دغدغه‌های گردشگری و تبلیغی «زاده رسول‌آباد»/ راهبری «امام روستا»

دغدغه‌های گردشگری و تبلیغی «زاده رسول‌آباد»/ راهبری «امام روستا»
بنیاد هدایت
0
۲۶ آذر ۱۳۹۹

«حجت الاسلام کاظمی‌تحصیل» یکی از روحانیون جوان همدان است که تصمیم گرفته به زادگاهش در روستای «رسول آباد» برگردد و در کسوت «امام روستا» ظرفیت‌های آنجا به ویژه در حوزه گردشگری برای تبلیغ دین و اشتغالزای برای جوانان را فعال کند.

دغدغه‌های گردشگری و تبلیغی «زاده رسول‌آباد»/ راهبری «امام روستا»

به گزارش روابط عمومی بنیاد هدایت؛ با هیاهوی بچه‌های روستای «رسول‌آباد» که بزرگ شد ۱۰ سال بیشتر نداشت که والدینش تصمیم گرفتند آنجا را به مقصد همدان ترک کنند اما او دلش نمی‌خواست طبیعت بکر و زیبای زادگاهش را که دل‌انگیزترین خاطرات دوران کودکی‌اش را رقم زده بود، کنار بگذارد و به دنیای جنجال بیهوده و غوغای پایان‌ناپذیر شهری برود.

درسش خوب بود و با توجه به تشویقی که پدر داشت و علاقه خودش، چند سالی دروس حوزوی را خواند و طلبه شد تا اینکه تصمیم گرفت به زادگاهش برگردد و آنجا به تبلیغ دین مشغول شود، می‌خواست باز هم طعم زندگی روستایی را بچشد و به همین خاطر به اداره تبلیغات اسلامی رفت و اعلام آمادگی کرد می‌خواهد «امام روستای رسول‌آباد» شود تا نه تنها بار دیگر هوای پاک و بوی طبیعت خالص آنجا را دور از زندگی ماشینی تجربه کند که آن چه در ذهنش برای پیشرفت و آبادانی این روستا دارد را انجام دهد.

«حجت الاسلام کاظمی‌تحصیل» اهل روستای رسول‌آباد از توابع بخش مرکزی شهرستان بهار در استان همدان است، این روستا با روستای «ده نو» و «تاج آباد علیا» همجوار بوده و از مکان‌های دیدنی آن می‌توان به کاروانسرایی اشاره کرد که از معدود کاروانسراهای عباسی است که به صورت مدور بنا شده است.

از لحاظ گردشگری روستای تاج‌آباد نسبت به روستاهای همجوار موقعیت خوبی دارد و از عوامل محیطی می‌توان به رودی که از وسط آن گذر می‌کند اشاره کرد، این روستا در شیب بنا شده و از یک طرف به کوه و از طرفی دیگر به دشتی کوچک راه دارد.

تمام این ظرفیت‌ها وجود دارد تا روستایی بتواند رشد و پیشرفت را در خود ببیند و این موضوعی است که «امام محله» به آن اشاره دارد، روحانی جوان که وارد فعالیت‌های دینی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی شده و تاکید دارد در گام دوم انقلاب به جای اینکه از مسجد انتظار برپایی نماز و از روحانی مسجد هم انتظار پیش‌نماز بودن باشد، روحانی مسجد مسائل روستا را شناسایی و کمک می‌کند تا مسائل در حوزه‌های مختلف حل شود، به سراغ این شخص رفتیم تا با او گپ‌وگفتی داشته باشیم.

از خودتان بگویید و بفرمایید چند سال است که وارد عرصه تبلیغ شده‌اید؟

علی کاظمی تحصیل هستم و ۲۷ سال دارم؛ در حال حاضر «امام جماعت» و «امام روستا»ی “رسول آباد سفلی” هستم. سال ۹۰ که وارد حوزه علمیه شدم از همان اوایل طلبگی علاقه‌مند به کار تبلیغ، سخنرانی و ارتباط با جوانان و نوجوانان روستا بودم و به همین خاطر خواستم «امام روستا» شوم.

