حجتالاسلام طاهریان ثانی مبلغ مستقرِ در روستای محروم«درهوار» استان کهگیلویه و بویر احمد با پرورش قارچ و کشاورزی،کشاورزی را در این روستا، رونق و امید تازهای به روستاییان داد
به گزارش مرکز رسانه بنیاد هدایت، حجتالاسلام فاضل طاهریان ثانی روحانی ۲۷ سالهی خوزستانی است.وی اصالتا اهل«لکک» از توابع استان کهگیلویه و بویر احمد است اما قبل از تولد وی به دلیل شغل پدر همراه خانواده به خوزستان مهاجرت کردند و در روستای «باغملک» از توابع «رامهرز» استان خوزستان ساکن شدند جایی که حجتالاسلام ثانی به دنیا آمد.
حجتالاسلام طاهریان ثانی پس از اینکه پسرعمویش به حوزه علمیه رفت، تصمیم گرفت جاپای پسرعمویش بگذارد و به کسوت روحانیون درآید، بعد از پایان سیکل به حوزه علمیه قم رفت و در آنجا تحصیل کرد، بعد برای تبلیغ به شهرستان «هفتگل» از توابع خوزستان رفت و مدت سه سال در آنجا به تبلیغ پرداخت بعد از این مدت برای تکمیل تحصیلات حوزوی مجددا به حوزه علیمه قم رفت. بعد از آن برای تبلیغ به همراه همسرش عازم روستای «سرغل» استان کهگیلویه و بویر احمد شد.
وی دربارهی حضور در یک استان دیگر برای تبلیغ گفت: احساس کردم در این استان بهتر میتوانم خدمت کنم. به دلیل اینکه پدر و مادرم اهل این استان بودند و اصالت من هم به اینجا برمیگشت و من بهتر با ساکنین آن ارتباط میگرفتم.پس با همسرم عازم «سرغل» شدم و در آنجا مدت دوسال در خدمت مردم خونگرم و مهربان «سرغل» بودم.
در سال ۹۵بعد از مدت دوسال حضور در «سرغل» حجتالاسلام طاهریان ثانی تصمیم میگیرد برای نزدیکی بیشتر به مرکز استان به روستای دردهاب برود، روستایی که اکنون در آنجا مستقر است، هرچند این جابجایی برای حجتالاسلام طاهریان ثانی و اهالی روستای سرقل بسیار سخت بود.
این مبلغ با یادآوری خاطره ای از آخرین روز حضور در سرقل منقلب میشود و میگوید: خاطرم هست روز آخری که ما میخواستیم از روستای سرقل بیرون بیاییم یکی از افرادی که برای بدرقه ما آمده بود فیلمی را از یکی از اهالی که به خاطر بیماری در بیمارستان بستری بود به من نشان داد در آن فیلم این مرد از با حال نزار و در بستر بیماری به من التماس می کرد که از سرقل نروم اما خوب چون برنامه ریزی ها انجام شده بود مجبور به رفتن شدیم، فردای رفتن ما از سرقل این دوست عزیز ما به رحمت خدا رفت من از این واقعه خیلی متاثر شدم.
بعد از آن حجتالاسلام طاهریان ثانی عازم روستای «دره وار» در سه کیلومتری «دیشدوک» میشود جایی که کشت و پرورش قارچ را آنجا آغاز میکند.
روستایی کوهستانی که کشاورزان برای شخمزدن زمین ها مجبور به استفاده از حیوانات می شوند چون تراکتور از جاده ها و زمین های کشاورزی عبور نمی کند.آب لوله کشی تنها هفته ای یک بار به خانه ها می آید. تنها بارش چند ساعته باران یا برف کافی است تا شبکه تلفن، برق و راه های مواصلاتی این روستا برای پنج یا شش روز قطع شود. اتفاقی که با توجه به کوهستانی بودن روستا و ریزش همیشگی برف در فصل سرد زیاد اتفاق می افتد.
هیچ کدام از این شرایط باعث نشده تا حجتالاسلام طاهریان ثانی تسلیم شرایط و نا امید شود، بلکه با توکل به خدا و همراهی مردم روستای «درهوار» کمر همت بر رفع مشکلات این روستا میبندد.
وی میگوید:زمانی که به این روستا آمدم مردمی را دیدم که به خاطر شرایط سخت، دست از کار کشیده بودند و نا امید به دنبال مهاجرت از روستا و یافتن شغل در مناطق دیگر مخصوصا شهر بودند، مردان برای یافتن کار از خانه دور و به «گچساران» و «عسلویه» رفته و زنان تنها بار زندگی و تربیت فرزندان را به دوش میکشیدند، در این وضعیت من بهعنوان مبلغ احساس وظیفه کردم تا کاری کنم که مردم متوجه ظرفیت روستای خود شوند و در همین منطقه بمانند و با کار کردن در همین جا روزی خود را به دست آورند.
حجتالاسلام طاهریانثانی تصمیم میگیرد با راه اندازی و تولید قارچ در منزل استیجاریش و کشت گندم و جو در زمین های کشاورزیی که برای مدت ها بدون استفاده مانده بود مردم را با «عمل» به کار و تلاش در روستا تشویق کند.
خوشبختانه زحمات حجتالاسلام طاهریان ثانی به بار مینشیند و مردم بعد از دیدن فعالیت و زحمات امام جماعت مسجد روستایشان انگیزه پیدا می تا فعالیت های کشاورزی و حتی دامداری را از سر گیرند اکنون زمینهای کشاورزی زیادی در این منطقه زیر کشت رفتهاند و روستائیان زیان زیادی به کار دامداری مشغول هستند.
حجتالاسلام طاهریان ثانی و همسرش به همراه تنها فرزندشان چهار سال است که در این روستا حضور دارند، همسرشان هم مثل سایر همسران مبلغین در کنار وی بوده و نه تنها نقش حامی را برای همسرش ایفا کرده است بلکه خود وارد میدان شده و فعالیتهای مختلفی با همکاری بانوان و دختران روستا انجام داده است.
طاهریان ثانی در مورد فعالیت همسرش هم چنین میگوید: در این مدت همسرم حقیقتا همراه من بود و فعالیتهای زیادی را در روستا برای بانوان و دختران ساکن این روستا انجام می دهد، هرهفته برنامه پیادهروی دسته جمعی و کوهنوردی با خانمهای روستا دارند و جلسات احکام و پرسش و پاسخ با خانمهای روستایی و دانش آموزان دختر می گذارند، خوشبختانه استقبال خوبی هم از طرف زنان و دختران روستایی از فعالیت های ایشان شده است.حتی الان هم که فصل امتحانات است، منزل ما تبدیل به کتابخانه برای دانش آموزان دختر شده است و دانش آموزان دختر برای درس خواندن پیش همسر من می آیند و قرار درس خواندنشان در خانه ما میگذارند.
در دیگر رسانه ها ببینید: