صوت| چرخ زندگی

علی کنار مهندس صالحی ایستاده بود. بهشان اضافه شدم و وارد سالن شدیم. یک مرتبه علی توی هم رفت. انگار پیش من خجالت کشیده باشد.

توضیحات بیشتر »