خانم صالحی بانویی پر تلاش است که در کنار سایر دوستانش با فعالیتهای مختلف فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی با محوریت مسجد شهدای کربلا، آنجا را پایگاه امیدبخشی به اهالی محله کردهاند.
بهگزارش خبرنگار روابط عمومی بنیاد هدایت، در محلهای قدیمی از شهر آبیک، جاییکه مردمش مسجد را بیشتر از نام محله میشناسند، بانویی سالهاست مشعل فرهنگ، ایمان و کار را روشن نگه داشته است. خانم عشرت صالحی، بانویی متولد ۱۳۵۶، از همان روزهای جوانی در دانشگاه، راه فعالیت فرهنگی و جهادی را برگزید و هرگز از آن جدا نشد.
سال ۱۳۷۴، او دانشجوی جوانی بود که در بسیج دانشگاه، برنامههای فرهنگی و مذهبی را سامان میداد. همان دوران، ریشههای تعهد در وجودش جوانه زد؛ تعهدی که بعد از پایان تحصیل، به محله و مسجد شهدای کربلا کشیده شد و آنجا خانه فعالیتهایش شد.
با گذر زمان، مسجد به پایگاه فرهنگ و کارآفرینی بانوان تبدیل شد. خانم صالحی در کنار برگزاری جشنهای ملی و مذهبی چون جشن کوثر و برنامههای ویژه بانوان، از سال ۱۳۹۹ مسیر تازهای گشود :اشتغالزایی خانگی برای زنان بیسرپرست و کمدرآمد.
کارگاههای یکروزه آموزش بافتنی، منولبافی و سبدبافی برگزار شد و بانوان با دستان خود، محصولی برای فروش در بازارچههای خیریه تابستانی و عیدانه آماده کردند. بازارچههایی که گاهی حتی در روزهای نماز جمعه و با هماهنگی امام جمعه برپا میشدند.
اما فعالیتها به همینجا ختم نشد. با حمایت خیرین و گروههای جهادی، سه کارگاه خیاطی ایجاد شد؛ یکی در مسجد، یکی با همکاری هیئت رزمندگان و آموزش و پرورش، و سومی در روستای قشلاق. در مجموع بیش از ۳۰ زن در این کارگاهها مشغول به کار شدند. برای بانوانی که امکان حضور نداشتند، وام و چرخ خیاطی فراهم شد تا در خانه کار کنند و محصولشان خریداری شود.
خانم صالحی در کنار اشتغال، به آبادانی و رفع نیاز مردم نیز اندیشید. با گروه جهادی مسجد، به رنگآمیزی مدارس و نمازخانهها پرداختند؛ بانوان قلم بهدست در کنار مردانی که خانههای نیازمندان را تعمیر میکردند، جلوهای از تعاون را رقم زدند.
در همین مسجد، حدود ۱۲۰۰ خانواده زیر چتر حمایت قرار گرفتند: از کمکهای معیشتی و درمانی تا ازدواج آسان و جهیزیه. برای تازهعروسها عاقد و ماشین عروس رایگان فراهم شد، لباس عروس و آرایشگاه هم از خیرین تأمین شد. بسیاری از جهیزیهها کامل و محترمانه، با بستهبندی و پاپیون و لبخند تحویل داده شدند.
روایتهای شیرینی از این سالها باقی مانده است. یکی از ماندگارترینشان، قصه دختری است که مادرش تازه به شهر آمده بود و هنوز پرونده کمیته امدادش منتقل نشده بود. وقتی به مسجد آمد، مأیوس و بیپناه بود. اما خانم صالحی و دوستانش با پیگیری و توکل، جهیزیهای کامل برایش فراهم کردند. روزی که برای تحویل گرفتن آمد، با اشک گفت همان شب خواب دیده که خانم صالحی به او زنگ زده و هدیهای برایش دارد.
در کنار این فعالیتها، خانم صالحی با دلسوزی به مشاورههای خانوادگی و تربیتی میپردازد؛ اختلافات زوجین، تربیت فرزندان و حتی ازدواجهای پرچالش، پای سفره همدلی او و مشاوران مسجد حل میشود.
کلاسهای قرآن و احکام بانوان، هیئت دختران زینبی، گروههای سرود کودکانه، و تیمهای ورزشی نوجوانان، بخشی از برنامههایی بودند که مسجد را به مرکز جنبوجوش معنوی و فرهنگی بدل کردند.
گروه سرود دختران کوچک، حالا آنقدر رشد کرده که در شبکههای پنج، امید و قزوین اجرا دارند. دخترانی که از دل همان مسجد برخاستهاند، حالا برای همنسلانشان الگو شدهاند.
در مناطق کمبرخوردار نیز ایستگاههای صلواتی و برنامههای فرهنگی برپا میشود؛ از نقاشی کودکان تا مشاوره خانوادگی و اجرای سرود، همه زیر چتر لبخند و ایمان.
خانم صالحی میگوید:«وقتی میبینی یک کار کوچک، مثل آموزش یا یک هدیه، میتونه زندگی یک خانواده رو تغییر بده، دیگه نمیتونی بیتفاوت بمونی.»
و همین است راز ماندگاری او؛ بانویی که با صبر و ایمان، مسجد را به پایگاه امید بدل کرده است، جایی که دستهای زنانه، نهتنها نخ و پارچه، بلکه آیندهای روشن برای محله میبافند.




























