازی یا نوسازی دیگر بافتهای قدیمی[۳۳۷]
- نیاز به جلوگیری از گسترش حاشیهنشینی[۳۳۸]
- نیاز به ساماندهی بافتهای حاشیهای و نامناسب موجود[۳۳۹]
- نیاز به مطالبه گری در خصوص تقویت و کارآمد کردن نظام مهندسی[۳۴۰]
- نیاز به مطالبه گری در خصوص تعیین ابعاد کالبدی شهرها در گسترش افقی و عمودی با تاکید بر هویت ایرانی-اسلامی و با رعایت ملاحظات فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، امنیتی، حقوق همسایگی و امکانات زیربنایی و الزامات زیست محیطی و اقلیمی[۳۴۱]
نظام عمران
| مواجهه انسان با آبادانی و زیرساخت ها|
- نیاز به افزایش و گسترش آموزش و آگاهی و فرهنگ ایمنی و آماده سازی ساختمانها و سازههای محله برای رویارویی با عوارض ناشی از سوانح طبیعی و حوادث غیرمترقبه بهویژه خطر زلزله و پدیدههای جوی و اقلیمی[۳۴۲]
- نیاز به ایجاد و یا شناسایی و تقویت حلقه های میانی علمی و پژوهشی به منظور فعالیت در خصوص شناسایی و کاستن از خطرات سوانح طبیعی و حوادث غیرمترقبه با اولویت خطر زلزله[۳۴۳]
- نیاز به احیای بافتهای فرسوده محله از طریق روشهای کارآمد[۳۴۴]
- نیاز به برنامه ریزی و اقدام برای تامین مسکن گروههای کم درآمد و نیازمند محله[۳۴۵]
- نیاز به مطالبه گری در خصوص برنامهریزی دولت در جهت تأمین مسکن گروههای کمدرآمد و نیازمند و حمایت از ایجاد و تقویت موسسات خیریه و ابتکارهای مردمی برای تأمین مسکن اقشار محروم[۳۴۶]
- نیاز به ایجاد و یا شناسایی و تقویت حلقه های میانی علمی و کانون های تفکر برای پژوهش و ارتقای سطح دانش علمی در حوزه مسکن[۳۴۷]
نظام امنیت
| مواجهه انسان با تهدیدات|
- نیاز به آماده به کار بودن و حضور دائمی بسیج در همه زمینههای دفاعی سخت، نیمه سخت و نرم محله با استفاده از تجارب کمیتههای دهه ۶۰[۳۴۸]
- نیاز به تعریف مدیریت واحد برای آمادگی دائمی و اقدام موثر و فرماندهی در دوره بحران در محله[۳۴۹]
- نیاز به ایجاد و یا شناسایی حلقههای میانی فناور به منظور طراحی سامانههای هشدار بموقع و اطلاعرسانی دقیق و بهنگام در زمان وقوع حادثه[۳۵۰]
- نیاز به تقویت آمادگیها و امکانات لازم حلقههای میانی امداد و نجات محله برای اجرای سریع و مؤثر عملیات جستوجو و نجات در ساعات اولیه، امداد و اسکان موقت آسیبدیدگان[۳۵۱]
- نیاز به ایجاد و یا شناسایی و تقویت حلقههای میانی خیریه برای سازماندهی کمک های مردمی در زمان وقوع بحران و پس از آن[۳۵۲]
- نیاز به ایجاد و یا شناسایی و تقویت حلقه های میانی سلامت به منظور بازتوانی روانی و اجتماعی آسیب دیدگان حوادث طبیعی و غیر مترقبه[۳۵۳]
- نیاز به ایجاد و یا شناسایی و تقویت حلقههای میانی عمرانی به منظور بازسازی اصولی و فنی مناطق آسیب دیده حوادث طبیعی و غیر مترقبه [۳۵۴]
- نیاز به ایجاد و یا شناسایی و تقویت حلقههای میانی فناوری به منظور طراحی فناوری های مورد نیاز برای بازسازی اصولی و فنی مناطق آسیب دیده حوادث طبیعی و غیر مترقبه[۳۵۵]
- نیاز به پوشش همگانی مردم محله تحت انواع بیمههای مرتبط با حوادث طبیعی و غیر مترقبه[۳۵۶]
- نیاز به ایجاد و یا شناسایی و تقویت صندوق های حمایتی به منظور پوشش آسیب دیدگان حوادث طبیعی و غیر مترقبه[۳۵۷]
- نیاز به مطالبه گری در خصوص گسترش نظامات موثر جبران خسارت نظیر انواع بیمهها، حمایتهای مالی و تشویقی، تسهیلات ویژه و صندوقهای حمایتی برای پوشش آسیب دیدگان حوادث طبیعی و غیر مترقبه[۳۵۸]
- نیاز به مکانیابی و مناسبسازی کاربریها در مراکز جمعیتی تأسیسات حساس و مهم متناسب با پهنهبندی خطر نسبی زلزله در محله[۳۵۹]
- نیاز به مطالبه گری در خصوص بهبود مدیریت و نظارت بر ساختوسازهای درون محله به منظور پیشگیری و کاهش خطرپذیری ناشی از زلزله[۳۶۰]
- نیاز به نظارت مردمی بر ساختوسازهای درون محله به منظور پیشگیری و کاهش خطرپذیری ناشی از زلزله[۳۶۱]
- نیاز به مطالبه گری در خصوص ممنوعیت و جلوگیری از ساختوسازهای غیرفنی و ناامن در برابر زلزله[۳۶۲]
- نیاز به مطالبه گری در خصوص الزامی کردن بیمه زلزله برای ساخت و ساز ها[۳۶۳]
- نیاز به مطالبه گری و نظارت مردمی بر استفاده از کلیهی استانداردها و مقررات مربوط به طرح و اجرای ساخت و ساز های محله به منظور پیشگیری و کاهش خطرپذیری ناشی از زلزله[۳۶۴]
- نیاز به مطالبه گری در خصوص استانداردسازی مصالح پایه و اصلی سازهای و الزامی کردن استفاده از مصالح استاندارد، باکیفیت و مقاوم[۳۶۵]
- نیاز به ایجاد و یا شناسایی حلقه های میانی عمرانی به منظور طراحی فناوری های نوین و پایدار ساخت و ساز به منظور پیشگیری و کاهش خطرپذیری ناشی از زلزله[۳۶۶]
- نیاز به تشویق مردم محل به ساختسازههای سبک به منظور پیشگیری و کاهش خطرپذیری ناشی از زلزله[۳۶۷]
- نیاز به مطالبه گری در خصوص تهیه و تصویب قوانین و مقررات لازم برای جرم و تخلف شناختن ساختوسازهای غیرفنی
- نیاز به تدوین برنامه کاهش آسیبپذیری وضعیت موجود محل در برابر زلزله با محوریت حفظ جان انسانها[۳۶۸]
- نیاز به ایجاد و یا شناسایی و تقویت حلقه های میانی فناور به منظور ایجاد نظام بههمپیوستهی ملی پایش و بهبود نظامهای هشدار سریع و پیشآگاهی بلندمدت پدیدههای جوی و اقلیمی[۳۶۹]
نظام تربیتی
| مواجهه انسان با نفس خود و یا نفوس دیگران|
- نیاز به هدفمندی فعالیتهای تربیتی درون محله در جهت رسیدن به حیات طیبه (زندگی فردی و اجتماعی مطلوب اسلامی)[۳۷۰]
- نیاز به هدفمندی فعالیتهای تربیتی درون محله در جهت رسیدن به رشد و شکوفایی استعدادهای فطری[۳۷۱]
- نیاز به ارتقای سطح کیفی تربیت در محله[۳۷۲]
- نیاز به تربیت انسانهای مومن در محله[۳۷۳]
- نیاز به تربیت انسانهای پرهیزکار در محله[۳۷۴]
- نیاز به تربیت انسانهای متخلق به اخلاق اسلامی در محله[۳۷۵]
- نیاز به تربیت انسانهای بلند همت در محله[۳۷۶]
- نیاز به تربیت انسانهای امیدوار در محله[۳۷۷]
- نیاز به تربیت انسانهای خیرخواه در محله[۳۷۸]
- نیاز به تربیت انسانهای با نشاط در محله[۳۷۹]
- نیاز به تربیت انسانهای حقیقت جو در محله[۳۸۰]
- نیاز به تربیت انسانهای آزادمنش در محله[۳۸۱]
- نیاز به تربیت انسانهای مسئولیتپذیر در محله[۳۸۲]
- نیاز به تربیت انسانهای قانونگرا در محله[۳۸۳]
- نیاز به تربیت انسانهای عدالتخواه در محله[۳۸۴]
- نیاز به تربیت انسانهای خردورز در محله[۳۸۵]
- نیاز به تربیت انسانهای خلاق در محله[۳۸۶]
- نیاز به تربیت انسانهای وطندوست در محله[۳۸۷]
- نیاز به تربیت انسانهای ظلمستیز در محله[۳۸۸]
- نیاز به تربیت انسانهای جمعگرا در محله[۳۸۹]
- نیاز به تربیت انسانهای خودباور در محله[۳۹۰]
- نیاز به تربیت انسانهای ایثارگر در محله[۳۹۱]
- نیاز به تربیت انسانهای مبتکر در محله[۳۹۲]
- نیاز به ارتقای جایگاه آموزش و پرورش به مثابه مهمترین نهاد تربیت نیروی انسانی (از مهد کودک و پیش دبستانی تا دانشگاه) در دیدگاه مردم، کنشگران و نهادهای مرتبط در محله[۳۹۳]
- نیاز به تقویت مناسبات صحیح و سازنده مهدهای کودک، پیشدبستانیها و مدارس محله با خانوادهها و مردم محل[۳۹۴]
- نیاز به احداث واحدهای آموزشی و پرورشی جدید متناسب با افزایش جمعیت محله[۳۹۵]
- نیاز به روزآمد سازی محتوای تربیتی در محله مبتنی بر فلسفه تربیت اسلامی مبتنی بر نیاز های کشور و منطبق بر پیشرفت های علمی و فناوری و با توجه به تقویت فرهنگ و هویت اسلامی-ایرانی[۳۹۶]
- نیاز به تقویت آداب و مهارتهای زندگی دانشآموزان محله[۳۹۷]
- نیاز به تقویت توانایی حل مسائل و عمل به آموختهها برای بهبود زندگی فردی و اجتماعی دانشآموزان محل[۳۹۸]
- نیاز به ارتقای معرفت و بصیرت دینی برای رشد و تعالی معنوی و اخلاقی معلمان و دانشآموزان محله[۳۹۹]
- نیاز به ارتقای معنوی خانوادههای محله[۴۰۰]
- نیاز به ارتقای سلامت روحی معلمان و دانشآموزان محله[۴۰۱]
- نیاز به پیشگیری از آسیبهای اجتماعی در محله[۴۰۲]
- نیاز به ارتقای تربیت عقلانی و رشد بینش دینی، سیاسی و اجتماعی دانشآموزان محله[۴۰۳]
- نیاز به تقویت جامعهپذیری در دانش آموزان محله برای تحکیم وحدت و همبستگی ملی، وطندوستی و مقابلهی هوشمندانه با تهاجم فرهنگی و پاسداشت استقلال، آزادی، مردمسالاری دینی و منافع ملی[۴۰۴]
- نیاز به رشد و شکوفایی ذوق و استعدادهای فرهنگی و هنری دانش آموزان محله[۴۰۵]
- نیاز به تقویت روحیهی نشاط و شادابی در دانشآموزان محله[۴۰۶]
- نیاز به تربیت و تأمین نیروی انسانی توانمند و واجد شرایط برای تحقق اهداف و برنامههای تربیتی و پرورشی مهدهای کودک، پیش دبستانیها و مدارس محله[۴۰۷]
- نیاز به ارتقای جایگاه تعلیم و تربیت به عنوان مهمترین موضوع تمدنی در دیدگاه حلقههای میانی محله[۴۰۸]
- نیاز به اولویت قرار گرفتن تربیت بر تعلیم در مراکز آموزش و پرورش محل، خانوادهها و کنشگران محله[۴۰۹]
- نیاز به جهتگیری اخلاقی، معنوی، تلطیف روحی و دمیدن روح احساس هویت در جوانان دانشجوی محله[۴۱۰]
- نیاز به در اولویت قرار گرفتن تربیت معلم در اقدامات تربیتی محله[۴۱۱]
- حفظ محوری در نظام تعلیم و تربیت[۴۱۲]
- نیاز به رواج تربیت عملی به جای تربیت با زبان و گفتار در میان معلمان و مربیان محله[۴۱۳]
- نیاز به اولویت قرار گرفتن دوره نوجوانی برای مجموعه های تربیتی محله[۴۱۴]
- محدود ساختن تربیت انسان مسلمان به قرائت و تفسیر قرآن و آموزش احکام توضیح المسائل[۴۱۵]
- نیاز به رواج روحیه تکریم معلم و مربی در دانش آموزان و متربیان و عموم مردم محله[۴۱۶]
- نیاز به رواج فرهنگ روزه داری در محله به عنوان رکن اساسی تربیت انسانی[۴۱۷]
- نیاز به رواج شرکت مردم محله در نماز جمعه به عنوان مرکز تربیت اسلامی[۴۱۸]
- نیاز به مطالبه گری در خصوص ارتقای سطح کیفی نماز های جمعه به عنوان مرکز تربیت اسلامی تمدن ساز[۴۱۹]
- نیاز به جهتگیری برنامه های تربیتی محله به سمت برخورداری از عدالت (تربیت انسان های عدالتخواه و عدالت ساز)[۴۲۰]
- نیاز به مراقبت صحیح خانوادههای محله برای حفظ ایمان فرزندان[۴۲۱]
- نیاز به ایجاد درک عمومی مردم محله از ضرورت تربیت مستمر الهی برای انسانها توسط پیامبران و امامان[۴۲۲]
- نیاز به ایجاد درک اجتماعی در خصوص اولویت تربیت فرزند در آغوش پر مهر مادر[۴۲۳]
- نیاز به توجه به خودسازی به عنوان یکی از ۳ رکن گام دوم انقلاب اسلامی خصوصا در میان جوانان[۴۲۴]
- نیاز به اهتمام طلاب و علمانی دینی به تربیت دینی مردم محله[۴۲۵]
- نیاز به کم اثر سازی عوامل دورکننده جوانان از محیط تربیت دینی در محله[۴۲۶]
- نیاز به تربیت جوانان دارای باورهای ملی در محله[۴۲۷]
- نیاز به مطالبه گری از حوزه علمیه برای ایجاد و تقویت رشته تعلیم و تربیت جهت تامین نیاز های نظام تعلیم و تربیت[۴۲۸]
- نیاز به مسئولیت پذیری معلمان همه دروس و رشته ها نسبت به تربیت دانش آموزان محله[۴۲۹]
- نیاز به حفظ و تقویت جایگاه مساجد محل به عنوان پایگاه تربیتی[۴۳۰]
- نیاز به تربیت سرمایههای انسانی متعهد، متخصص و کارآمد مورد نیاز در بخشهای سختافزاری و نرمافزاری، محتوایی و خدماتی در تمامی ابعاد فضای مجازی در محله[۴۳۱]
نظام آیینی
| مواجهه انسان با مناسک آیینی|
- نیاز به گسترش و تعمیق حضور مردم محله در راهپیمایی اربعین[۴۳۲]
- نیاز به مغتنم شمردن فرصت عید نوروز توسط مردم[۴۳۳]
- نیاز به استمرار، تعمیق و تقویت حضور مردم محله در راهپیمایی ۲۲ بهمن[۴۳۴]
- نیاز به استمرار، تعمیق و تقویت حضور مردم محله در اردوهای راهیان نور[۴۳۵]
- نیاز به تعظیم عید فطر در محله[۴۳۶]
- نیاز به تعظیم عید قربان و تبیین ارتباط این عید با موضوع امامت در محله[۴۳۷]
- نیاز به تعظیم عید غدیر و تبیین قاعده امامت در محله[۴۳۸]
- نیاز به تعظیم حماسه انتخابات در محله[۴۳۹]
- نیاز به تقویت برگزاری جشن تکلیف در محله[۴۴۰]
- نیاز به تعظیم عید مبعث در محله[۴۴۱]
- نیاز به تعظیم ۱۳ آبان در محله[۴۴۲]
- نیاز به تعظیم روز جهانی مسجد به عنوان یک روز انقلابی در محله[۴۴۳]
- نیاز به تعظیم روز عرفه در محله[۴۴۴]
- نیاز به تعظیم روز قدس در محله[۴۴۵]
- نیاز به تعظیم محرم و صفر در محله[۴۴۶]
- نیاز به گسترش افطاری ساده در محله[۴۴۷]
- نیاز به حفظ و تقویت فرهنگ اطعامهای مردمی در محله[۴۴۸]
نظام عبادی
| مواجهه انسان به عنوان عبد با رب و مبدع|
- نیاز به تبیین گستره عبادت در اسلام و شمول آن بر اموری نظیر کار کارگر، حرکت علمی و فرهنگی در خدمت نظام و کشور و حرکت در راستای نوسازی و پیشرفت و آبادانی کشور برای مردم محله[۴۴۹]
- نیاز به رواج دعا، عبادت و توبه در میان جوانان محله[۴۵۰]
- نیاز به رواج حج به عنوان یک حرکت عبادی خالص عمیق در میان مردم محله[۴۵۱]
- نیاز به تبیین نقش نیت و جهت در عبادی بودن اعمال برای مردم محله[۴۵۲]
- نیاز به رواج نماز در میان مردم محله[۴۵۳]
- نیاز به رواج روزه در میان مردم محله[۴۵۴]
- نیاز به رواج پرداخت زکات در میان مردم محله[۴۵۵]
- نیاز به تبیین عبودیت خدا به عنوان هدف اصلی اسلام و حکومت اسلامی برای مردم محله[۴۵۶]
- نیاز به تعظیم ایام عبادت (ماههای رجب، شعبان و رمضان) در محله [۴۵۷]
- نیاز به رواج اقامه نماز اول وقت در مسجد خصوصا در میان جوانان جهادی فعال در محله[۴۵۸]
- نیاز به رواج مراعات اخلاص در میان جوانان جهادی و حلقههای میانی فعال در محله[۴۵۹]
- نیاز به تبیین ضرورت توجه به روح عبادت و مراقبت از گرفتاری به تحجر برای مردم محله[۴۶۰]
- نیاز به تقویت جنبه معنوی، انس با خدا و قرآن و توکل به خدا در میان جوانان، نخبگان و حلقههای میانی فعال در محله[۴۶۱]
- نیاز به توجه توأمان به اسباب عادی حل مسائل و بلایا و دعا و توسل و تضرع به مسبب الاسباب[۴۶۲]
- نیاز به تبیین جایگاه دعا برای مردم محل و ترغیب آنان نسبت به آن[۴۶۳]
- نیاز به رواج انس با صحیفه سجادیه در میان مردم محله[۴۶۴]
- نیاز به تعظیم شبهای قدر در محله[۴۶۵]
- نیاز به ترغیب مردم محله به توجه به مفاهیم ادعیه به عنوان درس زندگی[۴۶۶]
- نیاز به رواج یاد خدا، توجه به ذکر و مناجات الهی به عنوان علاج روحیه قدرتطلبی، جاه طلبی و دنیا طلبی در محله[۴۶۷]
- نیاز به تبیین ضرورت انس با خدا برای دستیابی به عدالت برای مردم، جوانان و حلقههای میانی محله[۴۶۸]
- نیاز به رواج استغفار در میان مردم محله[۴۶۹]
- نیاز به تبیین ضرورت کفر به طاغوت به عنوان لازمه ایمان به خدا برای مردم[۴۷۰]
- نیاز به تبیین صفت عبودیت در خصوص الگوهایی نظیر پیامبر اسلام(ص)، امام علی(ع)، حضرت فاطمه(س) و امام خمینی(ره) و سایر الگوهای اسلامی برای مردم محله[۴۷۱]
- نیاز به برگزاری درس اخلاق در محله[۴۷۲]
نظام اقتصاد
| مواجهه انسان با سرمایه|
- نیاز به تأمین شرایط و فعالسازی کلیه امکانات و منابع مالی و سرمایههای انسانی و علمی محله به منظور توسعه کارآفرینی و به حداکثر رساندن مشارکت آحاد مردم محله در فعالیتهای اقتصادی[۴۷۳][۴۷۴]
- سهم اندک و پیشتاز نبودن اقتصاد دانش بنیان در محله[۴۷۵]
- ناآگاهی و بی توجهی دانش آموزان، دانشجویان و طلاب محله نسبت به نقشه جامع علمی کشور [۴۷۶] [۴۷۷]
- نیاز به شناسایی، تشویق و حمایت از دانشمندان جوان متدین محله در جهت حفظ حرکت علمی شان تا دستیابی به نتیجه ملموس[۴۷۸]
- نیاز به توجه دادن دانشجویان و دانشگاهیان محله به اصالت و اولویت دانش در دانشگاه[۴۷۹]
- نیاز به توسعه ی کمی و کیفی شرکت های دانش بنیان در محله در جهت تکمیل چرخه علم و فناوری[۴۸۰]
- نیاز به گفتمان سازی در جهت شکل گیری شبکه تولید علم در کشور[۴۸۱]
- نیاز به ایجاد پیوند میان اصحاب دانشگاه و صاحبان صنایع و کشاورزان در محله[۴۸۲]
- نیاز به ترویج رویکرد مسئله محوری در فعالیت های علمی حوزویان و دانشگاهیان محله[۴۸۳]
- نیاز به امامت بر جریان دانش و نوآوری محله[۴۸۴][۴۸۵]
- نیاز به تببین چشم انداز کشور مبنی بر دستیابی به رتبه ی اول اقتصاد دانش بنیان در منطقه برای مردم محله[۴۸۶]
- نیاز به بهرهور سازی واحدهای اقتصادی محله از طریق حلقه های میانی تخصصی بهرهور ساز[۴۸۷]
- نیاز به توانمندسازی نیروی کار در محله[۴۸۸]
- نیاز به ایجاد مزیت های رقابتی (کیفیت و قیمت) واحد های اقتصادی محله به منظور تقویت رقابت پذیری اقتصاد[۴۸۹]
- نیاز به ایجاد بستر رقابت در محله[۴۹۰]
- نیاز به شناسایی و به کارگیری مزیت های اقتصادی محله[۴۹۱]
- نیاز به تببین تاثیر هدفمند سازی یارانه ها بر افزایش تولید، اشتغال و بهرهوری، کاهش شدت انرژی و ارتقاء شاخص های عدالت اجتماعی برای مردم محله[۴۹۲]
- نیاز به مطالبه گری درخصوص استفاده از ظرفیت اجرای هدفمندسازی یارانهها در جهت افزایش تولید، اشتغال و بهرهوری، کاهش شدت انرژی و ارتقاء شاخصهای عدالت اجتماعی.[۴۹۳]
- نیاز به مطالبه گری در خصوص سهمبری عادلانه عوامل در زنجیره تولید تا مصرف متناسب با نقش آنها در ایجاد ارزش.[۴۹۴]
- نیاز به افزایش سهمبری سرمایه های انسانی واحدهای اقتصادی محله در زنجیره تولید از طریق ارتقاء آموزش، مهارت، خلاقیت، کارآفرینی و تجربه.[۴۹۵]
- نیاز به شناسایی و هدایت سرمایه گذاران و واحدهای اقتصادی محله به سمت تولید نهاده ها و کالاهای اساسی بویژه اقلام وارداتی[۴۹۶]
- نیاز به تشویق واحدهای اقتصادی و سرمایه گذاران محله به در اولویت قرار دادن تولید محصولات و خدمات راهبردی [۴۹۷]
- نیاز به مطالبه گری جهت ایجاد تنوع در مبادی تأمین کالاهای وارداتی با هدف کاهش وابستگی به کشورهای محدود و خاص[۴۹۸]
- نیاز به ایجاد یا شناسایی، حمایت و هدایت حلقه های میانی اقتصادی به منظور افزایش کمی و کیفی تولید مواد اولیه و کالاهای غذایی با هدف ایجاد امنیت غذایی[۴۹۹]
- نیاز به ایجاد یا شناسایی، حمایت و هدایت حلقه های میانی اقتصادی به منظور افزایش کمی و کیفی تولید مواد اولیه و کالاهای دارویی با هدف ایجاد امنیت درمان[۵۰۰]
- نیاز به طراحی راه حل های فن آورانه و نوآورانه برای اصلاح فرهنگ فردی[۵۰۱]
- نیاز به طراحی راه حل های فنآورانه و نوآورانه برای اصلاح فرهنگ اجتماعی[۵۰۲]
- نیاز به اصلاح فرهنگ مصرف سازمان های درون محله با استفاده از ظرفیت حلقه های میانی [۵۰۳]
- نیاز به ترویج فرهنگ صرفه جویی در محله با استفاده از ظرفیت های فرهنگی، آموزشی و هنری و رسانه ای محله[۵۰۴]
- نیاز به ترویج فرهنگ قناعت با استفاده از ظرفیت های فرهنگی، آموزشی و هنری و رسانه ای محله[۵۰۵]
- نیاز به ترویج فرهنگ مقابله با اسراف با استفاده از ظرفیت های فرهنگی، آموزشی و هنری و رسانه ای محله[۵۰۶]
- نیاز به ترویج فرهنگ مقابله با تبذیر با استفاده از ظرفیت های فرهنگی، آموزشی و هنری و رسانه ای محله[۵۰۷]
- نیاز به ترویج فرهنگ مقابله با تجمل گرایی با استفاده از ظرفیت های فرهنگی، آموزشی و هنری و رسانه ای محله[۵۰۸]
- نیاز به ترویج فرهنگ مقابله با مصرف کالاهای خارجی با استفاده از ظرفیت های فرهنگی، آموزشی و هنری و رسانه ای محله[۵۰۹]
- نیاز به آموزش همگانی الگوی مصرف مطلوب در محله[۵۱۰]
- نیاز به آموزش اصول و روش های بهینه سازی مصرف در مهدکودک ها، مدارس و دانشگاه های محله[۵۱۱]
- نیاز به مطالبه گری در خصوص پیشگامی دولت، شرکتهای دولتی و نهادهای عمومی در رعایت الگوی مصرف[۵۱۲]
- نیاز به مقابله با ترویج فرهنگ مصرف گرایی در محله[۵۱۳]
- نیاز به ارتقای حساسیت عملی مردم محله نسبت به محصولات و مظاهر فرهنگی مروج اسراف و تجمل گرایی[۵۱۴]
- نیاز به مطالبه گری در خصوص صرفه جویی در مصرف انرژی با اعمال مجموعه ای متعادل از اقدامات قیمتی به منظور کاهش مستمر شاخص شدت انرژی[۵۱۵]
- نیاز به مطالبه گری در خصوص صرفه جویی در مصرف انرژی با اعمال مجموعه ای متعادل از اقدامات غیر قیمتی به منظور کاهش مستمر شاخص شدت انرژی [۵۱۶]
- نیاز به ایجاد ظرفیت های جدید تولید انرژی کوچک مقیاس در محله با اولویت دادن به افزایش بهرهوری در تولید، انتقال و مصرف انرژی[۵۱۷]
- نیاز به مطالبه گری در خصوص بهینه سازی عرضه و مصرف انرژی در سامانه انرژی کشور [۵۱۸]
- نیاز به حمایت مالی و فراهم کردن تسهیلات بانکی برای اجرای بهینه سازی مصرف انرژی در واحدهای اقتصادی محله[۵۱۹]
- نیاز به حمایت مالی و فراهم کردن تسهیلات بانکی برای اجرای بهینه سازی عرضه انرژی در سطح محله[۵۲۰]
- نیاز به شکل گیری نهادهای مردمی و خصوصی برای ارتقا کارایی انرژی در محله[۵۲۱]
- نیاز به مطالبه گری در خصوص بازنگری و تصویب قوانین و مقررات مصرف انرژی[۵۲۲]
- نیاز به مطالبه گری در خصوص بازنگری و تصویب قوانین و مقررات عرضه انرژی[۵۲۳]
- نیاز به مطالبه گری در خصوص تدوین، بروزرسانی و اعمال استانداردهای اجباری ملی برای تولید و واردات کلیه وسایل و تجهیزات انرژی بر[۵۲۴]
- نیاز به مطالبه گری در خصوص اصلاح و تقویت ساختار حمل و نقل عمومی با تاکید بر راه آهن درون شهری و برون شهری به منظور فراهم کردن امکان استفاده سهل و ارزان از وسایل حمل و نقل عمومی[۵۲۵]
- نیاز به مطالبه گری در خصوص اصلاح و تقویت همهجانبهی نظام مالی کشور[۵۲۶]
- نیاز به شناسایی و حمایت از صادرکنندگان و واحدهای تولیدی صادرکننده[۵۲۷]
- نیاز به مطالبه گری در خصوص تسهیل مقررات صادرات و گسترش مشوق های لازم[۵۲۸]
- مطالبه گری در خصوص گسترش خدمات تجارت خارجی و ترانزیت و زیرساخت های مورد نیاز[۵۲۹]
- نیاز به ارتباط با سرمایه گذاران خارجی یا ساکن خارج با اصالت محلی به منظور تشویق آنها به سرمایه گذاری در واحد های تولیدکننده کالاهای صادراتی در محله[۵۳۰]
- نیاز به حمایت از صادرکننده ها از طریق حلقه میانی تخصصی با برنامه ریزی تولید مبتنی بر نیاز های صادراتی[۵۳۱]
- نیاز به مطالبه گری در خصوص تنوع بخشی پیوندهای اقتصادی با کشور ها بویژه کشورهای منطقه[۵۳۲]
- نیاز به برقراری ارتباط واحد های اقتصادی محله با واحدهای اقتصادی دیگر کشورها بویژه کشورهای منطقه با هدف تنوع بخشی پیوندهای اقتصادی[۵۳۳]
- نیاز به مطالبه گری در خصوص ایجاد ثبات رویه و مقررات در مورد صادرات با هدف گسترش پایدار سهم ایران در بازارهای هدف[۵۳۴]
- نیاز به مطالبه گری در خصوص انتقال فناوری های پیشرفته از طریق توسعه حوزه عمل مناطق آزاد و ویژه اقتصادی، گسترش و تسهیل تولید، صادرات کالا و خدمات و تأمین نیازهای ضروری و منابع مالی از خارج در محله[۵۳۵]
- نیاز به فعالسازی حلقه های میانی به منظور انتقال فناوری های پیشرفته از طریق مناطق آزاد [۵۳۶]
- نیاز به فعالسازی حلقه های میانی به منظور گسترش و تسهیل تولید از طریق مناطق آزاد[۵۳۷]
- نیاز به فعالسازی حلقه های میانی به منظور گسترش و تسهیل صادرات کالا از طریق مناطق آزاد [۵۳۸]
- نیاز به فعالسازی حلقه های میانی به منظور گسترش و تسهیل صادرات خدمات از طریق مناطق آزاد [۵۳۹]
- نیاز به مطالبه گری در خصوص گسترش همکاری و مشارکت با کشورهای منطقه و جهان بویژه همسایگان به منظور کاهش آسیب پذیری اقتصاد کشور [۵۴۰]
- نیاز به مطالبه گری در خصوص استفاده از دیپلماسی در جهت حمایت از هدف های اقتصادی[۵۴۱]
- نیاز به فعالسازی حلقه های میانی به منظور گسترش همکاری و مشارکت واحد های اقتصادی محله با کشورهای منطقه و جهان بویژه همسایگان به منظور کاهش آسیب پذیری اقتصاد کشور [۵۴۲]
- نیاز به مطالبه گری به منظور انتخاب مشتریان راهبردی و ایجاد تنوع در روش های فروش برای مقابله با ضربه پذیری درآمد حاصل از صادرات نفت و گاز [۵۴۳]
- نیاز به فعالسازی حلقه های میانی به منظور مشارکت در فروش نفت و گاز و ایجاد تنوع در روش های فروش جهت مقابله با ضربه پذیری درآمد حاصل از صادرات نفت و گاز[۵۴۴]
- نیاز به مطالبه گری در خصوص افزایش صادرات گاز برای مقابله با ضربه پذیری درآمد حاصل از صادرات نفت و گاز[۵۴۵]
- نیاز به فعالسازی حلقه های میانی در خصوص افزایش صادرات برق به منظور مقابله با ضربهپذیری درآمد حاصل از نفت و گاز[۵۴۶]
- نیاز به فعالسازی حلقه های میانی در خصوص افزایش صادرات پتروشیمی به منظور مقابله با ضربه پذیری درآمد حاصل از صادرات نفت و گاز[۵۴۷]
- نیاز به فعالسازی حلقه های میانی در خصوص ا افزایش صادرات فرآوردههای نفتی به منظور مقابله با ضربه پذیری درآمد حاصل از صادرات نفت و گاز[۵۴۸]
- نیاز به مطالبه گری در خصوص افزایش ذخایر راهبردی نفت وگاز کشور به منظور اثرگذاری در بازار جهانی نفت و گاز[۵۴۹]
- نیاز به مطالبه گری در خصوص حفظ و توسعه ظرفیت های تولید نفت و گاز[۵۵۰]
- نیاز به مطالبه گری در خصوص اصلاح نظام درآمدی دولت[۵۵۱]
نظام تفریح
| مواجه انسان با فرح و شادی |
- نیاز به تشکیل یا حمایت و هدایت حلقه های میانی به منظور ترویج تفریح سالم در سبک زندگی مردم محله[۵۵۲]
- نیاز به مقابله با شیوع تفریح های منحرف در میان نوجوانان و جوانان محله [۵۵۳]
- نیاز به ترویج فرهنگ کتابخوانی در اوغات فراغت و تفریح مردم محله[۵۵۴]
- نیاز به فعالسازی حلقه های میانی به منظور ایجاد بستر تفریح و سرگرمی در جهت ارزش های اسلام و انقلاب در محله[۵۵۵]
- نیاز به مقابله با گسترش شادی های مبتذل در محله و ایجاد بستر و فضای شادی صحیح [۵۵۶]
- نیاز به توجه دادن به امیدآفرین بودن تفریحات در اجرای برنامه های تفریحی در محله[۵۵۷]
- نیاز ترویج شوخی های سنگین و مقابله با شیوع فرهنگ شوخی های سبک در میان مردم محله[۵۵۸]
- نیاز به ترویج سرگرمی های ورزشی در سبک زندگی تفریحی مردم محله [۵۵۹]
- نیاز به مطالبه گری در خصوص تاسیس مراکز تفریحی عمومی سالم در محله[۵۶۰]
- نیاز به فعالسازی حلقه های میانی با هدف ایجاد فرصت برای حضور مفید و مؤثر اعضای خانواده در کنار یکدیگر و استفاده مؤثر خانواده ها از اوقات فراغت به صورت جمعی[۵۶۱]
نظام محیط زیست
| مواجه انسان با طبیعت |
- نیاز به مطالبه گری به منظور مدیریت جامع، هماهنگ و نظاممند منابع حیاتی (از قبیل هوا، آب، خاک و تنوع زیستی) مبتنی بر توان و پایداری زیستبوم.[۵۶۲]
- نیاز به فعال سازی حلقه های میانی به منظور مدیریت جامع، هماهنگ و نظاممند منابع حیاتی (از قبیل هوا، آب، خاک و تنوع زیستی) مبتنی بر توان و پایداری زیستبوم.[۵۶۳]
- نیاز به مطالبه گری جهت افزایش ظرفیت ها و توانمندی های حقوقی و ساختاری مناسب همراه با رویکرد مشارکت مردمی.[۵۶۴]
- نیاز به مطالبه گری جهت ایجاد نظام یکپارچه ملی محیط زیست.[۵۶۵]
- نیاز به مطالبه گری جهت اصلاح شرایط زیستی بهمنظور برخوردار ساختن جامعه از محیط زیست سالم و رعایت عدالت و حقوق بین نسلی.[۵۶۶]
- نیاز به گفتمان سازی جهت اصلاح شرایط زیستی منظور برخوردار ساختن جامعه از محیط زیست سالم و رعایت عدالت و حقوق بین نسلی.[۵۶۷]
- نیاز به فعال سازی حلقه های میانی جهت اصلاح شرایط زیستی محله.[۵۶۸]
- نیاز به گفتمان ساز ی به منظور پیشگیری از انتشار انواع آلودگی های غیر مجاز.[۵۶۹]
- نیاز به مطالبه گری جهت پیشگیری و ممانعت از انتشار انواع آلودگی های غیر مجاز.[۵۷۰]
- نیاز به فعال سازی حلقه های میانی به منظور پیشگیری از انتشار انواع آلودگی های غیر مجاز.[۵۷۱]
- نیاز به مطالبه گری به منظور جرم انگاری محیط زیست و مجازات مؤثر و بازدارندهی آلودهکنندگان و تخریبکنندگان محیط زیست و الزام آنان به جبران خسارت.[۵۷۲]
- نیاز به مطالبه گری به منظور پایش مستمر و کنترل منابع و عوامل آلایندهی هوا، آب، خاک، آلودگیهای صوتی، امواج و اشعههای مخرب و تغییرات نامساعد اقلیم.[۵۷۳]
- نیاز به مطالبه گری به منظور حفاظت، احیاء، بهسازی و توسعهی منابع طبیعی تجدیدپذیر (مانند دریا، دریاچه، رودخانه، مخزن سدها، تالاب، آبخوان زیرزمینی، جنگل، خاک، مرتع و تنوع زیستی بهویژه حیات وحش) و اعمال محدودیت قانونمند در بهرهبرداری از این منابع.[۵۷۴]
- نیاز به گفتمان سازی جهت حفاظت، احیاء، بهسازی و توسعهی منابع طبیعی تجدیدپذیر (مانند دریا، دریاچه، رودخانه، مخزن سدها، تالاب، آبخوان زیرزمینی، جنگل، خاک، مرتع و تنوع زیستی بهویژه حیات وحش)[۵۷۵]
- نیاز به فعال سازی حلقه های میانی به منظور حفاظت، احیاء، بهسازی و توسعهی منابع طبیعی تجدیدپذیر (مانند دریا، دریاچه، رودخانه، مخزن سدها، تالاب، آبخوان زیرزمینی، جنگل، خاک، مرتع و تنوع زیستی بهویژه حیات وحش)[۵۷۶]
- نیاز به مطالبه گری به منظور مدیریت اکوسیستمهای حساس و ارزشمند (از قبیل پارکهای ملی و آثار طبیعی ملی) و حفاظت از منابع ژنتیک و ارتقاء آنها تا سطح استانداردهای بینالمللی.[۵۷۷]
- نیاز به مطالبه گری به منظور مدیریت تغییرات اقلیم و مقابله با تهدیدات زیستمحیطی نظیر بیابانزایی، گرد و غبار بهویژه ریزگردها، خشکسالی و عوامل سرایتدهندهی میکروبی و رادیواکتیو و توسعهی آیندهنگری و شناخت پدیدههای نوظهور زیستمحیطی و مدیریت آن.[۵۷۸]
- نیاز به فعال سازی حلقه های میانی به منظور مقابله با تهدیدات زیستمحیطی نظیر بیابانزایی، گرد و غبار بهویژه ریزگردها، خشکسالی و عوامل سرایتدهندهی میکروبی و رادیواکتیو.[۵۷۹]
- نیاز به گفتمان سازی به منظور استفاده از انرژیهای پاک، محصولات کشاورزی سالم و ارگانیک.[۵۸۰]
- نیاز به گفتمان سازی به منظور مدیریت پسماندها و پسابها.[۵۸۱]
- نیاز به فعال سازی حلقه های میانی به منظور مدیریت پسماندها و پسابها.[۵۸۲]
- نیاز به مطالبه گری جهت مدیریت پسماندها و پسابها با بهرهگیری از ظرفیتها و توانمندیهای اقتصادی، اجتماعی، طبیعی و زیستمحیطی.[۵۸۳]
- نیاز به گفتمان سازی به منظور بهینهسازی الگوی مصرف آب، منابع، غذا، مواد و انرژی بهویژه ترویج مواد سوختی سازگار با محیط زیست.[۵۸۴]
- نیاز به مطالبه گری جهت توسعهی حمل و نقل عمومی سبز و غیرفسیلی از جمله برقی و افزایش حمل و نقل همگانی بهویژه در کلانشهرها.[۵۸۵]
- نیاز به مطالبه گری جهت تعادلبخشی و حفاظت کیفی آبهای زیرزمینی از طریق اجرای عملیات آبخیزداری، آبخوانداری، مدیریت عوامل کاهش بهرهبرداری از آبهای زیرزمینی و تبخیر و کنترل ورود آلایندهها.[۵۸۶]
- نیاز به فعال سازی حلقه های میانی به منظور اجرای عملیات آبخیز داری و مدیریت عوامل کاهش بهرهبرداری از آبهای زیرزمینی.[۵۸۷]
- حمایت و تشویق سرمایهگذاریها و فناوریهای سازگار با محیط زیست.[۵۸۸]
- نیاز به گفتمان سازی به منظور ترویج و نهادینهسازی فرهنگ و اخلاق زیستمحیطی مبتنی بر ارزشها و الگوهای سازندهی ایرانی ـ اسلامی.[۵۸۹]
- نیاز به فعال سازی حلقه های میانی به منظور ترویج و نهادینهسازی فرهنگ و اخلاق زیستمحیطی مبتنی بر ارزشها و الگوهای سازندهی ایرانی ـ اسلامی.[۵۹۰]
- نیاز به فعال سازی حلقه های میانی به منظور ارتقاء مطالعات و تحقیقات علمی و بهرهمندی از فناوریهای نوآورانهی زیستمحیطی و تجارب سازندهی بومی در زمینهی حفظ تعادل زیستبومها و پیشگیری از آلودگی و تخریب محیط زیست در محله.[۵۹۱]
- نیاز به گفتمان سازی به منظور گسترش سطح آگاهی، دانش و بینش زیستمحیطی جامعه.[۵۹۲]
- نیاز به گفتمان سازی به منظور تقویت فرهنگ و معارف دینیِ مشارکت و مسئولیتپذیری اجتماعی بهویژه امر به معروف و نهی از منکر برای حفظ محیط زیست در تمام سطوح و اقشار.[۵۹۳]
- نیاز به مطالبه گری به منظور ایجاد و تقویت نهادهای منطقهای برای مقابله با گرد و غبار و آلودگیهای آبی.[۵۹۴]
- نیاز به فعال سازی حلقه های میانی جهت ایجاد و تقویت نهادهای منطقهای برای مقابله با گرد و غبار و آلودگیهای آبی.[۵۹۵]
نظام علمی – پژوهشی
| مواجه انسان با حقیقت |
- نیاز به ترویج روحیه جهاد علمی و روحیه استمرار کار علمی در میان دانش آموزان، دانشجویان و طلاب محله[۵۹۶]
- نیاز به گفتمان سازی در خصوص چشم انداز دستیابی ایران به مرجعیت علمی جهان در محله[۵۹۷]
- نیاز به گفتمان سازی درباره تولید علم به جای فرهنگ ترجمه[۵۹۸]
- نیاز به ترویج روحیه نوآوری و شجاعت علمی [۵۹۹]
- نیاز به شناسایی ، الگوسازی و تقدیر از نظریه پردازان ساکن در محله[۶۰۰]
- نیاز به ایجاد یا شناسایی و توانمندسازی حلقه های میانی علمی[۶۰۱]
- نیاز به گفتمان سازی در خصوص چشم انداز تبدیل ایران به قطب علمی جهان اسلام در محله[۶۰۲]
- نیاز به ترغیب دانش آموزان برای تحصیل در علوم پایه[۶۰۳]
- نیاز به تشکیل حلقه های میانی برای انجام تحقیقات بنیادی[۶۰۴]
- نیاز به گفتمان سازی و مطالبه گری پیرامون تحول و ارتقاء علوم انسانی در محله[۶۰۵]
- نیاز به عمق بخشی سطح شناخت معارف دینی در مردم محله[۶۰۶]
- نیاز به عمق بخشی سطح شناخت مبانی انقلاب اسلامی در مردم محله[۶۰۷]
- نیاز به تقویت جایگاه و منزلت علوم انسانی در میان دانشجویان و طلاب محله[۶۰۸]
- نیاز به شناسایی، هدایت و معرفی افراد مستعد و با انگیزه محله در حوزه علوم انسانی[۶۰۹]
- نیاز به گفتمان سازی و مطالبه گری در خصوص اصلاح و بازنگری متون علوم انسانی در محله[۶۱۰]
- نیاز به تولید متون کمک آموزشی برای طلاب، دانشجویان و دانش آموزان متوسطه[۶۱۱]
- نیاز به طراحی و پیشنهاد برنامه ها و روش های آموزشی نوین جهت آموزش علوم انسانی به دانشگاه ها، حوزه های علمیه و مدارس[۶۱۲]
- نیاز به ایجاد یا شناسایی و تقویت حلقه های میانی پژوهشی مرتبط با علوم انسانی در محله[۶۱۳]
- نیاز به آگاهی به روز امام محله از علوم پیشرفته و تشویق جوانان محله به فعالیت در آن عرصه[۶۱۴]
- نیاز به مطالبه گری به منظور اصلاح نظام پذیرش دانشجو و توجه ویژه به استعداد و علاقمندی دانشجویان در انتخاب رشته تحصیلی و افزایش ورود دانشجویان به دورههای تحصیلات تکمیلی.[۶۱۵]
- نیاز به گفتمان سازی در راستای تشویق دانشجویان برای شرکت در رشته های مورد علاقه خود و ورود به دوره های تحصیلات تکمیلی.[۶۱۶]
- نیاز به فعال سازی حلقه های میانی به منظور استعداد یابی و شناسایی علاقه مندی های دانشجویان جهت انتخاب رشته تحصیلی.[۶۱۷]
- نیاز به مطالبه گری به منظور ساماندهی و تقویت نظام های نظارت، ارزیابی، اعتبارسنجی و رتبه بندی در حوزههای علم و فناوری.[۶۱۸]
- نیاز به مطالبه گری جهت تأسیس و توسعه شهرک ها و پارکهای علم و فناوری در محله.[۶۱۹]
- نیاز به مطالبه گری به منظور توزیع عادلانه فرصتها و امکانات تحصیل و تحقیق.[۶۲۰]
- نیاز به شناسایی نخبگان محله ، پرورش استعداد های درخشان و حفظ و جذب سرمایه های انسانی.[۶۲۱]
- نیاز به فعال سازی حلقه های میانی به منظور پرورش استعداد های درخشان در محله.[۶۲۲]
- نیاز به مطالبه گری و گفتمان سازی به منظور تقویت حاکمیت مبانی، ارزشها، اخلاق و موازین اسلامی در بین دانشجویان محله.[۶۲۳]
- نیاز به فعال سازی حلقه های میانی به منظور تقویت حاکمیت مبانی، ارزشها، اخلاق و موازین اسلامی در بین دانشجویان محله.[۶۲۴]
- نیاز به اهتمام ورزیدن امام محله نسبت به نظام تعلیم و تربیت اسلامی و توجه به اصل پرورش در کنار آموزش.[۶۲۵]
- نیاز به گفتمان سازی به منظور تربیت اساتید و دانشجویان مؤمن به اسلام، برخوردار از مکارم اخلاقی، عامل به احکام اسلامی، متعهد به انقلاب اسلامی و علاقمند به اعتلای کشور.[۶۲۶]
- نیاز به مطالبه گری به منظور حفظ موازین اسلامی و ارزشهای فرهنگی و اجتماعی در استفاده از علم و فناوری.[۶۲۷]
- نیاز به گفتمان سازی به منظور حفظ موازین اسلامی و ارزشهای فرهنگی و اجتماعی در استفاده از علم و فناوری.[۶۲۸]
- نیاز به گفتمان سازی به منظور تقویت عزم ملی نسبت به اهمیت توسعه علم و فناوری.[۶۲۹]
- نیاز به گفتمان سازی به منظور افزایش درک اجتماعی نسبت به اهمیت توسعه علم و فناوری.[۶۳۰]
- نیاز به فعال سازی حلقه های میانی به منظور تقویت و گسترش گفتمان تولید علم و جنبش نرمافزاری در کشور.[۶۳۱]
- نیاز به گفتمان سازی توسط امام محله به منظور ارتقاء نشاط، امید، خودباوری، نوآوری نظاممند، شجاعت علمی و کار جمعی و وجدان کاری بین دانشجویان محله.[۶۳۲]
- نیاز به فعال سازی حلقه های میانی به منظور تشکیل کرسیهای نظریه پردازی و تقویت فرهنگ کسب و کار دانشبنیان و تبادل آراء و تضارب افکار، آزاداندیشی علمی.[۶۳۳]
- نیاز به مطالبه گری به منظور ارتقاء منزلت و بهبود معیشت استادان، محققان و دانشپژوهان و اشتغال دانش آموختگان.[۶۳۴]
- نیاز به مطالبه گری به منظور احیاء تاریخ علمی و فرهنگی مسلمانان و ایران و الگوسازی از مفاخر و چهرههای موفق عرصه علم و فناوری.[۶۳۵]
- نیاز به گفتمان سازی به منظور احیاء تاریخ علمی و فرهنگی مسلمانان و ایران و الگوسازی از مفاخر و چهرههای موفق عرصه علم و فناوری.[۶۳۶]
- نیاز به فعال سازی حلقه های میانی احیاء تاریخ علمی و فرهنگی مسلمانان و ایران و الگوسازی از مفاخر و چهرههای موفق عرصه علم و فناوری.[۶۳۷]
- نیاز به مطالبه گری و گفتمان سازی به منظور گسترش حمایتهای هدفمند مادی و معنوی از نخبگان و نوآوران و فعالیتهای عرصه علم و فناوری.[۶۳۸]
- نیاز به مطالبه گری به منظور افزایش سهم علم و فناوری در اقتصاد و درآمد ملی.[۶۳۹]
- نیاز به مطالبه گری به منظور حمایت مادی و معنوی از فرآیند تبدیل ایده به محصول و افزایش سهم تولید محصولات.[۶۴۰]
- نیاز به مطالبه گری و گفتمان سازی به منظور تحکیم و تعمیق پیوند حوزه و دانشگاه و تقویت همکاریهای مستمر راهبردی.[۶۴۱]
- نیاز به فعال سازی حلقه های میانی به منظور تحکیم و تعمیق پیوند حوزه و دانشگاه و تقویت همکاریهای مستمر راهبردی.[۶۴۲]
- نیاز به مطالبه گری به منظور تنظیم رابطه متقابل تحصیل با اشتغال و متناسب سازی سطوح و رشتههای تحصیلی.[۶۴۳]
- نیاز به فعال سازی حلقه های میانی به منظور تنظیم رابطه متقابل تحصیل با اشتغال و متناسب سازی سطوح و رشتههای تحصیلی.[۶۴۴]
- نیاز به مطالبه گری به منظور افزایش نقش و مشارکت بخشهای غیردولتی در حوزه علم و فناوری و ارتقاء سهم وقف و امور خیریه در این حوزه.[۶۴۵]
- نیاز به فعال سازی حلقه های میانی به منظور افزایش نقش و مشارکت بخشهای غیردولتی در حوزه علم و فناوری و ارتقاء سهم وقف و امور خیریه در این حوزه.[۶۴۶]
نظام ورزش
| مواجه انسان با تربیت جسمانی |
- نیاز به گفتمان سازی ورزش همگانی در بین اهالی محله [۶۴۷]
- نیاز به فعال سازی حلقه های میانی جهت توسعه ی ورزش همگانی در محله [۶۴۸]
- نیاز به مطالبه گری جهت بهره مندی عادلانه مردم محله از امکانات ورزش همگانی [۶۴۹]
- نیاز به مطالبه گری جهت توسعه ی تربیت بدنی و ورزش در مدارس محله مبتنی بر فلسفه ی تعلیم و تربیت اسلامی [۶۵۰]
- نیاز به مناسب سازی مراکز ورزشی موجود در محله با وضعیت جسمی جانبازان و ناتوانان جسمی و حرکتی منطبق بر معیارهای مطلوب [۶۵۱]
- نیاز به تقویت اقدامات ورزشی در محیط خانواده، کار، آموزش و تربیت و مراکز فرهنگی و عمومی در سطح محله با هدف مقابله با تهدیدات و آسیب های ناشی از موادمخدر و روانگردان [۶۵۲]
- نیاز به فعال سازی حلقه های میانی ورزش های قهرمانی در محله [۶۵۳]
- نیاز به گفتمان سازی و تشویق جوانان و نوجوانان محله به ورزش های قهرمانی [۶۵۴]
- نیاز به گفتمان سازی اهمیت اخلاق در ورزش بین ورزشکاران و محیط های ورزشی محله [۶۵۵]
- نیاز به مطالبه گری جهت مد نظر قرار دادن رشته های ورزشی متناسب با ظرفیت و سابقه ی محله توسط مسئولین ورزشی [۶۵۶]
- نیاز به ترویج و تشویق جوانان و نوجوانان محله به روی آوردن به ورزش باستانی[۶۵۷]
- نیاز به تجلیل و تکریم از ورزشکاران محله که در میادین ملی و بین المللی از ارزش ها پاسداری می کنند[۶۵۸]
- نیاز به فعال سازی حلقه های میانی با هدف وضع قواعد علمی برای ورزش های محلی و بومی[۶۵۹]
- نیاز به مطالبه گری جهت علمی کردن ورزش[۶۶۰]
- نیاز به ترویج ورزش کوه نوردی در مردم و به خصوص جوانان محله[۶۶۱]
- نیاز به مطالبه گری جهت گسترش امکانات ورزش بانوان در محله[۶۶۲]
- نیاز به فعالسازی حلقه های میانی ورزش بانوان در محله[۶۶۳]
نظام قضایی
| مواجهه انسان با خصومات|
- ضعف در دستیابی آسان و رایگان مردم به خدمات قضائی[۶۶۴]
- عدم حضور نیروهای کارآمد و جهادی و فاضل و صالح در مسئولیتهای قضایی[۶۶۵]
- ضعف در برخورد قاطع با معدود افراد متخلّف[۶۶۶]
- ضعف ارتباط مسئولین قضائی با متن مردم و حضور در میان آنان[۶۶۷]
- ضعف پیگیری حقوق عامه توسط دادستان و مسئولان قضایی[۶۶۸]
- نیاز به حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر، (به عنوان مصداقی از حقوق عامّه)[۶۶۹]
- عدم اهتمام به پیشگیری از وقوع جرم[۶۷۰]
- ضعف در اطلاعرسانی کارهای انجام شده قضائی به مردم[۶۷۱]
- ضعف در جلب اعتماد عمومی مردم از سوی دستگاه قضایی[۶۷۲]
- ضعف در نظارت بر حسن اجرای قانون[۶۷۳]
- ضعف حمایت از آزادیهای مشروع[۶۷۴]
- نیاز به بازنگری، اصلاح و تکمیل رویه قضایی در حوزه خانواده متناسب با نیازها و مقتضیات جدید[۶۷۵]
- نیاز به حل و فصل در دعاوی اولیه توسط حکمیت[۶۷۶]
- نیاز به تأمین اولیه عدالت و امنیت در تمامی مراحل انتظامی[۶۷۷]
- نیاز به تأمین اولیه عدالت و امنیت در تمامی مراحل دادرسی[۶۷۸]
- حمایت حقوقی و قضایی از خانواده های با سرپرستی زنان[۶۷۹]
- نیاز به گسترش فناوری های نوین در ارائه خدمات ثبتی[۶۸۰]
- نیاز به توسعهی ثبت رسمی اسناد و املاک و مالکیتهای معنوی[۶۸۱]
- نیاز به ثبت رسمی مالکیتهای دولت و مردم بر املاک و اراضی در نظام کاداستر[۶۸۲]
- نیاز به حمایت قضائی مؤثر در تضمین حقوق مالکیت و استحکام قراردادها بهمنظور توسعهی سرمایهگذاری بخش خصوصی و سرمایهگذاری خارجی[۶۸۳]
- نیاز به مطالبه گری جهت اصلاح ساختار نظام قضایی کشور در جهت تضمین عدالت و تأمین حقوق فردی و اجتماعی[۶۸۴]
- نیاز به مطالبه گری جهت تخصصی کردن رسیدگی به دعاوی در سطوح مورد نیاز[۶۸۵]
- نیاز به مطالبه گری جهت بازنگری در قوانین در جهت کاهش عناوین جرایم و کاهش استفاده از مجازات زندان[۶۸۶]
- نیاز به گفتمان سازی باهدف گسترش دادن فرهنگ حقوقی و قضایی در جامعه[۶۸۷]
نظام رسانه
| مواجهه انسان با انتقال پیام|
- نیاز به مطالبه گری جهت ارتقای نظارت رسانهای بر ارکان و اجزای نظام و پیشگیری از تداخل منافع شخصیت حقیقی و حقوقی مسئولان و کارکنان حکومت و برخورد بدون تبعیض با مفسدان بهویژه در سطوح مدیریتی[۶۸۸]
- نیاز به مطالبه گری جهت به کارگیری یکپارچه ظرفیت های رسانه ای کشور در جهت تحکیم بنیان خانواده و روابط خانوادگی[۶۸۹]
- نیاز به فعالسازی حلقه های میانی رسانه ای محلی با هدف تحکیم بنیان خانواده و روابط خانوادگی[۶۹۰]
- نیاز به مطالبه گری جهت توسعه ی کمّی و کیفی رسانههای فرامرزی با زبانهای رایج بینالمللی[۶۹۱]
- نیاز به مطالبه گری جهت استفاده از ظرفیت نهادها و سازمان های رسانه ای در راستای افزایش آگاهی ، مسؤولیت پذیری، توانمندی و مشارکت ساختارمند و فعالانه فرد، خانواده و جامعه در تأمین، حفظ و ارتقاء سلامت[۶۹۲]
- نیاز به فعال سازی رسانه های محلی جهت گفتمان سازی و تببین ابعاد اقتصاد مقاومتی[۶۹۳]
- نیاز به تقویت مناسبات مدارس و واحدهای آموزش و پرورش با رسانه های محلی[۶۹۴]
- نیاز به فعالسازی حلقه های میانی رسانه ای محلی با هدف ترویج اهداف، آرمانها، وصایا و آثار ایثارگران و ارائه الگوهای جهاد و حماسه و فداکاری و معرفی قهرمانان عرصه جهاد و شهادت به جامعه[۶۹۵]
- نیاز به مطالبه گری جهت استفاده از ظرفیت رسانه ها بویژه رسانه ملی در اصلاح فرهنگ مصرف فردی، اجتماعی و سازمانی، ترویج فرهنگ صرفه جویی و قناعت و مقابله با اسراف،تبذیر، تجملگرایی و مصرف کالای خارجی[۶۹۶]
- نیاز به فعالسازی حلقه های میانی رسانه ای محلی با هدف اصلاح فرهنگ مصرف فردی، اجتماعی و سازمانی، ترویج فرهنگ صرفه جویی و قناعت و مقابله با اسراف،تبذیر، تجملگرایی و مصرف کالای خارجی[۶۹۷]
- نیاز به فعالسازی حلقه های میانی رسانه ای محلی برای پیشگیری و مقابله با ناهنجاری های فرهنگی و اجتماعی با هدف ارتقاء امنیت اجتماعی[۶۹۸]
- نیاز به مطالبه گری جهت ایجاد شبکه ای از نویسندگان دانشجوی فعال در نشریات دانشجویی، برای تداوم فعالیت ها در حوزه ی نشر از مسئولان[۶۹۹]
- نیاز به فعالسازی حلقه های میانی با هدف شناسایی و شبکه سازی دانشجویان نویسنده فعال ساکن در محله [۷۰۰]
نظام سلامت و بهداشت
| مواجهه انسان با بیماری و آلودگی|
- نیاز به راه اندازی حلقه های میانی به منظور آموزش حوزه ی سلامت مبتنی بر اصول و ارزش های انسانی-اسلامی و نهادینه سازی آن در محله.[۷۰۱]
- نیاز به گفتمان سازی با هدف آموزش حوزه سلامت در محله مبتنی بر اصول و ارزش های انسانی-اسلامی و نهادینه سازی آن در محله.[۷۰۲]
- نیاز به فعالسازی حلقه های میانی به منظور ارائه خدمات پژوهشی سلامت مبتنی بر اصول و ارزش های انسانی-اسلامی و نهادینه سازی آن در محله[۷۰۳]
- نیاز به مطالبه گری در حوزه ی بهداشتی سلامت مبتنی بر اصول و ارزش های انسانی-اسلامی ونهادینه سازی آن در محله.[۷۰۴]
- نیاز به مطالبه گری در حوزه درمانی سلامت مبتنی بر اصول و ارزش های انسانی-اسلامی ونهادینه سازی آن در محله.[۷۰۵]
- نیاز به مطالبه گری توانبخشی سلامت مبتنی بر اصول و ارزش های انسانی-اسلامی ونهادینه سازی آن در محله.[۷۰۶]
- نیاز به فعالسازی حلقه های میانی به منظور خدمات بهداشتی سلامت مبتنی بر اصول و ارزش های انسانی-اسلامی ونهادینه سازی آن در محله.[۷۰۷]
- نیاز به فغالسازی حلقه های میانی به منظور ارائه خدمات درمانی سلامت مبتنی بر اصول و ارزش های انسانی-اسلامی ونهادینه سازی آن در محله.[۷۰۸]
- نیاز به فعالسازی حلقه های میانی جهت ارائه خدمات توانبخشی سلامت مبتنی بر اصول و ارزش های انسانی-اسلامی ونهادینه سازی آن در محله.[۷۰۹]
- نیاز به مطالبه گری در خصوص ارتقاء نظام انتخاب و ارزشیابی اساتید و دانشجویان و مدیران در راستای ارزش های اسلامی،اخلاق پزشکی و آداب حرفه ای.[۷۱۰]
- نیاز به مطالبه گری در خصوص ارتقاء نظام تعلیم و تربیت اساتید و دانشجویان و مدیران در راستای ارزش های اسلامی،اخلاق پزشکی و آداب حرفه ای[۷۱۱]
- نیاز به گفتمان سازی در راستای آگاه سازی مردم از حقوق و مسئولیت های اجتماعی خود برای رشد معنویت و اخلاق اسلامی در جامعه[۷۱۲].
- نیاز به فعال سازی حلقه های میانی در راستای آگاه سازی مردم از حقوق و مسئولیت های اجتماعی خود برای رشد معنویت و اخلاق اسلامی در جامعه[۷۱۳]
- نیاز به مطالبه گری در خصوص تحول محیط های علمی و دانشگاهی متناسب با ارزش های اسلامی، اخلاق پزشکی و آداب حرفه ای[۷۱۴]
- نیاز به فعالسازی حلقه های میانی جهت استفاده از ظرفیت محیط های ارائه مراقبت های سلامت جهت رشد معنویت و اخلاق اسلامی در جامعه.[۷۱۵]
- نیاز به مطالبه گری جهت استفاده از ظرفیت محیط های ارائه مراقبت های سلامت جهت رشد معنویت و اخلاق اسلامی در جامعه.[۷۱۶]
- نیاز به مطالبه گری جهت تحقق رویکرد سلامت همه جانبه (همه ی ابعاد وجودی شامل جسمی، روانی، اجتماعی و معنوی) و انسان سالم در همه قوانین، سیاستهای اجرایی و مقررات[۷۱۷]
- نیاز به تبیین ابعاد سلامت (جسمی، روانی، اجتماعی و معنوی) برای مردم محله و مسئولان[۷۱۸]
- نیاز به پیگیری و استیفای حق مردم محله در خصوص برخورداری از سلامت همه جانبه[۷۱۹]
- نیاز به مطالبه گری در اولویت قراردادن پیشگیری بر درمان در همه قوانین، سیاستهای اجرایی و مقررات.[۷۲۰]
- نیاز به فعال سازی حلقه های میانی فناور به منظور توسعه ی راه حل های نوآورانه با هدف اولویت قرار دادن پیشگیری بر درمان[۷۲۱]
- نیاز به تغییر سبک زندگی مردم محله در خصوص اولویت قرار دادن پیشگیری بر درمان[۷۲۲]
- نیاز به مطالبه گری جهت روزآمد نمودن برنامههای بهداشتی و درمانی در محله در راستای تحقق رویکرد سلامت همه جانبه و انسان سالم[۷۲۳]
- نیاز به مطالبه گری با هدف کاهش مخاطرات و آلودگیهای تهدید کننده سلامت مبتنی بر شواهد معتبر علمی، در همه قوانین، سیاستهای اجرایی و مقررات[۷۲۴]
- نیاز به شناسایی مخاطرات و آلودگیهای تهدید کننده سلامت در محله و فعال سای حلقه های میانی جهت کاهش آن ها مبتنی بر شواهد معتبر علمی[۷۲۵]
- نیاز به مطالبه گری جهت تهیه پیوست سلامت برای طرحهای کلان توسعهای[۷۲۶]
- نیاز به فعالسازی حلقه های میانی جهت ارتقاء شاخصهای سلامت (شاخص جمعیت، مرگ و میر، واکسیناسیون، تغذیه، منابع انسانی و مالی و …) در محله[۷۲۷]
- نیاز به گفتمان سازی با هدف ارتقاء شاخص های سلامت ( جمعیت، تغذیه و …) در محله[۷۲۸]
- نیاز مطالبه گری جهت اصلاح و تکمیل نظامهای پایش، نظارت و ارزیابی برای صیانت قانونمند از حقوق مردم و بیماران و اجرای صحیح سیاستهای کلی[۷۲۹]
- نیاز به گفتمان سازی به منظور ترویج سبک زندگی اسلامی-ایرانی در راستای ارتقاء سلامت روانی جامعه.[۷۳۰]
- نیاز به فعال سازی حلقه های میانی با هدف ترویج سبک زندگی اسلامی – ایرانی در مردم محله[۷۳۱]
- نیاز به گفتمان سازی به منظور تحکیم بنیان خانواده با هدف ارتقاء سلامت روانی جامعه[۷۳۲]
- نیاز به فعالسازی حلقه های میانی در خصوص تحکیم بنیان خانواده در راستای ارتقاء سلامت روانی جامعه[۷۳۳]
- نیاز به مطالبه گری به منظور رفع موانع تنش آفرین در زندگی فردی و اجتماعی در راستای ارتقاء سلامت روانی جامعه[۷۳۴]
- نیاز به فعال سازی حلقه های میانی به منظور رفع موانع تنش آفرین در زندگی فردی و اجتماعی در راستای ارتقاء سلامت روانی در جامعه[۷۳۵]
- نیاز به گفتمان سازی در خصوص ترویج آموزش های اخلاقی و معنوی در راستای ارتقاء سلامت روانی در جامعه.[۷۳۶]
- نیاز به مطالبه گری در خصوص ارتقاء شاخص های سلامت روانی (خودکشی، اختلالات روانپزشکی، مصرف مواد، مستمری بگیران از کار افتاده، سرانه خدمات سلامت روانی مثل تعداد متخصص، تخت و …) در محله[۷۳۷]
- نیاز به فعالسازی حلقه های میانی با هدف ارائه ی خدمات جهت ارتقاء شاخص های سلامت روانی (خودکشی، اختلالات روانپزشکی، مصرف مواد، مستمری بگیران از کار افتاده، سرانه خدمات سلامت روانی مثل تعداد متخصص، تخت و …) در محله[۷۳۸]
- نیا ز به مطالبه گری جهت ایجاد وتقویت زیر ساخت های مورد نیاز برای تولید فرآوردهها و مواد اولیه دارویی، واکسن، محصولات زیستی و ملزومات و تجهیزات پزشکی دارای کیفیت و استاندارد بینالمللی. [۷۳۹]
- نیاز به فعالسازی حلقه های میانی به منظور تقویت زیرساختهای مجود در محله برای تولید فرآوردهها و مواد اولیه دارویی، واکسن، محصولات زیستی و ملزومات و تجهیزات پزشکی دارای کیفیت و استاندارد بینالمللی. [۷۴۰]
- نیاز به مطالبه گری جهت نظارت کارآمد بر تولید، مصرف و واردات دارو، واکسن، محصولات زیستی و تجهیزات پزشکی با هدف حمایت از تولید داخلی و توسعه صادرات[۷۴۱]
- نیاز به فعال سازی حلقه های میانی سلامت (پزشکان و فعالان عرصه ی سلامت ساکن یا فعال در محله) با هدف ساماندهی تقاضای دارو[۷۴۲]
- نیاز به مطالبه گری به منظور تأمین امنیت غذایی و بهره مندی عادلانه آحاد مردم از سبد غذایی سالم،مطلوب و کافی. [۷۴۳]
- نیاز به فعالسازی حلقه های میانی به منظور بهرهمندی عادلانه آحاد مردم از سبد غذایی سالم[۷۴۴]
- نیاز به مطالبه گری جهت بهره مندی عادلانه آحاد مردم از امکانات ورزشی[۷۴۵]
- نیاز به فعالسازی حلقه های میانی فناور و نوآور با هدف بهره مندی آحاد مردم از آب وهوای پاک[۷۴۶]
- نیاز به مطالبه گری جهت بهره مندی عادلانه مردم از فرآوره های بهداشتی ایمن با رعایت استاندارد های ملی و معیار های منطقه ای و جهانی[۷۴۷]
- نیاز به فعالسازی حلقه های میانی (خیریه و جهادی) جهت بهره مندی عادلانه مردم محله از فرآوره های بهداشتی ایمن[۷۴۸]
- نیاز به مطالبه گری در راستای تولیت نظام سلامت توسط وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی وهمگاری سایر نهاد ها[۷۴۹]
- نیاز به مطالبه گری در جهت به کارگیری مدیریت منابع سلامت از طریق نظام بیمه با محوریت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و همکاری سایر مراکز و نهادها[۷۵۰]
- نیاز به فعالسازی حلقه های میانی جهت تدارک خدمات در حوزه سلامت با هدف پاسخگویی، تحقق عدالت و ارائه خدمات درمانی مطلوب به مردم محله[۷۵۱]
- نیاز به مطالبه گری جهت همگانی ساختن بیمه پایه درمان[۷۵۲]
- نیاز به مطالبه گری جهت پوشش کامل نیازهای پایه درمان توسط بیمهها برای آحاد جامعه و کاهش سهم مردم[۷۵۳]
- نیاز به مطالبه گری جهت تقویت بازار رقابتی برای ارائه خدمات بیمه درمانی[۷۵۴]
- نیاز به مطالبه گری جهت اصلاح نظام پرداخت[۷۵۵]
- نیاز به شناخت وضعیت پوشش بیمه ای ساکنان محله و پیگیری همگانی شدن بیمه پایه درمان در محله[۷۵۶]
- نیاز به مطالبه گری جهت توجه خاص به فعالیتهای ارتقاء سلامت و پیشگیری در مناطق محروم[۷۵۷]
- نیاز به فعالسازی حلقه های میانی جهت فعالیت های ارتقاء سلامت و پیشگیری در محله[۷۵۸]
- نیاز به مطالبه گری در راستای شفاف سازی قانونمند درآمدها، هزینهها و فعالیتها ی بخش سلامت[۷۵۹]
- نیاز به مطالبه گری جهت وضع عوارض بر محصولات و مواد و خدمات زیانآور سلامت[۷۶۰]
- نیاز به مطالبه گری جهت پرداخت یارانه به بخش سلامت و هدفمندسازی یارانههای بهداشت و درمان با هدف تأمین عدالت و ارتقاء سلامت[۷۶۱]
- نیاز به گفتمان سازی جهت افزایش آگاهی و مسئولیت پذیری مردم محله در تأمین، حفظ و ارتقاء سلامت[۷۶۲]
- نیاز به فعالسازی حلقه های میانی با هدف توانمندسازی مردم محله در تأمین، حفظ و ارتقاء سلامت[۷۶۳]
- نیاز به افزایش مشارکت ساختارمند و فعالانه فرد، خانواده و جامعه در تأمین، حفظ و ارتقاء سلامت[۷۶۴]
- نیاز به مطالبه گری از نهادها و سازمان های فرهنگی، آموزشی و رسانه ای جهت افزایش آگاهی، مسؤولیت پذیری، توانمندی و مشارکت ساختارمند و فعالانه فرد، خانواده و جامعه در تأمین، حفظ و ارتقاء سلامت[۷۶۵]
- نیاز به مطالبه گری جهت بازشناسی، تبیین، ترویج، توسعه و نهادینه نمودن طب سنتی ایران[۷۶۶]
- نیاز به فعالسازی حلقه های میانی با هدف ترویج، توسعه و نهادینه نمودن طب سنتی ایرانی در مردم محله[۷۶۷]
- نیاز به گفتمان سازی با هدف تبیین و ترویج طب سنتی ایرانی در محله[۷۶۸]
- نیاز به فعالسازی حلقه های میانی جهت ترویج کشت گیاهان دارویی [۷۶۹]
- نیاز به فعالسازی حلقه های میانی نوآور و فناور در محله جهت توسعه نوآوریهای علمی و فنی در تولید و عرضه فرآوردههای دارویی سنتی[۷۷۰]
- نیاز به مطالبه گری جهت حمایت از توسعه نوآوریهای علمی و فنی در تولید و عرضه فرآوردههای دارویی سنتی[۷۷۱]
- نیاز به مطالبه گری جهت استاندارد سازی و روزآمد کردن روشهای تشخیصی و درمانی طب سنتی و فرآوردههای مرتبط با آن[۷۷۲]
- نیاز به فعالسازی حلقه های میانی جهت روزآمد کردن و استاندارد سازی روش های تشخیصی و درمانی طب سنتی [۷۷۳]
- نیاز به فعالسازی حلقه های میانی با هدف روزآمد کردن فراورده های طب سنتی[۷۷۴]
- نیاز به مطالبه گری جهت برقراری تعامل و تبادل منطقی میان طب سنتی و طب نوین برای همافزایی تجربیات و روشهای درمانی[۷۷۵]
- نیاز به گفتمان سازی با هدف ایجاد فضای برقراری تعامل و تبادل منطقی میان طب سنتی و طب نوین برای همافزایی تجربیات و روشهای درمانی[۷۷۶]
- نیاز به گفتمان سازی جهت اصلاح سبک زندگی مردم محله در عرصه تغذیه[۷۷۷]
- نیاز به فعال سازی حلقه های میانی با هدف اصلاح سبک زندگی در عرصه ی تغذیه[۷۷۸]
نظام تغذیه
| مواجهه انسان با خوردن و آشامیدن|
- نیاز به مطالبه گری جهت تامین امنیت غذا و ایجاد ذخایر راهبردی با تأکید بر افزایش کمی و کیفی تولید (مواد اولیه و کالا)[۷۷۹]
- نیاز به فعال سازی حلقه های میانی با هدف افزایش کمی و کیفی تولیدات محلی[۷۸۰]
- نیاز به گفتمان سازی جهت اصلاح سبک زندگی در عرصه تغذیه در مردم محله[۷۸۱]
- نیاز به فعال سازی حلقه های میانی تخصصی با موضوع خانواده و سبک زندگی جهت اصلاح سبک زندگی در عرصه ی تغذیه در محله[۷۸۲]
- نیاز به مطالبه گری جهت ارتقاء سطح سلامت مواد غذایی تا استاندارد جهانی[۷۸۳]
- نیاز به فعالسازی حلقه های میانی جهت شناسایی محصولات دارای مزیت نسبی در محله و حمایت مؤثر از تولید و صادرات آن ها[۷۸۴]
- نیاز به ترویج و تبلیغ اهمیت شغل کشاورزی در تامین امنیت غذایی کشور [۷۸۵]
نظام فضای مجازی
| مواجهه انسان با فضای مجازی|
- نیاز به مطالبه گری جهت بومی سازی شبکه های اجتماعی[۷۸۶]
- نیاز به مطالبه گری جهت توجه به نقشه مهندسی فرهنگی در توسعه ی محتوا در فضای مجازی[۷۸۷]
- نیاز به فعالسازی حلقه های میانی با هدف توسعه ی محتوا در فضای مجازی[۷۸۸]
- نیاز به مطالبه گری جهت ایجاد، تکمیل و توسعهی شبکه ملی اطلاعات و تأمین امنیت آن[۷۸۹]
- نیاز به مطالبه گری جهت پالایش هوشمند فضای مجازی و ساماندهی، احراز هویت و تحول در شاخص ترافیکی شبکه بهطوریکه ۵۰ درصد آن داخلی باشد[۷۹۰]
- نیاز به فعالسازی حلقه های میانی با هدف نقش آفرینی در پالایش هوشمند فضای مجازی و ساماندهی، احراز هویت و تحول در شاخص ترافیکی شبکه بهطوریکه ۵۰ درصد آن داخلی باشد[۷۹۱]
- نیاز به فعالسازی حلقه های میانی بهمنظور توسعه و ترویج فرهنگ، مفاهیم و هویت اسلامی – ایرانی و مقابله با تهدیدات در فضای مجازی[۷۹۲]
- نیاز به مطالبه گری جهت رفع عیوب محیط های آموزشی در فضای مجازی و برخورد با کانال های تقلب[۷۹۳]
- نیاز به مطالبه گری جهت اعمال مدیریت بر فضای مجازی[۷۹۴]
- نیاز به مطالبه گری جهت تثبیت و تقویت جایگاه مرکز ملی فضای مجازی[۷۹۵]
نظام حمل و نقل و ترافیک
| مواجهه انسان با عبور و مرور و جابجایی |
- نیاز به فرهنگ سازی و فعالیت های تبلیغاتی در قضیه ی ترافیک[۷۹۶]
- نیاز به فعال سازی حلقه های میانی جهت تولیدات رسانه ای و هنری با موضوع ترافیک و حمل و نقل[۷۹۷]
- نیاز به مطالبه گری جهت استفاده از فعالیت های مرتبط با ترافیک در جهت گسترش اخلاق فاضله در مردم[۷۹۸]
- نیاز به فعالسازی حلقه های میانی علمی جهت طراحی راه حل علمی جهت حل مسئله ترافیک[۷۹۹]
- نیاز به مطالبه گری جهت هماهنگی دستگاه های مختلف جهت حل مشکلات حمل و نقل عمومی و ترافیک[۸۰۰]
- نیاز به مطالبه گری جهت تلاش برای به حداقل رساندن حوادث جاده ای [۸۰۱]
- نیاز به فرهنگ سازی در جامعه با هدف اصلاح فرهنگ رانندگی با هدف به حداقل رساندن حوادث جاده ا ی[۸۰۲]
- نیاز به مطالبه گری جهت افزایش زیرساخت های حمل و نقل کشور[۸۰۳]
- نیاز به توجه به امر نماز در وسایل حمل و نقل[۸۰۴]
[۱] بیانات امام خامنهای در دیدار رئیس جمهور و اعضای هیأت دولت، ۱۳۸۵٫۰۶٫۰۶: حجاب، ارزشی است منطبق با طبیعت انسان.
[۲] بیانات در جلسه پرسش و پاسخ مدیران مسئول و سردبیران نشریات دانشجویی، ۱۳۷۷٫۱۲٫۰۴
[۳] بیانات در دیدار جمعی از پرستاران، ۱۳۷۳٫۰۷٫۲۰: چادر، لباس ملی ماست.
[۴] بیانات در دیدار جمعی از بانوان نخبه، ۱۳۹۰٫۰۲٫۰۱: به نظر من بزرگترین ضربه، بزرگترین اهانت، بزرگترین حقکشی که در زمینهی مسئلهی زن انجام گرفته، همین است. در محیط اجتماعی، فرهنگی شکل بگیرد که زن به عنوان یک طرفِ مورد انتفاع، برای استفادهی یک طرفِ ذینفع مطرح شود؛ این متأسفانه امروز در فرهنگ غربی وجود دارد. دیگران هم از آنها تقلید کردند، در راهش کوشش کردند، تلاش کردند و این در دنیا جا افتاده. اگر کسی خلاف این را بگوید، علیه او جنجال میکنند. فرض کنیم اگر در یک جامعهای مسئلهی آرایش زنان و تبرّج زنان در محیطهای عمومی محکوم شود، جنجال بلند خواهد شد. اگر نقطهی مقابل آن انجام بگیرد – یعنی در یک جامعهای عریانی زنان مطرح شود – هیچ سر و صدائی در دنیا بلند نمیشود. اما وقتی پوشش زن، عدم تبرّج زن، آرایش نکردن زن در جامعه مطرح شود، دستگاههای مسلط تبلیغاتی دنیا سر بلند میکنند، جنجال میکنند؛ این نشاندهندهی این است که یک فرهنگی، یک سیاستی، یک راهبردی وجود دارد که سالهای متمادی است دنبال میشود و پایهاش این است که این جایگاه، این شأن، این موقعیت غلط و اهانتآمیز را برای زن تثبیت کنند؛ و متأسفانه کردند.
[۵] بیانات در دیدار جمعی از بانوان نخبه، ۱۳۹۰٫۰۲٫۰۱: به نظر من بزرگترین ضربه، بزرگترین اهانت، بزرگترین حقکشی که در زمینهی مسئلهی زن انجام گرفته، همین است. در محیط اجتماعی، فرهنگی شکل بگیرد که زن به عنوان یک طرفِ مورد انتفاع، برای استفادهی یک طرفِ ذینفع مطرح شود؛ این متأسفانه امروز در فرهنگ غربی وجود دارد. دیگران هم از آنها تقلید کردند، در راهش کوشش کردند، تلاش کردند و این در دنیا جا افتاده. اگر کسی خلاف این را بگوید، علیه او جنجال میکنند. فرض کنیم اگر در یک جامعهای مسئلهی آرایش زنان و تبرّج زنان در محیطهای عمومی محکوم شود، جنجال بلند خواهد شد. اگر نقطهی مقابل آن انجام بگیرد – یعنی در یک جامعهای عریانی زنان مطرح شود – هیچ سر و صدائی در دنیا بلند نمیشود. اما وقتی پوشش زن، عدم تبرّج زن، آرایش نکردن زن در جامعه مطرح شود، دستگاههای مسلط تبلیغاتی دنیا سر بلند میکنند، جنجال میکنند؛ این نشاندهندهی این است که یک فرهنگی، یک سیاستی، یک راهبردی وجود دارد که سالهای متمادی است دنبال میشود و پایهاش این است که این جایگاه، این شأن، این موقعیت غلط و اهانتآمیز را برای زن تثبیت کنند؛ و متأسفانه کردند.
[۶] بیانات در دیدار جمعی از بانوان نخبه، ۱۳۹۰٫۰۲٫۰۱: این مسئله آن وقت دنبالههای خودش را، تبعات بسیار جانکاه خودش را در جوامع بشری به وجود آورده: مسئلهی سست شدن بنیان خانواده – گزارشهای تکاندهندهای که یک نمونهاش را یکی از خانمهای محترم اینجا اشاره کردند – مسئلهی آمار گریهآور و تأسفبار تجارت زنان. امروز در دنیا طبق گزارشی که داده شده است – که این گزارش به نظرم گزارش سازمان ملل است؛ گزارش یک مرکز رسمی است – سریعالرشدترین تجارتهای دنیا، تجارت زنان و قاچاق زنان است. بدترین کشورها هم در این زمینه، چند تا کشورند؛ از جمله رژیم صهیونیستی است. زنان و دختران را با عنوان پیدا کردن کار و عنوان ازدواج و این حرفها، از کشورهای فقیر، از آمریکای لاتین، از برخی کشورهای آسیا، از برخی کشورهای فقیر اروپا جمع میکنند و میبرند آنها را در شرائط بسیار سختی تحویل مراکزی میدهند که انسان از تصور آنها و نام آنها تنش میلرزد. همهی اینها مبتنی است بر این نگاه غلط، این نامعادلهی ظالمانه در مورد جایگاه زن در جامعه. پدیدهی کودکان نامشروع – که بالاترین آمار کودکان نامشروع هم در آمریکاست – پدیدهی زندگیهای مشترکی که بدون ازدواج انجام میگیرد؛ یعنی در حقیقت نابود کردن کانون خانواده و محیط گرم و صمیمی خانواده و برکات خانواده، محروم کردن بشر از این برکات، اینها همه ناشی از مشکل اول است؛ باید برای این، یک فکری کرد. باید جایگاه زن را تعریف کرد و در مقابل منطق هوچیگرانهی غربی بجد ایستاد.
[۷] بیانات در دیدار جمعی از زنان، ۱۳۷۱٫۰۹٫۲۵: این، یکی از آن میدانهایی است که ما در مقابل دنیای استکباری مدّعی هستیم. من بارها به گویندگان و مبلّغین قضیه زن عرض کردهام: این ما نیستیم که باید از موضع خودمان دفاع کنیم؛ این فرهنگ منحط غرب است که باید از خودش دفاع کند. آنچه را که ما برای زن عرضه میکنیم، چیزی است که هیچ انسان اندیشمند با انصافی نمیتواند منکر شود که «این برای زن خوب است.» ما زن را به عفّت، به عصمت، به حجاب، به عدم اختلاط و آمیزش بیحد و مرز میان زن و مرد، به حفظ کرامت انسانی، به آرایش نکردن در مقابل مرد بیگانه -برای آنکه چشم او لذّت نبرد- دعوت میکنیم. این بد است؟ این کرامت زن مسلمان است. این کرامت زن است. آنهایی که زن را تشویق میکنند که خود را به گونهای آرایش دهد که مردان کوچه و بازار به او نگاه کنند و غرایز شهوانی خودشان را ارضا کنند، باید از خودشان دفاع کنند که چرا زن را تا این حد پایین میآورند و تذلیل میکنند!؟ آنها باید جواب بدهند. فرهنگ ما، فرهنگی است که انسانهای والا و اندیشمند غرب هم آن را میپسندند و رفتارشان همینطور است. در آنجا هم خانمهای عفیف و سنگین و متین و زنهایی که برای خودشان ارزشی قائلند، حاضرنیستند خودشان را برای ارضای غرایز شهوانی بیگانگان و هرزهچشمها وسیلهای قرار دهند. فرهنگ منحط غربی، از این قبیل زیاد دارد.
[۸] بیانات امام خامنهای؟مد؟، ۱۳۸۰٫۰۱٫۰۱: در مصارف گوناگون شخصی و خانوادگی، اسرافِ فردی صورت میگیرد. تجملگرائیها، چشم و همچشمیها، هوسرانی افراد خانواده، مرد خانواده، زن خانواده، جوان خانواده، چیزهای غیر لازم خریدن؛ اینها از موارد اسراف است. وسائل تجملات، وسائل آرایش، مبلمان خانه، تزئینات داخل خانه؛ اینها چیزهائی است که ما برای آنها پول صرف میکنیم. پولی که میتواند در تولید مصرف شود، سرمایهگذاری شود، کشور را پیش ببرد، به فقرا کمک کند، ثروت عمومی کشور را زیاد کند، این را ما صرف میکنیم به این چیزهای ناشیشدهی از هوس، چشم و همچشمی، آبروداریهای خیالی. مسافرت میروند، میآیند، میهمانی درست میکنند -گاهی خرج آن میهمانی، از مسافرت مکهای که رفتهاند، بیشتر است!- عروسی میگیرند، عزا میگیرند؛ هزینهای که برای این میهمانیها مصرف میکنند، هزینههای گزافی است؛ انواع غذاها! چرا؟ چه خبر است؟ در کشور ما هنوز هستند کسانی که از اوّلیات هم محرومند. باید کمک کنیم کشور پیش برود. نمیگوئیم پول را بردارید بروید حتماً انفاق کنید -البته اگر انسان انفاق بکند، بهترین کار است- اما حتّی اگر انفاق هم نکنند، همین پولی که صرف این تجملات میشود، در تولید برای خودشان به کار بیندازند، در کارخانجات سهیم شوند و تولید کنند، باز برای کشور مفید است.
بیانات امام خامنهای؟مد؟، ۱۳۹۵٫۰۶٫۳۰: ما متأسّفانه گرفتار اسراف و زیادهروی شدهایم… اسراف در لباس، در خوراک، در تجمّلات زندگی، در زینتها و آویزههای گوناگون… همینها است که زندگی را خراب میکند و در جامعه بیعدالتی به وجود میآورد، و در نهایت همینها است که اقتصاد را نابود میکند.
بیانات امام خامنهای؟مد؟، ۱۳۷۲٫۰۱٫۰۴: بسیاری به خودشان حق میدهند که نعمتهای الهی را بیحساب و کتاب مصرف کنند؛ بیاندازه مصرف کنند؛ هیچ ملاحظهای نکنند؛ هیچ حدی نگه ندارند و حتی نعمتهای الهی را ضایع کنند. چقدر نان ضایع میشود! چقدر غذای طبخ شده ضایع میشود! چقدر میوهی مصرف نشده ضایع میشود و از خانهها بیرون ریخته میشود! چقدر لباس زیادتر از اندازهی لازم چند برابر اندازهی لازم خریداری میشود و در خانهها و صندوقها میماند، برای اینکه یک بار در مراسمی پوشیده شود! اینها اسراف است. میخواهم این مطلب را ملت عزیزمان بدانند که اسراف، فعل حرام است؛ گناه است؛ خلاف شرع است؛ آنجایی که اسراف باشد و اسراف مال و اسراف نعمتهای الهی انجام گیرد، تضییع و تلف کردن نعمت است. تصمیم بگیرید این کار را نکنید.
[۹] بیانات امام خامنهای؟مد؟، ۱۳۹۱٫۰۱٫۰۱: این تفاخر غلطی است که ما مارکهای خارجی را در پوشاکمان، در وسائل منزلمان، در مبلمانمان، در امور روزمرهمان، در خوراکیهامان ترجیح بدهیم به مارکهای داخلی؛ در حالی که تولید داخلی در خیلی از موارد بسیار بهتر است. من شنیدم پوشاک داخلی را که در بعضی از شهرستانها تولید میشود، میبرند مارک خارجی میزنند، برمیگردانند! اگر همین جا بفروشند، ممکن است خریدار ایرانی رغبت نکند؛ اما چون مارک فرانسوی دارد، خریدار ایرانی همان لباس را، همان کت و شلوار را، همان دوخت را انتخاب میکند؛ این غلط است. تولید داخلی مهم است.
[۱۰] بیانات امام خامنهای؟مد؟، ۱۳۸۵٫۰۸٫۱۸: شما میروید یک جنسی را از بازار تهیه کنید- یک لباس، یا فرض بفرمایید یک وسیلهی خانه؛ یک ظرف- نوع داخلیاش هست، نوع خارجیاش هم هست؛ یک مقداری به خاطر تبلیغات خارجی، یک مقدار به خاطر پُز دادن به اینکه این جنس خارجی است، یک مقدار به خاطر رسوبات فرهنگی قبلی که جنس داخلی فایدهای ندارد و یک مقدار هم شاید به خاطر مرغوبتر بودن جنس خارجی- این مرغوبتر بودن هم ممکن است یکی از عوامل باشد، لیکن به هر حال تعیینکننده نیست- شما آن را انتخاب میکنید. یعنی چه کار میکنید: یک کارگر ایرانی را بیکار میکنید و یک کارگر غیر ایرانی را به کار وادار میکنید. خوب، مگر بیکاری امروز، مشکل عمدهی جامعهی ما نیست. وقتی شما اینطور کردید، بنده اینطور کردم، آن برادر دیگر، آن خواهر دیگر، و یکییکی از این روش پیروی کردیم، نتیجه چه میشود؟ نتیجه، ورشکستگی کارخانهی داخلی، بیکاری کارگر داخلی و در نهایت باعث ناامیدی سرمایهگذار داخلی میشود. بیکاری هم که به دنبال خودش اعتیاد، فساد و اختلافات خانوادگی میآورد و به دنبال آن، حوادث سیاسی و اجتماعی فراوان به وجود میآید. بنابراین، از یک چیز کوچکی شروع میشود؛ از یک ارادهی شخصی من و شما.
[۱۱] بیانات امام خامنهای؟مد؟، ۱۳۸۱٫۰۹٫۱۵: یکی از عواملی که نمیگذارد دست کسانی که توانایی کمک دارند، به یاری فقرا دراز شود، روحیهی مصرفگرایی و تجمل در جامعه است. برای جامعه بلای بزرگی است که میل به مصرف، روزبهروز در آن زیاد شود و همه به بیشتر مصرف کردن، بیشتر خوردن، متنوعتر خوردن، متنوعتر پوشیدن و دنبال نشانههای مد و هر چیز تازه برای وسایل زندگی و تجملات آن رفتن، تشویق شوند. چه ثروتها و پولهایی که در این راهها هدر میرود و از مصرف شدن در جایی که موجب رضای خدا و رفع مشکلات جمعی از مردم است، باز میماند.
[۱۲] پیام تشکر امام خامنهای؟مد؟ از کاروان ورزشی ایران در المپیک ۲۰۱۶ ریو، ۱۳۹۵٫۰۶٫۰۲: به کاروان ورزشی بازگشته از المپیک: قهرمانانی که با مدالآوری دل ملت را شاد کردند؛ به پهلوانانی که از حق خود بر اثر ناداوریها محروم شدند؛ به ورزشکارانی که عدم موفقیت آنان از ارزش تلاش و کوشش آنها نمیکاهد؛ به بانوان ورزشکاری که نشانهی افتخارآمیز پوشش زن ایرانی را به رخ همگان کشیدند، به بانوی شجاعی که با حجاب کامل در پیشانی کاروان درخشید، و به مربیان و پیشکسوتان ورزش کشور، خوشامد میگویم و از همهی شما سپاسگزاری میکنم. قدر شما را میدانیم.
[۱۳] سیاستهای کلی «خانواده»، بند ۱: ایجاد جامعهای خانوادهمحور و تقویت و تحکیم خانواده و کارکردهای اصلی آن بر پایه الگوی اسلامی خانواده بهعنوان مرکز نشو و نما و تربیت اسلامی فرزند و کانون آرامشبخش.
[۱۴] سیاستهای کلی «خانواده»، بند ۱: ایجاد جامعهای خانوادهمحور و تقویت و تحکیم خانواده و کارکردهای اصلی آن بر پایه الگوی اسلامی خانواده بهعنوان مرکز نشو و نما و تربیت اسلامی فرزند و کانون آرامشبخش.
[۱۵] سیاستهای کلی «خانواده»، بند ۱: ایجاد جامعهای خانوادهمحور و تقویت و تحکیم خانواده و کارکردهای اصلی آن بر پایه الگوی اسلامی خانواده بهعنوان مرکز نشو و نما و تربیت اسلامی فرزند و کانون آرامشبخش.
[۱۶] سیاستهای کلی «خانواده»، بند ۱: ایجاد جامعهای خانوادهمحور و تقویت و تحکیم خانواده و کارکردهای اصلی آن بر پایه الگوی اسلامی خانواده بهعنوان مرکز نشو و نما و تربیت اسلامی فرزند و کانون آرامشبخش.
[۱۷] ایجاد جامعهای خانوادهمحور و تقویت و تحکیم خانواده و کارکردهای اصلی آن بر پایه الگوی اسلامی خانواده بهعنوان مرکز نشو و نما و تربیت اسلامی فرزند و کانون آرامشبخش.
[۱۸] سیاستهای کلی «خانواده»، بند ۲: محور قرار گرفتن خانواده در قوانین و مقررات، برنامهها، سیاستهای اجرایی و تمام نظامات آموزشی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی بهویژه نظام مسکن و شهرسازی.
[۱۹] سیاستهای کلی «خانواده»، بند ۲: محور قرار گرفتن خانواده در قوانین و مقررات، برنامهها، سیاستهای اجرایی و تمام نظامات آموزشی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی بهویژه نظام مسکن و شهرسازی.
[۲۰] سیاستهای کلی «خانواده»، بند ۳: برجسته کردن کارکردهای ارتباط خانواده و مسجد برای حفظ و ارتقاء هویت اسلامی و ملی و صیانت از خانواده و جامعه.
[۲۱] سیاستهای کلی «خانواده»، بند ۳: برجسته کردن کارکردهای ارتباط خانواده و مسجد برای حفظ و ارتقاء هویت اسلامی و ملی و صیانت از خانواده و جامعه.
[۲۲] سیاستهای کلی «خانواده»، بند ۳: برجسته کردن کارکردهای ارتباط خانواده و مسجد برای حفظ و ارتقاء هویت اسلامی و ملی و صیانت از خانواده و جامعه.
[۲۳] سیاستهای کلی «خانواده»، بند ۴: ایجاد نهضت فراگیر ملی برای ترویج و تسهیل ازدواج موفق و آسان برای همه دختران و پسران و افراد در سنین مناسب ازدواج و تشکیل خانواده و نفی تجرد در جامعه با وضع سیاستهای اجرایی و قوانین و مقررات تشویقی و حمایتی و فرهنگسازی و ارزشگذاری به تشکیل خانواده متعالی بر اساس سنت الهی.
[۲۴] سیاستهای کلی «خانواده»، بند ۴: ایجاد نهضت فراگیر ملی برای ترویج و تسهیل ازدواج موفق و آسان برای همه دختران و پسران و افراد در سنین مناسب ازدواج و تشکیل خانواده و نفی تجرد در جامعه با وضع سیاستهای اجرایی و قوانین و مقررات تشویقی و حمایتی و فرهنگسازی و ارزشگذاری به تشکیل خانواده متعالی بر اساس سنت الهی.
[۲۵] سیاستهای کلی «خانواده»، بند ۴: ایجاد نهضت فراگیر ملی برای ترویج و تسهیل ازدواج موفق و آسان برای همه دختران و پسران و افراد در سنین مناسب ازدواج و تشکیل خانواده و نفی تجرد در جامعه با وضع سیاستهای اجرایی و قوانین و مقررات تشویقی و حمایتی و فرهنگسازی و ارزشگذاری به تشکیل خانواده متعالی بر اساس سنت الهی.
[۲۶] سیاستهای کلی «خانواده»، بند ۴: ایجاد نهضت فراگیر ملی برای ترویج و تسهیل ازدواج موفق و آسان برای همه دختران و پسران و افراد در سنین مناسب ازدواج و تشکیل خانواده و نفی تجرد در جامعه با وضع سیاستهای اجرایی و قوانین و مقررات تشویقی و حمایتی و فرهنگسازی و ارزشگذاری به تشکیل خانواده متعالی بر اساس سنت الهی.
[۲۷] سیاستهای کلی «خانواده»، بند ۴: ایجاد نهضت فراگیر ملی برای ترویج و تسهیل ازدواج موفق و آسان برای همه دختران و پسران و افراد در سنین مناسب ازدواج و تشکیل خانواده و نفی تجرد در جامعه با وضع سیاستهای اجرایی و قوانین و مقررات تشویقی و حمایتی و فرهنگسازی و ارزشگذاری به تشکیل خانواده متعالی بر اساس سنت الهی.
[۲۸] سیاستهای کلی «خانواده»، بند ۴: ایجاد نهضت فراگیر ملی برای ترویج و تسهیل ازدواج موفق و آسان برای همه دختران و پسران و افراد در سنین مناسب ازدواج و تشکیل خانواده و نفی تجرد در جامعه با وضع سیاستهای اجرایی و قوانین و مقررات تشویقی و حمایتی و فرهنگسازی و ارزشگذاری به تشکیل خانواده متعالی بر اساس سنت الهی.
[۲۹] سیاستهای کلی «خانواده»، بند ۵: تحکیم خانواده و ارتقاء سرمایه اجتماعی آن بر پایه رضایت و انصاف، خدمت و احترام و مودّت و رحمت با تأکید بر:
– بهکارگیری یکپارچه ظرفیتهای آموزشی، تربیتی و رسانهای کشور در جهت تحکیم بنیان خانواده و روابط خانوادگی.
– فرهنگسازی و تقویت تعاملات اخلاقی.
– مقابله مؤثر با جنگ نرم دشمنان برای فروپاشی و انحراف روابط خانوادگی و رفع موانع و زدودن آسیبها و چالشهای تحکیم خانواده.
– ممنوعیت نشر برنامههای مخل ارزشهای خانواده.
– ایجاد فرصت برای حضور مفید و مؤثر اعضای خانواده در کنار یکدیگر و استفاده مؤثر خانواده از اوقات فراغت به صورت جمعی.
[۳۰] سیاستهای کلی «خانواده»، بند ۵: تحکیم خانواده و ارتقاء سرمایه اجتماعی آن بر پایه رضایت و انصاف، خدمت و احترام و مودّت و رحمت با تأکید بر:
– بهکارگیری یکپارچه ظرفیتهای آموزشی، تربیتی و رسانهای کشور در جهت تحکیم بنیان خانواده و روابط خانوادگی.
– فرهنگسازی و تقویت تعاملات اخلاقی.
– مقابله مؤثر با جنگ نرم دشمنان برای فروپاشی و انحراف روابط خانوادگی و رفع موانع و زدودن آسیبها و چالشهای تحکیم خانواده.
– ممنوعیت نشر برنامههای مخل ارزشهای خانواده.
– ایجاد فرصت برای حضور مفید و مؤثر اعضای خانواده در کنار یکدیگر و استفاده مؤثر خانواده از اوقات فراغت به صورت جمعی.
[۳۱] سیاستهای کلی «خانواده»، بند ۵: تحکیم خانواده و ارتقاء سرمایه اجتماعی آن بر پایه رضایت و انصاف، خدمت و احترام و مودّت و رحمت با تأکید بر:
– بهکارگیری یکپارچه ظرفیتهای آموزشی، تربیتی و رسانهای کشور در جهت تحکیم بنیان خانواده و روابط خانوادگی.
– فرهنگسازی و تقویت تعاملات اخلاقی.
– مقابله مؤثر با جنگ نرم دشمنان برای فروپاشی و انحراف روابط خانوادگی و رفع موانع و زدودن آسیبها و چالشهای تحکیم خانواده.
– ممنوعیت نشر برنامههای مخل ارزشهای خانواده.
– ایجاد فرصت برای حضور مفید و مؤثر اعضای خانواده در کنار یکدیگر و استفاده مؤثر خانواده از اوقات فراغت به صورت جمعی.
[۳۲] سیاستهای کلی «خانواده»، یند ۵: تحکیم خانواده و ارتقاء سرمایه اجتماعی آن بر پایه رضایت و انصاف، خدمت و احترام و مودّت و رحمت با تأکید بر:
– بهکارگیری یکپارچه ظرفیتهای آموزشی، تربیتی و رسانهای کشور در جهت تحکیم بنیان خانواده و روابط خانوادگی.
– فرهنگسازی و تقویت تعاملات اخلاقی.
– مقابله مؤثر با جنگ نرم دشمنان برای فروپاشی و انحراف روابط خانوادگی و رفع موانع و زدودن آسیبها و چالشهای تحکیم خانواده.
– ممنوعیت نشر برنامههای مخل ارزشهای خانواده.
– ایجاد فرصت برای حضور مفید و مؤثر اعضای خانواده در کنار یکدیگر و استفاده مؤثر خانواده از اوقات فراغت به صورت جمعی.
[۳۳] سیاستهای کلی «خانواده»، بند ۶: ارائه و ترسیم الگوی اسلامی خانواده و تقویت و ترویج سبک زندگی اسلامی-ایرانی با:
– ترویج ارزشهای متعالی و سنتهای پسندیده در ازدواج و خانواده.
– پر رنگ کردن ارزشهای اخلاقی و زدودن پیرایههای باطل از آن.
– مبارزه با اشرافیت و تجملگرایی و مظاهر فرهنگ غرب.
– اصلاح رفتار گروههای مرجع و برجستهسازی رفتارهای شایسته آنها و جلوگیری از شکلگیری گروههای مرجع ناسالم.
[۳۴] سیاستهای کلی «خانواده»، بند ۶: ارائه و ترسیم الگوی اسلامی خانواده و تقویت و ترویج سبک زندگی اسلامی-ایرانی با:
– ترویج ارزشهای متعالی و سنتهای پسندیده در ازدواج و خانواده.
– پر رنگ کردن ارزشهای اخلاقی و زدودن پیرایههای باطل از آن.
– مبارزه با اشرافیت و تجملگرایی و مظاهر فرهنگ غرب.
– اصلاح رفتار گروههای مرجع و برجستهسازی رفتارهای شایسته آنها و جلوگیری از شکلگیری گروههای مرجع ناسالم.
[۳۵] سیاستهای کلی «خانواده»، یند ۶: ارائه و ترسیم الگوی اسلامی خانواده و تقویت و ترویج سبک زندگی اسلامی-ایرانی با:
– ترویج ارزشهای متعالی و سنتهای پسندیده در ازدواج و خانواده.
– پر رنگ کردن ارزشهای اخلاقی و زدودن پیرایههای باطل از آن.
– مبارزه با اشرافیت و تجملگرایی و مظاهر فرهنگ غرب.
– اصلاح رفتار گروههای مرجع و برجستهسازی رفتارهای شایسته آنها و جلوگیری از شکلگیری گروههای مرجع ناسالم.
[۳۶] سیاستهای کلی «خانواده»، بند ۷: بازنگری، اصلاح و تکمیل نظام حقوقی و رویههای قضایی در حوزه خانواده متناسب با نیازها و مقتضیات جدید و حلّوفصل دعاوی در مراحل اولیه توسط حکمیت و تأمین عدالت و امنیت در تمامی مراحل انتظامی، دادرسی و اجرای احکام در دعاوی خانواده با هدف تثبیت و تحکیم خانواده.
[۳۷] سیاستهای کلی «خانواده»، بند ۷: بازنگری، اصلاح و تکمیل نظام حقوقی و رویههای قضایی در حوزه خانواده متناسب با نیازها و مقتضیات جدید و حلّوفصل دعاوی در مراحل اولیه توسط حکمیت و تأمین عدالت و امنیت در تمامی مراحل انتظامی، دادرسی و اجرای احکام در دعاوی خانواده با هدف تثبیت و تحکیم خانواده.
[۳۸] سیاستهای کلی «خانواده»، بند ۷: بازنگری، اصلاح و تکمیل نظام حقوقی و رویههای قضایی در حوزه خانواده متناسب با نیازها و مقتضیات جدید و حلّوفصل دعاوی در مراحل اولیه توسط حکمیت و تأمین عدالت و امنیت در تمامی مراحل انتظامی، دادرسی و اجرای احکام در دعاوی خانواده با هدف تثبیت و تحکیم خانواده.
[۳۹] سیاستهای کلی «خانواده»، بند ۸: ایجاد فضای سالم و رعایت روابط اسلامی زن و مرد در جامعه.
[۴۰] سیاستهای کلی «خانواده»، بند ۸: ایجاد فضای سالم و رعایت روابط اسلامی زن و مرد در جامعه.
[۴۱] سیاستهای کلی «خانواده»، بند ۸: ایجاد فضای سالم و رعایت روابط اسلامی زن و مرد در جامعه.
[۴۲] سیاستهای کلی «خانواده»، بند ۹: ارتقاء معیشت و اقتصاد خانوادهها با توانمندسازی آنان برای کاهش دغدغههای آینده آنها درباره اشتغال، ازدواج و مسکن.
[۴۳] سیاستهای کلی «خانواده»، بند ۹: ارتقاء معیشت و اقتصاد خانوادهها با توانمندسازی آنان برای کاهش دغدغههای آینده آنها درباره اشتغال، ازدواج و مسکن.
[۴۴] سیاستهای کلی «خانواده»، بند۱۰: ساماندهی نظام مشاورهای و آموزش قبل، حین و پس از تشکیل خانواده و تسهیل دسترسی به آن بر اساس مبانی اسلامی-ایرانی در جهت استحکام خانواده.
[۴۵] سیاستهای کلی «خانواده»، بند۱۰: ساماندهی نظام مشاورهای و آموزش قبل، حین و پس از تشکیل خانواده و تسهیل دسترسی به آن بر اساس مبانی اسلامی-ایرانی در جهت استحکام خانواده.
[۴۶] سیاستهای کلی «خانواده»، بند ۱۱: تقویت و تشویق خانواده در جهت جلب مشارکت خانواده برای پیشبرد اهداف و برنامههای کشور در همه عرصههای فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و دفاعی.
[۴۷] سیاستهای کلی «خانواده»، بند ۱۲: حمایت از عزت و کرامت همسری، نقش مادری و خانهداری زنان و نقش پدری و اقتصادی مردان و مسؤولیت تربیتی و معنوی زنان و مردان و توانمندسازی اعضای خانواده در مسؤولیتپذیری، تعاملات خانوادگی و ایفاء نقش و رسالت خود.
[۴۸] سیاستهای کلی «خانواده»، بند ۱۲: حمایت از عزت و کرامت همسری، نقش مادری و خانهداری زنان و نقش پدری و اقتصادی مردان و مسؤولیت تربیتی و معنوی زنان و مردان و توانمندسازی اعضای خانواده در مسؤولیتپذیری، تعاملات خانوادگی و ایفاء نقش و رسالت خود.
[۴۹] سیاستهای کلی «خانواده»، بند ۱۲: حمایت از عزت و کرامت همسری، نقش مادری و خانهداری زنان و نقش پدری و اقتصادی مردان و مسؤولیت تربیتی و معنوی زنان و مردان و توانمندسازی اعضای خانواده در مسؤولیتپذیری، تعاملات خانوادگی و ایفاء نقش و رسالت خود.
[۵۰] سیاستهای کلی «خانواده»، بند ۱۳: پیشگیری از آسیبهای اجتماعی و عوامل تزلزل نهاد خانواده بهویژه موضوع طلاق و جبران آسیبهای ناشی از آن با شناسایی مستمر عوامل طلاق و فروپاشی خانواده و فرهنگسازی کراهت طلاق.
[۵۱] سیاستهای کلی «خانواده»، بند ۱۳: پیشگیری از آسیبهای اجتماعی و عوامل تزلزل نهاد خانواده بهویژه موضوع طلاق و جبران آسیبهای ناشی از آن با شناسایی مستمر عوامل طلاق و فروپاشی خانواده و فرهنگسازی کراهت طلاق.
[۵۲] سیاستهای کلی «خانواده»، بند ۱۴: حمایت حقوقی، اقتصادی و فرهنگی از خانوادههای با سرپرستی زنان و تشویق و تسهیل ازدواج آنان.
[۵۳] سیاستهای کلی «خانواده»، بند ۱۴: حمایت حقوقی، اقتصادی و فرهنگی از خانوادههای با سرپرستی زنان و تشویق و تسهیل ازدواج آنان.
[۵۴] سیاستهای کلی «خانواده»، بند ۱۵: اتخاذ روشهای حمایتی و تشویقی مناسب برای تکریم سالمندان در خانواده و تقویت مراقبتهای جسمی و روحی و عاطفی از آنان.
[۵۵] سیاستهای کلی «خانواده»، بند ۱۶: ایجاد سازوکارهای لازم برای ارتقاء سلامت همهجانبه خانوادهها بهویژه سلامت باروری و افزایش فرزندآوری در جهت برخورداری از جامعه جوان، سالم، پویا و بالنده.
[۵۶] سیاستهای کلی «جمعیت»، بند ۱: ارتقاء پویایی، بالندگی و جوانی جمعیّت با افزایش نرخ باروری به بیش از سطح جانشینی.
[۵۷] سیاستهای کلی «جمعیت»، بند ۲: رفع موانع ازدواج، تسهیل و ترویج تشکیل خانواده و افزایش فرزند، کاهش سن ازدواج و حمایت از زوجهای جوان و توانمندسازی آنان در تأمین هزینههای زندگی و تربیت نسل صالح و کارآمد.
[۵۸] سیاستهای کلی «جمعیت»، بند ۲: رفع موانع ازدواج، تسهیل و ترویج تشکیل خانواده و افزایش فرزند، کاهش سن ازدواج و حمایت از زوجهای جوان و توانمندسازی آنان در تأمین هزینههای زندگی و تربیت نسل صالح و کارآمد.
[۵۹] سیاستهای کلی «جمعیت»، بند ۲: رفع موانع ازدواج، تسهیل و ترویج تشکیل خانواده و افزایش فرزند، کاهش سن ازدواج و حمایت از زوجهای جوان و توانمندسازی آنان در تأمین هزینههای زندگی و تربیت نسل صالح و کارآمد.
[۶۰] سیاستهای کلی «جمعیت»، بند ۲: رفع موانع ازدواج، تسهیل و ترویج تشکیل خانواده و افزایش فرزند، کاهش سن ازدواج و حمایت از زوجهای جوان و توانمندسازی آنان در تأمین هزینههای زندگی و تربیت نسل صالح و کارآمد.
[۶۱] سیاستهای کلی «جمعیت»، بند ۳: اختصاص تسهیلات مناسب برای مادران بویژه در دوره بارداری و شیردهی و پوشش بیمهای هزینههای زایمان و درمان ناباروری مردان و زنان و تقویت نهادها و مؤسسات حمایتی ذیربط.
[۶۲] سیاستهای کلی «جمعیت»، بند ۳: اختصاص تسهیلات مناسب برای مادران بویژه در دوره بارداری و شیردهی و پوشش بیمهای هزینههای زایمان و درمان ناباروری مردان و زنان و تقویت نهادها و مؤسسات حمایتی ذیربط.
[۶۳] سیاستهای کلی «جمعیت»، بند ۳: اختصاص تسهیلات مناسب برای مادران بویژه در دوره بارداری و شیردهی و پوشش بیمهای هزینههای زایمان و درمان ناباروری مردان و زنان و تقویت نهادها و مؤسسات حمایتی ذیربط.
[۶۴] سیاستهای کلی «جمعیت»، بند ۴: تحکیم بنیان و پایداری خانواده با اصلاح و تکمیل آموزشهای عمومی درباره اصالت کانون خانواده و فرزند پروری و با تأکید بر آموزش مهارتهای زندگی و ارتباطی و ارائه خدمات مشاورهای بر مبنای فرهنگ و ارزشهای اسلامی- ایرانی و توسعه و تقویت نظام تأمین اجتماعی، خدمات بهداشتی و درمانی و مراقبتهای پزشکی در جهت سلامت باروری و فرزندآوری.
[۶۵] سیاستهای کلی «جمعیت»، بند ۵: ترویج و نهادینهسازی سبک زندگی اسلامی- ایرانی و مقابله با ابعاد نامطلوب سبک زندگی غربی.
[۶۶] سیاستهای کلی «جمعیت»، بند ۵: ترویج و نهادینهسازی سبک زندگی اسلامی- ایرانی و مقابله با ابعاد نامطلوب سبک زندگی غربی.
[۶۷] ترویج و نهادینهسازی سبک زندگی اسلامی- ایرانی و مقابله با ابعاد نامطلوب سبک زندگی غربی.
[۶۸] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش، بند ۱: تحول در نظام آموزش و پرورش مبتنی بر فلسفهی تعلیم و تربیت اسلامی در جهت رسیدن به حیات طیبه (زندگی فردی و اجتماعی مطلوب اسلامی) و رشد و شکوفایی استعدادهای فطری و ارتقاء کیفی در حوزههای بینش، دانش، مهارت، تربیت و سلامت روحی و جسمی دانشآموزان با تأکید بر ریشهکن کردن بیسوادی و تربیت انسانهای مؤمن، پرهیزکار، متخلّق به اخلاق اسلامی، بلندهمت، امیدوار، خیرخواه، بانشاط، حقیقتجو، آزادمنش، مسئولیتپذیر، قانونگرا، عدالتخواه، خردورز، خلاق، وطندوست، ظلمستیز، جمعگرا، خودباور و ایثارگر
[۶۹] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش، بند ۳: بهسازی و اِعلای منابع آموزش و پرورش به عنوان محور تحول در نظام تعلیم و تربیت کشور و بهبود مدیریت منابع انسانی با تأکید بر:
۳٫۳_ اعتلای منزلت اجتماعی معلمان و افزایش انگیزهی آنان برای خدمت مطلوب با اقدامات فرهنگی و تبلیغی و خدمات و امکانات رفاهی و رفع مشکلات مادی و معیشتی فرهنگیان
[۷۰] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش، بند ۲: ارتقاء جایگاه آموزش و پرورش به مثابه مهمترین نهاد تربیت نیروی انسانی و مولّد سرمایهی اجتماعی و عهدهدار اجرای سیاستهای مصوب و هدایت و نظارت بر آن (از مهد کودک و پیشدبستانی تا دانشگاه) به عنوان امر حاکمیتی با توسعهی همکاری دستگاهها
[۷۱] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش، بند ۲: ارتقاء جایگاه آموزش و پرورش به مثابه مهمترین نهاد تربیت نیروی انسانی و مولّد سرمایهی اجتماعی و عهدهدار اجرای سیاستهای مصوب و هدایت و نظارت بر آن (از مهد کودک و پیشدبستانی تا دانشگاه) به عنوان امر حاکمیتی با توسعهی همکاری دستگاهها
[۷۲] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش، بند ۳: بهسازی و اِعلای منابع آموزش و پرورش به عنوان محور تحول در نظام تعلیم و تربیت کشور و بهبود مدیریت منابع انسانی با تأکید بر:
۳٫۳_اعتلای منزلت اجتماعی معلمان و افزایش انگیزهی آنان برای خدمت مطلوب با اقدامات فرهنگی و تبلیغی و خدمات و امکانات رفاهی و رفع مشکلات مادی و معیشتی فرهنگیان
[۷۳] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش، بند ۴: ایجاد تحول در نظام برنامهریزی آموزشی و درسی با توجه به:
۴٫۲_توسعهی فرهنگ تفکر، تحقیق، خلاقیت و نوآوری و بهرهگیری از روشهای یاددهی و یادگیری متنوع و مطلوب و ایجاد تفکر منطقی و منسجم برای تحلیل و بررسی موضوعی
[۷۴] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش، بند ۴: ایجاد تحول در نظام برنامهریزی آموزشی و درسی با توجه به:
۴٫۲_توسعهی فرهنگ تفکر، تحقیق، خلاقیت و نوآوری و بهرهگیری از روشهای یاددهی و یادگیری متنوع و مطلوب و ایجاد تفکر منطقی و منسجم برای تحلیل و بررسی موضوعی
[۷۵] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش، بند ۴: ایجاد تحول در نظام برنامهریزی آموزشی و درسی با توجه به:
۴٫۲_توسعهی فرهنگ تفکر، تحقیق، خلاقیت و نوآوری و بهرهگیری از روشهای یاددهی و یادگیری متنوع و مطلوب و ایجاد تفکر منطقی و منسجم برای تحلیل و بررسی موضوعی
[۷۶] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش، بند۳: بهسازی و اِعلای منابع آموزش و پرورش به عنوان محور تحول در نظام تعلیم و تربیت کشور و بهبود مدیریت منابع انسانی با تأکید بر:
۳٫۲_بازنگری در شیوههای جذب، تربیت، نگهداشت و بهکارگیری بهینهی نیروی انسانی مورد نیاز آموزش و پرورش و بسترسازی برای جذب معلمان کارآمد و دارای شایستگیهای لازم آموزشی، تربیتی و اخلاقی بعد از گذراندن دورهی مهارتی
[۷۷] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش، بند ۳: بهسازی و اِعلای منابع آموزش و پرورش به عنوان محور تحول در نظام تعلیم و تربیت کشور و بهبود مدیریت منابع انسانی با تأکید بر:
۳٫۴_توسعهی مهارت حرفهای و توانمندیهای علمی و تربیتی معلمان با ارتقاء کیفی آموزشهای ضمن خدمت و برنامهریزی برای روزآمد کردن اطلاعات تخصصی و تحصیلات تکمیلی معلمان متناسب با نیاز آموزش و پرورش
[۷۸] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش، بند ۴: ایجاد تحول در نظام برنامهریزی آموزشی و درسی با توجه به:
۴٫۳_تبیین اندیشهی دینی-سیاسی امام خمینی رضواناللهعلیه، مبانی جمهوری اسلامی و ولایت فقیه و اصول ثابت قانون اساسی در مقاطع مختلف تحصیلی
[۷۹] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش، بند ۴: ایجاد تحول در نظام برنامهریزی آموزشی و درسی با توجه به:
۴٫۳_تبیین اندیشهی دینی-سیاسی امام خمینی رضواناللهعلیه، مبانی جمهوری اسلامی و ولایت فقیه و اصول ثابت قانون اساسی در مقاطع مختلف تحصیلی
[۸۰] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش، بند ۴: ایجاد تحول در نظام برنامهریزی آموزشی و درسی با توجه به:
۴٫۳_تبیین اندیشهی دینی-سیاسی امام خمینی رضواناللهعلیه، مبانی جمهوری اسلامی و ولایت فقیه و اصول ثابت قانون اساسی در مقاطع مختلف تحصیلی
[۸۱] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش، بند ۴: ایجاد تحول در نظام برنامهریزی آموزشی و درسی با توجه به:
۴٫۳_تبیین اندیشهی دینی-سیاسی امام خمینی رضواناللهعلیه، مبانی جمهوری اسلامی و ولایت فقیه و اصول ثابت قانون اساسی در مقاطع مختلف تحصیلی
[۸۲] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش، بند ۴: ایجاد تحول در نظام برنامهریزی آموزشی و درسی با توجه به:
۴٫۴_توسعهی فرهنگ و معارف اسلامی و یادگیری قرآن (روخوانی، روانخوانی و مفاهیم) و تقویت انس دانشآموزان با قرآن و سیرهی پیامبر اکرم (صلّیاللهعلیهوآله) و اهل بیت (علیهمالسّلام) و گسترش فرهنگ اقامهی نماز
[۸۳] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش، ۴: ایجاد تحول در نظام برنامهریزی آموزشی و درسی با توجه به:
۴٫۴_توسعهی فرهنگ و معارف اسلامی و یادگیری قرآن (روخوانی، روانخوانی و مفاهیم) و تقویت انس دانشآموزان با قرآن و سیرهی پیامبر اکرم (صلّیاللهعلیهوآله) و اهل بیت (علیهمالسّلام) و گسترش فرهنگ اقامهی نماز
[۸۴] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش، بند ۴: ایجاد تحول در نظام برنامهریزی آموزشی و درسی با توجه به:
۴٫۴_توسعهی فرهنگ و معارف اسلامی و یادگیری قرآن (روخوانی، روانخوانی و مفاهیم) و تقویت انس دانشآموزان با قرآن و سیرهی پیامبر اکرم (صلّیاللهعلیهوآله) و اهل بیت (علیهمالسّلام) و گسترش فرهنگ اقامهی نماز
[۸۵] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش، بند ۴: ایجاد تحول در نظام برنامهریزی آموزشی و درسی با توجه به:
۴٫۴_توسعهی فرهنگ و معارف اسلامی و یادگیری قرآن (روخوانی، روانخوانی و مفاهیم) و تقویت انس دانشآموزان با قرآن و سیرهی پیامبر اکرم (صلّیاللهعلیهوآله) و اهل بیت (علیهمالسّلام) و گسترش فرهنگ اقامهی نماز
[۸۶] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش، بند ۴: ایجاد تحول در نظام برنامهریزی آموزشی و درسی با توجه به:
۴٫۴_توسعهی فرهنگ و معارف اسلامی و یادگیری قرآن (روخوانی، روانخوانی و مفاهیم) و تقویت انس دانشآموزان با قرآن و سیرهی پیامبر اکرم (صلّیاللهعلیهوآله) و اهل بیت (علیهمالسّلام) و گسترش فرهنگ اقامهی نماز
[۸۷] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش، بند۵: اهتمام به تربیت و پرورش مبتنی بر فلسفهی تعلیم وتربیت اسلامی؛ بهویژه در:
۵٫۶_تربیت و تأمین نیروی انسانی توانمند و واجد شرایط برای تحقق اهداف و برنامههای تربیتی و پرورشی
[۸۸] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش، بند۷: بهینهسازی فضا، زیرساختهای کالبدی و تجهیزات مدارس در مسیر تحقق اهداف نظام تعلیم و تربیت اسلامی با تأکید بر:
۷٫۱_ضابطهمندسازی، بهسازی، زیباسازی، مقاومسازی و مصونسازی مدارس با رعایت اصول معماری اسلامی ایرانی مکانیابی و توزیع فضا به تناسب نیازها، طراحی و ساخت مجتمعهای آموزشی و تربیتی و توسعهی مشارکت مردم و نهادهای مدیریت شهری در احداث و نگهداری مدارس
۷٫۲_احداث واحدهای آموزشی و پرورشی جدید متناسب با افزایش جمعیت و الزام سازندگان شهرکها به احداث واحدهای مورد نیاز آموزش و پرورش
۷٫۳_ارائهی الگو و ضابطهی لازمالرّعایه از طرف وزارت آموزش و پرورش برای ساخت مدارس
۷٫۴_تجهیز مدارس به فناوری اطلاعاتی و ارتباطی و فراهمآوردن زمینهی استفادهی بهینه از آموزشهای مرتبط با فناوریهای نو در مدارس
[۸۹] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش، بند ۴: ایجاد تحول در نظام برنامهریزی آموزشی و درسی با توجه به:
۴٫۱_روزآمد ساختن محتوای تعلیم و تربیت و تدوین برنامهی درس ملی مبتنی بر فلسفهی تعلیم و تربیت اسلامی و متناسب با نیازهای کشور و انطباق محتوی با پیشرفتهای علمی و فناوری و اهتمام به تقویت فرهنگ و هویت اسلامی-ایرانی
[۹۰] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش، بند ۴: ایجاد تحول در نظام برنامهریزی آموزشی و درسی با توجه به:
۴٫۱_روزآمد ساختن محتوای تعلیم و تربیت و تدوین برنامهی درس ملی مبتنی بر فلسفهی تعلیم و تربیت اسلامی و متناسب با نیازهای کشور و انطباق محتوی با پیشرفتهای علمی و فناوری و اهتمام به تقویت فرهنگ و هویت اسلامی-ایرانی
[۹۱] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش، بند۴: ایجاد تحول در نظام برنامهریزی آموزشی و درسی با توجه به:
۴٫۱_روزآمد ساختن محتوای تعلیم و تربیت و تدوین برنامهی درس ملی مبتنی بر فلسفهی تعلیم و تربیت اسلامی و متناسب با نیازهای کشور و انطباق محتوی با پیشرفتهای علمی و فناوری و اهتمام به تقویت فرهنگ و هویت اسلامی-ایرانی
[۹۲] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش، بند ۴: ایجاد تحول در نظام برنامهریزی آموزشی و درسی با توجه به:
۴٫۱_روزآمد ساختن محتوای تعلیم و تربیت و تدوین برنامهی درس ملی مبتنی بر فلسفهی تعلیم و تربیت اسلامی و متناسب با نیازهای کشور و انطباق محتوی با پیشرفتهای علمی و فناوری و اهتمام به تقویت فرهنگ و هویت اسلامی-ایرانی
[۹۳] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش، بند ۴: ایجاد تحول در نظام برنامهریزی آموزشی و درسی با توجه به:
۴٫۱_روزآمد ساختن محتوای تعلیم و تربیت و تدوین برنامهی درس ملی مبتنی بر فلسفهی تعلیم و تربیت اسلامی و متناسب با نیازهای کشور و انطباق محتوی با پیشرفتهای علمی و فناوری و اهتمام به تقویت فرهنگ و هویت اسلامی-ایرانی
[۹۴] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش، بند ۴: تحول در نظام برنامهریزی آموزشی و درسی با توجه به:
۴٫۲_توسعهی فرهنگ تفکر، تحقیق، خلاقیت و نوآوری و بهرهگیری از روشهای یاددهی و یادگیری متنوع و مطلوب و ایجاد تفکر منطقی و منسجم برای تحلیل و بررسی موضوعی
[۹۵] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش، بند ۴: ایجاد تحول در نظام برنامهریزی آموزشی و درسی با توجه به:
۴٫۵_تحول بنیادین شیوههای ارزشیابی دانشآموزان برای شناسایی نقاط قوت و ضعف و پرورش استعدادها و خلاقیت دانشآموزان
[۹۶] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش، بند ۴: ایجاد تحول در نظام برنامهریزی آموزشی و درسی با توجه به:
۴٫۶_رعایت رویکرد فرهنگی و تربیتی در برنامهریزیهای آموزشی و درسی
[۹۷] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش، بند ۴: ایجاد تحول در نظام برنامهریزی آموزشی و درسی با توجه به:
۴٫۷_تقویت آداب و مهارتهای زندگی و توانایی حل مسائل و عمل به آموختهها برای بهبود زندگی فردی و اجتماعی دانشآموزان
[۹۸] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش، بند ۴: ایجاد تحول در نظام برنامهریزی آموزشی و درسی با توجه به:
۴٫۷_تقویت آداب و مهارتهای زندگی و توانایی حل مسائل و عمل به آموختهها برای بهبود زندگی فردی و اجتماعی دانشآموزان
[۹۹] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش، بند ۴: ایجاد تحول در نظام برنامهریزی آموزشی و درسی با توجه به:
۴٫۷_تقویت آداب و مهارتهای زندگی و توانایی حل مسائل و عمل به آموختهها برای بهبود زندگی فردی و اجتماعی دانشآموزان
[۱۰۰] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش، بند ۴: ایجاد تحول در نظام برنامهریزی آموزشی و درسی با توجه به:
۴٫۸_تقویت آموزشهای فنی و حرفهای
[۱۰۱] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش، بند ۵: اهتمام به تربیت و پرورش مبتنی بر فلسفهی تعلیم وتربیت اسلامی؛ بهویژه در:
۵٫۱_ارتقاء معرفت و بصیرت دینی برای رشد و تعالی معنوی و اخلاقی معلمان و دانشآموزان و تلاش برای ارتقاء معنوی خانوادهها
[۱۰۲] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش، بند ۵: اهتمام به تربیت و پرورش مبتنی بر فلسفهی تعلیم وتربیت اسلامی؛ بهویژه در:
۵٫۱_ارتقاء معرفت و بصیرت دینی برای رشد و تعالی معنوی و اخلاقی معلمان و دانشآموزان و تلاش برای ارتقاء معنوی خانوادهها
[۱۰۳] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش، بند ۵: اهتمام به تربیت و پرورش مبتنی بر فلسفهی تعلیم وتربیت اسلامی؛ بهویژه در:
۵٫۱_ارتقاء معرفت و بصیرت دینی برای رشد و تعالی معنوی و اخلاقی معلمان و دانشآموزان و تلاش برای ارتقاء معنوی خانوادهها
[۱۰۴] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش، بند ۵: اهتمام به تربیت و پرورش مبتنی بر فلسفهی تعلیم وتربیت اسلامی؛ بهویژه در:
۵٫۲_ارتقاء سلامت جسمی و روحی معلمان و دانشآموزان و پیشگیری از آسیبهای اجتماعی
[۱۰۵] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش، بند ۵: اهتمام به تربیت و پرورش مبتنی بر فلسفهی تعلیم وتربیت اسلامی؛ بهویژه در:
۵٫۲_ارتقاء سلامت جسمی و روحی معلمان و دانشآموزان و پیشگیری از آسیبهای اجتماعی
[۱۰۶] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش، بند ۵: اهتمام به تربیت و پرورش مبتنی بر فلسفهی تعلیم وتربیت اسلامی؛ بهویژه در:
۵٫۳_ارتقاء تربیت عقلانی و رشد بینش دینی، سیاسی و اجتماعی دانشآموزان و اهتمام به جامعهپذیری برای تحکیم وحدت و همبستگی ملی، وطندوستی و مقابلهی هوشمندانه با تهاجم فرهنگی و پاسداشت استقلال، آزادی، مردمسالاری دینی و منافع ملی
[۱۰۷] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش، بند ۵: اهتمام به تربیت و پرورش مبتنی بر فلسفهی تعلیم وتربیت اسلامی؛ بهویژه در:
۵٫۳_ارتقاء تربیت عقلانی و رشد بینش دینی، سیاسی و اجتماعی دانشآموزان و اهتمام به جامعهپذیری برای تحکیم وحدت و همبستگی ملی، وطندوستی و مقابلهی هوشمندانه با تهاجم فرهنگی و پاسداشت استقلال، آزادی، مردمسالاری دینی و منافع ملی
[۱۰۸] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش، بند ۵: اهتمام به تربیت و پرورش مبتنی بر فلسفهی تعلیم وتربیت اسلامی؛ بهویژه در:
۵٫۵_توسعهی تربیت بدنی و ورزش در مدارس
[۱۰۹] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش، بند ۵: اهتمام به تربیت و پرورش مبتنی بر فلسفهی تعلیم وتربیت اسلامی؛ بهویژه در:
۵٫۴_رشد و شکوفایی ذوق و استعدادهای فرهنگی و هنری و تقویت روحیهی نشاط و شادابی در دانشآموزان
[۱۱۰] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش، بند ۵: اهتمام به تربیت و پرورش مبتنی بر فلسفهی تعلیم وتربیت اسلامی؛ بهویژه در:
۵٫۴_رشد و شکوفایی ذوق و استعدادهای فرهنگی و هنری و تقویت روحیهی نشاط و شادابی در دانشآموزان
[۱۱۱] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش، بند ۷: بهینهسازی فضا، زیرساختهای کالبدی و تجهیزات مدارس در مسیر تحقق اهداف نظام تعلیم و تربیت اسلامی با تأکید بر:
۷٫۴_تجهیز مدارس به فناوری اطلاعاتی و ارتباطی و فراهمآوردن زمینهی استفادهی بهینه از آموزشهای مرتبط با فناوریهای نو در مدارس
[۱۱۲] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش، بند ۷: بهینهسازی فضا، زیرساختهای کالبدی و تجهیزات مدارس در مسیر تحقق اهداف نظام تعلیم و تربیت اسلامی با تأکید بر:
۷٫۴_تجهیز مدارس به فناوری اطلاعاتی و ارتباطی و فراهمآوردن زمینهی استفادهی بهینه از آموزشهای مرتبط با فناوریهای نو در مدارس
[۱۱۳] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش، بند ۷: بهینهسازی فضا، زیرساختهای کالبدی و تجهیزات مدارس در مسیر تحقق اهداف نظام تعلیم و تربیت اسلامی با تأکید بر:
۷٫۲_احداث واحدهای آموزشی و پرورشی جدید متناسب با افزایش جمعیت و الزام سازندگان شهرکها به احداث واحدهای مورد نیاز آموزش و پرورش
[۱۱۴] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش، بند ۱: بهینهسازی فضا، زیرساختهای کالبدی و تجهیزات مدارس در مسیر تحقق اهداف نظام تعلیم و تربیت اسلامی با تأکید بر:
۷٫۱_ضابطهمندسازی، بهسازی، زیباسازی، مقاومسازی و مصونسازی مدارس با رعایت اصول معماری اسلامی ایرانی مکانیابی و توزیع فضا به تناسب نیازها، طراحی و ساخت مجتمعهای آموزشی و تربیتی و توسعهی مشارکت مردم و نهادهای مدیریت شهری در احداث و نگهداری مدارس
[۱۱۵] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش، بند ۷: بهینهسازی فضا، زیرساختهای کالبدی و تجهیزات مدارس در مسیر تحقق اهداف نظام تعلیم و تربیت اسلامی با تأکید بر:
۷٫۱_ضابطهمندسازی، بهسازی، زیباسازی، مقاومسازی و مصونسازی مدارس با رعایت اصول معماری اسلامی ایرانی مکانیابی و توزیع فضا به تناسب نیازها، طراحی و ساخت مجتمعهای آموزشی و تربیتی و توسعهی مشارکت مردم و نهادهای مدیریت شهری در احداث و نگهداری مدارس
[۱۱۶] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش، بند ۷: بهینهسازی فضا، زیرساختهای کالبدی و تجهیزات مدارس در مسیر تحقق اهداف نظام تعلیم و تربیت اسلامی با تأکید بر:
۷٫۱_ضابطهمندسازی، بهسازی، زیباسازی، مقاومسازی و مصونسازی مدارس با رعایت اصول معماری اسلامی ایرانی مکانیابی و توزیع فضا به تناسب نیازها، طراحی و ساخت مجتمعهای آموزشی و تربیتی و توسعهی مشارکت مردم و نهادهای مدیریت شهری در احداث و نگهداری مدارس
[۱۱۷] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش، بند ۸: ارتقاء نقش و اختیارات مدرسه در تحقق اهداف و مأموریتهای مندرج در بند یک سیاستهای کلی و تقویت مناسبات صحیح و سازندهی آموزش و پرورش با خانوادهها، رسانهها و جامعه
[۱۱۸] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش، بند ۸: ارتقاء نقش و اختیارات مدرسه در تحقق اهداف و مأموریتهای مندرج در بند یک سیاستهای کلی و تقویت مناسبات صحیح و سازندهی آموزش و پرورش با خانوادهها، رسانهها و جامعه
[۱۱۹] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش، بند ۸: ارتقاء نقش و اختیارات مدرسه در تحقق اهداف و مأموریتهای مندرج در بند یک سیاستهای کلی و تقویت مناسبات صحیح و سازندهی آموزش و پرورش با خانوادهها، رسانهها و جامعه
[۱۲۰] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش، بند ۱۰: تأمین ثبات مدیریت در آموزش و پرورش با رویکرد ارزشی و انقلابی و دورنگهداشتن محیط آموزش و پرورش از دستهبندیهای سیاسی
[۱۲۱] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش، بند ۱: تحول در نظام آموزش و پرورش مبتنی بر فلسفهی تعلیم و تربیت اسلامی در جهت رسیدن به حیات طیبه (زندگی فردی و اجتماعی مطلوب اسلامی) و رشد و شکوفایی استعدادهای فطری و ارتقاء کیفی در حوزههای بینش، دانش، مهارت، تربیت و سلامت روحی و جسمی دانشآموزان با تأکید بر ریشهکن کردن بیسوادی و تربیت انسانهای مؤمن، پرهیزکار، متخلّق به اخلاق اسلامی، بلندهمت، امیدوار، خیرخواه، بانشاط، حقیقتجو، آزادمنش، مسئولیتپذیر، قانونگرا، عدالتخواه، خردورز، خلاق، وطندوست، ظلمستیز، جمعگرا، خودباور و ایثارگر
[۱۲۲] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش، بند ۱: تحول در نظام آموزش و پرورش مبتنی بر فلسفهی تعلیم و تربیت اسلامی در جهت رسیدن به حیات طیبه (زندگی فردی و اجتماعی مطلوب اسلامی) و رشد و شکوفایی استعدادهای فطری و ارتقاء کیفی در حوزههای بینش، دانش، مهارت، تربیت و سلامت روحی و جسمی دانشآموزان با تأکید بر ریشهکن کردن بیسوادی و تربیت انسانهای مؤمن، پرهیزکار، متخلّق به اخلاق اسلامی، بلندهمت، امیدوار، خیرخواه، بانشاط، حقیقتجو، آزادمنش، مسئولیتپذیر، قانونگرا، عدالتخواه، خردورز، خلاق، وطندوست، ظلمستیز، جمعگرا، خودباور و ایثارگر
[۱۲۳] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش، بند ۱: تحول در نظام آموزش و پرورش مبتنی بر فلسفهی تعلیم و تربیت اسلامی در جهت رسیدن به حیات طیبه (زندگی فردی و اجتماعی مطلوب اسلامی) و رشد و شکوفایی استعدادهای فطری و ارتقاء کیفی در حوزههای بینش، دانش، مهارت، تربیت و سلامت روحی و جسمی دانشآموزان با تأکید بر ریشهکن کردن بیسوادی و تربیت انسانهای مؤمن، پرهیزکار، متخلّق به اخلاق اسلامی، بلندهمت، امیدوار، خیرخواه، بانشاط، حقیقتجو، آزادمنش، مسئولیتپذیر، قانونگرا، عدالتخواه، خردورز، خلاق، وطندوست، ظلمستیز، جمعگرا، خودباور و ایثارگر
[۱۲۴] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش، بند ۱: تحول در نظام آموزش و پرورش مبتنی بر فلسفهی تعلیم و تربیت اسلامی در جهت رسیدن به حیات طیبه (زندگی فردی و اجتماعی مطلوب اسلامی) و رشد و شکوفایی استعدادهای فطری و ارتقاء کیفی در حوزههای بینش، دانش، مهارت، تربیت و سلامت روحی و جسمی دانشآموزان با تأکید بر ریشهکن کردن بیسوادی و تربیت انسانهای مؤمن، پرهیزکار، متخلّق به اخلاق اسلامی، بلندهمت، امیدوار، خیرخواه، بانشاط، حقیقتجو، آزادمنش، مسئولیتپذیر، قانونگرا، عدالتخواه، خردورز، خلاق، وطندوست، ظلمستیز، جمعگرا، خودباور و ایثارگر
[۱۲۵] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش، بند ۶: تحول در ساختار مالی، اداری و نظام مدیریتی با تأکید بر:
۶٫۱_بازمهندسی ساختار اداری در کلیهی سطوح با رویکرد چابکسازی، پویاسازی همراه با ظرفیتسازی، فرهنگسازی و بسترسازی برای تقویت مشارکتهای مردمی و غیر دولتی، منطبق بر قانون اساسی و سیاستهای کلی نظام اداری و آموزش و پرورش؛ بهویژه ایجاد زمینهی مشارکت معلمان، خانوادهها، حوزههای علمیه، دانشگاهها، مراکز علمی و پژوهشی و سایر نهادهای عمومی و دستگاههای اجرایی در فرآیند تعلیم و تربیت
[۱۲۶] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش، بند ۶: تحول در ساختار مالی، اداری و نظام مدیریتی با تأکید بر:
۶٫۱_بازمهندسی ساختار اداری در کلیهی سطوح با رویکرد چابکسازی، پویاسازی همراه با ظرفیتسازی، فرهنگسازی و بسترسازی برای تقویت مشارکتهای مردمی و غیر دولتی، منطبق بر قانون اساسی و سیاستهای کلی نظام اداری و آموزش و پرورش؛ بهویژه ایجاد زمینهی مشارکت معلمان، خانوادهها، حوزههای علمیه، دانشگاهها، مراکز علمی و پژوهشی و سایر نهادهای عمومی و دستگاههای اجرایی در فرآیند تعلیم و تربیت
[۱۲۷] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش، بند ۶: تحول در ساختار مالی، اداری و نظام مدیریتی با تأکید بر:
۶٫۱_بازمهندسی ساختار اداری در کلیهی سطوح با رویکرد چابکسازی، پویاسازی همراه با ظرفیتسازی، فرهنگسازی و بسترسازی برای تقویت مشارکتهای مردمی و غیر دولتی، منطبق بر قانون اساسی و سیاستهای کلی نظام اداری و آموزش و پرورش؛ بهویژه ایجاد زمینهی مشارکت معلمان، خانوادهها، حوزههای علمیه، دانشگاهها، مراکز علمی و پژوهشی و سایر نهادهای عمومی و دستگاههای اجرایی در فرآیند تعلیم و تربیت
[۱۲۸] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش، بند ۶: تحول در ساختار مالی، اداری و نظام مدیریتی با تأکید بر:
۶٫۱_بازمهندسی ساختار اداری در کلیهی سطوح با رویکرد چابکسازی، پویاسازی همراه با ظرفیتسازی، فرهنگسازی و بسترسازی برای تقویت مشارکتهای مردمی و غیر دولتی، منطبق بر قانون اساسی و سیاستهای کلی نظام اداری و آموزش و پرورش؛ بهویژه ایجاد زمینهی مشارکت معلمان، خانوادهها، حوزههای علمیه، دانشگاهها، مراکز علمی و پژوهشی و سایر نهادهای عمومی و دستگاههای اجرایی در فرآیند تعلیم و تربیت
[۱۲۹] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش، بند ۶: تحول در ساختار مالی، اداری و نظام مدیریتی با تأکید بر:
۶٫۱_بازمهندسی ساختار اداری در کلیهی سطوح با رویکرد چابکسازی، پویاسازی همراه با ظرفیتسازی، فرهنگسازی و بسترسازی برای تقویت مشارکتهای مردمی و غیر دولتی، منطبق بر قانون اساسی و سیاستهای کلی نظام اداری و آموزش و پرورش؛ بهویژه ایجاد زمینهی مشارکت معلمان، خانوادهها، حوزههای علمیه، دانشگاهها، مراکز علمی و پژوهشی و سایر نهادهای عمومی و دستگاههای اجرایی در فرآیند تعلیم و تربیت
[۱۳۰] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش، بند ۶: تحول در ساختار مالی، اداری و نظام مدیریتی با تأکید بر:
۶٫۱_بازمهندسی ساختار اداری در کلیهی سطوح با رویکرد چابکسازی، پویاسازی همراه با ظرفیتسازی، فرهنگسازی و بسترسازی برای تقویت مشارکتهای مردمی و غیر دولتی، منطبق بر قانون اساسی و سیاستهای کلی نظام اداری و آموزش و پرورش؛ بهویژه ایجاد زمینهی مشارکت معلمان، خانوادهها، حوزههای علمیه، دانشگاهها، مراکز علمی و پژوهشی و سایر نهادهای عمومی و دستگاههای اجرایی در فرآیند تعلیم و تربیت
[۱۳۱] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش، بند ۶: تحول در ساختار مالی، اداری و نظام مدیریتی با تأکید بر:
۶٫۱_بازمهندسی ساختار اداری در کلیهی سطوح با رویکرد چابکسازی، پویاسازی همراه با ظرفیتسازی، فرهنگسازی و بسترسازی برای تقویت مشارکتهای مردمی و غیر دولتی، منطبق بر قانون اساسی و سیاستهای کلی نظام اداری و آموزش و پرورش؛ بهویژه ایجاد زمینهی مشارکت معلمان، خانوادهها، حوزههای علمیه، دانشگاهها، مراکز علمی و پژوهشی و سایر نهادهای عمومی و دستگاههای اجرایی در فرآیند تعلیم و تربیت
[۱۳۲] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش، بند ۶: تحول در ساختار مالی، اداری و نظام مدیریتی با تأکید بر:
۶٫۲_رعایت اولویت در بودجهی مورد نیاز آموزش و پرورش در لوایح بودجهی سنواتی به منظور تحقق اهداف و مأموریتهای مندرج در سیاستهای کلی
[۱۳۳] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش، بند ۶ : تحول در ساختار مالی، اداری و نظام مدیریتی با تأکید بر:
۶٫۲_رعایت اولویت در بودجهی مورد نیاز آموزش و پرورش در لوایح بودجهی سنواتی به منظور تحقق اهداف و مأموریتهای مندرج در سیاستهای کلی
[۱۳۴] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش، بند ۶: تحول در ساختار مالی، اداری و نظام مدیریتی با تأکید بر:
۶٫۳_بهبود مدیریت منابع و مصارف با هدف ارتقاء کیفیت و بهرهوری نظام آموزش و پرورش
[۱۳۵] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش، بند ۷: تحول در ساختار مالی، اداری و نظام مدیریتی با تأکید بر:
۷٫۲_احداث واحدهای آموزشی و پرورشی جدید متناسب با افزایش جمعیت و الزام سازندگان شهرکها به احداث واحدهای مورد نیاز آموزش و پرورش
[۱۳۶] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش، بند ۴: ایجاد تحول در نظام برنامهریزی آموزشی و درسی با توجه به:
۴٫۵_تحول بنیادین شیوههای ارزشیابی دانشآموزان برای شناسایی نقاط قوت و ضعف و پرورش استعدادها و خلاقیت دانشآموزان
[۱۳۷] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش، بند ۱۰: تأمین ثبات مدیریت در آموزش و پرورش با رویکرد ارزشی و انقلابی و دورنگهداشتن محیط آموزش و پرورش از دستهبندیهای سیاسی
[۱۳۸] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش، بند ۱۱: هماهنگی و انسجام بین اهداف، سیاستها، برنامهها و محتوای تعلیم و تربیت در آموزش و پرورش، آموزش عالی و سایر دستگاههای مرتبط
[۱۳۹] سیاستهای کلی «علم و فناوری»، بند ۱: جهاد مستمر علمی با هدف کسب مرجعیت علمی و فناوری در جهان با تأکید بر:
۱٫۱_تولید علم و توسعه نوآوری و نظریه پردازی.
[۱۴۰] سیاستهای کلی «علم و فناوری»، بند ۲: بهینه سازی عملکرد و ساختار نظام آموزشی و تحقیقاتی کشور به منظور دستیابی به اهداف سند چشمانداز و شکوفایی علمی با تأکید بر:
۲٫۷_شناسایی نخبگان، پرورش استعدادهای درخشان و حفظ و جذب سرمایههای انسانی.
[۱۴۱] سیاستهای کلی «علم و فناوری»، بند ۲: بهینه سازی عملکرد و ساختار نظام آموزشی و تحقیقاتی کشور به منظور دستیابی به اهداف سند چشمانداز و شکوفایی علمی با تأکید بر:
۲٫۷_شناسایی نخبگان، پرورش استعدادهای درخشان و حفظ و جذب سرمایههای انسانی.
[۱۴۲] سیاستهای کلی «علم و فناوری»، بند ۲: بهینه سازی عملکرد و ساختار نظام آموزشی و تحقیقاتی کشور به منظور دستیابی به اهداف سند چشمانداز و شکوفایی علمی با تأکید بر:
۲٫۷_شناسایی نخبگان، پرورش استعدادهای درخشان و حفظ و جذب سرمایههای انسانی.
[۱۴۳] سیاستهای کلی «علم و فناوری»، بند ۴: تقویت عزم ملی و افزایش درک اجتماعی نسبت به اهمیت توسعه علم و فناوری:
۴٫۱_تقویت و گسترش گفتمان تولید علم و جنبش نرمافزاری در کشور.
[۱۴۴] سیاستهای کلی «علم و فناوری»، بند ۴: تقویت عزم ملی و افزایش درک اجتماعی نسبت به اهمیت توسعه علم و فناوری:
۴٫۲_ ارتقاء روحیه نشاط، امید، خودباوری، نوآوری نظاممند، شجاعت علمی و کار جمعی و وجدان کاری.
[۱۴۵] سیاستهای کلی «علم و فناوری»، بند ۴: تقویت عزم ملی و افزایش درک اجتماعی نسبت به اهمیت توسعه علم و فناوری:
۴٫۲_ ارتقاء روحیه نشاط، امید، خودباوری، نوآوری نظاممند، شجاعت علمی و کار جمعی و وجدان کاری.
[۱۴۶] سیاستهای کلی «علم و فناوری»، بند ۴: تقویت عزم ملی و افزایش درک اجتماعی نسبت به اهمیت توسعه علم و فناوری:
۴٫۲_ارتقاء روحیه نشاط، امید، خودباوری، نوآوری نظاممند، شجاعت علمی و کار جمعی و وجدان کاری.
[۱۴۷] سیاستهای کلی «علم و فناوری»، بند ۴: تقویت عزم ملی و افزایش درک اجتماعی نسبت به اهمیت توسعه علم و فناوری:
۴٫۲_ارتقاء روحیه نشاط، امید، خودباوری، نوآوری نظاممند، شجاعت علمی و کار جمعی و وجدان کاری.
[۱۴۸] سیاستهای کلی «علم و فناوری»، بند ۴: تقویت عزم ملی و افزایش درک اجتماعی نسبت به اهمیت توسعه علم و فناوری:
۴٫۲_ارتقاء روحیه نشاط، امید، خودباوری، نوآوری نظاممند، شجاعت علمی و کار جمعی و وجدان کاری.
[۱۴۹] سیاستهای کلی «علم و فناوری»، بند ۴: تقویت عزم ملی و افزایش درک اجتماعی نسبت به اهمیت توسعه علم و فناوری:
۴٫۲_ارتقاء روحیه نشاط، امید، خودباوری، نوآوری نظاممند، شجاعت علمی و کار جمعی و وجدان کاری.
[۱۵۰] سیاستهای کلی «علم و فناوری»، بند ۴: تقویت عزم ملی و افزایش درک اجتماعی نسبت به اهمیت توسعه علم و فناوری:
۴٫۲_ارتقاء روحیه نشاط، امید، خودباوری، نوآوری نظاممند، شجاعت علمی و کار جمعی و وجدان کاری.
[۱۵۱] سیاستهای کلی «علم و فناوری»، بند ۴: تقویت عزم ملی و افزایش درک اجتماعی نسبت به اهمیت توسعه علم و فناوری:
۴٫۳_تشکیل کرسیهای نظریه پردازی و تقویت فرهنگ کسب و کار دانشبنیان و تبادل آراء و تضارب افکار، آزاداندیشی علمی.
[۱۵۲] سیاستهای کلی «علم و فناوری»، بند ۴: تقویت عزم ملی و افزایش درک اجتماعی نسبت به اهمیت توسعه علم و فناوری:
۴٫۳_تشکیل کرسیهای نظریه پردازی و تقویت فرهنگ کسب و کار دانشبنیان و تبادل آراء و تضارب افکار، آزاداندیشی علمی.
[۱۵۳] سیاستهای کلی «علم و فناوری»، بند ۴: تقویت عزم ملی و افزایش درک اجتماعی نسبت به اهمیت توسعه علم و فناوری:
۴٫۴_ارتقاء منزلت و بهبود معیشت استادان، محققان و دانشپژوهان و اشتغال دانش آموختگان.
[۱۵۴] سیاستهای کلی «علم و فناوری»، بند ۴: تقویت عزم ملی و افزایش درک اجتماعی نسبت به اهمیت توسعه علم و فناوری:
۴٫۴_ارتقاء منزلت و بهبود معیشت استادان، محققان و دانشپژوهان و اشتغال دانش آموختگان.
[۱۵۵] سیاستهای کلی «علم و فناوری»، بند ۴: تقویت عزم ملی و افزایش درک اجتماعی نسبت به اهمیت توسعه علم و فناوری:
۴٫۵_ احیاء تاریخ علمی و فرهنگی مسلمانان و ایران و الگوسازی از مفاخر و چهرههای موفق عرصه علم و فناوری.
[۱۵۶] سیاستهای کلی «علم و فناوری»، بند ۴: تقویت عزم ملی و افزایش درک اجتماعی نسبت به اهمیت توسعه علم و فناوری:
۴٫۵_احیاء تاریخ علمی و فرهنگی مسلمانان و ایران و الگوسازی از مفاخر و چهرههای موفق عرصه علم و فناوری.
[۱۵۷] سیاستهای کلی «علم و فناوری»، بند ۴: تقویت عزم ملی و افزایش درک اجتماعی نسبت به اهمیت توسعه علم و فناوری:
۴٫۵_احیاء تاریخ علمی و فرهنگی مسلمانان و ایران و الگوسازی از مفاخر و چهرههای موفق عرصه علم و فناوری.
[۱۵۸] سیاستهای کلی «علم و فناوری»، بند ۴: تقویت عزم ملی و افزایش درک اجتماعی نسبت به اهمیت توسعه علم و فناوری:
۴٫۶_گسترش حمایتهای هدفمند مادی و معنوی از نخبگان و نوآوران و فعالیتهای عرصه علم و فناوری.
[۱۵۹] سیاستهای کلی «علم و فناوری»، بند ۵: ایجاد تحول در ارتباط میان نظام آموزش عالی، تحقیقات و فناوری با سایر بخشها با تأکید بر:
۵٫۱_افزایش سهم علم و فناوری در اقتصاد و درآمد ملی، ازدیاد توان ملی و ارتقاء کارآمدی.
[۱۶۰] سیاستهای کلی «علم و فناوری»، بند ۵: ایجاد تحول در ارتباط میان نظام آموزش عالی، تحقیقات و فناوری با سایر بخشها با تأکید بر:
۵٫۲_حمایت مادی و معنوی از فرآیند تبدیل ایده به محصول و افزایش سهم تولید محصولات و خدمات مبتنی بر دانش پیشرفته و فناوری داخلی در تولید ناخالص داخلی با هدف دستیابی به سهم ۵۰ درصد.
[۱۶۱] سیاستهای کلی «علم و فناوری»، بند ۵: ایجاد تحول در ارتباط میان نظام آموزش عالی، تحقیقات و فناوری با سایر بخشها با تأکید بر:
۵٫۲_حمایت مادی و معنوی از فرآیند تبدیل ایده به محصول و افزایش سهم تولید محصولات و خدمات مبتنی بر دانش پیشرفته و فناوری داخلی در تولید ناخالص داخلی با هدف دستیابی به سهم ۵۰ درصد.
[۱۶۲] سیاستهای کلی «علم و فناوری»، بند ۵: ایجاد تحول در ارتباط میان نظام آموزش عالی، تحقیقات و فناوری با سایر بخشها با تأکید بر:
۵٫۴_تنظیم رابطه متقابل تحصیل با اشتغال و متناسب سازی سطوح و رشتههای تحصیلی با نقشه جامع علمی کشور و نیازهای تولید و اشتغال.
[۱۶۳] سیاستهای کلی «علم و فناوری»، بند ۵: ایجاد تحول در ارتباط میان نظام آموزش عالی، تحقیقات و فناوری با سایر بخشها با تأکید بر:
۵٫۶_حمایت از مالکیت فکری و معنوی و تکمیل زیرساختها و قوانین و مقررات مربوط.
[۱۶۴] سیاستهای کلی «علم و فناوری»، بند ۵: ایجاد تحول در ارتباط میان نظام آموزش عالی، تحقیقات و فناوری با سایر بخشها با تأکید بر:
۵٫۷_افزایش نقش و مشارکت بخشهای غیردولتی در حوزه علم و فناوری و ارتقاء سهم وقف و امور خیریه در این حوزه.
[۱۶۵] سیاستهای کلی «علم و فناوری»، بند ۵: ایجاد تحول در ارتباط میان نظام آموزش عالی، تحقیقات و فناوری با سایر بخشها با تأکید بر:
۵٫۸_توسعه و تقویت شبکههای ارتباطات ملی و فراملی میان دانشگاهها، مراکز علمی، دانشمندان و پژوهشگران و بنگاههای توسعه فناوری و نوآوری داخلی و خارجی و گسترش همکاریها در سطوح دولتی و نهادهای مردمی با اولویت کشورهای اسلامی.
[۱۶۶] سیاستهای کلی «علم و فناوری»، بند ۶: گسترش همکاری و تعامل فعال، سازنده و الهام بخش در حوزه علم و فناوری با سایر کشورها و مراکز علمی و فنی معتبر منطقهای و جهانی بویژه جهان اسلام همراه با تحکیم استقلال کشور، با تأکید بر:
۶٫۱_توسعه صنایع و خدمات مبتنی بر علوم و فناوریهای جدید و حمایت از تولید و صادرات محصولات دانش بنیان و متکی بر فناوریهای بومی بویژه در حوزه های دارای مزیت و ظرفیت، با اصلاح امر واردات و صادرات کشور.
[۱۶۷] سیاستهای کلی «علم و فناوری»، بند ۶: گسترش همکاری و تعامل فعال، سازنده و الهام بخش در حوزه علم و فناوری با سایر کشورها و مراکز علمی و فنی معتبر منطقهای و جهانی بویژه جهان اسلام همراه با تحکیم استقلال کشور، با تأکید بر:
۶٫۱_توسعه صنایع و خدمات مبتنی بر علوم و فناوریهای جدید و حمایت از تولید و صادرات محصولات دانش بنیان و متکی بر فناوریهای بومی بویژه در حوزه های دارای مزیت و ظرفیت، با اصلاح امر واردات و صادرات کشور.
[۱۶۸] سیاستهای کلی «علم و فناوری»، بند ۶: گسترش همکاری و تعامل فعال، سازنده و الهام بخش در حوزه علم و فناوری با سایر کشورها و مراکز علمی و فنی معتبر منطقهای و جهانی بویژه جهان اسلام همراه با تحکیم استقلال کشور، با تأکید بر:
۶٫۳_استفاده از ظرفیتهای علمی و فنی ایرانیان مقیم خارج و جذب متخصصان و محققان برجسته سایر کشورها بویژه کشورهای اسلامی حسب نیاز.
[۱۶۹] سیاستهای کلی «علم و فناوری»، بند ۶: گسترش همکاری و تعامل فعال، سازنده و الهام بخش در حوزه علم و فناوری با سایر کشورها و مراکز علمی و فنی معتبر منطقهای و جهانی بویژه جهان اسلام همراه با تحکیم استقلال کشور، با تأکید بر:
۶٫۳_استفاده از ظرفیتهای علمی و فنی ایرانیان مقیم خارج و جذب متخصصان و محققان برجسته سایر کشورها بویژه کشورهای اسلامی حسب نیاز.
[۱۷۰] بیانات امام خامنه ای در دیدار جمعی از کارگردانان سینما و تلویزیون، ۱۳۸۵٫۰۳٫۲۳: بنده به عنوان یک روحانی، حقیقتاً از شما مجموعهی کارگردانها انتظار دارم. شما باید ارزشهای دینی و ملی را تقویت کنید. وقتی ارزش ملی میگوییم، نباید فوراً ذهن به سمت چهارشنبهسوری برود؛ ارزش ملی یعنی احساس استقلال یک ملت؛ استقلال فرهنگی. در مقابل این القای دویست سالهی فرهنگىِ غرب، یک ملتی بیاید به فرهنگ خودش تکیه بکند، این خیلی ارزش دارد؛ این را تقویت کنید.
[۱۷۱] بیانات امام خامنه ای در دیدار جمعی از کارگردانان سینما و تلویزیون، ۱۳۸۵٫۰۳٫۲۳: بنده به عنوان یک روحانی، حقیقتاً از شما مجموعهی کارگردانها انتظار دارم. شما باید ارزشهای دینی و ملی را تقویت کنید. وقتی ارزش ملی میگوییم، نباید فوراً ذهن به سمت چهارشنبهسوری برود؛ ارزش ملی یعنی احساس استقلال یک ملت؛ استقلال فرهنگی. در مقابل این القای دویست سالهی فرهنگىِ غرب، یک ملتی بیاید به فرهنگ خودش تکیه بکند، این خیلی ارزش دارد؛ این را تقویت کنید.
[۱۷۲] بیانات امام خامنهای در اجتماع مردم اسفراین، ۱۳۹۱٫۰۷٫۲۲: ما اگر بخواهیم پیشرفت کنیم، در درجهی اول، یکی از شاخصهای مهم، عدالت است. ادعای بنده این است که ما در این زمینه پیشرفت کردهایم؛ البته نه به قدری که میخواهیم. اگر خودمان را با وضع قبل از انقلاب مقایسه کنیم، پیشرفت کردهایم؛ اگر خودمان را با بسیاری از کشورهای دیگر که با نظامهای گوناگون زندگی میکنند، مقایسه کنیم، بله پیشرفت کردهایم؛ اما اگر خودمان را مقایسه کنیم با آنچه که اسلام به ما گفته است و از ما خواسته است، نه، ما هنوز خیلی فاصله داریم و باید تلاش کنیم. این تلاش به عهدهی کیست؟ این تلاش به عهدهی مسئولان و مردم – با هم – است.
[۱۷۳] سیاستهای کلی مبارزه با مواد مخدر، بند ۷: اتخاذ تدابیر لازم برای زمینه سازی حمایتهای اجتماعی پس از درمان مبتلایان به مواد مخدر و انواع روانگردان در زمینه اشتغال، اوقات فراغت، ارائه خدمات مشاوره و پزشکی و حمایتهای حقوقی و اجتماعی برای افراد بازتوانی شده و خانوادههای آنها و نیز فراهم نمودن امکانات خدمات در مانی و نیازهای حمایتی افراد مذکور.
[۱۷۴] سیاستهای کلی اشتغال، بند ۱۱: برقراری حمایتهای مؤثر از بیکاران برای افزایش توانمندیهای آنان در جهت دسترسی آنها به اشتغال پایدار.
[۱۷۵] سیاستهای کلی اشتغال، بند ۱۲: توجه ویژه به کاهش نرخ بیکاری استانهای بالاتر از متوسط کشور.
[۱۷۶] سیاستهای کلی «سلامت»، بند ۶: تأمین امنیت غذایی و بهرهمندی عادلانه آحاد مردم از سبد غذایی سالم، مطلوب و کافی، آب و هوای پاک، امکانات ورزشی همگانی و فرآوردههای بهداشتی ایمن همراه با رعایت استانداردهای ملی و معیارهای منطقهای و جهانی.
[۱۷۷] سیاستهای کلی «سلامت»، بند ۶: تأمین امنیت غذایی و بهرهمندی عادلانه آحاد مردم از سبد غذایی سالم، مطلوب و کافی، آب و هوای پاک، امکانات ورزشی همگانی و فرآوردههای بهداشتی ایمن همراه با رعایت استانداردهای ملی و معیارهای منطقهای و جهانی.
[۱۷۸] سیاستهای کلی «سلامت»، بند۸: افزایش و بهبود کیفیت و ایمنی خدمات و مراقبتهای جامع و یکپارچه سلامت با محوریت عدالت و تأکید بر پاسخگویی، اطلاع رسانی شفاف، اثربخشی، کارآیی و بهرهوری در قالب شبکه بهداشتی و درمانی منطبق برنظام سطح بندی و ارجاع از طریق:
۸٫۳_تدوین برنامه جامع مراقبتی، حمایتی برای جانبازان و جامعه معلولان کشور با هدف ارتقاء سلامت و توانمندسازی آنان.
[۱۷۹] سیاستهای کلی «سلامت»، بند ۹: توسعه کمی و کیفی بیمههای بهداشتی و درمانی با هدف:
۹٫۱_همگانی ساختن بیمه پایه درمان.
۹٫۲_پوشش کامل نیازهای پایه درمان توسط بیمهها برای آحاد جامعه و کاهش سهم مردم از هزینه های درمان تا آنجا که بیمار جز رنج بیماری، دغدغه و رنج دیگری نداشته باشد.
۹٫۳_ارائه خدمات فراتر از بیمه پایه توسط بیمه تکمیلی در چارچوب دستورالعملهای قانونی و شفاف به گونهای که کیفیت ارائه خدمات پایه درمانی همواره از مطلوبیت لازم برخوردار باشد.
۹٫۴_تعیین بسته خدمات جامع بهداشتی و درمانی در سطح بیمههای پایه و تکمیلی توسط وزارت بهداشت و درمان و خرید آنها توسط نظام بیمهای و نظارت مؤثر تولیت بر اجرای دقیق بستهها با حذف اقدامات زاید و هزینههای غیرضروری در چرخه معاینه، تشخیص بیماری تا درمان.
۹٫۵_تقویت بازار رقابتی برای ارائه خدمات بیمه درمانی.
۹٫۶_تدوین تعرفه خدمات و مراقبتهای سلامت مبتنی بر شواهد و بر اساس ارزش افزوده با حق فنی واقعی یکسان برای بخش دولتی و غیردولتی.
۹٫۷_اصلاح نظام پرداخت مبتنی بر کیفیت عملکرد، افزایش کارآیی، ایجاد درآمد عادلانه و ترغیب انگیزههای مثبت ارائه کنندگان خدمات و توجه خاص به فعالیتهای ارتقاء سلامت و پیشگیری در مناطق محروم.
[۱۸۰] سیاستهای کلی «جمعیت»، بند ۷: فرهنگ سازی برای احترام و تکریم سالمندان و ایجاد شرایط لازم برای تأمین سلامت و نگهداری آنان در خانواده و پیشبینی ساز و کار لازم برای بهرهمندی از تجارب و توانمندیهای سالمندان در عرصههای مناسب.
[۱۸۱] سیاستهای کلی برنامه ششم توسعه، بند ۴۱: توانمندسازی و خوداتکائی اقشار و گروههای محروم در برنامههای مربوط به رفاه و تأمین اجتماعی.
[۱۸۲] سیاستهای کلی برنامه ششم توسعه، بند ۴۹: سامانبخشی مناطق حاشیهنشین و پیشگیری و کنترل ناهنجاریهای عمومی ناشی از آن.
[۱۸۳] سیاستهای کلی «خانواده»، بند ۹: ارتقاء معیشت و اقتصاد خانوادهها با توانمندسازی آنان برای کاهش دغدغههای آینده آنها درباره اشتغال، ازدواج و مسکن.
[۱۸۴] سیاستهای کلی «خانواده»، بند ۱۴: حمایت حقوقی، اقتصادی و فرهنگی از خانوادههای با سرپرستی زنان و تشویق و تسهیل ازدواج آنان.
[۱۸۵] بیانات امام خامنهای در دیدار جمعى از دانشجویان، ۱۳۹۵٫۰۴٫۱۲: اردوهای جهادی را توسعه بدهید، تداوم بدهید. من خوشحال شدم که این جوان آمد اینجا و از اردوی جهادی صحبت کرد و شرح داد. بله، همین حرفهایی که ایشان گفت، همه مورد تأیید من است؛ این اردوهای جهادی، هم تمرین است، هم خدمت است، هم خودسازی است، هم آشنایی با فضای جامعه است؛ خیلی چیز با ارزشی است. روزبهروز اینها را بتوانید توسعه بدهید؛ جهاد هم هست، واقعاً جهاد است؛ کار است، جهاد است، تلاش است، خدمت به محرومین است.
بیانات امام خامنهای در دیدار دانشجویان، ۱۳۹۵٫۰۵٫۱۶: یک نکتهی دیگری که در بیانات بود، مسئلهی توجه به روستاها و دیدن واقعیت و نگاه اقتصادىِ عدالتمحور بود. من به نکتهای توجه کردم، که این برای همهی ما درسآموز است؛ هم برای شما، هم برای من. این جوان محترمی که آمدند راجع به مسئلهی نگاه اقتصادىِ عدالتمحور مطالبی را گفتند، معرفیای که کردند، ایشان جزو مجموعهی اردوهای جهادی هستند. خب، قضیه روشن شد. وقتی کسی جزو اردوهای جهادی است، به مناطق محروم سرکشی میکند، واقعیتها را به چشم میبیند، طبعاً تفکر پیگیری اقتصاد عدالتمحور در او اینجور زنده میشود؛ این برای همهی ما درس است. باید با قشرهای مختلف جامعه مرتبط شد تا مسائل آنها را لمس کرد؛ این در تصمیمگیری ما، در نگاه ما به مسائل گوناگون کشور اثر میگذارد.
[۱۸۶] بیانات امام خامنهای در دیدار زائران و مجاوران بارگاه حضرت علیبنموسی الرضا، ۱۳۸۸٫۰۱٫۰۱: نمونهی دیگر[از تجربه نخبگان و مسئولان کشور]، همین مسئلهی هدفمند کردن یارانههاست، که این ناشی از تجربهی بلندمدت نخبگان کشور است که در طول این سالها به این نقطه رسیدهاند که یارانههائی که از کیسهی بیتالمال – یعنی از جیب عموم مردم – بیرون میرود و به عموم تعلق میگیرد، بیشتر متوجه به قشرهائی بشود که نیاز آنها بیشتر است؛ یعنی قشرهای محروم و طبقات متوسط به پائین جامعه، از بیتالمال و از کیسهی عمومی ملت بیشتر برخوردار شوند تا طبقات بسیار مرفه و کسانی که در حقیقت احتیاجی هم به این یارانهها ندارند. رسیدن به این حقیقت و تصمیم و عزم راسخ بر اجرای آن، ناشی از تجربهی طولانیمدتی است که در طول این سالها متراکم شده است و به مرحلهی عمل درآمده است.
[۱۸۷] بیانات امام خامنهای در سخنرانی تلویزیونی به مناسبت عید قربان، ۱۳۹۹٫۰۵٫۱۰: حتّی این اطعامهای محرّم را هم که در آن ایّام بعضی از هیئات، بعضی از مردم که تواناییهایی دارند و نذری و اطعام و مانند اینها درست میکنند، میشود به این شکل کمک مؤمنانه به خانوادهها و به شکل کاملاً پاکیزه و دور از مشکل سرایت [بیماری] و مانند این حرفها انجام داد. انقلابیگریِ به معنای واقعی کلمه اینها است؛ یعنی اینها جزو مسائل قطعی انقلابیگری است. انقلابیگری با زبان نیست، با عمل است؛ عمل جلوتر از زبان بایستی انسان را راه ببرد؛ و واقعاً کسانی که در این زمینهها فعّالیّت میکنند، کار انقلابی انجام میدهند و این [کارها] انقلابیگری است.
[۱۸۸] بیانات امام خامنهای در سخنرانی تلویزیونی به مناسبت عید قربان، ۱۳۹۹٫۰۵٫۱۰: یک مسئله هم مسئلهی کمک مؤمنانه است. عدّهای از مردم در این حوادث [مربوط به کرونا] بِجِد آسیب دیدند؛ البتّه برای اغلب مردم از لحاظ کسب و کار و درآمد و زندگی و مانند اینها مشکلاتی پیدا شد لکن همه دچار آسیبهای جدّی نشدند؛ امّا یک عدّهای واقعاً دچار آسیبهای جدّی شدند و مشکلات فراوانی برایشان پیش آمد. این را باید جبران کرد؛ چه کسی جبران کند؟ مردم.
نمیشود همهی بار را بر دوش دولت گذاشت؛ البتّه مسئولین دولتی و شبهدولتی وظایفی دارند که باید انجام بدهند و انجام هم میدهند. ما مطّلعیم که دارند کار میکنند لکن اینها کافی نیست و بایستی عموم مردم همچنان که در آن جریان اوّلِ کمک مؤمنانه در آستانهی ماه رمضان وارد شدند و به معنای واقعی کلمه کمک کردند، باز هم همین [کار] انجام بگیرد. این «تسابق الی الخیرات» است. ما در قرآن چند جا داریم که «یُسارِعُونَ فِی الْخَیْرات»؛(سوره مبارکه آل عمران آیه ۱۱۴) یا «یُسارِعُونَ فِی الْخَیْراتِ وَ أُولئِکَ مِنَ الصَّالِحینَ».(سوره مبارکه آل عمران آیه ۱۱۴) یک جا [دارد] «أُولئِکَ یُسارِعُونَ فِی الْخَیْراتِ وَ هُمْ لَها سابِقُونَ»؛(سوره مبارکه المؤمنون آیه ۶۱) چند جا [دارد] «فَاستَبِقُوا الخَیرات»،(سوره مبارکه البقره آیه ۱۴۸) یعنی مسابقه گذاشتن که قرآن به معنای واقعی کلمه به ما میگوید در کار خیر و کمکهای مؤمنانه مسابقه بگذارید؛ یعنی سعی کنید شما جلوتر از دیگران حرکت کنید و [پیش] بروید. و این کار به نظر من مهم است؛ حتّی این اطعامهای محرّم را هم که در آن ایّام بعضی از هیئات، بعضی از مردم که تواناییهایی دارند و نذری و اطعام و مانند اینها درست میکنند، میشود به این شکل کمک مؤمنانه به خانوادهها و به شکل کاملاً پاکیزه و دور از مشکل سرایت [بیماری] و مانند این حرفها انجام داد. انقلابیگریِ به معنای واقعی کلمه اینها است؛ یعنی اینها جزو مسائل قطعی انقلابیگری است. انقلابیگری با زبان نیست، با عمل است؛ عمل جلوتر از زبان بایستی انسان را راه ببرد؛ و واقعاً کسانی که در این زمینهها فعّالیّت میکنند، کار انقلابی انجام میدهند و این [کارها] انقلابیگری است. البتّه بعضی هم ممکن است که آمادگی نداشته باشند؛ یعنی این جور نیست که همه بتوانند کارهای برجستهای در این زمینه انجام بدهند، لکن وقتی که میبینند یک کسانی در آن صفوف مقدّم با پیشتازی و علاقه و شوق حرکت میکنند، اینها هم به شوق میآیند و بالاخره در بین صفوف یک جایی برای خودشان پیدا میکنند و آنها هم وارد این میدان میشوند.
[۱۸۹] بیانات امام خامنهای در دیدار دستاندرکاران کنگره مرحوم آیتالله حاج شیخ غلامرضا یزدی (فقیه خراسانی) ۱۳۹۶٫۰۵٫۳۰: این نکتهای که ایشان[آقای ناصری] ذکر کردند در مورد رسیدگی به فقرای زردشتی و کلیمی یزد، خیلی نکتهی مهمّی است؛ خیلی چیز مهمّی است؛ یک روحانیِ باتقوایِ مقدّسی مثل مرحوم حاج شیخ غلامرضا، برود نان و آرد و غذا بگذارد درِ خانهی مثلاً فرض کنید که یهودی بهخاطر اینکه او فقیر است؛ اینها خیلی مهم است. امروز در دنیا این چیزها وجود ندارد، یعنی در دنیای مادّی این حرفها مهجور است، این را اسلام به پیروان خودش تعلیم میدهد؛ هرکسی هم که با اسلام بیشتر مأنوس است، اینجور حرکتی را بیشتر انجام میدهد؛ اینها را بدانند، بفهمند. این آدم یهودی است و به خدا و پیغمبر و قرآن و دین ما هیچ اعتقادی ندارد امّا صِرف اینکه فقیر است و احتیاج به کمک دارد و انسان است -همان «وَ اِمّا شَبیهٌ لَکَ فِی الخَلق»( نامه ۵۳ نهج البلاغه) که امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) میفرمایند- موجب میشود که ایشان برود این خدمات را انجام بدهد؛ اینها امروز خیلی باارزش است، درس است؛ اینها باید تدوین بشود، باید حفظ بشود و انشاءالله برای نسلِ روبهرشدِ ما درس باشد.
[۱۹۰] بیانات امام خامنهای در خطبههای نماز عید فطر، ۱۳۸۱٫۰۹٫۱۵: یکى از عواملى که نمىگذارد دست کسانى که توانایى کمک دارند، به یارى فقرا دراز شود، روحیهى مصرفگرایى و تجمل در جامعه است.
[۱۹۱] بیانات امام خامنهای در خطبههای نماز عید فطر، ۱۳۸۱٫۰۹٫۱۵: جوانان اجتماعات خانوادگی تشکیل دهند و کمکهای افراد خانواده را جمع کنند و در درجه اوّل به مصرف فقرا و نادارهای همان خانواده و فامیل برسانند و اگر نیازی نبود، به فقرای دیگر رسیدگی کنند.
امروز در جامعه ما فقر وجود دارد. وظیفه ما به عنوان نظام اسلامی، ریشهکن کردن فقر در جامعه است. نباید در جامعه محرومیت باشد. این تکلیف ماست به عنوان دولت، به عنوان نظام اسلامی، به عنوان آحاد مردم. «کلّکم راع و کلّکم مسؤول عن رعیته(۱)»؛ این وظیفه همه است. هر کدام به نحوی تجمّل و اسراف و زیادهروی را کم کنیم. این درس ماه رمضان است. این کار، همّت و گذشت و بصیرت و آگاهی میخواهد. از خدای متعال کمک بخواهیم.
خانوادههای بسیاری هستند که نه از روی تنپروری و تن به کار ندادن، بلکه به معنای واقعی کلمه محروم و مستمندند. باید اینها را شناسایی و پیدا کنید – کار مشکلی هم نیست – و به اینها کمک نمایید.
[۱۹۲] بیانات امام خامنهای در خطبههای نماز عید فطر، ۱۳۸۱٫۰۹٫۱۵: جوانان اجتماعات خانوادگی تشکیل دهند و کمکهای افراد خانواده را جمع کنند و در درجه اوّل به مصرف فقرا و نادارهای همان خانواده و فامیل برسانند و اگر نیازی نبود، به فقرای دیگر رسیدگی کنند.
امروز در جامعه ما فقر وجود دارد. وظیفه ما به عنوان نظام اسلامی، ریشهکن کردن فقر در جامعه است. نباید در جامعه محرومیت باشد. این تکلیف ماست به عنوان دولت، به عنوان نظام اسلامی، به عنوان آحاد مردم. «کلّکم راع و کلّکم مسؤول عن رعیته(۱)»؛ این وظیفه همه است. هر کدام به نحوی تجمّل و اسراف و زیادهروی را کم کنیم. این درس ماه رمضان است. این کار، همّت و گذشت و بصیرت و آگاهی میخواهد. از خدای متعال کمک بخواهیم.
خانوادههای بسیاری هستند که نه از روی تنپروری و تن به کار ندادن، بلکه به معنای واقعی کلمه محروم و مستمندند. باید اینها را شناسایی و پیدا کنید – کار مشکلی هم نیست – و به اینها کمک نمایید.
[۱۹۳] بیانات امام خامنهای در خطبههای نماز عید فطر، ۱۳۸۱٫۰۹٫۱۵: از نشانههاى تکذیب دین این است که انسان در مقابل فقر فقیران و محرومان بىتفاوت باشد و احساس مسئولیت نکند.
[۱۹۴] بیانات امام خامنهای در خطبههای نماز عید فطر، ۱۳۸۱٫۰۹٫۱۵: به برکت ماه رمضان، برای مسلمان فرصتی پیش میآید که باید از آن در جهت تقویت حیات معنوی و نشاط مادّىِ خود استفاده کند. یکی از درسهای بزرگ ماه رمضان که در خلال دعا و روزه و تلاوت قرآن در این ماه باید آن را فرا بگیریم و استفاده کنیم، این است که با چشیدن گرسنگی و تشنگی، به فکر گرسنگان و محرومان و فقرا بیفتیم. در دعای روزهای ماه رمضان میگوییم: «الّلهم اغن کلّ فقیر. الّلهم اشبع کلّ جائع. الّلهم اکس کلّ عریان(۱)». این دعا فقط برای خواندن نیست؛ برای این است که همه خود را برای مبارزه با فقر و مجاهدت در راه ستردن غبار محرومیت از چهره محرومان و مستضعفان موظّف بدانند. این مبارزه، یک وظیفه همگانی است. در آیات قرآن میخوانیم: «أرایت الّذی یکذّب بالدّین.(سوره مبارکه الماعون آیه ۱) فذلک الّذی یدعّ الیتیم(سوره مبارکه الماعون آیه ۲). و لایحضّ علی طعام المسکین(سوره مبارکه الماعون آیه ۳)».
[۱۹۵] بیانات امام خامنهای در دیدار اقشار مختلف مردم، ۱۳۶۸٫۰۷٫۱۲: صندوقهای قرضالحسنه، یکی از نهادهای اسلامی اصیل هستند و من لازم میدانم روی این نکته تکیه کنم. قبلاً هم در سال گذشته به مناسبتی در جمعی، دربارهی صندوقهای قرضالحسنه صحبت کردم و الان هم لازم است این نکته را بگویم که صندوق قرضالحسنه، یک عمل اسلامی و یک حسنه است و اگر کسی به انجام این کار اقدام کند و نیت خیر داشته باشد، در صورتی که سودجویی نخواهد بکند و از روشهای غلط استفاده نکند (که شنیدم در گوشه و کنار، بعضی از صندوقها این کارها را میکنند و صندوقهای قرضالحسنه را بدنام میکنند)، یکی از حسنات و انفاقهای بزرگی است که کسی انجام میدهد. این کار را دنبال کنید. قبل از پیروزی انقلاب، کسانی که تفکرات چپ و التقاطی داشتند، از اینکه کسی به فقرا و مستمندان کمک و احسان کند، ناراحت و ناراضی بودند. به ما میگفتند: چرا وقتی که زمستان میشود، میآیند به شما ذغال میدهند که به فقرا بدهید و شما هم قبول میکنید و به آنها میدهید؟! آن وقت در مشهد معمول بود که آدمهای اهل خیر میآمدند و حوالههای ذغال را به امثال ما میدادند و ما هم به فقرا میدادیم که بروند بگیرند و استفاده کنند. میگفتند: چرا این کار را میکنید؟! بگذارید اینها سرما بخورند تا در سایهی سرما خوردن، از دستگاه عصبانی بشوند و انقلاب جلو بیفتد! یک تحلیل ابلهانهی غلط و متکی به تفکرات مادّی، و درست دور از واقعیات و حقایق اسلامی. آنها با احسان و همین کارهای قرضالحسنه و امثال اینها هم مخالف بودند. همان وقت در روزهای اختناق، بعضی از همین برادرانی که امروز هم میبینم بحمداللَّه در کارهای این صندوقها هستند، در ابتدا چند صندوق و بعد بیشتر تشکیل دادند و این کار در آن وقت، چه کمکهایی میکرد. ما که در جریان بودیم، میفهمیدیم که این پولها به چه کسانی قرضالحسنه داده میشد و چه گرههایی را باز میکرد.
[۱۹۶] بیانات امام خامنهای در جلسه پایانی بازدید از مناطق زلزلهزده آذربایجان شرقی، ۱۳۹۱٫۰۵٫۲۶: من خودم شخصاً تجربهی امداد در زلزله و سیل را دارم؛ در سالهای خیلی قدیم، پیش از انقلاب هم در ویرانیهای زلزله حضور داشتم؛ رفتیم آنجا، گروه امداد تشکیل دادیم. خب، آن وقت که کارهای دولتی نبود؛ شیر و خورشیدِ آن روز صفر بود. در زلزلهی فردوس، که این شهر بزرگ تقریباً با خاک یکسان شده بود، در طول دو ماه، دو بار شیر و خورشید به مردم کمک جنسی و غذائی کرد؛ حالا چادر و پتو و اینها که هیچ، آن که خیلی خیلی کم و غیر قابل ذکر بود! من همان وقت منبر رفتم و سخنرانی کردم و از مردم پرسیدم که شیر و خورشید به شماها چه داده. به نظرم گفتند در طول این دو ماه، صد گرم شکر دادند! به همین تناسب، اجناس مختصری داده بودند، نه اجناس لازم زندگی. خب، ما آنجا رفتیم، دیدیم، کار کردیم. موقعی که من در ایرانشهر تبعید بودم، آنجا سیل آمد؛ تقریباً نود درصد شهر از بین رفت، اغلب خانهها خوابید، نخلستانها خراب شد. ما آنجا باز مدتی با همان تبعیدیهائی که بودند، امداد میکردیم. بنابراین با مشکلات این کار آشنا هستم. کاری که این دفعه در آذربایجان انجام گرفته، بینظیر است؛ هم از لحاظ جستجو، و هم از لحاظ امدادهای اولیه و نصب چادر. برای آسیبدیدگان، چادر یکی از وسائل درجهی اول است. وقتی چادر بود، آن آسیبدیده که خانهاش خراب شده، احساس میکند یک سرپناهی دارد؛ خود این در حفظ امنیت روانی خیلی مؤثر است. خب، الحمدللّه دیدیم چادرهای خیلی زیادی نصب شده و اسکان موقت داده شدهاند.
[۱۹۷] بیانات امام خامنهای در دیدار نخبگان و استعدادهای برتر علمی، ۱۳۹۸٫۰۷٫۱۷: یکی از کارهای مهمّی که جامعهی نخبگانی میتواند انجام بدهد، این است که در دیپلماسی عمومی نقش ایفا کند. یکی از دوستان هم اتّفاقاً اینجا اشاره کردند در این سخنرانیشان که من هم اینجا یادداشت کردم: دیپلماسی عمومی. یعنی شما میتوانید نقش ایفا کنید در این زمینهها. [مثلاً] گردآوردن نخبگان ایران فرهنگی بزرگ؛ یعنی قلمرو وسیع فرهنگ ایرانی در قرنهای گذشته که حالا یک مقداری فرق کرده. در این مجموعهی فرهنگی که بعضی از کشورهای همسایهِی ما را هم شامل میشود، ما بتوانیم نخبگان را گردآوری بکنیم. [یا مثلاً] گردآوریِ نخبگان منطقهِی غرب آسیا؛ در کشورهای دیگر اینجا هم نخبگان زیادی هستند. [یا مثلاً] گردآوریِ نخبگان جهان اسلام؛ گردآوریِ نخبگان محورِ مقاومت. امروز یک پدیدهای در همین منطقهی ما و شمال آفریقا وجود دارد به عنوان محور مقاومت، اینها نخبگانی دارند؛ گردآوریِ اینها، ارتباط برقرار کردن با اینها؛ [یا] حتّی گردآوریِ نخبههای حقجوی عالم در هر کشوری؛ در اروپا، در خود آمریکا، در جاهای دیگر، کسانی هستند که حقطلبند، حقجوی هستند، دنبال حرف درست و حرف حق میگردند، اگر بتوانید با آنها تعامل کنید و تفاهم کنید و ارتباط برقرار کنید حرفهای شما را هم قبول دارند میتوانید با اینها ارتباط برقرار کنید، آن وقت در این ارتباط و در نهادسازیهایی که با این ارتباط صورت میگیرد، شما میتوانید دانش پاک و باشرافت را، اندیشهی درست را منتقل کنید.
[۱۹۸] بیانات امام خامنهای در دیدار جمعی از موکبداران عراقی، ۱۳۹۸٫۰۶٫۲۷: اگر ظرفیّتهای کشورهای اسلامی -ظرفیّت عراق، ظرفیّت ایران، ظرفیّت کشورهای دیگر منطقهی غرب آسیا و شمال آفریقا- بر روی هم مجتمع بشود، اگر این ظرفیّتها به هم برسند، این دستها در هم گره بخورند، آن وقت امّت اسلامی نشان خواهد داد که عزّت الهی یعنی چه؛ تمدّن عظیم اسلامی را به جوامع عالَم نشان خواهند داد؛ باید هدف ما این باشد و… راهپیمایی اربعین میتواند یک وسیلهی گویایی برای تحقّق این هدف باشد. از دَهها کشور در راهپیمایی اربعین شرکت میکنند و میهمان مردم عراق میشوند، سعی کنیم در این راهپیمایی پیوندهای مستحکم بین برادران مسلمان را بیشتر کنیم؛ پیوند بین عراقی و غیر عراقی، پیوند بین شیعه و سنّی، پیوند بین عرب و فارس و تُرک و کُرد؛ این پیوندها مایهی سعادت است، این پیوندها آیت رحمت پروردگار است. دشمن سعی در تفرقه دارد که نتوانسته است و به حول و قوّهی الهی نخواهد توانست. ما -ایران و عراق- دو ملّت هستیم متّصل به یکدیگر؛ تنهای ما، دلهای ما، جانهای ما به یکدیگر متّصل است؛ آنچه این اتّصال را ایجاد کرده است، ایمان بِالله و محبّت به اهلبیت (علیهم السّلام) است، محبّت به حسینبنعلی (علیهالسّلام) است؛ روزبهروز هم این زیاد خواهد شد انشاءالله. دشمنان توطئه میکنند امّا توطئهی دشمنان اثری نخواهد کرد. از شروع انقلاب اسلامی تا امروز، چهل سال است که آمریکا و اذناب آمریکا و دستیاران آمریکا و مزدوران آمریکا علیه جمهوری اسلامی نقشه میکشند، فعّالیّت میکنند، پول خرج میکنند، تهدید میکنند، تحریم میکنند؛ به کوری چشم آنها جمهوری اسلامی در این چهل سال از یک نهال باریک تبدیل شده است به یک درخت تناور که «اَصلُها ثابِتٌ وَ فَرعُها فِی السَّماء».(سوره مبارکه ابراهیم آیه ۲۴) انشاءالله این شعاری که شما میدهید علیه آمریکا، علیه رژیم صهیونیستی، علیه دشمنان و مستکبرین، در آیندهی نه چندان دوری تحقّق پیدا خواهد کرد و انشاءالله شما موفّق خواهید شد.
بیانات امام خامنهای در دیدار مسئولان نظام و میهمانان بیست و هشتمین کنفرانس بینالمللى وحدت اسلامى، ۱۳۹۳٫۱۰٫۱۹: اینکه رؤسای کشورهای اسلامی یا روشنفکران کشورهای اسلامی علیه یکدیگر حرف بزنند – ولو فقط حرف باشد – دشمن را جَری میکند؛ به دشمن امید میدهد؛ همچنانکه واقعیّت امروز، همین است. همینقدر که ما ولو در اظهاراتمان کنار یکدیگر قرار بگیریم، عظمت میبخشد به دنیای اسلام؛ عظمت میبخشد به شخصیّت امّت اسلامی. هرجا نمونههایی از این اجتماع را ما مشاهده کردیم، ولو تنها، جسمها در کنار هم قرار گرفتند، دیدیم انعکاس آن در دنیا مایهی شرف و آبروی اسلام و مسلمین شد؛ مایهی آبروی پیغمبر شد. نماز عید را که میخوانیم، کنار هم قرار میگیریم، میگوییم:اَلَّذی جَعَلتَهُ لِلمُسلِمینَ عیداً وَ لِمُحَمَّدٍ صلّیاللهعلیهوآله ذُخراً وَ شَرَفاً وَ کَرامَتاً وَ مَزیداً؛(إقبال الأعمال، سید بن طاووس، ج ۱، ۲۸۸) صِرف کنار هم قرار گرفتن جسمها در نماز، برای پیغمبر مایهی شرف است؛ برای امّت اسلامی مایهی اعزاز و احترام است. اجتماع حج همینجور است. امسال شما ملاحظه کردید در اربعین حسینی میلیونها انسان در کنار هم قرار گرفتند؛ خود این حرکت عظیم یک جمعی از مسلمانها – البتّه مخصوص شیعه نبود، سنّیها هم بودند – که در دنیا انعکاس پیدا کرد، تعظیم کردند؛ تجلیل کردند؛ آن را بزرگترین گردهمایی عالم به حساب آوردند؛ چه کسانی؟ آنهایی که دارند مسائل اسلامی را رصد میکنند.
[۱۹۹] بیانات امام خامنهای در دیدار کارگزاران حج، ۱۳۹۲٫۰۶٫۲۰: یک نکتهی اساسی که نقطهی قوّت حج است و مایهی اقتدار حج است، این است که فرهنگ اسلامی ناب میان مسلمانان تبادل پیدا کند، تجربیّات اسلامی میان مسلمانها تبادل پیدا کند.
بیانات امام خامنهای در دیدار کارگزاران و دستاندرکاران حج، ۱۳۸۸٫۰۸٫۰۴: امتیاز حج بر سایر واجبات و فرائض اسلامى، جهانى بودن و بین المللى بودن آن است.
بیانات امام خامنهای در دیدار کارگزاران حج، ۱۳۹۸٫۰۴٫۱۲: همین طور که شما به طور واضح مشاهده میکنید، در حج، هم نمایش بندگی و خشوع وجود دارد -از اوّل تا آخر اَعمال حج خشوع است، بندگی است، تضرّع است- هم در عین حال در کنار این عاملِ صددرصد معنوی، یک عامل اجتماعی وجود دارد و آن وحدت است، برادری است، یکرنگی است؛ فقیر و غنی، اقوام گوناگون، ملّتهای گوناگون، نژادهای گوناگون، در کنار هم، با یک انگیزه، با یک هدف، یک عمل را انجام میدهند؛ ما دیگر کجا چنین چیزی را سراغ داریم؟ چه در بین فرایض اسلامی و چه در آنچه ما از ادیان گوناگون اطّلاع داریم، چنین چیزی وجود ندارد.
پیام امام خامنهای به مناسبت فرارسیدن ایام حج، ۱۳۹۹٫۰۵٫۰۷: تدبّر و اندیشیدن در پدیدهی حج، حجگزار را به این باور قطعی میرساند که بسیاری از آرمانها و آرزوهای دین برای بشریّت، بدون همافزایی و همدلی و همکاری مجموعهی دینداران، به بار نمینشیند، و با پیدایش این همدلی و همکاری، کید معاندان و دشمنان، مشکل مهمّی بر سر این راه پدید نمیآورد.
[۲۰۰] بیانات امام خامنهای در دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت عید نیمهشعبان، ۱۳۸۱٫۰۷٫۳۰: بزرگترین وظیفهی منتظران امام زمان این است که از لحاظ معنوی و اخلاقی و عملی و پیوندهای دینی و اعتقادی و عاطفی با مؤمنین و همچنین برای پنجه درافکندن با زورگویان، خود را آماده کنند.
بیانات امام خامنهای در دیدار با رهبران گروههای جهادی افغانستان و جمعی از مسؤولان وزارت امور خارجه، ۱۳۶۹٫۰۸٫۲۹: یکی از اصول اسلام، وحدت مسلمین و اخوت اسلامی است. «واعتصموا بحبلاللَّه»(۱). نقاط مشترک را هم باید چسبید.
[۲۰۱] سخنرانی امام خامنهای تلویزیونی به مناسبت روز جهانی قدس، ۱۴۰۰٫۰۲٫۱۷: دو عامل مهم، تعیینکنندهی آینده است: اوّل ـ و مهمتر ـ تداوم مقاومت در داخل سرزمینهای فلسطین و تقویت خطّ جهاد و شهادت، و دوّم، حمایت جهانی دولتها و ملّتهای مسلمان در سراسر جهان از مجاهدان فلسطینی. همه -دولتمردان، روشنفکران، عالمان دینی، احزاب و گروهها، جوانان غیور و دیگر قشرها- باید جایگاه خود در این حرکت سراسری را بیابیم و نقش ایفا کنیم. این است آن چیزی که کید دشمن را باطل میکند و برای این وعدهی الهی: اَم یُریدونَ کَیدًا فَالَّذینَ کَفَروا هُمُ المَکیدون (سوره مبارکه الطور آیه ۴۲)، مصداقی آخرالزّمانی به وجود میآورد؛ وَ اللهُ غالِبٌ عَلی اَمرِه؛ وَلٰکِنَّ اَکثَرَ النّاسِ لا یَعـلَمونَ (سوره مبارکه یوسف آیه ۲۱).
[۲۰۲] بیانات امام خامنهای در دیدار مسئولان نظام و سفراى کشورهاى اسلامى، ۱۳۹۴٫۰۲٫۲۶: ما هر مقداری که بتوانیم از مظلوم حمایت میکنیم و هر مقداری که تواناییهای ما و وسع ما باشد وظیفهی ما است؛ اسلام به ما گفته است که «کُن للِظّالِمِ خَصماً وَ لِلمَظلومِ عَونا»(نامه ۴۷ نهج البلاغه) – این سفارش امیرالمؤمنین است – ما نمیگوییم «اُنصُر اَخاکَ ظالِماً اَو مَظلوما» – این شعار جاهلی است؛ میگفتند اگر برادرت ظالم هم هست یا مظلوم است، باید از او دفاع کنی و حمایت کنی – قرآن این را نمیگوید؛ معرفت اسلامی این را منع میکند. نخیر؛ ظالم هر کسی بود باید با او مقابله کرد و جلوی ظلم او را گرفت؛ مظلوم هرکسی هست باید از او حمایت کرد.
[۲۰۳] پیام امام خامنهای به حجاج بیتالله الحرام، ۱۳۹۶٫۰۶٫۰۹: رؤسای کشورهای اسلامی و نخبگان سیاسی و دینی و فرهنگی در دنیای اسلام، وظایف سنگین بر دوش دارند: وظیفهی ایجاد وحدت و برحذر داشتن همگان از ستیزهگریهای قومی و مذهبی؛ وظیفهی آگاهسازی ملّتها از شیوههای دشمنی و خیانت استکبار و صهیونیسم؛ وظیفهی تجهیز همگان برای مقابله با دشمن در میدانهای گوناگون جنگ نرم و سخت؛ وظیفهی متوقّفسازی فوری وقایع فاجعهبار در میان کشورهای اسلامی که امروز نمونههای تلخ آن همچون حوادث یمن، در سراسر جهان مایهی اندوه و اعتراض است؛ وظیفهی دفاع قاطع از اقلّیّتهای تحت ستم مسلمان، همچون مظلومان میانمار و غیره؛ و از همه مهمتر وظیفهی دفاع از فلسطین و همکاری و همراهی بیچندوچون با ملّتی که نزدیک به هفتاد سال است برای کشور غصبشدهی خود مبارزه میکند.
[۲۰۴] بیانات امام خامنهای در دیدار وزیر امور خارجه، سفیران و مسئولان نمایندگیهای ایران در خارج از کشور با رهبر انقلاب، ۱۳۹۴٫۰۸٫۱۰: حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به دیگر اصول سیاست خارجی در قانون اساسی از جمله تعهدات برادرانه به همهی مسلمانان جهان، حمایت بیدریغ از مستضعفان جهان، طرد کامل استعمار و جلوگیری از نفوذ اجانب در همهی زمینهها، حفظ استقلال همهجانبه، دفاع از حقوق همهی مسلمانان، عدم تعهد به قدرتهای سلطهگر، روابط صلحآمیز متقابل با دولتهای غیرمحارب، خودداری از هرگونه دخالت در امور داخلی ملتها و حمایت از مبارزات حقطلبانهی مستضعفان در مقابل مستکبران در هر نقطه از جهان افزودند: این اصول جذاب، نو و والا، ذهن ملتها بهخصوص نخبگان را به خود جلب کرده است.
ایشان افزودند: سیاست خارجی جمهوری اسلامی با این راهبردها و مختصات، سیاست خارجی انقلابی است و اگر در اجرا با راهکارهای هوشمندانه همراه شود، آثار شگفتانگیزی به همراه میآورد و ظرفیت حل بخش مهمی از مشکلات جهان اسلام را داراست.
[۲۰۵] بیانات امام خامنهای در دیدار وزیر امور خارجه، سفیران و مسئولان نمایندگیهای ایران در خارج از کشور با رهبر انقلاب، ۱۳۹۴٫۰۸٫۱۰: حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به دیگر اصول سیاست خارجی در قانون اساسی از جمله تعهدات برادرانه به همهی مسلمانان جهان، حمایت بیدریغ از مستضعفان جهان، طرد کامل استعمار و جلوگیری از نفوذ اجانب در همهی زمینهها، حفظ استقلال همهجانبه، دفاع از حقوق همهی مسلمانان، عدم تعهد به قدرتهای سلطهگر، روابط صلحآمیز متقابل با دولتهای غیرمحارب، خودداری از هرگونه دخالت در امور داخلی ملتها و حمایت از مبارزات حقطلبانهی مستضعفان در مقابل مستکبران در هر نقطه از جهان افزودند: این اصول جذاب، نو و والا، ذهن ملتها بهخصوص نخبگان را به خود جلب کرده است.
ایشان افزودند: سیاست خارجی جمهوری اسلامی با این راهبردها و مختصات، سیاست خارجی انقلابی است و اگر در اجرا با راهکارهای هوشمندانه همراه شود، آثار شگفتانگیزی به همراه میآورد و ظرفیت حل بخش مهمی از مشکلات جهان اسلام را داراست.
[۲۰۶] بیانات امام خامنهای در دیدار وزیر امور خارجه، سفیران و مسئولان نمایندگیهای ایران در خارج از کشور با رهبر انقلاب، ۱۳۹۴٫۰۸٫۱۰: حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به دیگر اصول سیاست خارجی در قانون اساسی از جمله تعهدات برادرانه به همهی مسلمانان جهان، حمایت بیدریغ از مستضعفان جهان، طرد کامل استعمار و جلوگیری از نفوذ اجانب در همهی زمینهها، حفظ استقلال همهجانبه، دفاع از حقوق همهی مسلمانان، عدم تعهد به قدرتهای سلطهگر، روابط صلحآمیز متقابل با دولتهای غیرمحارب، خودداری از هرگونه دخالت در امور داخلی ملتها و حمایت از مبارزات حقطلبانهی مستضعفان در مقابل مستکبران در هر نقطه از جهان افزودند: این اصول جذاب، نو و والا، ذهن ملتها بهخصوص نخبگان را به خود جلب کرده است.
ایشان افزودند: سیاست خارجی جمهوری اسلامی با این راهبردها و مختصات، سیاست خارجی انقلابی است و اگر در اجرا با راهکارهای هوشمندانه همراه شود، آثار شگفتانگیزی به همراه میآورد و ظرفیت حل بخش مهمی از مشکلات جهان اسلام را داراست.
[۲۰۷] بیانات امام خامنهای در دیدار وزیر امور خارجه، سفیران و مسئولان نمایندگیهای ایران در خارج از کشور با رهبر انقلاب، ۱۳۹۴٫۰۸٫۱۰: حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به دیگر اصول سیاست خارجی در قانون اساسی از جمله تعهدات برادرانه به همهی مسلمانان جهان، حمایت بیدریغ از مستضعفان جهان، طرد کامل استعمار و جلوگیری از نفوذ اجانب در همهی زمینهها، حفظ استقلال همهجانبه، دفاع از حقوق همهی مسلمانان، عدم تعهد به قدرتهای سلطهگر، روابط صلحآمیز متقابل با دولتهای غیرمحارب، خودداری از هرگونه دخالت در امور داخلی ملتها و حمایت از مبارزات حقطلبانهی مستضعفان در مقابل مستکبران در هر نقطه از جهان افزودند: این اصول جذاب، نو و والا، ذهن ملتها بهخصوص نخبگان را به خود جلب کرده است.
ایشان افزودند: سیاست خارجی جمهوری اسلامی با این راهبردها و مختصات، سیاست خارجی انقلابی است و اگر در اجرا با راهکارهای هوشمندانه همراه شود، آثار شگفتانگیزی به همراه میآورد و ظرفیت حل بخش مهمی از مشکلات جهان اسلام را داراست.
[۲۰۸] بیانات امام خامنهای در دیدار وزیر امور خارجه، سفیران و مسئولان نمایندگیهای ایران در خارج از کشور با رهبر انقلاب، ۱۳۹۴٫۰۸٫۱۰: حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به دیگر اصول سیاست خارجی در قانون اساسی از جمله تعهدات برادرانه به همهی مسلمانان جهان، حمایت بیدریغ از مستضعفان جهان، طرد کامل استعمار و جلوگیری از نفوذ اجانب در همهی زمینهها، حفظ استقلال همهجانبه، دفاع از حقوق همهی مسلمانان، عدم تعهد به قدرتهای سلطهگر، روابط صلحآمیز متقابل با دولتهای غیرمحارب، خودداری از هرگونه دخالت در امور داخلی ملتها و حمایت از مبارزات حقطلبانهی مستضعفان در مقابل مستکبران در هر نقطه از جهان افزودند: این اصول جذاب، نو و والا، ذهن ملتها بهخصوص نخبگان را به خود جلب کرده است.
ایشان افزودند: سیاست خارجی جمهوری اسلامی با این راهبردها و مختصات، سیاست خارجی انقلابی است و اگر در اجرا با راهکارهای هوشمندانه همراه شود، آثار شگفتانگیزی به همراه میآورد و ظرفیت حل بخش مهمی از مشکلات جهان اسلام را داراست.
[۲۰۹] بیانات امام خامنهای در دیدار وزیر امور خارجه، سفیران و مسئولان نمایندگیهای ایران در خارج از کشور با رهبر انقلاب، ۱۳۹۴٫۰۸٫۱۰: حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به دیگر اصول سیاست خارجی در قانون اساسی از جمله تعهدات برادرانه به همهی مسلمانان جهان، حمایت بیدریغ از مستضعفان جهان، طرد کامل استعمار و جلوگیری از نفوذ اجانب در همهی زمینهها، حفظ استقلال همهجانبه، دفاع از حقوق همهی مسلمانان، عدم تعهد به قدرتهای سلطهگر، روابط صلحآمیز متقابل با دولتهای غیرمحارب، خودداری از هرگونه دخالت در امور داخلی ملتها و حمایت از مبارزات حقطلبانهی مستضعفان در مقابل مستکبران در هر نقطه از جهان افزودند: این اصول جذاب، نو و والا، ذهن ملتها بهخصوص نخبگان را به خود جلب کرده است.
ایشان افزودند: سیاست خارجی جمهوری اسلامی با این راهبردها و مختصات، سیاست خارجی انقلابی است و اگر در اجرا با راهکارهای هوشمندانه همراه شود، آثار شگفتانگیزی به همراه میآورد و ظرفیت حل بخش مهمی از مشکلات جهان اسلام را داراست.
[۲۱۰] بیانات امام خامنهای در دیدار وزیر امور خارجه، سفیران و مسئولان نمایندگیهای ایران در خارج از کشور با رهبر انقلاب، ۱۳۹۴٫۰۸٫۱۰: حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به دیگر اصول سیاست خارجی در قانون اساسی از جمله تعهدات برادرانه به همهی مسلمانان جهان، حمایت بیدریغ از مستضعفان جهان، طرد کامل استعمار و جلوگیری از نفوذ اجانب در همهی زمینهها، حفظ استقلال همهجانبه، دفاع از حقوق همهی مسلمانان، عدم تعهد به قدرتهای سلطهگر، روابط صلحآمیز متقابل با دولتهای غیرمحارب، خودداری از هرگونه دخالت در امور داخلی ملتها و حمایت از مبارزات حقطلبانهی مستضعفان در مقابل مستکبران در هر نقطه از جهان افزودند: این اصول جذاب، نو و والا، ذهن ملتها بهخصوص نخبگان را به خود جلب کرده است.
ایشان افزودند: سیاست خارجی جمهوری اسلامی با این راهبردها و مختصات، سیاست خارجی انقلابی است و اگر در اجرا با راهکارهای هوشمندانه همراه شود، آثار شگفتانگیزی به همراه میآورد و ظرفیت حل بخش مهمی از مشکلات جهان اسلام را داراست.
[۲۱۱] بیانات امام خامنهای در دیدار وزیر امور خارجه، سفیران و مسئولان نمایندگیهای ایران در خارج از کشور با رهبر انقلاب، ۱۳۹۴٫۰۸٫۱۰: حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به دیگر اصول سیاست خارجی در قانون اساسی از جمله تعهدات برادرانه به همهی مسلمانان جهان، حمایت بیدریغ از مستضعفان جهان، طرد کامل استعمار و جلوگیری از نفوذ اجانب در همهی زمینهها، حفظ استقلال همهجانبه، دفاع از حقوق همهی مسلمانان، عدم تعهد به قدرتهای سلطهگر، روابط صلحآمیز متقابل با دولتهای غیرمحارب، خودداری از هرگونه دخالت در امور داخلی ملتها و حمایت از مبارزات حقطلبانهی مستضعفان در مقابل مستکبران در هر نقطه از جهان افزودند: این اصول جذاب، نو و والا، ذهن ملتها بهخصوص نخبگان را به خود جلب کرده است.
ایشان افزودند: سیاست خارجی جمهوری اسلامی با این راهبردها و مختصات، سیاست خارجی انقلابی است و اگر در اجرا با راهکارهای هوشمندانه همراه شود، آثار شگفتانگیزی به همراه میآورد و ظرفیت حل بخش مهمی از مشکلات جهان اسلام را داراست.
[۲۱۲] بیانات امام خامنهای در دیدار وزیر امور خارجه، سفیران و مسئولان نمایندگیهای ایران در خارج از کشور با رهبر انقلاب، ۱۳۹۴٫۰۸٫۱۰: حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به دیگر اصول سیاست خارجی در قانون اساسی از جمله تعهدات برادرانه به همهی مسلمانان جهان، حمایت بیدریغ از مستضعفان جهان، طرد کامل استعمار و جلوگیری از نفوذ اجانب در همهی زمینهها، حفظ استقلال همهجانبه، دفاع از حقوق همهی مسلمانان، عدم تعهد به قدرتهای سلطهگر، روابط صلحآمیز متقابل با دولتهای غیرمحارب، خودداری از هرگونه دخالت در امور داخلی ملتها و حمایت از مبارزات حقطلبانهی مستضعفان در مقابل مستکبران در هر نقطه از جهان افزودند: این اصول جذاب، نو و والا، ذهن ملتها بهخصوص نخبگان را به خود جلب کرده است.
ایشان افزودند: سیاست خارجی جمهوری اسلامی با این راهبردها و مختصات، سیاست خارجی انقلابی است و اگر در اجرا با راهکارهای هوشمندانه همراه شود، آثار شگفتانگیزی به همراه میآورد و ظرفیت حل بخش مهمی از مشکلات جهان اسلام را داراست.
[۲۱۳] بیانات امام خامنهای در دیدار رئیسجمهور و اعضای هیأت دولت، ۱۳۹۵٫۰۶٫۰۳: توان دیپلماسی خودمان را در سطح دنیا درست توزیع کنیم؛ یعنی سهم آسیا به تناسب وسعت و توانایی آسیا باید به آسیا داده بشود، سهم آفریقا و آمریکای لاتین همینجور.
[۲۱۴] سیاستهای کلی برنامه ششم توسعه ابلاغ شده در تاریح ۱۳۹۴٫۰۴٫۰۹: ۶۰- اولویت دادن به دیپلماسی اقتصادی با هدف توسعهی سرمایهگذاری خارجی، ورود به بازارهای جهانی و دستیابی به فناوری برای تحقق اهداف اقتصاد مقاومتی و سند چشمانداز.
[۲۱۵] حکم انتصاب حجتالاسلام والمسلمین اراکی به سمت دبیرکلی مجمع تقریب مذاهب اسلامی از سوی امام خامنهای، ۱۳۹۱٫۰۴٫۲۴: از سوی دیگر دشمنان اسلام و امپراطوران کفر و نفاق به رهبری امریکا و اسرائیل میخواهند معادلهی جهاد و مقاومت را تبدیل به طرح تکفیر و ترور فرزندان اسلام نموده و در یک کلام، جنگ شیعه – سنی را به مثابه دلمشغولی ملتهای مسلمان بر جهان اسلام تحمیل کنند و به خیال خود از این راه بر تمامی مقدرات مادی و معنوی جهان اسلام مسلط شوند.
از مجمع تقریب مذاهب اسلامی در این برههی خطیر و حساس انتظار میرود با بهرهگیری از تجربیات ارزشمند گذشته و نیز خلاقیت و ابتکارات مورد نیاز شرایط کنونی، با همکاری و همدلی نخبگان جهان اسلام بهویژه اندیشمندان حوزه و دانشگاه «دیپلماسی وحدت اسلامی» را راهبرد خود قرار داده و پایهگذاری تشکیل امت واحد اسلامی را در مقابل اردوگاه استکبار به عنوان چشمانداز آینده ترسیم نماید.
[۲۱۶] پیام مهم رهبر انقلاب به جوانان اروپا و آمریکای شمالی، ۱۳۹۳٫۱۱٫۰۱: خواستهی دوم من این است که در واکنش به سیل پیشداوریها و تبلیغات منفی، سعی کنید شناختی مستقیم و بیواسطه از این دین به دست آورید. منطق سلیم اقتضاء میکند که لااقل بدانید آنچه شما را از آن میگریزانند و میترسانند، چیست و چه ماهیّتی دارد. من اصرار نمیکنم که برداشت من یا هر تلقّی دیگری از اسلام را بپذیرید بلکه میگویم اجازه ندهید این واقعیّت پویا و اثرگذار در دنیای امروز، با اغراض و اهداف آلوده به شما شناسانده شود. اجازه ندهید ریاکارانه، تروریستهای تحت استخدام خود را به عنوان نمایندگان اسلام به شما معرفی کنند. اسلام را از طریق منابع اصیل و مآخذ دست اوّل آن بشناسید. با اسلام از طریق قرآن و زندگی پیامبر بزرگ آن (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) آشنا شوید. من در اینجا مایلم بپرسم آیا تاکنون خود مستقیماً به قرآن مسلمانان مراجعه کردهاید؟ آیا تعالیم پیامبر اسلام (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) و آموزههای انسانی و اخلاقی او را مطالعه کردهاید؟ آیا تاکنون به جز رسانهها، پیام اسلام را از منبع دیگری دریافت کردهاید؟ آیا هرگز از خود پرسیدهاید که همین اسلام، چگونه و بر مبنای چه ارزشهایی طیّ قرون متمادی، بزرگترین تمدّن علمی و فکری جهان را پرورش داد و برترین دانشمندان و متفکّران را تربیت کرد؟ من از شما میخواهم اجازه ندهید با چهرهپردازیهای موهن و سخیف، بین شما و واقعیّت، سدّ عاطفی و احساسی ایجاد کنند و امکان داوری بیطرفانه را از شما سلب کنند. امروز که ابزارهای ارتباطاتی، مرزهای جغرافیایی را شکسته است، اجازه ندهید شما را در مرزهای ساختگی و ذهنی محصور کنند. اگر چه هیچکس بهصورت فردی نمیتواند شکافهای ایجاد شده را پر کند، امّا هر یک از شما میتواند به قصد روشنگریِ خود و محیط پیرامونش، پلی از اندیشه و انصاف بر روی آن شکافها بسازد. این چالش از پیش طراحی شده بین اسلام و شما جوانان، اگر چه ناگوار است امّا میتواند پرسشهای جدیدی را در ذهن کنجکاو و جستجوگر شما ایجاد کند. تلاش در جهت یافتن پاسخ این پرسشها، فرصت مغتنمی را برای کشف حقیقتهای نو پیش روی شما قرار میدهد. بنابراین، این فرصت را برای فهم صحیح و درک بدون پیشداوری از اسلام از دست ندهید تا شاید به یمن مسئولیّتپذیری شما در قبال حقیقت، آیندگان این برهه از تاریخ تعامل غرب با اسلام را با آزردگی کمتر و وجدانی آسودهتر به نگارش درآورند.
[۲۱۷] بیانیه «گام دوم انقلاب» خطاب به ملت ایران، ۱۳۹۷٫۱۱٫۲۲: عزّت ملّی، روابط خارجی، مرزبندی با دشمن: این هر سه، شاخههایی از اصلِ «عزّت، حکمت، و مصلحت» در روابط بینالمللیاند. صحنهی جهانی، امروز شاهد پدیدههایی است که تحقّق یافته یا در آستانهی ظهورند: تحرّک جدید نهضت بیداری اسلامی بر اساس الگوی مقاومت در برابر سلطهی آمریکا و صهیونیسم؛ شکست سیاستهای آمریکا در منطقهی غرب آسیا و زمینگیر شدن همکاران خائن آنها در منطقه؛ گسترش حضور قدرتمندانهی سیاسی جمهوری اسلامی در غرب آسیا و بازتاب وسیع آن در سراسر جهان سلطه.
[۲۱۸] بیانیه «گام دوم انقلاب» خطاب به ملت ایران، ۱۳۹۷٫۱۱٫۲۲: سردمداران نظام سلطه نگرانند؛ پیشنهادهای آنها عموماً شامل فریب و خدعه و دروغ است. امروز ملّت ایران علاوه بر آمریکای جنایتکار، تعدادی از دولتهای اروپایی را نیز خدعهگر و غیر قابل اعتماد میداند. دولت جمهوری اسلامی باید مرزبندی خود را با آنها با دقّت حفظ کند؛ از ارزشهای انقلابی و ملّی خود، یک گام هم عقبنشینی نکند؛ از تهدیدهای پوچ آنان نهراسد؛ و در همهحال، عزّت کشور و ملّت خود را در نظر داشته باشد و حکیمانه و مصلحتجویانه و البتّه از موضع انقلابی، مشکلات قابل حلّ خود را با آنان حل کند. در مورد آمریکا حلّ هیچ مشکلی متصوّر نیست و مذاکره با آن جز زیان مادّی و معنوی محصولی نخواهد داشت.
[۲۱۹] بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان، ۱۳۹۸٫۰۳٫۰۱: خب، ما به یک حرکت عمومی به سمت آن چشمانداز نیاز داریم؛ باید یک حرکت عمومی در کشور راه بیفتد؛ البتّه این حرکت وجود دارد منتها بایستی انضباط پیدا کند، سرعت پیدا کند و پیشرفتش به سمت آن چشمانداز محسوس باشد. این حرکت طبعاً با محوریّت جوان متعهّد است؛ جوانهای متعهّد، محور این حرکتند. جوان هم که میگویم، لزوماً مراد من جوان بیستودوساله و بیستوپنجساله نیست؛ البتّه از جوانهای بیستودوساله و بیستوپنجساله خیلی کار برمیآید؛ واقعاً این جوری است که این خواهر عزیزمان گفت، که بیستسالهها را با شصتسالهها مقایسه کرد که شماها هم همه برایش کف زدید؛ بنده بیستساله و بیستوپنجساله را [هم میگویم]؛ منتها وقتی من میگویم جوان، منظورم صرفاً جوان دههی بیستی نیست؛ نه، سیساله، سیوپنجساله، چهلساله، اینها هم جوانند، یعنی اینها هم میتوانند در همین عرصه نقشآفرینی کنند، میتوانند کار کنند؛ اینها هستند که اگر متعهّد باشند میتوانند در نظام مدیریّت کشور یک تحوّل عظیمی را به وجود بیاورند.
بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان، ۱۳۹۸٫۰۳٫۰۱: ببینید، درست توجّه کنید! یک حرکتِ عمومیِ معقول و منضبط -منضبط! وقتی میگوییم منضبط، یعنی حرکت، غوغاسالارانه و بَلبشویی و مانند اینها نباشد؛ گاهی حرکتهای عمومی با بلبشو و غوغاسالاری و مانند اینها همراه است؛ آنها ارزشی ندارد- و صحیح و منتظم و عقلائی اگر بخواهد انجام بگیرد، به چند چیز نیاز دارد:
[۲۲۰] بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان، ۱۳۹۸٫۰۳٫۰۱: خب این چهار عنصری که گفتیم (شناخت صحنه، جهتگیری تمدنی، عامل امید بخش و راهکار عملی) -همهی اینها- که برای یک حرکت عمومی این چهار عنصر نیاز است، تبیین اینها نیاز دارد به ذهن فعّال و زبان گویا؛ منتها این [مورد] آخری که مسئلهی راهکارهای عملی باشد، احتیاج دارد به هدایت، تمرکز، پیگیری، فعّالیّت پیدرپی و لحظهبهلحظه برای اینکه بتواند این کاروان عظیم جامعه را و مهمتر از همه جوانهای جامعه را به پیش ببرد. این کارِ چه کسی است؟ این تمرکز، این ایجاد برنامهی کار، پیدا کردن راهکار، ارائهی راهکار، برنامهریزی، به عهدهی چه کسی است؟ این به عهدهی جریانهای حلقههای میانی است. این، نه به عهدهی رهبری است، نه به عهدهی دولت است، نه به عهدهی دستگاههای دیگر است؛ [بلکه] به عهدهی مجموعههایی از خود ملّت است که خوشبختانه امروز ما این را کم هم نداریم. ما نخبههای فکری در زمینههای گوناگونِ مورد نیاز در میان جوانان، در میان مسئولین خودمان داریم. اینها میتوانند بنشینند برنامهریزی کنند و هدایت کنند. تشکّلهای دانشجویی از این قبیلند، مجموعههای باتجربه و فعّال در زمینههای فرهنگی و فکری و مانند اینها از این قبیلند و هر که هم در این زمینهها فعّالتر باشد، مؤثّرتر است؛ یعنی زمام کار دست کسانی است که فعّالیّت کنند؛ تنبلی و بیحالی و کسالت و مانند اینها به درد نمیخورد.
[۲۲۱] بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان، ۱۳۹۸٫۰۳٫۰۱: اوّلاً نیاز دارد به اینکه از صحنه یک شناختی وجود داشته باشد؛ یعنی این کسانی که این حرکت را انجام میدهند یا محور این حرکتند یا لااقل تحریککنندهی این حرکتند، بایستی صحنه را درست بشناسند، عناصر درگیر در این صحنه را بشناسند. امروز شما در کشور خودتان، در جمهوری اسلامی، میخواهید یک حرکت انجام بدهید؛ خب باید بدانید جمهوری اسلامی امروز در چه وضعی است، با چه کسی روبهرو است، با چه کسی مواجه است، فرصتهایش کدامها هستند، تهدیدهایش کدامها هستند، دشمنهایش چه کسانی هستند، دوستهایش چه کسانی هستند؛ این باید دانسته بشود و شناخته بشود.
[۲۲۲] بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان، ۱۳۹۸٫۰۳٫۰۱: یک عنصر دیگری که لازم است برای این حرکت، این است که این حرکت باید یک جهتگیری مشخّصی داشته باشد؛ یک جهتگیری منطقی و قابل قبول، که در حرکت عمومی ملّت ایران که ما داریم پیشنهاد میکنیم و مطرح میکنیم، این جهتگیری، جهتگیری به سمت جامعهی اسلامی یا تمدّن اسلامی است؛ یعنی میخواهیم برویم به سمت تشکیل یک جامعهی اسلامی؛ و حرکت عمومی، ما را باید به اینجا و در نهایت به یک تمدّن پیشرفتهی اسلامی برساند. این هم عنصر دوّم.
[۲۲۳] بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان، ۱۳۹۸٫۰۳٫۰۱: عنصر سوّمی که [این حرکت] نیاز دارد، این است که یک عامل امیدبخشی باید وجود داشته باشد، یک نقطهی روشنی باید وجود داشته باشد. در هر حرکتی اگر چنانچه این نقطهی روشن، این نقطهی امیدبخش وجود نداشته باشد، حرکت پیش نمیرود. این خوشبختانه در کشور ما، برای جامعهی ما، برای مردم ما، کاملاً در دسترس است؛ نقطهی روشن عبارت است از ظرفیّتهای ملّیای که ما اینها را شناختهایم؛ یعنی امروز حتّی شما جوانها ظرفیّتهای ملّت خودتان را شناختهاید. ملّت ایران نشان داده که میتواند کارهای بزرگ را بخوبی انجام بدهد، از عهده بربیاید؛ ملّت ایران انقلاب را راه انداخت، تشکیل جمهوری اسلامی را راه انداخت؛ اینها مثل معجزه است. تشکیل جمهوری اسلامی در دنیای دوقطبیِ کاپیتالیسم و کمونیسم -که آن روز بود- مثل یک معجزه است؛ واقعاً شبیه معجزهی عبور از دریا برای بنیاسرائیل یا عصای موسیٰ است؛ مثل یک معجزه است. خب ملّت ایران این کار را کردند؛ این یک ظرفیّت خیلی مهمّی است. بعد [هم] توانستند این را نگه دارند. دیگران هم از این کارها همین چند سال قبل از این [کردند]؛ دیدید دیگر؛ بعضی از این کشورهای منطقهی شمال آفریقا و مانند آنها از این کارها کردند،(۸) امّا نتوانستند نگه دارند. ملّت ایران توانست نگه دارد. ملّت ایران توانست در مقابل ابرقدرتهای بزرگ دوران سینه سپر کند، آنها را به عقبنشینی وادار کند؛ پس این خودش یک نقطهی امید است. پس ما این نقطهی امید را داریم. البتّه نقاط امید زیاد است؛ یکیاش این است. یکی از نقاط امید، فرسودگی جبههی مقابل ما است. بنده به طور قاطع میگویم -البتّه یک عدّهای فوراً بنا میکنند توجیه و تأویل و انکار و مانند اینها، لکن بنده قاطعاً این را میگویم، میتوانم این را ثابت هم بکنم که حالا وقتش نیست- امروز تمدّن غربی دچار انحطاط است، یعنی واقعاً در حال زوال است: عَلیٰ شَفا جُرُفٍ هارٍ فَانهارَ بِه؛ فی نارِ جَهَنَّم؛(۹) لب گودال است؛ این جوری است. البتّه حوادث و تحوّلات جوامع بتدریج اتّفاق میافتد؛ یعنی زود احساس نمیشود. حتّی خود اندیشمندان غربی این را احساس کردهاند و بر زبان میآورند و میگویند. این هم یکی از نقاط امید ما است. تمدّن غربی، تمدّن مادّی در مقابل ما قرار دارد و رو به فرسودگی است. این هم یکی از نقاط امیدبخش است؛ و بعد هم وعدهی تخلّفناپذیر خدا که «اِن تَنصُرُوا اللهَ یَنصُرکُم».(۱۰) خب، وَمَن اَصدَقُ مِنَ اللهِ قیلًا؟(۱۱) چه کسی از خدا راستگوتر است؟ وعدهی چه کسی از خدا درستتر است؟ خدا میگوید: اِن تَنصُرُوا اللهَ یَنصُرکُم؛ اگر شما نصرت کردید خدا را، یعنی به سمت تمدّن اسلام و جامعهی اسلامی و تحقّق دین خدا پیش رفتید، خدا شما را یاری میکند؛ نقطهی امید. پس عنصر سوّم هم که وجود نقطهی امید است، وجود دارد.
بیانات امام حامنهای در حرم مطهر رضوی، ۱۳۹۳٫۰۱٫۰۱: یک ظرفیّت دیگری که در کشور وجود دارد، زیرساختهای نرمافزاری و سختافزاری است؛ نرمافزاری مثل این سیاستهای اصل ۴۴، سند چشمانداز و این کارهایی که در این چند سال انجام گرفته و همچنین زیرساختهای گوناگون مثل جاده و سدّ و پل و کارخانه و امثال اینها؛ اینها زمینههای بسیار خوبی برای پیشرفت اقتصاد کشور است، اینها ظرفیّتهای یک کشور است.
بیانات امام حامنهای در اجتماع مردم بجنورد، ۱۳۹۱٫۰۷٫۱۹: ملت ایران یک عرصهی رویاروئی با یک مجموعهی دشمن دارد، دشمنی را هم آنها شروع کردند، در رأس دشمنها هم شبکهی خطرناک خبیث صهیونیستی است، که متأسفانه بعضاً دولتهای غربی و بخصوص دولت آمریکا تحت تأثیر این شبکهاند. اینها از اول انقلاب با انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی مخالفت کردند؛ کینهی این مردمی را که انقلاب کردهاند، به دل گرفتهاند؛ الان هم همین جور است. حالا در این صحنهی رویاروئی، یک طرف ملت ایران است، یک طرف هم برخی از قدرتهائی که کینهورزانه با ملت ایران دشمنی میکنند. وقتی عرصه را نگاه میکنیم، اگر یک نگاه به ملت عزیزمان بکنیم، میبینیم ملت ما دارای عزم است، دارای امید است، دارای استعداد برتر است، دارای نسل جوانِ پرانگیزه و پرتلاش است. این حضور نسل جوان، در همهی میدانها خودش را دارد نشان میدهد: در میدان علم، که امروز در دنیا به آن اعتراف میکنند؛ در میدان فناوری، در میدانهای گوناگون اجتماعی؛ آن وقتی که پیش آمد، در دفاع مقدس؛ امروز هم در آمادگیهای گوناگون. اینها را امروز ملت ایران دارد؛ چشمانداز بیست ساله را هم دارد، ابزارهای لازم برای حرکت به سمت جلو را هم دارد، منابع طبیعی هم دارد، معادن ارزشمند هم دارد.
آنچه را که در کشورمان از منابع اساسی در اختیار داریم، از متوسط جهان بیشتر است. من بارها گفتهام: ما تقریباً یکصدم جمعیت دنیائیم، کشور ما هم تقریباً یکصدم وسعت دنیاست؛ اما منابع اصلیای که ما داریم، از یکصدم بسیار بیشتر است. در بعضی از منابع، در میان همهی کشورهای دنیا درجهی اوّلیم؛ مثل منابع انرژی – نفت و گاز – که امروز در میان همهی کشورهای دنیا، در رأس فهرست، ما هستیم. این خصوصیات ماست.
بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی، ۱۳۹۷٫۱۱٫۲۲: نکتهی مهمّی که باید آیندهسازان در نظر داشته باشند، این است که در کشوری زندگی میکنند که از نظر ظرفیّتهای طبیعی و انسانی، کمنظیر است و بسیاری از این ظرفیّتها با غفلت دستاندرکاران تاکنون بیاستفاده یا کماستفاده مانده است. همّتهای بلند و انگیزههای جوان و انقلابی، خواهند توانست آنها را فعّال و در پیشرفت مادّی و معنوی کشور به معنی واقعی جهش ایجاد کنند.
مهمترین ظرفیّت امیدبخش کشور، نیروی انسانی مستعد و کارآمد با زیربنای عمیق و اصیل ایمانی و دینی است. جمعیّت جوان زیر ۴۰ سال که بخش مهمّی از آن نتیجهی موج جمعیّتی ایجادشده در دههی ۶۰ است، فرصت ارزشمندی برای کشور است. ۳۶ میلیون نفر در سنین میانهی ۱۵ و ۴۰ سالگی، نزدیک به ۱۴ میلیون نفر دارای تحصیلات عالی، رتبهی دوّم جهان در دانشآموختگان علوم و مهندسی، انبوه جوانانی که با روحیهی انقلابی رشد کرده و آمادهی تلاش جهادی برای کشورند، و جمع چشمگیر جوانان محقّق و اندیشمندی که به آفرینشهای علمی و فرهنگی و صنعتی و غیره اشتغال دارند؛ اینها ثروت عظیمی برای کشور است که هیچ اندوختهی مادّی با آن مقایسه نمیتواند شد.
بهجز اینها، فرصتهای مادّی کشور نیز فهرستی طولانی را تشکیل میدهد که مدیران کارآمد و پُرانگیزه و خردمند میتوانند با فعّال کردن و بهرهگیری از آن، درآمدهای ملّی را با جهشی نمایان افزایش داده و کشور را ثروتمند و بینیاز و به معنی واقعی دارای اعتمادبهنفس کنند و مشکلات کنونی را برطرف نمایند. ایران با دارا بودن یک درصد جمعیّت جهان، دارای ۷ درصد ذخایر معدنی جهان است: منابع عظیم زیرزمینی، موقعیت استثنائی جغرافیایی میان شرق و غرب و شمال و جنوب، بازار بزرگ ملّی، بازار بزرگ منطقهای با داشتن ۱۵ همسایه با ۶۰۰ میلیون جمعیّت، سواحل دریایی طولانی، حاصلخیزی زمین با محصولات متنوّع کشاورزی و باغی، اقتصاد بزرگ و متنوّع، بخشهایی از ظرفیّتهای کشور است؛ بسیاری از ظرفیّتها دستنخورده مانده است. گفته شده است که ایران از نظر ظرفیّتهای استفادهنشدهی طبیعی و انسانی در رتبهی اوّل جهان است. بیشک شما جوانان مؤمن و پُرتلاش خواهید توانست این عیب بزرگ را برطرف کنید. دههی دوّم چشمانداز، باید زمان تمرکز بر بهرهبرداری از دستاوردهای گذشته و نیز ظرفیّتهای استفادهنشده باشد و پیشرفت کشور از جمله در بخش تولید و اقتصاد ملّی ارتقاء یابد.
[۲۲۴] بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان، ۱۳۹۸٫۰۳٫۰۱: عنصر چهارم این است که بالاخره در هر برههای راهکارهای عملی لازم است. در هر برههای از زمان راهکارهای عملی مورد نیاز است. خب محلّ بحث ما اینجا است. آنچه شما سؤال میکنید -یعنی نسل جوان ممکن است سؤال بکند و یک سؤال مستتری(۱۲) است- همین است که بالاخره راهکار عملی برای اینکه ما بتوانیم به عنوان یک جوان وارد میدان بشویم چیست.
[۲۲۵] سیاستهای کلی برنامه پنجم توسعه، ۱۳۸۷٫۱۰٫۲۱: اینک سیاستهای کلی برنامه پنجم که باید مبنای تهیه و تدوین قانون برنامه ی پنجساله پنجم توسعه ی جمهوری اسلامی ایران باشد، ابلاغ می گردد. … ایجاد درک مشترک از چشم انداز بیست ساله و تقویت باور و عزم ملی برای تحقق آن.
بیانات امام خامنهای در دیدار دانشجویان و نخبگان سراسر کشور، ۱۳۸۴٫۰۷٫۰۳: من مکرر گفتم، الان هم دارم به شما جوانهای عزیز میگویم؛ سند چشمانداز یک انشای مدرسهیی نبوده که کسی بنشیند بنویسد؛ یک آرزوی محض و آرزوی خام هم نبوده؛ اینها چیزهایی است که با ملاحظه و محاسبهی همهی جهات روی کاغذ آمده و معنایش این است که این شدنی است. اینکه ما گفتیم در ظرف بیست سال باید رتبهی بالا را در منطقه، در علم و در اقتصاد داشته باشیم، با محاسبهی همهی جوانب قضیه نوشته و تنظیم شده؛ و این شدنی است. البته همهی کارهای شدنی، رفتن، دنبال کردن، همت گماشتن و انجام دادن میخواهد. شکی نیست که اگر بنشینیم تماشا کنیم، هیچ کاری نخواهد شد. با دنبالگیری، کار شدنی است. انشاءاللَّه پیگیری خواهیم کرد و به توفیق الهی و به حول و قوهی الهی خواهد شد. البته ما آن روزها را علیالقاعده نمیبینیم، اما شماها میبینید؛ مال شماهاست، آیندهی شماست.
بیانات امام خامنهای در دیدار استانداران سراسر کشور، ۱۳۸۲٫۱۰٫۲۲: قبل از پرداختن به مسائل مورد توجه بعضی از آقایان، به نظر من مطالبی مهمتر از مسألهی انتخابات وجود دارد. انتخابات چون مسألهی روز است، اگرچه گذراست، اما بالاخره هیجانی دارد و توجهات را به خودش جلب میکند؛ من هم خلاف انتظارم نیست که شما به عنوان استاندار و مسؤول یک مجموعه، توجهتان به این مسأله جلب شود؛ لیکن باید مراقب بود که مسائل اصلی جای خودش را با مسائل موسمی عوض نکند. به اعتقاد من الان مسألهی اصلی ما در استانها این است: برنامهی چهارم – که علیالقاعده با تغییرات مختصری در مجلس تصویب خواهد شد – و چشماندازی که این برنامه متکی به آن است و در مسیر رسیدن به آن چشمانداز، این برنامه تنظیم شده است، ایجاب میکند که استانها هر کدام یک مسؤولیت جدی، فوری و بیوقفه برای تحقق این برنامه احساس کنند. البته به زبان میشود گفت که بله، همینطور است؛ منتها در عمل، بسیار دشوار و تلاشطلب است. دشوار که میگوییم، به معنای نشدنی نیست؛ یعنی بالاخره حرکت میخواهد، همت میخواهد، چشمپوشی از خیلی چیزها میخواهد، تا انسان حرکت کند و این محقق شود. بهنظرم من در قزوین در یک سخنرانی این نکته را گفتم که در موقع تنظیم چشمانداز بیست ساله، بر اساس محاسبه، اینطور فهمیده شد که این چشمانداز قابل تحقق است؛ مشروط بر اینکه ما حرکت و تلاش کنیم و مجموعه راه بیفتد.
[۲۲۶] بیانات امام خامنهای در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی، ۱۳۸۶٫۰۱٫۰۱: دشمن را باید شناخت، بعد باید نقشهی او را دانست. امروز دشمنان بیرونی ما هم برای ملت ایران نقشه دارند. ما سیاستهای پنجسالهی خودمان را تعریف میکنیم؛ افق چشمانداز بیستساله را تعریف میکنیم؛ برای اینکه راه خودمان را مشخص کنیم. دشمن ما هم همینطور؛ او هم برای ما برنامه دارد؛ او هم سیاستی دارد. باید سیاست او را بشناسیم.
بیانات امام خامنهای در مراسم تنفیذ حکم ریاستجمهوری، ۱۳۸۴٫۰۵٫۱۲: اهدافی که مطرح شده است، اهداف والایی است. این اهداف با حرکت مستمر، با کار و تلاش مداوم، با بهکارگیری همهی نیروهای مستعد و بانشاطی که در کشور ما بحمدالله فراوان هستند، امکانپذیر است. البته نباید شتابزدگی کرد. من، هم به رئیس جمهور محترم عرض میکنم که از شتابزدگی اجتناب شود، آرمانها با جدیت تعقیب شود، اما هیچگونه شتابزدگی بهوجود نیاید؛ هم به مردم عزیزمان توصیه میکنم که در درخواستها شتابزدگی را اعمال نکنند. دولت محترم و خدمتگزار با برنامهریزی صحیح، به همان کیفیتی که در سند چشمانداز بیست ساله تصویب شده و سیاستهایی که اعلام شده است – که جهت این سیاستها هم عدالت، رفاه عمومی و توسعهی علمی و فنی و همهجانبه و عدالتمحور است – در این جهت حرکت کند. دستیابی به این اهداف والا، دور از دسترس نیست. با تلاش، با توکل به خدا، با تکیهی به مردم، با استفاده از نیروهای بانشاطی که در جامعهی جوان ما بحمدالله فراوانند، میتوان به این هدفها دست یافت.
[۲۲۷] بیانات امام خامنهای در دیدار دانشجویان و اساتید دانشگاههای استان همدان، ۱۳۸۳٫۰۴٫۱۷: تا چشمانداز را برای خود تعریف نکنیم، هیچ کار درستی صورت نخواهد گرفت.
بیانات امام خامنهای در دیدار اعضای هیأت دولت و مدیران اجرایی کشور، ۱۳۸۶٫۰۴٫۰۹: در همهی برنامهریزیها، سند چشمانداز در نظر باشد و این را در همهی سطوح ملاحظه کنند. ثبات در برنامهریزی، شرط موفقیت است. اگر ثبات در برنامهریزی و استمرار در جهت درست نباشد – که البته این حرکت در طول راه تصحیح هم خواهد شد، لکن جهتگیری یکی است و استمرار دارد – سازندگی و پیشرفت کشور به نتیجه نخواهد رسید. بیست سال را در نظر بگیرید. هر سال ما یک برنامه داریم – برنامهی یکساله که با بودجه به مجلس داده میشود – که اگر بنا باشد جهتگیری منظم نباشد، امکان دارد تناقض در این برنامهها، اصلاً کارهائی را هم که انجام میگیرد، خنثی کند. ما برنامههای پنج ساله درست کردهایم – در همهی دنیا معمول است – اما اگر برنامهی پنجسالهی امروز در جهت مقابل برنامهی پنجسالهی دیروز یا در جهت مقابل برنامهی پنجسالهی فردا باشد، این کارها همدیگر را از بین خواهد برد و اصلاح هرگز صورت نخواهد گرفت؛ چون فعالیتها همدیگر را خنثی میکنند و نتیجه، ضایع شدن سرمایههای ملی است. ما برای اینکه این اتفاق نیفتد، برنامهی بلندمدت کلیِ عام را به عنوان سند چشم انداز تهیه کردیم. این، برنامهی کلیِ بیست ساله است. برنامهها زیر این سقف باید شکل بگیرند؛ برنامههای پنج ساله در این جهت باید حرکت کنند. هر دولتی سر کار میآید، این جهت را حفظ کند؛ آن وقت برنامهها میشوند مکمل هم. البته دولتها همه یکجور نیستند؛ بعضیها کند کار میکنند، بعضیها تند کار میکنند، بعضیها همهی نیرویشان را به صحنه میآورند، بعضیها آن جور نیستند، بعضی ممکن است اشتباهات بکنند، بعضی نکنند؛ اینها همهاش قابل اصلاح است؛ ولی جهتگیری باید یکی باشد. بنابراین در همهی برنامهریزیها این را هم ملاحظه کنید.
بیانات امام خامنهای در دیدار جمعی از اساتید دانشگاهها، ۱۳۹۵٫۰۳٫۲۹: یکی از وظایف دانایان و خردمندان و نخبگان یک کشور، نگاه به آینده است. ما میخواهیم بیست سال بعد چهجور ایرانی داشته باشیم، این مهم است. اگر دربارهی اقتصاد بحث میکنیم، دربارهی علم بحث میکنیم، دربارهی فنّاوری بحث میکنیم، دربارهی اخلاق و معرفت بحث میکنیم، هدف این است که معلوم باشد ما برای مقطع بیست سال بعد چهجور ایرانی را میخواهیم. خب حالا ما چشمانداز بیستساله را ده یازده سال قبل از این مطرح کردیم که تا ۱۴۰۴ [است]؛ خیلی خب، حالا البتّه ارزیابیها مختلف است که در این ده سالی که گذشته، آیا به قدر ده سال پیش رفتیم یا به قدر پنج سال پیش رفتیم یا به قدر دوازده سال و پانزده سال پیش رفتیم؛ نظرات مختلف است. ما چهجور ایرانی را میخواهیم بیست سال بعد داشته باشیم. بیست سال بعد دانشجویان امروز در مسندهای مدیریّتی قرار دارند، کشور را اداره میکنند؛ اهمّیّت کار شما استادان و مسئولان دانشگاهها اینجا است؛ یعنی این کسانی که امروز دانشجوی شما هستند، بیست سال بعد اینها رئیسجمهورند، وزیرند، نمایندهی مجلسند، مدیر فلان دستگاهند، یعنی کشور دست اینها است؛ شما میخواهید بیست سال بعد چه داشته باشید؟ این نقطهی بسیار مهمّی است، سؤال مهمّی است، دغدغه و اشتغال ذهنی مهمّی است که دانایان کشور و خردمندان کشور که شماها از آن جمله هستید، نمیتوانند نسبت به آن چشمپوشی کنند.
بیانات امام خامنهای در دیدار رئیسجمهوری و اعضای هیأت دولت، ۱۳۹۰٫۰۶٫۰۶: یک مسئلهی دیگر، مسئلهی رسیدن به چشمانداز است. این چشمانداز هدفگذاری شده است، یک سند بالادستی است؛ باید ما این را حتماً رعایت کنیم. بدون جهاد اقتصادی، به چشمانداز نخواهیم رسید. در چشمانداز، قدرت اول اقتصادی منطقه هم مطرح شده. در این میدان – که میدان مسابقه است – اگر چنانچه عقب ماندیم، ضربه خواهیم خورد. آن روز در آن جلسه هم مطرح شد که مسئلهی چشم و همچشمی مطرح نیست؛ مسئله این است که در این چالش عمومی و میدان تحرکات عمومیِ دولتها در این برههی از زمان، اگر کسی عقب ماند، پامال خواهد شد. پیشرفت اقتصادی ما و رسیدن به اهداف چشمانداز، به خاطر این است که اگر چنانچه به آنجا نرسیدیم، ملت ما و کشور ما دچار ضربات سختی خواهد شد؛ احیاناً ضربات مهلکی به ما وارد خواهد آمد. باید به آنجا برسیم؛ این نیاز ماست. با شعاری که ما داریم میدهیم، با اهداف انقلاب اسلامی، جز این چارهای وجود ندارد. حقیقت این است که نظام اسلامی، امروز نظام استکبار و سلطه و الحاد را به چالش گرفته؛ این یک حرکتی است که آغاز شده. شکست خوردن در این میدان، خسارتهایش غیر قابل توصیف است و مخصوص به ملت ما هم نخواهد شد؛ لذا باید در این میدان قطعاً پیروز شد. این پیروزی با این ابزار ممکن نیست؛ ابزارهای گوناگون دیگری هم لازم است؛ از جملهی اینها، پیشرفت اقتصادی است.
بیانات امام خامنهای در دیدار مردم مریوان، ۱۳۸۸٫۰۲٫۲۶: امروز بحمدالله جمهوری اسلامی این فرصت را پیدا کرده است که بر روی طرحهای بلندمدت برای رفع کمبودها و نقیصهها و تخریبهای دورانهای گذشته برنامهریزی کند. چشمانداز بیست ساله یک سند بسیار معتبر و مهم است که مسئولان کشور – چه در قوهی مجریه، چه در قوهی مقننه – و در بخشهای مختلف موظف شدهاند گام به گام این سند چشمانداز را تعقیب کنند و به آن اهداف نزدیک شوند. مردم هوشمند و جوانان بااستعداد در هر نقطهی کشور مسئولیت بزرگی در این زمینه بر دوش دارند. من به شما مردم عزیز و بخصوص به جوانان عرض میکنم که ساختن کشور، پیش بردن کشور یک وظیفهی مشترک است؛ مشترک بین مسئولان و مردم؛ مردم هم دارای مسئولیتند. خیلی باید مراقب باشیم که دشمنان پیشرفت کشور نتوانند ذهن و حواس ما را به نقاط فرعی و درجهی دوم منعطف کنند، تا همه با وحدت کامل بتوانیم به سمت این هدفها حرکت کنیم
[۲۲۸] بیانات امام خامنهای در دیدار رئیسجمهور و اعضای هیأت دولت، ۱۳۹۵٫۰۶٫۰۳: برنامه، هم هماهنگی و همافزایی ایجاد میکند، هم زنجیرهی برنامهها ما را به اهداف چشمانداز میرساند.
بیانات امام خامنهای در مراسم تنفیذ حکم دهمین دوره ریاست جمهوری، ۱۳۸۸٫۰۵٫۱۲: برنامه ریزی کمک خواهد کرد که مردم بتوانند به آنچه که در پیش روی آنهاست، اعتماد کنند؛ بتوانند در مورد پیشرفت کشور قضاوت کنند.
بیانات امام خامنهای در دیدار جمعی از اساتید و فضلا و طلاب نخبه حوزه علمیه قم، ۱۳۸۹٫۰۸٫۰۲: بعضی از مسائلی که آقایان[اساتید و فضلا حوزه] فرمودند، مسائل عملی بالفعل نیست؛ آرزوهاست. خوب است که ما تفکیک کنیم بین آرزوها و بین آن چیزهایی که در برنامه میتواند قرار بگیرد. امروز حوزه نیاز دارد به برنامه ریزی. البته چشم انداز بایستی حتما تنظیم شود؛ این درست است. یک سند چشمانداز، یا به تعبیر بعضی از آقایان، بیانیهی مأموریت روحانیت یا مأموریت حوزهی علمیه لازم است؛ این باید تدوین شود؛ منتها تهیهی یک چنین چشماندازی یا چنین بیانهای، خود یک کار مهم است؛ یک پروژه اساسی است. اینکه حالا پنج نفر آدم متفکر و آدم باهوش بنشینند یک بیانیهی مأموریت تنظیم کنند یا یک سند چشم انداز بنویسند، خیلی آسان نیست؛ مقدمات دارد تا بشود یک سند چشم انداز نوشت. البته اگر چنین سند چشماندازی تهیه شد، آن وقت میتوان برنامههای زمانبندی شده را بر اساس آن تهیه کرد و تدوین کرد؛ میشود هدفهای مقطعی را مشخص کرد؛ هدف ده ساله، هدف بیست ساله، هدف پنجاه ساله. البته این کارها ممکن است؛ منتها الان برنامه ریزیای که ما نیاز داریم، باید ناظر به واقعیات و اقدامات عملی و قابل تحقق در حوزه باشد. نمیشود در خلاء برنامه زندگی کرد؛ باید برنامه ریزی انجام بگیرد. پس باید به چیزهای عملی نگاه کرد؛ یعنی آرزوهایی که حق است و یک روزی بلاشک این آرزوها تحقق پیدا خواهد کرد. بنده از این آدمهای مأیوس بنبستنگر نیستم. من یقین دارم که این آرزوها تحقق پیدا خواهد کرد، منتها بستگی دارد به اینکه شرایط و واقعیات چگونه پیش برود. عوامل مؤثر در حوادث، غالبا متنوع است؛ اغلب این حوادث هم از ذهن انسان خارج است، از محاسبات دور است. تنها چیزی که قابل محاسبه است، اینهاست: «ان تنصرالله ینصرکم» (سوره مبارکه محمد آیه ۷)؛ «من کان لله کان الله له»( بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج ۷۹، ص ۱۹۷)، «ولینصرن الله من ینصره» (سوره مبارکه الحج آیه ۴۰)؛ چون غیبی است و خدای متعال فرموده و «هو اصدق القائلین» است. غیر از این، همه این مطالعات و برنامه ریزیها قابل خدشه است، به خاطر اینکه عوامل مؤثر در حوادث از محاسبه خارج است. قدرتهای جهانی هم امروز در محاسباتشان همین را میدانند و ملاحظه هم می کنند؛ لذا شما میبینید یک چیزهایی را برنامهریزی میکنند یا اعلان میکنند، بعد تحقق پیدا نمیکند؛ نه به خاطر این است که پشیمان شدهاند، برای این است که میبینند نمیشود. حوادثی پیش میآید که محاسبه نشده است. بنابراین آن چیزهایی را که عملی است، باید به طور جدی مطرح کرد و دنبال کرد.
[۲۲۹] بیانات امام خامنهای در دیدار کارگزاران نظام، ۱۳۸۲٫۰۵٫۱۵: در عرصهى اجتماعى، توسعه باید با مردم گره بخورد؛ مردم باید محور توسعه باشند.
بیانات امام خامنهای در اجتماع بزرگ مردم کرمانشاه، ۱۳۹۰٫۰۷٫۲۰: هر جائی که مسئولین کشور توانائیهای مردم را شناختند و به کار گرفتند، ما موفق شدیم. هر جائی که ناکامی هست، به خاطر این است که ما نتوانستیم حضور مردم را در آن عرصه تأمین کنیم. ما مسائل حل نشده کم نداریم. در همهی مسائل گوناگون کشور، مسئولین باید بتوانند با مهارت، با دقت، با ابتکار، راههائی را برای حضور مردم پیدا کنند – همچنان که در عرصهی بسیار دشوارِ جنگ این اتفاق افتاد، راه باز شد؛ کسانی توانستند راه را باز کنند – تا هر جوانی، هر پیری، هر مردی، هر زنی که بخواهد در این کار بزرگ شرکت کند، راه برایش باز باشد. در زمینههای گوناگون هم میشود، در اقتصاد هم میشود. اقتصاد کشور، تولید کشور میتواند به وسیلهی همت مردم، با پول مردم، با ابتکارهای مردم، با انگیزههای مردم، چندین برابر شکوفائی پیدا کند. سیاستهای اصل ۴۴ را که ما تدوین کردیم، بر اساس همین نکته بود. برای آیندهی کشور، هدفهائی مشخص شده است. ما این دهه را «دههی پیشرفت و عدالت» نامیدیم؛ ما سیاستهای اصل ۴۴ را تدوین کردیم؛ ما چشمانداز بیستساله را تدوین کردیم؛ سیاستهای برنامههای پنجساله را تدوین کردیم و میکنیم. همهی این سیاستگذاریها بر اساس واقعبینی است. اینجور نیست که یک عدهای نشسته باشند و با توهمات خودشان سیاست پنجساله یا چشمانداز بیستساله بنویسند؛ نه، این با واقعیتها تطبیق میکند؛ متکی به واقعیتهای کشور است.
خب، اینها هدفهای تعیین شده است. اگر حضور مردم در این راهها و برای این هدفها تأمین شود، این هدفها حتّی زودتر از دورانی که در نظر گرفته شده است، حاصل خواهد شد. حضور مردم چه جوری است؟ این، همان نکتهی اصلی است. اینجاست که مسئولین باید زمینهها را، مدلها را، فرمولهای عملی و قابل فهم عموم را، فرمولهای اعتمادبخش را برای مشارکت مردم فراهم کنند. در هر بخشی میشود این کارها را کرد. هم قوهی مجریه، هم قوهی قضائیه، هم قوهی مقننه به شیوهی خاص خود میتوانند این را تأمین کنند؛ از ابتکار مردم، از فکر مردم، از نیرو و انگیزهی مردم، از نشاط جوانیِ جوانان ما – که قشر عظیم و وسیعی هستند – میتوانند استفاده کنند؛ این جزو کارهائی است که باید انشاءاللَّه با سازوکار شفاف از سوی مسئولین انجام بگیرد. البته کارهائی در زمینههای مختلف شده است، راههائی باز شده است؛ اما بیش از این میشود کار کرد و حضور همهی مردم را تأمین کرد، تا یک جوان، یک پیر، یک صنعتگر، یک مبتکر بداند که در این حرکت عمومی در کجا قرار میگیرد. همه چیز با یک چنین سازوکاری به سامان میرسد؛ مثل گذشته.
[۲۳۰] بیانات امام خامنهای در دیدار اساتید دانشگاهها، ۱۳۸۹٫۰۶٫۱۴: برنامههای پنج سالهی توسعه در زمینهی آنچه که مربوط به دانش و آموزش عالی است، باید دقیقا بر طبق نقشهی جامع علمی طراحی و برنامهریزی شود.
بیانات امام خامنهای در دیدار رئیسجمهور و اعضای هیأت دولت با رهبر انقلاب، ۱۳۹۶٫۰۶٫۰۴: رهبر انقلاب اسلامی در ادامه، توصیههایی خطاب به رئیسجمهور و اعضای دولت دوازدهم بیان کردند که «داشتن نیت الهی برای خدمت به مردم بهعنوان بندگان خدا و حل مشکلات آنها»، و «انس با قرآن و دعا» اولین توصیهی ایشان بود. … در بیان توصیهی یازدهم گفتند: در تصمیمگیریها و اقدام، با درنظرگرفتن اسناد بالادستی و سند چشمانداز و قوانین مصوب مجلس، شجاعت به خرج دهید و روحیهی خطرپذیری داشته باشید.
بیانات امام خامنهای در دیدار رئیسجمهور و اعضای هیأت دولت، ۱۳۹۲٫۰۶٫۰۶: شاخص بعدی [دولت اسلامی]، مسئلهی قانونگرایی است. خب قانونگرایی خیلی مهم است. قانون ریل است؛ از این ریل اگر چنانچه خارج شدیم، حتماً آسیب و صدمه است. گاهی قانون ناقص است، گاهی قانون معیوب است؛ امّا همان قانون معیوب هم اگر چنانچه عمل نشود – [ قانونی] که منتهی به بلبشو و هر که هر که خواهد شد – ضرر آن عمل نشدن، بیشتر از ضرر عمل کردن به قانون [ است]. این را باید نهادینه کرد؛ در مجموعهی دستگاهها این باید نهادینه بشود. و جزو رعایت قانون، رعایت اسناد بالادستی است که امروز خوشبختانه در کشور وجود دارد؛ مثل سیاستهای کلّی، سند چشمانداز، مصوّبات شوراهای عالی از قبیل شورای عالی انقلاب فرهنگی، از قبیل شورای عالی مجازی؛ که من دیروز پریروز بود با آقای دکتر روحانی راجع به آن مختصراً صحبت کردم، بیشتر از این هم صحبت خواهیم کرد، شورای عالی مجازی – که ما در همین اتاق شاید چهار جلسهی سه چهار ساعته با حضور رؤسای سه قوّه، و مجموعهای از قوا نشستیم و این شورا تشکیل شده و بسیار مسئلهی مهمّی است – مصوّباتی دارد، این مصوّبات را بایستی معتبر بدانند و بر طبق این مصوّبات باید عمل بشود. این قانونگرایی و قانونمداری اگر چنانچه جا افتاد، مسلّماً خیلی از آسیبها از بین خواهد رفت.
[۲۳۱] بیانات امام خامنهای در مراسم تنفیذ حکم ریاستجمهوری، ۱۳۸۴٫۰۵٫۱۲: اهدافی که مطرح شده است، اهداف والایی است. این اهداف با حرکت مستمر، با کار و تلاش مداوم، با بهکارگیری همهی نیروهای مستعد و بانشاطی که در کشور ما بحمدالله فراوان هستند، امکانپذیر است. البته نباید شتابزدگی کرد. من، هم به رئیس جمهور محترم عرض میکنم که از شتابزدگی اجتناب شود، آرمانها با جدیت تعقیب شود، اما هیچگونه شتابزدگی بهوجود نیاید؛ هم به مردم عزیزمان توصیه میکنم که در درخواستها شتابزدگی را اعمال نکنند. دولت محترم و خدمتگزار با برنامهریزی صحیح، به همان کیفیتی که در سند چشمانداز بیست ساله تصویب شده و سیاستهایی که اعلام شده است – که جهت این سیاستها هم عدالت، رفاه عمومی و توسعهی علمی و فنی و همهجانبه و عدالتمحور است – در این جهت حرکت کند. دستیابی به این اهداف والا، دور از دسترس نیست. با تلاش، با توکل به خدا، با تکیهی به مردم، با استفاده از نیروهای بانشاطی که در جامعهی جوان ما بحمدالله فراوانند، میتوان به این هدفها دست یافت.
[۲۳۲] سند چشم انداز ۱۴۰۴، ۱۳۸۲٫۰۸٫۱۲: با اتکال به قدرت لایزال الهی و در پرتو ایمان و عزم ملی و کوشش برنامهریزی شده و مدبرانهی جمعی و در مسیر تحقق آرمانها و اصول قانون اساسی، در چشمانداز بیستساله، ایران کشوری است توسعه یافته با جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقه با هویت اسلامی و انقلابی، الهامبخش در جهان اسلام و با تعامل سازنده و موثر در روابط بینالملل.
بیانات امام خامنهای در مراسم تنفیذ حکم ریاستجمهوری، ۱۳۸۴٫۰۵٫۱۲: اهدافی که مطرح شده است، اهداف والایی است. این اهداف با حرکت مستمر، با کار و تلاش مداوم، با بهکارگیری همهی نیروهای مستعد و بانشاطی که در کشور ما بحمدالله فراوان هستند، امکانپذیر است. البته نباید شتابزدگی کرد. من، هم به رئیس جمهور محترم عرض میکنم که از شتابزدگی اجتناب شود، آرمانها با جدیت تعقیب شود، اما هیچگونه شتابزدگی بهوجود نیاید؛ هم به مردم عزیزمان توصیه میکنم که در درخواستها شتابزدگی را اعمال نکنند. دولت محترم و خدمتگزار با برنامهریزی صحیح، به همان کیفیتی که در سند چشمانداز بیست ساله تصویب شده و سیاستهایی که اعلام شده است – که جهت این سیاستها هم عدالت، رفاه عمومی و توسعهی علمی و فنی و همهجانبه و عدالتمحور است – در این جهت حرکت کند. دستیابی به این اهداف والا، دور از دسترس نیست. با تلاش، با توکل به خدا، با تکیهی به مردم، با استفاده از نیروهای بانشاطی که در جامعهی جوان ما بحمدالله فراوانند، میتوان به این هدفها دست یافت.
[۲۳۳] بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی، ۱۳۹۷٫۱۱٫۲۲: قبل از پرداختن به مسائل مورد توجه بعضی از آقایان، به نظر من مطالبی مهمتر از مسألهی انتخابات وجود دارد. انتخابات چون مسألهی روز است، اگرچه گذراست، اما بالاخره هیجانی دارد و توجهات را به خودش جلب میکند؛ من هم خلاف انتظارم نیست که شما به عنوان استاندار و مسؤول یک مجموعه، توجهتان به این مسأله جلب شود؛ لیکن باید مراقب بود که مسائل اصلی جای خودش را با مسائل موسمی عوض نکند. به اعتقاد من الان مسألهی اصلی ما در استانها این است: برنامهی چهارم – که علیالقاعده با تغییرات مختصری در مجلس تصویب خواهد شد – و چشماندازی که این برنامه متکی به آن است و در مسیر رسیدن به آن چشمانداز، این برنامه تنظیم شده است، ایجاب میکند که استانها هر کدام یک مسؤولیت جدی، فوری و بیوقفه برای تحقق این برنامه احساس کنند. البته به زبان میشود گفت که بله، همینطور است؛ منتها در عمل، بسیار دشوار و تلاشطلب است. دشوار که میگوییم، به معنای نشدنی نیست؛ یعنی بالاخره حرکت میخواهد، همت میخواهد، چشمپوشی از خیلی چیزها میخواهد، تا انسان حرکت کند و این محقق شود. بهنظرم من در قزوین در یک سخنرانی این نکته را گفتم که در موقع تنظیم چشمانداز بیست ساله، بر اساس محاسبه، اینطور فهمیده شد که این چشمانداز قابل تحقق است؛ مشروط بر اینکه ما حرکت و تلاش کنیم و مجموعه راه بیفتد.
بیانات امام خامنهای در مراسم تنفیذ حکم ریاستجمهوری، ۱۳۸۴٫۰۵٫۱۲: اهدافی که مطرح شده است، اهداف والایی است. این اهداف با حرکت مستمر، با کار و تلاش مداوم، با بهکارگیری همهی نیروهای مستعد و بانشاطی که در کشور ما بحمدالله فراوان هستند، امکانپذیر است. البته نباید شتابزدگی کرد. من، هم به رئیس جمهور محترم عرض میکنم که از شتابزدگی اجتناب شود، آرمانها با جدیت تعقیب شود، اما هیچگونه شتابزدگی بهوجود نیاید؛ هم به مردم عزیزمان توصیه میکنم که در درخواستها شتابزدگی را اعمال نکنند. دولت محترم و خدمتگزار با برنامهریزی صحیح، به همان کیفیتی که در سند چشمانداز بیست ساله تصویب شده و سیاستهایی که اعلام شده است – که جهت این سیاستها هم عدالت، رفاه عمومی و توسعهی علمی و فنی و همهجانبه و عدالتمحور است – در این جهت حرکت کند. دستیابی به این اهداف والا، دور از دسترس نیست. با تلاش، با توکل به خدا، با تکیهی به مردم، با استفاده از نیروهای بانشاطی که در جامعهی جوان ما بحمدالله فراوانند، میتوان به این هدفها دست یافت.
بیانات امام خامنهای در دیدار جمعی از دانشجویان قزوین، ۱۳۸۲٫۰۹٫۲۶: برنامه چشمانداز بیست ساله، به فضل پروردگار سند حرکت برنامهریزی شدهی دولت و مجلس شورای اسلامی و ملت ایران است. من میخواهم به شما جوانان بگویم که شما در تحقق این چشمانداز میتوانید نقشهای بسیار کارآمدی را ایفا کنید. همین حرفهایی که این جوانان عزیز گفتند؛ همین خواستههایی که استادان و رؤسای دانشگاهها مطرح کردند، جزو مطالبی است که تأمین کنندهی مقدمههای برنامهی چشمانداز بیست ساله است. ما باید به سمت این برنامه پیش برویم. چشمانداز بالای قله است، جادهی اسفالته نیست که انسان پایش را روی گاز بگذارد و به آنجا برسد؛ نه. حرکت کردن، عزم داشتن، فشار به خود آوردن و جریان سریع و سالم خون و تغذیه آن در رگهای این کالبد بزرگ، که اسمش ملت ایران است، و حرکت به سمت قله را لازم دارد. وقتی آنجا رسیدیم، دیگر بالای قلهایم. رسیدن به بالای قله برای یک ملت هم شرف و آبروست، هم مصونیت و امنیت. آن وقت دیگر هیچکس نمیتواند به ملت ایران تعرض و گستاخی کند و جلو منافعش را بگیرد. همچنین این کار الگویی برای دنیای اسلام، بلکه وسیعتر از دنیای اسلام، خواهد شد؛ و این تلاش لازم دارد.
[۲۳۴] سند چشم انداز ۱۴۰۴، ۱۳۸۲٫۰۸٫۱۲: با اتکال به قدرت لایزال الهی و در پرتو ایمان و عزم ملی و کوشش برنامهریزی شده و مدبرانهی جمعی و در مسیر تحقق آرمانها و اصول قانون اساسی، در چشمانداز بیستساله، ایران کشوری است توسعه یافته با جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقه با هویت اسلامی و انقلابی، الهامبخش در جهان اسلام و با تعامل سازنده و موثر در روابط بینالملل.
[۲۳۵] بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی، ۱۳۹۷٫۱۱٫۲۲: قبل از پرداختن به مسائل مورد توجه بعضی از آقایان، به نظر من مطالبی مهمتر از مسألهی انتخابات وجود دارد. انتخابات چون مسألهی روز است، اگرچه گذراست، اما بالاخره هیجانی دارد و توجهات را به خودش جلب میکند؛ من هم خلاف انتظارم نیست که شما به عنوان استاندار و مسؤول یک مجموعه، توجهتان به این مسأله جلب شود؛ لیکن باید مراقب بود که مسائل اصلی جای خودش را با مسائل موسمی عوض نکند. به اعتقاد من الان مسألهی اصلی ما در استانها این است: برنامهی چهارم – که علیالقاعده با تغییرات مختصری در مجلس تصویب خواهد شد – و چشماندازی که این برنامه متکی به آن است و در مسیر رسیدن به آن چشمانداز، این برنامه تنظیم شده است، ایجاب میکند که استانها هر کدام یک مسؤولیت جدی، فوری و بیوقفه برای تحقق این برنامه احساس کنند. البته به زبان میشود گفت که بله، همینطور است؛ منتها در عمل، بسیار دشوار و تلاشطلب است. دشوار که میگوییم، به معنای نشدنی نیست؛ یعنی بالاخره حرکت میخواهد، همت میخواهد، چشمپوشی از خیلی چیزها میخواهد، تا انسان حرکت کند و این محقق شود. بهنظرم من در قزوین در یک سخنرانی این نکته را گفتم که در موقع تنظیم چشمانداز بیست ساله، بر اساس محاسبه، اینطور فهمیده شد که این چشمانداز قابل تحقق است؛ مشروط بر اینکه ما حرکت و تلاش کنیم و مجموعه راه بیفتد.
[۲۳۶] بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی، ۱۳۹۷٫۱۱٫۲۲: قبل از پرداختن به مسائل مورد توجه بعضی از آقایان، به نظر من مطالبی مهمتر از مسألهی انتخابات وجود دارد. انتخابات چون مسألهی روز است، اگرچه گذراست، اما بالاخره هیجانی دارد و توجهات را به خودش جلب میکند؛ من هم خلاف انتظارم نیست که شما به عنوان استاندار و مسؤول یک مجموعه، توجهتان به این مسأله جلب شود؛ لیکن باید مراقب بود که مسائل اصلی جای خودش را با مسائل موسمی عوض نکند. به اعتقاد من الان مسألهی اصلی ما در استانها این است: برنامهی چهارم – که علیالقاعده با تغییرات مختصری در مجلس تصویب خواهد شد – و چشماندازی که این برنامه متکی به آن است و در مسیر رسیدن به آن چشمانداز، این برنامه تنظیم شده است، ایجاب میکند که استانها هر کدام یک مسؤولیت جدی، فوری و بیوقفه برای تحقق این برنامه احساس کنند. البته به زبان میشود گفت که بله، همینطور است؛ منتها در عمل، بسیار دشوار و تلاشطلب است. دشوار که میگوییم، به معنای نشدنی نیست؛ یعنی بالاخره حرکت میخواهد، همت میخواهد، چشمپوشی از خیلی چیزها میخواهد، تا انسان حرکت کند و این محقق شود. بهنظرم من در قزوین در یک سخنرانی این نکته را گفتم که در موقع تنظیم چشمانداز بیست ساله، بر اساس محاسبه، اینطور فهمیده شد که این چشمانداز قابل تحقق است؛ مشروط بر اینکه ما حرکت و تلاش کنیم و مجموعه راه بیفتد.
بیانات امام خامنهای در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی، ۱۳۹۰٫۰۳٫۲۳: در زمینههای گوناگون هم، همینطور که به بعضی از زمینهها اشاره کردند، واقعاً سندهای مکتوب و مدون لازم است، که اینها سندهای بالادستی قوانین خواهند بود. در زمینههای مختلف، این سندها لازم است؛ در مسئلهی خانواده، مسئلهی زن، خود مسئلهی تعلیم و تربیت، مسئلهی علم؛ همین نقشهی جامع علمی، یا آن موضوع عام و وسیعی که ما عرض کردیم، که مهندسی فرهنگی است.
(…)
یا همین بحث آموزش و پرورش و تحول نظام آموزشی کشور؛ این هم یک سند بالادستی لازم دارد. تحول، معنای خودش را دارد. تحول، یعنی در بعضی از موارد، زیر و رو شدن. اصلاحات، مورد نظر نیست – که یک بخشهائی مثلاً کم شود، زیاد شود – واقعاً یک تحول لازم است. علتش هم واضح است: چون نظام کنونی آموزش و پرورش، یک نظام وارداتی است؛ حالا وارداتیای که به یک معنا بومیسازی هم شده، اما شاکله، شاکلهی وارداتی است. نه اینکه ما بخواهیم هرچه وارداتی است، رد کنیم؛ نه، ما خیلی چیزها را وارد میکنیم، از آن هم استفاده میکنیم، خوب هم هست؛ اما آنچه که نامطلوب است، تبعیت است. تبعیت بد است؛ اما گرفتن و پسندیدن و به کار بستن، چیز خوبی است؛ هیچ اشکالی ندارد. ما الان از پیشرفتهای فناوری غربیها داریم استفاده میکنیم. البته با خیلیهاش هم آنها راضی نیستند، دندشان هم نرم؛ ولی ما استفادهی خودمان را خواهیم کرد، بیشتر هم استفاده میکنیم. بنابراین استفاده کردن مهم نیست، منتها تبعیت بد است. تبعیت چیز نامطلوبی است. در قرآن و در آیات متعدد، نتیجهی تبعیت، ضلال است؛ «یضلّوک عن سبیلاللَّه».(۱) نبایستی تبعیت کرد؛ بایستی نگاه کرد، آنچه را که خوب است، پسندید. ما تبعیتاً نظام کنونی آموزش و پرورش را قبول کردیم. یعنی یک چیزی را عمل میکردند، دادند به ما، ما هم قبول کردیم. حالا آنها خودشان در همین نظام، تغییرات فراوانی به وجود آوردند. بعضی از تغییرات آنها در جهت آن چیزی است که برای ما از قدیم بومی و سنتی هم بوده. ما نه، چسبیدیم به همان شکل قدیمیای که از آنها گرفتیم؛ و این شده برای ما یک سنت. بنابراین یک تحول لازم است. البته تحول – همین طور که اشاره کردند – احتیاج دارد به این که ما فلسفهی آموزش و پرورش را بدانیم، وضع کشور را بدانیم، نیازهای آینده را بدانیم. بر اساس اینها باید افراد صاحب فکر و به اصطلاح «راهبردنگران فرهنگی» – به تعبیر رائج، استراتژیستهای فرهنگی – بنشینند و راه حلهای اساسی پیدا کنند.
بیانات امام خامنهای در دیدار نمایندگان مجلس، ۱۳۸۳٫۰۳٫۲۷: از تجربهها و دانشها باید استفاده کرد، اما الگو و شیوه ومدل را باید کاملا ًبومی وخودی انتخاب کرد.
[۲۳۷] بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی، ۱۳۹۷٫۱۱٫۲۲: برای برداشتن گامهای استوار در آینده، باید گذشته را درست شناخت و از تجربهها درس گرفت؛ اگر از این راهبرد غفلت شود، دروغها به جای حقیقت خواهند نشست و آینده مورد تهدیدهای ناشناخته قرار خواهد گرفت.
[۲۳۸] بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی، ۱۳۹۷٫۱۱٫۲۲: بهرغم همهی این مشکلات طاقتفرسا، جمهوری اسلامی روزبهروز گامهای بلندتر و استوارتری به جلو برداشت. این چهل سال، شاهد جهادهای بزرگ و افتخارات درخشان و پیشرفتهای شگفتآور در ایران اسلامی است. عظمت پیشرفتهای چهلسالهی ملّت ایران آنگاه بدرستی دیده میشود که این مدّت، با مدّتهای مشابه در انقلابهای بزرگی همچون انقلاب فرانسه و انقلاب اکتبر شوروی و انقلاب هند مقایسه شود. مدیریّتهای جهادی الهامگرفته از ایمان اسلامی و اعتقاد به اصل «ما میتوانیم» که امام بزرگوار به همهی ما آموخت، ایران را به عزّت و پیشرفت در همهی عرصهها رسانید.
[۲۳۹] بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی، ۱۳۹۷٫۱۱٫۲۲: امّا راه طیشده فقط قطعهای از مسیر افتخارآمیز به سوی آرمانهای بلند نظام جمهوری اسلامی است. دنبالهی این مسیر که به گمان زیاد، به دشواریِ گذشتهها نیست، باید با همّت و هشیاری و سرعت عمل و ابتکار شما جوانان طی شود. مدیران جوان، کارگزاران جوان، اندیشمندان جوان، فعّالان جوان، در همهی میدانهای سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و بینالمللی و نیز در عرصههای دین و اخلاق و معنویّت و عدالت، باید شانههای خود را به زیر بار مسئولیّت دهند، از تجربهها و عبرتهای گذشته بهره گیرند، نگاه انقلابی و روحیهی انقلابی و عمل جهادی را به کار بندند و ایران عزیز را الگوی کامل نظام پیشرفتهی اسلامی بسازند.
[۲۴۰] بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی، ۱۳۹۷٫۱۱٫۲۲: امّا پیش از همهچیز، نخستین توصیهی من امید و نگاه خوشبینانه به آینده است. بدون این کلید اساسیِ همهی قفلها، هیچ گامی نمیتوان برداشت. آنچه میگویم یک امید صادق و متّکی به واقعیّتهای عینی است. اینجانب همواره از امید کاذب و فریبنده دوری جستهام، امّا خود و همه را از نومیدی بیجا و ترس کاذب نیز برحذر داشتهام و برحذر میدارم. در طول این چهل سال -و اکنون مانند همیشه- سیاست تبلیغی و رسانهای دشمن و فعّالترین برنامههای آن، مأیوسسازی مردم و حتّی مسئولان و مدیران ما از آینده است. خبرهای دروغ، تحلیلهای مغرضانه، وارونه نشان دادن واقعیّتها، پنهان کردن جلوههای امیدبخش، بزرگ کردن عیوب کوچک و کوچک نشان دادن یا انکار محسّنات بزرگ، برنامهی همیشگی هزاران رسانهی صوتی و تصویری و اینترنتی دشمنان ملّت ایران است؛ و البتّه دنبالههای آنان در داخل کشور نیز قابل مشاهدهاند که با استفاده از آزادیها در خدمت دشمن حرکت میکنند. شما جوانان باید پیشگام در شکستن این محاصرهی تبلیغاتی باشید. در خود و دیگران نهال امید به آینده را پرورش دهید. ترس و نومیدی را از خود و دیگران برانید. این نخستین و ریشهایترین جهاد شما است. نشانههای امیدبخش -که به برخی از آنها اشاره شد- در برابر چشم شما است. رویشهای انقلاب بسی فراتر از ریزشها است و دستودلهای امین و خدمتگزار، بمراتب بیشتر از مفسدان و خائنان و کیسهدوختگان است. دنیا به جوان ایرانی و پایداری ایرانی و ابتکارهای ایرانی، در بسیاری از عرصهها با چشم تکریم و احترام مینگرد. قدر خود را بدانید و با قوّت خداداد، به سوی آینده خیز بردارید و حماسه بیافرینید.
[۲۴۱] بیانات امام خامنهای در دیدار دانشگاهیان سمنان، ۱۳۸۵٫۰۸٫۱۸: برای اینکه ما بتوانیم نسخهی درست پیشرفت را پیدا کنیم، چه لازم داریم؟ بحث نظری. این، یکی از آن کارهایی است که شماها باید بکنید.
بیانات امام خامنهای در دیدار دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد، ۱۳۸۶٫۰۲٫۲۵: بحث لزوم بازشناسی الگوی توسعه و پیشرفت است. ما میخواهیم پیشرفت کنیم. مدل این پیشرفت چیست؟ این مدل را باید بازشناسی کنیم… تحول، سنت الهی است در زندگی بشر. با او سینه به سینه نباید شد؛ از او استقبال باید کرد. باید تحول را مدیریت کرد، تا به پیشرفت بینجامد؛ جامعه را پیش ببرد…
کارهای بزرگ از ایدهپردازی آغاز میشود. این ایدهپردازی کاری نیست که در اتاقهای دربسته و در خلأ انجام بگیرد. باید فکرهای گوناگون، اندیشههای گوناگون با آن سروکار پیدا کنند، تماس پیدا کنند تا آنچه که محصول کار هست، یک چیز عملی و منطقی از آب در بیاید. پس جان کلام، در این بحثی که امروز من میخواهم بکنم، این است که ما باید توسعه و پیشرفت را بازشناسی کنیم، ببینیم برای کشور ما، برای جامعهی ما، مدل پیشرفت چیست.
دو گرایش غلط همیشه در بارهی پیشرفت و تحولِ منتهی به پیشرفت وجود داشته است. یک گرایش عبارت است از خیانتهائی که به نام پیشرفت و تحول انجام گرفته؛ ضربههائی که به نام خدمت و زیر پرچم اصلاحگری بر پیکر ملت ما وارد شده است. از دوران قاجار خیلی از درباریان قاجار و شاهزادگان قاجاری- که هم بیسواد بودند، هم دنیاپرست بودند، هم در عین حال با محافل غربی ارتباط داشتند- عامل و وسیلهی وابستگیِ نادانستهی کشور و فرهنگ ما به غرب شدند و ادعایشان این بود که این، پیشرفت و تحول است!
در قضیهی مشروطه، آن خطِّ انگلیسیِ ماجرای مشروطه حرفش ترقیخواهی بود؛ شعارش توسعه و پیشرفت بود. همان کسانی که رهبران مشروطه را نابود کردند؛ شیخ فضل الله را به دار کشیدند، مرحوم آیتاللَّه بهبهانی را ترور کردند، ستارخان و باقرخان را غیر مستقیم به قتل رساندند و خلع سلاح کردند، رهبران صادق مشروطه را زیر فشار قرار دادند و یک عده افرادی را که وابستهی به غرب و سیاستهای استعماری بودند، به نام مشروطهخواه بر مردم مسلط کردند، شعار آنها هم همین ترقیخواهی بود! آنها هم میگفتند: پیشرفت، تحول! زیر این نام، آنچنان خیانت بزرگی انجام گرفت.
رضا خان با شعار ترقی و اصلاح آمد سر کار. کودتا کرد؛ حکومت کودتا، بعد هم آن دیکتاتوریِ سیاه و بینظیر، که همه تحت عنوان و زیر پرچم پیشرفت و توسعه و ترقی انجام گرفت. محمد رضا پسر او- حکومت موروثی و بعد هم کودتا در مرداد ۳۲- هم ادعای حرکت اصلاحی داشت و این همه فاجعه برای این کشور به وجود آوردند. ضربهای که به این کشور و به این ملت زدند، این طوری بود.
در سطح جهانی هم همین طور است. استعمار ملتها- که لکهی ننگ تاریخ بشر در یکی دو قرن اخیر هست- به نام پیشرفت ملتها انجام گرفت. استعمار یعنی نوسازی. انگلیسها، هلندیها، پرتغالیها، فرانسویها در نقاط مختلف آسیا و آفریقا و امریکای لاتین رفتند بومیها را قتل عام کردند، سرزمینها را تصرف کردند، دزدی کردند، خیانت کردند، هزار فاجعه به وجود آوردند؛ زیرِ نام نوسازی، پیشرفت، استعمار.
در دورهی بعد هم که نواستعمار پدید آمد، بازهم همین بود. این همه تجاوز، این همه جنگافروزی، این همه کودتا که به وسیلهی سرویسهای امنیتی کشورهای غربی- چه امریکا، چه انگلیس و چه غیر اینها- انجام گرفته، همه زیر پرچم تجددخواهی و پیشرفت و تحول و توسعه انجام گرفته. همین الآن شما افغانستان و عراق جلوی چشمتان است. امریکاییها آمدند وارد عراق شدند برای اینکه دنیای نوئی را؛ دنیای آزادی، دمکراسی و توسعه را برای مردم عراق به وجود بیاورند. شما ببینید الآن در عراق چه خبر است! شاید در طول دوران حکومتهای کودتائیِ عراق- که آخرینش صدام بود- محنتی را که امروز مردم عراق دارند از دست امریکاییها میکشند، تا حالا تحمل نکرده باشند. زن و مرد عراقی تحقیر میشوند. جوان امریکایی چکمهاش را میگذارد پشت گردنِ یک جوان عراقی؛ چرا؟ چون از خیابان عبور میکرده و به او مشکوک شده؛ او را میخواباند و جلوی چشم زن و بچهاش، صورتش را به خاک فشار میدهد. یا مرد را جلوی چشم مرد خانه کتک میزنند؛ مردها زن خانه را به اسم توسعه و پیشرفت و به اسم نجات ملت عراق بازرسی بدنی میکنند. در افغانستان هم همین طور است.
پس نام توسعه از یک طرف مورد چنین سوءاستفادههائی در طول تاریخ و در زمان خود ما در سرتاسر دنیا و در کشور خود ما انجام گرفته است. از یک طرف هم در نقطهی مقابل، کسانی بودهاند و هستند که با هر نوع نوآوری و تحولی مخالفت کردهاند؛ به اسم اینکه این سابقه ندارد، این را نمیشناسیم، این را نمیدانیم، به این مشکوکیم. حدیثِ «شرّ الأمور محدثاتها» را بد معنا کردهاند. بااینکه نوآوری سنت تاریخ است؛ سنت طبیعت است و بدون نوآوری زندگی بشر معنا پیدا نمیکند؛ اما اینها مخالفت کردند. این دو گرایش متضاد وجود داشته است.
پس ما باید پیشرفت و آن چیزی را که از تحول اراده میکنیم و میخواهیم، درست برای خودمان معنا کنیم و بفهمیم دنبال چه هستیم، تا نه آن سوءاستفاده انجام بگیرد، نه این مخالفت و ضدیت. البته این به معنای این نیست که ما تازه میخواهیم پیشرفت را شروع کنیم، لذا الگو برای پیشرفت میخواهیم؛ نه، پیشرفت در کشور ما با انقلاب و با نهضت انقلابی شروع شد. یک جامعهی ایستای راکد، زیر فشار، استعدادهای خفته، بدون اجازهی هیچ تحرکی در دریای عمیق استعدادهای ملی ما، با حرکت انقلابی دگرگون شد.
بیانات امام خامنهای در دیدار دانشگاهیان سمنان، ۱۳۸۵٫۰۸٫۱۸: باید راه آزاد اندیشی و نوآوری و تحول را باز گذاشت، منتها آن را مدیریت کرد تا به ساختارشکنی و شالودهشکنی و بر هم زدن پایههای هویت ملی نینجامد. این کار، مدیریت صحیح لازم دارد. چه کسی باید مدیریت کند؟ نگاهها فوراً میرود به سمت دولت و وزارت علوم و…؛ نه، مدیریتش با نخبگان است؛ با خود شماست؛ با اساتید فعال، دانشجوی فعال و مجموعههای فعال دانشجویی. حواستان جمع باشد! دنبال حرف نو و پیدا کردن حرف نو حرکت کنید؛ اما مراقب باشید که این حرف نو در کدام جهت دارد حرکت میکند؛ در جهت تخریب یا در جهت ترمیم و تکمیل؛ اینها با هم تفاوت دارد. این وظیفهای است به عهدهی خود شماها. امثال بنده که مسئول هستیم؛ البته مسئولیتهایی داریم و شکی نیست در این زمینهها؛ اما کار، کارِ خود شماهاست. گمان نکنید که نهضت آزاداندیشی و حرکت تحول و شجاعت در کارهای گوناگون را، به جای شما که دانشجو هستید یا محقق هستید یا استاد هستید، ممکن است مسئولان دولتی یا بنده بیاییم انجام بدهیم؛ نه، من نقشم این است که بیایم بگویم این کار را خوب است بکنیم.نهضت نرمافزاری و جنبش نرمافزاری و نهضت تولید علم را ما مطرح کردیم؛ الان حدود ده سال میگذرد و امروز یک غوغایی راه افتاده است. چه کسی این را راه انداخته؟ من که یک کلمه بیشتر نگفتم. این کار را شما کردید؛ محقق ما، جوان ما و استاد ما؛ تحول از این قبیل است. وظیفهی نخبگان فکری و فرهنگی جامعه و حوزه و دانشگاه، مدیریت این تحول است. نه باید تحولات را سرکوب کرد، نه باید تسلیم هر تحولی شد. خوب، این تحول برای چیست؟ برای پیشرفت. پیشرفت چیست؟ باید آن را معنا کنیم.
اولاً این سؤال را باید از خودمان بکنیم: پیشرفت چیست؟ اگر سؤال نکنیم که پیشرفت چیست، پیداست به فکر پیشرفت نیستیم. بنابراین، باید اول این سؤال را از خودمان بکنیم و به دنبال پاسخش حرکت بکنیم تا آن را پیدا بکنیم. اینکه «پیشرفت چیست؟» حرفهای گوناگونی در سطح دنیا مطرح است. همهجور حرفی هست؛ نسخههای قلابی، توصیههای متناقض، عجیب و غریب و بعضاً خائنانه، که این بلایی بود که در آغاز شروع مدرنسازی کشور به جان ما ایرانیها افتاد.
اول که نشانههای پیشرفت اروپایی برای ایرانیها معلوم شد، کم کم به فکر افتادند که ببینند در اروپا، در آن طرف دنیا، چه خبراست؛ قبل از آن، اصلاً خبر نداشتند که در دنیا چه خبر است! سلاطین قاجاری آنقدر گرفتار حرمسراها و سفرهخانهها و گرفتاریهای شخصی و مسائل بیارزش خودشان بودند که اصلاً از اینکه در دنیا چه دارد میگذرد، خبر نداشتند. رنسانس چه بود؟ چطور به وجود آمد؟ چرا به وجود آمد؟ نتیجهاش چه شد؟ اصلاً این قضایا را تا دوران فتحعلی شاه و بعد از آن ملتفت نبودند!
بعد که جنگ ایران و روس شد و دستگاه قاجاری به واسطهی سلاحهای پیشرفتهی روسها – که آن روز از امکانات جدید و سلاحهایی که برای خودشان ساخته بودند، بهره بردند – تو دهنی محکمی خورد، تازه کسانی را به اروپا فرستادند و سفرای اروپایی هم که در ایران زندگی میکردند، دست و پایی باز کردند. پیغامآورها و مأموران ویژهای هم برای زمینهسازی نفوذ سیاسی به ایران گسیل شدند و با روشهای خودشان به ایران آمدند.
اولین کسانی که با موج به اصطلاح مدرنیته مواجه شدند، چه کسانی بودند؟ شاهزادهها، رجال دربار قاجاری و شخصیتهای متنفذ سیاسی آن روز. عامهی مردم که خبری نداشتند، علما که اطلاعی نداشتند و دیگران که چیزی نمیدانستند. اینها هم به جز خیلی افراد معدود، عموماً – تقریباً میشود گفت بدون استثنا – در مواجههی با این فرهنگ و پیشرفتهای غربی مات و مبهوت شدند؛ دست و پای خودشان را گم کردند و نتوانستند ذهن و عقل خودشان را به کار بگیرند و از پیشرفت طرف مقابل، به فکر پیشرفت خود بیفتند.
نتیجه چه شد؟ نتیجه این شد که در دوران مشروطیت و بعد از استقرار آن، روشنفکرهای درجهی اول ما عقیدهشان این شد که اگر ایران بخواهد پیشرفت کند، باید از فرق سرتا پا غربیِ کامل بشود! این، یعنی تقلید محض. و همینطور هم عمل کردند و این روند تا حکومت پهلوی ادامه داشت.
حکومت پهلوی آمد این را برنامهریزی کرد تا با سرعت بیشتری این کار انجام بگیرد. به آن مقداری که در دورهی قاجار بود، قانع نبودند. پهلوی را برای این سرِ کار آوردند؛ چند تا روشنفکرِ دستنشاندهی مورد اعتماد خودشان از ایرانیهای تحت تأثیر غرب را هم به عنوان عناصر فرهنگی، دور و برِ آن گذاشتند تا همین کار را بکنند. مسئلهی کشف حجاب، مسئلهی تغییر لباس و مسئلهی حذف کردن نشانههای ایرانیِ اسم: میرزا، سید، خان، آقا، دادن امتیازات فراوان در زمینههای نفت و آوردن مستشارهای خارجی – که روز به روز هم بیشتر شد – از این قبیل است. بعد هم که – انگلیسیها رضاخان را کنار گذاشتند، در دورهی بعد، امریکاییها از سال ۱۳۳۲ همه کارهی کشور شدند؛ این سرگذشت تحولات ما در دوران طاغوت است که با همان مدیریت خطرناک که گفتم، به سمت نابود کردن اصالتها رفت.
ای کاش در مقابل چیزی میگرفتند! نه، هیچ چیز هم نگرفتند. یعنی ایرانیها در طول سالهای متمادی – بیش از شصت، هفتاد سال – که در اختیار انگلیسیها و غربیها بودند، این قدرت را پیدا نکردند که مثلاً یک مرکز تحقیقات علمی در کشور به وجود آورند که ظرف پنجاه سال دو تا اختراع درست کند؛ دانشمندانی را تربیت کنند که دو، سه تا کشف جدید علمی بکنند؛ یعنی اینها این اندازه از غرب استفاده نکردند. آنها چه میخواستند؟ مصرف کننده میخواستند. مصرف کنندهی اقتصادیای که به طور طبیعی با خودش مصرف فرهنگی و تسلیم سیاسی را هم همراه دارد. آنها این را میخواستند؛ اینها هم راحت تسلیم شدند و دادند.
همهی این تشنجها، درگیریها و چالشهایی که شما در دوران حکومت قاجاریه از زمان تنباکو تا دوران رضا خان و تا بعد از آن میبینید که بین جبههای از مؤمنین به رهبری علما از یک طرف و حکام جائر از یک طرف انجام گرفت، نشئت گرفته از این قضیه است. در قضیهی امتیاز «رژی»، میرزای شیرازی در مقابل دادن امتیازِ مفت و مجانیِ یک منبع درآمد بزرگ در کشور به غربیها و خارجیها، مخالفت کرد. در قضیهی امتیاز «رویتر» همینطور، و در قضیهی قراردادِ ۹۹ – قرارداد معروف به «قرارداد وثوق الدوله» که در واقع طبق آن، همهی کشور را به دست انگلیسها میدادند – هم همین طور بود، که مدرس، آن روحانی برجسته، مخالفت کرد. در قضیهی ملی شدن صنعت نفت هم که مرحوم آقای کاشانی (رضوان اللَّه علیه) دخالت کرد، همین طور بود. این چالشهایی که علما با حکام دورانهای مختلف داشتند – که مردم و بسیاری از روشنفکرها هم با اینها همراهی کردند – همه در این مرز است؛ مرز منافع ملی، و آن طرف هم که تحول ناشی از اراده و تصمیمگیری قدرتهای بیگانهاست. پس نسخههای پیشرفت و نسخههای غربی و بیگانه، بعضاً حتّی خائنانه است.
بیانات امام خامنهای در دیدار جمعی از نخبگان علمی کشور، ۱۳۸۸٫۰۸٫۰۶: رمز پیشرفت یک کشور، یعنی آن محور اصلی برای اقتدار یک کشور، پیشرفت همراه با اقتدار، علم است.
[۲۴۲] بیانات امام خامنهای در دیدار رئیسجمهور و اعضای هیأت دولت، ۱۳۹۵٫۰۶٫۰۳: ما امروز در مسائل فضایی، هستهای، نانو، فنّاوری زیستی و دیگر موارد گوناگون، پیشرفتهای زیاد و مهمّی داریم؛ این پیشرفتها ناشی از گفتمانسازی است.
[۲۴۳] بیانات امام خامنهای در دیدار رئیسجمهور و اعضای هیأت دولت، ۱۳۸۳٫۰۶٫۰۴: نوآورى نظام ما همین است که مىخواهیم عدالت را با توسعه و با رشد اقتصادى در کنار هم و با هم داشته باشیم و اینها با هم متنافى نیستند.
بیانات امام خامنهای در نخستین نشست اندیشههای راهبردی، ۱۳۸۹٫۰۹٫۱۰: یکی از ارکان اصلی الگوی پیشرفت اسلامیایرانی باید حتما مسئلهی عدالت باشد.
بیانات امام خامنهای در دیدار رئیسجمهوری و اعضای هیأت دولت، ۱۳۸۷٫۰۶٫۰۲: بدون عدالت، پیشرفت مفهومی ندارد و بدون پیشرفت هم عدالت مفهوم درستی پیدا نمیکند؛ باید هم پیشرفت باشد و هم عدالت.
بیانات امام خامنهای در ارتباط تصویری با جلسه هیئت دولت، ۱۳۹۹٫۰۶٫۰۲: اسلام الگوی مستقلّ خودش را دارد. الگوی اسلامی برای نظامسازی و جامعهسازی به طور خلاصه یک الگویی است مرکّب از ایمان و علم و عدل؛ این سه عنصر اصلی است. ایمان به معنای ایمان توحیدیِ خالص که این ایمان توحیدیِ خالص، هم در ساخت شخصیّت انسانها تأثیر میگذارد، هم در ساخت جامعه و قوارهی عمومی جامعه اثر میگذارد، و هم در عمل شخصی امتداد دارد، هم در شکل اجتماعی. علم با گسترهی بیانتهای [آن] -هم علم الهی، هم علم طبیعی به آن [معنا] که غربیها هنرشان را در آن نشان دادند، [یعنی] تسخیر طبیعت و تسلّط بر طبیعت و مانند اینها- جزو چیزهایی است که در اسلام ممدوح است. بعد انسان عروج میکند از این مرحله به مراحل بالاتر؛ علم به هویّت انسان، علم به عالَم ملکوت و علوم الهیِ برتر از این حرفها. این علم شامل همهی این مسائل است. عدل هم به معنای وسیع عدل؛ هم عدالت اقتصادی، هم عدالت قضائی، هم عدالت اجتماعی، [یعنی] عدالت به معنای واقعی کلمه. این، آن چیزی است که امام به ما یاد داده.
ما البتّه در هر سه بخش عقبیم. تحرّک ما تحرّک مناسب و شایستهای نبوده امّا الگو این است که انسان این را در شعارها، در اظهارها، در جهتگیریها، در حرکتهایی که در این ۴۱ سال در جمهوری اسلامی صورت گرفته، در شخصیّتسازیهایی که صورت گرفته، میتواند مشاهده بکند؛ نمونههایش شهدای بزرگ ما هستند، نمونهاش شهید بهشتی است، نمونهاش شهید رجائی است، نمونهاش شهید باهنر است، نمونهاش شهید مطهّری و تا این آخر شهید قاسم سلیمانی است؛ الگوی اسلامی این است. شما با عملکرد خودتان میتوانید این الگو را در چشم مردم جهان شیرین کنید و تبلیغ کنید آن را، برجسته کنید یا خدای نکرده بعکس، آن را از چشمها بیندازید. بنابراین، خدمت در جمهوری اسلامی این [طور] است؛ فقط صرف این نیست که ما با خدمت خودمان یک کمکی به آحاد بشر یا به جمع معیّنی یا به کشور میکنیم؛ مهم این است که ما با این کار خودمان، با این عملکرد خودمان، با این خدمت خودمان، داریم در واقع چهرهی اسلام را و الگوی اسلامی را نشان میدهیم. و این الگو وجود دارد؛ چه مستکبرها بخواهند، چه نخواهند، این الگوی تازه سر برآورده در دنیا، و آنها هم از همین میترسند؛ دشمنیشان به خاطر این است که این الگو، الگویی است که اصول مسلّمِ آنها را قبول ندارد؛ مدیران و جهتدهان آنها مبتلا به کجرفتاری و کجاندیشی در عمدهی مسائل زندگی هستند و الگوی جمهوری اسلامی، الگوی اسلامی، این را قبول ندارد و خطّ مستقیم را، خطّ حق را در مقابل باطل دنبال میکند؛ دشمنیهای اینها به خاطر این است. کینهتوزیای که شما میبینید آمریکا و بعضیهای دیگر با جمهوری اسلامی دارند، فقط به خاطر بودن زید و نبودن عمرو و فلان کار خاص و مانند اینها نیست؛ با اساس مخالفند. البتّه از لحاظ تاکتیکی کارهایی را دارند. این عمل کارگزار نظام بایستی این الگو را نشان بدهد.
[۲۴۴] بیانات امام خامنهای در دیدار دانشگاهیان سمنان،۱۳۸۵٫۰۸٫۱۸: وظیفهی نخبگان فکری و فرهنگی جامعه و حوزه و دانشگاه، مدیریت تحوّلات اجتماعی است. نه باید تحوّلات را سرکوب کرد، نه باید تسلیم هر تحوّلی شد. خوب، این تحوّل برای پیشرفت است.
[۲۴۵] بیانات امام خامنهای در ارتباط تصویری با نمایندگان تشکلهای دانشجویی، ۱۴۰۰٫۰۲٫۲۱: آنچه با جوانها و بخصوص دانشجوها میخواهم مطرح کنم مسئلهی تحولخواهی و تحولآفرینی است؛ اوّلاً بگوییم مقصود ما از تحولخواهی چیست و تحول یعنی چه؛ ثانیاً تبیین کنیم که نیاز به تحول به چه دلیل است و چرا ما نیاز داریم به اینکه تحول به وجود بیاید؛ ثالثاً منطق این تحول را مشخّص کنیم، گفتمان این تحول را مشخّص کنیم که تحول با چه هدفی بایست انجام بگیرد و به چه سمتی باید ما را حرکت بدهد… مقصود ما از تحول، ایجاد یک حرکت جهشی و جهادی است در همهی بخشهای اداری کشور و بخشهای حکمرانی کشور و همچنین در بخشهایی از سبک زندگی عمومی -که حالا بعد نمونههایی را عرض خواهم کرد- و به طور خلاصه، حفظ و تقویت اصول و خطوط اساسی انقلاب و نوآوری در شیوهها و روشها و کارکردها.
در مورد این نیاز که «چرا باید تحول انجام بگیرد» -که واقعاً بایستی به این نیاز هم اعتقاد داشته باشیم- لذا لزوم این حرکت به [خاطر] این است که در کنار پیشرفتهای کشور و موفّقیّتهای کشور که زیاد است -در بیان دوستان که اینجا صحبت کردید، بعضی از اظهارات بود که نشاندهندهی وجود پیشرفتها است، لکن آنچه در واقع در کشور از لحاظ پیشرفتهای گوناگون در زمینههای مختلف اتّفاق افتاده خیلی وسیعتر و گستردهتر از این حرفها است- لکن در کنار این پیشرفتها ما در جاهایی عقبماندگی داریم و مشکلات مزمنشده داریم که این مشکلات بایستی حل بشود. در حوزهی اقتصاد، در حوزهی عدالت، به طور جدّی مشکل داریم؛ در زمینهی آسیبهای اجتماعی مشکلات اساسی داریم که بعضی از اینها حقیقتاً به صورت بیماری مزمن هم درآمده و نیاز به راهحلهای جدّی دارد؛ علاوهی بر اینکه این عقبماندگیها وجود دارد و ناشی از غفلتهای ما است -یعنی در طول زمان، در طول این دهها سال، در مواردی غفلتهایی انجام گرفته- بعضی از غرضورزیها هم موجب زاویهدار شدن با خطّ انقلاب و تدریجاً پشت کردن به انقلاب شده و بنابراین این وضعیّت ایجاب میکند که ما به فکر یک حرکت تحولی باشیم.
علاوهی بر اینها بر اثر همین غفلتهای ما، بسیاری از ظرفیّتها معطّل مانده. ظرفیّتهای بسیاری در کشور وجود دارد، فرصتهای به معنای حقیقی کلمه فراوان بلکه بیشمار در کشور هست که اینها بدون استفاده مانده و این مایهی خسارت برای منافع ملّی است. خب این مشکلات را با یک حرکت عادّی نمیشود برطرف کرد، با این حرکت معمولیِ عادّی که در کار ادارهی حکمرانی کشور هست نمیشود، یک حرکت فوقالعاده لازم است، یک حرکت جهشی لازم است، یک حرکت ابتکاری لازم است. باید نوآوری وجود داشته باشد و این کار باید انجام بگیرد. این جزو مسلّماتِ این دورهی از انقلاب است برای گام دوّم. البتّه در گذشته و در طول زمان در زمینههای تحولی در بخشی از جاها یک کارهایی انجام گرفته لکن یک حرکت کلّیتر و عمومیتر و جامعتری در این زمینه باید انجام بگیرد.
[در مورد] حوزهی تحول هم که این تحول در کجاها باید انجام بگیرد، همان طور که قبلاً اشاره کردم، هم در بخشهای گوناگون حکمرانی و بخشهای مدیریّتی کشور است که خب در زمینههای اقتصاد، در زمینههای مسائل اجتماعی، در زمینههای مسائل فکری، مشخّص است کمکاریهایی وجود دارد و رفت و برگشتهای اداری، کاغذبازیها و دیوانسالاریهای زائد و مقرّرات غیر مفید و گاهی مضر، مانع از تلاش است -هم در زمینهی اقتصاد که خیلی واضح است و هم در زمینههای دیگر- بنابراین یک حوزهی مهم برای تحول، همین بخشهای مدیریّتی کشور است؛ یک بخش هم در مورد زندگی عمومی مردم است که در این زمینهها هم به معنای واقعی کلمه در بعضی از بخشها بایستی تحولی حرکت کرد. عادات غلطی در بین ما مردم وجود دارد که با اینها بایستی برخورد کرد. با نصیحت و توصیه و راهحلهای جزئی نمیشود کار کرد، یک کار تحولی لازم است؛ مثلاً فرض کنید قضیّهی اسراف. در کشور ما اسراف وجود دارد؛ اسراف آب، اسراف موادّ غذائی، اسراف برق. مسابقهی تجمّل؛ که حالا ما اشرافیگری را نفی کردیم و زشت شمردیم که به جای خود مطلبِ کاملاً درستی است لکن مشکل اینجا است که ریختوپاشهای اشرافیگرانه به طبقات غیراشرافی هم در واقع سرایت کرده و متأسّفانه مسابقهی تجمّل در ازدواجها، در خانوادهها و کارهای گوناگون وجود دارد و باید با آن مبارزه کرد. یا بالا رفتن سنّ ازدواج، یا پیری جمعیّت کشور و همین مسائلی که در بیانات بعضی از دوستان هم بود. خب پس همهی اینها حوزههای لزوم تحول است، در همهی اینها بایستی تحول به وجود بیاید.
منطق تحول چیست؟ یعنی ما میخواهیم تحول ایجاد بشود تا بعد به چه وضعیّتی برسیم؟ اگر چنانچه این منطقْ مشخّص و روشن و محاسبهشده نباشد، کار به بلبشو و هرج و مرج کشیده خواهد شد؛ لذا در اوّل سال شما میگویید: حَوِّل حالَنا اِلیٰ اَحسَنِ الحال؛ تحول بایستی ما را به وضع اَحسن برساند، به وضع بهتر برساند. بعضی در زمینهی مسائل تحولی میگویند «تغییر» امّا تغییر به کجا مشخّص نیست. صِرف تغییر یک ارزش محسوب نمیشود؛ تغییر به سمت بهتر شدن ارزش است، تحول به سمت سطحِ بالا رفتن ارزش است وَالّا مطلق تحول نه. پس بنابراین بایستی احسنالحال را پیدا کرد. احسنالحال به نظر ما همان تقویت خطوط اصلی انقلاب و روان شدن حرکت به سمت آرمانها است؛ یعنی آرمانهای انقلاب مثل عدالت، مثل استقلال، مثل اسلامی شدن جامعه، اینها آرمانهای بزرگ و اساسی است؛ باید حرکت به سمت این آرمانها آسان بشود و روان بشود. الان ما دشواریهای زیادی در این زمینه داریم، احتیاج به یک حرکت تحولی وجود دارد. حالا این آرمانها که البتّه باید متوجّه به این آرمانها باشیم و حرکت به سمت اینها بکنیم، سطوح مختلفی دارند و انشاءالله شماها بایستی در جلسات دانشجویی، در جلسات بحث و بررسی دانشجویی روی اینها کار کنید و به جزئیّات آنها برسید و این را برای مردم تبیین کنید.
[۲۴۶] بیانات امام خامنهای در دیدار مسئولان ستاد سرشماری نفوس و مسکن با رهبر انقلاب، ۱۳۹۵٫۰۶٫۲۳: آحاد مردم عزیز برای آنکه تصمیمگیریها در کشور، «درست، بهجا و کارآمد» باشد، هم در این طرح مهم شرکت کنند و هم آمار و اطلاعات مورد نیاز را بهصورت دقیق در اختیار دستگاههای آماری قرار دهند و آمارها نیز همچنانکه مسئولان گفتهاند جنبهی محرمانه دارد.
بیانات امام خامنهای در دیدار مسئولان ستاد سرشماری نفوس و مسکن با رهبر انقلاب،۱۳۹۰٫۰۸٫۰۲: آنچه که من عرض میکنم، این است که آمار برای برنامهریزیهای کشور، یک امر حیاتی است؛ یعنی اگر آمار نباشد، برنامهریزی امکانپذیر نیست؛ اگر صورت برنامهریزی هم باشد، محتوای برنامهریزی یک چیز غیر منطبق با واقعیت و غلط از آب در خواهد آمد. بنابراین آمار ستون فقرات برنامهریزی است. فرقی هم نمیکند که برنامهریزیهای اقتصادی باشد، فرهنگی باشد، اجتماعی باشد، سیاسی باشد؛ حتّی دیپلماسی باشد. همهی انواع برنامهریزی، متوقف به آمار است. ما ندانیم چه داریم و چگونه داریم و با چه خصوصیاتی داریم، هرگز نخواهیم توانست برای آینده برنامهریزی کنیم؛ این چیزِ روشن و واضحی است؛ این را باید همه احساس کنند؛ هم مردم این را بدانند، هم بخصوص دستگاهها بدانند.
بیانات امام خامنهای در دیدار مسئولان ستاد سرشماری نفوس و مسکن با رهبر انقلاب، ۱۳۹۵٫۰۶٫۲۳: در آمارها، هم باید وضعیت موجود تبیین شود و هم «روند تغییرات» شناسایی شود تا در روزگار کنونی که سرعت تغییرات در آن بسیار زیاد است، مسئولان و تصمیمگیران کشور بر اثر تغییر روندها غافلگیر نشوند.
[۲۴۷] سخنرانی تلویزیونی امام خامنهای به مناسبت سیویکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله)، ۱۳۹۹٫۰۳٫۱۴: نکتهی دوّم این است که تحول صحیح احتیاج دارد به پشتوانهی فکری؛ یعنی هر حرکت بیپشتوانهی فکری را نمیشود تحول دانست. بعضی از حرکتهای سبُک و سطحی را نمیشود به حساب تحول گذاشت؛ تحول پشتوانهی فکری [میخواهد]. فرض کنید یکی از مسائلی که امروز باید حتماً تحول در آن به وجود بیاید، مسئلهی عدالت است. در زمینهی عدالت باید تحول ایجاد کنیم و این باید متّکی باشد به یک مبنای فکری که اندیشهی متقن و شکلیافتهی ما در زمینهی عدالت چیست؛ آن وقت بر اساس آن برویم سراغ تحول؛ یعنی این پشتوانهی فکری یکی از چیزهای لازم است که از داراییهای معنوی ما است؛ یعنی ما بایستی از داراییهای معنویمان در این زمینه استفاده کنیم که عبارت است از احکام اسلام و مقرّرات اسلامی و آیات کریمهی قرآن و کلمات اهلبیت (علیهم السّلام)؛ از اینها باید استفاده کنیم و بر اساس اینها باید تحول ایجاد بکنیم.
[۲۴۸] سخنرانی تلویزیونی امام خامنهای به مناسبت سیویکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله)، ۱۳۹۹٫۰۳٫۱۴: یک نکتهی دیگر این است که تحول را نباید با یک سلسله کارهای سطحی و دمدستی اشتباه گرفت. بعضی از کارهای سطحی، که متهوّرانه، عجولانه یک کاری انجام میگیرد؛ اینها تحول نیست؛ گاهی اوقات برای فرونشاندن هوسِ یک کار، این کارها انجام میگیرد که اینها خیلی ارزشی ندارد. تحول، کار عمقی است، کار اساسی است که بایستی اتّفاق بیفتد. سرعت البتّه مهم است لکن سرعت با شتابزدگی فرق دارد. خب حالا اینها یک نکاتی بود در مورد تحولی که باید ما دنبالش باشیم، ملّت ایران، بخصوص جوانهای ما باید دنبالش باشند؛ این نکات را بایستی توجّه کرد.
[۲۴۹] بیانات امام خامنهای در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی با رهبر انقلاب، ۱۳۹۰٫۰۳٫۲۳: یک نقشهی مهندسی فرهنگی لازم است. ما وضع فرهنگی مطلوب کشور را تصویر کنیم و اجزاء متشکل آن را در مقابل خودمان ترسیم کنیم، بعد ببینیم کجاها اولویت دارد، کجاها احتیاج به مراقبت بیشتر دارد؛ به آنجاهائی که در این مدت مغفولعنه باقی مانده، برسیم و مسئله را دنبال کنیم؛ یک جاهائی سرمایهگذاری بیشتری لازم دارد، به اینها توجه کنیم. این، مهندسی فرهنگی است؛ که خب، کار سختی است.
بیانات امام خامنهای در دیدار ائمه جماعات مساجد استان تهران، ۱۳۹۵٫۰۵٫۳۱: مسجد پایگاه بزرگ بسیج فرهنگی و حرکت فرهنگی است؛ شیوهی کار را باید در مسجد آموخت که چهکار کنیم.
بیانات امام خامنهای در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی، ۱۳۹۲٫۰۹٫۱۹: همه چیز مترتّب بر فرهنگ است. فرهنگ حاشیه و ذیلِ اقتصاد نیست، حاشیه و ذیلِ سیاست نیست، اقتصاد و سیاست حاشیه و ذیل بر فرهنگند.
بیانات امام خامنهای در دیدار جمعی از رؤسای دانشگاهها، ۱۳۸۲٫۱۰٫۱۷: فرهنگ هر کشور، بستر اصلی حرکت عمومی آن کشور است.
[۲۵۰] سخنرانی امام خامنهای تلویزیونی در پایان محفل انس با قرآن کریم، ۱۳۹۹٫۰۲٫۰۶: بعضی از آیات هست که مربوط به تنظیم مناسبات اجتماعی است؛ این دستورهای کاربردی مربوط است به مناسبات اجتماعی. فرض بفرمایید: وَلایَغتَب بَعضُکُم بَعضًا؛( سوره مبارکه الحجرات آیه ۱۲) غیبت نکنید؛ این [دستور]، مناسبات اجتماعی را تنظیم میکند. شما وقتی غیبت میکنید، دل خودتان را چرکین میکنید، دل مخاطبتان را چرکین میکنید، واقعیّت پنهان یک برادر مؤمنی، خواهر مؤمنی را هم بیخودی به رخ این و آن میکشید؛ یک کار غلط و نادرست. او هم نسبت به شما ممکن است که همین کار را بکند. این کار، زندگی را، روابط اجتماعی را از نظم صحیح خارج میکند.
[۲۵۱] بیانات امام خامنهای در دیدار مداحان اهلبیت علیهمالسلام، ۱۳۹۸٫۱۱٫۲۶: وقتی [فرزند فاطمه زهرا س] میپرسد که مادر [چرا] شما در حال دعا و تضرّع فقط برای دیگران دعا کردی؟ جواب میشنود که «یا بُنَیَّ الجارَ ثُمَّ الدّار» اوّل همسایه، بعد خودمان؛ این یک درس است، این یک راه است، این یک مسئولیّت اجتماعی را به ما یادآوری میکند.
بیانات در ابتدای درس خارج فقه درباره مسئله «حیا»، ۱۳۹۷٫۱۲٫۱۳: وَ التَّوَدُّدُ اِلَى الجارِ وَ الصّاحِب
با همسایه، با «صاحب» -یعنی آن که در سفرمان، در محلّ کارمان، در رفتوآمدهای روزانهمان با ما همراه است- تودّد کنیم، مهربانی کنیم، ابراز مودّت بکنیم؛ این خیلی مهم است. فرض بفرمایید کسی که با شما همراه است، رانندهِی شما است یا محافظ شما است یا دوست شما است که همراه شما است؛ با او باید تودّد کرد، باید ابراز محبّت کرد.
[۲۵۲] بیانات امام خامنهای در دیدار مداحان اهلبیت علیهمالسلام، ۱۳۹۸٫۱۱٫۲۶: در قضیّهی مسکین و یتیم و اسیر که خدای متعال در سورهی هلاتیٰ این جور با عظمت از این حادثه یاد میکند که هفده هجده آیه حول و حوش این حادثه است؛ حادثه این قدر مهم است. وَ یُطعِمونَ الطَّعامَ عَلیٰ حُبِّه! مِسکینًا وَ یَتیمًا وَاَسیرًا * اِنَّما نُطعِمُکُم لِوَجهِ الله؛ این حادثه، یک حادثهی نمادین است؛ بله، آنجا این بزرگوارها بر گرسنگی خودشان و همهی اعضای خانوادهشان صبر کردند و به یتیم و مسکین و اسیر کمک کردند، عملاً این اتّفاق افتاد، امّا این نمادین است؛ خب حضرت زهرا میتوانست آنجا بگوید که بروید مسجد پیغمبر، آنجا حکومت اسلامی است دیگر -حالا هم بعضیها میگویند که چرا گداپروری میکنید، خب حکومت اسلامی است و باید انجام بدهد- نه، وظیفهی حکومت، وظیفهی جامعه را نفی نمیکند. انسانها در جامعه موظّفند که به معنای واقعی کلمه به یکدیگر کمک بکنند؛ هم کمک مالی، هم کمک فکری، هم کمک آبرویی، انواع و اقسام کمکها باید در جامعه شکل بگیرد؛ این درس فاطمی است، این معرفت فاطمی است.
[۲۵۳] بیانات در دیدار جمعی از زوجهای جوان، ۱۳۹۸٫۰۱٫۰۶: نعمت ازدواج -چه برای پسر، چه برای دختر- نعمت بزرگی است که خیلیها توجّه ندارند. اینکه خدای متعال به شما توفیق بدهد و کمک کند که همسر خوبی پیدا کنید، یکی از بزرگترین نعمتهای الهی است؛ این نعمت را باید شکر بکنید. شکر این نعمت هم به این است که آن شکلی را که خدای متعال برای خانوادهها، برای زن، برای شوهر تعیین کرده و اخلاق خانوادگیای را که در اسلام مقرّر شده، به طور کامل رعایت کنید. و قدر این زندگی را بدانید؛ سعی کنید انشاءاللّه هر چه بیشتر این زندگی را اسلامی کنید.
[۲۵۴] بیانات در دیدار جمعی از زوجهای جوان، ۱۳۹۸٫۰۱٫۰۶: نعمت ازدواج -چه برای پسر، چه برای دختر- نعمت بزرگی است که خیلیها توجّه ندارند. اینکه خدای متعال به شما توفیق بدهد و کمک کند که همسر خوبی پیدا کنید، یکی از بزرگترین نعمتهای الهی است؛ این نعمت را باید شکر بکنید. شکر این نعمت هم به این است که آن شکلی را که خدای متعال برای خانوادهها، برای زن، برای شوهر تعیین کرده و اخلاق خانوادگیای را که در اسلام مقرّر شده، به طور کامل رعایت کنید. و قدر این زندگی را بدانید؛ سعی کنید انشاءاللّه هر چه بیشتر این زندگی را اسلامی کنید.
[۲۵۵] بیانات امام خامنهای در دیدار معلمان و اساتید دانشگاههای خراسان شمالی، ۱۳۹۱٫۰۷٫۳۰: یکی از چیزهائی که ما در تعامل اجتماعی احتیاج داریم، روحیهی بردباری است؛ حلم. اینکه در اسلام و در اخلاق اسلامی اینقدر حلم ذکر شده، به این خاطر است. نبود بردباری، بسیاری از مشکلات را در سطوح پائین و سطوح فردی و سطوح اجتماعی به وجود میآورد. اگر گروههای سیاسی ما هم حلیمانه با هم برخورد کنند، کار بهتر خواهد شد. دستجات مختلفِ طرفدار این و طرفدار آن، اگر با حلم با هم برخورد کنند، خیلی اوضاع بهتر خواهد شد. با حلم برخورد کردن، به معنای اغماض کردن از بدیها و زشتیها نیست؛ به معنای بیاعتنائی کردن به اصالتها و ارزشهای مورد اعتقادمان نیست؛ نوع برخورد، مورد نظر است؛ «ادع الی سبیل ربّک بالحکمه و الموعظه الحسنه و جادلهم بالّتی هی احسن».( سوره مبارکه النحل آیه ۱۲۵) مجادلهی با دیگری هم که بر سر یک اعتقاد است، بر سر یک مسئلهی مهم اتفاق میافتد، آن هم «بالّتی هی احسن» باشد.
[۲۵۶] بیانات امام خامنهای در دیدار جمعی از نخبگان علمی کشور، ۱۳۸۸٫۰۸٫۰۶: اینی که یکی از جوانهای عزیز گفتند: «فعالیتها باید بر اساس نیازهای آینده باشد، این آینده را ترسیم کنید، این نیازها را تصویر کنید»؛ یا در همین زمینه جوان عزیز دیگری گفتند: «جهت حرکتمان را خودمان معین کنیم؛ نه اینکه جهت حرکتی را که دیگران- غربیها- ترسیم کردهاند، ما تکمیلکنندهی پازلهای زندگی آیندهی آنها باشیم؛ ببینیم چه نیاز داریم، آن را تأمین بکنیم»، این حرفها حرفهای بسیار بزرگی است؛ حرفهای بسیار مهمی است. اینها همان چیزهائی است که هر انسان آگاهِ متفکرِ دلسوزِ متعهدی وقتی به نگاه کلان به حرکت علمی کشور نگاه میکند، این چیزها را درک میکند؛ منتها درک او کافی نیست؛ اگرچه لازم است؛ بر اساس آن برنامهریزی کردن، مهم است. و اینی که از جهت فرهنگسازیِ برای نخبگان، چند نفر از این جوانهای عزیز اینجا گفتند فرهنگسازی کنیم، فرهنگ متعهد بودن نخبه را به جامعه گسترش بدهیم، نه توقع داشتن صرف. البته توقع، منطقی است، بجاست؛ توقعِ بیجا نیست؛ لکن در کنار این توقع، احساس تعهد، وامدار بودن؛ من به عنوان یک فردِ از این مجموعهی عظیم کشور چه وظیفهای بر دوش دارم؟ من چه کار باید بکنم؟ اینها خیلی مهم است. اینکه گفته شد: «عنصر معنویت دینی را، نه معنویت فارغ از دین و جدای از دین- که اساساً معنویت نیست، توهم است- را یک عنصر اصلی در حرکت علمی و پژوهش علمی قرار بدهیم»- که یکی از خانمها اینجا بیان کردند- کاملاً درست است. این یکی از آن نقاط اساسی است که باید به آن توجه کرد. اگر این شد، آن اخلاقی شدن جامعه هم- که این جوان عزیزِ اخیر طرح توقع کردند که این توقع ماست و بارها این توقع را تکرار میکنیم- تحقق پیدا خواهد کرد؛ چون با شعار که نمیشود پیش رفت؛ باید حرکت کرد؛ باید رفت در جهت آن هدفی که ترسیم شده.
[۲۵۷] خطبههای امام خامنهای در نماز عید سعید فطر، ۱۳۸۸٫۰۶٫۲۹: به اخلاق خودمان هم برسیم؛ به اخلاق خودمان هم برسیم. اخلاق اهمیتش از عمل هم بیشتر است. فضای جامعه را فضای برادری، مهربانی، حسن ظن قرار بدهیم. من هیچ موافق نیستم بااینکه فضای جامعه را فضای سوءظن و فضای بدگمانی قرار بدهیم. این عادات را از خودمان باید دور کنیم. اینکه متأسفانه باب شده که روزنامه و رسانه و دستگاههای گوناگون ارتباطی- که امروز روز به روز هم بیشتر و گستردهتر و پیچیدهتر میشود- روشی را در پیش گرفتهاند برای متهم کردن یکدیگر، این چیز خوبی نیست؛ این چیز خوبی نیست، دل ما را تاریک میکند، فضای زندگی ما را ظلمانی میکند. هیچ منافات ندارد که گنهکار تاوان گناه خودش را ببیند، اما فضا، فضای اشاعهی گناه نباشد؛ تهمت زدن، دیگران را متهم کردن به شایعات، به خیالات. همینجا من این را هم بگویم: اینکه در دادگاهها- که در تلویزیون هم پخش میشد- از قول یک متهمی چیزی راجع به یک کس دیگری گفته میشود، من این را بگویم که این، شرعاً حجیت ندارد. بله، متهم هرچه در بارهی خود در دادگاه بگوید، این حجت است. اینکه بگویند در دادگاه در بارهی خودش اگر اعترافی کرد، حجت نیست، این حرف مهملی است، حرف بیارزشی است؛ نه، هر اقراری، هر اعترافی، شرعاً، عرفاً و در نزد عقلا در یک دادگاه در مقابل دوربین، در مقابل بینندگان میلیونی که متهم علیه خود بکند، این اعتراف مسموع است، مقبول است، نافذ است؛ اما علیه دیگری بخواهد اعترافی کند، نه، مسموع نیست. فضا را نباید از تهمت و از گمان سوء پر کرد. قرآن کریم میفرماید: «لو لا اذ سمعتموه ظنّ المؤمنون و المؤمنات بانفسهم خیرا»؛ وقتی میشنوید که یکی را متهم میکنند، چرا به همدیگر حسن ظن ندارید؟ تکلیف دستگاه اجرائی و قضائی به جای خود محفوظ است. دستگاههای اجرائی باید مجرم را تعقیب کنند، دستگاههای قضائی باید مجرم را محکوم و مجازات کنند؛ با همان روشی که ثابت میشود و در قوانین اسلامی و قوانین عرفی ما هست و هیچ هم در این زمینه نباید کوتاه بیایند؛ اما مجازات مجرم که از طرق قانونی جرم او ثابت شده است، غیر از این است که به گمان، به خیال، به تهمت، یکی را متهم کنیم، بدنام کنیم، توی جامعه دهن به دهن بگردانیم. اینکه نمیشود. این فضا، فضای درستی نیست. یا دیگران- خارجیها، بیگانهها، تلویزیونهای مغرض- علیه کسی یا کسانی حرفی بزنند، ادعا کنند که اینها فلانجا خیانت کردند، فلانجا خطا کردند؛ ما هم عین همان را پخش کنیم. این، ظلم است؛ این، مورد قبول نیست. رسانههای بیگانه کِی دلشان برای ما سوخته است؟ کِی خواستهاند حقائق در مورد ما روشن بشود، که در این مورد بیایند حقیقت را گفته باشند؟ میگویند، حرفهائی میزنند، ادعاهائی میکنند. نباید گفت اینها شفافیت است. این، شفافیت نیست؛ این، کدر کردن فضاست. شفافیت معنایش این است که مسئول در جمهوری اسلامی عملکرد خودش را به طور واضح در اختیار مردم قرار بدهد؛ این معنای شفافیت است، باید هم بکنند؛ اما اینکه ما بیائیم این و آن را بدون اینکه اثبات شده باشد، بگیریم زیر بار فشار تهمت و چیزهائی را به آنها نسبت بدهیم که ممکن است در واقع راست باشد، اما تا مادامی که ثابت نشده است، ما حق نداریم آن را بیان کنیم؛ این آن را متهم کند، آن این را متهم کند؛ از رسانهی بیگانه- رسانهی مغرض انگلیس- شاهد برایش بیاوریم، بعد هم یک نفر از آن طرف پیدا بشود و کلّ نظام را به اموری که شایستهی نظام اسلامی نیست و نظام اسلامی شأنش بسیار بالاتر است از این چیزهائی که بعضی به نظام اسلامی نسبت میدهند، متهم بکند، این اشکال بر آنها بیشتر هم وارد است. تهمت زدن به یک شخص گناه است، تهمت زدن به یک نظام اسلامی، به یک مجموعه، گناه بسیار بزرگتری است.
[۲۵۸] خطبههای امام خامنهای در نماز جمعهی تهران، ۱۳۸۸٫۰۶٫۲۰: حرکت جامعه و نظام دو جور است: حرکت مثبت، حرکت منفی؛ حرکت به سمت عروج و اوج، حرکت به سمت نزول و سقوط. حرکت به سمت اوج این است که در بین جامعه، تواصی به حق و تواصی به صبر وجود داشته باشد.
[۲۵۹] اخلاقهای رفتاری افراد جامعه؛ مثل انضباط اجتماعی، وجدان کاری، نظم و برنامهریزی، ادب اجتماعی، توجه به خانواده، رعایت حق دیگران- اینکه دیگران حقی دارند و باید حق آنها رعایت شود، یکی از خلقیات و فضایل بسیار مهم است-
[۲۶۰] پیام امام خامنهای به مناسبت گردهمایی سالیانه نماز، ۱۳۷۴٫۰۶٫۱۴: اقامهی نماز در کشوری که پرچم اسلام را بر فراز سر خویش برافراشته و به حاکمیت اسلام مفتخر گردیده، یکی از واجبترین فرائض است. زیرا همهی هدفهای یک جامعهی نیکبخت، از قبیل: تأمین عدالت اجتماعی، دستیابی به رفاه عمومی و شکوفایی مادی، پرورش استعدادها و خلاقیتها در آحاد مردم، برخورداری از دانش و بینش و تجربه، عزت و استقلال و اقتدار ملی، گسترش اخلاق انسانی و روابط سالم میان آحاد مردم و دیگر هدفهای والا، در صورتی تأمین میشود که تربیت فردی و تهذیب اخلاقی در آحاد مردم به ویژه در کارگزاران امور کشور، تأمین شود و انسانهایی پاک و برخوردار از همت و توکل و اخلاص و صبر و سختکوشی در آن جامعه باشند که به یاری این پشتوانهی روحی، توانایی برداشتن بارهای سنگین را دارا باشند و در برابر موانع گوناگون و به ویژه امواج فساد و تباهی، یارای ایستادگی داشته باشند. هرچه شمار اینگونه انسانها در جامعه و کشوری بیشتر باشد، افق آیندهی آن جامعه و آن کشور، روشنتر و حرکت به سوی نیکبختی در آن جامعه و آن کشور، ممکنتر و آسانتر خواهد بود. اهمیت نماز و یکی از رازهای پای فشاری بر آن در معارف اسلامی را از آنچه گفتیم میتوان دانست، زیرا نماز برترین چیزی است که میتواند همهی افراد جامعهی مسلمان را به تهذیب اخلاقی و تعالی روحی و معنوی برساند.
[۲۶۱] بیانات امام خامنهای در دیدار اعضای شوراهای فرهنگ عمومی استانها، ۱۳۷۴٫۰۴٫۱۹: بخش دوم از فرهنگ عمومی، آن است که مانند بخش اوّل در سرنوشت یک ملت تأثیر دارد؛ اما تأثیراتش فوری و بسیار محسوس است. یعنی خودِ امورِ مربوط به این بخش از فرهنگ عمومی، چندان محسوس نیست؛ لکن تأثیراتش در جامعه و سرنوشت و مسیر آن، بسیار محسوس است. از جملهی این امور و در واقع عمدهترینِ آنها، اخلاقیّات است؛ اخلاق فردی و اجتماعیِ مردمِ یک جامعه. فرض بفرمایید افراد یک جامعه، وقتشناس نباشند. خوب؛ وقتیکه شما وارد آن جامعه میشوید، این وقت ناشناسی آنان را، از طریقِ تأثیرات منفیاش در سرنوشت خودتان و مردم درمییابید؛ درحالیکه خودِ آن، چندان واضح نیست.
وجدانِ کاری و وقتشناسی در یک جامعه، بسیار مهمّ است. مثلًا وقتی ساعت هشت با کسی قرار گذاشتیم، اینکه هشت و ده دقیقه یا هشت و نیم و یا پیش از ظهر برویم، بااینکه سرِ ساعتِ هشت آنجا حاضر شویم، یکی و تأثیرش یکسان است؟ وجدانِ کاری هم، جزئی از فرهنگ عمومی است که بسیار پسندیده است. وجدانِ کاری، یعنی افراد یک جامعه، خود را در قبالِ آن کاری که پذیرفتهاند متعهّد بدانند و نوعی احساس وجدان نسبت به آن داشته باشند و سرِهمبندی و رفع تکلیف نکنند و آن کار را به صورت کامل انجام دهند. اینها از جملهی خُلقیّات یک ملت است که تأثیرش در زندگی و سرنوشت آنها خیلی زیاد است.
از جمله مصادیقِ دیگرِ فرهنگ عمومی، این است که افراد یک ملت، مردمی باشند که خیلی عافیتطلب و به دنبال منافع شخصی خود نباشند؛ بلکه واقعاً حاضر باشند برای ملت و کشورشان وارد میدان شوند و خطرپذیری کنند. یعنی حسّ منفعتجوییِ گروهی و جمعی یک ملت، باید بیش از حسّ منفعتطلبیِ فردیِ آنان باشد.
از جمله نمونههای دیگر فرهنگ عمومی که به اخلاق شخصی و اجتماعی مربوط است، اینکه: افراد جامعه صبور باشند، مهماندوست باشند، عادتشان این باشد که به بزرگترها و پدر و مادر خود احترام کنند. ازاینرو، اینگونه مسائل بسیار مهمّ است و میتواند سرنوشت یک ملت را تغییر دهد.
[۲۶۲] بیانات امام خامنهای در دیدار اعضای شوراهای فرهنگ عمومی استانها، ۱۳۷۴٫۰۴٫۱۹: بخش دوم از فرهنگ عمومی، آن است که مانند بخش اوّل در سرنوشت یک ملت تأثیر دارد؛ اما تأثیراتش فوری و بسیار محسوس است. یعنی خودِ امورِ مربوط به این بخش از فرهنگ عمومی، چندان محسوس نیست؛ لکن تأثیراتش در جامعه و سرنوشت و مسیر آن، بسیار محسوس است. از جملهی این امور و در واقع عمدهترینِ آنها، اخلاقیّات است؛ اخلاق فردی و اجتماعیِ مردمِ یک جامعه. فرض بفرمایید افراد یک جامعه، وقتشناس نباشند. خوب؛ وقتیکه شما وارد آن جامعه میشوید، این وقت ناشناسی آنان را، از طریقِ تأثیرات منفیاش در سرنوشت خودتان و مردم درمییابید؛ درحالیکه خودِ آن، چندان واضح نیست.
وجدانِ کاری و وقتشناسی در یک جامعه، بسیار مهمّ است. مثلًا وقتی ساعت هشت با کسی قرار گذاشتیم، اینکه هشت و ده دقیقه یا هشت و نیم و یا پیش از ظهر برویم، بااینکه سرِ ساعتِ هشت آنجا حاضر شویم، یکی و تأثیرش یکسان است؟ وجدانِ کاری هم، جزئی از فرهنگ عمومی است که بسیار پسندیده است. وجدانِ کاری، یعنی افراد یک جامعه، خود را در قبالِ آن کاری که پذیرفتهاند متعهّد بدانند و نوعی احساس وجدان نسبت به آن داشته باشند و سرِهمبندی و رفع تکلیف نکنند و آن کار را به صورت کامل انجام دهند. اینها از جملهی خُلقیّات یک ملت است که تأثیرش در زندگی و سرنوشت آنها خیلی زیاد است.
از جمله مصادیقِ دیگرِ فرهنگ عمومی، این است که افراد یک ملت، مردمی باشند که خیلی عافیتطلب و به دنبال منافع شخصی خود نباشند؛ بلکه واقعاً حاضر باشند برای ملت و کشورشان وارد میدان شوند و خطرپذیری کنند. یعنی حسّ منفعتجوییِ گروهی و جمعی یک ملت، باید بیش از حسّ منفعتطلبیِ فردیِ آنان باشد.
از جمله نمونههای دیگر فرهنگ عمومی که به اخلاق شخصی و اجتماعی مربوط است، اینکه: افراد جامعه صبور باشند، مهماندوست باشند، عادتشان این باشد که به بزرگترها و پدر و مادر خود احترام کنند. ازاینرو، اینگونه مسائل بسیار مهمّ است و میتواند سرنوشت یک ملت را تغییر دهد.
بیانات در ابتدای درس خارج فقه درباره مسئله «حیا»، ۱۳۹۷٫۱۲٫۱۳: وَ قِرَى الضَّیف؛ یکی هم پذیرایی از مهمان است؛ مهمانداری و مهمانپذیری است که این از خصوصیّاتی است که در اسلام هست که مهمان را معتبر و محترم بشمرند.
[۲۶۳] بیانات امام خامنهای در ارتباط تصویری با مردم آذربایجان شرقی، ۱۳۹۹٫۱۱٫۲۹: در برابر این دشمنی و این جبهه ]استکبار[، این ملّت عزیز و پایدارِ ما نیاز دارند به اینکه هویّت خود را مستحکم کنند؛ شخصیّت و هویّت و عناصر هویّتیِ خودشان را مستحکم کنند و قدرت درونی خودشان را ازدیاد ببخشند؛ این نیاز قطعی است. آنچه به یک ملّت و یک نهضت هویّت میدهد و قدرت میدهد چیست؟ اوّلاً دارا بودن یک زیربنای فکری مستحکم است. علّت اینکه خیلی از کشورهایی که انقلاب کردند و حرکاتی را ضدّ سلطه و ضدّ استکبار و ضدّ ظلم و استبداد به وجود آوردند، بعد از مدّت کوتاهی -بعضیها بعد از پنج سال، بعضیها بعد از ده سال- بکلّی از آن راه برگشتند و رفتند در همان راه اَسلاف خودشان و مثل آنها شدند، این بود که یک زیربنای فکری محکمی در اختیارشان نبود. اینکه میبینید گاهی در بعضی از کلمات بیگانهها -که بعضی داخلیها هم متأسّفانه از آنها تقلید میکنند- ایدئولوژیزدایی مطرح میشود معنایش این است. دشمن اصلی برای سلطهگران، همین زیربنای فکریِ اصلی است که زیربنای اسلامی است؛ این زیربنا از اسلام گرفته شده؛ در بیانات امام به طور مبسوط این زیربنا توضیح داده شده. اگرمجلّدات متعدّد فرمایشات امام را ملاحظه کنید، این زیربنای فکری اسلامی و زیربنای عقیدتی کاملاً در آنجاها متجلّی است و بیانات گستردهی امام راحل، یک ذخیرهی غنی در این زمینه است؛ بعد هم درسهای ارزشمندی از متفکّران انقلابی ما در اختیار ما است، از شهید مطهّری و شهید بهشتی و دیگران تا زمان حاضر که اینها از قرآن و متون اسلامی این زیربنا را گرفتهاند و تأمین میکنند.
[۲۶۴] بیانات امام خامنهای در دیدار دانشگاهیان سمنان، ۱۳۸۵٫۰۸٫۱۸: چرا همدیگر را تحمل نمیکنیم و عیبجویی میکنیم؟ در یک محیط واحد، با یک جهتگیری واحد، یک نقطه و خدشهی کوچکی موجب میشود که این گروه در مقابل آن گروه بایستد و آن گروه در مقابل این گروه. من این را به شما بگویم – با تجربهای که بنده از اول انقلاب تا حالا دارم – که غالبِ دستهبندیهای سیاسیِ کشور ما از این قبیل بود که متأسفانه بعد به دستهبندیهای عمیقتر هم منتهی شد.
[۲۶۵] بیانات امام خامنهای در ابتدای درس خارج فقه، ۱۳۹۵٫۰۷٫۰۵: بندهی حقیر این همه اصرار دارم بر وحدتِ قلوب و حرکت در مسیر واحد و اتحاد نیروهای کشور، بخصوص نیروهای مؤمن و انقلابی.
[۲۶۶] بیانات امام خامنهای در دیدار مدرّسان، فضلا و طلّاب حوزهی علمیّهی مشهد، ۱۳۶۸٫۰۴٫۲۰: در حقیقت از نظر ناظران جهانی، قبه الإسلام و عَلَم و مظهر جامعهی نمادین اسلام اینجاست. اگر ما ضعیف و بد عمل کنیم و نتوانیم احکام اسلامی و عدالت اجتماعی را استقرار ببخشیم و استعدادها را جوشان سازیم و از آنها استفاده کنیم و نتوانیم اخلاق اسلامی را در جامعه رواج دهیم و روابط انسانها را به صورت مطلوب تنظیم کنیم، قضاوت دنیا این خواهد بود که اسلام نتوانست به وعدههای خود عمل کند. میبینید که این مسئولیت فقط بر عهدهی ماست، و علمای کشورهای دیگر که با نظامهای متفاوت زندگی میکنند، این احساس را در خود ندارند.
[۲۶۷] بیانات امام خامنهای در دیدار مسئولان سازمان صدا و سیما، ۱۳۸۱٫۱۱٫۱۵: از پیامهایی که حتماً باید منتقل شود، نفی دشمنسازیهای موهوم، توسعهی تفاهم اجتماعی و ایجاد امنیت روانی در جامعه است.
[۲۶۸] خطبههای امام خامنهای در نماز عید سعید فطر، ۱۳۸۸٫۰۶٫۲۹: فضاى جامعه را فضاى برادرى، مهربانى، حسن ظن قرار بدهیم.
خطبههای امام خامنهای نماز جمعهی تهران، ۱۳۶۸٫۰۷٫۲۸: رسول اکرم، به هیچ عنوان نمیخواهد که در فضای زندگی جامعهی اسلامی و در میان مسلمانها، اندکی کینه و حقد و دشمنی باشد. او، در ایجاد محبت و صمیمیت بین مردم سعی داشت. حتّی آنوقتی که دایرهی اسلام وسیعتر شد و رسول اکرم مکه را هم گرفتند، مردم آن شهر را عفو کردند. مردم مکه همان کسانی بودند که پیامبر را از شهر خود بیرون کرده بودند. پیامبر، از همان اهالی مکه، سیزده سال ناراحتی تحمل کرده بود و زجر کشیده بود. بعد هم چندین جنگ با ایشان کرده بودند و چهقدر از مسلمانها را کشته بودند و متقابلاً مسلمانها هم از آنها کشته بودند. اگر قرار بود که اینها با همان وضعیت، میزبان لشکر فاتح رسول خدا میشدند، تا سالهای متمادی امکان اینکه بین اینها آشتی برقرار بشود، وجود نداشت. لذا به مجرد اینکه پیامبر وارد مکه شد، اعلام عمومی کرد که: «انتم الطّلقاء»؛ یعنی من همهی شما را آزاد و عفوتان کردم. او، قریش را عفو کرد و تمام شد.
یکی از کارهایی که پیامبر شاید در همان ماههای اولِ ورود به مدینه انجام دادند، ایجاد عقد اخوّت بین مسلمانها بود؛ یعنی مسلمانها را با هم برادر کردند. اینکه میگوییم با هم برادر هستیم، در اسلام یک تعارف نیست؛ یعنی حقیقتاً مسلمین نسبت به یکدیگر، دارای حق برادری هستند و نسبت به هم طلبکارند؛ همچنان که برادران نسبت به هم، مدیون یکدیگر هستند و باید نسبت به هم، حقوق متقابلی را عمل کنند. پیامبر، این را عملی کرد.
او، مسلمانها را دو به دو با هم برادر کرد و طبقات و خانوادههای اینها و اشرفیگریِ اشراف مدینه و قریش را رعایت نکرد. غلام سیاهی را با یک شخص بزرگ و آزادشدهیی را با یک آقازادهی معروف بنیهاشم یا قریش برادر کرد. بههرحال این برادری ابعاد مختلفی داشت که یکی از مهمترین ابعاد آن، همین بود که مسلمانها نسبت به هم احساس برادری بکنند.
[۲۶۹] بیانات امام خامنهای در اجتماع بزرگ زائران و مجاوران حضرت رضا(ع)، ۱۳۷۹٫۰۱٫۰۶: ولایت، حکومتی است که در آن، شخص حاکم با آحاد مردم دارای پیوندهای محبتآمیز و عاطفی و فکری و عقیدتی است.
[۲۷۰] بیانات امام خامنهای در دیدار کارگزاران نظام، ۱۳۷۷٫۰۱٫۲۷: وجه غالب زندگی در نظام اسلامی و نظام ولایت، باید تعاطف، همدلی، تعاون و همکاری باشد.
[۲۷۱] بیانات در ابتدای درس خارج فقه درباره مسئله «حیا»، ۱۳۹۷٫۱۲٫۱۳: دنبالهی حدیث ابیقتاده -وَ صِدقُ الحَدِیثِ وَ صِدقُ النّاسِ وَ اِعطاءُ السّائِلِ وَ المُکافَاَهُ بِالصَّنائِع- است که دیروز عرض کردیم. بعد [در ادامه] میفرماید: وَ اَداءُ الاَمانَه؛ امانت، صرفاً امانت مالی نیست. اگر چنانچه کسی یا کسانی، شما یا بنده را در یک امری امین دانستند، این امر امانت در نزد ما است. یک وقت است که این امر پولی است که به ما میدهند تا برایشان نگه داریم، این امانت در پول است؛ یک وقت یک امر ناموسی است، امانت در ناموس است؛ یک وقت یک امر معنوی است [مثلاً] فرض کنید که بنده و شما را امین میدانند، یک مسئلهی شرعی از ما میپرسند؛ و امانت اقتضا میکند که درستش را بگوییم؛ [یک وقت] درسی پیش شما میخوانند، امانت اقتضا میکند که درستش را [بگوییم]، مسئولیّتهای اجتماعی که دیگر کاملاً روشن است. پس اداء امانت یکی از آن کارهایی است که گسترهی وسیعی دارد. این هم یکی از آن خلقیّات و مکارمی است که حضرت اشاره فرمودند.
[۲۷۲] بیانات در ابتدای درس خارج فقه درباره مسئله «حیا»، ۱۳۹۷٫۱۲٫۱۳: وَ صِلَهُ الرَّحِم؛ صلهی رحم هم یکی از وسایل ارتباط اجتماعی و شبکهی پیوند اجتماعی است. اگر چنانچه خویشاوندان با همدیگر ارتباط داشته باشند، طبعاً آنهایی که اهل نیکی و نیکرفتاری و نیکگفتاری هستند، چیزهای خوبی را به همدیگر میتوانند منتقل کنند.
[۲۷۳] بیانات در ابتدای درس خارج فقه درباره مسئله «حیا»، ۱۳۹۷٫۱۲٫۱۳: وَ التَّوَدُّدُ اِلَى الجارِ وَ الصّاحِب؛ با همسایه، با «صاحب» -یعنی آن که در سفرمان، در محلّ کارمان، در رفتوآمدهای روزانهمان با ما همراه است- تودّد کنیم، مهربانی کنیم، ابراز مودّت بکنیم؛ این خیلی مهم است. فرض بفرمایید کسی که با شما همراه است، رانندهِی شما است یا محافظ شما است یا دوست شما است که همراه شما است؛ با او باید تودّد کرد، باید ابراز محبّت کرد.
[۲۷۴] بیانات در ابتدای درس خارج فقه درباره مسئله «حیا»، ۱۳۹۷٫۱۲٫۱۳: وَ رَأسُهُنَّ الحَیاء؛ از همهی این صفات بالاتر و در رأس آنها «حیا» است. ببینید [این] چقدر اهمّیّت دارد، و چقدر فاجعهبار است سیاستی که امروز در دنیا به وسیلهی عوامل قدرتهای ضدّ بشری برای زدودن حیا رایج است؛ واقعاً الان با یک سیاستی، با یک تدبیری، در همهی دنیا دارد کار انجام میگیرد برای اینکه حیا را از بین مردم بردارند. وقتی هم که میخواهند حیا را بردارند، این شُعبی دارد و از راههای مختلف و دهها راه وارد میشوند: مسئلهی اختلاط زن و مرد یک مسئله است، مسئلهی پوشش زن و مرد یک مسئله است، چیزهایی که تحت عنوان حقوق زن بیان میشود، یکی از این پنجرههای شیطانی است، [همچنین] چیزهایی که در مورد پوشش زن بیان میشود که «آقا چرا مجبور میکنید زنها را به حجاب؟» حرفهایی که حتّی بعضی از افراد ظاهرالصّلاح هم میگویند. مسئلهی حیا خیلی مسئلهی مهمّی است. دنیا این جور نبوده که امروز هست. حتّی انسان آثار هنری و ادبی اروپاییها را که نگاه میکند، تا ۱۵۰ سال پیش، ۲۰۰ سال پیش مطلقا این خبرها در اروپا نبوده؛ این فساد و این تهتّک و این تهتّر را عمدتاً از وقتی که صهیونیستها و سرمایهدارها بر امور اجتماعی و فرهنگی و سیاسی و اقتصادی کشورهای اروپایی مسلّط شدند، بتدریج رایج کردند؛ انگیزههایی هم دارند، اهدافی دارند که آن داستان خیلی طولانی و مفصّلی است. اسلام نقطهی مقابل این است. حیا برای مرد فضیلت است، برای زن هم فضیلت است و این حیا مظاهری دارد؛ یکی از مظاهرش پوشش ظاهری است؛ یکی از مظاهرش معاشرتها و مکالمات سخنورانه است که انسان در حرف زدن، در اظهار نظر کردن، در تبادل کلمات، حیا را ملاحظه کند. بیحیائی یکی از آن چیزهایی است که در حرف زدن و در نسبت دادن و در گفتگو کردن و مانند اینها خودش را نشان میدهد. در عمل هم همین جور است؛ بعضیها هستند که کارهای زشت بزرگی را انجام میدهند، و نگاه میکنند در چشم آدم و هیچ احساس شرم هم از این کار نمیکنند! بعضی از جنایاتِ مالی است، بعضی از جنایاتِ انسانی است؛ انواع و اقسام. بنابراین رأس صفات و مکارم اخلاق را فرمودند حیا [است]: وَ رَأسُهُنَّ الحَیَاء.( الأمالی، شیخ طوسی، ص۳۰۱)
[۲۷۵] شرح امام خامنهای در خصوص حدیث جلسه سی و نهم/خوشرویی و خوشبرخوردی، ۱۳۷۸٫۱۰٫۲۷: من مواعظ علیعلیه السلام:إنّ أحسن ما یألف به الناس قلوب اودّائهم ونفوا به الضّغن عن قلوب أعدائهم حسن البشر عند لقائهم والتفقد فی غیبتهم والبشاشه بهم عند حضورهم. (تحف العقول ، حسن بن شعبه حرانی، ص ۲۱۸)
خوشرویی و خوشبرخوردی، سبب جلب محبت افراد و تألیف قلوب است. در روایت وارد شده که: «التودّد نصف العقل»( قصار ۱۴۲). این حدیث برای همه مسئولین در نظام اسلامی و بالاخص روحانیونی که مسئولیتی را در اداره یا نهادی عهدهدار هستند بسیار قابل توجه است. زیرا افرادی که برای انجام کاری مراجعه میکنند، از نظر ایمان در یک سطح نیستند چه بسا یک برخورد سرد و یا یک بیاعتنایی به ارباب رجوع موجب شود که او از دین زده شود و اعتقادش سست شود. و بالعکس اخلاق خوش موجب میشود که او به دین و اسلام خوشبین شده و جذب شود. «المؤمن بشره فی وجهه و حزنه فی قلبه»( قصار ۳۳۳)
[۲۷۶] بیانات امام خامنهای در خطبههای نمازجمعه، ۱۳۷۷٫۰۲٫۱۸: اوّل به عنوان مقدّمه عرض کنم: پیامبر اکرم نظامی را به وجود آورد که خطوط اصلی آن چند چیز بود. من درمیان این خطوط اصلی، چهار چیز را عمده یافتم:
(…)
چهارم، عشق و عاطفه جوشان. این هم از خصوصیّات اصلی جامعه اسلامی است؛ عشق به خدا، عشق خدا به مردم؛ «یحبّهم و یحبّونه»( سوره مبارکه المائده آیه ۵۴)، «ان اللَّه یحبّ التّوابین و یحبّ المتطهّرین»( سوره مبارکه البقره آیه ۲۲۲)، «قل ان کنتم تحبّون اللَّه فاتّبعونی یحببکم اللَّه»( سوره مبارکه آل عمران آیه ۳۱). محبت، عشق، محبت به همسر، محبّت به فرزند، که مستحبّ است فرزند را ببوسی؛ مستحّب است که به فرزند محبّت کنی؛ مستحبّ است که به همسرت عشق بورزی و محبّت کنی؛ مستحبّ است که به برادران مسلمان محبّت کنی و محبّت داشته باشی؛ محبّت به پیامبر، محبّت به اهل بیت؛ «الاّ المودّه فی القربی».( سوره مبارکه الشورى آیه ۲۳)
[۲۷۷] خطبههای امام خامنهای در نماز جمعهی تهران، ۱۳۶۸٫۰۷٫۲۸: باید مسلمانان در جامعهی اسلامی، از حالت بیتفاوتی نسبت به یکدیگر خارج بشوند. اینکه مسلمانها با هم کاری نداشته باشند و هر کسی برای خود، دنیای جداگانهیی باشد و کاری به کار مسلمانهای دیگر نداشته باشد، در اسلام پسندیده نیست و یکی از فصول زندگی رسول اکرم این بود که این فضای بیتفاوتی را، به فضای محبت و همکاری و برادری و ایجاد یک مجموعهی همکار با یکدیگر تبدیل کند. این، همان چیزی است که امروز هم در نظام خود، به او احتیاج داریم.
مسلمانها نسبت به یکدیگر، باید با علاقه و دلسوزی و بدون ذرهیی بیتفاوتی، سروکار داشته باشند. اینطور نیست که اگر شما دیدید مسلمانی مورد ابتلا به حادثهیی قرار گرفته است، از کنار او بیتفاوت بگذرید. نه، همکاری و همدردی و دلسوزی و محبت متقابل بین مسلمانها، یکی از کارهای بزرگ رسول اکرم(ص) بود. آن بزرگوار، تا آن جا که حضور داشت و در سعهی وجودش بود، نمیگذاشت که در جامعهی اسلامی، مسلمانها – حتّی در یک مورد – نسبت به کسی بغض و کینه و عداوت داشته باشند. پیامبر با حکمت و حلم خود، حقیقتاً یک محیط شیرین و سالم و فضای آغشته به محبت را به وجود میآورد. نقل کردهاند که عرب بیابانگردی – که از تمدن و شهرنشینی و آداب معاشرت و اخلاق معمولی زندگی چیزی نمیدانست – با همان خشونت صحراگردی خود، به مدینه آمد و خدمت پیامبر رسید. آن حضرت، در میان اصحاب خود – حالا یا در مسجد و یا در گذرگاهی – بودند. او، از ایشان چیزی خواست که پیامبر هم به او کمکی کردند و مثلاً پول و غذا و لباسی به او دادند. بعد که این را به او بخشیدند، به او گفتند: حالا خوب شد؟ من به تو نیکی کردم؟ راضی هستی؟ آن مرد، بهخاطر همان خشونت صحراگردی خود و صراحت و بیتعارفییی هم که اینگونه افراد دارند، بهخاطر آنکه ظاهراً این محبتها کمش بوده است، گفت: نه، هیچ کاری انجام ندادی و هیچ محبتی نکردی و اصلاً این چیزی نبود که تو به من دادی! طبعاً اینگونه برخورد خشن نسبت به پیامبر، در دل اصحاب یک چیز ناخوشایند سنگینی بود. همه عصبانی شدند. چند نفری که اطراف پیامبر بودند، خواستند با عصبانیت و خشم، به این عرب چیزی بگویند و عکسالعملی نشان بدهند؛ اما پیامبر فرمود: نه، شما به او کاری نداشته باشید، من با او مسأله را حل خواهم کرد. از جمع خارج شدند و این اعرابی را هم با خودشان به منزل بردند. معلوم میشود که پیامبر در آنجا چیزی نداشتند که به او بدهند؛ والّا بیشتر هم به او میدادند. او را به منزل بردند و باز چیزهای اضافهیی – مثلاً غذا یا لباس یا پول – به او دادند. بعد به او گفتند: حالا راضی شدی؟ گفت: بله. مرد، در مقابل احسان و حلم پیامبر شرمنده شد و اظهار رضایت کرد. پیامبر(ص) به او فرمودند: تو چند لحظهی پیش، در مقابل اصحاب من حرفهایی زدی که آنها دلشان نسبت به تو چرکین شد. دوست داری برویم همین حرفهایی که به من گفتی و اظهار رضایت کردی، در مقابل آنها بگویی؟ گفت: بله، حاضرم. بعد پیامبر(ص) شبِ همان روز یا فردای آن روز، این عرب را برداشتند و در میان اصحابشان آوردند و گفتند: این برادر اعرابیمان خیال میکند که از ما راضی است؛ اگر راضی هستی، بگو. او هم بنا به ستایش پیامبر(ص) کرد و گفت: بله، من خوشحال و راضیم و – مثلاً – از رسول اکرم خیلی متشکرم؛ چون ایشان به من محبت کردند. این سخنان را گفت و رفت. بعد که او رفت، رسول اکرم(ص) رو به اصحابشان کردند و فرمودند: مَثَل این اعرابی، مَثَل آن ناقهیی است که از گلهیی که چوپانی آن را میچراند، رمیده و جدا شده باشد و سر گذاشته، به بیابان میدود. شما دوستان من، برای اینکه این شتر را بگیرید و او را به من برگردانید، حمله میکنید و از اطراف، دنبال او میدوید. این حرکت شما، رمیدگی او را بیشتر و وحشتش را زیادتر میکند و دستیابی به او را دشوارتر خواهد کرد. من نگذاشتم شما او را بیشتر از آنچه که رمیده بود، از جمع ما برمانید. با محبت و نوازش، دنبال او رفتم و به گله و جمع خودمان برگرداندم. این، روش پیامبر(ص) است.
[۲۷۸] سیاستهای کلی «انتخابات»، بند۱: تعیین حوزههای انتخاباتی مجلس شورای اسلامی و شوراهای اسلامی بر مبنای جمعیت و مقتضیات اجتنابناپذیر بهگونهای که حداکثر عدالت انتخاباتی و همچنین شناخت مردم از نامزدها فراهم گردد.
[۲۷۹] سیاستهای کلی «انتخابات»، بند ۴: تعیین حدود و نوع هزینهها و منابع مجاز و غیرمجاز انتخاباتی، شفافسازی منابع و هزینههای انتخاباتی داوطلبان و تشکلهای سیاسی و اعلام به مراجع ذیصلاح و اعمال نظارت دقیق بر آن و تعیین شیوه و چگونگی برخورد با تخلفات مالی.
[۲۸۰] سیاستهای کلی «انتخابات»، بند ۵: ممنوعیت هرگونه تخریب، تهدید، تطمیع، فریب و وعدههای خارج از اختیارات قانونی و هرگونه اقدام مغایر امنیت ملی نظیر تفرقه قومی و مذهبی در تبلیغات انتخاباتی.
[۲۸۱] سیاستهای کلی «انتخابات»، بند ۸: ارتقاء سطح شناخت و آگاهی و آموزشهای عمومی و ترویج هنجارهای انتخاباتی و نهادینه کردن آن در فرهنگ عمومی و تعیین قواعد و ضوابط رقابت سیاسی سالم به منظور افزایش مشارکت و حضور آگاهانه و با نشاط مردم و کمک به انتخاب اصلح.
[۲۸۲] سیاستهای کلی «انتخابات»، بند ۸: ارتقاء سطح شناخت و آگاهی و آموزشهای عمومی و ترویج هنجارهای انتخاباتی و نهادینه کردن آن در فرهنگ عمومی و تعیین قواعد و ضوابط رقابت سیاسی سالم به منظور افزایش مشارکت و حضور آگاهانه و با نشاط مردم و کمک به انتخاب اصلح.
[۲۸۳] سیاستهای کلی «انتخابات»، بند ۸: ارتقاء سطح شناخت و آگاهی و آموزشهای عمومی و ترویج هنجارهای انتخاباتی و نهادینه کردن آن در فرهنگ عمومی و تعیین قواعد و ضوابط رقابت سیاسی سالم به منظور افزایش مشارکت و حضور آگاهانه و با نشاط مردم و کمک به انتخاب اصلح.
[۲۸۴] سیاستهای کلی «انتخابات»، بند ۹: تعیین چارچوبها و قواعد لازم برای فعالیت قانونمند و مسؤولانه احزاب و تشکلهای سیاسی و اشخاص حقیقی در عرصه انتخابات مبتنی بر اصول و مبانی نظام جمهوری اسلامی ایران به نحوی که رقابتهای انتخاباتی منجر به افزایش مشارکت آگاهانه، اعتماد، ثبات و اقتدار نظام شود.
[۲۸۵] سیاستهای کلی «انتخابات»، بند ۱۰: ۱۰٫۱_ ارتقاء شایستهگزینی -همراه با زمینهسازی مناسب- در انتخاب داوطلبان تراز شایسته جمهوری اسلامی ایران و دارای ویژگیهایی متناسب با جایگاه مربوط از طریق:
۱۰٫۱_تعیین دقیق معیارها و شاخصها و شرایط عمومی و اختصاصی داوطلبان در چارچوب قانون اساسی با تأکید بر کارآمدی علمی، جسمی و شایستگی متناسب با مسؤولیتهای مربوط و تعهد به اسلام، انقلاب و نظام اسلامی و قانون اساسی بهویژه التزام به ولایت فقیه و سلامت اخلاقی – اقتصادی.
[۲۸۶] سیاستهای کلی «انتخابات»، بند ۱۰: ارتقاء شایستهگزینی -همراه با زمینهسازی مناسب- در انتخاب داوطلبان تراز شایسته جمهوری اسلامی ایران و دارای ویژگیهایی متناسب با جایگاه مربوط از طریق:
۱۰٫۵_تعریف و اعلام معیارها و شرایط لازم برای تشخیص رجل سیاسی، مذهبی و مدیر و مدبر بودن نامزدهای ریاست جمهوری توسط شورای نگهبان.
[۲۸۷] سیاستهای کلی «انتخابات»، بند ۱۱: نظارت شورای نگهبان بر فرایندها، ابعاد و مراحل انتخابات ریاست جمهوری، مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری از جمله تأیید نهایی صلاحیت داوطلبان، رسیدگی به شکایات و تأیید یا ابطال انتخابات به منظور تأمین سلامت انتخابات، جلب مشارکت حداکثری و تأمین حقوق داوطلبان و رأیدهندگان با:
۱۱٫۱_تعیین سازوکارهای شفاف، زمانبندیشده و اطمینانبخش و فراهم کردن حضور داوطلبان یا نمایندگان آنها در تمام مراحل.
[۲۸۸] سیاستهای کلی «انتخابات»، بند۱۱: نظارت شورای نگهبان بر فرایندها، ابعاد و مراحل انتخابات ریاست جمهوری، مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری از جمله تأیید نهایی صلاحیت داوطلبان، رسیدگی به شکایات و تأیید یا ابطال انتخابات به منظور تأمین سلامت انتخابات، جلب مشارکت حداکثری و تأمین حقوق داوطلبان و رأیدهندگان با:
۱۱٫۲_پاسخگویی مکتوب در خصوص دلایل ابطال انتخابات و رد صلاحیت داوطلبان در صورت درخواست آنان.
[۲۸۹] سیاستهای کلی «انتخابات»، بند ۱۲: بهرهگیری از فناوریهای نوین در جهت حداکثرسازی شفافیت، سرعت و سلامت در اخذ و شمارش آراء و اعلام نتایج.
[۲۹۰] سیاستهای کلی «انتخابات»، بند ۱۳: تعیین سازوکار لازم برای حسن اجرای وظایف نمایندگی، رعایت قسمنامه، جلوگیری از سوءاستفاده مالی، اقتصادی و اخلاقی و انجام اقدامات لازم در صورت زوال یا کشف فقدان شرایط نمایندگی مجلس در منتخبان.
[۲۹۱] سیاستهای کلی «انتخابات»، بند ۱۳: تعیین سازوکار لازم برای حسن اجرای وظایف نمایندگی، رعایت قسمنامه، جلوگیری از سوءاستفاده مالی، اقتصادی و اخلاقی و انجام اقدامات لازم در صورت زوال یا کشف فقدان شرایط نمایندگی مجلس در منتخبان.
[۲۹۲] سیاستهای کلی «انتخابات»، بند ۱۵: پاسداری از آزادی و سلامت انتخابات و حق انتخاب آزادانه افراد و صیانت از آراء مردم بهعنوان حقالناس در قانونگذاری، نظارت و اجرا و نیز رعایت کامل بیطرفی از سوی مجریان و ناظران و برخورد مؤثر با خاطیان.
[۲۹۳] سیاستهای کلی «انتخابات»، بند ۱۵: پاسداری از آزادی و سلامت انتخابات و حق انتخاب آزادانه افراد و صیانت از آراء مردم بهعنوان حقالناس در قانونگذاری، نظارت و اجرا و نیز رعایت کامل بیطرفی از سوی مجریان و ناظران و برخورد مؤثر با خاطیان.
[۲۹۴] سیاستهای کلی «انتخابات»، بند ۱۶: ممنوعیت ورود نیروهای مسلح، قوای سهگانه اعم از وزارتخانهها و دستگاههای تابعه آنها، دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی، سازمانها، نهادها و شرکتهای دولتی و نهادهای عمومی در دستهبندیهای سیاسی و جناحی انتخاباتی و جانبداری از داوطلبان.
[۲۹۵] بیانات امام خامنهای در دیدار کارگزاران نظام و سفرای کشورهای اسلامی در سالروز عید مبعث، ۱۳۸۵٫۰۵٫۳۱: اولین سلولهای پیکرهی امت اسلامی در همان روزهای دشوار مکه با دست توانای پیغمبر بنا شد؛ ستونهای مستحکمی که باید بنای امت اسلامی بر روی این ستونها استوار بشود؛ اولین مؤمنین، اولین ایمانآورندگان، اولین کسانی که این دانایی، این شجاعت، این نورانیت را داشتند که معنای پیام پیغمبر را درک کنند و دل به او ببندند. «فمن یرد الله ان یهدیه یشرح صدره للإسلام». دلهای آماده و درهای گشودهی دل به سمت این معارف الهی و این دستورات الهی، با دست توانای پیغمبر ساخته شد، این ذهنها روشن شد، این ارادهها روز به روز مستحکمتر شد؛ و سختیهایی در دوران مکه برای همان عدهی قلیل مؤمنین- که روز به روز هم بیشتر میشدند- پیش آمد، که برای من و شما قابل تصور نیست. در فضایی که همهی ارزشها، ارزشهای جاهلی است، تعصبها، غیرتورزیهای غلط، کینهورزیهای عمیق، قساوتها، شقاوتها، ظلمها و شهوتها درآمیخته باهم است و زندگی مردم را میفشرد و در خود احاطه کرده- و در بین این سنگهای خارا و غیر قابل نفوذ- این نهالهای سرسبز بیرون آمد. «و انّ الشّجره البرّیّه اصلب عوداً و اقوی وقوداً» که امیر المؤمنین میگوید، این است. هیچ طوفانی نمیتوانست این سبزهها، این نهالها و این درختهایی را که از لای صخرهها رویید و ریشه دوانید و رشد کرد، تکان بدهد. سیزده سال گذشت و بعد بر اساس این پایههای مستحکم، بنای جامعهی اسلامی، جامعهی مدنی و نبوی، بر روی این پایهها گذاشته شد. ده سال هم امتسازی به طول انجامید. این امتسازی فقط سیاست نبود؛ یک بخشی از آن، سیاست بود. بخش عمدهی دیگری آن، تربیت یکایک افراد بود: «هو الّذی بعث فی الأمّیّین رسولًا منهم یتلوا علیهم آیاته و یزکّیهم و یعلّمهم الکتاب و الحکمه». «یزکّیهم»؛ یکیک دلها در زیر تربیت پیغمبر قرار میگرفت. پیغمبر به یکایک ذهنها و خردها، دانش و علم را تلقین میکرد. «و یعلّمهم الکتاب و الحکمه». حکمت یک مرتبهی بالاتر است. فقط این نبود که قوانین و مقررات و احکام را به آنها بیاموزد، بلکه حکمت به آنها میآموخت. چشمهای آنها را بر روی حقایق عالم باز میکرد. ده سال هم پیغمبر اینگونه و با این روش حرکت کرد. از طرفی سیاست، ادارهی حکومت، دفاع از کیان جامعهی اسلامی، گسترش دامنهی اسلام، باز کردنِ راه برای اینکه گروههای خارج از مدینه بتدریج و یکبهیک وارد عرصهی نورانی اسلام و معارف اسلامی شوند، از طرف دیگر هم تربیت یکایک افراد. برادران و خواهران عزیز! این دوتا را نمیشود از هم جدا کرد.
یک عدهای اسلام را فقط مسألهی فردی دانستند و سیاست را از اسلام گرفتند. این، چیزی است که امروز در بسیاری از جوامع اسلامی و در معارف دنیای مهاجمِ مستکبرِ مستعمرِ غربی، ترویج میشود که: اسلام از سیاست جداست! سیاست را از اسلام گرفتند؛ در حالی که نبی مکرم اسلام در آغاز هجرت، در اولی که توانست خود را از دشواریهای مکه نجات دهد، اولین کاری که کرد، سیاست بود. بنای جامعه اسلامی، تشکیل حکومت اسلامی، تشکیل نظام اسلامی، تشکیل قشون اسلامی، نامهی به سیاستمداران بزرگ عالم، ورود در عرصهی سیاسی عظیم بشری آن روز، سیاست است. چطور میشود اسلام را از سیاست جدا کرد؟! چطور میشود سیاست را با دست هدایتی غیر از دست هدایت اسلام، معنا و تفسیر کرد و شکل داد؟! «الّذین جعلوا القرآن عضین»؛ بعضی قرآن را تکه پاره میکنند. «یؤمن ببعض و یکفر ببعض»؛ به عبادت قرآن ایمان میآورند؛ اما به سیاست قرآن ایمان نمیآورند! «و لقد أرسلنا رسلنا بالبیّنات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم النّاس بالقسط». قسط چیست؟ قسط یعنی استقرار عدالت اجتماعی در جامعه. چه کسی میتواند این کار را انجام دهد؟ تشکیلِ یک جامعهی همراهِ با عدالت و قسط، یک کار سیاسی است؛ کارِ مدیران یک کشور است. این، هدف انبیاست. نه فقط پیغمبر ما، بلکه عیسی و موسی و ابراهیم و همهی پیغمبران الهی برای سیاست و برای تشکیل نظام اسلامی آمدند. آن وقت یک عدهای از روی مقدسمآبی عبایشان را جمع کنند و بگویند: ما به سیاست کاری نداریم! مگر دین از سیاست جداست؟! آن وقت تبلیغات خباثتآمیزِ غربی هم دائم دامن بزنند به این حرف، که: دین را از سیاست جدا کنید؛ دین را از دولت جدا کنید. اگر ما مسلمانیم، دین و دولت به یکدیگر آمیخته است؛ نه مثل دو چیزی که به هم وصل شده باشند. دین و دولت یک چیز است.
در اسلام دین و دولت از یک منبع و یک منشأ سرچشمه میگیرد و آن، وحی الهی است. قرآن و اسلام، این است. یک عده از این طرف، سیاست را از اسلام جدا میکنند، یک عده هم در طرف مقابل، اسلام را فقط سیاست و سیاستبازی و سیاسیکاری میدانند. اخلاق و معنویت و محبت و فضیلت و کرامت را که بزرگترین هدف بعثت پیغمبر ماست، ندیده میگیرند. این هم «الّذین جعلوا القرآن عضین» است؛ این هم «نؤمن ببعض و نکفر ببعض» است. اسلام را در جملات براق و مشعشع سیاسی خلاصه کردن، از خشوع دلها غافل شدن، از ذکر، از صفا، از معنویت، از زانو زدن در مقابل خداوند، از خدا خواستن، به خدا دل بستن، اشک ریختن در مقابل عظمت پروردگار، رحمت الهی را طلب کردن، صبر و حلم و سخا و جود و گذشت و برادری و رحم را ندیده گرفتن و صرفاً به سیاست چسبیدن به اسم اسلام، هم همان انحراف را دارد؛ تفاوتی نمیکند.
[۲۹۶] بیانات امام خامنهای در دیدار کارگزاران نظام و سفرای کشورهای اسلامی در سالروز عید مبعث: تشکیل یک جامعهى همراه با عدالت و قسط، یک کار سیاسى است؛ کار مدیران یک کشور است. این، هدف انبیاست.
[۲۹۷] بیانات امام خامنهای در اجلاس جهانی علما و بیداری اسلامی، ۱۳۹۲٫۰۲٫۰۹: وعدهها و وعیدهای آنان [مستکبران عالم] نباید در تصمیمها و اقدامهای نخبگان سیاسی و در حرکت عظیم مردمی اثر بگذارد. در اینجا نیز باید از تجربهها درس بیاموزیم. آنها که در طول سالیان به وعدههای آمریکا دل خوش کرده و رکون به ظالم را مبنای مشی و سیاست خود ساختند، نتوانستند گرهی از کار ملت خود بگشایند، یا ستمی را از خود یا دیگران برطرف کنند. آنها با تسلیم در برابر آمریکا نتوانستند از ویرانیِ حتّی یک خانهی فلسطینی در سرزمینی که متعلق به فلسطینیان است، جلوگیری کنند. سیاستمداران و نخبگانیکه فریفتهی تطمیع یا مرعوب تهدید جبههی استکبار شوند و فرصت بزرگ بیداری اسلامی را از دست دهند، باید از این تهدید الهی بیمناک باشند که فرمود: «أ لم تر الی الّذین بدّلوا نعمت اللَّه کفرا و احلّوا قومهم دار البوار. جهنّم یصلونها و بئس القرار».(سوره مبارکه ابراهیم آیه ۲۸)
[۲۹۸] بیانات امام خامنهای در دیدار پرسنل و فرماندهان ارتش، ۱۳۷۵٫۰۱٫۲۸: برای یک ملت، خفّتی بالاتر از وابستگی نیست. در حقّ یک ملت از سوی مسؤولان، جنایتی سنگینتر از وابسته کردن آن ملت نیست.
[۲۹۹] بیانات امام خامنهای در ارتباط تصویری با نمایندگان مجلس شورای اسلامی، ۱۴۰۰٫۰۲٫۰۶: شما که بحمدالله ویژگیهای خوبی دارید: انقلابی هستید، پُرتلاش هستید، پُرتوان هستید، دنبال کار هستید؛ این ویژگیها را حفظ کنید، این ویژگیها را تا آخر دوره نگه دارید. حالا «تا آخر عمر» باید گفت، امّا لااقل تا آخر دوره این ویژگیها را نگه دارید. خیلیها بودند که در اوّلِ کار همین جور خصوصیّات را داشتند، انقلابی بودند، پُرتوان بودند، پُرانرژی بودند، با حرارت حرف میزدند، با حرارت کار میکردند، لکن به مرور زمان نتوانستند در مقابل وسوسهها مقاومت کنند؛ وسوسهی مال، وسوسهی مقام، وسوسهی شهرت، وسوسهی نام و نشان. نتوانستند مقاومت کنند، راه کج شد، رفتار عوض شد، گاهی به ۱۸۰ درجه اختلاف با اوّل کار منتهی شد. لذا میبینید خدای متعال در قرآن میفرماید: اِنَّ الَّذینَ قالوا رَبُّنَا اللهُ ثُمَّ استَقاموا تَتَنَزَّلُ عَلَیهِمُ المَلٰئِکَه؛(۱) تنزّل ملائکهِی رحمت الهی مال آن کسانی است که میایستند پای این حرف: ثُمَّ استَقاموا؛ استقامت میکنند، میایستند. بِایستید پای این ویژگیهای خوب. خب حالا برای اینکه بتوانیم خودمان را انقلابی نگه داریم باید چه کار کنیم؟ توصیهی بنده این است که باید مراقبه کنیم، باید حسابکشی کنیم از خودمان. مراقبهی دائمی لازم است. ما انسانها ضعیفیم، در معرض خطریم، در معرض لغزشیم؛ مراقب باشیم، مراقب خودمان باشیم. این مراقبت، در اصطلاح قرآنی و اسلامی، اسمش تقوا است؛ تقوا یعنی همین مراقبت دائمی از خود که دامن انسان گیر نکند به این خارهای دُور و بَر. خب، یک توصیه این بود که به نظر من توصیهی اصلی همین است.
[۳۰۰] بیانات امام خامنهای در دیدار جمعی از نخبگان علمی کشور، ۱۳۸۸٫۰۸٫۰۶: کسی که وارد عرصهی سیاست میشود، باید مثل یک شطرنجباز ماهر هر حرکتی را که میکند، تا سه، چهار حرکت بعد از آن را هم پیشبینی کند.
[۳۰۱] بیانات در مراسم تنفیذ ریاستجمهوری سال ۸۰، ۱۳۸۰٫۰۵٫۱۱: در شرایط متهیج و متشنج سیاسی، آسانترین کارهای جاری هم دشوار خواهد شد.
بیانات در خطبههای نمازجمعه، ۱۳۸۳٫۰۸٫۱۵: هشیار و متوجه باشید؛ دشمنان دلشان میخواهد التهاب سیاسی در این کشور باشد.
[۳۰۲] بیانات در دیدار مردم قم به مناسبت سالروز ۱۹ دی، ۱۳۹۰٫۱۰٫۱۹: کسانی که وارد عرصهی انتخابات میشوند، چه از طرف مجریان و مسئولان، چه از طرف کسانی که نامزد میشوند، بایستی به آداب و شروط یک حرکت عمومیِ سالم پایبند باشند، متعهد باشند؛ این لازم است.
[۳۰۳] بیانات در دیدار مردم اصفهان، ۱۳۹۵٫۰۸٫۲۶:
[۳۰۴] بیانات امام خامنهای در دیدار ائمه جمعه سراسر کشور، ۱۳۹۴٫۱۰٫۱۴: عرض کردیم انتخابات حقّالنّاس است؛این حقّالنّاس امر مهمّی است. خب در زبانها هم زیاد تکرار میشود که فلانی گفته انتخابات حقّالنّاس است و حقّالنّاس است و مدام تکرار میشود؛ منتها خب [باید] به عمق این حقّالنّاس برسیم. معنای حقّالنّاس بودن این نیست که فقط آن کسی که پای صندوق نشسته است باید این حقّالنّاس را رعایت کند که مثلاً فرض کنید آراء را عوضی نخواند یا کم و زیاد نکند؛ این یکی از مصادیق رعایت حقّالنّاس است… یک بُعد دیگر[حقّالنّاس] این است که مردمی که میخواهند رأی بدهند، اعتماد کنند به آن مجموعههایی که واقعاً قابل اعتمادند؛ بعضیها هستند که قابل اعتماد نیستند؛ کَالَّذِی استَهوَتهُ الشَّیطین؛(سوره مبارکه الأنعام آیه ۷۱) گاهی اینجور نیست که از روی صفا و واقعیّت و علاقهمندی به انقلاب [باشد] -اساس کار، انقلاب است- و از روی علاقهمندی به انقلاب بیایند یک فهرست پیشنهادی را بدهند؛ نه، روی مقاصد دیگر -گاهی اوقات مقاصد فاسد- پیشنهادهایی میدهند. مردم توجّه کنند و ببینند که آن فهرستهایی را که پیشنهاد شده است از کجا پیشنهاد شده؛ از طرف چه کسی پیشنهاد شده؛ آن کسانی را که مورد اعتمادند، قابل اطمینانند، قابل اعتمادند انتخاب بکنند. این هم یکی از چیزها است.
[۳۰۵] بیانات امام خامنهای در خطبههای نمازجمعه، ۱۳۸۲٫۰۱٫۲۲: بالاترین حقوق مردم، حقّ حیات و زندگی کردن است.
[۳۰۶] بیانات امام خامنهای در خطبههای نماز جمعهی تهران، ۱۳۸۰٫۰۲٫۲۹: روز رحلت پیغمبر و قبل از آن، روزهای بیماری آن حضرت، روزهای سختی برای مدینه بود؛ بهویژه با آن خصوصیاتی که اندکی قبل از رحلت پیغمبر پیش آمد. پیغمبر به مسجد آمد و روی منبر نشست و فرمود: هر کس به گردن من حقّی دارد، آن حق را از من بگیرد. مردم شروع به گریه کردند و گفتند یا رسولاللَّه! ما به گردن تو حق داشته باشیم؟! فرمود رسوایی پیش خدا سختتر از رسوایی پیش شماست؛ اگر به گردن من حقّی دارید، اگر از من طلبی دارید، بیایید و بگیرید تا به روز قیامت نیفتد. ببینید چه اخلاقی! کیست که دارد این حرف را میزند؟ آن انسان والایی که جبرئیل به مصاحبت با او افتخار میکند؛ اما درعینحال با مردم شوخی نمیکند؛ جدّی میگوید تا مبادا در جایی به وسیله او، ندانسته حقّی از کسی ضایع شده باشد. پیغمبر این مطلب را دو بار، سه بار تکرار کرد. البته در تاریخ ماجراهایی را آوردهاند که من خیلی نمیدانم کدامش و چقدرش دقیق است؛ اما آن مطلبی که غالباً نقل کردهاند، این است که یک نفر بلند شد و عرض کرد: یا رسولاللَّه! من به گردن تو حقّی دارم. تو یک وقت با ناقه از پهلوی من عبور میکردی؛ من هم سوار بودم، تو هم سوار بودی. ناقه من نزدیک تو آمد و تو با عصا، هی کردی؛ ولی عصا به شکم من خورد و من این را از تو طلبکارم! پیغمبر پیرهنش را بالا زد و گفت همین حالا بیا قصاص کن؛ نگذار به قیامت بیفتد. مردم حیرتزده نگاه میکردند و میگفتند آیا این مرد واقعاً میخواهد قصاص کند؟ آیا دلش خواهد آمد؟ دیدند پیغمبر کسی را فرستاد تا از خانه، همان چوبدستی را بیاورند. بعد فرمود: بیا بگیر و با همین چوب به شکم من بزن. آن مرد جلو آمد. مردم، همه مبهوت، متحیّر و شرمنده از اینکه نکند این مرد بخواهد این کار را بکند؛ اما یک وقت دیدند او روی پای پیغمبر افتاد و بنا کرد شکم پیغمبر را بوسیدن. گفت: یا رسولاللَّه! من با مسّ بدن تو خودم را از آتش دوزخ نجات میدهم! (امالی شیخ صدوق، ۵۰۶)
[۳۰۷] بیانات امام خامنهای در دیدار معلمان نمونهی کشور، ۱۳۷۰٫۰۲٫۱۲: در فرهنگ و آموزشهای اسلامی ملاحظه کردهاید که چهقدر به رعایت معلم توصیه شده، و شاگرد خودش را در مقابل معلم کوچک میشمارد و نسبت به او کوچکی میکند. این کوچکی مطلوب است؛ با اینکه میدانید در اسلام، هیچ انسانی نباید در مقابل انسان دیگری خود را کوچک و تحقیر بکند؛ اما این از موارد استثنایی است. (سوره مبارکه الإسراء آیه ۲۴)
[۳۰۸] بیانات امام خامنهای در دیدار معلمان نمونهی کشور، ۱۳۷۰٫۰۲٫۱۲: کوچکی نسبت به والدین هم از موارد استثنایی است. انسان پیش والدین باید خودش را کوچک بکند؛ «و اخفض لهما جناح الذّل»(۱): خودت را در مقابل پدر و مادرت ذلیل کن. در حالی که انسان مسلمان پیش هیچکس نباید ذلیل بشود، اما پدر و مادر مستثنا هستند؛ معلم هم همینطور است.
[۳۰۹] بیانات امام خامنهای در دیدار جمعى از خانوادههاى اسرا و مفقودین سراسر کشور در روز تجلیل از اسرا و مفقودین، ۱۳۶۸٫۰۵٫۲۳: ما بر طبق مقررات پذیرفته شدهی جهانی حرکت میکنیم و حاضر نیستیم دربارهی حقوق ملتمان، یک ذره با کسی معامله کنیم.
بیانات امام خامنهای در دیدار زائرین و مجاورین حرم مطهر رضوی، ۱۳۸۵٫۰۱٫۰۱: انرژی هستهای و فنّاوری هستهای حق مسلّم شما ملّت ایران است و هیچ کس حق ندارد از این حق مسلّم صرف نظر کند و کوتاه بیاید.
[۳۱۰] بیانات امام خامنهای در دیدار جمعى از خانوادههاى اسرا و مفقودین سراسر کشور در روز تجلیل از اسرا و مفقودین، ۱۳۶۸٫۰۵٫۲۳: ما بر طبق مقررات پذیرفته شدهی جهانی حرکت میکنیم و حاضر نیستیم دربارهی حقوق ملتمان، یک ذره با کسی معامله کنیم.
بیانات امام خامنهای در دیدار زائرین و مجاورین حرم مطهر رضوی، ۱۳۸۵٫۰۱٫۰۱: انرژی هستهای و فنّاوری هستهای حق مسلّم شما ملّت ایران است و هیچ کس حق ندارد از این حق مسلّم صرف نظر کند و کوتاه بیاید.
[۳۱۱] بیانات امام خامنهای در مراسم سیزدهمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله)، ۱۳۸۱٫۰۳٫۱۴: عدالت، مردمسالارى، استقلال، دفاع از حقوق ملت در همهى زمینهها، دفاع از حقوق مسلمانان عالم، دفاع از هر مظلومى در هر نقطهى عالم؛ اینها جزو اصول ماست.
بیانات امام خامنهای در دیدار نمایندگان اقلیتهای مذهبی کشور در مجلس شورای اسلامی، ۱۳۹۳٫۱۱٫۰۶: شما امروز میبینید در اروپا، در آمریکا، علیه مسلمانها چه تبلیغاتی انجام میگیرد. بحث این نیست که چرا مسلمانها آزادی لازم را در بسیاری از این کشورها ندارند؛ بحث بر سرِ این است که چرا امنیت جانی ندارند! یعنی حقیقتاً اینجوری است.
سخنرانی تلویزیونی امام خامنهای به مناسبت روز جهانی قدس، ۱۴۰۰٫۰۲٫۱۷: ماجرای فلسطین، همچنان مهمترین و زندهترین مسئلهی مشترک امّت اسلامی است. سیاستهای نظام سرمایهداری ظالم و سفّاک، دست یک ملّت را از خانهی خود، از میهن و خاک آباء و اجدادی خود کوتاه کرده و در آن، رژیمی تروریست و مردمی بیگانه را نشانده است.
سُستتر و بیپایهتر از منطق پوشالی تأسیس رژیم صهیونیستی چیست؟ اروپاییها بنا بر ادّعای خود، به یهودیان در سالهای جنگ جهانی دوّم ظلم کردهاند، پس باید با آواره کردن ملّتی در غرب آسیا و کشتارهای فجیع در آن کشور انتقام یهودیان را گرفت …!
این منطقی است که دولتهای غربی با حمایت بیدریغ و دیوانهوار خود از رژیم صهیونیستی به آن تکیه کرده و بدینگونه، همهی ادّعاهای دروغین خود در باب حقوق بشر و دموکراسی را تخطئه کردهاند. و این ماجرای خندهآور و گریهآور بیش از هفتاد سال است که ادامه دارد و هر از چندی برگ دیگری بر آن افزوده میشود.
[۳۱۲] بیانات امام خامنهای در دیدار دانشجویان دانشگاههای استان یزد، ۱۳۸۶٫۱۰٫۱۳: در قضیهی زن، آنیکه باید جواب بدهد، آنیکه گریبانش گیر هست، غرب است، نه اسلام، نه جمهوری اسلامی. آنهائی که مرزهای دو جنس را بکلی از بین بردند، آزادی جنسی را در عمل، در زبان، در تبلیغات، حتّی در فلسفه ترویج کردند، باید پاسخ بدهند. نتیجه این شد که با توجه به خوی تجاوزگری طبیعی و قوّت طبیعیای که مرد نسبت به زن دارد، زن مظلوم واقع بشود و نسبت به زن حقکشی انجام بگیرد. زن را وسیلهای برای فروش کالاهایشان قرار بدهند؛ مثل یک کالا، مثل یک متاع! شما این مجلات فرنگی را نگاه کنید؛ برای فروش یک متاع، پیکر لخت یک زن را نشان میدهند! آخر اهانتی از این بالاتر برای یک زن ممکن است؟ آنها باید جواب بدهند.
حجاب، تکریم آن کسی است که در حجاب است. حجاب زن، تکریم زن است. در بیشتر کشورها- حالا من «بیشتر» که میگویم، چون همه را اطلاع ندارم- در گذشته، در قدیم، در همین اروپا تا دویست سیصد سال پیش زنهای اعیان و اشراف حجابی روی صورتشان میانداختند؛ در بعضی از فیلمهای قدیمی شاید دیده باشید. یک حجاب میانداختند که چشمها به روی آنها نیفتد. این، تکریم است. در ایران باستانی زنهای اعیان و اشراف و رؤسا همه باحجاب بودند؛ زنهای افراد پائین و طبقات پست، نه، بیحجاب هم میآمدند؛ مانعی هم نبود. اسلام آمد این تبعیض را گذاشت کنار، گفت نخیر، زن باید باحجاب باشد؛ یعنی این تکریم مال همهی زنان است. آن وقت آنها حالا شدهاند طلبکار، ما شدهایم بدهکار! آنها بدهکارند؛ آنها باید بگویند چرا زن را مثل یک کالا وسیلهی شهوترانی قرار دادند.
بیانات امام خامنهای در دیدار جمعی از زنان، ۱۳۷۶٫۰۷٫۳۰: غربیها در زمینهی شناخت طبیعت زن و چگونگی برخورد با جنس زن، دچار افراط و تفریط بودهاند. اساساً نگرش غربی نسبت به زن، یک نگرش مبنی بر عدم برابری و عدم تعادل است. شما به شعارهایی که در غرب داده میشود، نگاه نکنید؛ این شعارها پوچ است و حاکی از واقعیت نیست. فرهنگ غربی را از این شعارها نمیشود فهمید. فرهنگ غربی را باید در ادبیّات غربی جستجو کرد. کسانی که با ادبیّات اروپایی، با شعر اروپایی، با رمان و داستان و نمایشنامههای اروپایی آشنا هستند، میدانند که در چشم فرهنگ اروپایی، از دوران قرون وسطی و بعد از آن تا اواسط قرن فعلی، زن موجود درجهی دوم بوده است! هر چه بر خلاف این ادّعا کنند، خلاف میگویند. شما به نمایشنامههای معروف شکسپیر انگلیسی نگاه کنید، ببینید با چه نفسی و با چه زبانی و با چه دیدی در این نمایشنامهها و سایر ادبیّات غربی به زن نگاه میشود! مرد در ادبیات غربی، سرور و ارباب زن و اختیاردار اوست، که بعضی از نمونههای این فرهنگ و آثار آن، امروز هم باقی است.
امروز هم وقتی زنی با مردی ازدواج میکند و به خانهی شوهر میرود، حتّی نام خانوادگی او عوض میشود و نام خانوادگی مرد را بر خود میگذارد. زن تا وقتی نام خانوادگی خود را دارد که شوهر نکرده است؛ وقتی شوهر کرد، نام خانوادگی زن به نام خانوادگی مرد تبدیل میشود. این رسم غربیهاست؛ در کشور ما این طور نبوده، هنوز هم نیست. زن هویّت خانوادگی خودش را با خودش حفظ میکند؛ ولو بعد از ازدواج. آن، نشانهی همان فرهنگ قدیمی غربی است که مرد سرور زن است.
در فرهنگ اروپایی، وقتی زن با همهی موجودی و املاک خود ازدواج میکرد و به خانه شوهر میرفت، نه فقط جسم او در اختیار شوهر قرار میگرفت، بلکه تمام اموال و املاک و داراییهای او هم که از پدر و خانوادهاش به او رسیده بود، متعلّق به شوهر میشد! این حقیقتی است که غربیها نمیتوانند آن را انکار کنند. این در فرهنگ غربی بود. در فرهنگ غربی، زن وقتی به خانهی شوهر میرفت، شوهر در واقع اختیار جان او را هم داشت! لذا شما در داستانهای غربی و در اشعار اروپایی بسیار میبینید که شوهر به خاطر یک اختلاف اخلاقی، همسر خود را میکشد و کسی هم او را ملامت نمیکند! دختر در خانهی پدر هم حقّ هیچ گونه گزینشی را نداشت.
البته در همان زمان هم در میان غربیها معاشرتهای زن و مرد تا حدودی آزاد بود، ولی اختیار ازدواج و اختیار انتخاب شوهر، یکسره به دست پدر بود. در همان نمایشنامههایی که اشاره کردم، آنچه که شما میبینید، همین است: دختری است که مجبور به ازدواج شده است؛ زنی است که از طرف شوهر خود به قتل رسیده است؛ خانوادهای است که زن در آن در نهایت فشار است. آنچه که هست، از همین قبیل است. این، ادبیّات غربی است. تا اواسط قرن فعلی، همین فرهنگ ادامه داشته؛ اگرچه از اواخر قرن نوزدهم میلادی، حرکتهایی به نام آزادی زنان شروع شده است.
بانوان گرامی؛ بخصوص زنان جوان که میخواهند در این زمینهها فکر بیندیشند، درست توجّه کنند. نکتهی مهم این است که حتّی وقتی در اروپا برای زن حقّ مالکیت معیّن شد – طبق بررسی موشکافانهی جامعهشناسان خودِ اروپا – به خاطر این بود که کارخانهها که تازه بساط فناوری مدرن و صنعت در غرب را گسترده بودند، احتیاج به کارگر داشتند؛ اما کارگر کم بود و احتیاج به کارگرِ زیاد احساس میشد. لذا برای اینکه زنان را به کارخانجات بکشانند و از نیروی کارشان استفاده کنند – که البته مزد کمتری هم همیشه به زنان میدادند – اعلان شد که زن دارای حقّ مالکیت است! در اوایل قرن بیستم بود که اروپاییان حقّ مالکیت را به زن دادند. این، آن نگرش افراطی و غلط و ظالمانه نسبت به زن در غرب و در اروپاست.
یک افراطِ اینچنین، در مقابل تفریط هم دارد. وقتی نهضتی به نفع زنان در چنان فضایی به وجود میآید، طبعاً دچار تفریطهایی از طرف مقابل میشود. لذا شما میبینید در طول چند ده سال، آنچنان فساد و بیبند و باری در غرب به وسیلهی آزادی زنان به راه افتاد و رواج پیدا کرد که خود متفکّران غربی را دچار وحشت کرد! امروز دلسوزان و مصلحان، انسانهای خردمند و باانگیزه در کشورهای غربی، از آنچه پیش آمده است، متوحّش و ناراحتند و البته نمیتوانند هم جلوِ آن را بگیرند. به عنوان اینکه میخواهند به زن خدمت کنند، بزرگترین ضربه را به زندگی او وارد آوردند. چرا؟ بهخاطر اینکه با بیبندوباری، با اشاعهی فساد و فحشا و با آزادی بیقید و شرطِ معاشرت زن و مرد، بنیان خانواده متلاشی شد. مردی که میتواند آزادانه در جامعه اطفای شهوت کند و زنی که میتواند بدون هیچ ایراد و اشکالی در جامعه با مردان گوناگون تماس داشته باشد، هرگز در خانواده، همسران خوب و شایستهای نخواهند بود. لذا بساط خانواده متلاشی شد.
[۳۱۳] بیانات امام خامنهای در دیدار مسئولان دستگاه قضایی، ۱۳۸۱٫۰۴٫۰۵: اگر ما برای مردم و حقوق آنها ارزش درجهی یک قائل هستیم، تأمین این حقوق، در گرو این است که قوّهی قضاییّه بتواند کار خود را با قوّت، شجاعت و بصیرت انجام دهد.
[۳۱۴] بیانات امام خامنهای در دیدار مردم و عشایر شهرستان نورآباد ممسنی، ۱۳۸۷٫۰۲٫۱۵: بحمدالله این ملت، ملت آماده، بانشاط، شجاع، رشید، آگاه و هوشمندی است که حق خودش را میشناسد و آن را دنبال میکند.
[۳۱۵] در قالب های مختلفی نظیر حلقه های مطالعاتی، تولید محتوا در شبکه های اجتماعی ، منبر، کرسی آزاد اندیشی و …
[۳۱۶] بیانات امام خامنهای در دیدار دانشجویان دانشگاههای استان یزد، ۱۳۸۶٫۱۰٫۱۳: در قضیهی زن، آنیکه باید جواب بدهد، آنیکه گریبانش گیر هست، غرب است، نه اسلام، نه جمهوری اسلامی. آنهائی که مرزهای دو جنس را بکلی از بین بردند، آزادی جنسی را در عمل، در زبان، در تبلیغات، حتّی در فلسفه ترویج کردند، باید پاسخ بدهند. نتیجه این شد که با توجه به خوی تجاوزگری طبیعی و قوّت طبیعیای که مرد نسبت به زن دارد، زن مظلوم واقع بشود و نسبت به زن حقکشی انجام بگیرد. زن را وسیلهای برای فروش کالاهایشان قرار بدهند؛ مثل یک کالا، مثل یک متاع! شما این مجلات فرنگی را نگاه کنید؛ برای فروش یک متاع، پیکر لخت یک زن را نشان میدهند! آخر اهانتی از این بالاتر برای یک زن ممکن است؟ آنها باید جواب بدهند.
حجاب، تکریم آن کسی است که در حجاب است. حجاب زن، تکریم زن است. در بیشتر کشورها- حالا من «بیشتر» که میگویم، چون همه را اطلاع ندارم- در گذشته، در قدیم، در همین اروپا تا دویست سیصد سال پیش زنهای اعیان و اشراف حجابی روی صورتشان میانداختند؛ در بعضی از فیلمهای قدیمی شاید دیده باشید. یک حجاب میانداختند که چشمها به روی آنها نیفتد. این، تکریم است. در ایران باستانی زنهای اعیان و اشراف و رؤسا همه باحجاب بودند؛ زنهای افراد پائین و طبقات پست، نه، بیحجاب هم میآمدند؛ مانعی هم نبود. اسلام آمد این تبعیض را گذاشت کنار، گفت نخیر، زن باید باحجاب باشد؛ یعنی این تکریم مال همهی زنان است. آن وقت آنها حالا شدهاند طلبکار، ما شدهایم بدهکار! آنها بدهکارند؛ آنها باید بگویند چرا زن را مثل یک کالا وسیلهی شهوترانی قرار دادند.
بیانات امام خامنهای در ارتباط تصویری با مداحان، ۱۳۹۹٫۱۱٫۱۵: نگاه جمهوری اسلامی، نگاه تکریم و احترام زن است؛ نقطهی مقابلِ نگاه رایج غرب به زن که نگاه کالایی و ابزاری است و حرمت زن در منطق غربی و روش غربی و سبک زندگی غربی در هم شکسته. شما دیدید که یکی از عالیترین مقامات دولتی و نظامی زن در همین چند ماه قبل از این اعلام کرد که مورد تعرّض و تجاوز قرار گرفته؛ یعنی حتّی زنانی که به رتبههای بالای اداری و اجتماعی و سیاسی میرسند، از آسیب منطق غربی در مورد زن در امان نیستند و بر کنار نمیمانند. نگاه اسلام این است که زن و مرد از لحاظ ارزشهای انسانی برابرند: اِنَّ المُسلِمینَ وَالمُسلِماتِ وَالمُؤمِنینَ وَالمُـؤمِنٰتِ وَالقٰنِتینَ وَالقانِتٰتِ وَالصٰدِقینَ وَالصّادِقٰتِ وَالصٰبِرینَ وَالصّابِرٰت،تا آخر؛ مرد مسلمان و زن مسلمان در مورد ارزشهای الهی و انسانی هیچ تفاوتی با همدیگر ندارند. وظایف مشترکی هم هر دو دارند؛ وظیفهی امر به معروف مشترک است، وظیفهی خدمت مشترک است، وظیفهی جهاد فیسبیلالله [برای] هر کدام به نوعی مشترک است، مربوط به مرد یا مربوط به زن ویژه نیست. هر کدام هم وظایف ویژهای دارند؛ زن وظایفی دارد، مرد وظایف ویژهای دارد که خدای متعال به خاطر اداء همین وظایف ویژه، ترکیب ساختمان جسمی و روحی آنها را هم متناسب با آن وظیفه بنا کرده و خلق کرده. بنابراین این نگاه اسلام و نگاه جمهوری اسلامی به زن است، و ما به این نگاه افتخار میکنیم؛ ما سر تا پا اعتراض به منطق غربی و روش غربی و سبک زندگی غربی در مورد زنیم؛ معتقدیم آنها به زن دارند ظلم میکنند.
بیانات امام خامنهای در دیدار مداحان اهلبیت علیهمالسلام، ۱۳۹۵٫۱۲٫۲۹: خدای متعال مرد را و زن را از جهاتی مثل هم قرار داده است؛ از لحاظ عروج به مقامات معنوی با هم تفاوتی ندارند، نمونهاش فاطمهی زهرا (سلاماللهعلیها)؛ از لحاظ قدرت رهبری با هم تفاوتی ندارند، نمونهاش فاطمهی زهرا (سلاماللهعلیها)؛ از لحاظ توانایی هدایت بشر تفاوتی ندارند، نمونهاش فاطمهی زهرا (سلاماللهعلیها)؛ امّا از لحاظ وظایف ادارهی زندگی تفاوت دارند، باز نمونهاش فاطمهی زهرا (سلاماللهعلیها). اینهایی که از حقوق زن میخواهند دفاع کنند، به قول معروف شیپور را از سرِ گشادش میزنند و نمیفهمند چه بگویند و از چه چیز زن دفاع کنند، میگویند چرا زن مدیریّت [نکند]؛ مگر مدیریّتها یک افتخار است برای یک انسان که دنبال این باشد که چرا مدیریّتها [مخصوص مرد است]؟ اسمش را هم میگذارند عدالت جنسیّتی؛ این عدالت است؟ آن کسانی که در دنیا برابری جنسیّتی را مطرح میکردند و دنبال آن بودند، امروز اینقدر بدبختی و فساد از این ناحیه گریبانگیرشان شده که خودشان پشیمانند؛ البتّه خیلیهایشان صریحاً اقرار نمیکنند، خیلیهایشان هم با این فرهنگ بزرگ شدند، نمیفهمند چه اتّفاقی دارد میافتد؛ امّا اندیشمندانشان چرا، اندیشمندانشان میگویند، میفهمند، اظهار نگرانی میکنند. خدا کند این کسانی که در داخل اسم عدالت جنسیّتی میآورند، مرادشان این چیزی که بهعنوان برابری جنسیّتی مطرح شده، نباشد.
بیانات امام خامنهای در دیدار جمعی از زنان، ۱۳۷۶٫۰۷٫۳۰: غربیها در زمینهی شناخت طبیعت زن و چگونگی برخورد با جنس زن، دچار افراط و تفریط بودهاند. اساساً نگرش غربی نسبت به زن، یک نگرش مبنی بر عدم برابری و عدم تعادل است. شما به شعارهایی که در غرب داده میشود، نگاه نکنید؛ این شعارها پوچ است و حاکی از واقعیت نیست. فرهنگ غربی را از این شعارها نمیشود فهمید. فرهنگ غربی را باید در ادبیّات غربی جستجو کرد. کسانی که با ادبیّات اروپایی، با شعر اروپایی، با رمان و داستان و نمایشنامههای اروپایی آشنا هستند، میدانند که در چشم فرهنگ اروپایی، از دوران قرون وسطی و بعد از آن تا اواسط قرن فعلی، زن موجود درجهی دوم بوده است! هر چه بر خلاف این ادّعا کنند، خلاف میگویند. شما به نمایشنامههای معروف شکسپیر انگلیسی نگاه کنید، ببینید با چه نفسی و با چه زبانی و با چه دیدی در این نمایشنامهها و سایر ادبیّات غربی به زن نگاه میشود! مرد در ادبیات غربی، سرور و ارباب زن و اختیاردار اوست، که بعضی از نمونههای این فرهنگ و آثار آن، امروز هم باقی است.
امروز هم وقتی زنی با مردی ازدواج میکند و به خانهی شوهر میرود، حتّی نام خانوادگی او عوض میشود و نام خانوادگی مرد را بر خود میگذارد. زن تا وقتی نام خانوادگی خود را دارد که شوهر نکرده است؛ وقتی شوهر کرد، نام خانوادگی زن به نام خانوادگی مرد تبدیل میشود. این رسم غربیهاست؛ در کشور ما این طور نبوده، هنوز هم نیست. زن هویّت خانوادگی خودش را با خودش حفظ میکند؛ ولو بعد از ازدواج. آن، نشانهی همان فرهنگ قدیمی غربی است که مرد سرور زن است.
در فرهنگ اروپایی، وقتی زن با همهی موجودی و املاک خود ازدواج میکرد و به خانه شوهر میرفت، نه فقط جسم او در اختیار شوهر قرار میگرفت، بلکه تمام اموال و املاک و داراییهای او هم که از پدر و خانوادهاش به او رسیده بود، متعلّق به شوهر میشد! این حقیقتی است که غربیها نمیتوانند آن را انکار کنند. این در فرهنگ غربی بود. در فرهنگ غربی، زن وقتی به خانهی شوهر میرفت، شوهر در واقع اختیار جان او را هم داشت! لذا شما در داستانهای غربی و در اشعار اروپایی بسیار میبینید که شوهر به خاطر یک اختلاف اخلاقی، همسر خود را میکشد و کسی هم او را ملامت نمیکند! دختر در خانهی پدر هم حقّ هیچ گونه گزینشی را نداشت.
البته در همان زمان هم در میان غربیها معاشرتهای زن و مرد تا حدودی آزاد بود، ولی اختیار ازدواج و اختیار انتخاب شوهر، یکسره به دست پدر بود. در همان نمایشنامههایی که اشاره کردم، آنچه که شما میبینید، همین است: دختری است که مجبور به ازدواج شده است؛ زنی است که از طرف شوهر خود به قتل رسیده است؛ خانوادهای است که زن در آن در نهایت فشار است. آنچه که هست، از همین قبیل است. این، ادبیّات غربی است. تا اواسط قرن فعلی، همین فرهنگ ادامه داشته؛ اگرچه از اواخر قرن نوزدهم میلادی، حرکتهایی به نام آزادی زنان شروع شده است.
بانوان گرامی؛ بخصوص زنان جوان که میخواهند در این زمینهها فکر بیندیشند، درست توجّه کنند. نکتهی مهم این است که حتّی وقتی در اروپا برای زن حقّ مالکیت معیّن شد – طبق بررسی موشکافانهی جامعهشناسان خودِ اروپا – به خاطر این بود که کارخانهها که تازه بساط فناوری مدرن و صنعت در غرب را گسترده بودند، احتیاج به کارگر داشتند؛ اما کارگر کم بود و احتیاج به کارگرِ زیاد احساس میشد. لذا برای اینکه زنان را به کارخانجات بکشانند و از نیروی کارشان استفاده کنند – که البته مزد کمتری هم همیشه به زنان میدادند – اعلان شد که زن دارای حقّ مالکیت است! در اوایل قرن بیستم بود که اروپاییان حقّ مالکیت را به زن دادند. این، آن نگرش افراطی و غلط و ظالمانه نسبت به زن در غرب و در اروپاست.
یک افراطِ اینچنین، در مقابل تفریط هم دارد. وقتی نهضتی به نفع زنان در چنان فضایی به وجود میآید، طبعاً دچار تفریطهایی از طرف مقابل میشود. لذا شما میبینید در طول چند ده سال، آنچنان فساد و بیبند و باری در غرب به وسیلهی آزادی زنان به راه افتاد و رواج پیدا کرد که خود متفکّران غربی را دچار وحشت کرد! امروز دلسوزان و مصلحان، انسانهای خردمند و باانگیزه در کشورهای غربی، از آنچه پیش آمده است، متوحّش و ناراحتند و البته نمیتوانند هم جلوِ آن را بگیرند. به عنوان اینکه میخواهند به زن خدمت کنند، بزرگترین ضربه را به زندگی او وارد آوردند. چرا؟ بهخاطر اینکه با بیبندوباری، با اشاعهی فساد و فحشا و با آزادی بیقید و شرطِ معاشرت زن و مرد، بنیان خانواده متلاشی شد. مردی که میتواند آزادانه در جامعه اطفای شهوت کند و زنی که میتواند بدون هیچ ایراد و اشکالی در جامعه با مردان گوناگون تماس داشته باشد، هرگز در خانواده، همسران خوب و شایستهای نخواهند بود. لذا بساط خانواده متلاشی شد.
[۳۱۷] بیانات امام خامنهای در دیدار کارگزاران نظام، ۱۳۷۸٫۰۱٫۱۶: اگر ولایت اسلامی باشد، زندگی زیر سایهی امیرالمؤمنین، برای همه حاصل خواهد شد – برای مؤمن، برای فاسق و برای کافر – حتی کفّار هم در آن، راحت زندگی میکنند. این طور نیست که در آن، فقط آدمهای پرهیزکار، راحت باشند، غیر پرهیزکار هم از امنیت آن محیط، از مساوات، از عدالت و از آرامش معنوی در آن محیط، استفاده میکند. اگر حکومت الهی نشد، جامعه، جامعهی تبعیضآمیز است. تبعیض هم انواعی دارد. آنجایی که زمامداران حکومت و قدرت، مردمانی باشند که یا از کسی نترسند، یا اخلاقیّاتی نداشته باشند و در درون آنها ناظری از خدا نباشد، همین وضعی است که امروز شما در دنیا ملاحظه میکنید! کشتن مسلمانان کوزو و به دنبال مسلمانان بوسنی و هرزگوین، با هدف نابود کردن نسل مسلمان از منطقهی اروپا! این کار انجام میگیرد! مسلمانان در اروپا صاحب مملکتی باشند، نمیشود. اگر بهعنوان یک انسان درجهی دو زندگی کنند، مانعی ندارد! اینها حقایقِ حوادث این روزگار است. این هدف کسانی است که از همه طرف، دست بهدست هم دادند تا قضایای بوسنی راه افتاد و امروز قضایای کوزوو راه افتاده است! شما ملاحظه کنید، یوگسلاوی از یک طرف و متّحدین غربی – ناتو – از یک طرف، با هم جنگ دارند؛ اما نتیجه چیست؟ آیا یک مسلمان بهخاطر اینکه – ظاهراً – یوگسلاوی را مجازات میکنند، احساس آرامش کرد؟! ابداً! از روزی که این حملات شروع شده است، شدّت عمل نسبت به مسلمانان بیشتر است!
البته ارتباط خودشان با هم بر سر قضیهی حکومت و استبداد و قلدری – و اینکه یکی حتماً باید صربها را زیر بند و فرمان خود بیاورد – چیزهایی را ایجاب میکند؛ اما برای مسلمانان فرقی نمیکند. مسلمانان در بوسنی و هرزگوین هم چند سال مورد تجاوز قرار گرفتند، کتک خوردند، کشته و در گورهای دستجمعی دفن شدند؛ به قصد اینکه آنها را متفرّق و متلاشی کنند! آخرِ سر آمدند و با شکل بهکلّی نامطلوبی، صلح را برقرار کردند. البته وقتی دیدند چارهای نیست، اقدام کردند؛ زیرا مسلمانان بوسنی، انصافاً ایستادگی کردند. اگر چارهای بود، آنقدر ادامه پیدا میکرد تا یک نفر از آن جمعیتی که در بوسنی و هرزگوین بودند، در آن منطقه باقی نماند! با اینکه خیلی از آنها هم از همان نژاد «اسلاو» و جزو همان جمعیتند؛ منتها دینشان فرق میکند! اینجاهم همین است؛ تا راندن مسلمانان و نابود کردن اسلام و اجتماع و تجمّع اسلامی ادامه میدهند! چرا؟ بهخاطر اینکه وجود مسلمانان را در اینجا برخلاف اهداف خود خواهانه و مستبدانهی خودشان میدانند. حالا اسمش دمکراسی است، باشد؛ اسم که چیزی را عوض نمیکند! همهی این آقایانی که در آنجا هستند، حاکمان دمکراتیک و حکومتهای دمکراسی هستند! آیا این دمکراسی است؟! معنای دمکراسی، این است؟! آیا بشریت برای این مقاصد، باید تحمّل این همه مشکلات را بکند؟! اگر واقعاً دمکراسی این است، پس استبداد و دمکراسی فرقی با هم ندارد! کشورهای دمکرات دنیا و کسانی که با حکومتهای بهاصطلاح دمکراسی بر سرِ کارند، در برخورد با جماعاتی که با آنها همفکر نیستند – یا به دلیلی وجود آنها را برای خودشان مفید نمیدانند، یا مضر میدانند – حق داشته باشند با شدیدترین ابزارها رفتار کنند! پس اگر بشریت، دمکراسی غربی را رد کند، نفی و انکار کند و از آن اظهار برائت نماید، حق دارد.
ولایت اسلامی اینگونه نیست. ولایت اسلامی اینطور است که وقتی مخالفین در حکومت امیرالمؤمنین، خلخال از پای زن یهودی بیرون میآورند، امامِ آن جمعیت و حاکمِ حکیم میگوید: اگر مسلمانی از این امر بمیرد – از غصّهی اینکه در حکومت او خلخال از پای یک زن یهودی درآوردهاند – حق دارد! مثل امیرالمؤمنین که مبالغه نمیکند؛ میگوید اگر از این غصّه، انسان بمیرد، حق دارد. این، حکومت و ولایت اسلامی است.
خطبههای امام خامنهای در نماز جمعه تهران، ۱۳۶۵٫۱۲٫۰۱: عقیده در اسلام آزاد است، منتهی این آزادی عقیده را باید باز کنیم و معنا کنیم. یعنی چه آزاد است؟ آزادی عقیده به این معنا نیست که اسلام اجازه میدهد و جایز میشمارد و روا میداند که انسانها از عقیدهی حق، از بینش درست منحرف بشوند و یک اعتقاد غلط و نادرست را در قلب و فکر خود بپذیرند. اگر کسی بگوید آزادی عقیده در اسلام معنایش این است که هرکسی از نظر اسلام میتواند و برایش مباح و رواست که هر نوع عقیدهای را ولو باطل و غلط انتخاب بکند، این یقیناً راه ثواب را نپیموده است (طبیعی است که همچنانی که اعضا و جوارح انسان وظائفی دارند و اعمالی را باید انجام بدهند، قلب و فکر انسان هم وظیفهای دارد که در روایات هم به وظائف قلب و روح اشاره شده است و آن وظیفه عبارت است از اینکه خدای متعال را به وحدانیت و صفات حسنی بشناسد و دربارهی نبوت و دربارهی معاد و دربارهی بقیهی معارف اسلامی همان عقیدهی حق و صحیح را بپذیرد.) پس، معنای آزادی عقیده این نیست. معنای آزادی عقیده در اسلام این است که حالا اگر کسی این وظیفهی اسلامی و قلبی خود را انجام نداد و یک عقیدهی غلط و باطلی را به عنوان اعتقاد خود انتخاب کرد، آیا اسلام با اینگونه انسانی چگونه رفتار میکند؟ آیا در برابر او بزور متوسل میشود که باید از عقیدهی خود برگردی؛ شمشیر را بالای سر او میگیرد که باید به عقیدهی حق ایمان بیاوری؟ او را از حق حیات در جامعه محروم میکند؟ او را از حقوق شهروندان در جامعهی اسلامی محروم میکند؟ او را از میان خود اخراج میکند؟ نه. اسلام هر چند آن عقیده را قبول ندارد و آن را ناروا و ناجایز میداند، اما دارندهی عقیده باطل و غلط را نه فقط از حق حیات محروم نمیکند، بلکه از حقوق اجتماعی هم در حد مقررات و چهارچوبهای آن جامعه محروم نمیکند. این یک مطلبی است که ما هم در آیات قرآن، هم در سیرهی پیغمبر و تاریخ صدر اسلام بروشنی آن را مشاهده میکنیم. پس آزادی عقیده به این معناست که هیچ کس در جامعهی اسلامی به خاطر عقیدهی غلط و باطل خود زیر فشار قرار نمیگیرد. اسلام مثل اروپای قرون وسطی نیست که کسی را به خاطر یک عقیدهای تهدید به قتل کند؛ مثل روش نظام اُموی و عباسی نیست در صدر اسلام که کسانی را به خاطر داشتن عقایدی که دستگاه حکومت آنها را قبول نداشت و غلط میدانست، زیر فشار قرار بدهد و از حق زندگی محروم کند یا تحت تعقیب قرار بدهد یا کیفر کند یا مالیات و مجازات مالی برای یک عقیدهای معین کند. هیچ یک از اینها در اسلام نیست، بلکه اسلام کفار را و کسانی را که به اعتقاد او معتقد نیستند و از دایرهی عقاید اسلامی بیرونند، در جامعهی اسلامی تحمل میکند، برای آنها حق قائل است، از آنها دفاع میکند، اگر دزدی خانهی آنها را بزند هم، مجازاتش میکند و امنیت و سلامت و بقیهی حقوق اجتماعی را برای آنها هم در صورتی که آنها به شرایط زندگی در این جامعه عمل کنند – که اشاره خواهم کرد – مجرا میداند. در یکی از خطبهها دربارهی هجوم سپاهیان اموی به شهر انبار امیرالمؤمنین (علیه الصّلاه و السّلام) میفرماید: «بلغنی انّ الرّجل منهم کان یدخل علی المراه المسلمه و الاخری المعاهده»؛شنیدم که این غارتگران، این مهاجمین وارد خانهی زن مسلمان یا زن اهل کتاب میشدند که مسلمان نیست و زیور آلات او را از او میگرفتند و دستبند و پا بند او را که طلا بوده، از پایش خارج میکردند. و بعد در آخر همین بیان، امیرالمؤمنین میفرماید که جا دارد اگر انسان مسلمان از این غم بمیرد؛ غمِ تهاجم دشمنان و متجاوزین به خانهی زن مسلمان یا زن یهودی و نصرانی که در زیر سایهی اسلام و در جامعهی اسلامی زندگی میکند.
[۳۱۸] در قالب های مختلفی نظیر حلقه های مطالعاتی، تولید محتوا در شبکه های اجتماعی، منبر، کرسی آزاد اندیشی و …
[۳۱۹] سخنرانی امام خامنهای تلویزیونی به مناسبت سیویکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله)، ۱۳۹۹٫۰۳٫۱۴: آمریکاییها مردم را میکُشند و با جنایت واضح و آشکار، خودشان را نشان میدهند و عذرخواهی هم نمیکنند؛ در عین حال زبانشان هم دراز است، میگویند حقوق بشر!.
بیانات امام خامنهای در دیدار سخنگوی جنبش انصارالله یمن و هیئت همراه با رهبر انقلاب، ۱۳۹۸٫۰۵٫۲۲: دولتمردان آمریکا و غرب است که با ظاهری انسانی و مدنی و اخلاقی، بدترین جنایتها را انجام میدهند و بهطور دائم نیز دَم ازحقوق بشر میزنند.
بیانات امام خامنهای در دیدار رئیس و مسئولان قوه قضائیه، ۱۳۹۸٫۰۴٫۰۵: [آمریکاییها] میزنند قریب سیصد نفر را روی آسمان از بین میبرند، ادّعای حقوق بشر هم میکنند؛ به کمک سعودی میروند، مردم را در یمن آن جور در بازار و در مسجد و در مجلس عزا و در مجلس شادی و در بیمارستان و مانند اینها بمباران میکنند، ادّعای حقوق بشر [هم] میکنند؛ اینها این [جور] هستند.
[۳۲۰] بیانات امام خامنهای در دیدار زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی، ۱۳۸۰٫۱۲٫۱۲: امامت، یعنی همان اوج معنای مطلوب ادارهی جامعه در مقابل انواع و اقسام مدیریّتهای جامعه که از ضعفها و شهوات و نخوت و فزونطلبیِ انسانی سرچشمه میگیرد. اسلام شیوه و نسخهی امامت را به بشریّت ارائه میکند؛ یعنی اینکه یک انسان، هم دلش از فیض هدایت الهی سرشار و لبریز باشد، هم معارف دین را بشناسد و بفهمد – یعنی راه را درست تشخیص دهد – هم دارای قدرت عملکرد باشد – که «یا یحیی خذ الکتاب بقوّه»(۱) – هم جان و خواست و زندگی شخصی برایش حائز اهمیت نباشد؛ اما جان و زندگی و سعادت انسانها برای او همه چیز باشد؛ که امیرالمؤمنین در کمتر از پنج سال حکومت خود، این را در عمل نشان داد. شما میبینید که مدّت کوتاهِ کمتر از پنج سال حکومت امیرالمؤمنین، به عنوان یک نمونه و الگو و چیزی که بشریّت آن را هرگز فراموش نخواهد کرد، در طول قرنها همچنان میدرخشد و باقی مانده است. این نتیجهی درس و معنا و تفسیر واقعهی غدیر است.
[۳۲۱] بیانات امام خامنهای در دیدار شهردار و اعضای شورای اسلامی شهر تهران با رهبر انقلاب، ۱۳۹۲٫۱۰٫۲۳: اگر مدیریت جهادی یا همان کار و تلاش با نیت الهی و مبتنی بر علم و درایت حاکم باشد، مشکلات کشور، در شرایط کنونیِ فشارهای خباثت آمیزِ قدرتهای جهانی و در شرایط دیگر، قابل حل است و کشور حرکت رو به جلو را ادامه خواهد داد.
بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی، ۱۳۹۷٫۱۱٫۲۲: مدیریّتهای جهادی الهامگرفته از ایمان اسلامی و اعتقاد به اصل «ما میتوانیم» که امام بزرگوار به همهی ما آموخت، ایران را به عزّت و پیشرفت در همهی عرصهها رسانید.
بیانات امام خامنهای در دیدار مردم آذربایجان شرقی، ۱۳۹۶٫۱۱٫۲۹: باید مدیریّت جهادی را بر دیوانسالاریهای فرسوده ترجیح بدهیم؛ این یکی از اولویّتهای ما است؛ اصرار بر مدیریّت جهادی. مسئولین کشور در قوّهی مجریّه، در قوّهی قضائیّه، در بخشهای مختلف، مدیریّت جهادی را دنبال بکنند. مدیریّت جهادی به معنای بیانضباطی نیست؛ پُرکاری، با تدبیر حرکت کردن، شبوروز نشناختن و دنبال کار را گرفتن، این معنای مدیریّت جهادی است.
بیانات امام خامنهای در دیدار کارگران در گروه صنعتى مپنا، ۱۳۹۳٫۰۲٫۱۰: عامل مهم مدیریت جهادى عبارت است از خودباورى و اعتماد به نفس و اعتماد به کمک الهى. اینکه من نام مبارک امام باقر (علیهالسلام) و نام مبارک امیرالمومنین و تبریک ایام مبارک رجب را در طلیعهى عرایضم عرض میکنم، بهخاطر این است؛ در همهى کارها توکل به خداى متعال و استمداد از کمک الهى [کنیم]؛ به کمکهاى الهى اعتماد کنیم. [وقتى]شما از خداى متعال کمک میخواهید، راهها بهسوى شما باز میشود: و من یتق الله یجعل له مخرجا ، و یرزقه من حیث لایحتسب. این رزقى که در این آیه و در آیات دیگر گفته شده است، به شکلهاى مختلفى به من و شما میرسد؛ گاهى شما ناگهان در ذهنتان یک چیزى برق میزند، میدرخشد، راهى باز میشود؛ این رزق الهى است؛ در یک برههى فشار، ناگهان یک امید وافرى در دل شما بهوجود مىآید؛ این همان رزق الهى است.
[۳۲۲] بیانات امام خامنهای در دیدار جمعی از دانشجویان ، ۱۳۹۸٫۰۳٫۰۱: یک عنصر دیگری که لازم است برای این حرکت، این است که این حرکت باید یک جهتگیری مشخّصی داشته باشد؛ یک جهتگیری منطقی و قابل قبول، که در حرکت عمومی ملّت ایران که ما داریم پیشنهاد میکنیم و مطرح میکنیم، این جهتگیری، جهتگیری به سمت جامعهی اسلامی یا تمدّن اسلامی است؛ یعنی میخواهیم برویم به سمت تشکیل یک جامعهی اسلامی؛ و حرکت عمومی، ما را باید به اینجا و در نهایت به یک تمدّن پیشرفتهی اسلامی برساند. این هم عنصر دوّم.
[۳۲۳] بیانات امام خامنهای در دیدار جمعی از دانشجویان ، ۱۳۹۸٫۰۳٫۰۱: اوّلاً نیاز دارد به اینکه از صحنه یک شناختی وجود داشته باشد؛ یعنی این کسانی که این حرکت را انجام میدهند یا محور این حرکتند یا لااقل تحریککنندهی این حرکتند، بایستی صحنه را درست بشناسند، عناصر درگیر در این صحنه را بشناسند. امروز شما در کشور خودتان، در جمهوری اسلامی، میخواهید یک حرکت انجام بدهید؛ خب باید بدانید جمهوری اسلامی امروز در چه وضعی است، با چه کسی روبهرو است، با چه کسی مواجه است، فرصتهایش کدامها هستند، تهدیدهایش کدامها هستند، دشمنهایش چه کسانی هستند، دوستهایش چه کسانی هستند؛ این باید دانسته بشود و شناخته بشود.
[۳۲۴] بیانات امام خامنهای در دیدار جمعی از دانشجویان ، ۱۳۹۸٫۰۳٫۰۱: عنصر سوّمی که [این حرکت] نیاز دارد، این است که یک عامل امیدبخشی باید وجود داشته باشد، یک نقطهی روشنی باید وجود داشته باشد. در هر حرکتی اگر چنانچه این نقطهی روشن، این نقطهی امیدبخش وجود نداشته باشد، حرکت پیش نمیرود. این خوشبختانه در کشور ما، برای جامعهی ما، برای مردم ما، کاملاً در دسترس است؛ نقطهی روشن عبارت است از ظرفیّتهای ملّیای که ما اینها را شناختهایم؛ یعنی امروز حتّی شما جوانها ظرفیّتهای ملّت خودتان را شناختهاید. ملّت ایران نشان داده که میتواند کارهای بزرگ را بخوبی انجام بدهد، از عهده بربیاید؛ ملّت ایران انقلاب را راه انداخت، تشکیل جمهوری اسلامی را راه انداخت؛ اینها مثل معجزه است. تشکیل جمهوری اسلامی در دنیای دوقطبیِ کاپیتالیسم و کمونیسم -که آن روز بود- مثل یک معجزه است؛ واقعاً شبیه معجزهی عبور از دریا برای بنیاسرائیل یا عصای موسیٰ است؛ مثل یک معجزه است. خب ملّت ایران این کار را کردند؛ این یک ظرفیّت خیلی مهمّی است. بعد [هم] توانستند این را نگه دارند. دیگران هم از این کارها همین چند سال قبل از این [کردند]؛ دیدید دیگر؛ بعضی از این کشورهای منطقهی شمال آفریقا و مانند آنها از این کارها کردند،(اشاره به انقلابهای مردمی در کشورهای عربی که به بهار عربی موسوم گردید.) امّا نتوانستند نگه دارند. ملّت ایران توانست نگه دارد. ملّت ایران توانست در مقابل ابرقدرتهای بزرگ دوران سینه سپر کند، آنها را به عقبنشینی وادار کند؛ پس این خودش یک نقطهی امید است. پس ما این نقطهی امید را داریم. البتّه نقاط امید زیاد است؛ یکیاش این است. یکی از نقاط امید، فرسودگی جبههی مقابل ما است. بنده به طور قاطع میگویم -البتّه یک عدّهای فوراً بنا میکنند توجیه و تأویل و انکار و مانند اینها، لکن بنده قاطعاً این را میگویم، میتوانم این را ثابت هم بکنم که حالا وقتش نیست- امروز تمدّن غربی دچار انحطاط است، یعنی واقعاً در حال زوال است: عَلیٰ شَفا جُرُفٍ هارٍ فَانهارَ بِه؛ فی نارِ جَهَنَّم؛(سورهی توبه، بخشی از آیهی ۱۰۹؛ «… کسى که بناى خود را بر لب پرتگاهى مُشرف به سقوط پىریزى کرده و با آن در آتش دوزخ فرو مىافتد.») لب گودال است؛ این جوری است. البتّه حوادث و تحوّلات جوامع بتدریج اتّفاق میافتد؛ یعنی زود احساس نمیشود. حتّی خود اندیشمندان غربی این را احساس کردهاند و بر زبان میآورند و میگویند. این هم یکی از نقاط امید ما است. تمدّن غربی، تمدّن مادّی در مقابل ما قرار دارد و رو به فرسودگی است. این هم یکی از نقاط امیدبخش است؛ و بعد هم وعدهی تخلّفناپذیر خدا که «اِن تَنصُرُوا اللهَ یَنصُرکُم».(سورهی محمّد، بخشی از آیهی ۷) خب، وَمَن اَصدَقُ مِنَ اللهِ قیلًا؟(سورهی نساء، بخشی از آیهی ۱۲۲) چه کسی از خدا راستگوتر است؟ وعدهی چه کسی از خدا درستتر است؟ خدا میگوید: اِن تَنصُرُوا اللهَ یَنصُرکُم؛ اگر شما نصرت کردید خدا را، یعنی به سمت تمدّن اسلام و جامعهی اسلامی و تحقّق دین خدا پیش رفتید، خدا شما را یاری میکند؛ نقطهی امید. پس عنصر سوّم هم که وجود نقطهی امید است، وجود دارد.
[۳۲۵] بیانات امام خامنهای در دیدار جمعی از دانشجویان ، ۱۳۹۸٫۰۳٫۰۱: عنصر چهارم این است که بالاخره در هر برههای راهکارهای عملی لازم است. در هر برههای از زمان راهکارهای عملی مورد نیاز است. خب محلّ بحث ما اینجا است. آنچه شما سؤال میکنید -یعنی نسل جوان ممکن است سؤال بکند و یک سؤال مستتری(پوشیده، پنهان) است- همین است که بالاخره راهکار عملی برای اینکه ما بتوانیم به عنوان یک جوان وارد میدان بشویم چیست. خب این چهار عنصری که گفتیم -همهی اینها- که برای یک حرکت عمومی این چهار عنصر نیاز است، تبیین اینها نیاز دارد به ذهن فعّال و زبان گویا؛ منتها این [مورد] آخری که مسئلهی راهکارهای عملی باشد، احتیاج دارد به هدایت، تمرکز، پیگیری، فعّالیّت پیدرپی و لحظهبهلحظه برای اینکه بتواند این کاروان عظیم جامعه را و مهمتر از همه جوانهای جامعه را به پیش ببرد. این کارِ چه کسی است؟ این تمرکز، این ایجاد برنامهی کار، پیدا کردن راهکار، ارائهی راهکار، برنامهریزی، به عهدهی چه کسی است؟ این به عهدهی جریانهای حلقههای میانی است. این، نه به عهدهی رهبری است، نه به عهدهی دولت است، نه به عهدهی دستگاههای دیگر است؛ [بلکه] به عهدهی مجموعههایی از خود ملّت است که خوشبختانه امروز ما این را کم هم نداریم. ما نخبههای فکری در زمینههای گوناگونِ مورد نیاز در میان جوانان، در میان مسئولین خودمان داریم. اینها میتوانند بنشینند برنامهریزی کنند و هدایت کنند. تشکّلهای دانشجویی از این قبیلند، مجموعههای باتجربه و فعّال در زمینههای فرهنگی و فکری و مانند اینها از این قبیلند و هر که هم در این زمینهها فعّالتر باشد، مؤثّرتر است؛ یعنی زمام کار دست کسانی است که فعّالیّت کنند؛ تنبلی و بیحالی و کسالت و مانند اینها به درد نمیخورد.
[۳۲۶] بیانات امام خامنهای در دیدار مسئولان و فعالان محیط زیست، منابع طبیعى و فضاى سبز، ۱۳۹۳٫۱۲٫۱۷: یکى از مشکلات عمدهى ما در کشور – که این را برحسب تجربه من عرض میکنم به شما برادران و خواهران عزیز – پیگیرىنکردن است؛ کار را خوب شروع میکنیم [امّا] پیگیرى لازم همیشه وجود ندارد.
[۳۲۷] بیانات امام خامنهای در دیدار دانشجویان و اساتید دانشگاههای استان همدان، ۱۳۸۳٫۰۴٫۱۷: تا چشمانداز را برای خود تعریف نکنیم، هیچ کار درستی صورت نخواهد گرفت.
[۳۲۸] بیانات امام خامنهای در دیدار رئیسجمهور و اعضای هیأت دولت، ۱۳۸۱٫۰۶٫۰۴: صداقت و مسؤولیتپذیری باید در مدیران وجود داشته باشد. هنر یک مدیر این است که مسؤولیتپذیری داشته باشد.
[۳۲۹] بیانات امام خامنهای در دیدار کارگزاران نظام، ۱۳۷۸٫۱۰٫۰۴: بدون اولویّت، هزینه کردن جایز نیست.
[۳۳۰] بیانات امام خامنهای در دیدار جمعی از پرستاران، ۱۳۷۶٫۰۶٫۱۹: ممکن است در زمینههای گوناگون و در برخی از سیاستهای اجرایی کشور، سلایق مختلف باشد. طبیعت بشر است؛ مانعی ندارد و غیر از این نمیشود توقّع داشت.
[۳۳۱] بیانات امام خامنهای در مراسم تنفیذ حکم ریاستجمهوری، ۱۳۷۲٫۰۵٫۱۲: مدیر خوب، مدیری است که هر کاری را به عهده میگیرد، با رعایت اصول اخلاقی صحیح، انجام دهد.
[۳۳۲] بیانات امام خامنهای در مراسم تنفیذ حکم ریاستجمهوری، ۱۳۷۳٫۰۵٫۱۲: تنبلی و بیحالی و سهلانگاری و کار را به دست حوادث و قضا و قدر سپردن، اوّلین بلایی است که ممکن است یک مدیر را از صلاحیت کافی و لازم ساقط کند.
[۳۳۳] سیاستهای کلی «خانواده»، بند ۲: محور قرار گرفتن خانواده در قوانین و مقررات، برنامهها، سیاستهای اجرایی و تمام نظامات آموزشی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی بهویژه نظام مسکن و شهرسازی.
[۳۳۴] سیاستهای کلی نظام در امور «مسکن»، بند ۸: رعایت ارزشهای فرهنگی و حفظ حرمت و منزلت خانواده در معماری مسکن.
[۳۳۵] سیاستهای کلی نظام در امور «شهرسازی»، بند ۱۱: رعایت نیاز و آسایش جانبازان و معلولان در طراحی فضای شهری و اماکن عمومی.
[۳۳۶] سیاستهای کلی نظام در امور «شهرسازی»، بند ۹: رعایت هویت تاریخی و معنوی شهرها در توسعه و بهسازی محیط شهری بویژه شهرهایی از قبیل قم و مشهد.
[۳۳۷] سیاستهای کلی نظام در امور «شهرسازی»، بند ۵: حفظ هویت تاریخی در توسعه موزون شهر و روستا با احیاء بافتهای تاریخی و بهسازی یا نوسازی دیگر بافتهای قدیمی.
[۳۳۸] سیاستهای کلی نظام در امور «شهرسازی»، بند ۶: جلوگیری از گسترش حاشیهنشینی در شهرها و ساماندهی بافتهای حاشیهای و نامناسب موجود.
[۳۳۹] سیاستهای کلی نظام در امور «شهرسازی»، بند ۶: جلوگیری از گسترش حاشیهنشینی در شهرها و ساماندهی بافتهای حاشیهای و نامناسب موجود.
[۳۴۰] سیاستهای کلی نظام در امور «شهرسازی»، بند ۷: تقویت و کارآمد کردن نظام مهندسی.
[۳۴۱] سیاستهای کلی نظام در امور «شهرسازی»، بند ۲: تعیین ابعاد کالبدی شهرها در گسترش افقی و عمودی با تاکید بر هویت ایرانی-اسلامی و با رعایت ملاحظات فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، امنیتی، حقوق همسایگی و امکانات زیربنایی و الزامات زیست محیطی و اقلیمی.
[۳۴۲] سیاستهای کلی نظام «برای پیشگیری و کاهش خطرات ناشی از سوانح طبیعی و حوادث غیرمترقبه»، بند ۱: ۱ـ افزایش و گسترش آموزش و آگاهی و فرهنگ ایمنی و آمادهسازی مسئولان و مردم برای رویارویی با عوارض ناشی از سوانح طبیعی و حوادث غیرمترقبه بهویژه خطر زلزله و پدیدههای جوی و اقلیمی.
[۳۴۳] سیاستهای کلی نظام «برای پیشگیری و کاهش خطرات ناشی از سوانح طبیعی و حوادث غیرمترقبه»، بند ۲: ۲ـ گسترش و تقویت مطالعات علمی و پژوهشی و حمایت از مراکز موجود، بهمنظور شناسایی و کاستن از خطرات اینگونه حوادث با اولویت خطر زلزله.
[۳۴۴] سیاستهای کلی نظام در امور «مسکن»، بند ۲: احیای بافتهای فرسوده شهری و روستایی از طریق روشهای کارآمد.
[۳۴۵] سیاستهای کلی نظام در امور «مسکن»، بند ۳: برنامهریزی دولت در جهت تأمین مسکن گروههای کمدرآمد و نیازمند و حمایت از ایجاد و تقویت موسسات خیریه و ابتکارهای مردمی برای تأمین مسکن اقشار محروم.
[۳۴۶] سیاستهای کلی نظام در امور «مسکن»، بند ۳: برنامهریزی دولت در جهت تأمین مسکن گروههای کمدرآمد و نیازمند و حمایت از ایجاد و تقویت موسسات خیریه و ابتکارهای مردمی برای تأمین مسکن اقشار محروم.
[۳۴۷] سیاستهای کلی نظام در امور «مسکن»، بند ۹: تقویت پژوهش و ارتقاء سطح دانش علمی در حوزه مسکن.
[۳۴۸] بیانات امام خامنهای در دیدار بسیجیان، ۱۳۹۸٫۰۹٫۰۶: توصیهی اوّل؛ در همهی زمینهها -[یعنی] همین زمینههایی که گفتیم؛ زمینهی دفاع در میدان سخت، در میدان نیمهسخت، در میدان نرم- آمادهبهکار باشید. بسیج در همهی محلّههای کشور، راهبرد و تاکتیکِ آماده داشته باشد؛ در مقابل حوادث گوناگون، تاکتیکها و راهبردهای آماده داشته باشید؛ هم در زمینههای دفاع سخت و نیمهسخت، هم در زمینههای گوناگون دیگر. غافلگیر نشوید؛ سعی کنید در هیچ قضیّهای غافلگیر نشوید. تجربهی کمیتهها در سال ۶۰ تجربهی خوبی است، از آن تجربه استفاده بشود. کمیتههای انقلاب اسلامی در سال ۶۰ در محلّات مختلف، در جاهای مختلف، همه جا حضور داشتند؛ همیشه هم حضور داشتند؛ هر حادثهای که در آن منطقه رخ میداد، اوّل چشم انسان میافتاد به برادران کمیته. البتّه آنها تازهکار بودند، آگاهیهای امروز شما را، تواناییهای امروز شما را اصلاً نداشتند، امّا حضور دائمی داشتند؛ این حضور دائمی خیلی مهم است.
[۳۴۹] سیاستهای کلی نظام «برای پیشگیری و کاهش خطرات ناشی از سوانح طبیعی و حوادث غیرمترقبه»، بند ۳: ایجاد مدیریت واحد با تعیین رئیسجمهور برای آمادگی دائمی و اقدام مؤثر و فرماندهی در دورهی بحران
[۳۵۰] سیاستهای کلی نظام «برای پیشگیری و کاهش خطرات ناشی از سوانح طبیعی و حوادث غیرمترقبه»، بند ۳: ۳٫۱_ ایجاد نظام مدیریت جامع اطلاعات به کمک شبکههای اطلاعاتی مراکز علمی ـ پژوهشی و سازمانهای اجرایی مسئول، بهمنظور هشدار بموقع و اطلاعرسانی دقیق و بهنگام در زمان وقوع حادثه.
[۳۵۱] سیاستهای کلی نظام «برای پیشگیری و کاهش خطرات ناشی از سوانح طبیعی و حوادث غیرمترقبه»، بند ۳: ۳٫۲_ تقویت آمادگیها و امکانات لازم برای اجرای سریع و مؤثر عملیات جستوجو و نجات در ساعات اولیه، امداد و اسکان موقت آسیبدیدگان، تنظیم سیاستهای تبلیغاتی و اطلاعرسانی و سازماندهی کمکهای داخلی و خارجی در زمینههای فوق.
[۳۵۲] سیاستهای کلی نظام «برای پیشگیری و کاهش خطرات ناشی از سوانح طبیعی و حوادث غیرمترقبه»، بند ۳: ۳٫۲_ تقویت آمادگیها و امکانات لازم برای اجرای سریع و مؤثر عملیات جستوجو و نجات در ساعات اولیه، امداد و اسکان موقت آسیبدیدگان، تنظیم سیاستهای تبلیغاتی و اطلاعرسانی و سازماندهی کمکهای داخلی و خارجی در زمینههای فوق.
[۳۵۳] سیاستهای کلی نظام «برای پیشگیری و کاهش خطرات ناشی از سوانح طبیعی و حوادث غیرمترقبه»، بند ۴: تدوین برنامههای جامع علمی بهمنظور بازتوانی روانی و اجتماعی آسیبدیدگان و بازسازی اصولی و فنی مناطق آسیبدیده.
[۳۵۴] سیاستهای کلی نظام «برای پیشگیری و کاهش خطرات ناشی از سوانح طبیعی و حوادث غیرمترقبه»، بند ۴: تدوین برنامههای جامع علمی بهمنظور بازتوانی روانی و اجتماعی آسیبدیدگان و بازسازی اصولی و فنی مناطق آسیبدیده.
[۳۵۵] سیاستهای کلی نظام «برای پیشگیری و کاهش خطرات ناشی از سوانح طبیعی و حوادث غیرمترقبه»، بند ۴: تدوین برنامههای جامع علمی بهمنظور بازتوانی روانی و اجتماعی آسیبدیدگان و بازسازی اصولی و فنی مناطق آسیبدیده.
[۳۵۶] سیاستهای کلی نظام «برای پیشگیری و کاهش خطرات ناشی از سوانح طبیعی و حوادث غیرمترقبه»، بند ۵: گسترش نظامات مؤثر جبران خسارت نظیر انواع بیمهها، حمایتهای مالی و تشویقی، تسهیلات ویژه و صندوقهای حمایتی.
[۳۵۷] سیاستهای کلی نظام «برای پیشگیری و کاهش خطرات ناشی از سوانح طبیعی و حوادث غیرمترقبه»، بند ۵: گسترش نظامات مؤثر جبران خسارت نظیر انواع بیمهها، حمایتهای مالی و تشویقی، تسهیلات ویژه و صندوقهای حمایتی.
[۳۵۸] سیاستهای کلی نظام «برای پیشگیری و کاهش خطرات ناشی از سوانح طبیعی و حوادث غیرمترقبه»، بند ۵: گسترش نظامات مؤثر جبران خسارت نظیر انواع بیمهها، حمایتهای مالی و تشویقی، تسهیلات ویژه و صندوقهای حمایتی.
[۳۵۹] سیاستهای کلی نظام «برای پیشگیری و کاهش خطرات ناشی از سوانح طبیعی و حوادث غیرمترقبه»، بند ۶ : ۶٫۱_ مکانیابی و مناسبسازی کاربریها در مراکز جمعیتی شهری و روستایی و تأسیسات حساس و مهم متناسب با پهنهبندی خطر نسبی زلزله در کشور.
[۳۶۰] سیاستهای کلی نظام «برای پیشگیری و کاهش خطرات ناشی از سوانح طبیعی و حوادث غیرمترقبه»، بند۶: ۶٫۲_ بهبود مدیریت و نظارت بر ساختوساز با بهکارگیری نیروهای متخصص و تربیت نیروی کار ماهر در کلیهی سطوح و تقویت نظام مهندسی و تشکلهای فنی و حرفهای و استفاده از تجربههای موفق کشورهای پیشرفتهی زلزلهخیز.
[۳۶۱] سیاستهای کلی نظام «برای پیشگیری و کاهش خطرات ناشی از سوانح طبیعی و حوادث غیرمترقبه»، بند ۶: ۶٫۲_ بهبود مدیریت و نظارت بر ساختوساز با بهکارگیری نیروهای متخصص و تربیت نیروی کار ماهر در کلیهی سطوح و تقویت نظام مهندسی و تشکلهای فنی و حرفهای و استفاده از تجربههای موفق کشورهای پیشرفتهی زلزلهخیز.
[۳۶۲] سیاستهای کلی نظام «برای پیشگیری و کاهش خطرات ناشی از سوانح طبیعی و حوادث غیرمترقبه»، بند ۶: ۶٫۳_ممنوعیت و جلوگیری از ساختوسازهای غیرفنی و ناامن در برابر زلزله و الزامی کردن بیمه و استفاده از کلیهی استانداردها و مقررات مربوط به طرح و اجرا.
[۳۶۳] سیاستهای کلی نظام «برای پیشگیری و کاهش خطرات ناشی از سوانح طبیعی و حوادث غیرمترقبه»، بند ۶: ۶٫۳_ ممنوعیت و جلوگیری از ساختوسازهای غیرفنی و ناامن در برابر زلزله و الزامی کردن بیمه و استفاده از کلیهی استانداردها و مقررات مربوط به طرح و اجرا.
[۳۶۴] سیاستهای کلی نظام «برای پیشگیری و کاهش خطرات ناشی از سوانح طبیعی و حوادث غیرمترقبه»، بند ۶: ۶٫۳_ ممنوعیت و جلوگیری از ساختوسازهای غیرفنی و ناامن در برابر زلزله و الزامی کردن بیمه و استفاده از کلیهی استانداردها و مقررات مربوط به طرح و اجرا.
[۳۶۵] سیاستهای کلی نظام «برای پیشگیری و کاهش خطرات ناشی از سوانح طبیعی و حوادث غیرمترقبه»، بند ۶: ۶٫۴_ استانداردسازی مصالح پایه و اصلی سازهای و الزامی کردن استفاده از مصالح استاندارد، باکیفیت و مقاوم و ترویج و تشویق فناوریهای نوین و پایدار و ساخت سازههای سبک.
[۳۶۶] سیاستهای کلی نظام «برای پیشگیری و کاهش خطرات ناشی از سوانح طبیعی و حوادث غیرمترقبه»، بند ۶: ۶٫۴_ استانداردسازی مصالح پایه و اصلی سازهای و الزامی کردن استفاده از مصالح استاندارد، باکیفیت و مقاوم و ترویج و تشویق فناوریهای نوین و پایدار و ساخت سازههای سبک.
[۳۶۷] سیاستهای کلی نظام «برای پیشگیری و کاهش خطرات ناشی از سوانح طبیعی و حوادث غیرمترقبه»، بند ۶: ۶٫۴_ استانداردسازی مصالح پایه و اصلی سازهای و الزامی کردن استفاده از مصالح استاندارد، باکیفیت و مقاوم و ترویج و تشویق فناوریهای نوین و پایدار و ساخت سازههای سبک.
[۳۶۸] سیاستهای کلی نظام «برای پیشگیری و کاهش خطرات ناشی از سوانح طبیعی و حوادث غیرمترقبه»، بند۷: کاهش آسیبپذیری وضعیت موجود کشور در برابر زلزله با محوریت حفظ جان انسانها از طریق:
۷٫۱_تدوین و اصلاح طرحهای توسعه و عمران شهری و روستایی متناسب با پهنهبندی خطر نسبی زلزله در مناطق مختلف کشور.
۷٫۲_ ایمنسازی و بهسازی لرزهای ساختمانهای دولتی، عمومی و مهم، شریانهای حیاتی و تأسیسات زیربنایی و بازسازی و بهسازی بافتهای فرسوده حداکثر تا مدت ۱۰ سال.
۷٫۳_ ارائهی تسهیلات ویژه و حمایتهای تشویقی (بیمه و نظایر آن) بهمنظور ایمنسازی و بهسازی لرزهای ساختمانهای مسکونی، خدماتی و تولیدی غیردولتی.
[۳۶۹] سیاستهای کلی نظام «برای پیشگیری و کاهش خطرات ناشی از سوانح طبیعی و حوادث غیرمترقبه»، بند۸: شناسایی پدیدههای جوی و اقلیمی و نحوهی پدیدار شدن خطرات و ارزیابی تأثیر و میزان آسیب آنها از طریق تهیهی اطلس ملی پدیدههای طبیعی، ایجاد نظام بههمپیوستهی ملی پایش و بهبود نظامهای هشدار سریع و پیشآگاهی بلندمدت با استفاده از فناوریهای پیشرفته.
[۳۷۰] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش کشور، بند ۱: تحول در نظام آموزش و پرورش مبتنی بر فلسفهی تعلیم و تربیت اسلامی در جهت رسیدن به حیات طیبه (زندگی فردی و اجتماعی مطلوب اسلامی) و رشد و شکوفایی استعدادهای فطری و ارتقاء کیفی در حوزههای بینش، دانش، مهارت، تربیت و سلامت روحی و جسمی دانشآموزان با تأکید بر ریشهکن کردن بیسوادی و تربیت انسانهای مؤمن، پرهیزکار، متخلّق به اخلاق اسلامی، بلندهمت، امیدوار، خیرخواه، بانشاط، حقیقتجو، آزادمنش، مسئولیتپذیر، قانونگرا، عدالتخواه، خردورز، خلاق، وطندوست، ظلمستیز، جمعگرا، خودباور و ایثارگر
[۳۷۱] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش کشور، بند ۱: تحول در نظام آموزش و پرورش مبتنی بر فلسفهی تعلیم و تربیت اسلامی در جهت رسیدن به حیات طیبه (زندگی فردی و اجتماعی مطلوب اسلامی) و رشد و شکوفایی استعدادهای فطری و ارتقاء کیفی در حوزههای بینش، دانش، مهارت، تربیت و سلامت روحی و جسمی دانشآموزان با تأکید بر ریشهکن کردن بیسوادی و تربیت انسانهای مؤمن، پرهیزکار، متخلّق به اخلاق اسلامی، بلندهمت، امیدوار، خیرخواه، بانشاط، حقیقتجو، آزادمنش، مسئولیتپذیر، قانونگرا، عدالتخواه، خردورز، خلاق، وطندوست، ظلمستیز، جمعگرا، خودباور و ایثارگر
[۳۷۲] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش کشور، بند ۱: تحول در نظام آموزش و پرورش مبتنی بر فلسفهی تعلیم و تربیت اسلامی در جهت رسیدن به حیات طیبه (زندگی فردی و اجتماعی مطلوب اسلامی) و رشد و شکوفایی استعدادهای فطری و ارتقاء کیفی در حوزههای بینش، دانش، مهارت، تربیت و سلامت روحی و جسمی دانشآموزان با تأکید بر ریشهکن کردن بیسوادی و تربیت انسانهای مؤمن، پرهیزکار، متخلّق به اخلاق اسلامی، بلندهمت، امیدوار، خیرخواه، بانشاط، حقیقتجو، آزادمنش، مسئولیتپذیر، قانونگرا، عدالتخواه، خردورز، خلاق، وطندوست، ظلمستیز، جمعگرا، خودباور و ایثارگر
[۳۷۳] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش کشور، بند ۱: تحول در نظام آموزش و پرورش مبتنی بر فلسفهی تعلیم و تربیت اسلامی در جهت رسیدن به حیات طیبه (زندگی فردی و اجتماعی مطلوب اسلامی) و رشد و شکوفایی استعدادهای فطری و ارتقاء کیفی در حوزههای بینش، دانش، مهارت، تربیت و سلامت روحی و جسمی دانشآموزان با تأکید بر ریشهکن کردن بیسوادی و تربیت انسانهای مؤمن، پرهیزکار، متخلّق به اخلاق اسلامی، بلندهمت، امیدوار، خیرخواه، بانشاط، حقیقتجو، آزادمنش، مسئولیتپذیر، قانونگرا، عدالتخواه، خردورز، خلاق، وطندوست، ظلمستیز، جمعگرا، خودباور و ایثارگر
[۳۷۴] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش کشور، بند ۱: تحول در نظام آموزش و پرورش مبتنی بر فلسفهی تعلیم و تربیت اسلامی در جهت رسیدن به حیات طیبه (زندگی فردی و اجتماعی مطلوب اسلامی) و رشد و شکوفایی استعدادهای فطری و ارتقاء کیفی در حوزههای بینش، دانش، مهارت، تربیت و سلامت روحی و جسمی دانشآموزان با تأکید بر ریشهکن کردن بیسوادی و تربیت انسانهای مؤمن، پرهیزکار، متخلّق به اخلاق اسلامی، بلندهمت، امیدوار، خیرخواه، بانشاط، حقیقتجو، آزادمنش، مسئولیتپذیر، قانونگرا، عدالتخواه، خردورز، خلاق، وطندوست، ظلمستیز، جمعگرا، خودباور و ایثارگر
[۳۷۵] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش کشور، بند ۱: تحول در نظام آموزش و پرورش مبتنی بر فلسفهی تعلیم و تربیت اسلامی در جهت رسیدن به حیات طیبه (زندگی فردی و اجتماعی مطلوب اسلامی) و رشد و شکوفایی استعدادهای فطری و ارتقاء کیفی در حوزههای بینش، دانش، مهارت، تربیت و سلامت روحی و جسمی دانشآموزان با تأکید بر ریشهکن کردن بیسوادی و تربیت انسانهای مؤمن، پرهیزکار، متخلّق به اخلاق اسلامی، بلندهمت، امیدوار، خیرخواه، بانشاط، حقیقتجو، آزادمنش، مسئولیتپذیر، قانونگرا، عدالتخواه، خردورز، خلاق، وطندوست، ظلمستیز، جمعگرا، خودباور و ایثارگر
[۳۷۶] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش کشور، بند ۱: تحول در نظام آموزش و پرورش مبتنی بر فلسفهی تعلیم و تربیت اسلامی در جهت رسیدن به حیات طیبه (زندگی فردی و اجتماعی مطلوب اسلامی) و رشد و شکوفایی استعدادهای فطری و ارتقاء کیفی در حوزههای بینش، دانش، مهارت، تربیت و سلامت روحی و جسمی دانشآموزان با تأکید بر ریشهکن کردن بیسوادی و تربیت انسانهای مؤمن، پرهیزکار، متخلّق به اخلاق اسلامی، بلندهمت، امیدوار، خیرخواه، بانشاط، حقیقتجو، آزادمنش، مسئولیتپذیر، قانونگرا، عدالتخواه، خردورز، خلاق، وطندوست، ظلمستیز، جمعگرا، خودباور و ایثارگر
[۳۷۷] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش کشور، بند ۱: تحول در نظام آموزش و پرورش مبتنی بر فلسفهی تعلیم و تربیت اسلامی در جهت رسیدن به حیات طیبه (زندگی فردی و اجتماعی مطلوب اسلامی) و رشد و شکوفایی استعدادهای فطری و ارتقاء کیفی در حوزههای بینش، دانش، مهارت، تربیت و سلامت روحی و جسمی دانشآموزان با تأکید بر ریشهکن کردن بیسوادی و تربیت انسانهای مؤمن، پرهیزکار، متخلّق به اخلاق اسلامی، بلندهمت، امیدوار، خیرخواه، بانشاط، حقیقتجو، آزادمنش، مسئولیتپذیر، قانونگرا، عدالتخواه، خردورز، خلاق، وطندوست، ظلمستیز، جمعگرا، خودباور و ایثارگر
[۳۷۸] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش کشور، بند ۱: تحول در نظام آموزش و پرورش مبتنی بر فلسفهی تعلیم و تربیت اسلامی در جهت رسیدن به حیات طیبه (زندگی فردی و اجتماعی مطلوب اسلامی) و رشد و شکوفایی استعدادهای فطری و ارتقاء کیفی در حوزههای بینش، دانش، مهارت، تربیت و سلامت روحی و جسمی دانشآموزان با تأکید بر ریشهکن کردن بیسوادی و تربیت انسانهای مؤمن، پرهیزکار، متخلّق به اخلاق اسلامی، بلندهمت، امیدوار، خیرخواه، بانشاط، حقیقتجو، آزادمنش، مسئولیتپذیر، قانونگرا، عدالتخواه، خردورز، خلاق، وطندوست، ظلمستیز، جمعگرا، خودباور و ایثارگر
[۳۷۹] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش کشور، بند ۱: تحول در نظام آموزش و پرورش مبتنی بر فلسفهی تعلیم و تربیت اسلامی در جهت رسیدن به حیات طیبه (زندگی فردی و اجتماعی مطلوب اسلامی) و رشد و شکوفایی استعدادهای فطری و ارتقاء کیفی در حوزههای بینش، دانش، مهارت، تربیت و سلامت روحی و جسمی دانشآموزان با تأکید بر ریشهکن کردن بیسوادی و تربیت انسانهای مؤمن، پرهیزکار، متخلّق به اخلاق اسلامی، بلندهمت، امیدوار، خیرخواه، بانشاط، حقیقتجو، آزادمنش، مسئولیتپذیر، قانونگرا، عدالتخواه، خردورز، خلاق، وطندوست، ظلمستیز، جمعگرا، خودباور و ایثارگر
[۳۸۰] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش کشور، بند ۱: تحول در نظام آموزش و پرورش مبتنی بر فلسفهی تعلیم و تربیت اسلامی در جهت رسیدن به حیات طیبه (زندگی فردی و اجتماعی مطلوب اسلامی) و رشد و شکوفایی استعدادهای فطری و ارتقاء کیفی در حوزههای بینش، دانش، مهارت، تربیت و سلامت روحی و جسمی دانشآموزان با تأکید بر ریشهکن کردن بیسوادی و تربیت انسانهای مؤمن، پرهیزکار، متخلّق به اخلاق اسلامی، بلندهمت، امیدوار، خیرخواه، بانشاط، حقیقتجو، آزادمنش، مسئولیتپذیر، قانونگرا، عدالتخواه، خردورز، خلاق، وطندوست، ظلمستیز، جمعگرا، خودباور و ایثارگر
[۳۸۱] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش کشور، بند ۱: تحول در نظام آموزش و پرورش مبتنی بر فلسفهی تعلیم و تربیت اسلامی در جهت رسیدن به حیات طیبه (زندگی فردی و اجتماعی مطلوب اسلامی) و رشد و شکوفایی استعدادهای فطری و ارتقاء کیفی در حوزههای بینش، دانش، مهارت، تربیت و سلامت روحی و جسمی دانشآموزان با تأکید بر ریشهکن کردن بیسوادی و تربیت انسانهای مؤمن، پرهیزکار، متخلّق به اخلاق اسلامی، بلندهمت، امیدوار، خیرخواه، بانشاط، حقیقتجو، آزادمنش، مسئولیتپذیر، قانونگرا، عدالتخواه، خردورز، خلاق، وطندوست، ظلمستیز، جمعگرا، خودباور و ایثارگر
[۳۸۲] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش کشور، بند ۱: تحول در نظام آموزش و پرورش مبتنی بر فلسفهی تعلیم و تربیت اسلامی در جهت رسیدن به حیات طیبه (زندگی فردی و اجتماعی مطلوب اسلامی) و رشد و شکوفایی استعدادهای فطری و ارتقاء کیفی در حوزههای بینش، دانش، مهارت، تربیت و سلامت روحی و جسمی دانشآموزان با تأکید بر ریشهکن کردن بیسوادی و تربیت انسانهای مؤمن، پرهیزکار، متخلّق به اخلاق اسلامی، بلندهمت، امیدوار، خیرخواه، بانشاط، حقیقتجو، آزادمنش، مسئولیتپذیر، قانونگرا، عدالتخواه، خردورز، خلاق، وطندوست، ظلمستیز، جمعگرا، خودباور و ایثارگر
[۳۸۳] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش کشور، بند ۱: تحول در نظام آموزش و پرورش مبتنی بر فلسفهی تعلیم و تربیت اسلامی در جهت رسیدن به حیات طیبه (زندگی فردی و اجتماعی مطلوب اسلامی) و رشد و شکوفایی استعدادهای فطری و ارتقاء کیفی در حوزههای بینش، دانش، مهارت، تربیت و سلامت روحی و جسمی دانشآموزان با تأکید بر ریشهکن کردن بیسوادی و تربیت انسانهای مؤمن، پرهیزکار، متخلّق به اخلاق اسلامی، بلندهمت، امیدوار، خیرخواه، بانشاط، حقیقتجو، آزادمنش، مسئولیتپذیر، قانونگرا، عدالتخواه، خردورز، خلاق، وطندوست، ظلمستیز، جمعگرا، خودباور و ایثارگر
[۳۸۴] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش کشور، بند ۱: تحول در نظام آموزش و پرورش مبتنی بر فلسفهی تعلیم و تربیت اسلامی در جهت رسیدن به حیات طیبه (زندگی فردی و اجتماعی مطلوب اسلامی) و رشد و شکوفایی استعدادهای فطری و ارتقاء کیفی در حوزههای بینش، دانش، مهارت، تربیت و سلامت روحی و جسمی دانشآموزان با تأکید بر ریشهکن کردن بیسوادی و تربیت انسانهای مؤمن، پرهیزکار، متخلّق به اخلاق اسلامی، بلندهمت، امیدوار، خیرخواه، بانشاط، حقیقتجو، آزادمنش، مسئولیتپذیر، قانونگرا، عدالتخواه، خردورز، خلاق، وطندوست، ظلمستیز، جمعگرا، خودباور و ایثارگر
[۳۸۵] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش کشور، بند ۱: تحول در نظام آموزش و پرورش مبتنی بر فلسفهی تعلیم و تربیت اسلامی در جهت رسیدن به حیات طیبه (زندگی فردی و اجتماعی مطلوب اسلامی) و رشد و شکوفایی استعدادهای فطری و ارتقاء کیفی در حوزههای بینش، دانش، مهارت، تربیت و سلامت روحی و جسمی دانشآموزان با تأکید بر ریشهکن کردن بیسوادی و تربیت انسانهای مؤمن، پرهیزکار، متخلّق به اخلاق اسلامی، بلندهمت، امیدوار، خیرخواه، بانشاط، حقیقتجو، آزادمنش، مسئولیتپذیر، قانونگرا، عدالتخواه، خردورز، خلاق، وطندوست، ظلمستیز، جمعگرا، خودباور و ایثارگر
[۳۸۶] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش کشور، بند ۱: تحول در نظام آموزش و پرورش مبتنی بر فلسفهی تعلیم و تربیت اسلامی در جهت رسیدن به حیات طیبه (زندگی فردی و اجتماعی مطلوب اسلامی) و رشد و شکوفایی استعدادهای فطری و ارتقاء کیفی در حوزههای بینش، دانش، مهارت، تربیت و سلامت روحی و جسمی دانشآموزان با تأکید بر ریشهکن کردن بیسوادی و تربیت انسانهای مؤمن، پرهیزکار، متخلّق به اخلاق اسلامی، بلندهمت، امیدوار، خیرخواه، بانشاط، حقیقتجو، آزادمنش، مسئولیتپذیر، قانونگرا، عدالتخواه، خردورز، خلاق، وطندوست، ظلمستیز، جمعگرا، خودباور و ایثارگر
[۳۸۷] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش کشور، بند ۱: تحول در نظام آموزش و پرورش مبتنی بر فلسفهی تعلیم و تربیت اسلامی در جهت رسیدن به حیات طیبه (زندگی فردی و اجتماعی مطلوب اسلامی) و رشد و شکوفایی استعدادهای فطری و ارتقاء کیفی در حوزههای بینش، دانش، مهارت، تربیت و سلامت روحی و جسمی دانشآموزان با تأکید بر ریشهکن کردن بیسوادی و تربیت انسانهای مؤمن، پرهیزکار، متخلّق به اخلاق اسلامی، بلندهمت، امیدوار، خیرخواه، بانشاط، حقیقتجو، آزادمنش، مسئولیتپذیر، قانونگرا، عدالتخواه، خردورز، خلاق، وطندوست، ظلمستیز، جمعگرا، خودباور و ایثارگر
[۳۸۸] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش کشور، بند ۱: تحول در نظام آموزش و پرورش مبتنی بر فلسفهی تعلیم و تربیت اسلامی در جهت رسیدن به حیات طیبه (زندگی فردی و اجتماعی مطلوب اسلامی) و رشد و شکوفایی استعدادهای فطری و ارتقاء کیفی در حوزههای بینش، دانش، مهارت، تربیت و سلامت روحی و جسمی دانشآموزان با تأکید بر ریشهکن کردن بیسوادی و تربیت انسانهای مؤمن، پرهیزکار، متخلّق به اخلاق اسلامی، بلندهمت، امیدوار، خیرخواه، بانشاط، حقیقتجو، آزادمنش، مسئولیتپذیر، قانونگرا، عدالتخواه، خردورز، خلاق، وطندوست، ظلمستیز، جمعگرا، خودباور و ایثارگر
[۳۸۹] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش کشور، بند ۱: تحول در نظام آموزش و پرورش مبتنی بر فلسفهی تعلیم و تربیت اسلامی در جهت رسیدن به حیات طیبه (زندگی فردی و اجتماعی مطلوب اسلامی) و رشد و شکوفایی استعدادهای فطری و ارتقاء کیفی در حوزههای بینش، دانش، مهارت، تربیت و سلامت روحی و جسمی دانشآموزان با تأکید بر ریشهکن کردن بیسوادی و تربیت انسانهای مؤمن، پرهیزکار، متخلّق به اخلاق اسلامی، بلندهمت، امیدوار، خیرخواه، بانشاط، حقیقتجو، آزادمنش، مسئولیتپذیر، قانونگرا، عدالتخواه، خردورز، خلاق، وطندوست، ظلمستیز، جمعگرا، خودباور و ایثارگر
[۳۹۰] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش کشور، بند ۱: تحول در نظام آموزش و پرورش مبتنی بر فلسفهی تعلیم و تربیت اسلامی در جهت رسیدن به حیات طیبه (زندگی فردی و اجتماعی مطلوب اسلامی) و رشد و شکوفایی استعدادهای فطری و ارتقاء کیفی در حوزههای بینش، دانش، مهارت، تربیت و سلامت روحی و جسمی دانشآموزان با تأکید بر ریشهکن کردن بیسوادی و تربیت انسانهای مؤمن، پرهیزکار، متخلّق به اخلاق اسلامی، بلندهمت، امیدوار، خیرخواه، بانشاط، حقیقتجو، آزادمنش، مسئولیتپذیر، قانونگرا، عدالتخواه، خردورز، خلاق، وطندوست، ظلمستیز، جمعگرا، خودباور و ایثارگر
[۳۹۱] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش کشور، بند ۱: تحول در نظام آموزش و پرورش مبتنی بر فلسفهی تعلیم و تربیت اسلامی در جهت رسیدن به حیات طیبه (زندگی فردی و اجتماعی مطلوب اسلامی) و رشد و شکوفایی استعدادهای فطری و ارتقاء کیفی در حوزههای بینش، دانش، مهارت، تربیت و سلامت روحی و جسمی دانشآموزان با تأکید بر ریشهکن کردن بیسوادی و تربیت انسانهای مؤمن، پرهیزکار، متخلّق به اخلاق اسلامی، بلندهمت، امیدوار، خیرخواه، بانشاط، حقیقتجو، آزادمنش، مسئولیتپذیر، قانونگرا، عدالتخواه، خردورز، خلاق، وطندوست، ظلمستیز، جمعگرا، خودباور و ایثارگر
[۳۹۲] بیانات امام خامنهای در دیدار نخبگان علمی جوان، ۱۳۹۵٫۰۷٫۲۸: راه [رسیدن به اهداف ایران] تربیت نسلی است با یک خصوصیّاتی: نسلی باید به وجود بیاید شجاع، باسواد، متدیّن، دارای ابتکار، پیشگام، خودباور، غیور؛ چنین نسلی لازم داریم.
[۳۹۳] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش کشور، بند۲: ارتقاء جایگاه آموزش و پرورش به مثابه مهمترین نهاد تربیت نیروی انسانی و مولّد سرمایهی اجتماعی و عهدهدار اجرای سیاستهای مصوب و هدایت و نظارت بر آن (از مهد کودک و پیشدبستانی تا دانشگاه) به عنوان امر حاکمیتی با توسعهی همکاری دستگاهها
[۳۹۴] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش کشور، بند۸: ارتقاء نقش و اختیارات مدرسه در تحقق اهداف و مأموریتهای مندرج در بند یک سیاستهای کلی و تقویت مناسبات صحیح و سازندهی آموزش و پرورش با خانوادهها، رسانهها و جامعه
[۳۹۵] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش کشور، بند ۵: ۵٫۳_ارتقاء تربیت عقلانی و رشد بینش دینی، سیاسی و اجتماعی دانشآموزان و اهتمام به جامعهپذیری برای تحکیم وحدت و همبستگی ملی، وطندوستی و مقابلهی هوشمندانه با تهاجم فرهنگی و پاسداشت استقلال، آزادی، مردمسالاری دینی و منافع ملی
[۳۹۶] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش کشور، بند ۴: ۴٫۱_روزآمد ساختن محتوای تعلیم و تربیت و تدوین برنامهی درس ملی مبتنی بر فلسفهی تعلیم و تربیت اسلامی و متناسب با نیازهای کشور و انطباق محتوی با پیشرفتهای علمی و فناوری و اهتمام به تقویت فرهنگ و هویت اسلامی-ایرانی
[۳۹۷] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش کشور، بند ۴: ۴٫۷_تقویت آداب و مهارتهای زندگی و توانایی حل مسائل و عمل به آموختهها برای بهبود زندگی فردی و اجتماعی دانشآموزان
[۳۹۸] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش کشور، بند ۴: ۴٫۷_تقویت آداب و مهارتهای زندگی و توانایی حل مسائل و عمل به آموختهها برای بهبود زندگی فردی و اجتماعی دانشآموزان
[۳۹۹] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش کشور، بند ۵: ۵٫۱_ارتقاء معرفت و بصیرت دینی برای رشد و تعالی معنوی و اخلاقی معلمان و دانشآموزان و تلاش برای ارتقاء معنوی خانوادهها
[۴۰۰] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش کشور، بند ۵: ۵٫۱_ارتقاء معرفت و بصیرت دینی برای رشد و تعالی معنوی و اخلاقی معلمان و دانشآموزان و تلاش برای ارتقاء معنوی خانوادهها
[۴۰۱] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش کشور، بند ۵: ۵٫۲_ارتقاء سلامت جسمی و روحی معلمان و دانشآموزان و پیشگیری از آسیبهای اجتماعی
[۴۰۲] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش کشور، بند ۵: ۵٫۲_ارتقاء سلامت جسمی و روحی معلمان و دانشآموزان و پیشگیری از آسیبهای اجتماعی
[۴۰۳] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش کشور، بند ۵: ۵٫۳_ارتقاء تربیت عقلانی و رشد بینش دینی، سیاسی و اجتماعی دانشآموزان و اهتمام به جامعهپذیری برای تحکیم وحدت و همبستگی ملی، وطندوستی و مقابلهی هوشمندانه با تهاجم فرهنگی و پاسداشت استقلال، آزادی، مردمسالاری دینی و منافع ملی
[۴۰۴] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش کشور، بند ۵: ۵٫۳_ارتقاء تربیت عقلانی و رشد بینش دینی، سیاسی و اجتماعی دانشآموزان و اهتمام به جامعهپذیری برای تحکیم وحدت و همبستگی ملی، وطندوستی و مقابلهی هوشمندانه با تهاجم فرهنگی و پاسداشت استقلال، آزادی، مردمسالاری دینی و منافع ملی
[۴۰۵] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش کشور، بند ۵: ۵٫۴_رشد و شکوفایی ذوق و استعدادهای فرهنگی و هنری و تقویت روحیهی نشاط و شادابی در دانشآموزان
[۴۰۶] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش کشور، بند ۵: ۵٫۴_رشد و شکوفایی ذوق و استعدادهای فرهنگی و هنری و تقویت روحیهی نشاط و شادابی در دانشآموزان
[۴۰۷] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش کشور، بند ۵: ۵٫۶_تربیت و تأمین نیروی انسانی توانمند و واجد شرایط برای تحقق اهداف و برنامههای تربیتی و پرورشی
[۴۰۸] بیانات امام خامنهای در دیدار معلمان و فرهنگیان، ۱۳۹۸٫۰۲٫۱۱: مهمترین موضوع تمدّنی ما تعلیم و تربیت است.
بیانات امام خامنهای در دیدار معلمان و فرهنگیان، ۱۳۹۷٫۰۲٫۱۹: امام (رضواناللهعلیه) فرمودند «معلّمی شغل انبیا است»؛ این فقط یک شعار دلخوشکن نیست؛ این یک حقیقت قرآنی است: وَ یُعَـلِّمُهُمُ الکِتابَ وَ الحِکمَه؛ از جملهی خصوصیّات پیامبران، تعلیم است. یعنی شما [معلمان]دارید راهی را حرکت میکنید که برترین انسانهای تاریخ بشریّت، آن راه را رفتهاند و برای آن مقصود و برای آن پیمایش، مبعوث شدهاند؛ یعنی پیغمبران. تأثیر بینظیر، نقش بینظیر تعلیم و تربیت عمومی در پیشرفت کشور، در سعادت کشور یک مسئلهی فوقالعاده مهمّی است. به نظر ما این جزو واضحات است، جزو بدیهیّات است -اگرچه بعضی متأسّفانه این امر بدیهی را درست درک نمیکنند- که آموزش و پرورش و تعلیم و تربیت عمومی، زیرساخت اصلیِ سعادت یک ملّت و پیشرفت یک کشور و در جمهوری اسلامی، حرکت به سمت آرمانها است.
[۴۰۹] بیانات امام خامنهای در دیدار جمعی از استادان، نخبگان و پژوهشگران دانشگاهها، ۱۳۹۷٫۰۳٫۲۰: فراتر از تعلیم، مسئلهی تربیت است؛ آن هم با جهتگیری اخلاقی و معنوی و تلطیف روحی و دمیدن روح احساس هویّت در مجموعهی جوان دانشجو
[۴۱۰] بیانات امام خامنهای در دیدار جمعی از استادان، نخبگان و پژوهشگران دانشگاهها، ۱۳۹۷٫۰۳٫۲۰: فراتر از تعلیم، مسئلهی تربیت است؛ آن هم با جهتگیری اخلاقی و معنوی و تلطیف روحی و دمیدن روح احساس هویّت در مجموعهی جوان دانشجو
[۴۱۱] بیانات امام خامنهای در دانشگاه فرهنگیان، ۱۳۹۷٫۰۲٫۱۹: مهمترین اقدام در کار تعلیم و تربیت عمومی کشور تربیت معلم است.
[۴۱۲] بیانات امام خامنهای در دیدار طلاب و فضلا و اساتید حوزه علمیه قم،۱۳۸۹٫۰۷٫۲۹: حفظ محوری، چیزی است که امروز بلای تعلیم و تربیت جدید ماست.
[۴۱۳] بیانات امام خامنهای در خطبههای نماز جمعه تهران، ۱۳۷۹٫۱۲٫۲۶: هر کس میخواهد دیگران را تربیت کند، باید با سیره و روش و رفتارِ خود تربیت کند؛ نه فقط با زبان خود.
[۴۱۴] بیانات امام خامنهای در دیدار اعضای ستاد یادواره شهید فهمیده و شهدای دانشآموزان کشور با رهبر انقلاب، ۱۳۷۵٫۰۸٫۰۶: نوجوانی دورهای است که برای رقم زدن آینده هر فرد، نقش حساس و تعیینکنندهای دارد و کسانی که در این مرحله به رشد معنوی، علمی و فکری و کارایی و قوت جسمی برسند، آینده درخشانی را برای خود تضمین خواهند کرد، بنابراین پرداختن به کار تعلیم و تربیت این قشر از جامعه… حائز اهمیت بسیار است.
[۴۱۵] بیانات امام خامنهای در دیدار مدیران شبکهی دوم سیما، ۱۳۷۰٫۱۱٫۰۷: اینطور نیست که اگر ما میخواهیم مردم، مسلمان تربیت بشوند، راهش این است که در تلویزیون دایماً برایشان قرآن بخوانیم، یا تفسیر قرآن بگوییم، یا احکام توضیحالمسائل را بیان کنیم؛ نخیر، این کار راههایی دارد. انسان مسلمان فقط آن نیست که احکام اسلامی را بلد است؛ انسان مسلمان ابعادی دارد؛ بینش او، روشن بینی او، نیروی باطنی او، نیروی روحی او، نیروی جسمی او، معلومات وسیع او، احساس برتری او در میدانهای زندگی، همهی اینها عناصر دخیل در ساخت انسان مسلمانند.
[۴۱۶] بیانات امام خامنهای در دیدار معلمان نمونهی کشور، ۱۳۷۰٫۰۲٫۱۲: تکریم نسبت به معلم و بزرگداشت او به معنای واقعی کلمه، آثار بسیار مثبتی را در فرهنگ جامعه و تعلیم وتربیت باقی میگذارد… معنای بزرگداشت، همین است که در محیط جامعه، هر کسی احساس کند که به معلم خود و به سایر معلمان، قلباً و روحاً احترام میگذارد و آنها را بزرگ میشمارد. این، بزرگترین مشوق برای تعلیم و تربیت است؛ همان چیزی که در اسلام هم هست.
[۴۱۷] بیانات امام خامنهای در خطبههای نماز جمعهی تهران، ۱۳۶۹٫۰۱٫۱۰: روزه یک رکن اساسی تربیت انسانی است.
[۴۱۸] بیانات امام خامنهای در نهمین گردهمایى سراسرى «ائمّه جمعه»، ۱۳۷۲٫۰۶٫۲۸: نماز جمعه میتواند ملتی را به تربیت اسلام تربیت کند تربیت اسلام یعنی آن تربیتی که توانست یک تمدّن را به وجود آورد و بر همهی تمدّنها و فرهنگهایی که پیش از او در منطقهی عظیمی از دنیا وجود داشتند، قلم نسخ بکشد و نماز جمعه وسیلهی تربیت اسلامی است.
[۴۱۹] بیانات امام خامنهای در نهمین گردهمایى سراسرى «ائمّه جمعه»، ۱۳۷۲٫۰۶٫۲۸: نماز جمعه میتواند ملتی را به تربیت اسلام تربیت کند تربیت اسلام یعنی آن تربیتی که توانست یک تمدّن را به وجود آورد و بر همهی تمدّنها و فرهنگهایی که پیش از او در منطقهی عظیمی از دنیا وجود داشتند، قلم نسخ بکشد و نماز جمعه وسیلهی تربیت اسلامی است.
بیانات امام خامنهای در دیدار ائمه جمعه سراسر کشور با رهبر انقلاب، ۱۳۹۸٫۰۴٫۲۵: «بیان چگونگی رعایت تقوا در مسائل خانوادگی و وظایف پدران و مادران در تربیت دینی و اخلاقی فرزندان»، «بیان مصادیق تقوا در روابط زوجین و در مسائل مربوط به اسراف در جامعه» و نیز «اجتناب از دروغ و تهمت در کسبوکار و معاملات»، از جمله مصادیق عینی و عملی تقوای مورد نیاز جامعه است که باید در نمازهای جمعه بیان شوند.
[۴۲۰] بیانات امام خامنهای در دانشگاه فرهنگیان، ۱۳۹۷٫۰۲٫۱۹: جهتگیری تعلیم و تربیت کشور باید به سمت برخورداری از عدالت باشد؛ یعنی آموزش و پرورشِ ما، تعلیم و تربیتِ ما، عدالتپرور تربیت کند، عدالتخواه تربیت کند، عدالتساز تربیت کند؛ چون عدالت، آن ارزش والایی است که از اوّلِ تاریخِ بشر تا امروز، همواره مورد نظر آحاد بشر بوده است. ارزشها بهمرورزمان و بهتحوّلنسلها تغییر پیدا میکنند، [امّا] بعضی از ارزشها از اوّل تا آخر ثابتند؛ از جمله، ارزش عدالت است. شما ملاحظه کنید؛ ادیانی که معتقد به مهدویّتند -که تقریباً همهی ادیان الهی معتقد به مهدویّتند- اینها معتقدند که منجی بیاید، دنیا را پُر از عدل و داد کند؛ نگفتند پُر از دین کند، [بلکه] پُر از عدل و داد کند؛ این اهمّیّت عدل و داد را نشان میدهد. البتّه عدالت هم جز در سایهی دین حاصل نخواهد شد؛ این به جای خود محفوظ، امّا مسئلهی عدل و داد خیلی مهم است. آموزش و پرورش ما باید جهتگیریِ اینجوری داشته باشد. امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) در نهجالبلاغه میفرماید: وَ مَا اَخَذَ اللهُ عَلَى العُلَماءِ اَلّا یُقارّوا عَلىٰ کِظَّهِ ظالِمٍ وَ لا سَغَبِ مَظلوم؛( خطبه ۳ نهج البلاغه :از خطبههاى آن حضرت است معروف به شقشقیّه) وظیفهی عالمان را بیان میکند که بر گرسنگیِ گرسنگان و شکمبارگیِ دارندگان، صبر نکند. تحمّل نکند. یعنی عدالت.
[۴۲۱] بیانات امام خامنهای در دیدار کارگزاران نظام، ۱۳۸۳٫۰۸٫۰۶: نکتهی دیگری که همینجا اضافه میکنم، مسألهی فرزندان ماست. به فرزندانتان برسید؛ «قوا انفسکم و اهلیکم نارا وقودها النّاس و الحجاره».(سوره مبارکه التحریم آیه ۶) حق نداریم فرزندان را رها کنیم. سعیتان این باشد که ایمانشان را حفظ کنید. کاری نکنید که ایمان جوانتان، دختر و پسرتان – اگر دانشجوست، اگر کاسب است، اگر مشغول کار دیگر است – به مبانیِ شما متزلزل شود. گاهی انسان با دست و زبانِ بیمهار و بیرون از کنترل و با عمل غلطِ خودش کاری میکند که جوانِ خود را از دین و مبانی دینی و اعتقادات و اصول دور میکند؛ او را بیاعتقاد میکند. ما چنین کسانی را داشتیم؛ از هر دو طرف هم ممکن است. گاهی با سختگیریهای بیجا – که بنده به سختگیریهای بیجا اصلاً توصیه نمیکنم – و گاهی هم با برخورد تند و تلخ و ترش، بعضیها بچهها را زده میکنند؛ بعضی هم از آن طرف با بیمبالاتیها و لاابالیگریها و امکانات بیحساب در اختیار بچهها گذاشتن و از هر غلطِ آنها با اغماض چشمپوشی کردن، بچهها را با دست خود طرد میکنند؛ در نتیجه بچه فاسد و خراب میشود. باید با منطق و برخورد صحیح و مهربانانه با فرزندان برخورد کرد. «قوا انفسکم و اهلیکم»؛ جوان و همسرتان را باید حفظ کنید؛ این جزو وظایف شماست. این، اثر تشدید کننده دارد؛ یعنی وقتی در خانوادهیی، جوان یا یک عضو خانواده خدای نکرده نقطهی ضعفی پیدا کرد؛ مثل لکهی سیاهی شد روی دندان، و مینای دندان در این نقطه خراب شد، بتدریج روی ذهن مخاطبهای خودش و پدر و مادرش اثر میگذارد و همینطور اثرهای متقابلِ تشدیدکننده دارد؛ در نتیجه آن حقیقت و معنویت را از دست میدهد.
این آیهی شریفه برای من همیشه جالب بوده است: «الّذین امنوا و اتّبعتهم ذرّیتهم بأیمان الحقنا بهم ذرّیتهم و ما التناهم من عملهم من شیء»؛( سوره مبارکه الطور آیه ۲۱) کسانی که توانستهاند ایمان ذریهی خود را حفظ کنند – ولو عمل ذریه، آنچنان برجسته نیست – ما در درجات عالیِ معنوی، ذریه را به آنها ملحق میکنیم. در روایت دارد: «لتقرّ عیونهم»؛( الکافی،ثقه الإسلام کلینى ج ۳ ص ۲۴۹ ح ۵) تا چشمهایشان روشن شود. مؤمن که شما باشید، اگر توانستید بچهی خود را مؤمن بار بیاورید، خدای متعال کمبودهای این بچه را در قیامت، در بهشت و در عرصات دشواری که در برابر شماست، جبران میکند؛ او را به شما میرساند تا چشم و دل شما روشن شود. خدا برای یک مؤمن خیلی ارزش قائل است.
[۴۲۲] بیانات امام خامنهای در دیدار اقشار مختلف مردم در سالروز عید سعید غدیر خم، ۱۳۷۹٫۱۲٫۲۴: در واقعهی غدیر، درسهای بزرگی وجود دارد: اوّلاً این واقعه جزو وقایع مسلّم تاریخ اسلام است. اینطور نیست که فقط شیعه حدیث غدیر را نقل کرده باشد. در بین علما و محدّثان اهل سنّت، تعداد بسیاری این حدیث را نقل کردهاند و همانطور که شیعه این حادثه را بیان کرده است، آنها هم بیان کردهاند. فهم علما و دانشمندان – همانند فهم خود حضّار آن حادثه – از این عمل پیغمبر، که دست امیرالمؤمنین را بلند کرد و فرمود:«من کنت مولاه فهذا علی مولاه»( کافی ،ثقه الاسلام کلینی ج ۱ ص ۴۲۰ ح ۴۲) این بود که پیغمبر، امیرالمؤمنین را برای جانشینیِ خود نصب کرد. نمیخواهیم وارد مسألهی شیعه و سنّی و اختلافات و درگیریهای اعتقادی شویم – دنیای اسلام تا امروز هرچه از دعوای شیعه و سنی کشیده، بس است! – ولی معرفتی که در این کلام عمیق پیغمبر وجود دارد، باید درست فهمیده شود؛ پیغمبر امیرالمؤمنین را منصوب کرد.
پیغمبر برای این مبعوث شده بود که مردم را تعلیم دهد و تزکیه کند؛ «یعلّمهم الکتاب و الحکمه و یزکّیهم»؛( سوره مبارکه البقره آیه ۱۲۹) یا در جای دیگر «یزکّیهم و یعلّمهم الکتاب و الحکمه».( سوره مبارکه آل عمران آیه ۱۶۴) باید انسانها، هم آموزش داده شوند و هم تزکیه شوند، تا این کرهی خاکی و این جامعهی بزرگ بشری بتواند مثل یک خانوادهی سالم، راه کمال را طی کند و از خیرات این عالم بهرهمند شود. هدف همهی نبوّتها و بعثتها این است. هرکدام از انبیا به نبوّت مبعوث شدند، این اقدام بزرگِ تعلیم و تربیت را تا آن حدّی که امکانات زمان اجازه میداد، پیش بردند؛ اما دین خاتم و نبیّ خاتم باید این حرکت عظیم الهی را ابدیّت بخشد؛ چون پیغمبرِ دیگری مبعوث نخواهد شد تا بشر به آن سر منزل نهایی خود در این عالم – که زندگی در کرهی خاکی و در خانوادهی بشری، باید همراه با صلح و صفا و عدالت و با بهرهمندی از خیرات عالم باشد – نزدیک شود و بالاخره به آن برسد. چگونه میشود بشریت را به آن سرمنزل نهایی نزدیک کرد؟ آن وقتی که این تربیت مستمر باشد. باید تعلیم و تربیت مستمرّی از موضع حکومت و قدرت سیاسی – آن هم قدرت سیاسیِ کسی مثل پیغمبر؛ یعنی معصوم – این جامعهی بشری را بتدریج پیش ببرد و تربیت کند و ناهنجاریها را در میان آنها کاهش دهد تا بشریت بتواند به آن نقطهای که شروع زندگی سعادتمندانهی همهی انسانهاست – که ما آن دوره را، دورهی حضرت ولیّعصر ارواحنافداه میدانیم – برسد. دورهی ولیّعصر ارواحنافداه، دورهی آغاز زندگی بشر است؛ دورهی پایان زندگی بشر نیست. از آنجا حیات حقیقی انسان و سعادت حقیقی این خانوادهی عظیم بشری تازه شروع خواهد شد و استفاده از برکات این کرهی خاکی و استعدادها و انرژیهای نهفته در این فضا، برای انسان – بدون ضرر، بدون خسارت، بدون نابودی و ضایع کردن – ممکن خواهد شد. درست است که امروز بشر از چیزی استفاده میکند، اما به یک چیز دیگر ضرر میزند. امروز نیروی اتم را کشف میکند، اما نیروی اتم را برای نابودی انسان به کار میبرد؛ نفت را از اعماق زمین استخراج میکند، اما این نفت در راه تضییع و تخریب محیط زیست انسان به کار میرود؛ کمااینکه در این صد سال اخیر اینگونه بوده است. بشر نیروهای محرّکه و انرژیهای پنهان و قوّهی بخار و سایر نیروها را کشف میکند،اما انسانها را به انواع و اقسام گرفتاریهای جسمانی از ناحیهی این مشکلاتی که زندگی مادّی برای انسانها به وجود میآورد، آلوده میکند. به بشر سرعت و سهولت داده میشود؛ اما خیلی چیزها از او گرفته میشود. از آن طرف هم تخریب ارزشهای اخلاقی است که امروز انسان دچار آنهاست؛ لیکن در دوران ظهور حضرت بقیهاللَّه ارواحنافداه قضیه اینگونه نیست. بشر از خیرات عالم، از انرژیهای پنهان و از نیروهای نهفته در طبیعت، استفادهی بیضرر و بیخسارت میکند؛ استفادهای که مایهی رشد و پیشرفت انسان است. همهی پیغمبران آمدهاند تا ما را به آن نقطهای برسانند که زندگی بشر تازه شروع میشود. پیغمبر خاتم اگر بخواهد انسانها را به مقتضای دین خاتم به اینجا برساند، باید چه کار کند؟ باید این تربیتی که او ارزانی انسانها کرده است، مستمر و طولانی باشد و چندین نسل را پیدرپی شامل شود. خود پیغمبر اکرم که از دنیا خواهد رفت – «انّک میّت و انّهم میّتون»( سوره مبارکه الجمعه آیه ۲) – پس باید کسی را نصب کند که بعد از خود او دقیقاً همان راه و همان جهت و همان شیوهها را مورد استفاده قرار دهد، و او علیبنابیطالب است. معنای نصب غدیر این است. اگر آن روز امّت اسلامی، نصب پیغمبر را درست و با معنای حقیقیِ خودش درک میکرد و تحویل میگرفت و دنبال علیبنابیطالب علیهالسّلام راه میافتاد و این تربیت نبوی استمرار پیدا میکرد و بعد از امیرالمؤمنین هم انسانهای معصوم و بدون خطا، نسلهای بشری را مثل خودِ پیغمبر، پیدرپی زیر تربیت الهیِ خویش قرار میدادند، بشریت بسیار زود به آن نقطهای میرسید که هنوز به آن نقطه نرسیده است. علم و فکر بشری پیشرفت میکرد؛ درجات روحی انسانها بالا میرفت؛ صلح و صفا در بین انسانها برقرار میشد و ظلم و جور و ناامنی و تبعیض و بیعدالتی از بین مردم رخت برمیبست. اینکه فاطمهی زهرا سلاماللَّهعلیها – که در آن زمان عارفترین انسانها به مقام پیغمبر و امیرالمؤمنین بود – فرمود اگر دنبال علی راه میافتادید، شما را به چنین سرمنزلی هدایت میکرد و از چنین راهی میبرد، به همین خاطر است. ولی بشر زیاد اشتباه میکند.
[۴۲۳] بیانات امام خامنهای در اجتماع زنان خوزستان، ۱۳۷۵٫۱۲٫۲۰: بهترین روش تربیت فرزند انسان، این است که در آغوش مادر و با استفاده از مهر و محبّت او پرورش پیدا کند.
[۴۲۴] بیانات امام خامنهای در دیدار جمعی از دانشآموزان و دانشجویان، ۱۳۷۰٫۰۸٫۱۵: جوان دانشجو و دانشآموز باید خودسازی کند. خودتان را با تربیت دینی بسازید. امور تربیتی خوب است، معلم تربیتی خوب است، گویندهی تربیتی خوب است؛ اما آن کسی که از درون خود، موعظه کننده و تربیت کنندهیی نداشته باشد – «واعظ من نفسه» – این تربیتها به کارش نمیآید. خودتان را بسازید، با نفس مبارزه کنید، اجرای حکم الهی را در محدودهی شخص خودتان بزرگ بشمارید و به نماز، به توجه به خدا، به دعا و به توکل اهمیت بدهید؛ این شما را پولادین خواهد کرد.
[۴۲۵] بیانات امام خامنهای در دیدار جمعی از روحانیون استان بوشهر، ۱۳۷۰٫۱۰٫۱۱: اگر در شهری شجرهی علم دین، مستحکم و بارور و سایهافکن نباشد، روح دینی در مردم آن منطقه رشد نمیکند و دشمن زمینهیی برای نفوذ پیدا میکند. چون مردم این شهر و این استان [بوشهر] متدین و انقلابیند و در خدمت هدفهای دینی قرار دارند، پس میشود بروشنی فهمید که تربیت عالم دین و نشر دانش دین و انجام تبلیغ دین در این استان، علیوجهه صورت گرفته است. من این را به شما تبریک میگویم؛ این حالت را مغتنم بشمارید و آن را تقویت کنید و هر کسی از روحانیون در هر مرکزی که پُست و جای اوست، همهی وجود و همهی همت خود را بر تبیین دین و تربیت دینی مردم بگذارد؛ البته «فلیبدأ بتعلیم نفسه قبل تعلیم غیره».
[۴۲۶] بیانات امام خامنهای در دیدار رؤسای دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی، ۱۳۸۵٫۰۵٫۲۳: باید کاری کنیم که عوامل دورکنندهی جوان از محیط دینی و تربیت دینی و اخلاق دینی کم اثر بشود.
[۴۲۷] بیانات امام خامنهای در دیدار اساتید و اعضای هیأت علمی دانشگاهها، ۱۳۸۵٫۰۷٫۱۳: دانشجو را باید هم متدیّن و هم دارای باورهای ملّی بار آورد.
[۴۲۸] بیانات امام خامنهای در دیدار جمعی از اساتید و فضلا و طلاب نخبه حوزه علمیه قم، ۱۳۸۹٫۰۸٫۰۲: اگر ما در داخل حوزه رشته تعلیم و تربیت داشته باشیم، در زمینه ی تعلیم و تربیت متخصص تربیت کنیم؛ بحث اخلاق و تعلیم و تربیت در حوزه جدی گرفته شود، آن وقت حوزه علمیه و روحانیت می تواند آموزش و پرورش را عرصه حضور خودش قرار دهد. نه اینکه ما برویم بشویم وزیر آموزش و پرورش؛ این اصلا کارساز نیست. بحث آموزش و پرورش، کتاب درسی است و ساختن معلم، تربیت معلم، تربیت دینی معلم و تولید کتابهای دینی و کتابهای غیردینی؛ یعنی کتاب فیزیک یا کتاب ریاضیات هم می تواند درس توحید بدهد، میتواند انسانها را بی دین کند؛ هم میتواند توحید و تدین و تعبد را به دانش آموز القا کند، هم میتواند او را بی دین کند، به مبدأ و معاد بی اعتنا کند.ما باید بتوانیم حوزهی علمیه را آماده کنیم. الان حوزهی علمیه آماده نیست. من هیچ گلهای از آموزش و پرورش ندارم؛ این را به شما عرض کنم. من حوزهای هستم، خودم دارم حوزه را میبینم؛ حوزه الان آمادگیای ندارد که ما بگوئیم آقا بیا وارد شو، مواد لازم را برای تربیت معلم و مواد لازم را برای تنظیم کتاب درسی بر طبق تفکر دینی و راهنمائیهای دینی آماده کن. این کار هم جزو کارهای لازم حوزه است.
[۴۲۹] بیانات امام خامنهای در دیدار معلمان استان فارس، ۱۳۸۷٫۰۲٫۱۲: یک کلمه از خدا،یک کلمه از پیغمبر،یک جمله از قیامت، یک کلمه از معنویت و سلوک الی الله و محبت به خدا، گاهی ممکن است از شما به عنوان دبیر ریاضی یا دبیر ادبیات یا معلم کلاس اول دبستان یا دوم دبستان صادر شود که شخصیت این کودک یا این نوجوان،این انسانی را که مخاطب شماست،شکل مطلوب بدهد که از صد ساعت حرف زدن در شکلهای دیگر اثرش بیشتر باشد.
[۴۳۰] بیانات امام خامنهای در دیدار ائمه جماعات مساجد استان تهران، ۱۳۹۵٫۰۵٫۳۱: مسجد پایگاه است ؛ پایگاه خودسازی، انسانسازی، تعمیر دل و تعمیر دنیا.
[۴۳۱] حکم امام خامنهای برای انتصاب اعضای شورای عالی فضای مجازی، ۱۳۹۴٫۰۶٫۱۴: تربیت سرمایههای انسانی متعهد، متخصص و کارآمد مورد نیاز در بخشهای سختافزاری و نرمافزاری، محتوایی و خدماتی در تمامی ابعاد فضای مجازی بهویژه در برنامه ششم توسعه و برنامهریزی سالانه کشور [از وظایف شورای عالی فضای مجازی است].
[۴۳۲] بیانات امام خامنهای در مراسم دانشآموختگی دانشجویان دانشگاه امامحسین(ع)، ۱۳۹۸٫۰۷٫۲۱: راهپیمایی میلیونی اربعین روزبهروز بایستی گسترش و عمق بیشتری پیدا کند.
بیانات امام خامنهای در دیدار جمعی از موکبداران عراقی، ۱۳۹۸٫۰۶٫۲۷: این مراسم[راهپیمایی اربعین] را هر چه میتوانید و هر چه میتوانیم، باید پُربارتر و معنویتر کنیم؛ معنا و مضمون این مراسم را باید روزبهروز بیشتر کنیم؛ اهل فکر، اهل فرهنگ، اهل اقدام فرهنگی و فکری، برای این حرکت عظیم بنشینند برنامهریزی کنند. امروز هدف هر مسلمان باید ایجاد تمدّن اسلامی نوین باشد؛ ما امروز این را میخواهیم. ملّتهای اسلامی ظرفیّتهای عظیمی دارند که اگر از این ظرفیّتها استفاده شود، امّت اسلامی به اوج عزّت خواهد رسید؛ ما باید به این بیندیشیم، به این فکر کنیم.
[۴۳۳] بیانات امام خامنهای در دیدار نوروزی جمعی از مسئولان کشور، ۱۳۹۵٫۰۱٫۱۸: عیدتان مبارک! انشاءالله بهمعنای واقعی کلمهی مبارک، این عید، هم عید نوروز و هم عید ولادت صدّیقهی کبرا (سلاماللهعلیها)، بر همهی شما برادران عزیز و خواهران عزیز مبارک باشد؛ هم بر خودتان، هم بر خانوادههایتان، فرزندانتان، همسرانتان، که بلاشک سهم عمدهای از ثواب الهی را همسران مسئولین میبرند. خیلی از این زحماتِ مسئولیّتهای شما و اشتغالهای شما و گرفتاریهای شما را آنها تحمّل میکنند امّا شما چهره میشوید و مورد تقدیر قرار میگیرید و مورد تشکّر خواص و عوام قرار میگیرید و کسی از آنها تشکّر نمیکند. بنده، هم به آنها تبریک عرض میکنم -به همسران شما و به خانوادههای شما- هم از آنها تشکّر میکنم بهخاطر صبری که میکنند و همکاریای که با شماها میکنند که موجب میشود شماها بتوانید انشاءالله به وظایف مهم، مسئولیّتهای سنگین و کارهای بزرگی که بر عهده دارید به بهترین وجهی برسید.
عید نوروز هم واقعاً یک فرصتی است برای ما ایرانیها. با قطعِنظر از جنبهی ارتباط این روز معیّن با آنچه در تاریخ اسلام است -که حالا بعضیها تطبیق میکنند با روز غدیر و بعضیها با روزهای دیگر، که من نمیتوانم قضاوتی نسبت به صحّتوسقم این تطبیقها بکنم- خود این عید که اوّل سال خورشیدی ما و منتسب به هجرت پیغمبر اکرم است، واقعاً یک فرصت بزرگ و خوبی است. اعیاد اینجوری هستند؛ یک سرآغاز را و یک دورهی جدید را به انسان القا میکنند. این احساس ورود در دورهی جدید به انسان کمک میکند که نشاط تازهای پیدا کند، برنامهریزی جدیدی بکند، ابتکاری به میدان بیاورد؛ خیلی چیز خوبی است. لذا در همهی دنیا همهی ملّتها به اعیاد سالشان اهمّیّت میدهند. این اهمّیّت ممکن است در یک جاهایی جنبهی مذهبی داشته باشد، مثل مسیحیها و دیگران؛ یک جاهایی هم نه، جنبهی مذهبی اصلاً ندارد امّا اوّل سال است. اوّل سال یعنی روز نو، کار نو، ابتکار نو؛ معنایش این است. این خیلی احساس خوبی است که برای انسان بهوجود میآورد.
یک برکت دیگر عید نوروز، این دیدارها و هماهنگیها است. الان شما که اینجا جمع شدهاید، عمدهی مسئولین کشور هستید؛ از سه قوّه و بعضی از نهادها در اینجا جمعند همه با هم کنار هم نشستهاند؛ از قوّهی مجریّه، از قوّهی مقنّنه، از قوّهی قضائیّه و از نهادهای انقلابی، همه دور هم نشستهاند و یک وحدتی را دارند نشان میدهند؛ این خیلی چیز باارزشی است و برای یک کشور خیلی مهم است.
…..
این هم یکی از برکات عید نوروز است که دور هم جمع بشویم؛ مثلاً ما آقای جهانگیری را از کِی تا حالا ندیدهایم؛ حالا امروز الحمدلله به برکت عید نوروز مثلاً، ایشان را و دیگر دوستان را الحمدلله [توانستیم] زیارت کنیم؛ اینها خیلی خوب است.
بیانات امام خامنهای در حرم مطهر رضوی، ۱۳۹۴٫۰۱٫۰۱: ایرانیِ زیرکِ مسلمان، نوروز باستانی را با عقیدهی خود و به شکل دلخواه خود، تغییر داد؛ قالب نوروز و صورت نوروز را نگه داشت، محتوای آن را عوض کرد. نوروز باستانی، نوروز پادشاهان بود؛ فرصتی برای سلاطین و حکّام مستبد بود؛ برای اینکه شکوه خود و عظمت ظاهری خود را به رخ ملّتها بکشانند و بنشینند از آنها هدیه بپذیرند. حتّی در زمان بنیامیّه و بنیعبّاس که نوروز به دربارهای خلافت اموی و عبّاسی وارد شد، همان رفتار و سیرهی پادشاهان و کسرایان فارسی باستان در دربار آنها عمل میشد. امّا ایرانیِ مسلمان، این نظم را، این قالب را بهنفع خود تغییر داد؛ اگرچه این تغییر بهصورت دفعی انجام نگرفته است امّا شما امروز بعد از گذشتن قرنها، مشاهده میکنید که نوروز بهانهای و وسیلهای است برای ارتباط قلبی میان مردم و میان مبدأ عظمت و عزّت، یعنی ذات مقدّس باریتعالی. در نوروز ایرانی، حقیقت نوروز یک حقیقت مردمی است؛ مردم بهمناسبت نوروز با یکدگر با صفا و محبّت رفتار میکنند؛ به یکدیگر تبریک میگویند و هدیه میدهند. رسم و سنّت باستانی و پادشاهی، امروز بعد از گذشت سالها و قرنها، در نوروز وجود ندارد. در ایّام نوروز و تحویل سال نو، شلوغترین و پرازدحامترین مراکز در کشور پهناور ما عبارت است از بارگاههای مقدّس ائمّه و امامزادگان (سلام الله علیهم). دیشب ــ در نیمهی شب ــ در این آستان مقدّس، صدها هزار مؤمن با دلهای پاکیزه، متوجّه مرکز عظمت و قدرت شدند، با خدای خود سخن گفتند، از گردانندهی حالها گردش نیکوی حالت خود را طلب کردند و مراسم دینی به جا آوردند؛ بنابراین این نوروزی که امروز ما داریم، نوروز باستانی نیست، نوروز ایرانی است؛ نوروز ملّت مسلمانی است که از قالب این مراسم کهن، توانسته است برای خود سرمایهای فراهم کند و به سمت هدفهای خود پیش برود.
[۴۳۴] بیانات امام خامنهای در دیدار فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی ارتش، ۱۳۹۷٫۱۱٫۱۹: راهپیمایی در بیستودوّم بهمن یکی از شگفتیسازیهای انقلاب اسلامی است، واقعاً شگفتیساز است؛ مثل خود انقلاب. جشن سالانهی انقلابها در دنیا را -آنهایی که حالا انقلابی کردند و سالانه جشن انقلاب میگرفتند- ما لااقل در تلویزیون دیده بودیم که چند نفر آن بالا ایستادهاند و نیروهای مسلّح بیایند راه بروند و رژه بروند و فقط همین؛ جشن این بود. اینکه مردم چند ساعت بیایند در خیابانها، در هوای سرد زمستان که حالا شانس ملّت ایران، انقلابشان هم در بهمن بوده که هوا سرد است و برف است، برف باشد، باران باشد، سرد باشد، این جمعیّتهای عظیمِ مردم راه بروند، سخنرانی گوش کنند، این کار… هم ادامه داشته باشد… خود این یکی از معجزات است که از شگفتیسازیهای انقلاب عظیم اسلامی است. خب، این بایستی با قدرتِ تمام ادامه پیدا کند؛ این دشمنشکن است، خودِ این دشمن را مرعوب میکند. این نشاندهندهی عزم ملّی است، عزم ملّت ایران را نشان میدهد؛ نشاندهندهی حضورِ عمومی ملّت ایران در صحنه است. حضور ملّت در صحنه، برای دشمن شکننده است. این حضور بیستودوّم بهمن نشاندهندهی حضور عمده است؛ نشاندهندهی وحدت ملّی است، وحدت ملّی. اختلاف سلیقه وجود دارد امّا وقتی که پای انقلاب است و پای بیستودوّم بهمن است و پای نظام جمهوری اسلامی است، این اختلاف سلیقهها رنگ میبازد؛ همه میآیند در کنار هم.
بیانات امام خامنهای در دیدار نخستوزیر سوئد با رهبر انقلاب، ۱۳۹۵٫۱۱٫۲۳: در ایران، سالروز پیروزی انقلاب اسلامی یک جشن واقعی است که بهدست خود مردم و با حضور همهی قشرها برگزار میشود.
بیانات امام خامنهای در دیدار مردم آذربایجان شرقی، ۱۳۹۴٫۱۱٫۲۸: بیستودوّم بهمن باید روزبهروز، سالبهسال زندهتر، درخشانتر و برجستهتر شود.
[۴۳۵] بیانات امام خامنهای در منطقه عملیاتی فتحالمبین، ۱۳۸۹٫۰۱٫۱۱: مردم کشور، این سنت بسیار ستودنی را از چند سال پیش در پیش گرفتند که بیایند این مناطق را سالیانه -بخصوص در ایام اول سال- زیارت کنند. اینجا زیارتگاه است.
آنچه مهم است این است که ملت ایران این مقطع تاریخىِ حساس دفاع مقدس را هرگز فراموش نکند و سالهای پرمحنت، ولی پرافتخار دوران جنگ تحمیلی را هرگز از یاد نبرید. این آمدنها، این اظهار ارادتها، این یادبود گرفتنها، کمک میکند به اینکه این یادها در ذهنها زنده بماند.
من از این حرکت راهیان نور -که چند سال است بحمدالله روزبهروز هم در کشور توسعه پیدا کرده- بسیار خرسندم و این حرکت را حرکت بسیار بابرکتی میدانم.
[۴۳۶] خطبههای امام خامنهای نماز عید فطر، ۱۳۹۸٫۰۳٫۱۵: عید سعید فطر را تبریک عرض میکنم به همهی شما نمازگزاران عزیز، به همهی ملّت ایران و به همهی امّت اسلامی. در عظمت این روز همین بس که در این نمازی که در قنوتِ آن بارها ذکر الهی را میگوییم، خدا را قسم میدهیم «بِحَقِّ هٰذَا الیَوم»(إقبال الأعمال ، سید بن طاووس، ج ۱ ، ۲۸۸)؛ این، عظمت این روز را به ما یادآوری میکند.
[۴۳۷] بیانات امام خامنهای در دیدار مردم اصفهان در روز عید قربان، ۱۳۸۹٫۰۸٫۲۶: اگر به حکمت مندرج در عید قربان توجه شود، خیلی از راهها برای ما باز میشود. در عید قربان یک قدردانی بزرگ الهی نهفته است از پیامبر برگزیدهی حضرت حق، حضرت ابراهیم (علیهالسّلام) که آن روز ایثار کرد. بالاتر از ایثار جان، در مواردی ایثار عزیزان است. او در راه پروردگار، به دست خود عزیزی را قربان میکرد؛ آن هم فرزند جوانی که خدای متعال بعد از عمری انتظار، در دوران پیری به او داده بود؛ که فرمود: «الحمد للَّه الّذی وهب لی علی الکبر اسماعیل و اسحاق» (سوره مبارکه ابراهیم آیه ۳۹). خدای متعال این دو پسر را در دوران پیری، لابد بعد از یک عمر انتظار و اشتیاق، به این پدر داده بود؛ امید فرزند هم دیگر بعد از آن نداشت. سید شهیدان همهی عالم، حضرت اباعبداللَّهالحسین (علیه الصّلاه و السّلام) – که خود مظهر ایثار و مظهر شهادت است – در دعای شریف عرفه از این حادثه یاد میکند؛ «و ممسک یدی ابراهیم عن ذبح ابنه بعد کبر سنّه و فناء عمره»؛ این در دعای مبارک امام حسین در عرفه است که دیروز مؤمنین موفق شدند، این دعا را خواندند.
این ایثار و این گذشت، یک نماد است برای مؤمنانی که میخواهند راه حقیقت را، راه تعالی را، راه عروج به مدارج عالیه را طی کنند. بدون گذشت، امکان ندارد. همهی امتحانهائی که ما میشویم، در واقع نقطهی اصلیاش همین است؛ پای یک ایثار و یک گذشت به میان میآید. گاهی گذشت از جان است، از مال است؛ گاهی گذشت از یک حرفی است که کسی زده است، میخواهد با اصرار و لجاجت پای آن حرف بایستد؛ گاهی گذشت از عزیزان است؛ فرزندان، کسان. امتحان یعنی عبور از وادی محنت. یک محنتی را، یک شدتی را جلوی پای یک انسانی یا یک ملتی میگذارند؛ عبور از این محنت، امتحان است. اگر توانست عبور کند، به آن منزل مقصود میرسد؛ اگر نتوانست – نتوانست استعداد مندرج در وجود خود را بروز دهد، نتوانست بر هوای نفس غالب بیاید و عبور کند – میماند؛ امتحان این است.
بیانات امام خامنهای در دیدار جمع کثیری از بسیجیان کشور، ۱۳۸۸٫۰۹٫۰۴: روز عید قربان تا روز عید غدیر، در واقع یک مقطعی است متصل و مرتبط با مسئلهی امامت. خدای متعال در قرآن یاد میفرماید: «و اذ ابتلی ابراهیم ربّه بکلمات فأتمّهنّ قال انّی جاعلک للنّاس اماما».*** ۱ بقره: ۱۲۴؛ «و چون ابراهیم را پروردگارش با کلماتی بیازمود و وی آن همه را به انجام رسانید، [خدا به او] فرمود: من تو را پیشوای مردم قرار دادم … » *** ابراهیم از طرف پروردگار منصوب شد به امامت. چرا؟ چون از عهدهی امتحانهای دشوار برآمد. مبدأ این را میشود روز عید قربان به حساب آورد، تا روز عید غدیر که روز امامت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (علیه ءالاف التّحیّه و الثّناء) است. این هم به دنبالهی امتحانات سخت بود. امیرالمؤمنین طول حیات مبارکش را با امتحان – امتحانهائی که از آن سرافراز بیرون آمده است – گذرانده؛ از سیزده سالگی یا یازده سالگی و قبول نبوت تا لیلهالمبیت، یک جوان فداکار و فانی در پیغمبر که آماده است جان خود را فدای پیغمبر بکند – عملاً این را در ماجرای هجرت پیغمبر به اثبات میرساند – و بعد هم آن امتحانهای بزرگ در بدر و احد و حنین و خیبر و بقیهی جاها. این منصب والا، دنبالهی این امتحانهاست؛ لذا دلها متوجه شده است به اینکه بین عید قربان و عید غدیر یک ارتباط است. بعضی هم این را «دههی امامت» نامیدهاند و نام مناسبی است.
[۴۳۸] بیانات امام خامنهای در دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت عید غدیر، ۱۳۹۵٫۰۶٫۳۰: اینکه در بعضی از تعبیرات گفته شده است که عید غدیر عیداللهالاکبر و از همهی اعیاد بالاتر است، علّت این و وجه این چیست؟ خب، در قرآن کریم آیاتی هست که به غیر از مسئلهی غدیر به مسئلهی دیگری قابل تطبیق نیست. همین آیهی معروف «الیَومَ یَئِسَ الَّذینَ کَفَروا مِن دینِکُم فَلا تَخشَوهُم وَ اخشَونِ اَلیَومَ اَکمَلتُ لَکُم دینَکُم وَ اَتمَمتُ عَلیکُم نِعمَتی وَ رَضیتُ لَکُمُ الاِسلامَ دیناً» که در اوایل سورهی مائده است، با غیر مسئلهای در وزن و اهمّیّت و اندازهی مسئلهی غدیر، قابل تطبیق نیست؛ فقط یکچنین مسئلهای است که میتواند تعبیر «الیَومَ یَئِسَ الَّذینَ کَفَروا مِن دینِکُم» دربارهاش بیاید. آنکسانی که در مضمون این آیات خدشه کردهاند، حرفهایی میزنند، مطالبی گفتهاند، مخالفین و کسانی که قضیّهی غدیر را قبول ندارند این آیه را به نحوی تأویل کردهاند لکن این بخش از آیه قابل تأویل نیست. امروز روزی است که دشمنان -کفّار- از دین شما مأیوس شدند. چه چیزی مگر بر دین اضافه شد که دشمن را مأیوس کرد؟ آن احکامی که در این آیه، در اوّل سورهی مائده، قبل و بعد از این فِقره آمده است، مگر چقدر اهمّیّت دارد؟ این تعبیر دربارهی نماز نیامده است، دربارهی زکات نیامده است، دربارهی جهاد نیامده است؛ دربارهی هیچ یک از احکام فرعی الهی نیامده است که «اَلیَومَ یَئِسَ الَّذینَ کَفَروا مِن دینِکُم»؛ پس این یک قضیّهی دیگری است؛ غیر از این احکام فرعی است. آن قضیّه چیست؟ قضیّهی رهبری جامعهی اسلامی؛ قضیّهی نظام حکومت و امامت در جامعهی اسلامی. بله، ممکن است تخلّف کنند -کما اینکه کردند؛ چند قرن بنیامیّه و بنیعبّاس و امثال اینها با نام امامت و خلافت و مانند اینها، پادشاهی کردند؛ سلطنت کردند- [امّا] این لطمهای نمیزند به فلسفهی غدیر. ماجرای تعیین غدیر، ماجرای تعیین ضابطه است، تعیین قاعده است. یک قاعدهای در اسلام درست شد؛ پیغمبر اکرم در ماههای آخر عمر، این قاعده را وضع کرد؛ آن قاعده چیست؟ قاعدهی امامت؛ قاعدهی ولایت. جوامع بشری از دیرباز حکومت داشتند؛ بشر انواع و اقسام حکومتها را تجربه کرده است؛ اسلام این حکومتها را، این نوع قدرتمندیها و قدرتمداریها را قبول ندارد؛ امامت را قبول دارد. این قاعدهی اسلام است؛ غدیر این را بیان میکند. …. قاعدهی حکومت و اقتدار و قدرتمداری در جامعهی اسلامی، با غدیر معیّن شد و پایهگذاری شد؛ اهمّیّت غدیر این است. اهمّیّت غدیر فقط این نیست که امیرالمؤمنین را معیّن کردند؛ این هم مهم است امّا از این مهمتر این است که ضابطه را معیّن کردند، قاعده را معیّن کردند؛ معلوم شد که در جامعهی اسلامی، حکومت سلطنتی معنا ندارد، حکومت شخصی معنا ندارد، حکومت زَر و زور معنا ندارد، حکومت اشرافی معنا ندارد، حکومت تکبّر بر مردم معنا ندارد، حکومت امتیازخواهی و زیادهخواهی و برای خود جمع کردن و افزودن معنا ندارد، حکومت شهوترانی معنا ندارد؛ معلوم شد که در اسلام اینجوری است. این قاعده در غدیر وضع شد. وقتی این قاعده وضع شد، آنوقت «یَئِسَ الَّذینَ کَفَروا مِن دینِکُم»؛ دیگر دشمنها از اینکه بتوانند مسیر این دین را تغییر بدهند مأیوس میشوند؛ چون مسیر دین آنوقتی تغییر پیدا میکند که آن نقطهی اصلی، آن هستهی اصلی تغییر پیدا کند؛ یعنی هستهی قدرت، هستهی مدیریّت، هستهی ریاست؛ اگر تغییر پیدا کند، همهچیز تغییر میکند؛ بله، در واقعیّت عملی، تغییراتی به وجود میآید و افرادی از قبیل خلفای بنیامیّه و بنیعباس سرِ کار میآیند بهعنوان اسلام، حجّاجبنیوسف هم [سرِ کار] میآید، امّا اینها دیگر ضابطه را نمیتوانند به هم بزنند. امروز اگر کسانی در دنیای اسلام؛ آنهایی که با معارف اسلامی آشنا هستند مراجعه کنند به قرآن، مراجعه کنند به ضوابطی که در قرآن برای بندگی حق و زندگی و جهتگیری بندگان حق -یعنی ملّتها- در قرآن معیّن شده است، امکان ندارد به نتیجهای برسند جز نتیجهی امامت امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) و آنچه دنبالهی او است. این ادّعای ما است و میتوانیم این ادّعا را کاملاً ثابت کنیم. هرکسی در دنیای اسلام، روشنفکران، متفکّرین، صاحبان عقیده، کسانی که از اوّل با یک عقیدهی دیگری بار آمدهاند، اگر قرآن را و ارزشهای قرآنی و ضوابط قرآنی را برای زندگی جوامع بشری ملاک قرار بدهند، به هیچ نتیجهای نمیرسند جز اینکه کسی مثل علیّبنابیطالب (علیهالسّلام) بایستی بر جوامع اسلامی حکومت بکند؛ یعنی راه، این است؛ راه، امامت است. این مربوط به غدیر.
خب، وقتی غدیر اینقدر اهمّیّت دارد، آنوقت آن آیهی شریفهی دیگر که «یاَیُّهَا الرَّسولُ بَلِّغ مآ اُنزِلَ اِلَیکَ مِن رَبِّکَ وَ اِن لَم تَفعَل فَما بَلَّغتَ رِسالَتَه»، معنایش روشن میشود. [میفرماید] اگر این حکم را ابلاغ نکنی، اصلاً رسالتت را انجام ندادهای. پیغمبر ۲۳ سال است دارد مجاهدت میکند -آن مجاهدات مکّه، آن مجاهدات مدینه، آن جنگها، آن فداکاریها، آن گذشتها، آن سختگیریهای بر خود، آن هدایت عظیم بشری که آن بزرگوار انجام داده است، اینها همه در این مدّت انجام گرفته- این چه حادثهای و چه عارضهای است که اگر نباشد، همهی اینها [گویی] نیست «وَ اِن لَم تَفعَل فَما بَلَّغتَ رِسالَتَه»، این نمیتواند چند حکم فرعی باشد؛ این یک چیزی فراتر از اینها است؛ آن چیست؟ امامت است. اوّلامام کیست؟ خود پیغمبر. امام صادق (علیهالسّلام) در منا فرمود: اِنَّ رَسولَ اللهِ کانَ هُوَ الاِمام؛ پیغمبر، امام اوّل است؛ «ثُمَّ مِن بَعدِهِ عَلیِّبنِاَبیطالِب» و بعد بقیّهی ائمّه.
بیانات امام خامنهای در دیدار مردم به مناسبت عید غدیر، ۱۳۸۸٫۰۹٫۱۵: عید غدیر را فرمودهاند: «عید اللَّه الاکبر»( تهذیبالأحکام،شیخ طوسیج۳ ص۱۴۳)؛ از همهی اعیاد موجود در تقویم اسلامی این عید بالاتر است؛ پرمغزتر است؛ تأثیر این عید از همهی این اعیاد بیشتر است. چرا؟ چون تکلیف امت اسلامی در زمینهی هدایت، در زمینهی حکومت، در این حادثهی غدیر معیّن شده است.
[۴۳۹] بیانات امام خامنهای در دیدار مردم آذربایجان شرقی، ۱۳۹۴٫۱۱٫۲۸: جشن انقلاب بر شما مردم مبارک باد و بحمدالله مبارک شد؛ جشن بیستودوّم بهمن یک جشن عمومی بود در سرتاسر کشور. من قبل از بیستودوّم بهمن عرض کردم که ما دو عید در پیشِرو داریم:(۳) یکی عید انقلاب است که بیستودوّم بهمن بود، یکی عید انتخابات است؛ انتخابات هم عید بزرگی است برای کشور. ما دربارهی انتخابات خیلی حرف زدیم؛ نه این انتخابات هفتهی آینده، در کلّ انتخاباتها در سراسر کشور، در طول زمان آنچه لازم است عرض کردهایم، باز هم عرض خواهیم کرد و باز هم خواهیم گفت. بنده از گفتن حقیقت خسته و ملول نخواهم شد و میگویم برای مردم آنچه لازم است انشاءالله.
[۴۴۰] بیانات امام خامنهای در مراسم جشن تکلیف دانشآموزان، ۱۳۹۵٫۰۹٫۲۳: جشن تکلیف یعنی اینکه نوجوان به مرحلهای رسیده که این قابلیّت را پیدا کرده که خدای متعال با او حرف بزند.
[۴۴۱] بیانات امام خامنهای در سخنرانی تلویزیونی به مناسبت عید مبعث،۱۳۹۹٫۱۲٫۲۱: در بعثتِ همهی پیامبران اهدافی وجود داشته است -اهداف الهی- که طبعاً هدف خود پیغمبر هم، به تبع تبعیّت از پروردگار، همان هدف خواهد بود. پس بعثتها هدفهای بزرگی دارند که رأس همهی این هدفها عبارت است از توحید؛ توحید، هدف بزرگ بعثت است: وَ لَقَد بَعَثنا فی کُلِّ اُمَّهٍ رَسولًا اَنِ اعبُدُوا اللهَ وَ اجتَنِبُوا الطّاغوت؛(سوره مبارکه النحل آیه ۳۶) توحید خالص، توحید محض؛ که این آیهی شریفه در سورهی نحل است. در سورهی اعراف و همچنین در سورهی هود [هم] از زبان چندین پیغمبر بزرگ مثل نوح، مثل هود، مثل صالح و دیگران این جور گفته میشود که «یٰقَومِ اعبُدُوا اللهَ ما لَکُم مِن اِلٰه غَیرُه».( سوره مبارکه الأعراف آیه ۵۹) این توحید، اوّلین هدف بعثت پیامبران است. البتّه میدانید که توحید هم فقط به معنای این نیست که انسان در ذهن خود عقیده پیدا کند که خدا یکی است و دو تا نیست؛ خب بله این هم هست لکن توحید به یک معنای مهمّی است که به معنای حاکمیّت الهی است؛ توحید به معنای حاکمیّت مطلق پروردگار بر عالم تشریع و عالم تکوین -هر دو- است که بایستی امر الهی نافذ دانسته بشود؛ هم در عالم تکوین -در همهی حوادث وجود، «لا حول و لا قوّه الّا بالله»- و هم در عالم تشریع، همهی این حوادث و همهی حالات ناشی از قدرت واحد پروردگار است. خب این، هدف اصلی است.
بیانات امام خامنهای در دیدار مسئولان نظام و سفرای کشورهای اسلامی، ۱۳۹۵٫۰۲٫۱۶: عید مبعث عید برانگیختگی برای زدودن رنجهای بشر است؛ بنابراین حقیقتاً عید است. رنجهای عمدهی بشر که در طول تاریخ ادامه داشته است و امروز هم این رنجها به شکلهای گوناگون ادامه دارد، بندگی غیر خدا، استقرار ظلم و بیعدالتی، شکاف میان طبقات مردم، رنجهای فرودستان و زورگویی زورگویان است؛ اینها رنجهای همیشهی بشر است. این چیزها با انگیزههای فاسد و مفسد قدرتمندانِ زورگو همواره بر بشر تحمیل شده است؛ بعثت برای زدودن این رنجها است. درواقع روز مبعث، روز رجوع به فطرت الهی است؛ چون همهی این رنجها و دردها و نابسامانیها در فطرت الهی که در نهاد بشر به ودیعه گذاشته شده است، مردود اعلام شده. فطرت الهی برای بشر طرفداری از حق، طرفداری از عدل و طرفداری از مجاهدت در راه مظلومان است؛ این فطرت انسانی است.
امیرالمؤمنین دربارهی علّت بعثت پیامبران، جملهای در نهجالبلاغهی شریف دارد که خیلی باید دربارهی آن تأمّل کرد؛ میفرماید: لِیَستَأدُوهُم میثاقَ فِطرَتِه؛ پیامبران انسانها را وادار میکنند به اینکه آن معاهدهی فطری را که در نهاد بشر نهاده شده است عمل کنند، اعتراف کنند به آن معاهده؛ خدای متعال از بشر خواسته است که آزاد باشد، با عدالت زندگی کند، با صلاح زندگی کند، بندگی غیر خدا را نکند. لِیَستَأدُوهُم میثاقَ فِطرَتِهِ وَ یُذَکِّروهُم مَنسِیََّ نِعمَتِه؛ نعمت فراموش شده را به یاد انسانها بیاورند؛ این نعمتهای الهی. ما از نعمت وجود، نعمت سلامت، نعمت خِرد، نعمت خُلقیّات نیکویی که خدای متعال در نهاد انسان به ودیعه گذاشته است غفلت میکنیم؛ بشر فراموش میکند؛ پیامبران این را به یاد انسانها میآورند. وَ یُذَکِّروهُم مَنسِیََّ نِعمَتِه وَ یَحتَجّوا عَلَیهِم بِالتََّبلیغ؛ حجّت را بر مردم تمام کنند، سخن حق را به گوش آنها برسانند، حقیقت را برای آنها آشکار کنند؛ تبیین، بیان، مهمترین وظیفهی پیغمبران است. دشمنان پیغمبران از جهلها و پردهپوشیها استفاده میکنند، از پوشش نفاق استفاده میکنند؛ پیغمبران پوشش جهل و نفاق را میدَرند. وَ یُثیرُوا لَهُم دَفائِنَ العُقول؛ گنجینهی خِرد را برای بشر بازگشایی کنند؛ پیغمبران برای این آمدند که انسانها را به تعقّل وادار کنند، به اندیشیدن وادار کنند، به فکر کردن وادار کنند؛ ببینید چه هدفهای بزرگی است؛ [اهداف] بعثت اینها است. امروز بشر چقدر احتیاج دارد! بعد هم که بازگشایی گنجینههای خِرد در انسانها انجام گرفت، وَ یُرُوهُم ءایاتِ المَقدِرَه؛(خطبه ۱ نهج البلاغه) عقل بشر را هدایت کنند به سمت توحید، به سمت آیات الهی، و آیات قدرت پروردگار را در مقابل چشم آنها قرار بدهند. عقلِ هدایت نشده، بدون هدایت پیامبران نمیتواند حقیقت را آنچنان که هست دریابد؛ پیامبران دست خِرد انسانی را میگیرند، او را راهنمایی میکنند و با توانی که خدا در او قرار داده است، این راه دشوار زندگی را طِی میکند، حقایق عالم را برای انسان آشکار میکند. قدرت خِرد، خِردورزی در انسان مهم است امّا با هدایت الهی، با دستگیری خدا. خب، اینها بعثت است.
[۴۴۲] بیانات امام خامنهای در دیدار دانشآموزان و دانشجویان، ۱۳۸۹٫۰۸٫۱۲: مناسبتهای تاریخی غالباً حکم یک نماد و یک سمبل را دارند. روز سیزده آبان به خودی خود با روزهای قبل و روزهای بعد تفاوتی ندارد؛ اما یک نماد است. نماد یعنی چه؟ یعنی یک رمزی که پشت سر خود، در دل خود، معانی فراوانی نهفته دارد. انسان یک کلمه بر زبان میآورد، معانی و حقایق بسیاری در دل این کلمه هست؛ سیزده آبان از این قبیل است. این روز یک نماد است و عقبهی وسیعی دارد از مطالب مهم، مسائل مهم؛ مسائلی که به هیچ وجه تاریخی نیستند، بلکه مسائل امروز ما هم به حساب میآیند. یک نگاهی بکنیم به مناسبتهای این روز.
اولین مناسبت این روز این است که در سال ۱۳۴۳ در مثل یک چنین روزی، امام بزرگوار ما را تبعید کردند. چرا تبعید کردند؟ چون امام چند روز قبل از آن، در یک سخنرانی پرشور که در قم ایراد شد و بعد بلافاصله به وسیلهی نوار و نوشته در سراسر کشور پخش شد، یک حق ملی را مطالبه کردند. آن حق ملی، شکستن قانون ظالمانهی کاپیتولاسیون بود. خوب است نسل جوان ما اینها را بروشنی بداند؛ بداند که ما از چه گذرگاههائی عبور کردهایم که حالا به اینجا رسیدهایم.
آمریکائیها چند ده هزار مأمور در ایران داشتند – حالا رقم دقیقش مهم نیست؛ پنجاه هزار، شصت هزار، بیشتر – اینها مأمورین سیاسی بودند، امنیتی بودند، نظامی بودند؛ در داخل مجموعهی مدیریت ایران – چه در ارتش، چه در سازمانهای اطلاعاتی، چه در بخشهای برنامهریزی، چه در بخشهای گوناگون دیگر – نشسته بودند، پول و مزد خودشان را به اضعاف مضاعف از دولت ایران میگرفتند، اما برای آمریکا کار میکردند. این کار بدی بود که در کشور ما اتفاق افتاده بود. رژیم طاغوت پهلوی به خاطر وابستگیاش به آمریکا، به خاطر مزدوریاش برای آمریکا، بتدریج در طول چند سال اینها را داخل کشور آورده بود. تا اینجای کار، بد بود؛ اما آنچه که اتفاق افتاد، یک چیز بدِ مضاعف بود، بدِ به توان چند بود. آن کار بدِ مضاعف این بود که آمدند در مجلس شورای ملی و مجلس سنای آن روز تصویب کردند که مأمورین آمریکائی از دادگاههای ایران و امکانات قضائی و امنیتی ایران معافند. یعنی اگر فرض کنید یکی از این مأمورین جرم بزرگی در ایران مرتکب شود، دادگاههای ما حق ندارند او را به دادگاه بطلبند و محاکمه کنند و محکوم کنند؛ این اسمش کاپیتولاسیون است. این نهایت ضعف و وابستگی یک ملت است که بیگانگان بیایند در این کشور، هر کاری دلشان میخواهد، بکنند؛ دادگاههای کشور و پلیس کشور اجازه نداشته باشند اندکتعرضی به اینها بکنند. آمریکائیها این را از رژیم طاغوت خواستند، رژیم طاغوت هم دودستی تقدیمشان کرد: قانون کاپیتولاسیون.
البته بیسر و صدا این کارها را میکردند، نمیگذاشتند در مطبوعات انعکاس پیدا کند؛ ولی امام اطلاع پیدا کردند. امام در سخنرانی قبل از سیزده آبان در جمع طلاب و مردم قم فریاد کشیدند که این چه قانونی است. تعبیر امام این بود که اگر یک مأمور دونپایهی آمریکائی در کشور، یک مرجع تقلید را مورد اهانت قرار بدهد، با ماشین زیر بگیرد و هر جنایتی انجام بدهد، قوانین ایران نسبت به این مأمور کاملاً خنثی هستند؛ هیچ کسی حق تعرض به او را ندارد؛ خود آمریکائیها میدانند با او چه کار کنند؛ که خوب، معلوم است چه کار میکردند. امام در مقابل این قانون ظالمانه فریاد کشید. امام آن وقت تازه هم از زندان آزاد شده بودند. حبس چند ماههی امام چند ماهی بود که تمام شده بود. امام ایستاد و فریاد خفتهی ملت ایران را به گوش همگان رساند. البته خیلی از آحاد مردم اطلاع هم نداشتند که ملت ایران اینجور دارد تحقیر میشود، اما امام اطلاع داشت. دیدهبان حقیقی منافع و مصالح یک کشور اینجور است؛ وقتی اطلاع پیدا میکند که چه بلائی دارند سر ملت میآورند، چطور دارند ملت را تحقیر میکنند، چطور دارند شرف یک ملت را پامال میکنند، ساکت نمیماند؛ فریاد میزند. آن روز، فریاد هم خطرناک بود؛ لذا بلافاصله امام را دستگیر کردند و به تهران آوردند. امام را در ایران هم نگه نداشتند؛ ایشان را به ترکیه تبعید کردند. این، حادثهی اول.
پس سیزده آبان، اینجا شد نماد دو حقیقت بزرگ، دو حقیقت بسیار حساس و خطیر: یکی طمعورزی آمریکائیها؛ که اگر یک ملت از حق خود، از شرف خود دفاع نکند، استبداد و استکبار تا اینجا پیش میآیند که یک قانون ظالمانهای مثل کاپیتولاسیون را بر این ملت تحمیل میکنند. هدف سلطههای استکباری این است. اینجور نیست که روابط دولتی مثل دولت آمریکا با یک کشوری که به قدر او زور و قدرت ندارد، مثل دو تا کشور عادی باشد؛ نه، از نظر خود آمریکائیها، رابطهی بین آمریکا و کشورهای به قول خوشان جهان سوم، رابطهی ارباب و رعیت است؛ آنها اربابند، اینها رعیتند. آنها هر اختیاری در این کشور دارند؛ نفتش را ببرند، گازش را ببرند، منافعش را ببرند، پولش را بگیرند، منافع آمریکا را در اینجا تأمین کنند، ملت را هم اینجور تحقیر کنند.
یک استوار آمریکائی توی گوش یک امیر ارشد ارتش ایران میزد، کسی هم جوابگویش نبود! توی همین پادگانهای گوناگون کشور، وقتی یک نظامی دونپایهی آمریکائی با یک افسر ارشد ایرانی روبهرو میشد، مثل یک ارباب حرف میزد! ارتشیها ناراحت بودند، جرأت نمیکردند؛ اما کاری نمیتوانستند بکنند. این مطلب اول است، که سیزده آبان نماد استکبار آمریکائی است؛ نماد روح تعدی و تجاوز استکبار نسبت به ملتها، از جمله نسبت به ملت ایران است.
رؤسای جمهور آمریکا در دورههای مختلف بعد از پیروزی انقلاب خیلی دولّا راست شدند، خیلی حرفهای چرب و نرم زدند، شاید بتوانند این راه بسته را دوباره باز کنند. ظاهراً حرفهائی میزنند، اما باطن قضیه همان پنجهی چدنی است که من گفتم در زیر دستکش مخملی پنهان شده است.
پس سیزده آبان یادآور یک حقیقت تلخ و بسیار مهم است و آن حقیقت عبارت است از روح استکبار در قدرتهای استکباری و سلطههای استکباری. آحاد ملتهای کشورهای گوناگون – از جمله ملت ما – باید هرگز این را از یاد نبرند؛ بدانند این چهرهای که در آنجا قرار گرفته است، چهرهی متجاوز است، چهرهی متعرض است، قصد پیشروی دارد؛ تا اینجا که شرف یک ملت را لگدمال کند، تجاوز ناموسی بکند، تجاوز عرضی بکند، به جان و مال تجاوز کند و کسی هم نتواند از او سؤال کند و توضیح بخواهد.
دومین مطلبی که سیزده آبان نماد آن محسوب میشود، فریاد رسای امام بزرگوار ماست. آن فریاد، سالمترین و پاکیزهترین فریادها بود که از پاکترین حلقومها بیرون آمد. خیلیها ممکن است گوشه و کنار یک حرفی بزنند، یک چیزی بگویند، یک اعتراضی بکنند؛ لیکن حلقومی که فریاد سیزده آبان را در سال ۴۳ در عالم منتشر کرد، پاکیزهترین حلقومها بود. اولاً این فریاد، برخاستهی از حس دین بود؛ ثانیاً برخاستهی از آن عِرق پاکیزهی مسلمانی و ملی بود – نمیتوانست تسلط دشمن را بر این ملت تحمل کند – ثالثاً فریادی متکی به حمایت عمومی مردم بود. گفتم؛ با اینکه مردم اول اطلاع نداشتند، اما وقتی فریاد امام بلند شد، مردم حمایت کردند. همان حمایتها بود که چهارده سال بعد به پیروزی انقلاب اسلامی انجامید. آن فریاد پاکیزه مثل فریاد رسائی بود که پیامبران الهی در میان مردم سر دادند و مردم و دلهای مردم را جذب کردند. امام یک چنین حرکت عظیمی را در کشور انجام داد، بعد هم متحمل هزینهاش شد؛ امام را از خانه و زندگی و خانواده و دوستان و نزدیکانش جدا کردند و به یک گوشهی دنیا تبعید کردند. پس مطلب دوم هم این بود که سیزده آبان نماد یک چنین فریادی است.
مطلب بسیار مهم سومی که پشت سر این نماد قرار دارد، قضیهی دانشآموزان سال ۵۷ است. چهارده سال از آن حادثه که گذشت، در سال ۵۷ جوانهای ما، نوجوانهای ما، دانشآموزان دبیرستانی ما به عنوان پاکترین و بیآلایشترین قشرها توی میدان آمدند و کشته شدند. سیزده آبان روز کشتار دانشآموزان است توی همین خیابانهای تهران. وقتی این نوجوانها و جوانها توی میدان آمدند و فریاد چهارده سال قبل امام را در فضا انعکاس دادند، جلادان مزدور آمریکا از اینها انتقام گرفتند؛ روی اینها آتش گشودند، خون اینها روی اسفالت خیابانهای تهران ریخت و آن را رنگین کرد. این هم مطلب مهمی است؛ نه فقط به خاطر اینکه تعدادی جوان و نوجوان به شهادت رسیدند – البته این مهم است – بلکه به خاطر این نکتهی مهمتر که حرکت عظیمی که امام در سال ۴۲ و ۴۳ آغاز کرد، آنقدر زنده و باطراوت و بانشاط است که یک عده جوان پاکیزهی دانشآموز را توی میدان میآورد، احساس مسئولیت میکنند، احساس تعهد میکنند و در مقابل سرنیزهی دستگاه جبار و طاغوت میایستند. در دنیا اینجور چیزی کمنظیر است.
امروز هم همینجور است. امروز هم دانشآموزان دبیرستانی ما در کنار دانشجویان، در کنار قشرهای دیگر، در کنار بسیج و در جاهای دیگر، جزو پیشقدمترین گروههای اجتماعی ما هستند. در دوران دفاع مقدس هم باز دانشآموزان جزو پیشروان و خطمقدمها محسوب میشدند. شما اگر با خانوادههای شهدا تماس بگیرید – من با خیلی از اینها تماس دارم و میبینم – و از آنها بپرسید جوانتان چند ساله بود، میگویند شانزده ساله، هفده ساله، چهارده ساله. این یعنی چه؟ یعنی احساس تعهد، روحیهی انقلابی، احساس مسئولیت ناشی از روشنبینی و بصیرت به اینجا رسیده که جوان دانشآموزِ این ملت وسط میدان میآید، سینهی خودش را سپر میکند، از همهی آرزوهای جوانیاش میگذرد، برای اینکه آرمانهای بزرگ و هدفهای الهی و اسلامی را در جامعه تحقق ببخشد. این هم حادثهی بزرگ دیگری بود که در سال ۵۷ اتفاق افتاد؛ مفهوم بسیار عظیم دیگری که پشت سر کلمهی سیزده آبان قرار دارد. سیزده آبان نماد اینهاست.
آخرین قضیهای که در سیزده آبان پیدا شد، تسخیر لانهی جاسوسی بود. در سال ۵۸ به مناسبت سالروز تبعید امام و شهادت دانشآموزان، باز هم جوانها آمدند کاری کردند که دنیا را خیره کرد و آمریکا را به زانو درآورد. این واقع قضیه است؛ اینها شعار نیست. شما بدانید؛ آن روزی که لانهی جاسوسی تسخیر شد، دولت آمریکا آبرو و اعتبار و هیمنهاش چندین برابر امروز بود. شما امروز را نگاه نکنید که آمریکا در چشمها سبک شده، کوچک شده، ملتها علناً علیه آمریکا دشنام میدهند و آنها را نفرین میکنند. آن روز اینجور نبود؛ آن روز آمریکا در دنیا یک هیمنهی ابرقدرتیِ درجهی یک داشت. جوان دانشجوی ما با شجاعت، با شهامت، به عنوان لبهی اصلی جبههی مقاومت ملت ایران، سفارتخانهی آنچنان آمریکائی را تسخیر کرد؛ کسانی را که آنجا بودند، زندانی کرد. البته امام محبت کردند، ملاطفت کردند و بعد از اندکی گفتند عناصری از آنها – مثل زنهاشان – برگردند بروند آمریکا؛ لیکن آن عناصر اصلی تا مدتی طولانی در اینجا ماندند. این هم حرکت عظیمی بود که قدرت آمریکا را در دنیا متزلزل کرد؛ آمریکای با آن هیمنه و با آن عظمت، ناگهان در چشم ملتها فروکش کرد. کار به جائی رسید که رئیس جمهور آمریکا برای نجات این گروگانها دست به حملهی نظامیِ پنهانی و شبانه به ایران زد. جاسوسانشان را در اینجا بسیج کردند، مقدمات فراوانی فراهم کردند، آدم دیدند، جا دیدند، با هلیکوپتر و هواپیما حمله کردند، آمدند که طبس پیاده شوند و از آنجا بیایند و به خیال خودشان گروگانها را خلاص کنند و ببرند؛ که آن ماجرای معروف طبس اتفاق افتاد، خدای متعال آبروی اینها را برد، هواپیماها و هلیکوپترهاشان آتش گرفت و مجبور شدند از همان طبس برگردند و بروند. قضایای سیزده آبان اینهاست.
سیزده آبان نماد است؛ در دل خود، در عقبهی خود معانی فراوانی دارد؛ که این معانی، همه برای ما درس است؛ باید اینها را به یاد داشته باشیم: طمعورزی آمریکا، وابستگی رژیم طاغوت به آمریکا و فساد آن دستگاه، ایستادگی ایمانِ متکی به بصیرت امام بزرگوار و مردم، حضور نسل جوان، شجاعت و جسارت نسل جوان انقلابی در مقابل هیمنه و چهرهی آرایش کرده و بزک کردهی آمریکا؛ اینها همه در دل کلمهی سیزده آبان است. پس سیزده آبان یک حرف کوچکی نیست.
[۴۴۳] بیانات امام خامنهای در دیدار ائمه جماعات مساجد استان تهران، ۱۳۹۵٫۰۵٫۳۱: «روز مسجد» اساساً یک روز انقلابی است… بهمناسبت آتش زدن مسجدالاقصی و مقابلهی با دشمن صهیونیست است؛ با این نگاه به روز مسجد نگاه کنید و حرکت را در این مسیر قرار بدهید.
[۴۴۴] بیانات امام خامنهای در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامى، ۱۳۹۴٫۰۶٫۲۵: روز عرفه را قدر بدانید؛ خود را برای ورود به درگاه خشوع در مقابل پروردگار آماده کنیم. روز بزرگی است روز عرفه. ما دچار غبارگرفتگی و زنگزدگی در دلهایمان میشویم؛ تضرّع، خشوع، ذکر، توسّل، این زنگها را و این غبارها را میزداید و روزهای مشخّصی، فرصتهای برتری برای این زنگزدایی و رنگزدایی و غبارروبی هست که از جملهی برترینِ آنها عرفه است. روز عرفه را قدر بدانید. از ظهر عرفه تا غروب عرفه ساعات مهمّی است؛ لحظهلحظهی این ساعات مثل اکسیر، مثل کیمیا حائز اهمّیّت است؛ اینها را با غفلت نگذرانیم.
[۴۴۵] بیانات امام خامنهای در دیدار جمعی از استادان، نخبگان و پژوهشگران دانشگاهها، ۱۳۹۶٫۰۳٫۳۱: در آستانهی روز قدسیم؛ روز قدس بسیار مهم است. صرفاً این نیست که ما از یک ملّت مظلومی که از میهن خود و از خانهِی خود رانده شده داریم دفاع میکنیم؛ ما در واقع داریم با این کارمان با یک نظام سیاسی ظالمانه و استکباری مبارزه میکنیم. امروز دفاع از فلسطین، دفاع از حقیقت است؛ حقیقتی بسیار گستردهتر از مسئلهی فلسطین. امروز مبارزهی با رژیم صهیونیستی مبارزه با استکبار است، مبارزه با نظام سلطه است. همچنانکه میبینید شما که علیه رژیم صهیونیستی حرف میزنید، آن مسئول و سیاستمدار آمریکایی، احساس دشمنی و خصومت با شما میکند؛ احساس میکند که به او ضربه زدهاید؛ واقع قضیّه هم همین است. بنابراین روز قدس را باید بزرگ دانست، راهپیمایی روز قدس هم خیلی مهم است.
[۴۴۶] بیانات امام خامنهای در دیدار اقشار مختلف مردم، ۱۳۷۱٫۰۴٫۱۰: در ایام محرّم و صفر، ملت عزیز ما باید روح حماسه را، روح عاشورایی را، روح نترسیدن از دشمن را، روح توکّل به خدا را، روح¬ مجاهدت فداکارانه در راه خدا را، در خودشان تقویت کنند و از امام حسین علیهالسّلام مدد بگیرند.
[۴۴۷] بیانات امام خامنهای در خطبههاى نماز عید سعید فطر ، ۱۳۹۳٫۰۵٫۰۷: آنچه انسان در این ماه رمضان، در میان این اعمالِ شخصى و عمومى و مردمى و اجتماعى مشاهده میکرد، اطعام مردم بهصورت عمومى و بهصورت افطارىِ ساده و همگانى در بین مردم ما بود که بحمدالله رایج شده است. سال گذشته از مردم عزیزمان خواهش شد که تشریفات افطار را کم کنند، کمیت ضیافتشوندگان در افطار را افزایش بدهند؛ امسال در مراکز عمومى، در مراکز مقدس، در خیابانها، در حسینیهها، در جاى جاى کشور، خبرهایى که به ما رسید، نشاندهندهى این بود که مردم همت کردهاند و این کار را توسعه دادهاند. توصیهى این حقیر این است که اینجور چیزها را – که در شکل دادن به سبک زندگى اسلامى تأثیر میگذارد – هرچه بیشتر توسعه بدهید.
[۴۴۸] بیانات امام خامنهای در دیدار اقشار مختلف مردم، ۱۳۷۳٫۰۴٫۲۹: در جامعه ما باید عادتِ کمک به ضعفا که یک عادت اسلامی است، روزبهروز بیشتر شود. صدقاتی که مردم میدهند، اطعامهایی که میکنند و کارهای بزرگی از قبیل وقف و حبس و امثال آنها که انجام میشود، از سنّتهای حسنه اسلامی است. این سنّتها به حیات اجتماعىِ طیّب کمک میکند. لذا نباید بگذارید در جامعه تعطیل شود.
[۴۴۹] بیانات امام خامنهای در دیدار جمعی از کارگران، ۱۳۹۰٫۰۲٫۰۷: اسلام همین کاری را که ما میکنیم، سرپنجهی کارگر انجام میدهد و نانی برای خود و دیگران فراهم میآورد، عبادت و عمل صالح میداند. یعنی مسئلهی کارگر و کاری که انجام میدهد، محدود و محصور نیست به زندگی این دنیا؛ بلکه خدای متعال در نقشهی جامع زندگیِ طولانی بشر در دنیا و آخرت، برای این حقیقت، برای این پدیده – یعنی پدیدهی کار – یک جایگاه والائی درست کرده است. پیغمبر اکرم فرمود: «هذه ید لا تمسّها النّار»( اُسد الغابه ، ابن اثیر ج ۲ ص ۲۶۹). وقتی پیغمبر دست کارگر را گرفت و بوسید، همه تعجب کردند. حضرت فرمود: این دستی است که آتش آن را لمس نمیکند؛ این دستی است که به آتش نمیرسد. یعنی نماز شب هم که میخوانیم، قرآن هم که میخوانیم، توسل هم که به خدای متعال میکنیم، در واقع حجابهای بین خودمان و آتش را ایجاد میکنیم. کار هم که میکنیم، با همین کار، بین خودمان و آتش، ایجاد مانع و حجاب میکنیم. این خیلی چیز بالائی است، خیلی چیز مهمی است. این، نگاه اسلام است.
بیانات امام خامنهای در دیدار جمعی از کارگران و معلمان کشور، ۱۳۷۵٫۰۲٫۱۲: امروز هر حرکت علمی و فرهنگی و کاری که در خدمت نظام و کشور جمهوری اسلامی و برای نوسازی و پیشرفت و آبادانی این کشور انجام میگیرد، یک عبادت است.
[۴۵۰] بیانات امام خامنهای در خطبههای نماز جمعهی تهران، ۱۳۸۴٫۰۷٫۲۹: بعضىها دعا و عبادت و توبه را مىگذارند براى دوران پیرى؛ این اشتباه بزرگى است.
بیانات امام خامنهای در دیدار مسئولان نظام، ۱۳۹۷٫۰۳٫۰۲: خداوند متعال به کسی مثل پیغمبر، به انسان والایی مثل رسولالله در سورهی مزّمّل [میفرماید]: بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ * یا اَیُّهَا المُزَّمِّل * قُمِ الَّیلَ اِلّا قَلیلًا * نِصفَهُ اَوِ انقُص مِنهُ قَلیـلًا * اَو زِد عَلَیهِ وَ رَتِّلِ القُرءانَ تَرتیلًا؛ نیمی از شب -یا زیادتر یا کمتر- برخیز عبادت کن، دعا کن، مناجات کن، قرآن بخوان، آن ساعات را مشغول باش؛ چرا؟ اِنّا سَنُلقی عَلَیکَ قَولًا ثَقیلًا؛ کارَت مشکل است، کار سنگینی بر دوش تو است، قول ثقیلی را به تو القا خواهیم کرد؛ باید آن را بتوانی تحمّل کنی. اگر این بیداریِ نیمهشب، این تضرّع، این دعا، وجود داشت، میتوانی این بار را تحمّل کنی و ببری و به منزل برسانی؛ اگر نه، نه. وضع ما اینجوری است. عزیزان من! ما اگر بنیهی معنوی خودمان را تقویت نکنیم [نمیتوانیم]؛ هرجا که هستیم… همه مخاطب این خطابیم که «اِنّا سَنُلقی عَلَیکَ قَولًا ثَقیلًا».
[۴۵۱] بیانات امام خامنهای در دیدار کارگزاران حج، ۱۳۸۱٫۱۰٫۲۵: حج، یک حرکت عبادی خالصِ عمیق توأم با خضوع، خشوع، ذکر، عبادت، تضرّع و توسّل وهمراه با حالت اجتماعی است.
[۴۵۲] بیانات امام خامنهای در دیدار نمایندگان مجلس، ۱۳۸۱٫۰۳٫۰۷: مهم این است که نیّت خدمت و حرکت در راه انجام وظیفه را حفظ کنیم؛ آنگاه همهی کارها دارای اجر خواهد بود.
بیانات امام خامنهای در دیدار فرماندهان نیروی انتظامی جمهوری اسلامی، ۱۳۹۴٫۰۲٫۰۶: کار شما[نیروی انتظامی] از جملهی کارهایی است که خیلی راحت میتواند نیّت الهی و قصد قربت در آن راه پیدا کند. همهی کارها را میشود برای خدا انجام داد؛ حتّی تلاش معاش را هم میشود برای خدا انجام داد و قصد الهی کرد؛ امّا در بعضی از کارها قصد خدایی کردن خیلی راحتتر است؛ از جمله کار شما. چون کار شما خدمت به جامعه است، خدمت به مردم است، خدمت به جمهوری اسلامی است، خدمت به اسلام است، نصرت اسلام است. همین آیهای که الان این جوان عزیز اینجا خواندند که «یاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا کونوا اَنصارَ الله»( سوره مبارکه الصف آیه ۱۴) – نصرت خدا کنید؛ جزو ناصران و کمککنندگان و نصرتکنندگان خدا باشید – خب، یکی [از مصادیقش]همین است؛ کار شما جزو کارهایی است که حقیقتاً میتواند نصرت اسلام باشد، نصرت دین باشد، کمک به مردم باشد. بنابراین قصد قربت، که شما بگویید خدایا! من این خدمتی که میکنم، این ساعتی که در اداره هستم، این ساعتی که سر پُست هستم، این تلاشی که برای بهبود کار انجام میدهم، این پنج دقیقهای که بیشتر از وقت مقرّر در اداره میمانم و کار انجام میدهم، این را برای تو انجام میدهم، فرصتی است برای اینکه کار شما برای خدا انجام بگیرد.
بیانات امام خامنهای در دیدار فرماندهان نیروی انتظامی جمهوری اسلامی، ۱۳۹۴٫۰۲٫۰۶: همهی کارها را میشود برای خدا انجام داد؛ حتّی تلاش معاش را هم میشود برای خدا انجام داد و قصد الهی کرد.
[۴۵۳] پیام امام خامنهای به مناسبت برگزاری دهمین اجلاس سراسری نماز، ۱۳۷۹٫۰۶٫۱۹: عبادات اسلامی و بیش از همه نماز، برای زدودن این آفت [تکبّر] از جانِ آدمیان، از جمله درمانهای مؤثر و کارآمد میباشند.
نماز، آنگاه که با حال و حضور و آداب، گزارده شود روح آدمی را به نیازمندی ذاتی وی آشنا میسازد، و ریشهی کبر و تفاخر و جبروتِ موهوم را در درونِ او میسوزاند. خشوع در برابر پروردگار، نور بصیرت را بر دلِ او میتاباند و سایهی وَهْم آلودِ خود بزرگ بینی را از آن میزداید: «فرض اللَّه الایمان تطهیراً من الشرک والصّلاه تنزیهاً من الکبر»(نهج البلاغه، حکمت ۲۵۲)
چه نیکو است به سخن پیشوای پرهیزکاران و امیر مؤمنان علیهالسّلام گوش فرا دهیم و ستایش نماز را در سالی که مزیّن به نام والای اوست، از بیانِ ستودهی او بشنویم. در نهجالبلاغه چنین آمده است. «و عن ذلک ما حرس اللَّه عبادهالمؤمنین بالصلوات والزکوات و مجاهدهالصیام فیالایام المفروضات، تسکیناً لاَطرافهم و تخشیعاً لابصارهم و تذلیلاً لنفوسهم و تخفیضاً لقلوبهم و اذهاباً للخُیلاء عنهم».(نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲) یعنی: خداوند بندگانِ مؤمن را بانمازها و زکاتها و روزههای دشوار از کبر و خودبینی محافظت و حراست میکند: به پیکر آنان آرامش میبخشد، به دیدگان آنان فروتنی میدهد، نَفْس آنان را رام میسازد، دلهای آنان را افتادگی میآموزد، و خودپسندی را از آنان دور میکند.
در کشور اسلامیِ ما همهی آحاد مردم، بویژه بلندپایگان علمی و اجتماعی و مالی، به این خصوصیات نیازمندند. بلای طغیان، و تجاوز، و زورگوئی، و زیادهطلبی، و تحقیر دیگران، و نادیده گرفتن حقِ صاحبانِ حق، امروزه بزرگترین آفت جوامعِ بشری و جامعهی جهانی است و علاج این همه، در این بیان والای علوی علیهالسّلام است.
[۴۵۴] پیام امام خامنهای به مناسبت برگزاری دهمین اجلاس سراسری نماز، ۱۳۷۹٫۰۶٫۱۹: عبادات اسلامی و بیش از همه نماز، برای زدودن این آفت [تکبّر] از جانِ آدمیان، از جمله درمانهای مؤثر و کارآمد میباشند.
نماز، آنگاه که با حال و حضور و آداب، گزارده شود روح آدمی را به نیازمندی ذاتی وی آشنا میسازد، و ریشهی کبر و تفاخر و جبروتِ موهوم را در درونِ او میسوزاند. خشوع در برابر پروردگار، نور بصیرت را بر دلِ او میتاباند و سایهی وَهْم آلودِ خود بزرگ بینی را از آن میزداید: «فرض اللَّه الایمان تطهیراً من الشرک والصّلاه تنزیهاً من الکبر»(نهج البلاغه، حکمت ۲۵۲)
چه نیکو است به سخن پیشوای پرهیزکاران و امیر مؤمنان علیهالسّلام گوش فرا دهیم و ستایش نماز را در سالی که مزیّن به نام والای اوست، از بیانِ ستودهی او بشنویم. در نهجالبلاغه چنین آمده است. «و عن ذلک ما حرس اللَّه عبادهالمؤمنین بالصلوات والزکوات و مجاهدهالصیام فیالایام المفروضات، تسکیناً لاَطرافهم و تخشیعاً لابصارهم و تذلیلاً لنفوسهم و تخفیضاً لقلوبهم و اذهاباً للخُیلاء عنهم».(نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲) یعنی: خداوند بندگانِ مؤمن را بانمازها و زکاتها و روزههای دشوار از کبر و خودبینی محافظت و حراست میکند: به پیکر آنان آرامش میبخشد، به دیدگان آنان فروتنی میدهد، نَفْس آنان را رام میسازد، دلهای آنان را افتادگی میآموزد، و خودپسندی را از آنان دور میکند.
در کشور اسلامیِ ما همهی آحاد مردم، بویژه بلندپایگان علمی و اجتماعی و مالی، به این خصوصیات نیازمندند. بلای طغیان، و تجاوز، و زورگوئی، و زیادهطلبی، و تحقیر دیگران، و نادیده گرفتن حقِ صاحبانِ حق، امروزه بزرگترین آفت جوامعِ بشری و جامعهی جهانی است و علاج این همه، در این بیان والای علوی علیهالسّلام است.
[۴۵۵] پیام امام خامنهای به مناسبت برگزاری دهمین اجلاس سراسری نماز، ۱۳۷۹٫۰۶٫۱۹: عبادات اسلامی و بیش از همه نماز، برای زدودن این آفت [تکبّر] از جانِ آدمیان، از جمله درمانهای مؤثر و کارآمد میباشند.
نماز، آنگاه که با حال و حضور و آداب، گزارده شود روح آدمی را به نیازمندی ذاتی وی آشنا میسازد، و ریشهی کبر و تفاخر و جبروتِ موهوم را در درونِ او میسوزاند. خشوع در برابر پروردگار، نور بصیرت را بر دلِ او میتاباند و سایهی وَهْم آلودِ خود بزرگ بینی را از آن میزداید: «فرض اللَّه الایمان تطهیراً من الشرک والصّلاه تنزیهاً من الکبر»(نهج البلاغه، حکمت ۲۵۲)
چه نیکو است به سخن پیشوای پرهیزکاران و امیر مؤمنان علیهالسّلام گوش فرا دهیم و ستایش نماز را در سالی که مزیّن به نام والای اوست، از بیانِ ستودهی او بشنویم. در نهجالبلاغه چنین آمده است. «و عن ذلک ما حرس اللَّه عبادهالمؤمنین بالصلوات والزکوات و مجاهدهالصیام فیالایام المفروضات، تسکیناً لاَطرافهم و تخشیعاً لابصارهم و تذلیلاً لنفوسهم و تخفیضاً لقلوبهم و اذهاباً للخُیلاء عنهم».(نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲) یعنی: خداوند بندگانِ مؤمن را بانمازها و زکاتها و روزههای دشوار از کبر و خودبینی محافظت و حراست میکند: به پیکر آنان آرامش میبخشد، به دیدگان آنان فروتنی میدهد، نَفْس آنان را رام میسازد، دلهای آنان را افتادگی میآموزد، و خودپسندی را از آنان دور میکند.
در کشور اسلامیِ ما همهی آحاد مردم، بویژه بلندپایگان علمی و اجتماعی و مالی، به این خصوصیات نیازمندند. بلای طغیان، و تجاوز، و زورگوئی، و زیادهطلبی، و تحقیر دیگران، و نادیده گرفتن حقِ صاحبانِ حق، امروزه بزرگترین آفت جوامعِ بشری و جامعهی جهانی است و علاج این همه، در این بیان والای علوی علیهالسّلام است.
[۴۵۶] بیانات امام خامنهای در دیدار کارگزاران نظام، ۱۳۷۸٫۰۱٫۱۶: بزرگترین تعریف برای یک انسان – در معیارهای الهی و اسلامی – عبودیت خداست. «اشهد انّ محمداً عبده و رسوله»، «رسول» را بعد از «عبد» ذکر میکند. (الکافی (ط – الإسلامیه)، ج۲، ص: ۵۱۸) امیرالمؤمنین این است. معنای ولایت در اصطلاح و استعمال اسلامی، این است؛ یعنی حکومتی که در آن، اقتدارِ حاکمیت هست، ولی خودخواهىِ سلطنت نیست، جزم و عزم قاطع هست – که «فاذا عزمت فتوکل علی الله» (سوره مبارکه آل عمران آیه ۱۵۹) – اما استبداد به رأی نیست. کسانی که با حکومت و با ولایت اسلامی، دشمنی میکنند، از این چیزها میترسند؛ با اسلامش بدند! اسم ولایت را حمل کردن بر مفاهیمی که یا ناشی از بیاطّلاعی و بیسوادی و کج فهمی است، یا ناشی از غرض و عناد است! ولایت، یعنی حکومتی که در آن در عین وجود اقتدار، در عین وجود عزّت یک حاکم و جزم و عزم و تصمیم قاطع یک حاکم، هیچ نشانهای از استبداد و خودخواهی و خود رأیی و زیادهطلبی و برای خود طلبی و اینها نیست. این، آن نشانه اصلی برای این حکومت است. بدیهی است که در چنین حکومتی، عدالت باید زنده شود. هرچه که ما در امر عدالت، کوتاه بیاییم، ضعف ما در این خصوصیات است. این که من بارها میگویم تا رسیدن به نقطه مطلوبِ حکومت اسلامی، فاصله داریم – اگرچه با حکومتهای مادّی هم خیلی فاصله داریم؛ اما تا آن نقطه اصلی هم فاصله زیادی داریم – بهخاطر این است. هرچه و هرجا که در امر عدالت، در امر محو شدن و هضم شدن در اراده الهی و احکام الهی، کوتاه بیاییم، ناشی از ضعفهای شخصی ماست، والّا حکم اسلامی و ولایت اسلامی این است.
بیانات امام خامنهای در دیدار معلمان و فرهنگیان سراسر کشور، ۱۳۹۳٫۰۲٫۱۷: همهى عرض و طول زندگى ما میتواند زمینهاى باشد براى بندگى درست، که سعادت واقعى هم در همین است .
بیانات امام خامنهای در دیدار دانشجویان کرمانشاه، ۱۳۹۰٫۰۷٫۲۴: جامعهی اسلامی یعنی چه؟ یعنی جامعهای که در آن، آرمانهای اسلامی، اهداف اسلامی، آرزوهای بزرگی که اسلام برای بشر ترسیم کرده است، تحقق پیدا کند. جامعهی عادل، برخوردار از عدالت، جامعهی آزاد، جامعهای که مردم در آن، در ادارهی کشور، در آیندهی خود، در پیشرفت خود دارای نقشند، دارای تأثیرند، جامعهای دارای عزت ملی و استغنای ملی، جامعهای برخوردار از رفاه و مبرای از فقر و گرسنگی، جامعهای دارای پیشرفتهای همهجانبه – پیشرفت علمی، پیشرفت اقتصادی، پیشرفت سیاسی – و بالاخره جامعهای بدون سکون، بدون رکود، بدون توقف و در حال پیشروی دائم؛ این آن جامعهای است که ما دنبالش هستیم. البته این جامعه تحقق پیدا نکرده، ولی ما دنبال این هستیم که این جامعه تحقق پیدا کند. پس این شد هدف اصلی و مهمِ میانهی ما.
چرا میگوئیم میانه؟ به خاطر اینکه این جامعه وقتی تشکیل شد، مهمترین مسئولیت این جامعه این است که انسانها بتوانند در سایهسار چنین اجتماعی، چنین حکومتی، چنین فضائی، به کمال معنوی و کمال الهی برسند؛ که: «ما خلقت الجنّ و الانس الّا لیعبدون»؛(سوره مبارکه الذاریات آیه ۵۶) انسانها به عبودیت برسند. «لیعبدون» را معنا کردند به «لیعرفون». این معنایش این نیست که «عَبَدَ» به معنای «عَرَفَ» است – عبادت به معنای معرفت است – نه؛ بلکه به معنای این است که عبادت بدون معرفت معنی ندارد، امکان ندارد، عبادت نیست. بنابراین جامعهای که به عبودیت خدا میرسد، یعنی به معرفت کامل خدا میرسد، تخلق به اخلاقالله پیدا میکند؛ این، آن نهایت کمال انسانی است. بنابراین هدف نهائی، آن است؛ و هدف قبل از آن، ایجاد جامعهی اسلامی است، که هدف بسیار بزرگ و بسیار والائی است.
[۴۵۷] بیانات امام خامنهای در دیدار اقشار مختلف مردم در سالروز میلاد حضرت علی (علیهالسلام)، ۱۳۸۷٫۰۴٫۲۶: این ایام عبادت را – این ماه رجب را، ماه شعبان را و بالاتر، ماه رمضان را – دست کم نباید گرفت.
[۴۵۸] بیانات امام خامنهای در دیدار جمعی از اعضای گروههای جهادی، ۱۳۹۸٫۰۵٫۱۰: در یک منطقهای یک مشت جوان دارند کار میکنند، حتماً نمازشان را در مسجد بخوانند و اوّل وقت بخوانند و نماز خوب و با توجّه بخوانند. رعایت اخلاص؛ سعی کنند که کار را برای خدا انجام بدهند که این کار در سنین ماها کار سختی است؛ اگر سابقه نداشته باشیم، نکرده باشیم، از جوانی به فکرش نبوده باشیم و حالا بخواهیم خودمان را مخلصاً وارد میدان بکنیم، خیلی کار سختی است. در سنین شماها خیلی کار آسانی است؛ در سنین جوانی اخلاص آسان است. میتوانید واقعاً نیّتتان را برای خدا خالص کنید؛ وقتی که نیّت را خالص کردید، رحمت الهی و هدایت الهی از همه طرف برای شما میبارد؛ هُدًی لِلمُتَّقین؛ قرآن هدایت خودش را برای متّقین قرار میدهد.
[۴۵۹] بیانات امام خامنهای در دیدار جمعی از اعضای گروههای جهادی، ۱۳۹۸٫۰۵٫۱۰: در یک منطقهای یک مشت جوان دارند کار میکنند، حتماً نمازشان را در مسجد بخوانند و اوّل وقت بخوانند و نماز خوب و با توجّه بخوانند. رعایت اخلاص؛ سعی کنند که کار را برای خدا انجام بدهند که این کار در سنین ماها کار سختی است؛ اگر سابقه نداشته باشیم، نکرده باشیم، از جوانی به فکرش نبوده باشیم و حالا بخواهیم خودمان را مخلصاً وارد میدان بکنیم، خیلی کار سختی است. در سنین شماها خیلی کار آسانی است؛ در سنین جوانی اخلاص آسان است. میتوانید واقعاً نیّتتان را برای خدا خالص کنید؛ وقتی که نیّت را خالص کردید، رحمت الهی و هدایت الهی از همه طرف برای شما میبارد؛ هُدًی لِلمُتَّقین؛ قرآن هدایت خودش را برای متّقین قرار میدهد.
[۴۶۰] سخنرانی امام خامنهای در دیدار با اقشار مختلف مردم (روز سیام ماه مبارک رمضان)، ۱۳۶۹٫۰۲٫۰۶: اگر در حال عبادت، توجه نبود و روح عبادت – که همان عبودیت و انس به خدا و تسلیم در مقابل اوست – مورد توجه قرار نگرفت، آن وقت خطرهاى گوناگونى در سر راه انسان قرار مىگیرد، که تحجر یکى از آنهاست.
[۴۶۱] بیانات امام خامنهای در دیدار اعضای کادر مرکزی حزباللَّه لبنان، ۱۳۷۰٫۱۲٫۱۳: به اعتقاد من بایستی مهمترین امر در ذهنتان[کادر مرکزی حزب الله] این باشد که به خدا توکل کنید و حقیقتاً به معنای واقعی کلمه از او کمک بخواهید و از او استغاثه کنید. اشخاصِ ما عجزهیی بیش نیستیم؛ این عجز را بایستی به قدرت بینهایت پروردگار وصل کنیم، تا بکلی آسیبناپذیر شویم. من طهارت و صفای شما را میدانم؛ اما روز به روز باید این بیشتر بشود. توسلات و توجهاتتان را به پروردگار بیشتر کنید. نوافل مخصوصاً نافلهی شب وسیلهی مهمی است. شما ببینید که خداوند متعال در سورهی مزمل با پیامبر خودش چگونه حرف میزند. بعد از آنکه او را به برخاستن در شب و تضرع در نیمهی شب امر میکند، میفرماید: «انّا سنلقی علیک قولا ثقیلا». البته قیام او با قیام امثال ما فرق میکند؛ طبعاً آن ثقلی که بر دوش آن بزرگوار بود، با ثقلهایی که بر دوش لاغر و ضعیف ما هست، فرق میکند؛ به همان نسبت، خود ما هم کوچک و ضعیفیم و همان تمرین برای ما هم لازم است. من در زندگی امام بزرگوارمان (رضوان الله تعالی علیه) این را یافتم که وقتی بار عظیمی بدون سابقه بر دوش او قرار میگرفت، با اتصال و ارتباط معنوی و قلبی، خودش را تقویت میکرد. در این اواخر، معمولًا ایشان در ماه رمضان با کسی ملاقات نمیکردند. من بعد از ماه رمضان که ایشان را زیارت میکردم، بوضوح میدیدم که نورانیتر شدهاند؛ به خاطر همین نورانیت بود که ایشان تا آخرین ماههای عمرشان مثل کوه ایستاده بودند. سن پیری معمولًا فصل ضعف و انحطاط جسمی و روحی در انسان است؛ ولی جوان از لحاظ روحی و جسمی هر دو قوی است؛ اما این را بایستی به خدای متعال وصل کند، تا در او هیچچیزی نفوذ نکند. بههرحال، در این مبارزهی عظیمی که در مقابل شماست و باید آن را ادامه بدهید، من تقویت جانب معنوی را واجب میدانم.
بیانات امام خامنهای در دیدار شرکتکنندگان در ششمین همایش ملی نخبگان جوان، ۱۳۹۱٫۰۷٫۱۲: وقتی دل شما نخبگان با خدا بود، دانش شما دیگر در خدمت بمب اتم یا سلاح سمّی یا شیوههای اقتصادیِ نابود کنندهی ثروت ملتها به کار نمیرود.
بیانات امام خامنهای در دیدار رئیس جمهور و اعضای هیأت دولت، ۱۳۸۵٫۰۶٫۰۶: «انس با خدا»، «انس با قرآن» و «استمداد دائمی از خدا»؛ این آخری – که از شاخصههای اصولگرایی است – تصمینکنندهی همهی آن چیزهایی است که قبلاً عرض کردیم. انس با خدا یادتان نرود. ما بارها میگوییم که خدمات مسئولان نظام از هر عبادتی بالاتر است؛ این حرف درستی است و مبالغه هم در آن نیست. اما بدانید، این خدمات، آن وقتی خدمت خواهد شد و آن وقتی با خلوص و درخشش و شفافیت خود باقی خواهد ماند که شما دلتان با خدا مأنوس باشد. اگر دل از خدا غافل شد، اگر دل رابطهی خودش را با ذکر و توجه و خشوع از دست داد، همین خدمتی که ما میگوییم بالاترین عبادت است، همین خدمت، مشوب خواهد شد؛ اصلاً به کلی مشوب میشود و در آن اغراض و هواها میآید. جهاد در میدان جنگ و میدان نظامی که اینقدر عظمت دارد، اگر با اهداف خدایی نباشد و بدون ارتباط با خدا باشد، به یک چیز کمارزش یا بیارزش و گاهی هم ضد ارزش، تبدیل میشود! لذا من بر این امر تأکید و اصرار دارم؛ بخصوص حالا که ماه شعبان هم هست. در این صلوات ماه شعبان – صلواتی که وارد شده و اول ظهر خوانده میشود – «الّلهم صلّ علی محمّد و آل محمّد شجره النبوّه و موضع الرّساله»، تا میرسد به اینجا «و هذا شهر نبیّک سیّد رسلک شعبان الّذی حففته منک بالرّحمه و الرّضوان»؛ این ماه پوشیده و محفوفشدهی به رحمت و رضوان الهی است؛ آن وقت «الّذی کان رسول اللَّه صلی اللَّه علیه و آله یدأب فی صیامه و قیامه فی لیالیه و ایّامه بخوعا لک فی اکرامه و اعظامه الی محل حمامه»(مصباح المتهجد ،شیخ طوسی ص۸۲۸) یعنی تا دم مرگ، پیغمبر این حالت را حفظ کرد؛ ماه شعبان که میشد، ماه صیام و قیام پیغمبر بود – قیام یعنی برخاستن در نیمههای شب و تضرع، ذکر و خشوع، و صیام هم که روزهی روز هست – این روش پیغمبر بود. ببینید پیغمبر با آن عظمت مقامش و با آن رسیدن به عالیترین مرتبهی عصمت، در عین حال از این تلاش و مجاهدتی که او را دائم به خدا نزدیکتر و متذکرتر کند، تا دم مرگ باز نمیایستاد. چون پیغمبر هم روزبهروز تکامل پیدا میکرد. پیغمبرِ سال اول بعثت با پیغمبرِ سال بیستوسوم بعثت، یکجور نبودند؛ پیغمبر بیستوسه سال در تقرب پروردگار جلو رفته بود. اما حتّی تا همان سال آخر هم – که مراحل عالی انسانیت که اصلاً در عقل هیچ انسانی نمیگنجد، او طی کرده بود – از ذکر و ارتباط و اتصال و خشوع غافل نمیماند. ماها که خیلی عقبیم، خیلی احتیاج داریم. ما بیشتر از آن بزرگوار احتیاج داریم؛ منتها همت ما آنقدر نیست. به هر حال، ارتباط با قرآن را، نماز اول وقت را، قرآن خواندنِ هر روز را، توجه و ذکر و استمداد از خداوند را، متوسل شدن در آن جاهایی که کار مشکل میشود، آن جاهایی که بار سنگین میشود و از خدا طلب کمک کردن، اینها را فراموش نکنید، اینها بسیار مهم است.
[۴۶۲] پیام تلویزیونی امام خامنهای درباره وضعیت بیماری کرونا، ۱۴۰۰٫۰۵٫۲۰: تذکّر آخر من هم مسئلهی دعا و توسّل و تضرّع است. همهی این چیزهایی که گفتیم اسباب و سبب هستند، مسبّبالاسباب خداوند قادر و حکیم است، که «تَسَبَّبَت بِلُطفِکَ الاَسباب».(صحیفه سجادیه، دعای هفتم) بایستی از خدای متعال درخواست کرد. این مجالس عزاداری هم جای خوبی است، زمینهی خوبی است برای تضرّع، برای توسّل، برای توجّه به پروردگار و خواستن از خدا. دعا کنیم، استغفار کنیم و از خدای متعال لطفش را طلب کنیم؛ انشاءالله خدای متعال هم لطف خواهد کرد.
بیانات امام خامنهای در جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا، ۱۳۹۹٫۰۸٫۰۳: همهی این چیزهایی که گفتیم ابزارند؛ آن کسی که به این ابزارها جان میدهد و روح میدهد، خدا است. وَ تَسَبَّبَت بِلُطفِکَ الاَسباب؛(دعای هفتم صحیفه سجادیه) سببها را تو سبب میکنی. از خدای متعال باید خواست، دعا کرد، تضرّع کرد؛ که اگر انشاءالله نظر لطف پروردگار به ملّت ما باشد -که همیشه بوده؛ در این قضیّه هم قطعاً خوبانی هستند که [اگر] دستشان را به دعا بلند کنند، دعا کنند، از خدا بخواهند، نظر لطف پروردگار باز هم متوجّه این ملّت خواهد شد- در این صورت واقعاً همهی این چیزهایی که گفته شد، این ابزارها، این اسباب، انشاءالله اثر خواهد گذاشت و [نتیجه] تحقّق پیدا خواهد کرد. هم دعا کنیم، هم تضرّع کنیم، هم استغفار کنیم؛ اللَهُمَّ اغفِر لِیَ الذُّنوبَ الَّتی تُنزِلُ النِّقَم؛ بعضی از گناهان هست که نقمت الهی را بر انسانها، بر اجتماعات، بر افراد نازل میکند. اللَهُمَّ اغفِر لِیَ الذُّنوبَ الَّتی تَحبِسُ الدُّعاءَ اللَهُمَّ اغفِر لِیَ الذُّنوبَ الَّتی تُنزِلُ البَلاء.(مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج۲، ص: ۸۴۴) استغفار لازم است؛ استغفار کنیم تا خدای متعال انشاءالله تفضّل کند و از این گردنه عبور کنیم.
[۴۶۳] شرح حدیثی قدسی توسط امام خامنهای درباره اهمیت دعا کردن در ابتدای جلسه درس خارج فقه، ۱۳۹۷٫۰۱٫۱۹: حَدَّثَنا مُحَمَّدُ بنُ مُحَمَّدٍ قَالَ: اَخبَرَنی اَبو حَفصٍ عُمَرُ بنُ مُحَمَّدٍ قالَ: حَدَّثَنا عَلیُّ بنُ مَهرَوَیهِ اَلْقَزوینیُّ قالَ: حَدَّثَنا دَاوُدُ بنُ سُلَیمَانَ قالَ: حَدَّثَنا الرِّضا عَلیُّ بنُ مُوسىٰ (عَلَیهِ السَّلامُ) قالَ حَدَّثَنی اَبی مُوسَىبنُجَعفَرٍ قالَ حَدَّثَنی اَبی جَعفَرٍ قالَ حَدَّثَنی اَبی مُحَمَّدُبنُعَلیٍّ قالَ حَدَّثَنی اَبی عَلیُّ بنُ الحُسَینِ زَینُ العابِدینَ، قالَ حَدَّثَنی اَبی الحُسَینُ بنُ عَلیٍّ، قالَ حَدَّثَنی اَبی عَلیُّ بنُ اَبی طالِبٍ اَمیرُالمُؤمِنینَ (عَلَیهِمُ السَّلامُ) قالَ، قالَ رَسولُ اللهِ (صَلَّى اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ)، قالَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ یَا اِبنَ آدَمَ! کُلُّکُم ضَالٌّ اِلّا مَن هَدَیتُ وَ کُلُّکُم عائِلٌ اِلّا مَن اَغنَیتُ وَ کُلُّکُم هالِکٌ اِلّا مَن اَنجَیتُ فَاسأَلونی اَکفِکُم وَ اَهدِکُم سَبیلَ رُشدِکُم.(الأمالی (للطوسی)، النص، ص: ۱۶۶)
کُلُّکُم ضَالٌّ اِلّا مَن هَدَیت
سند طولانیِ شریفِ زرّین و نورانی این حدیث، میرسد به اینجا که خدای متعال خطاب میکند به امثال بنده و شما که این را بدانید، اگر هدایت الهی نباشد، کمک الهی نباشد و دل شما را، ذهن شما را به سمت حقیقت گرایش ندهد و کمک نکند، همهی شما در گمراهی باقی خواهید ماند. خداوند به پیغمبرش میگوید: وَ وَجَـدَکَ ضالًّا فَهَدیٰ؛(من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص: ۴۸۸) در دعا وارد شده است که «اِلٰهی تَمَّ نورُکَ فَهَدَیتَ فَلَکَ الحَمدُ رَبَّنا»؛(من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص: ۴۹۰) اگر چنانچه نور الهی و هدایت الهی و انگشت اشارهی حضرت حق عزّوجل نبوده باشد، ماها در وادی حیرت و ضلالت باقی میمانیم. خب حالا پس باید چه کار کنیم؟ باید از خدای متعال هدایت بخواهیم. یکی از دعاهای خیلی مهم همین است. ماه رجب است و [بعد] ماه شعبان و ماه رمضان -[یعنی] ماههای دعا- یکی از دعاهایی که میکنید و میکنیم، باید طلب هدایت از پروردگار باشد و از خدا هدایت بخواهیم؛ اگر لحظهای هدایت الهی سلب بشود، ممکن است پایمان را کج بگذاریم، ممکن است زاویه پیدا کنیم، ممکن است گمراه بشویم، ممکن است گاهی ۱۸۰ درجه عوض بشویم؛ کمااینکه میبینید که از این قبیل هست؛ هدایت الهی مانع از این گمراهیها است.
وَ کُلُّکُم عائِلٌ اِلّا مَن اَغنَیت
[در ادامهی حدیث میفرمایند] همهی شما فقیر و تهیدستید، مگر آن کسی که من او را غنی کنم. غنا را هم از خدای متعال باید خواست؛ دنبال غنا به درِ خانهی این و آن نباید رفت. این را ما یاد بگیریم که به خاطر غنا، دنبال این و آن نیفتیم. گاهی اوقات انسان به طمع غنا دنبال این و آن میافتد و هیچ کدام -نه محبّت آنها و نه غنا- گیرش نمیآید و از دست میدهد آن نور توحیدی را که خدای متعال در دل انسان قرار داده. این هم مطلب بعدی.
وَ کُلُّکُم هالِکٌ اِلّا مَن اَنجَیت
و اگر چنانچه من شما را نجات ندهم، همهی شما در وادی هلاکت خواهید افتاد.
فَاسأَلونی اَکفِکُم وَ اَهدِکُم سَبیلَ رُشدِکُم
نتیجه این است که از من بخواهید، دعا کنید؛ این ترغیب به دعا کردن است. ما دعا را دستِکم نباید بگیریم، خواستن از خدای متعال را دستِکم نباید بگیریم. هر چه هم بتوانید این دعا را، این درخواست از ساحت پروردگار را در یک فضایی انجام بدهید که حال خوشی برای شما وجود داشته باشد، زمینه برای تضرّع فراهم باشد؛ در دعا هست: لا یُنجی مِنکَ اِلَّا التَّضَرُّعُ اِلَیک؛(۴) [باید] تضرّع را بتوانیم انجام بدهیم؛ تضرّع خیلی چیز پُرقیمتی است که انسان بتواند پیش خدای متعال تضرّع کند. اگر پیش خدای متعال تضرّع کردید، آن وقت پیش قدرتهای پوشالی، قدرتهای اسمی، نمایشها و نمودارهای دروغین قدرت، میتوانید سرتان را بالا بگیرید و تضرّع نکنید. اگر پیش خدا تضرّع نکردیم، آن وقت در مقابل قدرتهای پوشالی احساس ضعف میکنیم، احساس میکنیم که بایستی از آنها کمک بخواهیم. [خدا میفرماید: من میتوانم] شما را حفظ کنم و نگهداری کنم و مانع بشوم از اینکه بلایا به سمت شماها سرازیر بشود؛ از من بخواهید تا شما را هدایت کنم. این [روایت] دعوت به دعا است؛ همچنان که در قرآن هم دعوت شدهایم و امر شده است که ما دعا کنیم، سؤال کنیم، از خدا بخواهیم و این همه در دعاهای فراوان این معانی آمده، این روایت هم در همین معنا است.
[۴۶۴] بیانات امام خامنهای در دیدار شاعران مذهبیسرا، ۱۳۹۵٫۱۲٫۰۵: این دعاهای صحیفهی سجّادیّه بحر موّاج معارف اسلامی است. شما این دعای اوّل صحیفهی سجّادیّه را که در[بارهی] توحید است نگاه کنید، دعای دوّم را که دربارهی پیغمبر است نگاه کنید، دعای سوّم را که دربارهی مؤمنین است نگاه کنید، ببینید اصلاً چه هست؛ دعای پنجم صحیفهی سجّادیّه: «اللَّهُمَّ أَغْنِنی عَنْ هِبَهِ الْوَهَّابِینَ بِهِبَتِک، وَ اکفِنی وَحْشَهَ الْقَاطِعِینَ بِصِلَتِک»اینها حرفهای خیلی مهمّی است؛ قطع قاطعین شما را وحشتزده نکند وقتی به خدا متّصلید. اینکه میگوید «وَ اکفِنی» این در واقع دارد درس میدهد به ما؛ فقط خواستن از خدا نیست، خواستن از خدا هم هست امّا فقط آن نیست. دارد به ما میگوید شما اکتفا کن به صلهی با پروردگار. بگذار همهی دنیا [ارتباطشان را] قطع کنند، به قول خودشان [تو را] منزوی کنند. به درک! انزوای آنها چه ضرری به ما میزند؟ حالا از انزوا خارج شدیم، چه خیری بردیم؟ حالا مثلاً از انزوا خارج شدیم، کجاست [آن منفعت]؟ چه فایدهای را از خروج از انزوا [بردیم]؟ اینها ببینید معارف اسلامی است. «أَغْنِنی عَنْ هِبَهِ الْوَهَّابِینَ بِهِبَتِک» هبهی تو مهم است، بخشش تو مهم است، هبهی وهّابین چه اهمّیّت دارد که به ما هبه کنند و بخشش کنند و کمک کنند؟ غرض [اینکه] اینها یک دنیایی است. این دعای مکارم الاخلاق که دعای بیستم صحیفهی سجّادیّه است همینجور. آن دعای ظاهراً سی و دوّم که دعای بعد از نماز شب است که یک دریایی است، دعای عجیبی است که بعد از نماز شب [و] تهجّد خوانده میشود. و از این قبیل دعاهایی که در صحیفهی سجّادیّه است. اینها معارف است
[۴۶۵] بیانات امام خامنهای در دیدار خانوادههای شهدای هفتم تیر و جمعی از خانوادههای شهدای مدافع حرم، ۱۳۹۵٫۰۴٫۰۵: برادران و خواهران عزیز! این شبها را قدر بدانید، این ساعات را قدر بدانید؛ هم دعا کنید و با توجّه و با تضرّع از خدا بخواهید، هم دعا کنید و از خدا بخواهید که خدا دعای دیگر مردم را مستجاب کند. در این شبها -مثل دیشب، مثل فردا شب و مثل شب بیستوسوّم- که در اطراف و اکناف دنیای اسلام، هرجایی که اعتقاد به این معنا وجود دارد، صداها به تضرّع بلند است: اِلَیکَ عَجَّتِ الاَصواتُ بِصُنوفِ اللُّغات؛(الإقبال الاعمال (طبعه دار الکتب الإسلامیّه)، سیدبن طاووس ص ۳۳۹) صداها بلند است، گریهها، استغاثهها؛ دعا میکنند برای خودشان، برای دیگران، یکی از دعاهایتان این باشد که خدای متعال دعای مؤمنینی را که در این شبها دعا میکنند مستجاب کند؛ این را از خدا بخواهید.
[۴۶۶] بیانات امام خامنهای در دیدار جمعى از معلمان و فرهنگیان سراسر کشور، ۱۳۹۴٫۰۲٫۱۶: مضامین دعاها معرفت و توحید است، درس زندگی است
[۴۶۷] خطبههای امام خامنهای در نماز جمعه تهران، ۱۳۸۷٫۰۶٫۲۹: قدرتطلبی، دنبال جاه و مقام رفتن، دنبال دنیا به هر شکل آن رفتن، از نظر امیرالمؤمنین در همهی زمانها محکوم و مردود است… یاد خدا و توجه به ذکر و مناجات الهی، مهمترین علاجی است که امیرالمؤمنین برای این کار دارد
[۴۶۸] بیانات امام خامنهای در دیدار اقشار مختلف مردم در سالروز میلاد حضرت علی (علیهالسلام)، ۱۳۸۷٫۰۴٫۲۶: اگر بخواهیم… عدالت را اجرا کنیم، قدم اول این است که ما به کمک الهی اعتماد داشته باشیم و رابطهی دل خودمان را با خدا محکم کنیم؛ اینجا میرسیم به مسئلهی دعا، عبادت، تضرّع، مناجات و توسّل بالله… ما اگر بخواهیم در میدانهای زندگی، آن راه مستقیم و صراط قویمی را که اسلام به ما نشان داده است با قدرت طی کنیم، احتیاج داریم که رابطهمان را با مبدأ اعلی، با حضرت باریتعالی محکم کنیم. این رابطه با دعاست، با نماز است، با اجتناب از گناه است. لذا شما ببینید امیرالمؤمنین – آن مرد شجاعِ استوارِ قویای که شجاعت او در میدان جنگ جزو مشهورات عالم است که هیچ کس در او اختلاف ندارد – او وقتی در محراب عبادت قرار میگیرد، «یتململ تململ السّلیم»، مثل مارگزیده به خود میپیچد؛ اشک میریزد؛ گریه میکند؛ پیشانی به خاک میساید. دعای کمیل و این مناجات شعبانیهای را که منسوب به امیرالمؤمنین است نگاه کنید؛ ببینید چه تضرّعی میکند این انسان بزرگ و والا در مقابل پروردگار! این برای ما درس است
[۴۶۹] بیانات امام خامنهای در خطبههای نماز جمعهی تهران، ۱۳۸۶٫۰۶٫۲۳: استغفار یک دعا، یک خواستن است؛ باید انسان حقیقتاً از خدا بخواهد و مغفرت الهی و گذشت پروردگار را بطلبد
[۴۷۰] بیانات امام خامنهای در دیدار مسئولان نظام و سفرای کشورهای اسلامی، ۱۳۹۸٫۰۱٫۱۴: در مسئلهی مبعث یک نکتهای وجود دارد و آن، این است که از ارسال رسل، فرستادن پیامبران -که برای هدایت بشر است- در قرآن مکرّر در مکرّر تعبیر شده است به بعثت، برانگیختن؛ ارسال رسل را در قرآن تعبیر میکند به «بَعث»؛ لَقَد مَنَّ اللهُ عَلَی المُؤمِنینَ اِذ بَعَثَ فیهِم رَسولًا؛(سوره مبارکه آل عمران آیه ۱۶۴) هُوَالَّذی بَعَثَ فِی الاُمِّیّینَ رَسولًا؛(سوره مبارکه الجمعه آیه ۲) وَ لَقَد بَعَثنا فی کُلِّ اُمَّهٍ رَسولًا؛(سوره مبارکه النحل آیه ۳۶) نکتهی مهمّی است: «بَعث» است، برانگیختن است، یک حرکت معمولیِ درسآموز نیست. پیغمبری که در جامعهای ظهور میکند، فقط این نیست که آمده تا یک چیزهایی را به مردم یاد بدهد؛ بله، «یُعَلِّمُهُمُ الکِتابَ وَ الحِکمَه» هست، «یُزَکّیهِم»(سوره مبارکه البقره آیه ۱۲۹) هست امّا همهی اینها در قالب یک بعثت است، در قالب یک حرکت عظیم است. بعثت یعنی برانگیختگی. جهت این برانگیختگی چیست؟ سَمت و سوی این برانگیختگی چیست؟ سَمت و سو عبارت است از همان که در خود قرآن باز مکرّر ذکر شده است: وَ لَقَد بَعَثنا فی کُلِّ اُمَّهٍ رَسولًا اَنِ اعبُدُوا اللهَ وَ اجتَنِبُوا الطّاغوت؛ اوّلاً عبودیّت خدا، یعنی چهارچوب حیات را در خدمت اوامر الهی و نواهی الهی قرار دادن؛ و [ثانیاً] اجتناب از طاغوت. طاغوت کیست؟ همهی ظالمان، همهی پادشاهان خبیث، در مثل امروزی همهی رؤسای جمهور مثل اینهایی که امروز در آمریکا و در بعضی از کشورهای دیگر هستند -اینها همان طواغیتند- معنای اجتناب از طواغیت این نیست که دامنت را از آنها دور کن تا آلوده نشوی؛ معنایش این است که یک خطّی در مقابل خطّ توحید و خطّ عبودیّت الهی وجود دارد و آن، خطّ طاغوت است. کفر به طاغوت، همراه و ملازم با ایمان بالله است؛ این، جهت بعثت انبیا است.
[۴۷۱] بیانات امام خامنهای در مراسم بیست و هفتمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله)، ۱۳۹۵٫۰۳٫۱۴: یکی از عناوین و اوصافی که دربارهی امام راحل عظیمالشّأن ما، کمتر بهکار رفته است و کمتر از این عنوان استفاده کردهایم، عبارت است از یک عنوان جامع که من اینجور تعبیر میکنم: مؤمنِ متعبّدِ انقلابی. ما امام را با صفات متعدّدی همواره توصیف میکنیم امّا این صفت -که ما کمتر امام را با آن توصیف کردهایم- یک صفت جامع است؛ مؤمن است، متعبّد است، انقلابی است.
… عبد است، متعبّد است؛ یعنی خود را عبد میداند در مقابل پروردگار؛ این هم صفت بسیار مهمّی است. شما ملاحظه کنید، خدای متعال در قرآن، پیغمبر اکرم را با صفات متعدّدی ستوده است: وَ اِنَّکَ لَعَلَیٰ خُلُقٍ عَظیم،(سوره مبارکه القلم آیه ۴) فَبِما رَحمَهٍ مِنَ اللهِ لِنتَ لَهُم؛(سوره مبارکه آل عمران آیه ۱۵۹) و صفات متعدّد دیگر که هر کدام از اینها یک فصل فراوانی از خصوصیّات پیغمبر را بیان میکند؛ ولی آن صفتی که به ما مسلمانها دستور داده شده است که هر روز دربارهی پیغمبر در نمازهایمان تکرار کنیم این است که «اَشهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبدُهُ وَ رَسولُه»؛ این نشاندهندهی اهمّیّت عبودیّت است؛ عبد بودن آنچنان برجسته است که خدای متعال این صفت را به مسلمانان تعلیم میدهد که در نماز خود، هر روز چند مرتبه تکرار کنند؛ امام دارای این صفت بود، صفت عبودیّت؛ اهل خشوع بود، اهل تضرّع بود، اهل دعا بود؛ مؤمن متعبّد
بیانات امام خامنهای در دیدار جمعی از مداحان، ۱۳۸۲٫۰۵٫۲۸: آنچه اولیای دین را بر قلّه شرافت بشری قرار داده، از خود شخص شخیص نبىّاکرم و امیرالمؤمنین و بقیه این خاندان پاک گرفته – که اینها در عالم وجود نمونههای بیمانندند و شبیه اینها دیگر نیست – تا دیگران، اطاعت و عبودیّت و بندگی آنها برای خداست.
بیانات امام خامنهای در دیدار جمعی از مداحان، ۱۳۸۴٫۰۵٫۰۵: ارزش فاطمهی زهرا (سلاماللَّهعلیها) به عبودیت و بندگی خداست. اگر بندگی خدا در فاطمهی زهرا (سلاماللَّهعلیها) نبود، او صدیقهی کبری نبود. صدّیق یعنی چه؟ صدّیق کسی است که آنچه را میاندیشد و میگوید، صادقانه در عمل آن را نشان دهد. هرچه این صدق بیشتر باشد، ارزش انسان بیشتر است؛ میشود صدّیق؛ «اولئک مع الذین انعم اللَّه علیهم من النبیین و الصدیقین»(سوره مبارکه النساء آیه ۶۹) «صدّیقین» پشت سر «نبیین»اند. این بزرگوار صدیقه کبری است؛ یعنی برترین زن صدیق. این صدیق بودن به بندگی خداست. اگر بندگی خدا نمیکرد، صدّیقهی کبری نمیشد. اساس، بندگی خداست. نه فقط فاطمهی زهرا (سلاماللَّهعلیها)، بلکه پدر فاطمه هم – که مبدأ و سرچشمهی فضائل همهی معصومین اوست و امیرالمؤمنین و فاطمهی زهرا (سلاماللَّهعلیها) قطرههایی هستند از دریای وجود پیغمبر – ارزشش پیش خدا به خاطر عبودیت است؛ «اشهد ان محمداً عبده و رسوله»(نهج البلاغه، خطبه۲) اول، عبودیت اوست؛ بعد رسالت او. اصلاً رسالت – این منصب والا – به او داده شد، به خاطر عبودیت؛ چون خدا صنیعِ دست و مخلوقِ خود را میشناسد. مگر در زیارت حضرت زهرا عرض نمیکنیم: «امتحنک اللَّه الذی خلقک قبل ان یخلقک»؟( تهذیبالأحکام ، شیخ طوسی ج ۶ ص ۹ ح ۱۲) در علم خدای متعال معلوم است که عمل من و شما چیست. ما در مقابل گناه و هوس و پول و نام نیک قرار میگیریم؛ آیا بهخاطر بهدست آوردن اینها حاضریم از شرف و ایمان و تکلیفِ خود و امر و نهی الهی دربارهی خود صرفنظر کنیم یا نه؟ این اختیار ماست. چه راهی را انتخاب خواهیم کرد؟ وقتی گفتن سخنی برای انسان ضرر مادی دارد، وقتی حرکتی هوسهای گناهآلود انسان را برآورده میکند، ما سر دو راهی قرار میگیریم. کدام راه را انتخاب خواهیم کرد؟ راه هوس و گناه و پول را، یا راه پاکدامنی و تقوا و بندگی خدا را؛ یکی از این دو را انتخاب خواهیم کرد. انتخاب و اختیارِ ماست، اما خدای متعال میداند که ما چه راهی را اختیار خواهیم کرد؛ این در علم الهی هست. اگر شما انسانی هستید که این قدرت در شما وجود دارد که در مقابل کوهی از ارزشهای مادی و برآورندهی هوسها محکم بایستید و تکان نخورید، خداوند برای شما شایستگیهایی در نظر میگیرد. «و مریم ابنه عمران التی احصنت فرجها فنفخنا فیه من روحنا»(سوره مبارکه التحریم آیه ۱۲) خدای متعال بیهوده به مریم اینقدر لطف نمیکند. این، کلام قرآن است. او با همهی وجود پاکدامنی خود را حفظ کرد، لذا شایستهی این شد که مادر عیسی شود. حضرت یوسف در عین جمال و جوانی و برخورداری از عزت مادی در خانهی عزیز مصر، روی هوس خود پا گذاشت؛ لذا شایستهی مقام والایی شد که خدا به او داد؛ یعنی پیغمبری. خدا این را میداند که این بنده چنین جوهری دارد و اینچنین ارادهی خود را صرف راه او خواهد کرد؛ لذا برای او مسؤولیتهای بزرگ و سنگین دیگری – که هر کدام باز به نوبهی خود اجرهای بزرگی دارد – در نظر میگیرد. «امتحنک اللَّه الذی خلقک قبل ان یخلقک فوجدک لما امتحنک صابره»(تهذیبالأحکام ، شیخ طوسی ج ۶ ص ۹ ح ۱۲) خدای متعال میداند که فاطمهی زهرا در دوران زندگی چگونه انتخاب و اختیار خواهد کرد و چگونه قدم خواهد برداشت. عبودیت خدا معیار است. این شد برای ما خط روشن.
[۴۷۲] بیانات امام خامنهای در دیدار جمعی از روحانیون، ۱۳۷۶٫۱۰٫۰۳: [در تبلیغ] باید درس اخلاق بگویید، درس اخلاق سیاسی هم بگویید، درس اخلاق و معنویّت هم بگویید، تحلیل سیاسی هم بدهید، دشمن درونی را هم – که نفس امّاره یا شیطان رجیم است – معرفی کنید، دشمن اجتماعی را هم – که شیطان بزرگ یا شیطانهای گوناگونند – معرفی کنید، ایادی و اذناب شیطان را هم معرفی کنید. وقتی معنای عبودیّت الهی این شد که انسان از «انداد اللَّه»(سوره مبارکه البقره آیه ۲۲، سوره مبارکه البقره آیه ۱۶۵، سوره مبارکه ابراهیم آیه ۳۰ و سوره مبارکه الزمر آیه ۸) اجتناب کند و تبرّی جوید، باید از همهی اَشکال آن تبرّی جوید. «انداد اللَّه»، یک وقت نفس پلید انسانی است که درون اوست؛ «نفسک التی بین جنبیک(عوالی اللئالی ،ابن ابی جمهور احسائی ج ۴ ص ۱۱۸ ح۱۸۷)». یک وقت شیطان است که در دعای صحیفهی سجّادیه میگویید که «او را در وجود من مستقر کردی و به چیزی که مرا از آن متمکّن نکردی، تمکّن بخشیدی.»یک وقت هم شیطانهای قدرتمند عرصهی سیاسیاند که برای اغوا و راهزنی و تسلّط و ضربه زدن و به جهنّم کشاندن ملتها و شعوب بشری منتظر نشستهاند. «انداد اللَّه» اینهایند. دعوت به عبودیّت، نفی اینها را میطلبد؛ چارهای ندارید. ما توصیه نمیکنیم که منبرها و سخنرانیها را به جنبههای فردی و شخصی منحصر کنید؛ نه. ممکن است یک سخنرانی، یک منبر، یک سلسله منبر، منحصر به این معانی باشد – مانعی ندارد – اما در کنار آن بایستی صحنهی زندگی اجتماعی – سیاسی انسان هم میدان عبودیت الهی باشد. آنجا هم بایستی طواغیت ازاله و زدوده شوند و افشا گردند.
[۴۷۳] (برای انجام این موضوع به دنبال تسهیل و تشویق همکاریهای جمعی باشیم و تاکید بر ارتقا درآمد و نقش طبقات کمدرآمد و متوسط. )
[۴۷۴] سیاستهای کلی «اقتصاد مقاومتی»، بند ۱: تأمین شرایط و فعالسازی کلیه امکانات و منابع مالی و سرمایههای انسانی و علمی کشور به منظور توسعه کارآفرینی و به حداکثر رساندن مشارکت آحاد جامعه در فعالیتهای اقتصادی با تسهیل و تشویق همکاریهای جمعی و تأکید بر ارتقاء درآمد و نقش طبقات کمدرآمد و متوسط.
[۴۷۵] سیاستهای کلی «اقتصاد مقاومتی»، بند ۲ : پیشتازی اقتصاد دانش بنیان، پیادهسازی و اجرای نقشه جامع علمی کشور و ساماندهی نظام ملی نوآوری به منظور ارتقاء جایگاه جهانی کشور و افزایش سهم تولید و صادرات محصولات و خدمات دانشبنیان و دستیابی به رتبه اول اقتصاد دانشبنیان در منطقه.
[۴۷۶] (توضیح: اشاره به ارتقاء جایگاه جهانی کشور و افزایش سهم تولید و صادرات محصولات و خدمات دانشبنیان و دستیابی به رتبه اول اقتصاد دانشبنیان در منطقه . اینکه ما روی علم و فنّاوری تکیه میکنیم، فقط به خاطر این نیست که میخواهیم نِصاب علمی خودمان را بالا ببریم؛ پیشرفت علم و فنّاوری به پیشرفت اقتصاد کمک میکند؛ بنگاههایی که دانشبنیان هستند میتوانند به اقتصاد ملّی کمک کنند.۱۳۹۴/۰۱/۰۱) این نقشهى جامع علمى – که بحمدالله تدوین شد و منتشر شد – میتواند تکلیف دستگاههاى مختلف را معیّن کند. ما بایستى در مجموعهى دانشگاههاى کشور یک زنجیرهى کامل علمى را شاهد باشیم؛ به معناى واقعى، یک شبکهى عظیم تولید علم در همهى ابعاد و در همهى بخشهاى مورد نیاز، و همه همافزا و مکمّل یکدیگر. هم مراکز تحقیقاتى ما، هم دانشگاههاى ما، هم بقیّهى دستگاههایى که بهنحوى با مسائل علمى ارتباط پیدا میکنند، با همدیگر همکارى کنند، انشاءالله آنچه مورد نظر هست، تحقّق پیدا خواهد کرد، که همین زنجیرهى کامل و شبکهى علمىِ کاملى است که باید تشکیل بشود.۱۳۹۳/۰۷/۳۰ بیانات در دیدار شرکتکنندگان در هشتمین همایش ملی نخبگان جوان
بیانات در حرم مطهر رضوی
[۴۷۷] سیاستهای کلی «اقتصاد مقاومتی»، بند ۲ : پیشتازی اقتصاد دانش بنیان، پیادهسازی و اجرای نقشه جامع علمی کشور و ساماندهی نظام ملی نوآوری به منظور ارتقاء جایگاه جهانی کشور و افزایش سهم تولید و صادرات محصولات و خدمات دانشبنیان و دستیابی به رتبه اول اقتصاد دانشبنیان در منطقه.
[۴۷۸] سیاستهای کلی «اقتصاد مقاومتی»، بند ۲ : پیشتازی اقتصاد دانش بنیان، پیادهسازی و اجرای نقشه جامع علمی کشور و ساماندهی نظام ملی نوآوری به منظور ارتقاء جایگاه جهانی کشور و افزایش سهم تولید و صادرات محصولات و خدمات دانشبنیان و دستیابی به رتبه اول اقتصاد دانشبنیان در منطقه.
بیانات امام خامنهای در دیدار معلمان و فرهنگیان، ۱۳۹۸٫۰۲٫۱۱: امروز هزاران دانشمندِ محقّق و متفکّر -چه در دانشگاهها، چه در مراکز علمیِ دیگر- مشغول تعلیم و تدریس و کارند؛ بنده از روی اطّلاع عرض میکنم؛ غالباً هم جوان، غالباً هم متدیّن، خیلیشان [هم] بسیار متعبّد؛ با هویّت دینی و اسلامی، با هویّت ایرانیِ سربلند، در حوزههای گوناگون با انگیزهی بالا دارند کار میکنند؛ نوآوری میکنند، آموزش میدهند، تحقیق میکنند؛ هم تولید علم میکنند، هم بر اساس آن علم، در بخشهای مختلف، فنّاوری به وجود میآورند. البتّه چون عقبافتادگی ما زیاد بوده، این حرکتی که امروز در کشور وجود دارد، باید سالها ادامه پیدا کند؛ حرکتِ خیلی خوب و پرتلاشی است منتها باید ادامه پیدا کند تا اینکه انشاءالله نتایجش کاملاً دیده بشود.
بیانات امام خامنهای در دیدار جمعی از پژوهشگران و مسئولان شرکتهای دانشبنیان ، ۱۳۹۱٫۰۵٫۰۸: آنچه که ما بر آن اصرار میورزیم و تأکید میکنیم، این است که علم برای کشور، یک سرمایهی بیپایان و تمامنشدنی است. اگر چرخهی تولید علم در یک کشوری به راه افتاد، اگر استعدادی وجود داشت و به جریان افتاد، اگر ظرفیتها شروع کرد به بروز و ظهور، آن وقت این دیگر منبعِ تمامنشدنی است. علم یک پدیدهی درونزاست؛ چیزی نیست که انسان برای آن ناچار و ناگزیر باشد وابسته شود. بله، اگر شما بخواهید علمِ حاضر و آماده را بگیرید، همین است؛ وابستگی دارد، احتیاج دارد، دست دراز کردن دارد؛ اما بعد از آنکه بنیان علمی در یک کشوری به وجود آمد، استعداد هم در آن کشور وجود داشت، آن وقت حالت چشمههای جوشان را پیدا میکند. اگر ما بپردازیم به دنبالگیری تحقیق و علم و ژرفنگری و دانشپژوهی، اگر این مسئله در کشور همچنان که بحمدالله چند سالی است جدی گرفته شده و دنبال میشود، با همین شتاب، بلکه با انگیزهی بیشتر و اهتمام بیشتر دنبال شود، بدون تردید کشور به یک اوجی دست خواهد یافت.
[۴۷۹] سیاستهای کلی «اقتصاد مقاومتی»، بند ۲ : پیشتازی اقتصاد دانش بنیان، پیادهسازی و اجرای نقشه جامع علمی کشور و ساماندهی نظام ملی نوآوری به منظور ارتقاء جایگاه جهانی کشور و افزایش سهم تولید و صادرات محصولات و خدمات دانشبنیان و دستیابی به رتبه اول اقتصاد دانشبنیان در منطقه.
بیانات امام خامنهای در دیدار جمعی از دانشجویان، ۱۷/۰۳/۱۳۹۶: یک نکتهی مهم را من در مورد دانشگاه بگویم که فراموش نشود؛ و آن [این است] که دانشگاه محلّ دانش است. معنای این حرفهایی که ما زدیم، این نیست که دانشگاه دیگر محل دانش نیست [و فقط] محلّ فعّالیّت سیاسی است؛ نه، رکن اساسی دانشگاه، دانش است. یعنی چه؟ یعنی در دانشگاه باید هم عالِم تولید بشود، هم علم تولید بشود، هم عِالم و علم جهت درست پیدا کند؛ این سه نکتهی اساسی در دانشگاه باید باشد. تربیت عالِم که من از آن تعبیر میکنم به تولید عالم، و تولید علم که همان چیزی است که سالها است تکرار میکنیم؛ یعنی خطوط مرزیِ علم را شکستن و جلو رفتن که این کاری است که ما در کشورمان هنوز نتوانستهایم آنچنانکه شایستهی نظام جمهوری اسلامی است به آن برسیم؛ البتّه کارهایی شده، لکن عقبیم. باید بتوانیم از لحاظ علمی جلو برویم؛ وقتی علم جلو رفت، آنوقت فنّاوری هم جلو میرود؛ وقتی فنّاوری جلو رفت، تأثیر در زندگی میگذارد؛ وقتی فنّاوری جلو رفت، در دنیا چشمها به شما متوجّه میشود و احساس نیاز میکنند؛ در زندگی انسانها تأثیر میگذارید؛ اینها مسائل بسیار مهمّی است. تکیهی بنده بر روی علم و فنّاوری و مانند اینها که همیشه میگویم، بهخاطر این است؛ اینها فراموش نشود. همهی مجموعهی دانشگاه -مدیران دانشگاه، از وزیر محترم گرفته تا رؤسای دانشگاهها، استادها، دانشجوها، متون درسی، فرآیندهای آموزشی، کارگاهها و مانند اینها؛ همهی اینها- باید در این چهارچوب قرار بگیرند؛ یعنی بایستی تولید علم، تولید عالم و جهتدهی صحیح [صورت بگیرد]؛ این سوّمی را توجّه داشته باشید: جهتدهی صحیح به علم و عالم. علم و عالم در تمدّن مادّی وسیلهی بدبختی انسان شد: وسیلهی تولید بمب اتم شد، وسیلهی تولید سلاح شیمیایی شد، وسیلهی تولید ویروسهای خطرناکی شد که امروز متأسّفانه قدرتمندها از طُرُق مختلف دارند آنها را در جسم و جان جوامع داخل میکنند؛ علم اینجوری شد؛ علم منحرف شد؛ علم، در جهت درست، در جهت نفع، در جهت کمال انسان [باشد].
[۴۸۰] سیاستهای کلی «اقتصاد مقاومتی»، بند ۲ : پیشتازی اقتصاد دانش بنیان، پیادهسازی و اجرای نقشه جامع علمی کشور و ساماندهی نظام ملی نوآوری به منظور ارتقاء جایگاه جهانی کشور و افزایش سهم تولید و صادرات محصولات و خدمات دانشبنیان و دستیابی به رتبه اول اقتصاد دانشبنیان در منطقه.
بیانات امام خامنهای در دیدار نخبگان علمی جوان، ۲۸/۰۷/۱۳۹۵: یکی از چیزهایی که میتواند چرخهی علم و فنّاوری را و حمایت از نخبگان را در کشور حسابی به حرکت دربیاورد، همین شرکتهای دانشبنیانی است که آقای دکتر ستّاری اشاره کردند و بعضی از دوستان دیگر هم اشاره کردند و خوشبختانه گسترش کمّی خوبی پیدا کرده. توصیهی من این است که اوّلاً این گسترش ادامه پیدا کند؛ ثانیاً همانطور که یکی از جوانهای عزیزمان گفتند، در بخشهای مهم و اصلی فنّاوری کشور و صنعت کشور شرکت داده بشود و این شرکتها ارتباط پیدا کند با آن بخشهایی که در سیاستهای کلّی، اهمّیّت آنها تصریح شده؛ ثالثاً به کیفیّت این شرکتها توجّه شود؛ یعنی عدد شرکتها خوب و مهم است، امّا توجّه کنید معیارها و میزانهایی برای کیفیّت و اولویّت تعیین کنید، در نظر بگیرید و براساس اینها نسبت به این شرکتهای دانشبنیان عکسالعمل نشان بدهید. اگر این شرکتها توسعه پیدا کنند، با کیفیّت باشند و کار بکنند، بلاشک ما دیگر مشکل کمک مالی دولتی به نخبگان هم نخواهیم داشت؛ یعنی خود این شرکتها اصلاً نخبگان را بینیاز میکند از اینکه دولت بخواهد کمک مالی بکند که یکروز بگوید دارم، یکروز بگوید ندارم. این یک نکته که خیلی مهم است.
بیانات امام خامنهای در دیدار جمعی از پژوهشگران و مسئولان شرکتهای دانشبنیان ، ۱۳۹۱٫۰۵٫۰۸: آنچه که ما میخواهیم انشاءالله بر این جلسه مترتب شود، به طور کلی دو چیز است: یکی تشویق نخبگان و زبدگان و اهل علم و اهل تحقیق به این که به سمت تشکیل این شرکتها بروند و همچنین رساندن محصول این شرکتها و این تحقیقات به بازار و در دسترس مردم قرار دادن و وارد کردن آن در چرخهی تجارت است. این، غرض اول ماست. البته همافزائی علم و ثروت و دارائی، تعریف ابتدائی این شرکتهاست. بنابراین اهل دانش و کسانی که اهل سرمایهگذاریهای مالی هستند، همت کنند و این شرکتها افزایش پیدا کند. حالا گفته شد که تا پایان برنامه، بیست هزار شرکت تشکیل خواهد شد؛ لیکن تصور من این است که بیش از این بایستی ما در کشور به رقم شرکتهای دانشبنیان اهتمام بورزیم.
[۴۸۱] سیاستهای کلی «اقتصاد مقاومتی»، بند ۲ : پیشتازی اقتصاد دانش بنیان، پیادهسازی و اجرای نقشه جامع علمی کشور و ساماندهی نظام ملی نوآوری به منظور ارتقاء جایگاه جهانی کشور و افزایش سهم تولید و صادرات محصولات و خدمات دانشبنیان و دستیابی به رتبه اول اقتصاد دانشبنیان در منطقه.
بیانات امام خامنهای در دیدار شرکتکنندگان در هشتمین همایش ملی نخبگان جوان، ۳۰/۰۷/۱۳۹۳: ما بایستى در مجموعهى دانشگاههاى کشور یک زنجیرهى کامل علمى را شاهد باشیم؛ به معناى واقعى، یک شبکهى عظیم تولید علم در همهى ابعاد و در همهى بخشهاى مورد نیاز، و همه همافزا و مکمّل یکدیگر. … هم مراکز تحقیقاتى ما، هم دانشگاههاى ما، هم بقیّهى دستگاههایى که بهنحوى با مسائل علمى ارتباط پیدا میکنند، با همدیگر همکارى کنند، انشاءالله آنچه مورد نظر هست، تحقّق پیدا خواهد کرد، که همین زنجیرهى کامل و شبکهى علمىِ کاملى است که باید تشکیل بشود.
[۴۸۲] سیاستهای کلی «اقتصاد مقاومتی»، بند ۲ : پیشتازی اقتصاد دانش بنیان، پیادهسازی و اجرای نقشه جامع علمی کشور و ساماندهی نظام ملی نوآوری به منظور ارتقاء جایگاه جهانی کشور و افزایش سهم تولید و صادرات محصولات و خدمات دانشبنیان و دستیابی به رتبه اول اقتصاد دانشبنیان در منطقه.
بیانات امام خامنهای در دیدار شرکتکنندگان در دیدار اساتید دانشگاه ها، ۱۱/۰۴/۱۳۹۳: من خواهش میکنم از مسئولان وزارتخانههاى مربوط، و از مسئولان دولتى ذىربط که مرتبط با مسائل علم و دانشگاه و صنعت هستند، مسئلهى پیشرفت علمى و ارتباط علم با فنّاورى در کشور را جدّى بگیرند؛ یعنى نسبت به این مسئله واقعاً هیچ کوتاهى صورت نگیرد. این مسئله، مسئلهى اساسى ما است؛ یکى از اصلىترین، اساسىترین و فورىترین مسائل ما است.
… با نگاه علمى به مسائل کشور، و توجّه به علم، و پیوند دادن علم و صنعت و کشاورزى، تحریمها بىاثر خواهد شد.
[۴۸۳] سیاستهای کلی «اقتصاد مقاومتی»، بند ۲ : پیشتازی اقتصاد دانش بنیان، پیادهسازی و اجرای نقشه جامع علمی کشور و ساماندهی نظام ملی نوآوری به منظور ارتقاء جایگاه جهانی کشور و افزایش سهم تولید و صادرات محصولات و خدمات دانشبنیان و دستیابی به رتبه اول اقتصاد دانشبنیان در منطقه.
بیانات امام خامنهای در دیدار اساتید دانشگاه ها، ۱۳۹۳٫۰۴٫۱۱: با نگاه علمى به مسائل کشور، و توجّه به علم، و پیوند دادن علم و صنعت و کشاورزى، تحریمها بىاثر خواهد شد.
[۴۸۴] سیاستهای کلی «اقتصاد مقاومتی»، بند ۲ : پیشتازی اقتصاد دانش بنیان، پیادهسازی و اجرای نقشه جامع علمی کشور و ساماندهی نظام ملی نوآوری به منظور ارتقاء جایگاه جهانی کشور و افزایش سهم تولید و صادرات محصولات و خدمات دانشبنیان و دستیابی به رتبه اول اقتصاد دانشبنیان در منطقه.
بیانات امام خامنهای در دیدار اساتید دانشگاهها، ۱۳۹۱٫۰۵٫۲۲: توصیهی آخر – چون دیگر ظاهراً وقت هم خیلی گذشته – توصیه به نظام ملیِ نوآوری است. الان اینجا یک خلأیی وجود دارد – و همین خلأ موجب شده نقشهی جامع علمی هم آنچنان که باید و شاید عملیاتی نشود – و آن عبارت است از همین خلأ نظام ملیِ نوآوری، که عبارت است از یک شبکهای از فعالیتها، تعاملهای زنجیرهای، در سطحهای کلان و میانی و خرد، بین دستگاههای علمی کشور؛ چه در درون محیط علمی، چه بیرون محیط علمی. یک تعامل اینچنینی باید به وجود بیاید، که این به عنوان نظام ملیِ نوآوری شناخته شود؛ کارش هم عبارت است از این که جریان دانش و نوآوری را مدیریت کند، رصد کند، ارزیابی کند، هدایت کند. این امروز یک چیز لازمی است و به نظر من مسئولان و مدیران باید به این مسئله فکر کنند.
بیانات امام خامنهای در دیدار جمعی از پژوهشگران و مسئولان شرکتهای دانشبنیان ، ۱۳۹۱٫۰۵٫۰۸: آنچه که ما میخواهیم انشاءالله بر این جلسه مترتب شود، به طور کلی دو چیز است: یکی تشویق نخبگان و زبدگان و اهل علم و اهل تحقیق به این که به سمت تشکیل این شرکتها بروند و همچنین رساندن محصول این شرکتها و این تحقیقات به بازار و در دسترس مردم قرار دادن و وارد کردن آن در چرخهی تجارت است. این، غرض اول ماست. البته همافزائی علم و ثروت و دارائی، تعریف ابتدائی این شرکتهاست. بنابراین اهل دانش و کسانی که اهل سرمایهگذاریهای مالی هستند، همت کنند و این شرکتها افزایش پیدا کند. حالا گفته شد که تا پایان برنامه، بیست هزار شرکت تشکیل خواهد شد؛ لیکن تصور من این است که بیش از این بایستی ما در کشور به رقم شرکتهای دانشبنیان اهتمام بورزیم.
بیانات امام خامنهای در دیدار جمعی از اساتید دانشگاهها، ۱۳۹۰٫۰۶٫۰۲: یکی هم مسئلهی چرخهی ایدهی علمی تا مصرف است؛ این هم خیلی مهم است. البته این مربوط به دولت و همکاری دولت و دانشگاههاست، که حالا یک نمونهاش همین پارکهاست که بعضی دوستان اشاره کردند و نمونههای دیگری هم دارد.
ایدهی کار علمی در ذهن نخبه شکل میگیرد، بعد تبدیل میشود به علم، بعد تبدیل میشود به فناوری، بعد میآید میشود صنعت، بعد میآید توی بازار مصرف. بازخورد آن در بازار مصرف، باز تولید ایده میکند. این چرخه باید همین طور استمرار پیدا کند.
این، همکاری دولت و دستگاههای صنعتی و دستگاههای مدیریتی و دستگاههای دانشگاهی را لازم دارد و بایستی انجام بگیرد.
بیانات امام خامنهای در حرم مطهر رضوی، ۱۳۹۰٫۰۱٫۰۱: نکتهی بعدی در مسئلهی پیشرفت علم این است که زنجیرهی علم، فناوری، تولید محصول و تجاریسازی – که این زنجیرهی بسیار مهمی است – در حال شکلگیری است؛ یعنی دانش را تولید میکنند، آن را تبدیل به فناوری میکنند، محصول را تولید میکنند، محصول را به بازار تجارت جهانی میآورند و برای کشور تولید ثروت میکنند. این دانش فقط دلخوشکنک نیست، که ما بدانیم حالا در این زمینه پیشرفت کردیم؛ نه، این دانش کشور را ثروتمند میکند، سودش به همهی مردم میرسد. این، کشاندن مسیر تولید علم به ثروت ملی کشور است و پاسخگوئی به نیازهای ملت. این در زمینهی علم، که حقاً و انصافاً همت مضاعف و کار مضاعف در آن مشهود است.
بیانات امام خامنهای در دیدار نخبگان جوان، ۱۳۸۹٫۰۷٫۱۴: آنچه در کشور لازم است و میتواند موقع و جایگاه علمی کشور را به طور شایسته و افتخارانگیز به ما نشان دهد که بالا رفته، وجود یک چرخهی علمیِ کامل است. در همهی بخشها یک چرخهی بههمپیوستهی مهمی از انواع دانشهائی که مورد نیاز کشور است، باید وجود داشته باشد تا اینها همافزائی کنند و به کمکِ هم بیایند. یک مجموعهی کامل علمی در کشور بایستی به وجود بیاید؛ این هنوز نشده. این جزیرهها بایستی به طور کامل به هم متصل شوند، یک مجموعهی واحد تشکیل شود؛ به هم کمک کنند، همدیگر را پیش ببرند، همافزائی کنند، راه را برای جستجو و یافتن منطقههای تازهی علمی در این آفرینش وسیع الهی باز کنند؛ سؤال مطرح کنند، به آن سؤالها پاسخ داده شود؛ اینها همهاش لازم است.…
بنابراین، این چرخهی علمیِ کامل لازم است. علاوهی بر این، چرخهی دیگری لازم است؛ از پدید آمدن یک فکر در ذهن یک نخبه یا یک نابغه، تا تحویل آن به مرکز علمی و فعالیت علمی روی آن و تبدیل این فکر به یک علم یا به شاخهای از یک علم، تا عبور از این مرحله و رفتن به میدان فناوری و به عرصه آمدن فناوران و نخبگان فناوری و صنعتی بر روی این یافتهی علمی، تا بعد به مسئلهی تجاری کردن – که به آن خواهم پرداخت – برسد؛ این هم باز یک چرخهی دیگر است. پس علاوه بر اینکه یک چرخهی علمی باید به وجود بیاید که علوم، همدیگر را تکمیل کنند، به هم کمک کنند، یک منظومه به وجود بیاید، چرخه و سلسلهی زنجیرهوار دیگری از تولید اندیشهی علمی و ایدهی علمی، تا تشکیل یک مجموعهی ذهنیِ علمی، تا آمدن به میدان فناوری و صنعت، تا آمدن به بازار و تبدیل به محصول هم باید حتماً به وجود بیاید. البته اینها، هم همت شما را میطلبد، هم مدیریت دستگاههای مسئول را. همه باید تشریک مساعی کنند که این اتفاق در کشور بیفتد.
مسئلهی تجاریسازی خیلی مهم است. یافتههای علمی و صنعتی بایستی بتوانند در کشور تولید ثروت کنند. برادران مسئول در دفتر ما یک محاسبهای کردند؛ نظر آنها این است که تا سال ۱۴۰۴ ما باید بتوانیم حداقل بیست درصد از درآمد کشور را از راه صنایع دانشبنیان و فعالیتهای تجاری دانشبنیان تأمین کنیم؛ یعنی از محل فروش محصولات علمی. این چیزی است که باید خیلی از دسترس دور نباشد. دانش، منشأ تولید ثروت است؛ البته به شکل صحیح، به شکل نجیبانه، نه آنچنان که دنیای غرب از دانش برای تحصیل ثروت استفاده کرد؛ که من بعد انشاءاللَّه اشارهی مختصری خواهم کرد. البته تجاری کردن اگر در ذهنیت دستگاههای مسئول باشد، بایستی از آغاز – یعنی از وقتی که ما پروژهی علمی و پروژهی صنعتی را تعریف میکنیم – به فکر تجاری کردنش باشیم؛ نگذاریم بعد از آنکه کار تمام شد، به فکر بیفتیم که بازاریابی کنیم. از اول باید این مسئله در محاسبات بیاید؛ که البته این مربوط به دستگاههای مسئول کشور است که دنبال کنند.
بیانات امام خامنهای در دیدار کارگزاران نظام، ۱۳۸۵٫۰۷٫۱۸: نظام اعطای امتیازات علمی و آییننامههایی که در این زمینه هست، باید تطبیق کند با همین مطلب که کدام تحقیق منطبق است با نیاز کشور، و کدام تحقیق، تکمیلکنندهی یک زنجیرهی تحقیق و پژوهش است. ما گاهی در زمینههایی یک زنجیرهای داریم؛ حلقههای وسطِ این زنجیره مفقود است. تأمین این حلقهها خیلی اهمیت خواهد داشت. پس هدفدار کردن تحقیق علمی با توجه به نیازهای کشور و نیازهای صنعت و بقیهی بخشهای حیاتی کشور است.
[۴۸۵] نیاز به شناسایی ظرفیت های محله و ایجاد یا تکمیل زنجیره های ایده تا بازار – سیاستهای کلی «اقتصاد مقاومتی»، بند ۲ : پیشتازی اقتصاد دانش بنیان، پیادهسازی و اجرای نقشه جامع علمی کشور و ساماندهی نظام ملی نوآوری به منظور ارتقاء جایگاه جهانی کشور و افزایش سهم تولید و صادرات محصولات و خدمات دانشبنیان و دستیابی به رتبه اول اقتصاد دانشبنیان در منطقه.
بیانات امام خامنهای در دیدار رئیسجمهور و اعضای هیأت دولت، ۱۳۹۹٫۰۶٫۰۶: در مورد این مسائل علمی: یکی تکمیل زنجیرهی علم و فناوری است؛ یعنی این زنجیرهی از ایده و فکر و سپس علم و سپس فناوری و سپس تولید و سپس بازار را ما باید تکمیل بکنیم، والّا اگر چنانچه ما کار تحقیقاتی را کردیم، به فناوری هم رسیدیم، امّا مثلاً تولید انبوه نشد، یا بازار برایش پیشبینی نشد، این ضربه خواهد خورد؛ همهی اینها بایستی مورد توجّه قرار بگیرد و این زنجیرهی کار علمی، تا تولید و بازار بایستی دنبال بشود؛ یعنی نگاهها باید روی مجموع این زنجیره باشد؛ این یک نکته است. نکتهی بعدی هم شرکتهای دانشبنیان؛ خوشبختانه امروز شرکتهای دانشبنیان با تعداد خوبی، بالایی تشکیل شده و وجود دارد، هرچه میتوانید باید بروید سراغ شرکتهای دانشبنیان.
[۴۸۶] سیاستهای کلی «اقتصاد مقاومتی»، بند ۲ : پیشتازی اقتصاد دانش بنیان، پیادهسازی و اجرای نقشه جامع علمی کشور و ساماندهی نظام ملی نوآوری به منظور ارتقاء جایگاه جهانی کشور و افزایش سهم تولید و صادرات محصولات و خدمات دانشبنیان و دستیابی به رتبه اول اقتصاد دانشبنیان در منطقه.
[۴۸۷] سیاستهای کلی «اقتصاد مقاومتی»، بند ۳ : محور قراردادن رشد بهرهوری در اقتصاد با تقویت عوامل تولید، توانمندسازی نیروی کار، تقویتِ رقابتپذیری اقتصاد، ایجاد بستر رقابت بین مناطق و استانها و به کارگیری ظرفیت و قابلیتهای متنوع در جغرافیای مزیتهای مناطق کشور.
سیاستهای کلی اصلاح الگوی مصرف، بند ۳: توسعه و ترویج فرهنگ بهرهوری با ارائه و تشویق الگوهای موفق در این زمینه و با تأکید بر شاخصهای کارآمدی، مسوولیتپذیری، انضباط و رضایتمندی.
[۴۸۸] سیاستهای کلی «اقتصاد مقاومتی»، بند ۳ : محور قراردادن رشد بهرهوری در اقتصاد با تقویت عوامل تولید، توانمندسازی نیروی کار، تقویتِ رقابتپذیری اقتصاد، ایجاد بستر رقابت بین مناطق و استانها و به کارگیری ظرفیت و قابلیتهای متنوع در جغرافیای مزیتهای مناطق کشور.
بیانات امام خامنهای در دیدار جمعی از کارگران، ۱۳۹۰٫۰۲٫۰۷: باید کاری کنیم که کالای ایرانی به عنوان یک کالای محکم، مطلوب، زیبا، همراه با سلیقه و بادوام در ذهن مصرف کنندهی ایرانی و غیر ایرانی باقی بماند. این باید همت مجموعهی کارآفرینی و کارگری و متصدیان این امر باشد. البته این کار، پیشنیازهائی دارد. ممکن است آموزش مهارتهای لازم، دورههای ایجاد مهارت لازم باشد – که اینها کار دستگاههای دولتی و امثال دولتی است – لیکن باید هدف این باشد.
بیانات امام خامنهای در دیدار جمعی از کارآفرینان سراسر کشور، ۱۳۸۹٫۰۶٫۱۶: به تربیت نیرو، بخصوص در صنایع دانشبنیان – همان طور که دوستان گفتند – بایست خیلی اهمیت داد. در بعضی از بخشها خوشبختانه این کار شده است. در بخش انرژی هستهای ما اطلاع داریم، در بخش رویان از نزدیک اطلاع داریم که تربیت نیروی ماهر، نیروی کارآمد، نیروی دانشمند و محقق انجام گرفته. بایست به این در بخشهای مختلف توجه کرد.
[۴۸۹] سیاستهای کلی «اقتصاد مقاومتی»، بند ۳ : محور قراردادن رشد بهرهوری در اقتصاد با تقویت عوامل تولید، توانمندسازی نیروی کار، تقویتِ رقابتپذیری اقتصاد، ایجاد بستر رقابت بین مناطق و استانها و به کارگیری ظرفیت و قابلیتهای متنوع در جغرافیای مزیتهای مناطق کشور.
بیانات امام خامنهای در اجتماع کارگران کارخانهجات تولیدی داروپخش، ۱۳۹۱٫۰۲٫۱۰: ما باید به ایجاد مزیتهای رقابتی توجه کنیم. ما میگوئیم تولید داخلی. البته امروز خوشبختانه در زمینهی تولید داخلی پیشرفتهای زیادی به وجود آمده. مطمئناً آن مقداری که در ذاکرهی عمومی مردم هست، کمتر است از آن مقداری که کار انجام گرفته… در خصوص برجسته کردن تولید ملی، مسئلهی کیفیت خیلی مهم است؛ که مدیریتهای تولیدی و کارگرهای عزیز باید به این مسئله توجه کنند. مسئلهی قابل رقابت بودن قیمت تمامشده مهم است و باید به آن توجه کنند؛ که این البته کمک دولت را میخواهد. اینها کارهای فراوانی است که باید انجام بگیرد. این کارها فقط بر عهدهی دولت هم نیست؛ دولت، مجلس شورای اسلامی، دستگاههای گوناگون مدیریتی، بخش خصوصی، آحاد مردم، فرهنگسازان جامعه – آن کسانی که با بیاناتِ خودشان برای مردم فرهنگ میسازند – تبلیغات صدا و سیما، همهی اینها باید در خدمت تولید ملی قرار بگیرد.
[۴۹۰] سیاستهای کلی «اقتصاد مقاومتی»، بند ۳ : محور قراردادن رشد بهرهوری در اقتصاد با تقویت عوامل تولید، توانمندسازی نیروی کار، تقویتِ رقابتپذیری اقتصاد، ایجاد بستر رقابت بین مناطق و استانها و به کارگیری ظرفیت و قابلیتهای متنوع در جغرافیای مزیتهای مناطق کشور.
[۴۹۱] سیاستهای کلی «اقتصاد مقاومتی»، بند ۳ : محور قراردادن رشد بهرهوری در اقتصاد با تقویت عوامل تولید، توانمندسازی نیروی کار، تقویتِ رقابتپذیری اقتصاد، ایجاد بستر رقابت بین مناطق و استانها و به کارگیری ظرفیت و قابلیتهای متنوع در جغرافیای مزیتهای مناطق کشور.
[۴۹۲] سیاستهای کلی «اقتصاد مقاومتی»، بند ۴ : استفاده از ظرفیت اجرای هدفمندسازی یارانهها در جهت افزایش تولید، اشتغال و بهرهوری، کاهش شدت انرژی و ارتقاء شاخصهای عدالت اجتماعی.
[۴۹۳] سیاستهای کلی «اقتصاد مقاومتی»، بند ۴ : استفاده از ظرفیت اجرای هدفمندسازی یارانهها در جهت افزایش تولید، اشتغال و بهرهوری، کاهش شدت انرژی و ارتقاء شاخصهای عدالت اجتماعی.
[۴۹۴] سیاستهای کلی «اقتصاد مقاومتی»، بند ۵ : سهمبری عادلانه عوامل در زنجیره تولید تا مصرف متناسب با نقش آنها در ایجاد ارزش، بویژه با افزایش سهم سرمایه انسانی از طریق ارتقاء آموزش، مهارت، خلاقیت، کارآفرینی و تجربه.
[۴۹۵] سیاستهای کلی «اقتصاد مقاومتی»، بند ۵ : سهمبری عادلانه عوامل در زنجیره تولید تا مصرف متناسب با نقش آنها در ایجاد ارزش، بویژه با افزایش سهم سرمایه انسانی از طریق ارتقاء آموزش، مهارت، خلاقیت، کارآفرینی و تجربه.
[۴۹۶] سیاستهای کلی «اقتصاد مقاومتی»، بند ۶: افزایش تولید داخلی نهادهها و کالاهای اساسی (بویژه در اقلام وارداتی)، و اولویت دادن به تولید محصولات و خدمات راهبردی و ایجاد تنوع در مبادی تأمین کالاهای وارداتی با هدف کاهش وابستگی به کشورهای محدود و خاص.
[۴۹۷] سیاستهای کلی «اقتصاد مقاومتی»، بند ۶: افزایش تولید داخلی نهادهها و کالاهای اساسی (بویژه در اقلام وارداتی)، و اولویت دادن به تولید محصولات و خدمات راهبردی و ایجاد تنوع در مبادی تأمین کالاهای وارداتی با هدف کاهش وابستگی به کشورهای محدود و خاص.
سیاستهای کلی «اقتصاد مقاومتی»، بند ۷: تأمین امنیت غذا و درمان و ایجاد ذخایر راهبردی با تأکید بر افزایش کمی و کیفی تولید (مواد اولیه و کالا).
[۴۹۸] سیاستهای کلی «اقتصاد مقاومتی»، بند ۶: افزایش تولید داخلی نهادهها و کالاهای اساسی (بویژه در اقلام وارداتی)، و اولویت دادن به تولید محصولات و خدمات راهبردی و ایجاد تنوع در مبادی تأمین کالاهای وارداتی با هدف کاهش وابستگی به کشورهای محدود و خاص.
[۴۹۹] سیاستهای کلی «اقتصاد مقاومتی»، بند ۷: تأمین امنیت غذا و درمان و ایجاد ذخایر راهبردی با تأکید بر افزایش کمی و کیفی تولید (مواد اولیه و کالا).
[۵۰۰] سیاستهای کلی «اقتصاد مقاومتی»، بند ۷: تأمین امنیت غذا و درمان و ایجاد ذخایر راهبردی با تأکید بر افزایش کمی و کیفی تولید (مواد اولیه و کالا).
[۵۰۱] سیاستهای کلی «اقتصاد مقاومتی»، بند ۸: مدیریت مصرف با تأکید بر اجرای سیاستهای کلی اصلاح الگوی مصرف و ترویج مصرف کالاهای داخلی همراه با برنامه ریزی برای ارتقاء کیفیت و رقابت پذیری در تولید
سیاستهای کلی اصلاح الگوی مصرف بند ۱: اصلاح فرهنگ مصرف فردی، اجتماعی و سازمانی، ترویج فرهنگ صرفه جویی و قناعت و مقابله با اسراف،تبذیر، تجملگرایی و مصرف کالای خارجی با استفاده از ظرفیتهای فرهنگی، آموزشی و هنری و رسانهها بویژه رسانه ملی.
[۵۰۲] سیاستهای کلی «اقتصاد مقاومتی»، بند ۸: مدیریت مصرف با تأکید بر اجرای سیاستهای کلی اصلاح الگوی مصرف و ترویج مصرف کالاهای داخلی همراه با برنامه ریزی برای ارتقاء کیفیت و رقابت پذیری در تولید
سیاستهای کلی اصلاح الگوی مصرف بند ۱: اصلاح فرهنگ مصرف فردی، اجتماعی و سازمانی، ترویج فرهنگ صرفه جویی و قناعت و مقابله با اسراف،تبذیر، تجملگرایی و مصرف کالای خارجی با استفاده از ظرفیتهای فرهنگی، آموزشی و هنری و رسانهها بویژه رسانه ملی.
[۵۰۳] سیاستهای کلی «اقتصاد مقاومتی»، بند ۸: مدیریت مصرف با تأکید بر اجرای سیاستهای کلی اصلاح الگوی مصرف و ترویج مصرف کالاهای داخلی همراه با برنامه ریزی برای ارتقاء کیفیت و رقابت پذیری در تولید
سیاستهای کلی اصلاح الگوی مصرف بند ۱: اصلاح فرهنگ مصرف فردی، اجتماعی و سازمانی، ترویج فرهنگ صرفه جویی و قناعت و مقابله با اسراف،تبذیر، تجملگرایی و مصرف کالای خارجی با استفاده از ظرفیتهای فرهنگی، آموزشی و هنری و رسانهها بویژه رسانه ملی.
[۵۰۴] سیاستهای کلی «اقتصاد مقاومتی»، بند ۸: مدیریت مصرف با تأکید بر اجرای سیاستهای کلی اصلاح الگوی مصرف و ترویج مصرف کالاهای داخلی همراه با برنامه ریزی برای ارتقاء کیفیت و رقابت پذیری در تولید
سیاستهای کلی اصلاح الگوی مصرف بند ۱: اصلاح فرهنگ مصرف فردی، اجتماعی و سازمانی، ترویج فرهنگ صرفه جویی و قناعت و مقابله با اسراف،تبذیر، تجملگرایی و مصرف کالای خارجی با استفاده از ظرفیتهای فرهنگی، آموزشی و هنری و رسانهها بویژه رسانه ملی.
[۵۰۵] سیاستهای کلی «اقتصاد مقاومتی»، بند ۸: مدیریت مصرف با تأکید بر اجرای سیاستهای کلی اصلاح الگوی مصرف و ترویج مصرف کالاهای داخلی همراه با برنامه ریزی برای ارتقاء کیفیت و رقابت پذیری در تولید
سیاستهای کلی اصلاح الگوی مصرف بند ۱: اصلاح فرهنگ مصرف فردی، اجتماعی و سازمانی، ترویج فرهنگ صرفه جویی و قناعت و مقابله با اسراف،تبذیر، تجملگرایی و مصرف کالای خارجی با استفاده از ظرفیتهای فرهنگی، آموزشی و هنری و رسانهها بویژه رسانه ملی.
[۵۰۶] سیاستهای کلی «اقتصاد مقاومتی»، بند ۸: مدیریت مصرف با تأکید بر اجرای سیاستهای کلی اصلاح الگوی مصرف و ترویج مصرف کالاهای داخلی همراه با برنامه ریزی برای ارتقاء کیفیت و رقابت پذیری در تولید
سیاستهای کلی اصلاح الگوی مصرف بند ۱: اصلاح فرهنگ مصرف فردی، اجتماعی و سازمانی، ترویج فرهنگ صرفه جویی و قناعت و مقابله با اسراف،تبذیر، تجملگرایی و مصرف کالای خارجی با استفاده از ظرفیتهای فرهنگی، آموزشی و هنری و رسانهها بویژه رسانه ملی.
[۵۰۷] سیاستهای کلی «اقتصاد مقاومتی»، بند ۸: مدیریت مصرف با تأکید بر اجرای سیاستهای کلی اصلاح الگوی مصرف و ترویج مصرف کالاهای داخلی همراه با برنامه ریزی برای ارتقاء کیفیت و رقابت پذیری در تولید
سیاستهای کلی اصلاح الگوی مصرف بند ۱: اصلاح فرهنگ مصرف فردی، اجتماعی و سازمانی، ترویج فرهنگ صرفه جویی و قناعت و مقابله با اسراف،تبذیر، تجملگرایی و مصرف کالای خارجی با استفاده از ظرفیتهای فرهنگی، آموزشی و هنری و رسانهها بویژه رسانه ملی.
[۵۰۸] سیاستهای کلی «اقتصاد مقاومتی»، بند ۸: مدیریت مصرف با تأکید بر اجرای سیاستهای کلی اصلاح الگوی مصرف و ترویج مصرف کالاهای داخلی همراه با برنامه ریزی برای ارتقاء کیفیت و رقابت پذیری در تولید
سیاستهای کلی اصلاح الگوی مصرف بند ۱: اصلاح فرهنگ مصرف فردی، اجتماعی و سازمانی، ترویج فرهنگ صرفه جویی و قناعت و مقابله با اسراف،تبذیر، تجملگرایی و مصرف کالای خارجی با استفاده از ظرفیتهای فرهنگی، آموزشی و هنری و رسانهها بویژه رسانه ملی.
[۵۰۹] سیاستهای کلی «اقتصاد مقاومتی»، بند ۸: مدیریت مصرف با تأکید بر اجرای سیاستهای کلی اصلاح الگوی مصرف و ترویج مصرف کالاهای داخلی همراه با برنامه ریزی برای ارتقاء کیفیت و رقابت پذیری در تولید
سیاستهای کلی اصلاح الگوی مصرف بند ۱: اصلاح فرهنگ مصرف فردی، اجتماعی و سازمانی، ترویج فرهنگ صرفه جویی و قناعت و مقابله با اسراف،تبذیر، تجملگرایی و مصرف کالای خارجی با استفاده از ظرفیتهای فرهنگی، آموزشی و هنری و رسانهها بویژه رسانه ملی.
[۵۱۰] سیاستهای کلی «اقتصاد مقاومتی»، بند ۸: مدیریت مصرف با تأکید بر اجرای سیاستهای کلی اصلاح الگوی مصرف و ترویج مصرف کالاهای داخلی همراه با برنامه ریزی برای ارتقاء کیفیت و رقابت پذیری در تولید
سیاستهای کلی اصلاح الگوی مصرف بند ۲: آموزش همگانی الگوی مصرف مطلوب.
[۵۱۱] سیاستهای کلی اصلاح الگوی مصرف بند ۴: آموزش اصول و روشهای بهینهسازی مصرف در کلیه پایههای آموزش عمومی و آموزشهای تخصصی دانشگاهی.
[۵۱۲] سیاستهای کلی اصلاح الگوی مصرف بند ۵: پیشگامی دولت، شرکتهای دولتی و نهادهای عمومی در رعایت الگوی مصرف.
[۵۱۳] سیاستهای کلی اصلاح الگوی مصرف بند ۶: مقابله با ترویج فرهنگ مصرفگرایی و ابراز حساسیت عملی نسبت به محصولات و مظاهر فرهنگی مروج اسراف و تجملگرایی.
[۵۱۴] سیاستهای کلی اصلاح الگوی مصرف بند ۶: مقابله با ترویج فرهنگ مصرفگرایی و ابراز حساسیت عملی نسبت به محصولات و مظاهر فرهنگی مروج اسراف و تجملگرایی.
[۵۱۵] سیاستهای کلی اصلاح الگوی مصرف بند ۷: صرفهجویی در مصرف انرژی با اعمال مجموعهای متعادل از اقدامات قیمتی و غیرقیمتی به منظور کاهش مستمر «شاخص شدت انرژی» کشور به حداقل دو سوم میزان کنونی تا پایان برنامه پنجم توسعه و به حداقل یک دوم میزان کنونی تا پایان برنامه ششم توسعه با تأکید بر سیاستهای زیر:
– اولویت دادن به افزایش بهرهوری در تولید، انتقال و مصرف انرژی در ایجاد ظرفیتهای جدید تولید انرژی.
– انجام مطالعات جامع و یکپارچه سامانه انرژی کشور به منظور بهینهسازی عرضه و مصرف انرژی.
– تدوین برنامه ملی بهرهوری انرژی و اعمال سیاستهای تشویقی نظیر حمایت مالی و فراهم کردن تسهیلات بانکی برای اجرای طرحهای بهینهسازی مصرف و عرضه انرژی و شکلگیری نهادهای مردمی و خصوصی برای ارتقاء کارایی انرژی.
– پایش شاخصهای کلان انرژی با ساز و کار مناسب.
– بازنگری و تصویب قوانین و مقررات مربوط به عرضه و مصرف انرژی، تدوین و اعمال استانداردهای اجباری ملی برای تولید و واردات کلیه وسایل و تجهیزات انرژیبر و تقویت نظام نظارت بر حسن اجرای آنها و الزام تولیدکنندگان به اصلاح فرآیندهای تولیدی انرژیبر.
– اصلاح و تقویت ساختار حمل و نقل عمومی با تأکید بر راه آهن درونشهری و برونشهری به منظور فراهم کردن امکان استفاده سهل و ارزان از وسایل حمل و نقل عمومی.
– افزایش بازدهی نیروگاهها، متنوعسازی منابع تولید برق و افزایش سهم انرژیهای تجدیدپذیر و نوین.
– گسترش تولید برق از نیروگاههای تولید پراکنده، کوچک مقیاس و پربازده برق و تولید همزمان برق و حرارت.
– بهبود روشهای انتقال حاملهای انرژی از جمله حداکثرسازی انتقال فرآوردههای نفتی از طریق خط لوله و راه آهن.
[۵۱۶] سیاستهای کلی اصلاح الگوی مصرف بند ۷: صرفهجویی در مصرف انرژی با اعمال مجموعهای متعادل از اقدامات قیمتی و غیرقیمتی به منظور کاهش مستمر «شاخص شدت انرژی» کشور به حداقل دو سوم میزان کنونی تا پایان برنامه پنجم توسعه و به حداقل یک دوم میزان کنونی تا پایان برنامه ششم توسعه
[۵۱۷] سیاستهای کلی اصلاح الگوی مصرف بند ۷: صرفهجویی در مصرف انرژی با اعمال مجموعهای متعادل از اقدامات قیمتی و غیرقیمتی به منظور کاهش مستمر «شاخص شدت انرژی» کشور به حداقل دو سوم میزان کنونی تا پایان برنامه پنجم توسعه و به حداقل یک دوم میزان کنونی تا پایان برنامه ششم توسعه با تأکید بر سیاستهای زیر:
– اولویت دادن به افزایش بهرهوری در تولید، انتقال و مصرف انرژی در ایجاد ظرفیتهای جدید تولید انرژی.
[۵۱۸] سیاستهای کلی اصلاح الگوی مصرف بند ۷: صرفهجویی در مصرف انرژی با اعمال مجموعهای متعادل از اقدامات قیمتی و غیرقیمتی به منظور کاهش مستمر «شاخص شدت انرژی» کشور به حداقل دو سوم میزان کنونی تا پایان برنامه پنجم توسعه و به حداقل یک دوم میزان کنونی تا پایان برنامه ششم توسعه با تأکید بر سیاستهای زیر:
– انجام مطالعات جامع و یکپارچه سامانه انرژی کشور به منظور بهینهسازی عرضه و مصرف انرژی.
[۵۱۹] سیاستهای کلی اصلاح الگوی مصرف بند ۷: صرفهجویی در مصرف انرژی با اعمال مجموعهای متعادل از اقدامات قیمتی و غیرقیمتی به منظور کاهش مستمر «شاخص شدت انرژی» کشور به حداقل دو سوم میزان کنونی تا پایان برنامه پنجم توسعه و به حداقل یک دوم میزان کنونی تا پایان برنامه ششم توسعه با تأکید بر سیاستهای زیر:
– تدوین برنامه ملی بهرهوری انرژی و اعمال سیاستهای تشویقی نظیر حمایت مالی و فراهم کردن تسهیلات بانکی برای اجرای طرحهای بهینهسازی مصرف و عرضه انرژی و شکلگیری نهادهای مردمی و خصوصی برای ارتقاء کارایی انرژی.
[۵۲۰] سیاستهای کلی اصلاح الگوی مصرف بند ۷: صرفهجویی در مصرف انرژی با اعمال مجموعهای متعادل از اقدامات قیمتی و غیرقیمتی به منظور کاهش مستمر «شاخص شدت انرژی» کشور به حداقل دو سوم میزان کنونی تا پایان برنامه پنجم توسعه و به حداقل یک دوم میزان کنونی تا پایان برنامه ششم توسعه با تأکید بر سیاستهای زیر:
– تدوین برنامه ملی بهرهوری انرژی و اعمال سیاستهای تشویقی نظیر حمایت مالی و فراهم کردن تسهیلات بانکی برای اجرای طرحهای بهینهسازی مصرف و عرضه انرژی و شکلگیری نهادهای مردمی و خصوصی برای ارتقاء کارایی انرژی.