در واقع با تشویق پدر و مادر، علاقه‌ خاصی به طلبگی و دروس حوزوی پیدا کردم و بلافاصله بعد از اتمام دبیرستان وارد حوزه علمیه شدم و دروسم را خواندم و در حال حاضر هم هفت ماهی است که در روستای «رسول آباد سفلی» یعنی زادگاهم کار تبلیغ را انجام می‌دهم.

دوران ابتدای طلبگی قبل از اینکه ملبس شوم، بین دعاهای ندبه و کمیل ۱۰ دقیقه تا یک ربع سخنرانی داشتم، به روستاهای اطراف هم گاهی با موتور می‌رفتم و به تبلیغ دین مشغول بودم، ۶ سالی هم هست که به دست آیت‌الله محمدی، امام جمعه سابق شهر همدان به کسوت روحانیت درآمده‌ام.

از دوران کودکی در «رسول آباد» برایمان بگویید.

 ۱۰ سال اول زندگی‌ام در آنجا گذشته است، با بچه‌های این روستا بزرگ شده‌ام و دوران خوش کودکی‌ام آنجا بود. وقتی از رسول آباد مهاجرت کردیم و به شهر آمدیم بعد از تحصیلات و خواندن دروس حوزوی به خاطر وظیفه‌ای که احساس می‌کردم و علاقه‌ای خاصی به مردم عزیز روستایم داشتم آنجا را برای تبلیغ دین انتخاب کردم.

اولین مقصد تبلیغ شما روستای «رسول آباد» بود یا جاهای دیگر نیز فعالیت داشتید؟

خوشبختانه از دوران ابتدایی طلبگی در مساجد مختلف شهر همدان در وعده‌های نماز ظهر و عصر  و مغرب و عشاء کار تبلیغ را انجام می‌دادم، در مدارس و هنرستان‌ها نیز حضور داشته و با کودکان و نوجوانان ارتباط می‌گرفتم اما تبلیغ مستمر و دائمی را بعد از تحصیلات سطح دو شروع کردم.

به نظر شما ضرورت حضور روحانی به عنوان امام روستا در چیست؟

آنچه در سیره پیامبر گرامی اسلام بوده این است که ایشان از زمان آغاز بعثت و در هجرت، مبلغان، شاگردان و قاریانی داشتند که آنها را برای ترویج احکام و معارف اسلامی و اقامه فرایض دینی اعزام می‌کردند و این توصیه مستقیم قرآن کریم است که در هر جامعه و منطقه‌ای یعنی شهر یا روستا یک مبلغ، کارشناس دینی یا امام روستا یا روحانی وجود داشته باشد.

همچنان که در سوره توبه آیه ۱۲۲ می‌خوانیم ” وَمَا کَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِیَنْفِرُوا کَافَّهً ۚ فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَهٍ مِنْهُمْ طَائِفَهٌ لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَلِیُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ” ترجمه‌ای که دارد این‌است” نباید مؤمنان همگی بیرون روند (و رسول را تنها گذارند) پس چرا از هر طایفه‌ای جمعی برای جنگ و گروهی نزد رسول برای آموختن علم دین مهیا نباشند تا قوم خود را چون به نزدشان بازگشتند بیم رسانند باشد که (از نافرمانی خدا) حذر کنند”. که منظور به جامعه و زادگاه خود رجعت کرده و تبلیغ دین است.

کار بنده نیز رجعت و هجرت بود، چون‌ بومی رسول‌آباد بودم و از شهر به روستا رفتم، این احساس نیاز بود که معارف و احکام اسلامی را به مردمم بگویم و اقامه فرایض دینی داشته باشم.

 از دیدگاه شما یک امام روستا باید چه ویژگی‌هایی داشته باشد؟ 

 خوشبختانه از گذشته تاکنون روحانیت در بین جامعه مقبولیت خاصی داشته است و به همین خاطر کار از سوی امام روستا می‌تواند دستاوردها و اثرات قابل توجهی داشته باشد. اینکه چرا امام روستا تلقی می‌کنیم چون از قدیم‌الایام مردم مشکلات خاص خود را در حوزه‌های مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و غیره با یک کارشناس دینی و یک روحانی که در محل استقرار داشت در میان می‌گذاشتند و از مشورت‌های ایشان بهره‌مند می‌شدند.

اگر یک روحانی شاخص و کارشناس دینی در جامعه نباشد خلأهایی در آن منطقه ایجاد خواهد شد چون اگر سنت و معارف اسلامی و نیز فرایض دینی و فرهنگ اسلامی جاری نشود، مشکلاتی در جامعه ایجاد خواهد شد که در این راستا وظیفه‌ای برای «امام روستا» یا «امام محله» تعریف می‌شود.

برای اینکه امام روستا به اهداف خود برسد باید چه ویژگی داشته باشد؟
یک روحانی باید ابتدا خودسازی داشته و تقوای الهی پیشه کند و از طرفی آنچه که یک روحانی و مبلغ را برای هدفی در راستای فرهنگ اسلامی موفق می‌کند صبر، استقامت و توکل بر خداوند متعال است همچنان که در آیات قرآن کریم کرارا به این نکات اشاره شده است. کتاب آسمانی در جایی به پیامبر اکرم (ص) توصیه  می‌کند و می‌فرماید «واصبر» یعنی صبر و استقامت داشته باش.

آیا «رسول آباد» زادگاه شما ویژگی خاصی هم داشت که آنجا را برای تبلیغ انتخاب کردید؟

اهالی روستای رسول آباد کرد زبان هستند و بنده هم‌ همینطور، شاید فرد دیگری که کرد زبان نبود به آنجا می‌رفت موفقیتی را به دست نمی‌آورد اما بنده به پاس همزبانی با هم روستائیانم و اینکه به فرهنگ و رسوم آنها واقف هستم، توانسته‌ام کارها را تا حدودی خوب پیش ببرم.

روستای من شرایط ویژه‌ای دارد که می‌توان برای نمونه به قرار گرفتن در مسیر اتوبان کربلا و جاده اصلی به عنوان نقطه قوت اشاره کرد که این مهم دایره کار من را ارتقا می‌دهد و می‌توان از این امکان بهره برد. ارتقای وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم روستا به ویژه اشتغال جوانان روستایم دغدغه‌ جدی است که البته برخی زیرساخت‌ها قبلا فراهم  شده اما می‌طلبد مسوولان به طور جدی ورود کنند و فکری در این زمینه بیاندیشند.

روستای ما بنای تاریخی و فرهنگی بنام «کاروانسرای شاه عباسی» از زمان سلسله صفویان دارد که بنده می‌توانم از این موقعیت به نحو احسن استفاده کنم و آن ترویج فرهنگ دینی و اسلامی در میان مسافران و گردشگران این بنای تاریخی است که حتی توریست‌های خارجی را هم شامل خواهد شد، جدای از اینکه بخواهیم از این ظرفیت برای اشتغالزایی جوانان و پیشرفت این روستا بهره‌ ببریم.

پس اینگونه می‌فرمایید که ظرفیت تاریخی و فرهنگی روستا بالاست و همین شما را در کار تبلیغ کمک خواهد کرد؟

بله از یک طرف این مسئله و از طرف دیگر گویش مردم کرد زبان روستای رسول آباد. بنده نیز افتخار می‌کنم که یک کردزبان هستم و با فرهنگ و رسوم این روستا به اندازه کافی آشنایی دارم و سالها هم  واقف به مشکلات مردم آنجا بودم تا بتوانم کارهایی را در جهت پیشرفت و ارتقا و آبادانی انجام دهم.

شاید اینکه مردم روستا شما را می‌شناختند از یک طرف نقطه قوت باشد و از طرفی نقطه ضعف، چرا که ممکن است گاهی ملاحظاتی از سوی اهالی نسبت به فرد تازه وارد باشد اما نسبت به کسی که زاده آنجاست اینگونه نباشد، آیا این مسئله در رسول‌آباد هم دیده می‌شود؟

خوشبختانه نقاط منفی را ندیدم، به هیچ وجه آشنایی من با اهالی روستا باعث نشده که معذوریت‌هایی در کار باشد و اهالی هم به خوبی همراه هستند، خداوند متعال نیز پیامبر اکرم (ص) را از خود مردم انتخاب کرد و اتفاقا این نکته حائز اهمیت است که بنده بومی آن روستا هستم و مردم آنجا با من آشنا، همانطور که قرآن کریم می‌فرمایند «وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلَّا بِلِسَانِ قَوْمِهِ لِیُبَیِّنَ لَهُمْ ۖ فَیُضِلُّ اللَّهُ مَن یَشَاءُ وَیَهْدِی مَن یَشَاءُ ۚ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ»، ما هیچ پیامبری را، جز به زبان قومش، نفرستادیم؛ تا (حقایق را) برای آنها آشکار سازد؛ سپس خدا هر کس را بخواهد (و مستحق بداند) گمراه، و هر کس را بخواهد (و شایسته بداند) هدایت می‌کند؛ و او توانا و حکیم است”.

فرمودید تقریبا هفت ماه است وارد روستا شده‌اید، یعنی اوج کرونا؛ آیا این کار شما را سخت نکرد چرا که عموما انسانها وقتی وارد جایی می‌شوند و شرایط عادی حاکم است بهتر می‌توانند کار انجام دهند

کار تبلیغ نیازمند کار گروهی و جمعیتی است و اگر افرادی حضور نداشته نباشند نمی‌توان آن را پیش برد مگر اینکه تبلیغ چهره به چهره باشد. بعد از شیوع کرونا و البته به درخواست خودم و آن هم خودجوش به رسول آباد اعزام شدم و به خاطر وجود این بیماری با مشکلاتی مواجه بودم، از قبیل اینکه نمی‌توانستم نماز جماعت را با جمعیت بالایی برگزار و مردم را در مسجد جمع کنم. برای کودکان، نوجوانان، جوانان و خواهران کلاس‌هایی را در نظر گرفته بودم اما نمی‌شد و شرایط فراهم نبود.

این موضوع باعث شد فرصت دیگری بیابیم و جهاد و مانور را روی فضای مجازی پیاده کنیم؛ یعنی تبلیغات و اقدامات را از طریق شبکه‌های اجتماعی پیش بردیم که به عنوان نمونه کانالی در تلگرام به عنوان “منتظران ظهور” برای بیان احکام و معارف دینی راه‌اندازی کرده‌ایم.

تبلیغ چهره به چهره راه دیگری بود که از آن هم بهره بردیم، از طریق تماس تلفنی یا پیامک و در فضای مجازی کار تبلیغ را در نبود امکان کار گروهی پیش بردیم.

وقتی شروع به تبلیغ چهره به چهره کردید واکنش مردم چطور بود؟

آنچه که یک روحانی را به موفقیت می‌رساند صمیمیت و رفاقتی است که باید نسبت به مخاطبین خود داشته باشد، از طریق دوستی‌های صمیمانه‌ای که با برادران روستا داشتم احکام و معارف اسلامی به خوبی بیان می‌شد و اگر آنها هم مشکلاتی داشتند در میان می‌گذاشتند. برخی به درب منزل آمده و سوالاتی را می‌پرسیدند و مسائلی را مطرح می‌کردند و برخی هم از طریق تلفن و یا فضای مجازی موضوعاتی را با ما در میان می‌گذاشتند.

آیا برای خانواده شما سکونت در روستا سخت بود، چطور با این مسئله برخورد داشتند؟ 

قبلا عرض کردم که چندین سال پیش وارد عرصه جهادی تبلیغ شده بودم و آن هم به تشویق خانواده‌ام، با همسرم هم وقتی موضوع را در میان گذاشتم و از مشکلات کار تبلیغ سخن گفتم ایشان چون تحصیلکرده بودند درک خوبی داشتند و حتی تشویق به این کار می‌کردند. کار تبلیغ سختی‌های خاص خود را دارد و  همچنان که پزشکی بیمار خود را معالجه و درمان می‌کند ما نیز باید روح مخاطبان را درمان و مداوا کنیم.

کار طلبگی و تبلیغ جهادی سختی‌های زیادی دارد و اگر سختی نباشد که نمی‌توان عنوان جهادی و طلبگی روی آن گذاشت. همچنان که پیامبر اکرم (ص) در این راه سختی‌های زیادی کشیدند و قرآن کریم می‌فرماید” فالصبر کما امرت” ای پیامبر استقامت بورز همچنان که امر شده است. پیامبر(ص) در خصوص این آیه می‌فرمایند «این آیه از سوره هود کمر مرا شکست».

فضای کرونا آسیب‌های زیادی را از لحاظ معیشتی، فرهنگی و آموزشی به مردم شهر و روستا وارد می‌کند، روستای رسول آباد چقدر درگیر این مشکلات بود و شما در مدت کوتاهی که آنجا بودید چقدر توانستید آنها را یاری کنید که این مسائل برطرف شود؟

برای اینکه در مقابل بیماری کرونا مقاومت کنیم قبل از ورودم به روستا کارگروهی را طراحی کردم. کارگروه خیریه‌ای تشکیل شد همچنین یک اتاق تعبیه و یک روحانی عالم برای آنجا در داخل مسجد قرار گرفت تا روزانه چند ساعت این مکان مقدس باز باشد و مردم برای رفع نیازها به آنجا رجوع کنند. در واقع به کمک یکی از خیرین و فعالین روستا یک اتاق عالم و یک قرارگاه تشکیل دادیم.

اتاق عالم داخل مسجد و قرارگاه بین روستا بود و یک شبکه‌سازی صورت گرفت تا مشکلات روستا از لحاظ مسائل مختلف آسیب‌شناسی شود البته این کارگروه را به مدت سه سال در داخل شهر همدان هم تشکیل داده بودم یعنی به نقاط محروم می رفتم تا مشکلاتی را از این طریق حل کنم. خوشبختانه از طریق فضای مجازی و تبلیغات چهره به چهره و تلفنی توانستم از خیرین در این زمینه بهره کافی ببرم. وقتی مبالغ جمع‌آوری  می‌شد در سه بعد فرهنگی ـ اجتماعی، معیشتی ـ اقتصادی و سلامت هزینه می‌شد.

روستای رسول آباد مساحت زیادی دارد و بالغ بر ۲ هزار نفر جمعیت، این روستا سه روستای اطراف را در برخی خدمات از جمله خدمات بهداشتی‌ و تامین مایحتاج و خرید خواروبار پوشش می‌دهد.

ما این روستاها را زیر پوشش کارگروه خود بردیم که در حوزه سلامت نماینده‌ای از بهورزان انتخاب شده‌اند و دو بهورز روستا کمک‌هایی دارند . در حوزه معیشت نیز از مردم روستا و خیرین بهره‌‌مند شده‌ایم. خوشبختانه خیرین بومی و غیربومی از طریق فضای مجازی و راه‌های ارتباطی مختلف کمک‌هایی را ماهانه به کارگروه ما دارند.

مردم روستا از این طرح با صحبت‌هایی که داشتیم به خوبی استقبال می‌کردند، در خصوص پیشبرد اهداف کارگروه فرهنگی و اجتماعی افرادی انتخاب شدند که آسیب‌شناسی کنند و مشکلات خانواده‌هایی شناسایی و حل شود، خوشبختانه کارهای خوبی صورت گرفته که به عنوان مثال همسر خانمی معتاد بود و او قصد طلاق و جدایی داشت که ما سعی کردیم  او را از این کار منصرف کنیم به نحوی که مشکلات این خانواده را تا حدودی حل کنیم. کمک هزینه‌ای تهیه کردیم و همسرش را به مرکز ترک اعتیاد فرستادیم و حمایت‌های مالی هم از این خانواده داشتیم.

خداوند توفیقی داد تا در این ۶ ماه حضورم در رسول آباد، ماهانه یک یا دو بار بسته‌های غذایی را بین نیازمندان روستا توزیع کنیم که تقریبا ۶۴ نیازمند آنجا و سه روستای همجوار را زیر پوشش قرار دادیم. در حوزه درمان نیز اگر کسی نیاز به کمک داشت حمایت‌هایی داشتیم که خوشبختانه همواره خیرین پای کار هستند و اگر کسی هم نیاز به دارو داشته باشد از طریق نماینده‌های ما از شهر خریداری و در روستا بین بیماران توزیع می‌شود.

عمده مشکلات روستای شما و روستاهای زیر پوشش چیست و برای رفع این مشکلات چه اقداماتی انجام شده است؟ 

عمده روستائیان ما دارای دو شغل کشاورزی و آشپز هستند که البته به خاطر شیوع بیماری کرونا تعداد قابل توجهی از آشپزان که در شهر فعالیت می‌کنند بیکار شده‌اند، در حال حاضر بیکاری به خصوص برای جوانان به مشکل عمده تبدیل شده و می‌طلبد مسوولان فکری به حال این معضل کنند.

در حوزه کشاورزی علاوه بر اینکه سرکشی از کار کشاورزان را ایام تابستان داشتیم که استقبال خوبی از رویکرد گروه ما شد، به صورت گروهی و جهادی در برداشت محصولات اهالی کمک‌هایی می‌کردیم. در این بین وجوهات مردمی از خمس و زکات نیز جمع‌آوری و مورد محاسبه و هزینه قرار می‌گرفت.

برخی از اهالی روستا مسکن و خانه‌ای در حد متعارف نداشتند که در بدو ورودم گروه جهادی را تشکیل دادیم و در ساخت و ساز خانه اقداماتی انجام شد. خیرینی هم که در مصالح فروشی کار می‌کردند اقلامی را رایگان یا با تخفیفات ویژه در اختیار ما قرار می‌دادند.
روزی با بهورز روستا به منزل یکی از اهالی که دارای چند فرزند قد و نیم قد بود و خانه مناسبی نداشت رفتیم که با کمک او و خیرین  هزینه‌ای بیش از ۸ میلیون تومان جمع‌آوری و تعمیر و بازسازی منزل او انجام شد.

منطقه شما جوانان بسیاری دارد، بفرمایید چطور با آنها ارتباط برقرار کرده‌اید و واکنش‌ها چه بود است؟  

از بدو ورودم به روستا تمایل بسیاری برای برقراری ارتباط با کودکان، نوجوانان و جوانان داشتم  که به دلیل شیوع کرونا در فضای مجازی آن را پیش بردیم. خوشبختانه جوانان روستا موفقیت‌های خوبی را به دست آورده‌اند و در رشته‌های فنی حرفه‌ای، پرستاری، معلمی و … مشغول تحصیل هستند.

برخی در رشته ورزشی از جمله کاراته فعالیت‌هایی دارند و بنده با به عنوان مبلغ گاهی با رعایت پروتکل‌های بهداشتی به جمع این افراد می‌روم و نکاتی را عرض می‌کنم.متاسفانه امروز مهمترین چالش ما در روستا کروناست که امیدواریم با حذف بیماری بتوانیم قدم‌‌های محکمی را در عرصه تبلیغ و نقش «امام روستا» برداریم.

این روستا در کنار اتوبان قرار دارد و در مسیر کربلاست و این باعث اشتغالزایی، رفع برخی مشکلات و رونق روستا خواهد شد، بفرمایید چطور می‌خواهید از این ظرفیت‌ها به عنوان امام روستا بهره‌مند شوید؟

 سالهای گذشته زائران و مسافران زیادی برای استراحت به روستای ما می‌آمدند و در مسجد بیتوته می‌کردند که ما می‌توانیم از این فرصت استفاده کنیم و در سال‌های آتی با رفتن بیماری کرونا رونقی را در این‌ زمینه ایجاد کنیم که این در راستای اقدامات فرهنگی و اقتصادی موثر است.

این روستا به دلیل قرار گرفتن در جاده اصلی و اتوبان ظرفیت خوبی را در رونق اقتصادی دارد. امیدوارم بتوانیم با کمک مسوولان و همت روستائیان در کنار جاده بازارچه‌ای را ایجاد کنیم تا در آنجا محصولات باغات آن روستا نظیر گردو، انگور و سیب به فروش برسد.

تاکنون مسوولانی در روستا حضور داشته و از نزدیک شنونده مشکلات روستا بوده‌اند تا وضع زیرساختی و سایر مسائل حل شود؟

جلسات مختلفی را با سازمان تبلیغات اسلامی، حوزه علمیه و دستگاه‌های ذی ربط برای رفع مشکلات فرهنگی داشتیم و در رفع مشکلات زیرساختی روستا نیز نشست‌هایی با فرمانداری و دستگاه‌های مرتبط برگزار کرده‌ایم.

گاهی سرکشی‌هایی از جانب مسوولان صورت گرفته و ما هم با حضور آنها پیگیر مسائل و مشکلات شده‌ایم؛ ارتباط‌ هایی را با سازمان کمیته امداد و بهزیستی در رفع مشکلات اقتصادی و معیشتی و دیگر مسائل داریم.

در ورود به روستای رسول آباد ذهنیت خاصی از آنجا داشتید؟

وظیفه‌ یک روحانی، مبلغ و امام روستا یا امام محله این است که در هر جا احساس نیاز بود وارد شود.

خوشبختانه سالها روستای ما دارای روحانی و مبلغ بوده و همواره مردم از روحانیون و مبلغین غیربومی بهره می‌بردند اما یک سال بود که این خلاء احساس می‌شد و رسول آباد دارای امام روستا نبود که بعد از اینکه تحصیلاتم که البته فرصت برای تحصیلات بالاتر وجود دارد، تمام شد احساس کردم باید وظیفه‌ام را انجام دهم وارد این عرصه شوم و آن هم در روستای خودم که ضرورت حضور روحانی را احساس می‌کردم ضمن اینکه خانه عالم نیز خالی از سکنه بود.

در این بین خلائی وجود داشت که مردم نمی‌توانستند به نیازهای خود در حوزه احکام و معارف برسند و یا کسی به عنوان امام آنها را رهبری کند که به همین دلیل به صورت خود جوش به سازمان تبلیغات اسلامی شهرستان رفتم و اعلام آمادگی کردم که به آنجا بروم، اتفاقا خیلی هم استقبال شد و حمایت خوبی صورت گرفت.

می‌توان گفت که مشکلات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی به ویژه در حوزه جوانان در روستا وجود داشت و من اینها را لمس می‌کردم و وظیفه یک روحانی هم همین است که خود را وقف اینگونه مشکلات کند.

