نظام مسائل امام میانی در محله; نظام عبادی

نظام عبادی

| مواجهه انسان به عنوان عبد با رب و مبدع|

  1. نیاز به تبیین گستره عبادت در اسلام و شمول آن بر اموری نظیر کار کارگر، حرکت علمی و فرهنگی در خدمت نظام و کشور و حرکت در راستای نوسازی و پیشرفت و آبادانی کشور برای مردم محله[۱]
  2. نیاز به رواج دعا، عبادت و توبه در میان جوانان محله[۲]
  3. نیاز به رواج حج به عنوان یک حرکت عبادی خالص عمیق در میان مردم محله[۳]
  4. نیاز به تبیین نقش نیت و جهت در عبادی بودن اعمال برای مردم محله[۴]
  5. نیاز به رواج نماز در میان مردم محله[۵]
  6. نیاز به رواج روزه در میان مردم محله[۶]
  7. نیاز به رواج پرداخت زکات در میان مردم محله[۷]
  8. نیاز به تبیین عبودیت خدا به عنوان هدف اصلی اسلام و حکومت اسلامی برای مردم محله[۸]
  9. نیاز به تعظیم ایام عبادت (ماه‌های رجب، شعبان و رمضان) در محله [۹]
  10. نیاز به رواج اقامه نماز اول وقت در مسجد خصوصا در میان جوانان جهادی فعال در محله[۱۰]
  11. نیاز به رواج مراعات اخلاص در میان جوانان جهادی و حلقه‌های میانی فعال در محله[۱۱]
  12. نیاز به تبیین ضرورت توجه به روح عبادت و مراقبت از گرفتاری به تحجر برای مردم محله[۱۲]
  13. نیاز به تقویت جنبه معنوی، انس با خدا و قرآن و توکل به خدا در میان جوانان، نخبگان و حلقه‌های میانی فعال در محله[۱۳]
  14. نیاز به توجه توأمان به اسباب عادی حل مسائل و بلایا و دعا و توسل و تضرع به مسبب الاسباب[۱۴]
  15. نیاز به تبیین جایگاه دعا برای مردم محل و ترغیب آنان نسبت به آن[۱۵]
  16. نیاز به رواج انس با صحیفه سجادیه در میان مردم محله[۱۶]
  17. نیاز به تعظیم شب‌های قدر در محله[۱۷]
  18. نیاز به ترغیب مردم محله به توجه به مفاهیم ادعیه به عنوان درس زندگی[۱۸]
  19. نیاز به رواج یاد خدا، توجه به ذکر و مناجات الهی به عنوان علاج روحیه قدرت‌طلبی، جاه طلبی و دنیا طلبی در محله[۱۹]
  20. نیاز به تبیین ضرورت انس با خدا برای دستیابی به عدالت برای مردم، جوانان و حلقه‌های میانی محله[۲۰]
  21. نیاز به رواج استغفار در میان مردم محله[۲۱]
  22. نیاز به تبیین ضرورت کفر به طاغوت به عنوان لازمه ایمان به خدا برای مردم[۲۲]
  23. نیاز به تبیین صفت عبودیت در خصوص الگو‌هایی نظیر پیامبر اسلام(ص)، امام علی(ع)، حضرت فاطمه(س) و امام خمینی(ره) و سایر الگو‌های اسلامی برای مردم محله[۲۳]
  24. نیاز به برگزاری درس اخلاق در محله[۲۴]

[۱] بیانات امام خامنه‌ای در دیدار جمعی از کارگران، ۱۳۹۰٫۰۲٫۰۷: اسلام همین کاری را که ما میکنیم، سرپنجه‌ی کارگر انجام میدهد و نانی برای خود و دیگران فراهم می‌آورد، عبادت و عمل صالح میداند. یعنی مسئله‌ی کارگر و کاری که انجام میدهد، محدود و محصور نیست به زندگی این دنیا؛ بلکه خدای متعال در نقشه‌ی جامع زندگیِ طولانی بشر در دنیا و آخرت، برای این حقیقت، برای این پدیده – یعنی پدیده‌ی کار – یک جایگاه والائی درست کرده است. پیغمبر اکرم فرمود: «هذه ید لا تمسّها النّار»( اُسد الغابه ، ابن اثیر ج ۲ ص ۲۶۹). وقتی پیغمبر دست کارگر را گرفت و بوسید، همه تعجب کردند. حضرت فرمود: این دستی است که آتش آن را لمس نمیکند؛ این دستی است که به آتش نمیرسد. یعنی نماز شب هم که میخوانیم، قرآن هم که میخوانیم، توسل هم که به خدای متعال میکنیم، در واقع حجابهای بین خودمان و آتش را ایجاد میکنیم. کار هم که میکنیم، با همین کار، بین خودمان و آتش، ایجاد مانع و حجاب میکنیم. این خیلی چیز بالائی است، خیلی چیز مهمی است. این، نگاه اسلام است.

بیانات امام خامنه‌ای در دیدار جمعی از کارگران و معلمان کشور، ۱۳۷۵٫۰۲٫۱۲: امروز هر حرکت علمی و فرهنگی و کاری که در خدمت نظام و کشور جمهوری اسلامی و برای نوسازی و پیشرفت و آبادانی این کشور انجام می‌گیرد، یک عبادت است.

[۲] بیانات امام خامنه‌ای در خطبه‌‌های نماز جمعه‌ی تهران‌‌، ۱۳۸۴٫۰۷٫۲۹: بعضى‌ها دعا و عبادت و توبه را مى‌گذارند براى دوران پیرى؛ این اشتباه بزرگى است.

بیانات امام خامنه‌ای در دیدار مسئولان نظام، ۱۳۹۷٫۰۳٫۰۲: خداوند متعال به کسی مثل پیغمبر، به انسان والایی مثل رسول‌الله در سوره‌ی مزّمّل [میفرماید]: بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ * یا اَیُّهَا المُزَّمِّل * قُمِ الَّیلَ اِلّا قَلیلًا * نِصفَهُ اَوِ انقُص مِنهُ قَلیـلًا * اَو زِد عَلَیهِ وَ رَتِّلِ القُرءانَ تَرتیلًا؛ نیمی از شب -یا زیادتر یا کمتر- برخیز عبادت کن، دعا کن، مناجات کن، قرآن بخوان، آن ساعات را مشغول باش؛ چرا؟ اِنّا سَنُلقی عَلَیکَ قَولًا ثَقیلًا؛ کارَت مشکل است، کار سنگینی بر دوش تو است، قول ثقیلی را به تو القا خواهیم کرد؛ باید آن را بتوانی تحمّل کنی. اگر این بیداریِ نیمه‌شب، این تضرّع، این دعا، وجود داشت، میتوانی این بار را تحمّل کنی و ببری و به منزل برسانی؛ اگر نه، نه. وضع ما این‌جوری است. عزیزان من! ما اگر بنیه‌ی معنوی خودمان را تقویت نکنیم [نمیتوانیم]؛ هرجا که هستیم… همه مخاطب این خطابیم که «اِنّا سَنُلقی عَلَیکَ قَولًا ثَقیلًا».

[۳] بیانات امام خامنه‌ای در دیدار کارگزاران حج‌، ۱۳۸۱٫۱۰٫۲۵: حج، یک حرکت عبادی خالصِ عمیق توأم با خضوع، خشوع، ذکر، عبادت، تضرّع و توسّل وهمراه با حالت اجتماعی است.

[۴] بیانات امام خامنه‌ای در دیدار نمایندگان مجلس، ۱۳۸۱٫۰۳٫۰۷: مهم این است که نیّت خدمت و حرکت در راه انجام وظیفه را حفظ کنیم؛ آن‌گاه همه‌ی کارها دارای اجر خواهد بود.

بیانات امام خامنه‌ای در دیدار فرماندهان نیروی انتظامی جمهوری اسلامی، ۱۳۹۴٫۰۲٫۰۶: کار شما[نیروی انتظامی] از جمله‌ی کارهایی است که خیلی راحت میتواند نیّت الهی و قصد قربت در آن راه پیدا کند. همه‌ی کارها را میشود برای خدا انجام داد؛ حتّی تلاش معاش را هم میشود برای خدا انجام داد و قصد الهی کرد؛ امّا در بعضی از کارها قصد خدایی کردن خیلی راحت‌تر است؛ از جمله کار شما. چون کار شما خدمت به جامعه است، خدمت به مردم است، خدمت به جمهوری اسلامی است، خدمت به اسلام است، نصرت اسلام است. همین آیه‌ای که الان این جوان عزیز اینجا خواندند که «یاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا کونوا اَنصارَ الله»( سوره مبارکه الصف آیه ۱۴) – نصرت خدا کنید؛ جزو ناصران و کمک‌کنندگان و نصرت‌کنندگان خدا باشید – خب، یکی [از مصادیقش‌]همین است؛ کار شما جزو کارهایی است که حقیقتاً میتواند نصرت اسلام باشد، نصرت دین باشد، کمک به مردم باشد. بنابراین قصد قربت، که شما بگویید خدایا! من این خدمتی که میکنم، این ساعتی که در اداره هستم، این ساعتی که سر پُست هستم، این تلاشی که برای بهبود کار انجام میدهم، این پنج دقیقه‌ای که بیشتر از وقت مقرّر در اداره میمانم و کار انجام میدهم، این را برای تو انجام میدهم، فرصتی است برای اینکه کار شما برای خدا انجام بگیرد.

بیانات امام خامنه‌ای در دیدار فرماندهان نیروی انتظامی جمهوری اسلامی، ۱۳۹۴٫۰۲٫۰۶: همه‌ی کارها را میشود برای خدا انجام داد؛ حتّی تلاش معاش را هم میشود برای خدا انجام داد و قصد الهی کرد.

[۵] پیام امام خامنه‌ای به‌ مناسبت‌ برگزاری‌ دهمین‌ اجلاس‌ سراسری‌ نماز، ۱۳۷۹٫۰۶٫۱۹: عبادات اسلامی و بیش از همه نماز، برای زدودن این آفت [تکبّر] از جانِ آدمیان، از جمله درمانهای مؤثر و کارآمد می‌باشند.

نماز، آنگاه که با حال و حضور و آداب، گزارده شود روح آدمی را به نیازمندی ذاتی وی آشنا می‌سازد، و ریشه‌ی کبر و تفاخر و جبروتِ موهوم را در درونِ او می‌سوزاند. خشوع در برابر پروردگار، نور بصیرت را بر دلِ او می‌تاباند و سایه‌ی وَهْم آلودِ خود بزرگ بینی را از آن می‌زداید: «فرض اللَّه الایمان تطهیراً من الشرک والصّلاه تنزیهاً من الکبر»(نهج البلاغه، حکمت ۲۵۲)

چه نیکو است به سخن پیشوای پرهیزکاران و امیر مؤمنان علیه‌السّلام گوش فرا دهیم و ستایش نماز را در سالی که مزیّن به نام والای اوست، از بیانِ ستوده‌ی او بشنویم. در نهج‌البلاغه چنین آمده است. «و عن ذلک ما حرس اللَّه عباده‌المؤمنین بالصلوات والزکوات و مجاهدهالصیام فی‌الایام المفروضات، تسکیناً لاَطرافهم و تخشیعاً لابصارهم و تذلیلاً لنفوسهم و تخفیضاً لقلوبهم و اذهاباً للخُیلاء عنهم».(نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲) یعنی: خداوند بندگانِ مؤمن را بانمازها و زکاتها و روزه‌های دشوار از کبر و خودبینی محافظت و حراست می‌کند: به پیکر آنان آرامش می‌بخشد، به دیدگان آنان فروتنی می‌دهد، نَفْس آنان را رام می‌سازد، دلهای آنان را افتادگی می‌آموزد، و خودپسندی را از آنان دور می‌کند.

در کشور اسلامیِ ما همه‌ی آحاد مردم، بویژه بلندپایگان علمی و اجتماعی و مالی، به این خصوصیات نیازمندند. بلای طغیان، و تجاوز، و زورگوئی، و زیاده‌طلبی، و تحقیر دیگران، و نادیده گرفتن حقِ صاحبانِ حق، امروزه بزرگترین آفت جوامعِ بشری و جامعه‌ی جهانی است و علاج این همه، در این بیان والای علوی علیه‌السّلام است.

[۶] پیام امام خامنه‌ای به‌ مناسبت‌ برگزاری‌ دهمین‌ اجلاس‌ سراسری‌ نماز، ۱۳۷۹٫۰۶٫۱۹: عبادات اسلامی و بیش از همه نماز، برای زدودن این آفت [تکبّر] از جانِ آدمیان، از جمله درمانهای مؤثر و کارآمد می‌باشند.

نماز، آنگاه که با حال و حضور و آداب، گزارده شود روح آدمی را به نیازمندی ذاتی وی آشنا می‌سازد، و ریشه‌ی کبر و تفاخر و جبروتِ موهوم را در درونِ او می‌سوزاند. خشوع در برابر پروردگار، نور بصیرت را بر دلِ او می‌تاباند و سایه‌ی وَهْم آلودِ خود بزرگ بینی را از آن می‌زداید: «فرض اللَّه الایمان تطهیراً من الشرک والصّلاه تنزیهاً من الکبر»(نهج البلاغه، حکمت ۲۵۲)

چه نیکو است به سخن پیشوای پرهیزکاران و امیر مؤمنان علیه‌السّلام گوش فرا دهیم و ستایش نماز را در سالی که مزیّن به نام والای اوست، از بیانِ ستوده‌ی او بشنویم. در نهج‌البلاغه چنین آمده است. «و عن ذلک ما حرس اللَّه عباده‌المؤمنین بالصلوات والزکوات و مجاهدهالصیام فی‌الایام المفروضات، تسکیناً لاَطرافهم و تخشیعاً لابصارهم و تذلیلاً لنفوسهم و تخفیضاً لقلوبهم و اذهاباً للخُیلاء عنهم».(نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲) یعنی: خداوند بندگانِ مؤمن را بانمازها و زکاتها و روزه‌های دشوار از کبر و خودبینی محافظت و حراست می‌کند: به پیکر آنان آرامش می‌بخشد، به دیدگان آنان فروتنی می‌دهد، نَفْس آنان را رام می‌سازد، دلهای آنان را افتادگی می‌آموزد، و خودپسندی را از آنان دور می‌کند.

در کشور اسلامیِ ما همه‌ی آحاد مردم، بویژه بلندپایگان علمی و اجتماعی و مالی، به این خصوصیات نیازمندند. بلای طغیان، و تجاوز، و زورگوئی، و زیاده‌طلبی، و تحقیر دیگران، و نادیده گرفتن حقِ صاحبانِ حق، امروزه بزرگترین آفت جوامعِ بشری و جامعه‌ی جهانی است و علاج این همه، در این بیان والای علوی علیه‌السّلام است.

[۷] پیام امام خامنه‌ای به‌ مناسبت‌ برگزاری‌ دهمین‌ اجلاس‌ سراسری‌ نماز، ۱۳۷۹٫۰۶٫۱۹: عبادات اسلامی و بیش از همه نماز، برای زدودن این آفت [تکبّر] از جانِ آدمیان، از جمله درمانهای مؤثر و کارآمد می‌باشند.

نماز، آنگاه که با حال و حضور و آداب، گزارده شود روح آدمی را به نیازمندی ذاتی وی آشنا می‌سازد، و ریشه‌ی کبر و تفاخر و جبروتِ موهوم را در درونِ او می‌سوزاند. خشوع در برابر پروردگار، نور بصیرت را بر دلِ او می‌تاباند و سایه‌ی وَهْم آلودِ خود بزرگ بینی را از آن می‌زداید: «فرض اللَّه الایمان تطهیراً من الشرک والصّلاه تنزیهاً من الکبر»(نهج البلاغه، حکمت ۲۵۲)

چه نیکو است به سخن پیشوای پرهیزکاران و امیر مؤمنان علیه‌السّلام گوش فرا دهیم و ستایش نماز را در سالی که مزیّن به نام والای اوست، از بیانِ ستوده‌ی او بشنویم. در نهج‌البلاغه چنین آمده است. «و عن ذلک ما حرس اللَّه عباده‌المؤمنین بالصلوات والزکوات و مجاهدهالصیام فی‌الایام المفروضات، تسکیناً لاَطرافهم و تخشیعاً لابصارهم و تذلیلاً لنفوسهم و تخفیضاً لقلوبهم و اذهاباً للخُیلاء عنهم».(نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲) یعنی: خداوند بندگانِ مؤمن را بانمازها و زکاتها و روزه‌های دشوار از کبر و خودبینی محافظت و حراست می‌کند: به پیکر آنان آرامش می‌بخشد، به دیدگان آنان فروتنی می‌دهد، نَفْس آنان را رام می‌سازد، دلهای آنان را افتادگی می‌آموزد، و خودپسندی را از آنان دور می‌کند.

در کشور اسلامیِ ما همه‌ی آحاد مردم، بویژه بلندپایگان علمی و اجتماعی و مالی، به این خصوصیات نیازمندند. بلای طغیان، و تجاوز، و زورگوئی، و زیاده‌طلبی، و تحقیر دیگران، و نادیده گرفتن حقِ صاحبانِ حق، امروزه بزرگترین آفت جوامعِ بشری و جامعه‌ی جهانی است و علاج این همه، در این بیان والای علوی علیه‌السّلام است.

[۸] بیانات امام خامنه‌ای در دیدار کارگزاران نظام، ۱۳۷۸٫۰۱٫۱۶: بزرگترین تعریف برای یک انسان – در معیارهای الهی و اسلامی – عبودیت خداست. «اشهد انّ محمداً عبده و رسوله»، «رسول» را بعد از «عبد» ذکر میکند. (الکافی (ط – الإسلامیه)، ج‏۲، ص: ۵۱۸) امیرالمؤمنین این است. معنای ولایت در اصطلاح و استعمال اسلامی، این است؛ یعنی حکومتی که در آن، اقتدارِ حاکمیت هست، ولی خودخواهىِ سلطنت نیست، جزم و عزم قاطع هست – که «فاذا عزمت فتوکل علی الله» (سوره مبارکه آل عمران آیه ۱۵۹) – اما استبداد به رأی نیست. کسانی که با حکومت و با ولایت اسلامی، دشمنی میکنند، از این چیزها میترسند؛ با اسلامش بدند! اسم ولایت را حمل کردن بر مفاهیمی که یا ناشی از بی‌اطّلاعی و بیسوادی و کج فهمی است، یا ناشی از غرض و عناد است! ولایت، یعنی حکومتی که در آن در عین وجود اقتدار، در عین وجود عزّت یک حاکم و جزم و عزم و تصمیم قاطع یک حاکم، هیچ نشانه‌ای از استبداد و خودخواهی و خود رأیی و زیاده‌طلبی و برای خود طلبی و اینها نیست. این، آن نشانه اصلی برای این حکومت است. بدیهی است که در چنین حکومتی، عدالت باید زنده شود. هرچه که ما در امر عدالت، کوتاه بیاییم، ضعف ما در این خصوصیات است. این که من بارها میگویم تا رسیدن به نقطه مطلوبِ حکومت اسلامی، فاصله داریم – اگرچه با حکومتهای مادّی هم خیلی فاصله داریم؛ اما تا آن نقطه اصلی هم فاصله زیادی داریم – به‌خاطر این است. هرچه و هرجا که در امر عدالت، در امر محو شدن و هضم شدن در اراده الهی و احکام الهی، کوتاه بیاییم، ناشی از ضعفهای شخصی ماست، والّا حکم اسلامی و ولایت اسلامی این است.

بیانات امام خامنه‌ای در دیدار معلمان و فرهنگیان سراسر کشور، ۱۳۹۳٫۰۲٫۱۷: همه‌ى عرض و طول زندگى ما میتواند زمینه‌اى باشد براى بندگى درست، که سعادت واقعى هم در همین است .

بیانات امام خامنه‌ای در دیدار دانشجویان کرمانشاه، ۱۳۹۰٫۰۷٫۲۴: جامعه‌ی اسلامی یعنی چه؟ یعنی جامعه‌ای که در آن، آرمانهای اسلامی، اهداف اسلامی، آرزوهای بزرگی که اسلام برای بشر ترسیم کرده است، تحقق پیدا کند. جامعه‌ی عادل، برخوردار از عدالت، جامعه‌ی آزاد، جامعه‌ای که مردم در آن، در اداره‌ی کشور، در آینده‌ی خود، در پیشرفت خود دارای نقشند، دارای تأثیرند، جامعه‌ای دارای عزت ملی و استغنای ملی، جامعه‌ای برخوردار از رفاه و مبرای از فقر و گرسنگی، جامعه‌ای دارای پیشرفتهای همه‌جانبه – پیشرفت علمی، پیشرفت اقتصادی، پیشرفت سیاسی – و بالاخره جامعه‌ای بدون سکون، بدون رکود، بدون توقف و در حال پیشروی دائم؛ این آن جامعه‌ای است که ما دنبالش هستیم. البته این جامعه تحقق پیدا نکرده، ولی ما دنبال این هستیم که این جامعه تحقق پیدا کند. پس این شد هدف اصلی و مهمِ میانه‌ی ما.

چرا میگوئیم میانه؟ به خاطر اینکه این جامعه وقتی تشکیل شد، مهمترین مسئولیت این جامعه این است که انسانها بتوانند در سایه‌سار چنین اجتماعی، چنین حکومتی، چنین فضائی، به کمال معنوی و کمال الهی برسند؛ که: «ما خلقت الجنّ و الانس الّا لیعبدون»؛(سوره مبارکه الذاریات آیه ۵۶) انسانها به عبودیت برسند. «لیعبدون» را معنا کردند به «لیعرفون». این معنایش این نیست که «عَبَدَ» به معنای «عَرَفَ» است – عبادت به معنای معرفت است – نه؛ بلکه به معنای این است که عبادت بدون معرفت معنی ندارد، امکان ندارد، عبادت نیست. بنابراین جامعه‌ای که به عبودیت خدا میرسد، یعنی به معرفت کامل خدا میرسد، تخلق به اخلاق‌الله پیدا میکند؛ این، آن نهایت کمال انسانی است. بنابراین هدف نهائی، آن است؛ و هدف قبل از آن، ایجاد جامعه‌ی اسلامی است، که هدف بسیار بزرگ و بسیار والائی است.

[۹] بیانات امام خامنه‌ای در دیدار اقشار مختلف مردم در سالروز میلاد حضرت علی (علیه‌السلام)، ۱۳۸۷٫۰۴٫۲۶: این ایام عبادت را – این ماه رجب را، ماه شعبان را و بالاتر، ماه رمضان را – دست کم نباید گرفت.

[۱۰] بیانات امام خامنه‌ای در دیدار جمعی از اعضای گروه‌های جهادی، ۱۳۹۸٫۰۵٫۱۰:‌ در یک منطقه‌ای یک مشت جوان دارند کار میکنند، حتماً نمازشان را در مسجد بخوانند و اوّل وقت بخوانند و نماز خوب و با توجّه بخوانند. رعایت اخلاص؛ سعی کنند که کار را برای خدا انجام بدهند که این کار در سنین ماها کار سختی است؛ اگر سابقه نداشته باشیم، نکرده باشیم، از جوانی به فکرش نبوده باشیم و حالا بخواهیم خودمان را مخلصاً وارد میدان بکنیم، خیلی کار سختی است. در سنین شماها خیلی کار آسانی است؛ در سنین جوانی اخلاص آسان است. میتوانید واقعاً نیّتتان را برای خدا خالص کنید؛ وقتی که نیّت را خالص کردید، رحمت الهی و هدایت الهی از همه طرف برای شما میبارد؛ هُدًی لِلمُتَّقین‌؛ قرآن هدایت خودش را برای متّقین قرار میدهد.

[۱۱] بیانات امام خامنه‌ای در دیدار جمعی از اعضای گروه‌های جهادی، ۱۳۹۸٫۰۵٫۱۰:‌ در یک منطقه‌ای یک مشت جوان دارند کار میکنند، حتماً نمازشان را در مسجد بخوانند و اوّل وقت بخوانند و نماز خوب و با توجّه بخوانند. رعایت اخلاص؛ سعی کنند که کار را برای خدا انجام بدهند که این کار در سنین ماها کار سختی است؛ اگر سابقه نداشته باشیم، نکرده باشیم، از جوانی به فکرش نبوده باشیم و حالا بخواهیم خودمان را مخلصاً وارد میدان بکنیم، خیلی کار سختی است. در سنین شماها خیلی کار آسانی است؛ در سنین جوانی اخلاص آسان است. میتوانید واقعاً نیّتتان را برای خدا خالص کنید؛ وقتی که نیّت را خالص کردید، رحمت الهی و هدایت الهی از همه طرف برای شما میبارد؛ هُدًی لِلمُتَّقین‌؛ قرآن هدایت خودش را برای متّقین قرار میدهد.

[۱۲] سخنرانی امام خامنه‌ای در دیدار با اقشار مختلف مردم (روز سی‌ام ماه مبارک رمضان)، ۱۳۶۹٫۰۲٫۰۶: اگر در حال عبادت، توجه نبود و روح عبادت – که همان عبودیت و انس به خدا و تسلیم در مقابل اوست – مورد توجه قرار نگرفت، آن وقت خطرهاى گوناگونى در سر راه انسان قرار مى‌گیرد، که تحجر یکى از آنهاست.

[۱۳] بیانات امام خامنه‌ای در دیدار اعضای کادر مرکزی حزب‌اللَّه لبنان‌، ۱۳۷۰٫۱۲٫۱۳: به اعتقاد من بایستی مهم‌‌‌ترین امر در ذهنتان[کادر مرکزی حزب الله] این باشد که به خدا توکل کنید و حقیقتاً به معنای واقعی کلمه از او کمک بخواهید و از او استغاثه کنید. اشخاصِ ما عجزه‌‌‌یی بیش نیستیم؛ این عجز را بایستی به قدرت بی‌‌‌نهایت پروردگار وصل کنیم، تا بکلی آسیب‌‌‌ناپذیر شویم. من طهارت و صفای شما را می‌‌‌دانم؛ اما روز به روز باید این بیشتر بشود. توسلات و توجهاتتان را به پروردگار بیشتر کنید. نوافل مخصوصاً نافله‌‌‌ی شب وسیله‌‌‌ی مهمی است. شما ببینید که خداوند متعال در سوره‌‌‌ی مزمل با پیامبر خودش چگونه حرف می‌‌‌زند. بعد از آنکه او را به برخاستن در شب و تضرع در نیمه‌‌‌ی شب امر می‌‌‌کند، می‌‌‌فرماید: «انّا سنلقی علیک قولا ثقیلا». البته قیام او با قیام امثال ما فرق می‌‌‌کند؛ طبعاً آن ثقلی که بر دوش آن بزرگوار بود، با ثقل‌‌‌هایی که بر دوش لاغر و ضعیف ما هست، فرق می‌‌‌کند؛ به همان نسبت، خود ما هم کوچک و ضعیفیم و همان تمرین برای ما هم لازم است. من در زندگی امام بزرگوارمان (رضوان الله تعالی علیه) این را یافتم که وقتی بار عظیمی بدون سابقه بر دوش او قرار می‌‌‌گرفت، با اتصال و ارتباط معنوی و قلبی، خودش را تقویت می‌‌‌کرد. در این اواخر، معمولًا ایشان در ماه رمضان با کسی ملاقات نمی‌‌‌کردند. من بعد از ماه رمضان که ایشان را زیارت می‌‌‌کردم، بوضوح می‌‌‌دیدم که نورانی‌‌‌تر شده‌‌‌اند؛ به خاطر همین نورانیت بود که ایشان تا آخرین ماههای عمرشان مثل کوه ایستاده بودند. سن پیری معمولًا فصل ضعف و انحطاط جسمی و روحی در انسان است؛ ولی جوان از لحاظ روحی و جسمی هر دو قوی است؛ اما این را بایستی به خدای متعال وصل کند، تا در او هیچ‌‌‌چیزی نفوذ نکند. به‌‌‌هرحال، در این مبارزه‌‌‌ی عظیمی که در مقابل شماست و باید آن را ادامه بدهید، من تقویت جانب معنوی را واجب می‌‌‌دانم.

بیانات امام خامنه‌ای در دیدار شرکت‌کنندگان در ششمین همایش ملی نخبگان جوان، ۱۳۹۱٫۰۷٫۱۲: وقتی دل شما نخبگان با خدا بود، دانش شما دیگر در خدمت بمب اتم یا سلاح سمّی یا شیوههای اقتصادیِ نابود کنندهی ثروت ملتها به کار نمیرود.

بیانات امام خامنه‌ای در دیدار رئیس جمهور و اعضای هیأت دولت، ۱۳۸۵٫۰۶٫۰۶: «انس با خدا»، «انس با قرآن» و «استمداد دائمی از خدا»؛ این آخری – که از شاخصه‌های اصولگرایی است – تصمین‌کننده‌ی همه‌ی آن چیزهایی است که قبلاً عرض کردیم. انس با خدا یادتان نرود. ما بارها میگوییم که خدمات مسئولان نظام از هر عبادتی بالاتر است؛ این حرف درستی است و مبالغه هم در آن نیست. اما بدانید، این خدمات، آن وقتی خدمت خواهد شد و آن وقتی با خلوص و درخشش و شفافیت خود باقی خواهد ماند که شما دلتان با خدا مأنوس باشد. اگر دل از خدا غافل شد، اگر دل رابطه‌ی خودش را با ذکر و توجه و خشوع از دست داد، همین خدمتی که ما میگوییم بالاترین عبادت است، همین خدمت، مشوب خواهد شد؛ اصلاً به کلی مشوب می‌شود و در آن اغراض و هواها میآید. جهاد در میدان جنگ و میدان نظامی که این‌قدر عظمت دارد، اگر با اهداف خدایی نباشد و بدون ارتباط با خدا باشد، به یک چیز کم‌ارزش یا بی‌ارزش و گاهی هم ضد ارزش، تبدیل میشود! لذا من بر این امر تأکید و اصرار دارم؛ بخصوص حالا که ماه شعبان هم هست. در این صلوات ماه شعبان – صلواتی که وارد شده و اول ظهر خوانده میشود – «الّلهم صلّ علی محمّد و آل محمّد شجره النبوّه و موضع الرّساله»، تا میرسد به اینجا «و هذا شهر نبیّک سیّد رسلک شعبان الّذی حففته منک بالرّحمه و الرّضوان»؛ این ماه پوشیده و محفوف‌شده‌ی به رحمت و رضوان الهی است؛ آن وقت «الّذی کان رسول اللَّه صلی اللَّه علیه و آله یدأب فی صیامه و قیامه فی لیالیه و ایّامه بخوعا لک فی اکرامه و اعظامه الی محل حمامه»(مصباح المتهجد ،شیخ طوسی ص۸۲۸) یعنی تا دم مرگ، پیغمبر این حالت را حفظ کرد؛ ماه شعبان که میشد، ماه صیام و قیام پیغمبر بود – قیام یعنی برخاستن در نیمه‌های شب و تضرع، ذکر و خشوع، و صیام هم که روزه‌ی روز هست – این روش پیغمبر بود. ببینید پیغمبر با آن عظمت مقامش و با آن رسیدن به عالی‌ترین مرتبه‌ی عصمت، در عین حال از این تلاش و مجاهدتی که او را دائم به خدا نزدیکتر و متذکرتر کند، تا دم مرگ باز نمی‌ایستاد. چون پیغمبر هم روزبه‌روز تکامل پیدا میکرد. پیغمبرِ سال اول بعثت با پیغمبرِ سال بیست‌وسوم بعثت، یک‌جور نبودند؛ پیغمبر بیست‌وسه سال در تقرب پروردگار جلو رفته بود. اما حتّی تا همان سال آخر هم – که مراحل عالی انسانیت که اصلاً در عقل هیچ انسانی نمی‌گنجد، او طی کرده بود – از ذکر و ارتباط و اتصال و خشوع غافل نمیماند. ماها که خیلی عقبیم، خیلی احتیاج داریم. ما بیشتر از آن بزرگوار احتیاج داریم؛ منتها همت ما آن‌قدر نیست. به هر حال، ارتباط با قرآن را، نماز اول وقت را، قرآن خواندنِ هر روز را، توجه و ذکر و استمداد از خداوند را، متوسل شدن در آن جاهایی که کار مشکل میشود، آن جاهایی که بار سنگین میشود و از خدا طلب کمک کردن، اینها را فراموش نکنید، اینها بسیار مهم است.

[۱۴] پیام تلویزیونی امام خامنه‌ای درباره وضعیت بیماری کرونا، ۱۴۰۰٫۰۵٫۲۰: تذکّر آخر من هم مسئله‌ی دعا و توسّل و تضرّع است. همه‌ی این چیزهایی که گفتیم اسباب و سبب هستند، مسبّب‌الاسباب خداوند قادر و حکیم است، که «تَسَبَّبَت بِلُطفِکَ الاَسباب».(صحیفه سجادیه، دعای هفتم) بایستی از خدای متعال درخواست کرد. این مجالس عزاداری هم جای خوبی است، زمینه‌ی خوبی است برای تضرّع، برای توسّل، برای توجّه به پروردگار و خواستن از خدا. دعا کنیم، استغفار کنیم و از خدای متعال لطفش را طلب کنیم؛ ان‌شاءالله خدای متعال هم لطف خواهد کرد.

بیانات امام خامنه‌ای در جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا، ۱۳۹۹٫۰۸٫۰۳: همه‌ی این چیزهایی که گفتیم ابزارند؛ آن کسی که به این ابزارها جان میدهد و روح میدهد، خدا است. وَ تَسَبَّبَت بِلُطفِکَ الاَسباب‌؛(دعای هفتم صحیفه سجادیه) سبب‌ها را تو سبب میکنی. از خدای متعال باید خواست، دعا کرد، تضرّع کرد؛ که اگر ان‌شاءالله نظر لطف پروردگار به ملّت ما باشد -که همیشه بوده؛ در این قضیّه هم قطعاً خوبانی هستند که [اگر] دستشان را به دعا بلند کنند، دعا کنند، از خدا بخواهند، نظر لطف پروردگار باز هم متوجّه این ملّت خواهد شد- در این صورت واقعاً همه‌ی این چیزهایی که گفته شد، این ابزارها، این اسباب، ان‌شاءالله اثر خواهد گذاشت و [نتیجه] تحقّق پیدا خواهد کرد. هم دعا کنیم، هم تضرّع کنیم، هم استغفار کنیم؛ اللَهُمَّ اغفِر لِیَ الذُّنوبَ الَّتی تُنزِلُ النِّقَم؛ بعضی از گناهان هست که نقمت الهی را بر انسانها، بر اجتماعات، بر افراد نازل میکند. اللَهُمَّ اغفِر لِیَ الذُّنوبَ الَّتی تَحبِسُ الدُّعاءَ اللَهُمَّ اغفِر لِیَ الذُّنوبَ الَّتی تُنزِلُ البَلاء.(مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج‏۲، ص: ۸۴۴) استغفار لازم است؛ استغفار کنیم تا خدای متعال ان‌شاءالله تفضّل کند و از این گردنه عبور کنیم.

[۱۵] شرح حدیثی قدسی توسط امام خامنه‌ای درباره اهمیت دعا کردن در ابتدای جلسه درس خارج فقه، ۱۳۹۷٫۰۱٫۱۹: حَدَّثَنا مُحَمَّدُ بنُ مُحَمَّدٍ قَالَ: اَخبَرَنی اَبو حَفصٍ عُمَرُ بنُ مُحَمَّدٍ قالَ: حَدَّثَنا عَلیُّ بنُ مَهرَوَیهِ اَلْقَزوینیُّ قالَ: حَدَّثَنا دَاوُدُ بنُ سُلَیمَانَ قالَ: حَدَّثَنا الرِّضا عَلیُّ بنُ مُوسىٰ (عَلَیهِ السَّلامُ) قالَ حَدَّثَنی اَبی مُوسَى‌بنُ‌جَعفَرٍ قالَ حَدَّثَنی اَبی جَعفَرٍ قالَ حَدَّثَنی اَبی مُحَمَّدُبنُ‌عَلیٍّ قالَ حَدَّثَنی اَبی عَلیُّ‌ بنُ‌ الحُسَینِ زَینُ ‌العابِدینَ، قالَ حَدَّثَنی اَبی الحُسَینُ ‌بنُ ‌عَلیٍّ، قالَ حَدَّثَنی اَبی عَلیُّ ‌بنُ ‌اَبی ‌طالِبٍ اَمیرُالمُؤمِنینَ (عَلَیهِمُ السَّلامُ) قالَ، قالَ رَسولُ اللهِ (صَلَّى اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ)، قالَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ یَا اِبنَ آدَمَ! کُلُّکُم ضَالٌّ اِلّا مَن هَدَیتُ وَ کُلُّکُم عائِلٌ اِلّا مَن اَغنَیتُ وَ کُلُّکُم هالِکٌ اِلّا مَن اَنجَیتُ فَاسأَلونی اَکفِکُم وَ اَهدِکُم سَبیلَ رُشدِکُم.(الأمالی (للطوسی)، النص، ص: ۱۶۶)