[۵۲۱] سیاستهای کلی اصلاح الگوی مصرف بند ۷: صرفهجویی در مصرف انرژی با اعمال مجموعهای متعادل از اقدامات قیمتی و غیرقیمتی به منظور کاهش مستمر «شاخص شدت انرژی» کشور به حداقل دو سوم میزان کنونی تا پایان برنامه پنجم توسعه و به حداقل یک دوم میزان کنونی تا پایان برنامه ششم توسعه با تأکید بر سیاستهای زیر:
– تدوین برنامه ملی بهرهوری انرژی و اعمال سیاستهای تشویقی نظیر حمایت مالی و فراهم کردن تسهیلات بانکی برای اجرای طرحهای بهینهسازی مصرف و عرضه انرژی و شکلگیری نهادهای مردمی و خصوصی برای ارتقاء کارایی انرژی.
[۵۲۲] سیاستهای کلی «اقتصاد مقاومتی»، بند ۱۰: ارتقاء بهرهوری در چارچوب سیاستهای زیر:
اصلاح قوانین و مقررات، روشها، ابزارها و فرآیندهای اجرایی.
[۵۲۳] سیاستهای کلی «اقتصاد مقاومتی»، بند ۱۰: ارتقاء بهرهوری در چارچوب سیاستهای زیر:
اصلاح قوانین و مقررات، روشها، ابزارها و فرآیندهای اجرایی.
[۵۲۴] سیاستهای کلی «اقتصاد مقاومتی»، بند ۱۰: ارتقاء بهرهوری در چارچوب سیاستهای زیر:
اصلاح ساختارهای ارزیابی و ارزشیابی، اتخاذ رویکرد نتیجهگرا و اجرای حسابرسی عملکرد در دستگاههای دولتی.
[۵۲۵] سیاستهای کلی «اقتصاد مقاومتی»، بند ۷: صرفهجویی در مصرف انرژی با اعمال مجموعهای متعادل از اقدامات قیمتی و غیرقیمتی به منظور کاهش مستمر «شاخص شدت انرژی» کشور به حداقل دو سوم میزان کنونی تا پایان برنامه پنجم توسعه و به حداقل یک دوم میزان کنونی تا پایان برنامه ششم توسعه با تأکید بر سیاستهای زیر:
اصلاح و تقویت ساختار حمل و نقل عمومی با تأکید بر راه آهن درونشهری و برونشهری به منظور فراهم کردن امکان استفاده سهل و ارزان از وسایل حمل و نقل عمومی.
[۵۲۶] سیاستهای کلی «اقتصاد مقاومتی»، بند ۹: اصلاح و تقویت همهجانبهی نظام مالی کشور با هدف پاسخگویی به نیازهای اقتصاد ملی، ایجاد ثبات در اقتصاد ملی و پیشگامی در تقویت بخش واقعی.
[۵۲۷] سیاستهای کلی «اقتصاد مقاومتی»، بند ۱۰: حمایت همهجانبه هدفمند از صادرات کالاها و خدمات به تناسب ارزش افزوده و با خالص ارزآوری مثبت
[۵۲۸] سیاستهای کلی «اقتصاد مقاومتی»، بند ۱۰: حمایت همهجانبه هدفمند از صادرات کالاها و خدمات به تناسب ارزش افزوده و با خالص ارزآوری مثبت
[۵۲۹] سیاستهای کلی «اقتصاد مقاومتی»، بند ۱۰: حمایت همهجانبه هدفمند از صادرات کالاها و خدمات به تناسب ارزش افزوده و با خالص ارزآوری مثبت از طریق:
– تسهیل مقررات و گسترش مشوقهای لازم.
– گسترش خدمات تجارت خارجی و ترانزیت و زیرساختهای مورد نیاز.
– تشویق سرمایه گذاری خارجی برای صادرات.
– برنامهریزی تولید ملی متناسب با نیازهای صادراتی، شکلدهی بازارهای جدید، و تنوع بخشی پیوندهای اقتصادی با کشورها به ویژه با کشورهای منطقه.
– استفاده از ساز و کار مبادلات تهاتری برای تسهیل مبادلات در صورت نیاز.
– ایجاد ثبات رویه و مقررات در مورد صادرات با هدف گسترش پایدار سهم ایران در بازارهای هدف.
[۵۳۰] سیاستهای کلی «اقتصاد مقاومتی»، بند ۱۰: حمایت همهجانبه هدفمند از صادرات کالاها و خدمات به تناسب ارزش افزوده و با خالص ارزآوری مثبت از طریق:
– تسهیل مقررات و گسترش مشوقهای لازم.
– گسترش خدمات تجارت خارجی و ترانزیت و زیرساختهای مورد نیاز.
– تشویق سرمایه گذاری خارجی برای صادرات.
– برنامهریزی تولید ملی متناسب با نیازهای صادراتی، شکلدهی بازارهای جدید، و تنوع بخشی پیوندهای اقتصادی با کشورها به ویژه با کشورهای منطقه.
– استفاده از ساز و کار مبادلات تهاتری برای تسهیل مبادلات در صورت نیاز.
– ایجاد ثبات رویه و مقررات در مورد صادرات با هدف گسترش پایدار سهم ایران در بازارهای هدف.
[۵۳۱] سیاستهای کلی «اقتصاد مقاومتی»، بند ۱۰: حمایت همهجانبه هدفمند از صادرات کالاها و خدمات به تناسب ارزش افزوده و با خالص ارزآوری مثبت از طریق:
– تسهیل مقررات و گسترش مشوقهای لازم.
– گسترش خدمات تجارت خارجی و ترانزیت و زیرساختهای مورد نیاز.
– تشویق سرمایه گذاری خارجی برای صادرات.
– برنامهریزی تولید ملی متناسب با نیازهای صادراتی، شکلدهی بازارهای جدید، و تنوع بخشی پیوندهای اقتصادی با کشورها به ویژه با کشورهای منطقه.
– استفاده از ساز و کار مبادلات تهاتری برای تسهیل مبادلات در صورت نیاز.
– ایجاد ثبات رویه و مقررات در مورد صادرات با هدف گسترش پایدار سهم ایران در بازارهای هدف.
[۵۳۲] سیاستهای کلی «اقتصاد مقاومتی»، بند ۱۰: حمایت همهجانبه هدفمند از صادرات کالاها و خدمات به تناسب ارزش افزوده و با خالص ارزآوری مثبت از طریق:
– تسهیل مقررات و گسترش مشوقهای لازم.
– گسترش خدمات تجارت خارجی و ترانزیت و زیرساختهای مورد نیاز.
– تشویق سرمایه گذاری خارجی برای صادرات.
– برنامهریزی تولید ملی متناسب با نیازهای صادراتی، شکلدهی بازارهای جدید، و تنوع بخشی پیوندهای اقتصادی با کشورها به ویژه با کشورهای منطقه.
– استفاده از ساز و کار مبادلات تهاتری برای تسهیل مبادلات در صورت نیاز.
– ایجاد ثبات رویه و مقررات در مورد صادرات با هدف گسترش پایدار سهم ایران در بازارهای هدف.
[۵۳۳] سیاستهای کلی «اقتصاد مقاومتی»، بند ۱۰: حمایت همهجانبه هدفمند از صادرات کالاها و خدمات به تناسب ارزش افزوده و با خالص ارزآوری مثبت از طریق:
– تسهیل مقررات و گسترش مشوقهای لازم.
– گسترش خدمات تجارت خارجی و ترانزیت و زیرساختهای مورد نیاز.
– تشویق سرمایه گذاری خارجی برای صادرات.
– برنامهریزی تولید ملی متناسب با نیازهای صادراتی، شکلدهی بازارهای جدید، و تنوع بخشی پیوندهای اقتصادی با کشورها به ویژه با کشورهای منطقه.
– استفاده از ساز و کار مبادلات تهاتری برای تسهیل مبادلات در صورت نیاز.
– ایجاد ثبات رویه و مقررات در مورد صادرات با هدف گسترش پایدار سهم ایران در بازارهای هدف.
[۵۳۴] سیاستهای کلی «اقتصاد مقاومتی»، بند ۱۰: حمایت همهجانبه هدفمند از صادرات کالاها و خدمات به تناسب ارزش افزوده و با خالص ارزآوری مثبت از طریق:
– تسهیل مقررات و گسترش مشوقهای لازم.
– گسترش خدمات تجارت خارجی و ترانزیت و زیرساختهای مورد نیاز.
– تشویق سرمایه گذاری خارجی برای صادرات.
– برنامهریزی تولید ملی متناسب با نیازهای صادراتی، شکلدهی بازارهای جدید، و تنوع بخشی پیوندهای اقتصادی با کشورها به ویژه با کشورهای منطقه.
– استفاده از ساز و کار مبادلات تهاتری برای تسهیل مبادلات در صورت نیاز.
– ایجاد ثبات رویه و مقررات در مورد صادرات با هدف گسترش پایدار سهم ایران در بازارهای هدف.
[۵۳۵] سیاستهای کلی «اقتصاد مقاومتی»، بند ۱۱: توسعه حوزه عمل مناطق آزاد و ویژهی اقتصادی کشور به منظور انتقال فناوریهای پیشرفته، گسترش و تسهیل تولید، صادرات کالا و خدمات و تأمین نیازهای ضروری و منابع مالی از خارج.
[۵۳۶] سیاستهای کلی «اقتصاد مقاومتی»، بند ۱۱: توسعه حوزه عمل مناطق آزاد و ویژهی اقتصادی کشور به منظور انتقال فناوریهای پیشرفته، گسترش و تسهیل تولید، صادرات کالا و خدمات و تأمین نیازهای ضروری و منابع مالی از خارج.
[۵۳۷] سیاستهای کلی «اقتصاد مقاومتی»، بند ۱۱: توسعه حوزه عمل مناطق آزاد و ویژهی اقتصادی کشور به منظور انتقال فناوریهای پیشرفته، گسترش و تسهیل تولید، صادرات کالا و خدمات و تأمین نیازهای ضروری و منابع مالی از خارج.
[۵۳۸] سیاستهای کلی «اقتصاد مقاومتی»، بند ۱۱: توسعه حوزه عمل مناطق آزاد و ویژهی اقتصادی کشور به منظور انتقال فناوریهای پیشرفته، گسترش و تسهیل تولید، صادرات کالا و خدمات و تأمین نیازهای ضروری و منابع مالی از خارج.
[۵۳۹] سیاستهای کلی «اقتصاد مقاومتی»، بند ۱۱: توسعه حوزه عمل مناطق آزاد و ویژهی اقتصادی کشور به منظور انتقال فناوریهای پیشرفته، گسترش و تسهیل تولید، صادرات کالا و خدمات و تأمین نیازهای ضروری و منابع مالی از خارج.
[۵۴۰] سیاستهای کلی «اقتصاد مقاومتی»، بند ۱۲: افزایش قدرت مقاومت و کاهش آسیبپذیری اقتصاد کشور از طریق:
– توسعهی پیوندهای راهبردی و گسترش همکاری و مشارکت با کشورهای منطقه و جهان بویژه همسایگان.
– استفاده از دیپلماسی در جهت حمایت از هدفهای اقتصادی.
– استفاده از ظرفیتهای سازمانهای بینالمللی و منطقهای.
[۵۴۱] سیاستهای کلی «اقتصاد مقاومتی»، بند ۱۲: افزایش قدرت مقاومت و کاهش آسیبپذیری اقتصاد کشور از طریق:
– توسعهی پیوندهای راهبردی و گسترش همکاری و مشارکت با کشورهای منطقه و جهان بویژه همسایگان.
– استفاده از دیپلماسی در جهت حمایت از هدفهای اقتصادی.
– استفاده از ظرفیتهای سازمانهای بینالمللی و منطقهای.
[۵۴۲] سیاستهای کلی «اقتصاد مقاومتی»، بند ۱۲: افزایش قدرت مقاومت و کاهش آسیبپذیری اقتصاد کشور از طریق:
– توسعهی پیوندهای راهبردی و گسترش همکاری و مشارکت با کشورهای منطقه و جهان بویژه همسایگان.
– استفاده از دیپلماسی در جهت حمایت از هدفهای اقتصادی.
– استفاده از ظرفیتهای سازمانهای بینالمللی و منطقهای.
[۵۴۳] سیاست های کلی «اقتصاد مقاومتی»، بند ۱۳: مقابله با ضربه پذیری درآمد حاصل از صادرات نفت و گاز از طریق:
– انتخاب مشتریان راهبردی.
– ایجاد تنوع در روشهای فروش.
– مشارکت دادن بخش خصوصی در فروش.
– افزایش صادرات گاز.
– افزایش صادرات برق.
– افزایش صادرات پتروشیمی.
– افزایش صادرات فرآوردههای نفتی.
[۵۴۴] سیاست های کلی «اقتصاد مقاومتی»، بند ۱۳: مقابله با ضربه پذیری درآمد حاصل از صادرات نفت و گاز از طریق:
– انتخاب مشتریان راهبردی.
– ایجاد تنوع در روشهای فروش.
– مشارکت دادن بخش خصوصی در فروش.
– افزایش صادرات گاز.
– افزایش صادرات برق.
– افزایش صادرات پتروشیمی.
– افزایش صادرات فرآوردههای نفتی.
[۵۴۵] سیاست های کلی «اقتصاد مقاومتی»، بند ۱۳: مقابله با ضربه پذیری درآمد حاصل از صادرات نفت و گاز از طریق:
– انتخاب مشتریان راهبردی.
– ایجاد تنوع در روشهای فروش.
– مشارکت دادن بخش خصوصی در فروش.
– افزایش صادرات گاز.
– افزایش صادرات برق.
– افزایش صادرات پتروشیمی.
– افزایش صادرات فرآوردههای نفتی.
[۵۴۶] سیاست های کلی «اقتصاد مقاومتی»، بند ۱۳: مقابله با ضربه پذیری درآمد حاصل از صادرات نفت و گاز از طریق:
– انتخاب مشتریان راهبردی.
– ایجاد تنوع در روشهای فروش.
– مشارکت دادن بخش خصوصی در فروش.
– افزایش صادرات گاز.
– افزایش صادرات برق.
– افزایش صادرات پتروشیمی.
– افزایش صادرات فرآوردههای نفتی.
[۵۴۷] سیاست های کلی «اقتصاد مقاومتی»، بند ۱۳: مقابله با ضربه پذیری درآمد حاصل از صادرات نفت و گاز از طریق:
– انتخاب مشتریان راهبردی.
– ایجاد تنوع در روشهای فروش.
– مشارکت دادن بخش خصوصی در فروش.
– افزایش صادرات گاز.
– افزایش صادرات برق.
– افزایش صادرات پتروشیمی.
– افزایش صادرات فرآوردههای نفتی.
[۵۴۸] سیاست های کلی «اقتصاد مقاومتی»، بند ۱۳: مقابله با ضربه پذیری درآمد حاصل از صادرات نفت و گاز از طریق:
– انتخاب مشتریان راهبردی.
– ایجاد تنوع در روشهای فروش.
– مشارکت دادن بخش خصوصی در فروش.
– افزایش صادرات گاز.
– افزایش صادرات برق.
– افزایش صادرات پتروشیمی.
– افزایش صادرات فرآوردههای نفتی.
[۵۴۹] سیاست های کلی «اقتصاد مقاومتی»، بند ۱۳: مقابله با ضربه پذیری درآمد حاصل از صادرات نفت و گاز از طریق:
– انتخاب مشتریان راهبردی.
– ایجاد تنوع در روشهای فروش.
– مشارکت دادن بخش خصوصی در فروش.
– افزایش صادرات گاز.
– افزایش صادرات برق.
– افزایش صادرات پتروشیمی.
– افزایش صادرات فرآوردههای نفتی.
[۵۵۰] سیاستهای کلی «اقتصاد مقاومتی»، بند ۱۴: افزایش ذخایر راهبردی نفت وگاز کشور به منظور اثرگذاری در بازار جهانی نفت و گاز و تأکید بر حفظ و توسعه ظرفیتهای تولید نفت و گاز، بویژه در میادین مشترک.
[۵۵۱] سیاستهای کلی «اقتصاد مقاومتی»، بند ۱۷: اصلاح نظام درآمدی دولت با افزایش سهم درآمدهای مالیاتی.
[۵۵۲] بیانات امام خامنه ای در دیدار گروه ورزش و سرگرمی صدا و سیما، ۱۳۷۱٫۱۰٫۰۱: راجع به موضوع تفریحات، چیزی که میتوانم بگویم این است که موضوعی بسیار مهم و اساسی است. اگر چه در جامعه، خیلیها هستند که ممکن است آن را جدی نگیرند و فکر کنند که یک زندگی جامد و خشک و بیانعطاف و بیلبخند، میتواند زندگی موفقی باشد. اما چنین نیست. اگر در زندگی تفریح سالم نباشد؛ اگر آن لبخند طبیعی که ناشی از نشاط است بر لب انسان ننشیند، زندگی برخود انسان و بر معاشران او، جهنم خواهد شد. مادیات، مقدمهی زندگی خوبند؛ و تفریح، عنصر اساسی زندگی خوب است.
بیانات امام خامنه ای در دیدار جوانان استان خراسان شمالی، ۱۳۹۱٫۰۷٫۲۳: اما بخش حقیقی، آن چیزهائی است که متن زندگی ما را تشکیل میدهد؛ که همان سبک زندگی است که عرض کردیم. این، بخش حقیقی و اصلی تمدن است؛ مثل مسئله ی خانواده، سبک ازدواج، نوع مسکن، نوع لباس، الگوی مصرف، نوع خوراک، نوع آشپزی، تفریحات، مسئله ی خط، مسئلهی زبان، مسئلهی کسب و کار، رفتار ما در محل کار، رفتار ما در دانشگاه، رفتار ما در مدرسه، رفتار ما در فعالیت سیاسی، رفتار ما در ورزش، رفتار ما در رسانه ای که در اختیار ماست، رفتار ما با پدر و مادر، رفتار ما با همسر، رفتار ما با فرزند، رفتار ما با رئیس، رفتار ما با مرئوس، رفتار ما با پلیس، رفتار ما با مأمور دولت، سفرهای ما، نظافت و طهارت ما، رفتار ما با دوست، رفتار ما با دشمن، رفتار ما با بیگانه؛ اینها آن بخشهای اصلی تمدن است، که متن زندگی انسان است.
[۵۵۳] بیانات در دیدار جمعی از اعضای انجمنهای اسلامی دانشآموزان، ۱۳۸۳٫۱۲٫۲۴: من با سرگرمی و تفریح و شادی جوانها خیلی موافقم؛ اما بعضی از سرگرمیها و تفریحهای منحرف را دشمن به قصد غافل کردن ما و جوانان عمداً وارد جامعهی ما میکند. این، مخصوص جامعهی ما نیست؛ در خیلی جاهای دیگر هم این کار را میکنند. در یکی دو سال گذشته خبرهای متعددی داشتیم که در کشورهای مختلف آسیایی – مثل مالزی و چین و … – و حتّی کشورهای اروپایی، سی دی هایی که به صورت قاچاق وارد کشورشان شده بود و آنها برای جوانها گمراهکننده و مضر تشخیص داده بودند، جمعآوری و منهدم کردند. در واقع با این سی دی ها مثل مواد مخدر – که دوروبر اینها گشتن، برای جوانها گناه است – برخورد کردند. کسانی هم که این محصولات را قاچاق می کنند، غالباً صهیونیستهای خبیث هستند؛ اینها عامل گمراهی و فساد جوانها در خیلی از کشورها، بخصوص در کشورهای اسلامی، و بهطور ویژه در ایران هستند. چرا؟ چون از آیندهی ایران میترسند.
[۵۵۴] بیانات در مصاحبه صدا و سیما، در ششمین نمایشگاه بینالمللی کتاب، ۱۳۷۲٫۰۲٫۲۱: کتابخوانی را باید جزو عادات خودمان قرار دهیم. به فرزندانمان هم از کودکی عادت بدهیم کتاب بخوانند؛ مثلاً وقتی میخواهند بخوابند، کتاب بخوانند. یا وقتی ایام فراغتی هست، روز جمعهای هست که تفریح میکنند، حتماً بخشی از آن روز را به کتاب خواندن اختصاص دهند. در تابستانها که نوجوانان و جوانان محصّل، تعطیلاند حتماً کتاب بخوانند. کتابهایی را معیّن کنند، بخوانند و تمام کنند. افرادی که کار روزانه دارند مثلاً کارمند اداری، کارگر، کاسب و یا کشاورز هستند وقتی به خانه میآیند، بخشی از زمان را گرچه نیمساعت برای کتاب خواندن بگذارند.
[۵۵۵] بیانات در دیدار اعضای گروه اجتماعی صدای جمهوری اسلامی ایران، ۱۳۷۰٫۱۱٫۲۹: کل برنامههای شما بایستی در جهت این ارزشها باشد؛ یعنی مهمترین الزام و چارچوب و کمربندی که بایستی مجموعهی برنامهها را محصور کند و به این حرکت جهت بدهد، این است. باید نگاه کنید ببینید ارزشهای اسلام و انقلاب چیست؛ این ارزشها را بهدست بیاورید؛ شوخی و خندهمان هم باید در این جهت باشد؛ سرگرمی و تفریحمان هم بایستی در این جهت باشد؛ کار روی افکار عمومی مردم همه باید در این جهت باشد. باید مراقب باشیم که اشتباه نکنیم.
[۵۵۶] بیانات در دیدار مسئولان سازمان صدا و سیما، ۱۳۸۳٫۰۹٫۱۱: مراقب باشید شادی در مردم با لودگی و ابتذال و بیبندوباری همراه نشود؛ از این طریق به مردم شادی داده نشود. همهجور میشود به مردم شادی داد؛ از نوع صحیح آن شادی داده شود. گاهی اوقات یک لطیفه یا یک تعبیرِ بجا مخاطب را شاد و خوشحال میکند؛ گاهی هم ممکن است یک آدم لوده با ده جور ادا درآوردن، نتواند آنطور شادی را ایجاد کند. شادی کردن و شادی دادن به مردم، بهمعنای لودگی نیست.
[۵۵۷] بیانات امام خامنه ای در دیدار گروه ورزش و سرگرمی صدا و سیما، ۱۳۷۱٫۱۰٫۰۱: شما باید با برنامههای تفریحیتان، امید ببخشید. اگر مجموعهی کار شما، از اول تا آخر ناامید کننده باشد، از ارزش ساقط خواهد شد؛ یعنی همهی آن چه که انجام شده، هیچ میشود. مثل اینکه شما با بهترین ابزارهای نقاشی، یک تابلو بد بکشید.
[۵۵۸] بیانات امام خامنه ای در دیدار گروه ورزش و سرگرمی صدا و سیما، ۱۳۷۱٫۱۰٫۰۱: یک نکته موضوع متانت است. یک برنامهی شوخی و تفریح سبک، با یک شوخی و تفریح متین و سنگین فرق میکند. هر دو هم میتواند شوخی یا تفریح باشد. هر دو میتواند در درجات مختلفی از شوخی و تفریح و مزاح باشد. اینطور نیست که یک تیپ متین، حتماً مایهی تفریحی و شوخی کمتری داشته باشد، یا یک تیپ سبک، حتماً مایهی تفریحی و شوخی بیشتری داشته باشد؛ نه. مواظب باشید در برنامههای تفریحی، کارهای سبک، انجام نگیرد.
[۵۵۹] گفت و شنود رهبر انقلاب اسلامی با گروهی از نوجوانان و جوانان، ۱۳۷۶٫۱۱٫۱۴: البته من از آن وقت، ورزش میکردم؛ الان هم ورزش میکنم. متٱسفانه میبینم جوانهای ما در ورزش، سستی میکنند؛ که این خیلی خطاست. آن وقت ما کوه میرفتیم، پیادهرویهای طولانی میکردیم. من با دوستان خودم، چندبار از کوههای اطراف مشهد، همینطور کوه به کوه، روستا به روستا، چند شبانه روز حرکت کردیم و راه رفتیم.از این گونه ورزشها داشتیم. البته اینها تفریحهای سرگرم کنندهای بود که خارج از محیط شهر محسوب میشد.
[۵۶۰] گفت و شنود رهبر انقلاب اسلامی با گروهی از نوجوانان و جوانان، ۱۳۷۶٫۱۱٫۱۴: ما متٱسفانه سرگرمیهای خیلی کمی داشتیم؛ این طور سرگرمیها آن وقت نبود، البته پارک بود، ولی کم و خیلی محدود، مثلاً در مشهد فقط یک پارک در داخل شهر بود و محیطهایش، محیطهای خیلی بدی بود. ما هم خانوادههایی بودیم که پدر و مادرها مقیّد بودند، اصلا نمیتوانستیم برویم. برای مثال ما در دورهی جوانی، امکان اینکه بتوانیم از این مرکز عمومی تفریحی استفاده کنیم، وجود نداشت؛ بخاطر این که این مراکز، مراکز خوبی نبود، غالباً مراکز آلودهای بود.
[۵۶۱] سیاستهای کلی «خانواده»، بند ۵: تحکیم خانواده و ارتقاء سرمایه اجتماعی آن بر پایه رضایت و انصاف، خدمت و احترام و مودّت و رحمت با تأکید بر: …
– ایجاد فرصت برای حضور مفید و مؤثر اعضای خانواده در کنار یکدیگر و استفاده مؤثر خانواده از اوقات فراغت به صورت جمعی
[۵۶۲] سیاستهای کلی «محیط زیست» ، بند ۱: مدیریت جامع، هماهنگ و نظاممند منابع حیاتی (از قبیل هوا، آب، خاک و تنوع زیستی) مبتنی بر توان و پایداری زیستبوم بهویژه با افزایش ظرفیتها و توانمندیهای حقوقی و ساختاری مناسب همراه با رویکرد مشارکت مردمی.
[۵۶۳] سیاستهای کلی «محیط زیست» ، بند ۱: مدیریت جامع، هماهنگ و نظاممند منابع حیاتی (از قبیل هوا، آب، خاک و تنوع زیستی) مبتنی بر توان و پایداری زیستبوم بهویژه با افزایش ظرفیتها و توانمندیهای حقوقی و ساختاری مناسب همراه با رویکرد مشارکت مردمی.
[۵۶۴] سیاستهای کلی «محیط زیست» ، بند ۱: مدیریت جامع، هماهنگ و نظاممند منابع حیاتی (از قبیل هوا، آب، خاک و تنوع زیستی) مبتنی بر توان و پایداری زیستبوم بهویژه با افزایش ظرفیتها و توانمندیهای حقوقی و ساختاری مناسب همراه با رویکرد مشارکت مردمی.
[۵۶۵] سیاستهای کلی «محیط زیست» ، بند ۲: ایجاد نظام یکپارچهی ملی محیط زیست.
[۵۶۶]سیاستهای کلی «محیط زیست» ، بند ۳: اصلاح شرایط زیستی بهمنظور برخوردار ساختن جامعه از محیط زیست سالم و رعایت عدالت و حقوق بین نسلی.
[۵۶۷] سیاستهای کلی «محیط زیست» ، بند ۳: اصلاح شرایط زیستی بهمنظور برخوردار ساختن جامعه از محیط زیست سالم و رعایت عدالت و حقوق بین نسلی.
[۵۶۸] سیاستهای کلی «محیط زیست» ، بند ۳: اصلاح شرایط زیستی بهمنظور برخوردار ساختن جامعه از محیط زیست سالم و رعایت عدالت و حقوق بین نسلی.
[۵۶۹]سیاستهای کلی «محیط زیست» ، بند ۴: پیشگیری و ممانعت از انتشار انواع آلودگیهای غیرمجاز و جرمانگاری تخریب محیط زیست و مجازات مؤثر و بازدارندهی آلودهکنندگان و تخریبکنندگان محیط زیست و الزام آنان به جبران خسارت.
[۵۷۰] سیاستهای کلی «محیط زیست» ، بند ۴: پیشگیری و ممانعت از انتشار انواع آلودگیهای غیرمجاز و جرمانگاری تخریب محیط زیست و مجازات مؤثر و بازدارندهی آلودهکنندگان و تخریبکنندگان محیط زیست و الزام آنان به جبران خسارت.
[۵۷۱] سیاستهای کلی «محیط زیست» ، بند ۴: پیشگیری و ممانعت از انتشار انواع آلودگیهای غیرمجاز و جرمانگاری تخریب محیط زیست و مجازات مؤثر و بازدارندهی آلودهکنندگان و تخریبکنندگان محیط زیست و الزام آنان به جبران خسارت.
[۵۷۲] سیاستهای کلی «محیط زیست» ، بند ۴: پیشگیری و ممانعت از انتشار انواع آلودگیهای غیرمجاز و جرمانگاری تخریب محیط زیست و مجازات مؤثر و بازدارندهی آلودهکنندگان و تخریبکنندگان محیط زیست و الزام آنان به جبران خسارت.
[۵۷۳]سیاستهای کلی «محیط زیست» ، بند ۵: پایش مستمر و کنترل منابع و عوامل آلایندهی هوا، آب، خاک، آلودگیهای صوتی، امواج و اشعههای مخرب و تغییرات نامساعد اقلیم، و الزام به رعایت استانداردها و شاخصهای زیستمحیطی در قوانین و مقررات، برنامههای توسعه و آمایش سرزمین.
[۵۷۴]سیاستهای کلی «محیط زیست» ، بند ۶: تهیهی اطلس زیستبوم کشور و حفاظت، احیاء، بهسازی و توسعهی منابع طبیعی تجدیدپذیر (مانند دریا، دریاچه، رودخانه، مخزن سدها، تالاب، آبخوان زیرزمینی، جنگل، خاک، مرتع و تنوع زیستی بهویژه حیات وحش) و اعمال محدودیت قانونمند در بهرهبرداری از این منابع متناسب با توان اکولوژیک (ظرفیت قابل تحمل و توان بازسازی) آنها بر اساس معیارها و شاخصهای پایداری، مدیریت اکوسیستمهای حساس و ارزشمند (از قبیل پارکهای ملی و آثار طبیعی ملی) و حفاظت از منابع ژنتیک و ارتقاء آنها تا سطح استانداردهای بینالمللی.
[۵۷۵] سیاستهای کلی «محیط زیست» ، بند ۶: تهیهی اطلس زیستبوم کشور و حفاظت، احیاء، بهسازی و توسعهی منابع طبیعی تجدیدپذیر (مانند دریا، دریاچه، رودخانه، مخزن سدها، تالاب، آبخوان زیرزمینی، جنگل، خاک، مرتع و تنوع زیستی بهویژه حیات وحش) و اعمال محدودیت قانونمند در بهرهبرداری از این منابع متناسب با توان اکولوژیک (ظرفیت قابل تحمل و توان بازسازی) آنها بر اساس معیارها و شاخصهای پایداری، مدیریت اکوسیستمهای حساس و ارزشمند (از قبیل پارکهای ملی و آثار طبیعی ملی) و حفاظت از منابع ژنتیک و ارتقاء آنها تا سطح استانداردهای بینالمللی.
[۵۷۶] سیاستهای کلی «محیط زیست» ، بند ۶: تهیهی اطلس زیستبوم کشور و حفاظت، احیاء، بهسازی و توسعهی منابع طبیعی تجدیدپذیر (مانند دریا، دریاچه، رودخانه، مخزن سدها، تالاب، آبخوان زیرزمینی، جنگل، خاک، مرتع و تنوع زیستی بهویژه حیات وحش) و اعمال محدودیت قانونمند در بهرهبرداری از این منابع متناسب با توان اکولوژیک (ظرفیت قابل تحمل و توان بازسازی) آنها بر اساس معیارها و شاخصهای پایداری، مدیریت اکوسیستمهای حساس و ارزشمند (از قبیل پارکهای ملی و آثار طبیعی ملی) و حفاظت از منابع ژنتیک و ارتقاء آنها تا سطح استانداردهای بینالمللی.
[۵۷۷] سیاستهای کلی «محیط زیست» ، بند ۶: تهیهی اطلس زیستبوم کشور و حفاظت، احیاء، بهسازی و توسعهی منابع طبیعی تجدیدپذیر (مانند دریا، دریاچه، رودخانه، مخزن سدها، تالاب، آبخوان زیرزمینی، جنگل، خاک، مرتع و تنوع زیستی بهویژه حیات وحش) و اعمال محدودیت قانونمند در بهرهبرداری از این منابع متناسب با توان اکولوژیک (ظرفیت قابل تحمل و توان بازسازی) آنها بر اساس معیارها و شاخصهای پایداری، مدیریت اکوسیستمهای حساس و ارزشمند (از قبیل پارکهای ملی و آثار طبیعی ملی) و حفاظت از منابع ژنتیک و ارتقاء آنها تا سطح استانداردهای بینالمللی.
[۵۷۸] سیاستهای کلی «محیط زیست» ، بند ۷:مدیریت تغییرات اقلیم و مقابله با تهدیدات زیستمحیطی نظیر بیابانزایی، گرد و غبار بهویژه ریزگردها، خشکسالی و عوامل سرایتدهندهی میکروبی و رادیواکتیو و توسعهی آیندهنگری و شناخت پدیدههای نوظهور زیستمحیطی و مدیریت آن.
[۵۷۹] سیاستهای کلی «محیط زیست» ، بند ۷:مدیریت تغییرات اقلیم و مقابله با تهدیدات زیستمحیطی نظیر بیابانزایی، گرد و غبار بهویژه ریزگردها، خشکسالی و عوامل سرایتدهندهی میکروبی و رادیواکتیو و توسعهی آیندهنگری و شناخت پدیدههای نوظهور زیستمحیطی و مدیریت آن.
[۵۸۰] سیاستهای کلی «محیط زیست» ، بند ۸:گسترش اقتصاد سبز با تأکید بر:
۱ـ۸. صنعتِ کمکربن، استفاده از انرژیهای پاک، محصولات کشاورزی سالم و ارگانیک و مدیریت پسماندها و پسابها با بهرهگیری از ظرفیتها و توانمندیهای اقتصادی، اجتماعی، طبیعی و زیستمحیطی.
[۵۸۱] سیاستهای کلی «محیط زیست» ، بند ۸:گسترش اقتصاد سبز با تأکید بر:
۱ـ۸. صنعتِ کمکربن، استفاده از انرژیهای پاک، محصولات کشاورزی سالم و ارگانیک و مدیریت پسماندها و پسابها با بهرهگیری از ظرفیتها و توانمندیهای اقتصادی، اجتماعی، طبیعی و زیستمحیطی.
[۵۸۲] سیاستهای کلی «محیط زیست» ، بند ۸:گسترش اقتصاد سبز با تأکید بر:
۱ـ۸. صنعتِ کمکربن، استفاده از انرژیهای پاک، محصولات کشاورزی سالم و ارگانیک و مدیریت پسماندها و پسابها با بهرهگیری از ظرفیتها و توانمندیهای اقتصادی، اجتماعی، طبیعی و زیستمحیطی.
[۵۸۳] سیاستهای کلی «محیط زیست» ، بند ۸:گسترش اقتصاد سبز با تأکید بر:
۱ـ۸. صنعتِ کمکربن، استفاده از انرژیهای پاک، محصولات کشاورزی سالم و ارگانیک و مدیریت پسماندها و پسابها با بهرهگیری از ظرفیتها و توانمندیهای اقتصادی، اجتماعی، طبیعی و زیستمحیطی.
[۵۸۴] سیاستهای کلی «محیط زیست» ، بند ۸:گسترش اقتصاد سبز با تأکید بر:
۲ـ۸. اصلاح الگوی تولید در بخشهای مختلف اقتصادی و اجتماعی و بهینهسازی الگوی مصرف آب، منابع، غذا، مواد و انرژی بهویژه ترویج مواد سوختی سازگار با محیط زیست.
[۵۸۵] سیاستهای کلی «محیط زیست» ، بند ۸:گسترش اقتصاد سبز با تأکید بر:
۳ـ۸. توسعهی حمل و نقل عمومی سبز و غیرفسیلی از جمله برقی و افزایش حمل و نقل همگانی بهویژه در کلانشهرها.
[۵۸۶] سیاستهای کلی «محیط زیست» ، بند ۹:تعادلبخشی و حفاظت کیفی آبهای زیرزمینی از طریق اجرای عملیات آبخیزداری، آبخوانداری، مدیریت عوامل کاهش بهرهبرداری از آبهای زیرزمینی و تبخیر و کنترل ورود آلایندهها
[۵۸۷] سیاستهای کلی «محیط زیست» ، بند ۹:تعادلبخشی و حفاظت کیفی آبهای زیرزمینی از طریق اجرای عملیات آبخیزداری، آبخوانداری، مدیریت عوامل کاهش بهرهبرداری از آبهای زیرزمینی و تبخیر و کنترل ورود آلایندهها
[۵۸۸] سیاستهای کلی «محیط زیست» ، بند ۱۱:حمایت و تشویق سرمایهگذاریها و فناوریهای سازگار با محیط زیست با استفاده از ابزارهای مناسب از جمله عوارض و مالیات سبز.
[۵۸۹]سیاستهای کلی «محیط زیست» ، بند ۱۲:تدوین منشور اخلاق محیط زیست و ترویج و نهادینهسازی فرهنگ و اخلاق زیستمحیطی مبتنی بر ارزشها و الگوهای سازندهی ایرانی ـ اسلامی.
[۵۹۰] سیاستهای کلی «محیط زیست» ، بند ۱۲:تدوین منشور اخلاق محیط زیست و ترویج و نهادینهسازی فرهنگ و اخلاق زیستمحیطی مبتنی بر ارزشها و الگوهای سازندهی ایرانی ـ اسلامی.
[۵۹۱] سیاستهای کلی «محیط زیست» ، بند ۱۳:ارتقاء مطالعات و تحقیقات علمی و بهرهمندی از فناوریهای نوآورانهی زیستمحیطی و تجارب سازندهی بومی در زمینهی حفظ تعادل زیستبومها و پیشگیری از آلودگی و تخریب محیط زیست.
[۵۹۲] سیاستهای کلی «محیط زیست» ، بند ۱۴:گسترش سطح آگاهی، دانش و بینش زیستمحیطی جامعه و تقویت فرهنگ و معارف دینیِ مشارکت و مسئولیتپذیری اجتماعی بهویژه امر به معروف و نهی از منکر برای حفظ محیط زیست در تمام سطوح و اقشار جامعه.
[۵۹۳] سیاستهای کلی «محیط زیست» ، بند ۱۴:گسترش سطح آگاهی، دانش و بینش زیستمحیطی جامعه و تقویت فرهنگ و معارف دینیِ مشارکت و مسئولیتپذیری اجتماعی بهویژه امر به معروف و نهی از منکر برای حفظ محیط زیست در تمام سطوح و اقشار جامعه.
[۵۹۴] سیاستهای کلی «محیط زیست» ، بند ۱۵:تقویت دیپلماسی محیط زیست با:
۱ـ۱۵. تلاش برای ایجاد و تقویت نهادهای منطقهای برای مقابله با گرد و غبار و آلودگیهای آبی.
[۵۹۵] سیاستهای کلی «محیط زیست» ، بند ۱۵:تقویت دیپلماسی محیط زیست با:
۲ـ۱۵. توسعهی مناسبات و جلب مشارکت و همکاریهای هدفمند و تأثیرگذار دوجانبه، چندجانبه، منطقهای و بینالمللی در زمینهی محیط زیست.
[۵۹۶]سیاستهای کلی علم و فناوری (نظام آموزش عالی، تحقیقات و فناوری)، بند۱: جهاد مستمر علمی با هدف کسب مرجعیت علمی و فناوری در جهان با تأکید بر:
۱٫۱ – تولید علم و توسعه نوآوری و نظریه پردازی.
۲٫۱ -ارتقاء جایگاه جهانی کشور در علم و فناوری و تبدیل ایران به قطب علمی و فناوری جهان اسلام.
۳٫۱ – توسعه علوم پایه و تحقیقات بنیادی.
۴٫۱ – تحول و ارتقاء علوم انسانی بویژه تعمیق شناخت معارف دینی و مبانی انقلاب اسلامی با: تقویت جایگاه و منزلت این علوم، جذب افراد مستعد و با انگیزه، اصلاح و بازنگری در متون، برنامهها و روشهای آموزشی و ارتقاء کمی و کیفی مراکز و فعالیتهای پژوهشی مربوط.
۵٫۱ – دستیابی به علوم و فناوریهای پیشرفته با سیاستگذاری و برنامه ریزی ویژه.
[۵۹۷] سیاستهای کلی علم و فناوری (نظام آموزش عالی، تحقیقات و فناوری)، بند۱: جهاد مستمر علمی با هدف کسب مرجعیت علمی و فناوری در جهان با تأکید بر:
۱٫۱ – تولید علم و توسعه نوآوری و نظریه پردازی.
۲٫۱ -ارتقاء جایگاه جهانی کشور در علم و فناوری و تبدیل ایران به قطب علمی و فناوری جهان اسلام.
۳٫۱ – توسعه علوم پایه و تحقیقات بنیادی.
۴٫۱ – تحول و ارتقاء علوم انسانی بویژه تعمیق شناخت معارف دینی و مبانی انقلاب اسلامی با: تقویت جایگاه و منزلت این علوم، جذب افراد مستعد و با انگیزه، اصلاح و بازنگری در متون، برنامهها و روشهای آموزشی و ارتقاء کمی و کیفی مراکز و فعالیتهای پژوهشی مربوط.
۵٫۱ – دستیابی به علوم و فناوریهای پیشرفته با سیاستگذاری و برنامه ریزی ویژه.
[۵۹۸] سیاستهای کلی علم و فناوری (نظام آموزش عالی، تحقیقات و فناوری)، بند۱٫۱: جهاد مستمر علمی با هدف کسب مرجعیت علمی و فناوری در جهان با تأکید بر:
۱٫۱ – تولید علم و توسعه نوآوری و نظریه پردازی.
[۵۹۹] سیاستهای کلی علم و فناوری (نظام آموزش عالی، تحقیقات و فناوری)، بند۱٫۱: جهاد مستمر علمی با هدف کسب مرجعیت علمی و فناوری در جهان با تأکید بر:
۱٫۱ – تولید علم و توسعه نوآوری و نظریه پردازی.
[۶۰۰] سیاستهای کلی علم و فناوری (نظام آموزش عالی، تحقیقات و فناوری)، بند۱٫۱: جهاد مستمر علمی با هدف کسب مرجعیت علمی و فناوری در جهان با تأکید بر:
۱٫۱ – تولید علم و توسعه نوآوری و نظریه پردازی.
[۶۰۱] سیاستهای کلی علم و فناوری (نظام آموزش عالی، تحقیقات و فناوری)، بند۱٫۲: جهاد مستمر علمی با هدف کسب مرجعیت علمی و فناوری در جهان با تأکید بر: …
۲٫۱ -ارتقاء جایگاه جهانی کشور در علم و فناوری و تبدیل ایران به قطب علمی و فناوری جهان اسلام.
[۶۰۲] سیاستهای کلی علم و فناوری (نظام آموزش عالی، تحقیقات و فناوری)، بند۱٫۲: جهاد مستمر علمی با هدف کسب مرجعیت علمی و فناوری در جهان با تأکید بر: …
۲٫۱ -ارتقاء جایگاه جهانی کشور در علم و فناوری و تبدیل ایران به قطب علمی و فناوری جهان اسلام.
[۶۰۳] سیاستهای کلی علم و فناوری (نظام آموزش عالی، تحقیقات و فناوری)، بند۱٫۳: جهاد مستمر علمی با هدف کسب مرجعیت علمی و فناوری در جهان با تأکید بر: …
۳٫۱ – توسعه علوم پایه و تحقیقات بنیادی.
[۶۰۴] سیاستهای کلی علم و فناوری (نظام آموزش عالی، تحقیقات و فناوری)، بند۱٫۳: جهاد مستمر علمی با هدف کسب مرجعیت علمی و فناوری در جهان با تأکید بر: …
۳٫۱ – توسعه علوم پایه و تحقیقات بنیادی.
[۶۰۵] سیاستهای کلی علم و فناوری (نظام آموزش عالی، تحقیقات و فناوری)، بند۱٫۴: جهاد مستمر علمی با هدف کسب مرجعیت علمی و فناوری در جهان با تأکید بر: …
۴٫۱ – تحول و ارتقاء علوم انسانی بویژه تعمیق شناخت معارف دینی و مبانی انقلاب اسلامی با: تقویت جایگاه و منزلت این علوم، جذب افراد مستعد و با انگیزه، اصلاح و بازنگری در متون، برنامهها و روشهای آموزشی و ارتقاء کمی و کیفی مراکز و فعالیتهای پژوهشی مربوط.
[۶۰۶] سیاستهای کلی علم و فناوری (نظام آموزش عالی، تحقیقات و فناوری)، بند۱٫۴: جهاد مستمر علمی با هدف کسب مرجعیت علمی و فناوری در جهان با تأکید بر: …
۴٫۱ – تحول و ارتقاء علوم انسانی بویژه تعمیق شناخت معارف دینی و مبانی انقلاب اسلامی با: تقویت جایگاه و منزلت این علوم، جذب افراد مستعد و با انگیزه، اصلاح و بازنگری در متون، برنامهها و روشهای آموزشی و ارتقاء کمی و کیفی مراکز و فعالیتهای پژوهشی مربوط.
[۶۰۷] سیاستهای کلی علم و فناوری (نظام آموزش عالی، تحقیقات و فناوری)، بند۱٫۴: جهاد مستمر علمی با هدف کسب مرجعیت علمی و فناوری در جهان با تأکید بر: …
۴٫۱ – تحول و ارتقاء علوم انسانی بویژه تعمیق شناخت معارف دینی و مبانی انقلاب اسلامی با: تقویت جایگاه و منزلت این علوم، جذب افراد مستعد و با انگیزه، اصلاح و بازنگری در متون، برنامهها و روشهای آموزشی و ارتقاء کمی و کیفی مراکز و فعالیتهای پژوهشی مربوط.
[۶۰۸] سیاستهای کلی علم و فناوری (نظام آموزش عالی، تحقیقات و فناوری)، بند۱٫۴: جهاد مستمر علمی با هدف کسب مرجعیت علمی و فناوری در جهان با تأکید بر: …
۴٫۱ – تحول و ارتقاء علوم انسانی بویژه تعمیق شناخت معارف دینی و مبانی انقلاب اسلامی با: تقویت جایگاه و منزلت این علوم، جذب افراد مستعد و با انگیزه، اصلاح و بازنگری در متون، برنامهها و روشهای آموزشی و ارتقاء کمی و کیفی مراکز و فعالیتهای پژوهشی مربوط.
[۶۰۹] سیاستهای کلی علم و فناوری (نظام آموزش عالی، تحقیقات و فناوری)، بند۱٫۴: جهاد مستمر علمی با هدف کسب مرجعیت علمی و فناوری در جهان با تأکید بر: …
۴٫۱ – تحول و ارتقاء علوم انسانی بویژه تعمیق شناخت معارف دینی و مبانی انقلاب اسلامی با: تقویت جایگاه و منزلت این علوم، جذب افراد مستعد و با انگیزه، اصلاح و بازنگری در متون، برنامهها و روشهای آموزشی و ارتقاء کمی و کیفی مراکز و فعالیتهای پژوهشی مربوط.
[۶۱۰] سیاستهای کلی علم و فناوری (نظام آموزش عالی، تحقیقات و فناوری)، بند۱٫۴: جهاد مستمر علمی با هدف کسب مرجعیت علمی و فناوری در جهان با تأکید بر: …
۴٫۱ – تحول و ارتقاء علوم انسانی بویژه تعمیق شناخت معارف دینی و مبانی انقلاب اسلامی با: تقویت جایگاه و منزلت این علوم، جذب افراد مستعد و با انگیزه، اصلاح و بازنگری در متون، برنامهها و روشهای آموزشی و ارتقاء کمی و کیفی مراکز و فعالیتهای پژوهشی مربوط.
[۶۱۱] سیاستهای کلی علم و فناوری (نظام آموزش عالی، تحقیقات و فناوری)، بند۱٫۴: جهاد مستمر علمی با هدف کسب مرجعیت علمی و فناوری در جهان با تأکید بر: …
۴٫۱ – تحول و ارتقاء علوم انسانی بویژه تعمیق شناخت معارف دینی و مبانی انقلاب اسلامی با: تقویت جایگاه و منزلت این علوم، جذب افراد مستعد و با انگیزه، اصلاح و بازنگری در متون، برنامهها و روشهای آموزشی و ارتقاء کمی و کیفی مراکز و فعالیتهای پژوهشی مربوط.
[۶۱۲] سیاستهای کلی علم و فناوری (نظام آموزش عالی، تحقیقات و فناوری)، بند۱٫۴: جهاد مستمر علمی با هدف کسب مرجعیت علمی و فناوری در جهان با تأکید بر: …
۴٫۱ – تحول و ارتقاء علوم انسانی بویژه تعمیق شناخت معارف دینی و مبانی انقلاب اسلامی با: تقویت جایگاه و منزلت این علوم، جذب افراد مستعد و با انگیزه، اصلاح و بازنگری در متون، برنامهها و روشهای آموزشی و ارتقاء کمی و کیفی مراکز و فعالیتهای پژوهشی مربوط.
[۶۱۳] سیاستهای کلی علم و فناوری (نظام آموزش عالی، تحقیقات و فناوری)، بند۱٫۴: جهاد مستمر علمی با هدف کسب مرجعیت علمی و فناوری در جهان با تأکید بر: …
۴٫۱ – تحول و ارتقاء علوم انسانی بویژه تعمیق شناخت معارف دینی و مبانی انقلاب اسلامی با: تقویت جایگاه و منزلت این علوم، جذب افراد مستعد و با انگیزه، اصلاح و بازنگری در متون، برنامهها و روشهای آموزشی و ارتقاء کمی و کیفی مراکز و فعالیتهای پژوهشی مربوط.
[۶۱۴] سیاستهای کلی علم و فناوری (نظام آموزش عالی، تحقیقات و فناوری)، بند۱٫۵: جهاد مستمر علمی با هدف کسب مرجعیت علمی و فناوری در جهان با تأکید بر: …
۵٫۱ – دستیابی به علوم و فناوریهای پیشرفته با سیاستگذاری و برنامه ریزی ویژه.
[۶۱۵] سیاستهای کلی علم و فناوری (نظام آموزش عالی، تحقیقات و فناوری)، بند۲٫۲: بهینه سازی عملکرد و ساختار نظام آموزشی و تحقیقاتی کشور به منظور دستیابی به اهداف سند چشمانداز و شکوفایی علمی با تأکید بر:
۲/۲ – اصلاح نظام پذیرش دانشجو و توجه ویژه به استعداد و علاقمندی دانشجویان در انتخاب رشته تحصیلی و افزایش ورود دانشجویان به دورههای تحصیلات تکمیلی.
[۶۱۶] سیاستهای کلی علم و فناوری (نظام آموزش عالی، تحقیقات و فناوری)، بند۲٫۲: بهینه سازی عملکرد و ساختار نظام آموزشی و تحقیقاتی کشور به منظور دستیابی به اهداف سند چشمانداز و شکوفایی علمی با تأکید بر:
۲/۲ – اصلاح نظام پذیرش دانشجو و توجه ویژه به استعداد و علاقمندی دانشجویان در انتخاب رشته تحصیلی و افزایش ورود دانشجویان به دورههای تحصیلات تکمیلی.
[۶۱۷] سیاستهای کلی علم و فناوری (نظام آموزش عالی، تحقیقات و فناوری)، بند۲٫۲: بهینه سازی عملکرد و ساختار نظام آموزشی و تحقیقاتی کشور به منظور دستیابی به اهداف سند چشمانداز و شکوفایی علمی با تأکید بر:
۲/۲ – اصلاح نظام پذیرش دانشجو و توجه ویژه به استعداد و علاقمندی دانشجویان در انتخاب رشته تحصیلی و افزایش ورود دانشجویان به دورههای تحصیلات تکمیلی.
[۶۱۸] سیاستهای کلی علم و فناوری (نظام آموزش عالی، تحقیقات و فناوری)، بند۲٫۳: بهینه سازی عملکرد و ساختار نظام آموزشی و تحقیقاتی کشور به منظور دستیابی به اهداف سند چشمانداز و شکوفایی علمی با تأکید بر:
۳/۲- ساماندهی و تقویت نظام های نظارت، ارزیابی، اعتبارسنجی و رتبه بندی در حوزههای علم و فناوری.
[۶۱۹] سیاستهای کلی علم و فناوری (نظام آموزش عالی، تحقیقات و فناوری)، بند۲٫۵: بهینه سازی عملکرد و ساختار نظام آموزشی و تحقیقاتی کشور به منظور دستیابی به اهداف سند چشمانداز و شکوفایی علمی با تأکید بر:
۵/۲- حمایت از تأسیس و توسعه شهرک ها و پارکهای علم و فناوری.
[۶۲۰] سیاستهای کلی علم و فناوری (نظام آموزش عالی، تحقیقات و فناوری)، بند۲٫۶: بهینه سازی عملکرد و ساختار نظام آموزشی و تحقیقاتی کشور به منظور دستیابی به اهداف سند چشمانداز و شکوفایی علمی با تأکید بر:
۶/۲- توزیع عادلانه فرصتها و امکانات تحصیل و تحقیق در آموزش عالی در سراسر کشور.
[۶۲۱] سیاستهای کلی علم و فناوری (نظام آموزش عالی، تحقیقات و فناوری)، بند۲٫۷: بهینه سازی عملکرد و ساختار نظام آموزشی و تحقیقاتی کشور به منظور دستیابی به اهداف سند چشمانداز و شکوفایی علمی با تأکید بر:
۷/۲- شناسایی نخبگان، پرورش استعدادهای درخشان و حفظ و جذب سرمایههای انسانی.
[۶۲۲] سیاستهای کلی علم و فناوری (نظام آموزش عالی، تحقیقات و فناوری)، بند۲٫۷: بهینه سازی عملکرد و ساختار نظام آموزشی و تحقیقاتی کشور به منظور دستیابی به اهداف سند چشمانداز و شکوفایی علمی با تأکید بر:
۷/۲- شناسایی نخبگان، پرورش استعدادهای درخشان و حفظ و جذب سرمایههای انسانی.
[۶۲۳] سیاستهای کلی علم و فناوری (نظام آموزش عالی، تحقیقات و فناوری)، بند۳:حاکمیت مبانی، ارزشها، اخلاق و موازین اسلامی در نظام آموزش عالی، تحقیقات و فناوری و تحقق دانشگاه اسلامی با تأکید بر:
۱-۳- اهتمام به نظام تعلیم و تربیت اسلامی و اصل پرورش در کنار آموزش و پژوهش و ارتقاء سلامت روحی و معنوی دانش پژوهان و آگاهیها و نشاط سیاسی آنان.
۲-۳- تربیت اساتید و دانشجویان مؤمن به اسلام، برخوردار از مکارم اخلاقی، عامل به احکام اسلامی، متعهد به انقلاب اسلامی و علاقمند به اعتلای کشور.
۳-۳- حفظ موازین اسلامی و ارزشهای فرهنگی و اجتماعی در استفاده از علم و فناوری.
[۶۲۴] سیاستهای کلی علم و فناوری (نظام آموزش عالی، تحقیقات و فناوری)، بند۳:حاکمیت مبانی، ارزشها، اخلاق و موازین اسلامی در نظام آموزش عالی، تحقیقات و فناوری و تحقق دانشگاه اسلامی با تأکید بر:
۱-۳- اهتمام به نظام تعلیم و تربیت اسلامی و اصل پرورش در کنار آموزش و پژوهش و ارتقاء سلامت روحی و معنوی دانش پژوهان و آگاهیها و نشاط سیاسی آنان.
۲-۳- تربیت اساتید و دانشجویان مؤمن به اسلام، برخوردار از مکارم اخلاقی، عامل به احکام اسلامی، متعهد به انقلاب اسلامی و علاقمند به اعتلای کشور.
۳-۳- حفظ موازین اسلامی و ارزشهای فرهنگی و اجتماعی در استفاده از علم و فناوری.
[۶۲۵] سیاستهای کلی علم و فناوری (نظام آموزش عالی، تحقیقات و فناوری)، بند۱/۳:حاکمیت مبانی، ارزشها، اخلاق و موازین اسلامی در نظام آموزش عالی، تحقیقات و فناوری و تحقق دانشگاه اسلامی با تأکید بر:
۱-۳- اهتمام به نظام تعلیم و تربیت اسلامی و اصل پرورش در کنار آموزش و پژوهش و ارتقاء سلامت روحی و معنوی دانش پژوهان و آگاهیها و نشاط سیاسی آنان.
[۶۲۶] سیاستهای کلی علم و فناوری (نظام آموزش عالی، تحقیقات و فناوری)، بند۲/۳:حاکمیت مبانی، ارزشها، اخلاق و موازین اسلامی در نظام آموزش عالی، تحقیقات و فناوری و تحقق دانشگاه اسلامی با تأکید بر:
۲-۳- تربیت اساتید و دانشجویان مؤمن به اسلام، برخوردار از مکارم اخلاقی، عامل به احکام اسلامی، متعهد به انقلاب اسلامی و علاقمند به اعتلای کشور.
[۶۲۷] سیاستهای کلی علم و فناوری (نظام آموزش عالی، تحقیقات و فناوری)، بند۳/۳:حاکمیت مبانی، ارزشها، اخلاق و موازین اسلامی در نظام آموزش عالی، تحقیقات و فناوری و تحقق دانشگاه اسلامی با تأکید بر:
۳/۳- حفظ موازین اسلامی و ارزشهای فرهنگی و اجتماعی در استفاده از علم و فناوری.
[۶۲۸] سیاستهای کلی علم و فناوری (نظام آموزش عالی، تحقیقات و فناوری)، بند۳/۳:حاکمیت مبانی، ارزشها، اخلاق و موازین اسلامی در نظام آموزش عالی، تحقیقات و فناوری و تحقق دانشگاه اسلامی با تأکید بر:
۳/۳- حفظ موازین اسلامی و ارزشهای فرهنگی و اجتماعی در استفاده از علم و فناوری.
[۶۲۹] سیاستهای کلی علم و فناوری (نظام آموزش عالی، تحقیقات و فناوری)، بند۴:تقویت عزم ملی و افزایش درک اجتماعی نسبت به اهمیت توسعه علم و فناوری:
۱-۴- تقویت و گسترش گفتمان تولید علم و جنبش نرمافزاری در کشور.
۲-۴- ارتقاء روحیه نشاط، امید، خودباوری، نوآوری نظاممند، شجاعت علمی و کار جمعی و وجدان کاری.
۳-۴- تشکیل کرسیهای نظریه پردازی و تقویت فرهنگ کسب و کار دانشبنیان و تبادل آراء و تضارب افکار، آزاداندیشی علمی.
۴-۴- ارتقاء منزلت و بهبود معیشت استادان، محققان و دانشپژوهان و اشتغال دانش آموختگان.
۵-۴- احیاء تاریخ علمی و فرهنگی مسلمانان و ایران و الگوسازی از مفاخر و چهرههای موفق عرصه علم و فناوری.
۶-۴- گسترش حمایتهای هدفمند مادی و معنوی از نخبگان و نوآوران و فعالیتهای عرصه علم و فناوری.
[۶۳۰] سیاستهای کلی علم و فناوری (نظام آموزش عالی، تحقیقات و فناوری)، بند۴:تقویت عزم ملی و افزایش درک اجتماعی نسبت به اهمیت توسعه علم و فناوری:
۱-۴- تقویت و گسترش گفتمان تولید علم و جنبش نرمافزاری در کشور.
۲-۴- ارتقاء روحیه نشاط، امید، خودباوری، نوآوری نظاممند، شجاعت علمی و کار جمعی و وجدان کاری.
۳-۴- تشکیل کرسیهای نظریه پردازی و تقویت فرهنگ کسب و کار دانشبنیان و تبادل آراء و تضارب افکار، آزاداندیشی علمی.
۴-۴- ارتقاء منزلت و بهبود معیشت استادان، محققان و دانشپژوهان و اشتغال دانش آموختگان.
۵-۴- احیاء تاریخ علمی و فرهنگی مسلمانان و ایران و الگوسازی از مفاخر و چهرههای موفق عرصه علم و فناوری.
۶-۴- گسترش حمایتهای هدفمند مادی و معنوی از نخبگان و نوآوران و فعالیتهای عرصه علم و فناوری.
[۶۳۱] سیاستهای کلی علم و فناوری (نظام آموزش عالی، تحقیقات و فناوری)، بند۱/۴:تقویت عزم ملی و افزایش درک اجتماعی نسبت به اهمیت توسعه علم و فناوری:
۱-۴- تقویت و گسترش گفتمان تولید علم و جنبش نرمافزاری در کشور.
[۶۳۲] سیاستهای کلی علم و فناوری (نظام آموزش عالی، تحقیقات و فناوری)، بند۲/۴:تقویت عزم ملی و افزایش درک اجتماعی نسبت به اهمیت توسعه علم و فناوری:
۲-۴- ارتقاء روحیه نشاط، امید، خودباوری، نوآوری نظاممند، شجاعت علمی و کار جمعی و وجدان کاری.
[۶۳۳] سیاستهای کلی علم و فناوری (نظام آموزش عالی، تحقیقات و فناوری)، بند۳/۴:تقویت عزم ملی و افزایش درک اجتماعی نسبت به اهمیت توسعه علم و فناوری:
۳-۴- تشکیل کرسیهای نظریه پردازی و تقویت فرهنگ کسب و کار دانشبنیان و تبادل آراء و تضارب افکار، آزاداندیشی علمی.
[۶۳۴] سیاستهای کلی علم و فناوری (نظام آموزش عالی، تحقیقات و فناوری)، بند۴/۴:تقویت عزم ملی و افزایش درک اجتماعی نسبت به اهمیت توسعه علم و فناوری:
۴-۴- ارتقاء منزلت و بهبود معیشت استادان، محققان و دانشپژوهان و اشتغال دانش آموختگان.
[۶۳۵] سیاستهای کلی علم و فناوری (نظام آموزش عالی، تحقیقات و فناوری)، بند۵/۴:تقویت عزم ملی و افزایش درک اجتماعی نسبت به اهمیت توسعه علم و فناوری:
۵-۴- احیاء تاریخ علمی و فرهنگی مسلمانان و ایران و الگوسازی از مفاخر و چهرههای موفق عرصه علم و فناوری.
[۶۳۶] سیاستهای کلی علم و فناوری (نظام آموزش عالی، تحقیقات و فناوری)، بند۵/۴:تقویت عزم ملی و افزایش درک اجتماعی نسبت به اهمیت توسعه علم و فناوری:
۵-۴- احیاء تاریخ علمی و فرهنگی مسلمانان و ایران و الگوسازی از مفاخر و چهرههای موفق عرصه علم و فناوری.
[۶۳۷] سیاستهای کلی علم و فناوری (نظام آموزش عالی، تحقیقات و فناوری)، بند۵/۴:تقویت عزم ملی و افزایش درک اجتماعی نسبت به اهمیت توسعه علم و فناوری:
۵-۴- احیاء تاریخ علمی و فرهنگی مسلمانان و ایران و الگوسازی از مفاخر و چهرههای موفق عرصه علم و فناوری.
[۶۳۸] سیاستهای کلی علم و فناوری (نظام آموزش عالی، تحقیقات و فناوری)، بند۶/۴:تقویت عزم ملی و افزایش درک اجتماعی نسبت به اهمیت توسعه علم و فناوری:
۶-۴- گسترش حمایتهای هدفمند مادی و معنوی از نخبگان و نوآوران و فعالیتهای عرصه علم و فناوری.
[۶۳۹] سیاستهای کلی علم و فناوری (نظام آموزش عالی، تحقیقات و فناوری)، بند۵:ایجاد تحول در ارتباط میان نظام آموزش عالی، تحقیقات و فناوری با سایر بخشها با تأکید بر:
۱-۵- افزایش سهم علم و فناوری در اقتصاد و درآمد ملی، ازدیاد توان ملی و ارتقاء کارآمدی.
۲-۵- حمایت مادی و معنوی از فرآیند تبدیل ایده به محصول و افزایش سهم تولید محصولات و خدمات مبتنی بر دانش پیشرفته و فناوری داخلی در تولید ناخالص داخلی با هدف دستیابی به سهم ۵۰ درصد.
۳-۵- تحکیم و تعمیق پیوند حوزه و دانشگاه و تقویت همکاریهای مستمر راهبردی.
۴-۵- تنظیم رابطه متقابل تحصیل با اشتغال و متناسب سازی سطوح و رشتههای تحصیلی با نقشه جامع علمی کشور و نیازهای تولید و اشتغال.
۵-۵- تعیین اولویتها در آموزش و پژوهش با توجه به مزیتها، ظرفیتها و نیازهای کشور و الزامات نیل به جایگاه اول علمی و فناوری در منطقه.
۶-۵- حمایت از مالکیت فکری و معنوی و تکمیل زیرساختها و قوانین و مقررات مربوط.
۷-۵- افزایش نقش و مشارکت بخشهای غیردولتی در حوزه علم و فناوری و ارتقاء سهم وقف و امور خیریه در این حوزه.
۸-۵- توسعه و تقویت شبکههای ارتباطات ملی و فراملی میان دانشگاهها، مراکز علمی، دانشمندان و پژوهشگران و بنگاههای توسعه فناوری و نوآوری داخلی و خارجی و گسترش همکاریها در سطوح دولتی و نهادهای مردمی با اولویت کشورهای اسلامی.
[۶۴۰] سیاستهای کلی علم و فناوری (نظام آموزش عالی، تحقیقات و فناوری)، بند۲/۵:ایجاد تحول در ارتباط میان نظام آموزش عالی، تحقیقات و فناوری با سایر بخشها با تأکید بر:
۲-۵- حمایت مادی و معنوی از فرآیند تبدیل ایده به محصول و افزایش سهم تولید محصولات و خدمات مبتنی بر دانش پیشرفته و فناوری داخلی در تولید ناخالص داخلی با هدف دستیابی به سهم ۵۰ درصد.
[۶۴۱] سیاستهای کلی علم و فناوری (نظام آموزش عالی، تحقیقات و فناوری)، بند۵:ایجاد تحول در ارتباط میان نظام آموزش عالی، تحقیقات و فناوری با سایر بخشها با تأکید بر:
۳-۵- تحکیم و تعمیق پیوند حوزه و دانشگاه و تقویت همکاریهای مستمر راهبردی.
[۶۴۲] سیاستهای کلی علم و فناوری (نظام آموزش عالی، تحقیقات و فناوری)، بند۳/۵:ایجاد تحول در ارتباط میان نظام آموزش عالی، تحقیقات و فناوری با سایر بخشها با تأکید بر:
۳-۵- تحکیم و تعمیق پیوند حوزه و دانشگاه و تقویت همکاریهای مستمر راهبردی.
[۶۴۳] سیاستهای کلی علم و فناوری (نظام آموزش عالی، تحقیقات و فناوری)، بند۴/۵:ایجاد تحول در ارتباط میان نظام آموزش عالی، تحقیقات و فناوری با سایر بخشها با تأکید بر:
۴-۵- تنظیم رابطه متقابل تحصیل با اشتغال و متناسب سازی سطوح و رشتههای تحصیلی با نقشه جامع علمی کشور و نیازهای تولید و اشتغال.
[۶۴۴] سیاستهای کلی علم و فناوری (نظام آموزش عالی، تحقیقات و فناوری)، بند۴/۵:ایجاد تحول در ارتباط میان نظام آموزش عالی، تحقیقات و فناوری با سایر بخشها با تأکید بر:
۴-۵- تنظیم رابطه متقابل تحصیل با اشتغال و متناسب سازی سطوح و رشتههای تحصیلی با نقشه جامع علمی کشور و نیازهای تولید و اشتغال.
[۶۴۵] سیاستهای کلی علم و فناوری (نظام آموزش عالی، تحقیقات و فناوری)، بند۵:ایجاد تحول در ارتباط میان نظام آموزش عالی، تحقیقات و فناوری با سایر بخشها با تأکید بر:
۷-۵- افزایش نقش و مشارکت بخشهای غیردولتی در حوزه علم و فناوری و ارتقاء سهم وقف و امور خیریه در این حوزه.
[۶۴۶] سیاستهای کلی علم و فناوری (نظام آموزش عالی، تحقیقات و فناوری)، بند۵:ایجاد تحول در ارتباط میان نظام آموزش عالی، تحقیقات و فناوری با سایر بخشها با تأکید بر:
۷-۵- افزایش نقش و مشارکت بخشهای غیردولتی در حوزه علم و فناوری و ارتقاء سهم وقف و امور خیریه در این حوزه.
[۶۴۷] سیاستهای کلی برنامه ششم توسعه، بند۴۴: توسعهی تربیتبدنی و ورزش همگانی
بیانات مقام معظم رهبری در دیدار مدالآوران کاروان ورزشی ایران در بازیهای آسیایی اندونزی ۱۳۹۷٫۰۷٫۰۲: ورزش باید در چشم مردم شیرین بشود؛ از جوانها گرفته تا پیرها همه باید ورزش کنند.
بیانات مقام معظم رهبری در دیدار مدالآوران المپیک و پارالمپیک۱۳۹۱٫۱۲٫۲۱ : ورزش همگانی هم یکی از ضروریات زندگی است؛ مثل غذا خوردن است، مثل تنفس کردن است. … روی آوردن مردم به ورزش، بسیاری از مشکلات و معضلات اجتماعی و اخلاقی را حل میکند؛ مثل مسئلهی اعتیاد، مسئلهی تنازعات خانوادگی، داخلی، مشکلات کسبی، اعصاب، چه و چه. اگر ورزش به صورت همگانی در کشور حقیقتاً باب شود – که البته امروز از گذشته بهتر است، لیکن هنوز به این معنا احتیاج داریم – خیلی از مشکلات حل خواهد شد.
بیانات مقام معظم رهبری دیدار قهرمانان و ورزشکاران مسابقات آسیایی و پارا آسیایی ۱۳۹۳٫۱۱٫۱۰: ورزش همگانی را ترویج کنید؛ ورزش همگانی، سلامت همگانی است. … ورزش همگانی، یعنی سلامت جسمانی عمومی ملّت که این متأسّفانه امروز آنچنان که باید، نیست. خب، زندگی شهری را ملاحظه میکنید؛ عدم تحرّک، غذاهای نامناسب، غذاهای تقلیدی که در بعضی از این فروشگاهها در اختیار میگذارند و مردم هم به اینها اقبال میکنند، و عمدتاً عدم تحرّک، اینها جسم ملّت را ضعیف میکند؛ جسمها باید قوی باشد؛ باید سالم باشد؛ این با ورزش همگانی به دست میآید؛ به آن حتماً توجّه کنید.
[۶۴۸] سیاستهای کلی برنامه ششم توسعه، بند۴۴: توسعهی تربیتبدنی و ورزش همگانی
بیانات مقام معظم رهبری در دیدار مدالآوران المپیک و پارالمپیک۱۳۹۱٫۱۲٫۲۱ : ورزش همگانی هم یکی از ضروریات زندگی است؛ مثل غذا خوردن است، مثل تنفس کردن است. …. روی آوردن مردم به ورزش، بسیاری از مشکلات و معضلات اجتماعی و اخلاقی را حل میکند؛ مثل مسئلهی اعتیاد، مسئلهی تنازعات خانوادگی، داخلی، مشکلات کسبی، اعصاب، چه و چه. اگر ورزش به صورت همگانی در کشور حقیقتاً باب شود – که البته امروز از گذشته بهتر است، لیکن هنوز به این معنا احتیاج داریم – خیلی از مشکلات حل خواهد شد.
[۶۴۹] سیاستهای کلی «سلامت»، بند۶: تأمین امنیت غذایی و بهرهمندی عادلانه آحاد مردم از سبد غذایی سالم، مطلوب و کافی، آب و هوای پاک، امکانات ورزشی همگانی و فرآوردههای بهداشتی ایمن همراه با رعایت استانداردهای ملی و معیارهای منطقهای و جهانی
[۶۵۰] سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش، بند ۵٫۵: اهتمام به تربیت و پرورش مبتنی بر فلسفهی تعلیم وتربیت اسلامی؛ بهویژه در: توسعهی تربیت بدنی و ورزش در مدارس
[۶۵۱] سیاستهای کلی نظام در امور «ترویج و تحکیم فرهنگ ایثار و جهاد و ساماندهی امور ایثارگران»، بند ۹: مناسب سازی بناها و مراکز خدمات عمومی، معابر شهری، مراکز اداری، تفریحی و ورزشی و وسائط نقلیه عمومی با وضعیت جسمی جانبازان و ناتوانان جسمی و حرکتی، منطبق بر معیارهای مطلوب.
[۶۵۲] سیاستهای کلی مبارزه با مواد مخدر، بند ۴: اتخاذ راهکارهای پیشگیرانه در مقابله با تهدیدات و آسیبهای ناشی از مواد مخدر و روانگردان با بهره گیری از امکانات دولتی و غیردولتی با تأکید بر تقویت باورهای دینی مردم و اقدامات فرهنگی، هنری، ورزشی، آموزشی و تبلیغاتی در محیط خانواده، کار، آموزش و تربیت و مراکز فرهنگی و عمومی.
[۶۵۳] بیانات مقام معظم رهبری در دیدار مدالآوران المپیک و پارالمپیک ۱۳۹۱٫۱۲٫۲۱: ورزش قهرمانی در واقع موتور حرکت ورزش همگانی است و میتوان با ورزش قهرمانی کاری کرد که ورزش همگانی رائج شود. ورزش همگانی هم یکی از ضروریات زندگی است؛ مثل غذا خوردن است، مثل تنفس کردن است.
بیانات مقام معظم رهبری در دیدار مدالآوران المپیک و پارالمپیک ۱۳۹۱٫۱۲٫۲۱: ورزش قهرمانی، امروز که مسابقات بینالمللی باب است و رائج است، مظهر تمایلات و استعدادها و تشخّص و هویت یک ملت است؛ و این خیلی چیز مهمی است. اینکه شماها در میدانهای ورزشی، با اخلاق انسانی و با جوانمردی ظاهر شوید – و خوشبختانه ظاهر میشوید – از نظر بینندگان بینالمللی، که امروز دیگر میلیونها و در مواردی میلیاردها تماشاچی وجود دارد و مطلع میشوند، پیامآور یک حقیقتی است از داخل کشورتان، که این حقیقت را با هیچ زبان دیگری نمیشد تبلیغ کرد. یک قهرمان با جوانمردىِ خودش تبلیغ میکند، با تدینِ خودش تبلیغ میکند. این مسئلهی بانوان و دختران ورزشکار ما که با حجاب در میدان میروند، خیلی چیز مهمی است.
بیانات مقام معظم رهبری در دیدار نخبگان جوان دانشگاهی ۱۳۸۷٫۰۶٫۰۵: من از طرفداران ورزش قهرمانی ام؛ یعنی من بر خلاف یک حرفی که گفته میشد آقا! ورزش قهرمانی چیست؛ بنده گفتم که نه، ورزش قهرمانی لازم است. ورزش قهرمانی در واقع نخبهپرورىِ در باب ورزش است؛ این میشود یک قله؛ تا قله نباشد، دامنه نیست. وقتی یک قله درست شد، آن وقت دامنه – یعنی ورزش عمومی – شکل خواهد گرفت. بنابراین بنده به ورزش قهرمانی معتقدم؛ به این قهرمانهائی هم که میروند و پرچم کشورمان و سرود ملی کشورمان را اینجا و آنجا به چشم و گوش مردم دنیا میرسانند، علاقهمندم.
[۶۵۴] بیانات مقام معظم رهبری در دیدار مدالآوران المپیک و پارالمپیک ۱۳۹۱٫۱۲٫۲۱: ورزش قهرمانی در واقع موتور حرکت ورزش همگانی است و میتوان با ورزش قهرمانی کاری کرد که ورزش همگانی رائج شود. ورزش همگانی هم یکی از ضروریات زندگی است؛ مثل غذا خوردن است، مثل تنفس کردن است.
بیانات مقام معظم رهبری در دیدار مدالآوران المپیک و پارالمپیک ۱۳۹۱٫۱۲٫۲۱: شما در عمل، ورزش را تبلیغ میکنید؛ من میگویم در زبان هم ورزش را تبلیغ کنید. یعنی در گفتگوها و گفتارهای عمومی و اجتماعی و رسانهای و مصاحبه و تلویزیون و امثال ذلک، جوانهای کشور را تشویق کنید؛ تجربیات خودتان را در ورزش مطرح کنید تا جوانها به شوق بیایند. ما احتیاج داریم که تمام آحاد کشور ورزش کنند؛ این واقعاً نیاز کشور است.
[۶۵۵] بیانات مقام معظم رهبری در دیدار مدالآوران المپیک و پارالمپیک ۱۳۹۱٫۱۲٫۲۱: مسئلهی اخلاق در ورزش خیلی مهم است. مغرور نشدن، مردمی ماندن، جوانمرد ماندن، با مردم بودن، برای مردم دل سوزاندن، خیلی مهم است. پیدا شدن این خصوصیات در انسان یک مسئله است، ماندن این خصوصیات در انسان مسئلهی مشکلتری است؛ اینها را انسان باید حفظ کند.
[۶۵۶] بیانات مقام معظم رهبری در دیدار مدالآوران المپیک و پارالمپیک ۱۳۹۱٫۱۲٫۲۱: یک نکتهی دیگر هم که من بارها گفتهام – این مربوط به مسئولین ورزش است – این است که اولویتها را در رشتههای ورزشی مورد نظر قرار دهید. بعضی از رشتههای ورزشی هست که ما در داخل کشور، هم سابقهاش را داریم، هم ظرفیتش را داریم، هم تجربهاش را داریم – یعنی توانائیهای گوناگون داریم – این رشتهها قهرمانی آور است.
[۶۵۷] بیانات مقام معظم رهبری در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی ۱۳۹۲٫۰۹٫۱۹: ورزش باستانی یک ورزش زیبا و هنری است، این را ترویج کنید؛ اینها را پیش ببرید و ترویج کنید که بچّهها سراغ اینها بروند.
[۶۵۸] بیانات مقام معظم رهبری در دیدار دستاندرکاران کنگره شهداى ورزش کشور ۱۳۹۴٫۱۰٫۲۱: تجلیل از آن ورزشکاری که در میدان قهرمانی و بهطور علنی، در مقابل دوربین میلیاردها انسان، از ارزشها پاسداری میکند؛ چون تماشاچی آن میلیاردی است؛ اینها خیلی با ارزش است. از اینها هم تجلیل کنید؛ یکی از کارها تجلیل از این اشخاصی باشد که این کار را میکنند، یا آن ورزشکاری که اسم خدا را میآورد، یا آن ورزشکاری که بعد از آنکه در کشتی پشت حریف را به خاک میرساند سجده میکند؛ اینها خیلی مهم است، اینها نشاندهندهی یک نماد است؛ از نمادهای هویّت و شخصیّت ایران اسلامی است؛ از این آدمها تجلیل کنید، اینها را تقویت کنید. این کجا و آن ورزشکار کجا که حالا فرض کنید -حالا نمیگویم از کشور ما، از این قبیل در کشورهای دیگر هم هستند- که وقتی میروند مثلاً در یک مسابقات جهانی؛ روزشان مسابقه است یا تمرین است، شبشان یک جور دیگر است و شکل نامطلوبی دارد؛ اینجوری نباشد، یعنی تقویت کنید این کسانی را که آن ارزشهای اسلامی را رعایت میکنند و پیش میروند
[۶۵۹] بیانات مقام معظم رهبری در دیدار مدالآوران المپیک و پارالمپیک ۱۳۹۱٫۱۲٫۲۱: ورزش را از لحاظ علمی جلو ببرید. این مال آن ورزشهائی است که در دنیا قواعد ورزشی و قواعد علمی دارد و معمول است. بعضی از ورزشهای ما هم هست که قواعد علمی ندارد؛ باید برای اینها قواعد علمی وضع کنیم – که میشود وضع کرد – مثل همین ورزشهای باستانی …. بعضی از این ورزشهای باستانی، ورزشهای خیلی قشنگیاند؛ مثل همین میل گرفتن، که مشهدیها به آن میگویند گوارگه؛ این یک ورزش خیلی شیرینِ قشنگی است. خب، چه اشکالی دارد که برای این یک قواعدی درست شود و بیاید در عداد ورزشهای عمومی؟ یا مثلاً چرخ. یا از این قبیل ورزشهائی که در ورزش باستانی ما وجود دارد.
[۶۶۰] بیانات مقام معظم رهبری در دیدار مدالآوران المپیک و پارالمپیک ۱۳۹۱٫۱۲٫۲۱: علمی کردن ورزش… جزو حرفهای من است،… در زمینههای ورزشی – آنهائی که قواعد علمی دارد – تعمق علمی کنند؛ کارهای افزایندهی بر تحقیقات علمی انجام دهند. یک چیزی که فرض کنید امروز دنیا در زمینهی فلان ورزش کشف کرده و روی آن کار میشود، این که حرف آخر نیست – مثل خیلی از کارهای علمی دیگر – حرفهائی بر اساس آنها و بر روی آنها میشود زد، که آنها را اعتلاء بدهد، یا حتّی آنها را نسخ کند… قواعدی که امروز در مورد ورزش در دنیا وجود دارد؛ چه ورزشهای انفرادی مثل کشتی و وزنهبرداری، و چه ورزشهای دستهجمعی، مورد مداقهی علمی قرار بگیرد، بر اینها افزوده شود، یک بخشهائی از آن اصلاح شود.
[۶۶۱] گفت و شنود رهبر انقلاب اسلامی با گروهی از نوجوانان و جوانان، ۱۳۷۶٫۱۱٫۱۴: حالا که در تهران، این دامنهی زیبای البرز و ارتفاعات به این قشنگی و خوب هست؛ من خودم هفتهای چندبار به این ارتفاعات میروم. متٱسفانه میبینم نسبت به جمعیت تهران، کسانی که به اینجا میآیند و از این محیط بسیار خوب و پاک استفاده میکنند، خیلی کم است! تٱسف میخورم که چرا این جوانهای ما از این محیط طبیعی و زیبا استفاده نمیکنند! اگر آن زمان در مشهدِ ما چنین کوههای نزدیکی وجود داشت – چون ما آن وقت در مشهد، کوههای به این خوبی و به این نزدیکی نداشتیم – ما بیشتر هم استفاده میکردیم.
بیانات مقام معظم هبری در جلسه پرسش و پاسخ با جوانان در دومین روز از دهه فجر (روز انقلاب اسلامی و جوانان)، ۱۳۷۷٫۱۱٫۱۳: بنده گاهی صبحها به ارتفاعات شمال تهران میروم و از این که بعضی وقتها میبینم آن جا خلوت است، واقعاً غصهام میشود. گاهی اوقات هم اتّفاق میافتد که جمعهها وقت شلوغی میروم و میبینم که جمعیت زیاد است، خوشحال میشوم. معتقدم که خدای متعال یک وسیله مفت و مجّانی برای ورزش تهرانیها در این ارتفاعات البرز قرار داده است؛ ولی اکثراً استفاده نمیکنند. این ارتفاعات البرز را نه برایش پول دادهایم ونه کاری کردهایم؛ پس برویم از این موهبت خدادادی استفاده کنیم. این ورزش است، این حرکت است؛ تحرّک در سطح باز و هوای آزاد. تقریباً همه شهرهای کشور این امکانات مجّانی را دارند. امکانات، لزوماً تشک کشتی یا میدان و زمین چمن فوتبال و امثال اینها نیست – البته آن هم جزو امکانات است و باید حتماً داشت و اگر نداریم به فکرش باشیم – اما آنچه که ورزش عمومی و همگانی احتیاج دارد، همّت ما و وجود فضایی است که بشود به این شکل در آن ورزش کرد و این خوشبختانه کم و بیش در همه جا هست.
[۶۶۲] بیانات مقام معظم هبری در دیدار جمعی از ورزشکاران قهرمان و مسولان ورزش کشور ، ۱۳۸۱٫۱۰٫۳۰: از لحاظ فلسفه اصلی ورزش یعنی سلامت جسمی و نشاط روحی جامعه فرقی میان زن و مرد نیست و باید امکانات ورزشی بانوان را گسترش داد. … بگونهای عمل شود که زنان ورزشکار کشور نیز بدور از فرهنگهای غلط رایج شده در دنیا، با رعایت حدود شرعی و وقار و متانت، در رشتههایی که میتوانند، حضور یابند.
[۶۶۳] بیانات مقام معظم هبری در دیدار جمعی از ورزشکاران قهرمان و مسولان ورزش کشور ، ۱۳۸۱٫۱۰٫۳۰: از لحاظ فلسفه اصلی ورزش یعنی سلامت جسمی و نشاط روحی جامعه فرقی میان زن و مرد نیست و باید امکانات ورزشی بانوان را گسترش داد. …بگونهای عمل شود که زنان ورزشکار کشور نیز بدور از فرهنگهای غلط رایج شده در دنیا، با رعایت حدود شرعی و وقار و متانت، در رشتههایی که میتوانند، حضور یابند.
[۶۶۴]بیانات مقام معظم هبری در حکم انتصاب حجتالاسلام والمسلمین محسنی اژهای به ریاست قوه قضائیه، ۱۴۰۰٫۰۴٫۱۰: و ثالثاً: گسترش فناوریهای نوین و تضمین دستیابی آسان و رایگان مردم به خدمات قضائی.
[۶۶۵]بیانات مقام معظم هبری در حکم انتصاب حجتالاسلام والمسلمین محسنی اژهای به ریاست قوه قضائیه، ۱۴۰۰٫۰۴٫۱۰: و رابعاً: گماردن نیروهای کارآمد و جهادی و فاضل و صالح در مسئولیتها، و تربیت مدیران شایسته برای سطوح عالی و میانی قضائی و اداری.
[۶۶۶]بیانات مقام معظم هبری در حکم انتصاب حجتالاسلام والمسلمین محسنی اژهای به ریاست قوه قضائیه، ۱۴۰۰٫۰۴٫۱۰: ارج نهادن به خدمات قضات پاکدامن و حفظ عزت و منزلت ایشان، و متقابلاً برخورد قاطع با معدود افراد متخلّف.
[۶۶۷]بیانات مقام معظم هبری در حکم انتصاب حجتالاسلام والمسلمین محسنی اژهای به ریاست قوه قضائیه، ۱۴۰۰٫۰۴٫۱۰: و سادساً: ارتباط با متن مردم و حضور در میان آنان که دارای برکاتِ بسیار است.
[۶۶۸]بیانات مقام معظم هبری در ارتباط تصویری با همایش سراسری قوه قضائیه، ۱۳۹۹٫۰۴٫۰۷: احیای حقوق عامّه از جملهی این وظایف است که خیلی هم مهم است
[۶۶۹]بیانات مقام معظم هبری در در دیدار رئیس و مسئولان قوه قضائیه، ۱۴۰۰٫۰۴٫۰۷: یک قلم از حقوق عامّه همین مسئلهی امر به معروف و نهی از منکر است. البتّه متأسّفانه این واجب آن چنان که باید و شاید در جامعهی ما جاری نیست امّا گوشه و کنار هستند کسانی که آمر به معروف و ناهی از منکرند؛ اینها را نباید تنها گذاشت، باید از اینها حمایت کرد.
[۶۷۰]بیانات مقام معظم هبری در ارتباط تصویری با همایش سراسری قوه قضائیه، ۱۳۹۹٫۰۴٫۰۷: اگر بسترهای شکلگیری و وقوع جرم بدرستی شناخته شود، پیشگیری علمی از وقوع جرم و درنتیجه کاهش فراوان هزینههای مقابله با جرم محقق خواهد شد که این کار نیازمند همراهی همهی قوا بخصوص قوهی مجریه است.
[۶۷۱]بیانات مقام معظم هبری در با در دیدار رییس و مسئولان قوه قضاییه، ۱۳۹۷٫۰۴٫۰۶: باید با شیوه های حرفه ای و هنری، و به صورت مستمر، طراحی های مختلف انجام گیرد و حقایق و واقعیات باورپذیر و محسوس به افکار عمومی ارائه شود.
[۶۷۲]بیانات مقام معظم هبری در با در دیدار رییس و مسئولان قوه قضاییه، ۱۳۹۷٫۰۴٫۰۶: امروز در دنیا با پروپاگاندا و شیوه های پیچیده تبلیغاتی، سیاه را سفید و باطلِ مطلق را حق جلوه می دهند اما متأسفانه بسیاری از دستگاه های ما کارهای رسانه ای دقیق و هنرمندانه و موضوع جلب اعتماد عمومی را دستکم گرفته اند.
[۶۷۳]بیانات مقام معظم هبری در دیدار با رئیس و مسئولان قوه قضائیه، ۱۳۹۶٫۰۴٫۱۲: احیای حقوق عامه که گستره ی وسیعی از اقتصاد و امنیت تا عرصه بین المللی را دربرمیگیرد گسترش عدل و آزادی های مشروع پیشگیری از وقوع جرم و نظارت بر حسن اجرای قانون از جمله این وظایف مهم است که اجرای آنها نیازمند شیوه های نو و ابتکاری و انسان های توانا است.
[۶۷۴]بیانات مقام معظم هبری در دیدار با رئیس و مسئولان قوه قضائیه، ۱۳۹۶٫۰۴٫۱۲: احیای حقوق عامه که گستره ی وسیعی از اقتصاد و امنیت تا عرصه بین المللی را دربرمیگیرد گسترش عدل و آزادی های مشروع پیشگیری از وقوع جرم و نظارت بر حسن اجرای قانون از جمله این وظایف مهم است که اجرای آنها نیازمند شیوه های نو و ابتکاری و انسان های توانا است.
[۶۷۵]سیاست های کلی خانواده، بند۷: بازنگری، اصلاح و تکمیل نظام حقوقی و رویههای قضایی در حوزه خانواده متناسب با نیازها و مقتضیات جدید و حلّوفصل دعاوی در مراحل اولیه توسط حکمیت و تأمین عدالت و امنیت در تمامی مراحل انتظامی، دادرسی و اجرای احکام در دعاوی خانواده با هدف تثبیت و تحکیم خانواده.
[۶۷۶]سیاست های کلی خانواده، بند۷: بازنگری، اصلاح و تکمیل نظام حقوقی و رویههای قضایی در حوزه خانواده متناسب با نیازها و مقتضیات جدید و حلّوفصل دعاوی در مراحل اولیه توسط حکمیت و تأمین عدالت و امنیت در تمامی مراحل انتظامی، دادرسی و اجرای احکام در دعاوی خانواده با هدف تثبیت و تحکیم خانواده.
سیاستهای کلی «امنیت قضائی»، بند ۹ : استفاده از روش داوری و حکمیت در حل و فصل دعاوی
[۶۷۷]سیاست های کلی خانواده، بند۷: بازنگری، اصلاح و تکمیل نظام حقوقی و رویههای قضایی در حوزه خانواده متناسب با نیازها و مقتضیات جدید و حلّوفصل دعاوی در مراحل اولیه توسط حکمیت و تأمین عدالت و امنیت در تمامی مراحل انتظامی، دادرسی و اجرای احکام در دعاوی خانواده با هدف تثبیت و تحکیم خانواده.
[۶۷۸]سیاست های کلی خانواده، بند۷: بازنگری، اصلاح و تکمیل نظام حقوقی و رویههای قضایی در حوزه خانواده متناسب با نیازها و مقتضیات جدید و حلّوفصل دعاوی در مراحل اولیه توسط حکمیت و تأمین عدالت و امنیت در تمامی مراحل انتظامی، دادرسی و اجرای احکام در دعاوی خانواده با هدف تثبیت و تحکیم خانواده.
[۶۷۹]سیاست های کلی خانواده، بند۱۴: حمایت حقوقی، اقتصادی و فرهنگی از خانوادههای با سرپرستی زنان و تشویق و تسهیل ازدواج آنان.
[۶۸۰]سیاست های کلی برنامه ششم توسعه، بند۶۷: توسعهی ثبت رسمی اسناد و املاک و مالکیتهای معنوی و ثبت رسمی مالکیتهای دولت و مردم بر املاک و اراضی کشور در نظام کاداستر و گسترش فناوریهای نوین در ارائهی خدمات ثبتی.
[۶۸۱]سیاست های کلی برنامه ششم توسعه، بند۶۷: توسعهی ثبت رسمی اسناد و املاک و مالکیتهای معنوی و ثبت رسمی مالکیتهای دولت و مردم بر املاک و اراضی کشور در نظام کاداستر و گسترش فناوریهای نوین در ارائهی خدمات ثبتی.
[۶۸۲]سیاست های کلی برنامه ششم توسعه، بند۶۷: توسعهی ثبت رسمی اسناد و املاک و مالکیتهای معنوی و ثبت رسمی مالکیتهای دولت و مردم بر املاک و اراضی کشور در نظام کاداستر و گسترش فناوریهای نوین در ارائهی خدمات ثبتی.
[۶۸۳]سیاست های کلی برنامه ششم توسعه، بند۶۷: توسعهی ثبت رسمی اسناد و املاک و مالکیتهای معنوی و ثبت رسمی مالکیتهای دولت و مردم بر املاک و اراضی کشور در