در دل محلهای تازهساز در شهر قم، مسجدی سر برآورد که نه با سرمایه کلان، بلکه با ایمان و دستان مردم ساخته شد. محور همه این حرکت، بانویی بود که باور داشت مسجد میتواند قلب تپنده محله باشد؛ جایی برای امید، همدلی و زندگی.
بهگزارش خبرنگار روابط عمومی بنیاد هدایت، اردیبهشتماه سال ۱۳۹۷ بود؛ ماه رمضان تازه آغاز شده بود و در محلهای نو در پردیسان، هنوز مسجدی برپا نشده بود.
یک روز، مردی روحانی در زمین خالی کنار خانهشان حصیر انداخت و نماز را آغاز کرد. رهگذران که صدای اذانش را شنیدند، ایستادند، اقتدا کردند، و کمکم صف دوم و سوم شکل گرفت. از همان نمازهای ساده زیر آفتاب و باران، جرقه تولد مسجد «قبا» زده شد.
همسر آن روحانی، بانویی پرانرژی است که بعدها یکی از فعالان و افراد اثرگذار مسجد شد. خودش میگوید: «اول فقط چند نفر بودیم. داربستی زدیم، زیرش برنامه گرفتیم. مردم با ذوق میآمدند و هرکس بهاندازه توانش کاری میکرد؛ یکی کاشی میخرید، یکی سقف درست میکرد، یکی لامپ میزد… و از دل هیچ، مسجدی ساخته شد.»
چند سال بعد، مسجد قبا شد یکی از فعالترین پایگاههای فرهنگی قم. درهایش همیشه باز است، حتی شبها. امروز مسجد قبا نه فقط محل نماز، که تکیهگاه زندگی مردم است. از حل اختلافها تا رسیدگی به بیماران، از جشنها تا همیاری در غمها، همهچیز از همینجا میگذرد.
خانم فاطمه رحمانی، شریکهالامام و فرمانده پایگاه بسیج معراج، میگوید: «الان هرکس مشکلی داشته باشه، مستقیم میاد مسجد. مردم به اینجا پناه میارن.»
در مسجد قبا، نوجوانان هم جای خود را دارند. پنجشنبهها حلقه صالحین برای دختران ۸ تا ۱۵ ساله برگزار میشود. بچهها یاد میگیرند حرف بزنند، اجرا کنند، مسئولیت بگیرند. یکی از دخترها، تنها ۱۴ سال داشت که ازدواج کرد؛ همان دختری که ماهها مسئول سیستم صوتی مسجد بود. خودش مراسم عقدش را در مسجد برگزار کرد.
اما شاید تأثیرگذارترین بخش کار، مبارزه با فقر و حفظ کرامت انسانها باشد. او میگوید: «برای اینکه عزتنفس افراد حفظ بشه، اعلام میکردیم هرکسی در مسجد فعالیت کنه، ما به عنوان خادمین مسجد به آنها بسته معیشتی میدهیم، نه بهعنوان اینکه فقیر و نیازمند هستند.»
در کنار این، خدمات درمانی رایگان هم فراهم شده. گروهی از پزشکان، داوطلبانه به مسجد میآیند. پروندههای خانوادگی، مشاورههای ازدواج و طلاق، حمایت از بانوان تنها… همه در این خانه بیقفل انجام میشود.
بیش از بیست طلبه خواهر، آموزش دیدهاند تا «همیار خانواده» باشند؛ زنانی که با گفتوگو و همدلی، خانوادههای در آستانه فروپاشی را به زندگی بازگرداندهاند.
کار به همینجا ختم نشده. در کنار کار فرهنگی، «کارآفرینی» هم جایی در برنامههای مسجد دارد. سال گذشته، تعاونی کوچکی شکل گرفت؛ هر عضو با ۵۰۰ هزار تومان حق عضویت وارد شد و حالا نزدیک به ۵۰۰ نفر عضو دارد.
بازارچهای هفتگی در حسینیه مسجد برگزار میشود؛ زنان محله ترشی، لباس یا صنایع دستی خود را میآورند و میفروشند. دوشنبهها که بازارچه برپاست، مسجد پر از رفتوآمد است؛ صدای خنده زنها و بچهها میآید و بعد از خرید، همه در نماز جماعت شرکت میکنند.
حتی طبقه بالای مسجد هم به کارگاه خیاطی تبدیل شده. چند چرخخیاطی و میز برش گذاشتهاند، و حالا سه بانو از همین محله، درآمد ماهانه دارند. میگوید: «از چادر شروع کردیم، بعد رسیدیم به لباس و عبای ساده. همه با پارچههایی که از خیرین میگیریم. زیر قیمت بازار میفروشیم، ولی با عزت و برکت.»
روایتها از مسجد قبا بیپایان است؛ از جوانی که ترک اعتیاد کرد تا دختری که بهجای کتابخانه، در حسینیه درس میخواند؛ از نصب عابر بانک تا دلگرمی مادرانی که تازه زایمان کردهاند و همسایهها دستهجمعی به دیدارشان میروند.
خانم رحمانی میگوید: «اینجا خاموش نمیشه. هر روزش یه خاطرهست. وقتی مردم با هم مهربون بشن، محله گلستان میشه.»
حالا که پایگاه فرهنگی مسجد قبا به یکی از فعالترین مراکز فرهنگی قم تبدیل شده، او باز هم خسته نیست: «تیم داریم، همدل داریم. من اگه نباشم هم بچهها خودشون برنامه رو میبرن جلو. این یعنی مسجد راه افتاده، دیگه به آدم خاصی وابسته نیست.»
در پایان لبخند میزند و میگوید: «اگه این همدلیها ادامه پیدا کنه، انشاءالله زمینه ساز ظهور آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف رو میبینیم… فقط باید با هم بمونیم.»