کُلُّکُم ضَالٌّ اِلّا مَن هَدَیت

سند طولانیِ شریفِ زرّین و نورانی این حدیث، میرسد به اینجا که خدای متعال خطاب میکند به امثال بنده و شما که این را بدانید، اگر هدایت الهی نباشد، کمک الهی نباشد و دل شما را، ذهن شما را به ‌سمت حقیقت گرایش ندهد و کمک نکند، همه‌ی شما در گمراهی باقی خواهید ماند. خداوند به پیغمبرش میگوید: وَ وَجَـدَکَ ض‌الًّا فَهَدیٰ؛(من لا یحضره الفقیه، ج‏۱، ص: ۴۸۸) در دعا وارد شده است که «اِلٰهی تَمَّ نورُکَ‌ فَهَدَیتَ‌ فَلَکَ الحَمدُ رَبَّنا»؛(من لا یحضره الفقیه، ج‏۱، ص: ۴۹۰) اگر چنانچه نور الهی و هدایت الهی و انگشت اشاره‌ی حضرت حق عزّو‌جل نبوده باشد، ماها در وادی حیرت و ضلالت باقی میمانیم. خب حالا پس باید چه ‌کار کنیم؟ باید از خدای متعال هدایت بخواهیم. یکی از دعاهای خیلی مهم همین است. ماه رجب است و [بعد] ماه شعبان و ماه رمضان -[یعنی] ماه‌های دعا- یکی از دعاهایی که میکنید و میکنیم، باید طلب هدایت از پروردگار باشد و از خدا هدایت بخواهیم؛ اگر لحظه‌ای هدایت الهی سلب بشود، ممکن است پایمان را کج بگذاریم، ممکن است زاویه پیدا کنیم، ممکن است گمراه بشویم، ممکن است گاهی ۱۸۰ درجه عوض بشویم‌‌؛ کمااینکه می‌بینید که از این قبیل هست؛ هدایت الهی مانع از این گمراهی‌ها است.

وَ کُلُّکُم عائِلٌ اِلّا مَن اَغنَیت

[در ادامه‌ی حدیث میفرمایند] همه‌ی شما فقیر و تهیدستید، مگر آن کسی که من او را غنی کنم. غنا را هم از خدای متعال باید خواست؛ دنبال غنا به درِ خانه‌ی این و آن نباید رفت. این را ما یاد بگیریم که به ‌خاطر غنا، دنبال این و آن نیفتیم. گاهی اوقات انسان به طمع غنا دنبال این و آن می‌افتد و هیچ ‌کدام -نه محبّت آنها و نه غنا- گیرش نمی‌آید و از دست میدهد آن نور توحیدی را که خدای متعال در دل انسان قرار داده. این هم مطلب بعدی.

وَ کُلُّکُم هالِکٌ اِلّا مَن اَنجَیت

و اگر چنانچه من شما را نجات ندهم، همه‌ی شما در وادی هلاکت خواهید افتاد.

فَاسأَلونی اَکفِکُم وَ اَهدِکُم سَبیلَ رُشدِکُم

نتیجه این است که از من بخواهید، دعا کنید؛ این ترغیب به دعا کردن است. ما دعا را دستِ‌کم نباید بگیریم، خواستن از خدای متعال را دستِ‌کم نباید بگیریم. هر چه هم بتوانید این دعا را، این درخواست از ساحت پروردگار را در یک فضایی انجام بدهید که حال خوشی برای شما وجود داشته باشد، زمینه برای تضرّع فراهم باشد؛ در دعا هست: لا یُنجی مِنکَ‌ اِلَّا التَّضَرُّعُ‌ اِلَیک؛(۴) [باید] تضرّع را بتوانیم انجام بدهیم؛ تضرّع خیلی چیز پُرقیمتی است که انسان بتواند پیش خدای متعال تضرّع کند. اگر پیش خدای متعال تضرّع کردید، آن‌ وقت‌ پیش قدرتهای پوشالی، قدرتهای اسمی، نمایشها و نمودارهای دروغین قدرت، میتوانید سرتان را بالا بگیرید و تضرّع نکنید. اگر پیش خدا تضرّع نکردیم، آن ‌وقت در مقابل قدرتهای پوشالی احساس ضعف میکنیم، احساس میکنیم که بایستی از آنها کمک بخواهیم. [خدا میفرماید: من میتوانم] شما را حفظ کنم و نگهداری کنم و مانع بشوم از اینکه بلایا به ‌سمت شماها سرازیر بشود؛ از من بخواهید تا شما را هدایت کنم. این [روایت] دعوت به دعا است؛ همچنان ‌که در قرآن هم دعوت شده‌ایم و امر شده است که ما دعا کنیم، سؤال کنیم، از خدا بخواهیم و این‌ همه در دعاهای فراوان این معانی آمده، این روایت هم در همین معنا است.

[۱۶] بیانات امام خامنه‌ای در دیدار شاعران مذهبی‌سرا، ۱۳۹۵٫۱۲٫۰۵: این دعاهای صحیفه‌ی سجّادیّه بحر موّاج معارف اسلامی است. شما این دعای اوّل صحیفه‌ی سجّادیّه را که در[باره‌ی] توحید است نگاه کنید، دعای دوّم را که درباره‌ی پیغمبر است نگاه کنید، دعای سوّم را که درباره‌ی مؤمنین است نگاه کنید، ببینید اصلاً چه هست؛ دعای پنجم صحیفه‌ی سجّادیّه: «اللَّهُمَّ أَغْنِنی عَنْ هِبَهِ الْوَهَّابِینَ بِهِبَتِک، وَ اکفِنی وَحْشَهَ الْقَاطِعِینَ بِصِلَتِک»اینها حرفهای خیلی مهمّی است؛ قطع قاطعین شما را وحشت‌زده نکند وقتی به خدا متّصلید. اینکه میگوید «وَ اکفِنی» این در واقع دارد درس میدهد به ما؛ فقط خواستن از خدا نیست، خواستن از خدا هم هست امّا فقط آن نیست. دارد به ما میگوید شما اکتفا کن به صله‌ی با پروردگار. بگذار همه‌ی دنیا [ارتباطشان را] قطع کنند، به قول خودشان [تو را] منزوی کنند. به درک! انزوای آنها چه ضرری به ما میزند؟ حالا از انزوا خارج شدیم، چه خیری بردیم؟ حالا مثلاً از انزوا خارج شدیم، کجاست [آن منفعت]؟ چه فایده‌ای را از خروج از انزوا [بردیم]؟ اینها ببینید معارف اسلامی است. «أَغْنِنی عَنْ هِبَهِ الْوَهَّابِینَ بِهِبَتِک» هبه‌ی تو مهم است، بخشش تو مهم است، هبه‌ی وهّابین چه اهمّیّت دارد که به ما هبه کنند و بخشش کنند و کمک کنند؟ غرض [اینکه] اینها یک دنیایی است. این دعای مکارم الاخلاق که دعای بیستم صحیفه‌ی سجّادیّه است همین‌جور. آن دعای ظاهراً سی و دوّم که دعای بعد از نماز شب است که یک دریایی است، دعای عجیبی است که بعد از نماز شب [و] تهجّد خوانده میشود. و از این قبیل دعاهایی که در صحیفه‌ی سجّادیّه است. اینها معارف است

[۱۷] بیانات امام خامنه‌ای در دیدار خانواده‌های شهدای هفتم تیر و جمعی از خانواده‌های شهدای مدافع حرم، ۱۳۹۵٫۰۴٫۰۵: برادران و خواهران عزیز! این شبها را قدر بدانید، این ساعات را قدر بدانید؛ هم دعا کنید و با توجّه و با تضرّع از خدا بخواهید، هم دعا کنید و از خدا بخواهید که خدا دعای دیگر مردم را مستجاب کند. در این شبها -مثل دیشب، مثل فردا شب و مثل شب بیست‌وسوّم- که در اطراف و اکناف دنیای اسلام، هرجایی که اعتقاد به این معنا وجود دارد، صداها به تضرّع بلند است: اِلَیکَ عَجَّتِ الاَصواتُ بِصُنوفِ اللُّغات؛(الإقبال الاعمال (طبعه دار الکتب الإسلامیّه)، سیدبن طاووس ص ۳۳۹) صداها بلند است، گریه‌ها، استغاثه‌ها؛ دعا میکنند برای خودشان، برای دیگران، یکی از دعاهایتان این باشد که خدای متعال دعای مؤمنینی را که در این شبها دعا میکنند مستجاب کند؛ این را از خدا بخواهید.

[۱۸] بیانات امام خامنه‌ای در دیدار جمعى از معلمان و فرهنگیان سراسر کشور، ۱۳۹۴٫۰۲٫۱۶: مضامین دعاها معرفت و توحید است، درس زندگی است

[۱۹] خطبه‌های امام خامنه‌ای در نماز جمعه تهران، ۱۳۸۷٫۰۶٫۲۹: قدرت‌طلبی، دنبال جاه و مقام رفتن، دنبال دنیا به هر شکل آن رفتن، از نظر امیرالمؤمنین در همه‌ی زمانها محکوم و مردود است… یاد خدا و توجه به ذکر و مناجات الهی، مهمترین علاجی است که امیرالمؤمنین برای این کار دارد

[۲۰] بیانات امام خامنه‌ای در دیدار اقشار مختلف مردم در سالروز میلاد حضرت علی (علیه‌السلام)، ۱۳۸۷٫۰۴٫۲۶: اگر بخواهیم… عدالت را اجرا کنیم، قدم اول این است که ما به کمک الهی اعتماد داشته باشیم و رابطه‌ی دل خودمان را با خدا محکم کنیم؛ اینجا میرسیم به مسئله‌ی دعا، عبادت، تضرّع، مناجات و توسّل بالله… ما اگر بخواهیم در میدانهای زندگی، آن راه مستقیم و صراط قویمی را که اسلام به ما نشان داده است با قدرت طی کنیم، احتیاج داریم که رابطه‌مان را با مبدأ اعلی، با حضرت باری‌تعالی‌ محکم کنیم. این رابطه با دعاست، با نماز است، با اجتناب از گناه است. لذا شما ببینید امیرالمؤمنین – آن مرد شجاعِ استوارِ قویای که شجاعت او در میدان جنگ جزو مشهورات عالم است که هیچ کس در او اختلاف ندارد – او وقتی در محراب عبادت قرار میگیرد، «یتململ تململ السّلیم»، مثل مارگزیده به خود میپیچد؛ اشک میریزد؛ گریه میکند؛ پیشانی به خاک میساید. دعای کمیل و این مناجات شعبانیه‌ای را که منسوب به امیرالمؤمنین است نگاه کنید؛ ببینید چه تضرّعی میکند این انسان بزرگ و والا در مقابل پروردگار! این برای ما درس است

[۲۱] بیانات امام خامنه‌ای در خطبه‌های نماز جمعه‌ی تهران‌، ۱۳۸۶٫۰۶٫۲۳: استغفار یک دعا، یک خواستن است؛ باید انسان حقیقتاً از خدا بخواهد و مغفرت الهی و گذشت پروردگار را بطلبد

[۲۲] بیانات امام خامنه‌ای در دیدار مسئولان نظام و سفرای کشورهای اسلامی، ۱۳۹۸٫۰۱٫۱۴: در مسئله‌ی مبعث یک نکته‌ای وجود دارد و آن، این است که از ارسال رسل، فرستادن پیامبران -که برای هدایت بشر است- در قرآن مکرّر در مکرّر تعبیر شده است به بعثت، برانگیختن؛ ارسال رسل را در قرآن تعبیر میکند به «بَعث»؛ لَقَد مَنَّ اللهُ عَلَی المُؤمِنینَ اِذ بَعَثَ فیهِم رَسولًا؛(سوره مبارکه آل عمران آیه ۱۶۴) هُوَالَّذی بَعَثَ فِی الاُمِّیّینَ رَسولًا؛(سوره مبارکه الجمعه آیه ۲) وَ لَقَد بَعَثنا فی کُلِّ اُمَّهٍ رَسولًا؛(سوره مبارکه النحل آیه ۳۶) نکته‌ی مهمّی است: «بَعث» است، برانگیختن است، یک حرکت معمولیِ درس‌آموز نیست. پیغمبری که در جامعه‌ای ظهور میکند، فقط این نیست که آمده تا یک چیزهایی را به مردم یاد بدهد؛ بله، «یُعَلِّمُهُمُ الکِتابَ وَ الحِکمَه» هست، «یُزَکّیهِم»(سوره مبارکه البقره آیه ۱۲۹) هست امّا همه‌ی اینها در قالب یک بعثت است، در قالب یک حرکت عظیم است. بعثت یعنی برانگیختگی. جهت این برانگیختگی چیست؟ سَمت و سوی این برانگیختگی چیست؟ سَمت و سو عبارت است از همان که در خود قرآن باز مکرّر ذکر شده است: وَ لَقَد بَعَثنا فی کُلِّ اُمَّهٍ رَسولًا اَنِ اعبُدُوا اللهَ وَ اجتَنِبُوا الطّاغوت؛ اوّلاً عبودیّت خدا، یعنی چهارچوب حیات را در خدمت اوامر الهی و نواهی الهی قرار دادن؛ و [ثانیاً] اجتناب از طاغوت. طاغوت کیست؟ همه‌ی ظالمان، همه‌ی پادشاهان خبیث، در مثل امروزی همه‌ی رؤسای جمهور مثل اینهایی که امروز در آمریکا و در بعضی از کشورهای دیگر هستند -اینها همان طواغیتند- معنای اجتناب از طواغیت این نیست که دامنت را از آنها دور کن تا آلوده نشوی؛ معنایش این است که یک خطّی در مقابل خطّ توحید و خطّ عبودیّت الهی وجود دارد و آن، خطّ طاغوت است. کفر به طاغوت، همراه و ملازم با ایمان بالله است؛ این، جهت بعثت انبیا است.

[۲۳] بیانات امام خامنه‌ای در مراسم بیست‌ و هفتمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمه‌الله)، ۱۳۹۵٫۰۳٫۱۴: یکی از عناوین و اوصافی که درباره‌ی امام راحل عظیم‌الشّأن ما، کمتر به‌کار رفته است و کمتر از این عنوان استفاده کرده‌ایم، عبارت است از یک عنوان جامع که من این‌جور تعبیر میکنم: مؤمنِ متعبّدِ انقلابی. ما امام را با صفات متعدّدی همواره توصیف میکنیم امّا این صفت -که ما کمتر امام را با آن توصیف کرده‌ایم- یک صفت جامع است؛ مؤمن است، متعبّد است، انقلابی است.

… عبد است، متعبّد است؛ یعنی خود را عبد میداند در مقابل پروردگار؛ این هم صفت بسیار مهمّی است. شما ملاحظه کنید، خدای متعال در قرآن، پیغمبر اکرم را با صفات متعدّدی ستوده است: وَ اِنَّکَ لَعَلَی‌ٰ خُلُقٍ عَظیم،(سوره مبارکه القلم آیه ۴) فَبِما رَحمَهٍ مِنَ اللهِ لِنتَ لَهُم؛(سوره مبارکه آل عمران آیه ۱۵۹) و صفات متعدّد دیگر که هر کدام از اینها یک فصل فراوانی از خصوصیّات پیغمبر را بیان میکند؛ ولی آن صفتی که به ما مسلمانها دستور داده شده است که هر روز درباره‌ی پیغمبر در نمازهایمان تکرار کنیم این است که «اَشهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبدُهُ وَ رَسولُه»؛ این نشان‌دهنده‌ی اهمّیّت عبودیّت است؛ عبد بودن آن‌چنان برجسته است که خدای متعال این صفت را به مسلمانان تعلیم میدهد که در نماز خود، هر روز چند مرتبه تکرار کنند؛ امام دارای این صفت بود، صفت عبودیّت؛ اهل خشوع بود، اهل تضرّع بود، اهل دعا بود؛ مؤمن متعبّد

بیانات امام خامنه‌ای در دیدار جمعی از مداحان، ۱۳۸۲٫۰۵٫۲۸: آنچه اولیای دین را بر قلّه شرافت بشری قرار داده، از خود شخص شخیص نبىّ‌اکرم و امیرالمؤمنین و بقیه این خاندان پاک گرفته – که اینها در عالم وجود نمونه‌های بیمانندند و شبیه اینها دیگر نیست – تا دیگران، اطاعت و عبودیّت و بندگی آنها برای خداست.

بیانات امام خامنه‌ای در دیدار جمعی از مداحان، ۱۳۸۴٫۰۵٫۰۵: ارزش فاطمه‌ی زهرا (سلام‌اللَّه‌علیها) به عبودیت و بندگی خداست. اگر بندگی خدا در فاطمه‌ی زهرا (سلام‌اللَّه‌علیها) نبود، او صدیقه‌ی کبری نبود. صدّیق یعنی چه؟ صدّیق کسی است که آنچه را می‌اندیشد و می‌گوید، صادقانه در عمل آن را نشان دهد. هرچه این صدق بیشتر باشد، ارزش انسان بیشتر است؛ می‌شود صدّیق؛ «اولئک مع الذین انعم اللَّه علیهم من النبیین و الصدیقین»(سوره مبارکه النساء آیه ۶۹) «صدّیقین» پشت سر «نبیین»اند. این بزرگوار صدیقه کبری است؛ یعنی برترین زن صدیق. این صدیق بودن به بندگی خداست. اگر بندگی خدا نمی‌کرد، صدّیقه‌ی کبری نمی‌شد. اساس، بندگی خداست. نه فقط فاطمه‌ی زهرا (سلام‌اللَّه‌علیها)، بلکه پدر فاطمه هم – که مبدأ و سرچشمه‌ی فضائل همه‌ی معصومین اوست و امیرالمؤمنین و فاطمه‌ی زهرا (سلام‌اللَّه‌علیها) قطره‌هایی هستند از دریای وجود پیغمبر – ارزشش پیش خدا به خاطر عبودیت است؛ «اشهد ان محمداً عبده و رسوله»(نهج البلاغه، خطبه۲) اول، عبودیت اوست؛ بعد رسالت او. اصلاً رسالت – این منصب والا – به او داده شد، به خاطر عبودیت؛ چون خدا صنیعِ دست و مخلوقِ خود را می‌شناسد. مگر در زیارت حضرت زهرا عرض نمی‌کنیم: «امتحنک اللَّه الذی خلقک قبل ان یخلقک»؟( تهذیب‏الأحکام ، شیخ طوسی ج ۶ ص ۹ ح ۱۲) در علم خدای متعال معلوم است که عمل من و شما چیست. ما در مقابل گناه و هوس و پول و نام نیک قرار می‌گیریم؛ آیا به‌خاطر به‌دست آوردن اینها حاضریم از شرف و ایمان و تکلیفِ خود و امر و نهی الهی درباره‌ی خود صرف‌نظر کنیم یا نه؟ این اختیار ماست. چه راهی را انتخاب خواهیم کرد؟ وقتی گفتن سخنی برای انسان ضرر مادی دارد، وقتی حرکتی هوس‌های گناه‌آلود انسان را برآورده می‌کند، ما سر دو راهی قرار می‌گیریم. کدام راه را انتخاب خواهیم کرد؟ راه هوس و گناه و پول را، یا راه پاکدامنی و تقوا و بندگی خدا را؛ یکی از این دو را انتخاب خواهیم کرد. انتخاب و اختیارِ ماست، اما خدای متعال می‌داند که ما چه راهی را اختیار خواهیم کرد؛ این در علم الهی هست. اگر شما انسانی هستید که این قدرت در شما وجود دارد که در مقابل کوهی از ارزش‌های مادی و برآورنده‌ی هوس‌ها محکم بایستید و تکان نخورید، خداوند برای شما شایستگی‌هایی در نظر می‌گیرد. «و مریم ابنه عمران التی احصنت فرجها فنفخنا فیه من روحنا»(سوره مبارکه التحریم آیه ۱۲) خدای متعال بیهوده به مریم این‌قدر لطف نمی‌کند. این، کلام قرآن است. او با همه‌ی وجود پاکدامنی خود را حفظ کرد، لذا شایسته‌ی این شد که مادر عیسی شود. حضرت یوسف در عین جمال و جوانی و برخورداری از عزت مادی در خانه‌ی عزیز مصر، روی هوس خود پا گذاشت؛ لذا شایسته‌ی مقام والایی شد که خدا به او داد؛ یعنی پیغمبری. خدا این را می‌داند که این بنده چنین جوهری دارد و این‌چنین اراده‌ی خود را صرف راه او خواهد کرد؛ لذا برای او مسؤولیت‌های بزرگ و سنگین دیگری – که هر کدام باز به نوبه‌ی خود اجرهای بزرگی دارد – در نظر می‌گیرد. «امتحنک اللَّه الذی خلقک قبل ان یخلقک فوجدک لما امتحنک صابره»(تهذیب‏الأحکام ، شیخ طوسی ج ۶ ص ۹ ح ۱۲) خدای متعال می‌داند که فاطمه‌ی زهرا در دوران زندگی چگونه انتخاب و اختیار خواهد کرد و چگونه قدم خواهد برداشت. عبودیت خدا معیار است. این شد برای ما خط روشن.

[۲۴] بیانات امام خامنه‌ای در دیدار جمعی از روحانیون، ۱۳۷۶٫۱۰٫۰۳: [در تبلیغ] باید درس اخلاق بگویید، درس اخلاق سیاسی هم بگویید، درس اخلاق و معنویّت هم بگویید، تحلیل سیاسی هم بدهید، دشمن درونی را هم – که نفس امّاره یا شیطان رجیم است – معرفی کنید، دشمن اجتماعی را هم – که شیطان بزرگ یا شیطانهای گوناگونند – معرفی کنید، ایادی و اذناب شیطان را هم معرفی کنید. وقتی معنای عبودیّت الهی این شد که انسان از «انداد اللَّه»(سوره مبارکه البقره آیه ۲۲، سوره مبارکه البقره آیه ۱۶۵، سوره مبارکه ابراهیم آیه ۳۰ و سوره مبارکه الزمر آیه ۸) اجتناب کند و تبرّی جوید، باید از همه‌ی اَشکال آن تبرّی جوید. «انداد اللَّه»، یک وقت نفس پلید انسانی است که درون اوست؛ «نفسک التی بین جنبیک(عوالی اللئالی ،ابن ابی جمهور احسائی ج ۴ ص ۱۱۸ ح۱۸۷)». یک وقت شیطان است که در دعای صحیفه‌ی سجّادیه می‌گویید که «او را در وجود من مستقر کردی و به چیزی که مرا از آن متمکّن نکردی، تمکّن بخشیدی.»یک وقت هم شیطانهای قدرتمند عرصه‌ی سیاسی‌اند که برای اغوا و راهزنی و تسلّط و ضربه زدن و به جهنّم کشاندن ملتها و شعوب بشری منتظر نشسته‌اند. «انداد اللَّه» اینهایند. دعوت به عبودیّت، نفی اینها را می‌طلبد؛ چاره‌ای ندارید. ما توصیه نمی‌کنیم که منبرها و سخنرانیها را به جنبه‌های فردی و شخصی منحصر کنید؛ نه. ممکن است یک سخنرانی، یک منبر، یک سلسله منبر، منحصر به این معانی باشد – مانعی ندارد – اما در کنار آن بایستی صحنه‌ی زندگی اجتماعی – سیاسی انسان هم میدان عبودیت الهی باشد. آن‌جا هم بایستی طواغیت ازاله و زدوده شوند و افشا گردند.

لینک کپی شد!