در روزهای پر افت و خیز بهمن ماه خاطره های بزرگ خودنمایی می کند. ۲۴ بهمن ۱۳۳۵ از آن روزها است اما شاید تعدد اتفاقات این ماه سبب شده این روز از یادها برود. روزی که عالمی بزرگ از بین ما رفت و به تعبیر امام خمینی (ره) «استوانه ای بزرگ» شکسته شد.
به گزارش مرکز رسانه بنیاد هدایت، چند ماه پیش بود که گردش انگشتانم بر روی کنترل تلویزیون من را به فیلم مستندی رساند قریب به ۱۰۰ دقیقه من را در مقابل تلویزیون میخکوب کرد. نه مستند که شخصیتی امام گونه هنوز از اینکه این سال ها به خاطر نشناختنش بر خود نهیب می زنم؛… نائب الامام… .
عالمی از تبار سید مرتضی علم الهدی
سید نورالدین حسینی شیرازی (۱۲۷۴) درشهر شیراز به دنیا آمد. نسبش به سید مرتضی علمالهدی میرسد. او از مراجع تقلید در زمان خود بود. وی پدر سید منیرالدین حسینی الهاشمی بنیانگذار فرهنگستان علوم اسلامی قم است.
پدرش سید ابوطالب، مجتهد و صاحب کتاب اسرارالعقاید بود. مقدمات را نزد پدر در شیراز به پایان رساند و حدود ۲۰ سال داشت که برای تحصیل، به عتبات مشرف شد و نزد آیتالله سید محمدکاظم یزدی، میرزا محمدتقی شیرازی و شیخالشریعه اصفهانی به تحصیل در فقه و اصول پرداخت و به درجهی اجتهاد نائل آمد.
پس از درگذشت پدرش در سال ۱۳۰۵ (ه ش)، به شیراز بازگشت و به کارهای تبلیغی و دینی پرداخت و در دورهرضاخان به دلیل مبارزه با سیاست، دو بار در سالهای ۱۳۰۶ و ۱۳۰۸ از شیراز تبعید شد، که با اصرار مردم شیراز بازگردانیده شد.
در سال ۱۳۱۴ ش که واقعه کشف حجاب به وجود آمد، مجلسى در شیراز برگزار شد که بعضى از زنان بدون حجاب در آن شرکت داشتند، سید نورالدین بى درنگ در مسجد وکیل شیراز سخنرانى قاطعى ایراد کرد که عکسى از آن موجود است و سید را نشان مى دهد که بر فراز منبر ایستاده و در دستى شمشیر و در دست دیگر آیه حجاب دارد و به رضاشاه مى گوید:
«روزى مى آید که تو را غلطان غلطان به جهنم مى برند. ما بنا به وظیفه شرعى خود اقدام خواهیم کرد و این (به آیه حجاب در قرآن که در دست دارد، اشاره مى کند) دستور خداست که در دست دارم.»
مقابله عملی با حزب توده
اوضاع احوال اجتماعی و سیاسی آن زمان و شکل گیری و رشد حزب توده باعث شد که آیت الله، به فکر یک تشکیلات منسجم برای مقابله با حزب توده بیفتد.
تأسیس حزب برادران مهمترین حرکت سیاسی نائب الامام
مهم ترین حرکت سیاسى سید نورالدین در شیراز تأسیس حزب برادران بود. این حرکت اقدامى مذهبى – سیاسى با هدف ایجاد خط دفاعى دینى در برابر حزب توده و حامیان آن بود.
به این ترتیب در سال ۱۳۱۳ (ه ش)، ابتدا هیئت برادران نور، تاسیس شد و به صورت محرمانه کار توسعهی آن دنبال گردید، و همین هیئت برادران نور، منشاء و طرح اولیهی حزب برادران شد که در سال ۱۳۲۰ تاسیس گردید، و خود آیتالله شیرازی، سالها بعد، در این مورد گفت: «دوازده سال قبل که هیچکس قدرت تشکیل مجمع و حزب نداشت، برادرانی را هم عهد ساختیم تخمی زیر گل کردیم، مدتی هیچ اثر و ظهوری نداشت. رفقای از جان گذشتهی من نهایت با ضبط و با استقامت بودند و از نداشتن بروز و ظهور در این مدت متأثر بودند تا پس از مدتها، برگ و بار برآورد.»
ایده و چگونگی تشکیل حزب برادران به این شکل بود که ابتدا به سازماندهی روحانیت در شهر شیراز پرداخت که در ابتدای کار با نام اتحادیه روحانیون، جلساتی تشکیل می داد و سپس در قالب هیئت های عزاداری در گوشه گوشه شهر شیراز به فعالیت تشکیلاتی منسجم و هدفمند، پرداختند و رسماً حزب برادران تشکیل شد و با استفاده از هیئت های مذهبی، فعالیت های خود را گسترش دادند.
افرادی که وارد حزب میشدند با سوگند ” والله من در حفظ استقلال ایران در ظل لوای مذهب جعفری با شما همراهم”، در حزب شروع به فعالیت میکردند.
حزب برادران، در سال ۱۳۲۴ فعالیت خود را آشکار کرد.
آیتالله شیرازی با استفاده از تشکلهای فرعی و هیئتهای مذهبی که شمار آنها بالغ بر سیزده هیئت بود، توانست حزب برادران را گسترش دهد
هیئت های همکار با حزب برادران، در آن زمان عبارت بودند از: هیئت فدائیان ابوالفضل با سیادت سیدمحمد رضازاده، هیئت زهرا(ع) با مسیولیت حسین ولدان، هیئت فدائیان محمدی، با مدیریت محمد ماکولائی، هیئت فدائیان امیرالمؤمنین، با ریاست کربلائی یحیی تحصیلدار، هیئت فدائیان بنیهاشم، با مدیریت جمال خراز، هیئت فدائیان احمدبنموسی به بزرگی جعفر مسفروش، هیئت جاننثاران ابوالفضل با مدیریت پرهیزگار، هیئت فدائیان پنج تن آلعبا با سیادت ابوالقاسم رنرز، هیئت فدائیان شعبات فرهنگی، با مدیریت اصغر عرب، هیئت فدائیان علیبنموسی با بزرگی و زحمت سیدجواد معلم، هیئت فدائیان سجادیان با مسئولیت سیدعلیاکبر سادات، هیئت فدائیان منتظران مهدی با مدیریت حسین کفشدوز و بالاخره، هیئت فدائیان حسنبنعلی که با زحمات سید محمدجعفر غربالباف تشکیل شده و فعالیت میکردند.
شعار حزب برادران، “استقلال ایران در ظل لوای مذهب جعفری” بود. مهمترین اهداف و راهکارهای حزب برادران در دوازده اصل و در قالب مرامنامه ای تنظیم شده بود که متن آن به شرح ذیل است:
اصل نخست: حفظ وحدت ملی ایران و توسعهمذهب جعفری اثنی عشری در آن.
اصل دوم: اجرای قانون اساسی بالاخص اعتبار نظارت علمای طراز اول (اصل دوم متمم قانون اساسی مشروطه) در مجلس سنا و ایالتی و ولایتی.
اصل سوم: تحول فکری در شئون ملی و مبارزه با خرافات.
اصل چهارم: الغاء امتیازاتی که بر اثر خرافات و تعصبات جاهلانه در ادوار گذشته ایجاد شده و اثبات امتیاز اینکه موافق با عقل و طبع باشد.
اصل پنجم: تشدید مبانی روحانیت به نحوی که رتبه و راتبه در آن محفوظ باشد.
اصل ششم: تعلیم عمومی نظام و تقویت نیروی دفاع و مبارزه با هرج و مرج.
اصل هفتم: به کار انداختن منابع ثروت و تزیید منافع عمومی و تأمین بودجهی کشور به نسبت درآمد.
اصل هشتم: تعمیم فرهنگ به وسیله اجرای تعلیمات اجباری و عمومی از حیث آموزش و پرورش.
اصل نهم: حفظ مرکزیت ایران با رعایت آنکه قطعات مملکت از همهی شئون اجتماعی بدون امتیاز برخوردار باشند.
اصل دهم: ایجاد بهداشت عمومی از حیث تغذیه و دوا و حفظ الصحه و مسکن و تکثیر نسل به تسهیل امر ازدواج.
اصل یازدهم: ایجاد و تحکیم روابط حسنهی بینالملل و دول اسلامی.
اصل دوازدهم: مبارزه با استبداد در جمیع شئون اجتماعی.
خدمات اجتماعی نائب الامام
آیتالله شیرازی و حزب برادران شیراز، فعالیت های زیادی در راستای یاری رساندن به مردم و کوتاه کردن دست استبداد داخلی و استعمار خارجی، انجامدادند.
یکی از مهمترین اقدامات حزب برادران در شیراز و فارس، شکل دادن به نوعی اصلاحات رفاهی و اجتماعی برای بهبود شرایط اقتصادی و اجتماعی مردم، بوده است.
وضعیت مردم در سالهای پس از جنگ دوم جهانی با توجه به شیوع گستردهبیماری، رکود شدید اقتصادی، قحطی، تشدید ناامنی ها، شورشهای محلی، دخالت انگلیس، امریکا و روسیه در ایران و بیثباتی دولت بسیار نابسامان بوده است.
در چنین شرایطی که مردم در وضعیتی بحرانی به سرمیبردند، شیوع بیماری آنفولانزا در شیراز و اطراف آن کشتار عجیبی به راه انداخت و حزب براداران در اولین اقدام اصلاحی خود در مبارزهای گسترده و همهجانبه با بسیج تمامی نیروهای خود برای کمک به مردم وارد صحنه شد و مردم با این حزب برادران و اقدامات اصلاحی آن بیشتر از پیش آشنا شدند.
همچنین وقتی بیماری حصبه و تیفوس که از بخشهای اروپای شرقی شروع شده بود به ایران سرایت کرده بود و سراسر کشور را فرا گرفت، حزب برادران و رهبر روحانی آن آیت الله سید نورالدین حسینی الهاشمی شیرازی درصدد مقابله با این بحران اجتماعی برآمدند و در یک فراخوان عمومی به ایجاد تشکیلاتی دست زدند که نتیجهی آن ایجاد مؤسسهی خیریهی حمایت از بیماران فقیر شد.
عملیات گستردهی مبارزه با شیوع بیماری و مداوای مبتلایان، تجربهخوبی برای حزب برادران برای بسیج نیرو بود که با موفقیت به انجام رسید و موجب محبوبیت این حزب و رهبران آن در میان اقشار مختلف اجتماعی گردید.
یکی دیگر از اقدامات حزب برادران، توسعه و گسترش فرهنگ عمومی و ایجاد شرایط مناسب جهت آموزش اقشار مختلف اجتماعی شیراز بوده است.
در این راستا در سالهای پس از جنگ جهانی دوم به دستور رهبر حزب با توجه به کمبود فضای آموزشی، اعضای حزب، نسبت به تعمیر و مرمت مسجد وکیل و تغییر فضای سالن آن به شکل کلاسهای درس اقدام کردند، به گونهای که ظرف مدت کوتاهی جمعیت سوادآموزان به هزار نفر رسیده است.
سید نورالدین، همچنین برای انجام مقاصد خود نیاز مبرمی به پرورش و تعلیم طلبههای جوان داشت و درصدد احیای قدرت اجتماعی و علمی شیراز برآمد.
طلبه پروری در بحبوحه اختناق رضاخانی
وی به طلبه پرورى و کشف استعدادها اهمیت فراوان مى داد و با برنامه ریزى اقتصادى و علمى و تشویقهاى لازم، روحیه طلبگى و استوارى و قناعت را به شاگردان یاد مى داد. به پوشیدن لباس مقدس روحانیت توسط طلبه ها اهتمام خاصى داشت و معتقد بود طلاب باید از علوم روز هم آگاه باشند.
از این رو در سال ۱۳۲۰، دستور تاسیس دارالتبلیغی به عنوان مؤسسه تحصیلات علوم دینی و ادبی به منظور تربیت عناصر صالحه و فاضله برای آتیه روحانیت و تنظیم جامعه آنان، را صادر کرد و مقر آن در مدرسه خان در نظرگرفته شد.
رحلت یا شهادت نائب الامام
این مرجع والامقام در ۲۴ بهمن ماه ۱۳۳۵ در حای ۶۱ سال بیشتر نداشت از دنیا رفت. گرچه پزشکی قانونی آن زمان دلیل فوت را سکته اعلام کرد، اما فرزند او برخی دیگر از نزدیکان وی معتقد بودند که دلیل فوت وی مسمومیت بوده است.
استوانه ای که شکست
نقل است که امام خمینی(ره) در مجلس ختم سید نورالدین شرکت کرد و گریست و موقع خروج از مجلس به بازماندگان و سید منیرالدین به این مضمون میفرماید:«آن مرحوم استوانهای بود که شکست! »
شهید بهشتی به فرزند ایشان مرحوم سید منیرالدین شیرازی میگوید:
«بنده شیوه مدیریتیم را از مرحوم پدرتان اخذ و اقتباس کردم. ایشان دارای صراحت لهجه بود، و نسبت به قدرتمندان با لحن تلخی برخورد میکرد و بنایش بر این بود که صاحبان قدرت را به نحوی خرد کند».
«یادش گرامی و راهش پر رهرو»