یک مرتبه یک کاغذ توی حیاط خانه پرت میشود. کاغذ را باز میکنم و میخوانم؛ ناسزا نوشته؛ به من و به علی. کاغذ را مچاله میکنم و روی زمین میاندازم…
رادیو بانور
قسمت بیست و دوم: مهمانی بدون کارت دعوت
به روایت لیلا نبی زاده
از تبریز
false
رادیو بانور - قسمت بیست و دوم