تعریف شما از یک روستای موفق چیست و آیا به نظر شما به موفقیت‌هایی در روستای رسول‌آباد رسیده‌اید؟ 

روستایی موفق است که علاوه بر استفاده از ظرفیت‌های موجود در ارتقا و پیشرفت و آبادانی، دارای یک روحانی و مبلغ باشد که دغدغه‌اش مردم باشند و برای ترویج فرهنگ و معارف اسلامی تلاش کرده و مردم را آماده ظهور کند.

بدو ورود شما با کرونا بود و به همین دلیل بیشتر اقداماتتان هم در فضای مجازی خلاصه شده است، ضمن اینکه مقام معظم رهبری تاکید به استفاده از ظرفیت فضای مجازی دارند، اهمیت آن را بفرمایید و اینکه شما از این موقعیت چه بهره‌هایی برده‌اید؟

خوشبختانه برنامه‌هایی در این فضا برای نوجوانان و جوانان داریم. با همکاری آقای بیات، مدیر دبیرستان روستا، برنامه‌هایی برای اوقات فراغت نوجوان اختصاص داده‌ایم. آموزش احکام و قرآن کریم نیز در این فضا مورد توجه است و برنامه‌هایی هم برای کودکان و خردسالان با کمک مدیر مدرسه ابتدایی در شبکه‌های مجازی برگزار می‌شود.

کانال تلگرامی تشکیل شده که در آن اهداف خود را پیش می‌بریم و معارف اسلامی را ترویج و تبلیغ می‌کنیم. مسابقاتی را در حوزه مسائل دینی در این فضاها برگزار می‌کنیم که به برندگان نیز جوایزی اهدا می‌شود.

فکر می‌کنم چون اهل روستای رسول آباد هستید و تقریبا با جوانان این روستا دوران کودکی هم ‌بازی بودید این مسئله باعث شده جوانان بیشتر به سمت شما گرایش یابند تا با کمک آنها کارها را پیش ببرید

بله درست است جوانان بیشتر ارتباط دارند که البته در محضر ریش سفیدان و کهنسالان هم هستیم.

آیا جوانان مشکلاتی را با شما در میان گذاشته‌اند که شما نیز با بزرگترها در میان بگذارید و آنها را حل و فصل کنید؟

حل مشکل جوانان از طریق کارگروهی پیگیری می‌شود، یکی از مشکلات جوانان خصوصا خواهران نیازمند، تهیه جهزیه و کمک هزینه تحصیل بود چون خانواده‌های آنها از لحاظ اقتصادی در شرایطی نبودند که این امکانات را فراهم کنند و ما در حمایت از آنها قدم‌هایی برداشتیم.

بعد از ورود به روستا خوشبختانه توانستیم سه جهیزیه در حد متعارف برای جوانانی تهیه کنیم. برای کودکان و نوجوان نیازمند هم در آغاز سال تحصیلی جدید لوازم‌التحریر و وسایل مدرسه از کیف و کفش گرفته تا دیگر اقلام تهیه کردیم. در این حوزه ابتدا آمارگیری انجام و هزینه قابل توجهی جمع شد و توانستیم کمک‌هایی داشته باشیم.

ممنون از اینکه وقتی برای این موضوعات اختصاص دادید، در پایان بفرمایید که برای ساختار جامعه مهدویت چه تلاشی انجام داده‌اید؟

من هم از شما سپاسگزارم، ساختار جامعه مهدویت نیازمند نهضت مهدوی است همچنان که این فرصت برای ما از طریق انقلاب اسلامی توسط امام (ره) و جانفشانی شهدای بزرگ و والامقام مهیا شده است. ما باید برای تحقق ظهور امر مهم فرهنگ انتظار را در جامعه نهادینه کنیم و اگر این فرهنگ در جامعه باشد خود به خود آمادگی و زمینه‌سازی برای جامعه مهدویت به وجود می‌آید.

نظر خود را ثبت کنید

لینک کپی شد!