حجت الاسلام والمسلمین عابدینی گفت: برای حرکت تشکیلاتی، حتما دشمنی را که در مقابل او میخواهند بایستند، آن چیزی که میخواهند او نباشند، آن چیزی را که در صدد نفی آن هستند، باید شناخته شده باشد.
به گزارش خبرنگار مرکز رسانه بنیاد هدایت، حجت الاسلام والمسلمین محمدرضا عابدینی عضو هیئت امنای بنیاد هدایت در چهارمین جلسه از سلسله جلسات حرکت کاروانی با اشاره به موضوع هویت تشکیلاتی گفت: یکی از بحث هایی که در هر تشکیلاتی حتما باید شکل بگیرد این است که هویت یک تشکیلات چیست؟ برای اینکه هویت تشکیلات را تشخیص بدهیم و بشناسیم از بحث هویت یا «من کیستم؟» در نظام فردی آغاز میکنیم و سپس این مسأله را به نظام جمعی و تشکیلاتی مرتبط میکنیم.
عضو هیئت امنای بنیاد هدایت ادامه داد: شناخت هر شیء و یا هر فردی، دو راه دارد. یک راه این است که انسان اثبات_ها ی آن شیء را میشناسد(آنچه که هست)، یک راه هم این است که حدود و سلب ها ی آن شیء را می شناسد(آنچه که نیست). در معرفت های ادراکی و حرکت های کمالی ما، در ابتدای راه همه حرکت ها و همه سلوک های انسان باید با حد عدمی تعریف شوند. اگر این حد عدمی شناخته نشود، حقیقت انسان به اختلاط و التقاط کشیده میشود.
وی موضوع فطرت یادآور شد و بیان کرد: ما یک فطرت شوق به کمال داریم، یک فطرت فرار از نقص. تا حرکت فطرت فرار از نقص آغاز نشود، فطرت شوق به کمال نمیتواند کاری بکند. از بدی انسان باید بدش بیاید تا به سمت خوبی حرکت کند.
حجت الاسلام والمسلمین عابدینی اظهار کرد: تعبیر قرآنی این است که: «فألهَمَها فُجُورَها و تَقواها» فجور را به انسان الهام کردیم، بدی را به او شناساندیم و خوبی را هم به او شناساندیم. الهام فجور بر الهام تقوا در این آیه مقدّم شده است.
عضو هیئت امنای بنیاد هدایت افزود: در مرتبه اعمال و نظام احکام الهی اوامر الهی (واجبات و مستحبات) مشخص کننده «آنچه که باید باشد» هستند، و نواهی الهی (محرمات و مکروهات) مشخص کننده حدود و سلب ها یا آنچه که نباید باشد هستند. اوامر_الهی حدود_ایجابی انسان را مشخص می کنند و نواهی الهی حدود سلبی او را مشخص می کنند. بعنوان مثال وقتی از ظلم و تعدّی یا دروغ نهی شده است، به این دلیل است که در تعریف حقیقی انسان، این نهی ها راه ندارد و انسان ظالم یا دروغ گو حقیقتاً انسان نیست.
وی عنوان کرد: در مرتبه بالاتر، در نظام اخلاق و ملکات نیز تخلیه از ملکات ناپسند و اوصاف رذیله مقدمه تحلیه و آراسته شدن به ملکات پسندیده و فضائل اخلاقی است. سلب ها و ایجاب ها مکمّل یکدیگر در ساخت هویت اخلاقی انسان هستند.
حجت الاسلام والمسلمین عابدینی در مرتبه بالاتر یعنی در نظام اعتقادات نیز اینگونه است، بعنوان نمونه نفی شرک، مقدّمه توحید است لذا در کلمه شریف «لا اله الا الله»، نفی آلهه های دیگر ابتدا آمده است و اثبات الوهیت الهی پس از سلب و نفی الوهیت غیر خدا محقّق می شود.
عضو هیئت امنای بنیاد هدایت اضافه کرد: پس انسان شناسی اسلامی در مراحل فقهی، اخلاقی و اعتقادی با دو چیز صورت میگیرد، یکی سلب ها و یکی اثبات ها. همان قدری که اثبات ها در شناساندن انسان موثرند، سلب ها و نهی ها هم موثرترند که حدود انسانی را نشان میدهند که کجا حد انسان است بما هو انسان و چه چیزی را باید رعایت بکند.
حجت الاسلام والمسلمین عابدینی عنوان کرد: اوامر الهی اثبات ها و نواهی الهی سلب ها است. که در اعتقادات عبارت است از ایمان و کفر، در اخلاق عبارت است از فضائل و رذائل، و در فقه عبارت است از واجبات و محرمات. در نظام اجتماعی و نظام تشکیلاتی نیز همین الگو جاری می شود.
عضو هیئت امنای بنیاد هدایت خاطرنشان کرد: در اساسنامه تشکیلاتی که مینویسیم معمولا اهداف اثباتی را ذکر میکنیم، معمولا کارهای اثباتی را ذکر میکنیم در آیین نامه هایمان که چه کارهایی را باید بکنیم. در اهدافمان اهداف اثباتی را ذکر میکنیم، در سیاست گذاری هایمان، چه سیاست های کلی و چه سیاست های جزئی، سیاست های اثباتی را ذکر میکنیم.
وی افزود: اما اگر در تشکیلات نگاه بر این قرار گرفت که در نگاه دینی چه در مرتبه اعتقادی و چه در مرتبه اخلاقی و چه در مرتبه فقهی و احکام، در تمام این ها سلب ها مقدم بر اثبات ها است، نحوه سیاستگذاری و برنامه ریزی در تشکیلات عوض می شود.
حجت الاسلام والمسلمین عابدینی بر اهمیت دشمن شناسی تأکید و عنوان کرد: بر این اساس در تشکیلات حتما باید دشمن شناسی صورت بگیرد. در کنار اهدافی که تعریف میکنند برای حرکت تشکیلاتی، حتما دشمنی را که در مقابل او میخواهند بایستند، آن چیزی که میخواهند او نباشند، آن چیزی را که در صدد نفی آن هستند، باید شناخته شده باشد.
وی در ادامه گفت: به عنوان نمونه در نظام تشکیلاتی انقلاب اسلامی، امام خمینی(ره) ابتدا هویت جمعی انقلاب اسلامی را با سلب و نفی حاکمیت طاغوت و نفی استبداد داخلی و استعمار خارجی آغاز کرد و نه شرقی و نه غربی را بر ایجاب جمهوری اسلامی مقدم کرد. بعد از آن هم با نشان دادن پرچم دشمنی آمریکا، به عنوان شاخص حرکت انقلاب اسلامی، این جهت سلبی را در نظام جهانی و بین المللی هم ارایه داد.