یکی از اهالی کویجان می گفت قربانت شومهای ما در مورد حاج آقای کارگر زبانی نیست بلکه از سر محبت و علاقه است چراکه او با احیاء قنات، مهمترین مشکل روستا را حل کرد.
به گزارش مرکز رسانه بنیاد هدایت، روستای کویجان واقع در ۸ کیلومتری جنوب غربی شهرستان بهاباد در استان یزد و دارای جمعیتی بالغ بر ۴۰۰ نفر است. شغل اصلی مردم این روستا کشاورزی و دامپروری است و عدهای هم در معادن شاغل هستند. از محصولات مرغوب این روستا میتوان به زردآلو، توت و زعفران اشاره کرد. در این روستا بانوان اکثراً در کنار خانهداری، به قالیبافی، تولید محصولات محلی و لحافدوزی مشغول هستند و حتی تنها نانوایی روستا هم توسط بانوان آن اداره میشود.
کمآبی، کشاورزی روستا را از رونق انداخت
درآمد اهالی از راه کشاورزی است، اما خشکسالی این سالها سبب شد تا هم رونق کشاورزیاش را از دست بدهد و هم بخشی از مردم از این روستا کوچ کنند. این روستا دارای یک امام محله است؛ طلبه جوانی به نام حجتالاسلام حسین کارگر که از طلبههای تحصیل کرده، فوق لیسانس علوم سیاسی و دارای تحصیلات سطح ۳ حوزوی است. او میگوید: «کویجان یکی از بهترین روستاهای این منطقه برای کشاورزی است و با توجه به همتی که اهالی دارند، این ظرفیت وجود داشت که همه خودکفا باشند؛ اما به دلیل اینکه آب مورد نیاز آن از روستاهای اطراف و از طریق قنات تأمین میشود، این امر محقق نشد، چرا که قنات سالها بود، لایروبی نشده و آب موجود دیگر کفاف کشاورزان را نمیداد.»
هزینه لایروبی قنات روستا دو ـ سه میلیارد تومان برآورد شد
از خروجی قنات تا زمینهای روستا، آب باید مسیری چهار کیلومتری را طی میکرد تا به مقصد برسد که در این مسیر بخش عمده آب هدر میرفت. باید برای حل این مشکل چارهای میشد. حجتالاسلام کارگر با کمک اهالی به داد کشاورزان روستا رسید و آستین همت بالا زد تا این مشکل را برطرف کند. او میگوید: «اولین گامی که برای حل این مشکل برداشتیم، تشکیل شورای قنات با حضور بزرگان روستا بود تا با همفکری هم بتوانیم راه و چارهای پیدا کنیم. این شورا هرهفته جلسه تشکیل داد و موانع پیش روی احیاء قنات را بررسی کرد. از کارشناسان این کار دعوت شده و هزینه لایروبی قنات ۱۳ کیلومتری در حدود دو ـ سه میلیارد تومان برآورد شد؛ رقمی که به طور قطع تأمین آن از عهده اهالی برنمیآمد. به نهادهای مختلف هم مراجعه کردیم تا منابعی برای حل این معضل جذب کنیم، اما مجموع کمکها به ۵۰۰ میلیون هم نمیرسید.»
مردم پای کار لایروبی قنات آمدند
این طلبه جوان باید راهی برای حل این مشکل پیدا میکرد. او تنها روش پیروزی بر این مشکل را استفاده از ظرفیت مردمی میبیند و آنها را پای کار میآورد. او میگوید: «کار لایروبی را به تناسب میزان ساعتی که هر خانواده از آب قنات بهرهمند میشد، بین آنها تقسیم کردیم. در این ایام هم خیرات مردم برای امواتشان صرف نهار و پذیرایی کسانی میشد که مشغول لایروبی قنات بودند. بخش زیادی از این جوی سرپوشیده بود که مانع تبخیر آب میشد؛ مزیتی که البته کار را برای لایروبی سختتر میکرد.»
لایروبی، ۵۰ درصد آب قنات را افزایش داد
حاج آقا کارگر هم پیش از همه لباس کار به تن میکند و ساعتها با حفر تونلی به زیر زمین میرود تا مسیر قنات را لایروبی کند. او میگوید: «کار لایروبی به صورت جهادی برنامهریزی شد و در پایان هفته مردم کار میکردند. طی چند ماه ۸ کیلومتر از قنات در پنجشنبهها و جمعههای هر هفته لایروبی شده و بین ۴۰ تا ۵۰ درصد به حجم آب اضافه شد. به این ترتیب مشکل آب روستا بدون هیچ هزینهای حل شد.»
مردم روستا از ته دل به این طلبه میگویند: «قربانت شوم»
افزایش آب روستا و رونق کشاورزی موجب شد، تعدادی از خانوادههایی که به شهر مهاجرت کرده بودند، بازگردند. یکی از اهالی روستا در خصوص ارتباط مردم با حاج آقا کارگر میگفت: «ما اگر به ایشان میگوییم «قربانت شوم» این ابراز محبت واقعی است و زبانی نیست؛ چرا که او با احیاء قنات، مهمترین مشکل روستا را حل کرد.»
وقتی حاج آقا کارگر را با آن لباس و سر روی گلی در میان اهالی روستا میدیدی که به سختی مشغول به کار است، باورت نمیشد، با تحصیلات عالی حوزوی و داشتن مدرک کارشناسی ارشد، به این روستای محروم آمده تا با کمک خود اهالی، مشکلاتشان را یکی یکی حل کند. برای همین است که مردم روستا به او عشق میورزند. طلبه دغدغهمند که میتواند مسجد و محله را متحول کند باید همین روحیه را داشته باشد خودش اهل کار و میدان عمل باشد تا مردم هم پشت سر او بدوند.
در دیگر رسانهها ببینید: